1_4318728962.mp3
5.5M
📋متن شعر شبهای پایانی با ماه مبارک رمضان
🎤حاج سیدمهدی میرداماد
چه زود از دست ما ماه خدا رفت
مه تسبيح و تهليل و دعا رفت
مه احيا مه شب زنده داري
مه روزه مه صدق و صفا رفت
مهي که بود از فيض و سعادت
نفس، تسبيح و خواب آن عبادت
مه يا نور و يا قدوس و يارب
شبش از روز و روزش بهتر از شب
خوشا آن روزه داران را که دائم
محبت بود در دل، ذکر، بر لب
به خلوتگاه شب اختر فشاندند
کميل و افتتاح و ندبه خواندند
مه احيا مه مولا علي بود
علي شمع دل و دل با علي بود
تو گويي با علي بوديم تا صبح
چه مي گويم نفس ها يا علي بود
چه شد آواي يارب الکريمش
دعاي يا عليُّ يا عظيمش
اگر چه عيد فيض و عيد نور است
اگر چه عيد شوق و عيد شور است
اگر چه عيد مجد است و سعادت
تمام عيدها روز ظهور است
بدون يار، گل خار است خار است
گل نرگس اگر آيد بهار است
▪️کانـال روضـه خـوان در ایـتا
@roovzekhan
1_3331774775.mp3
3.69M
🔈 دوسِت دارم راست میگم
🎤کربلاییسیدرضا نریمانی
کربلاییمحمد اسداللهی
▪️کانـال روضـه خـوان در ایـتا
@roovzekhan
AUD-20230425-WA0003.
11.47M
📜متن شعر هشتم شوال، سالروز *تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام*
🎤حجت الاسلام میرزامحمدی
شبیه این زمین در آسمان ها آسمانی نیست
ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست
.
به جای صحن و گلدسته کبوترها نما دارند
نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست
.
کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند
نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست
.
به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند
به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست
.
مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما
چرا روی سر خورشیدها پس سایبانی نیست ؟
.
نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه
همه آماده ی اشکند اما روضه خوانی نیست
.
به یاد چادر خاکی بقیع امروز خاکی شد
و حالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست
.
همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت
بلایی بر سرش آمد که آثارش نهانی نیست
.
چنان سیلی به رویش خورد حوریه زمین افتاد
صدا میزد حسن در زانویم دیگر توانی نیست
4_5771824416711247255.mp3
6.49M
📋متن شعر ایام هشتم شوال و سالروز تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
🎤حجت الاسلام میرزامحمدی
هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وانشد
هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد
راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم...
تا روم در پیش قبر مادر سقا نشد
سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی
هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد
"کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست"
بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد
ازهمان شب که علی تابوت رابرشانه برد
زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد
بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان
هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد
زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها
مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد
سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت
هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغانشد
هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید
هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد
1_4461168694.mp3
6.31M
🔈سلام الله علی اولاد زهرا...
تخریب بقیع
🎤کربلایی محمد فصولی
▪️کانـال روضـه خـوان در ایـتا
@roovzekhan
هدایت شده از روضه خوان
1_4461168694.mp3
6.31M
🔈سلام الله علی اولاد زهرا...
تخریب بقیع
🎤کربلایی محمد فصولی
▪️کانـال روضـه خـوان در ایـتا
@roovzekhan
4_5771506649260887219.mp3
11.52M
*📜متن شعر روضه حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام*
🎤حجت الاسلام میرزامحمدی
ای شهید رکاب پیغمبر
پدر و مادرم فدای تو باد
ای اُحُد شاهد شهادت تو
عمر من وقف در ثنای تو باد
در دلم حسرت زیارت توست
که تو محبوب مردمی حمزه
طبق نصّ صریح آل نبی
اسدالله دومی حمزه
از سلام زیارتت پیداست
که تو یاور شدی نبوت را
گر پیمبر تو را دهد رخصت
خود شفیعی همه قیامت را
ای علمدار غزوه های رسول
کاشف الکرب مصطفایی تو
وی یل ِ یکه تاز بدر و اُحُد
تحت فرمان مرتضایی تو
گر بنی هاشمی کنی حمله
بر یمین و یسار میتازی
گر کنی قصد جان هر مشرک
مرکب و راکبش بر اندازی
آه از آندم که قصد جان تو کرد
هندِ ملعونه ی جگر خواره
کرد قاتل پس از شهادت تو
با غَضَب سینه ی تورا پاره
عَلَمت چونکه بر زمین افتاد
وای ، دندان مصطفی بشکست
گفت زهرا پس از تو یا عَمّاه
سر پیغمبر خدا بشکست
دشمن از پیکر تو هم نگذشت
مُثله شد قامت مطهر تو
لیک جسم پُر از جراحاتت
ماند مخفی ز چشم خواهر تو
من بمیرم برای آن خواهر
که تن بی سر برادر دید
جسم هفتاد و دو گل ِ پرپر
بر سر نیزه هیجده سر دید
راهِ زینب به قتلگاه افتاد
قتلگاه برادر بی سر
خواهر انگار با برادر خود
میشنیدند ناله ی مادر
مادر انگار با پسر دارد
میزند حرفهای آخر را
میشنیدند قاتل و مقتول
ناله های غریب مادر را
این همان ناله های مادر بود
قتلوک بُنَیَّ عطشانا
اولین نوحه های کوثر بود
ذبحوک بُنَیَّ عریانا
▪️کانـال روضـه خـوان در ایـتا
@roovzekhan
1_4560609044.mp3
11.12M
🎼 روضه جانسوز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام میرزامحمدی
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمی کنم این تکّه های پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد ...!
چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا
دوباره روشنی دیده ی ترم باشد؟
فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت:
کنار کشته ی گودال مو پریشان گفت:
گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده
حسین فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم
که قول می دهم این بار آخرم باشد
کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟
بد است بی کفن این مرد محترم باشد
برای آن که روی پیکرش بیندازم
نمی شود بگذارید معجرم باشد؟
▪️کانـال روضـه خـوان در ایـتا
@roovzekhan
1_4697495755.mp3
5.28M
#نوحه
#شهادت_امام_صادق (علیه السلام)
آن طائر بهشتی
تنها در آشیانه
چون شمع در دل شب
می سوخت عاشقانه
سوزش شرار سینه
ذکرش ترانه ی دل
آهش به اوج افلاک
اشکش به رخ روانه
کی دیده زاهدی را
وقت عبادت شب
با دست بسته دشمن
بیرون بَرَد ز خانه
( آه و واویلا ) تکرار
او با کُهولت سن
با قامت خمیده
این با قساوت قلب
در دست تازیانه
کاهیده بُد تن او
کز بهر کُشتن او
منصور ، لحظه لحظه
بگرفت از او بهانه
آن زاده ی پیمبر
ارثیّه اش ز حیدر
این بود کز سرایش
آتش کِشد زبانه
( آه و واویلا ) تکرار
هر چند خانه اش سوخت
از دود و شعله افروخت
دیگر نخورد یارش
سیلی در آستانه
آوُخ که کُشت منصور
او را به زَهر و انگور
دردا که گشت خاموش
آن گریه ی شبانه
هفتاد سالِ عمرش
هفتاد سال غم بود
هر لحظه دید بیداد
از فتنه ی زمانه
( آه و واویلا ) تکرار
آن عزّت رفیعش
آن غربت بقیعش
جز تلّ خاک نبوَد
از قبر او نشانه
فردا اگر چه در خاک
مدفون شد آن تنِ پاک
تا روزِ حشر باشد
این نور جاودانه ...
( آه و واویلا ) تکرار
1_1597624757.mp3
8.29M
🎙ز داغ حضرتش سوزد دل هر سنگ سخت...
🔻روضه #شهادت_امام_صادق(علیه السلام)
🎤حاج مهدی سماواتی
#شهادت_امام_صادق
صدا زدم سر سجاده ی دعا، زهرا
چرا که هست به ما حجتِ خدا زهرا
همینکه ناله زدم یاد روضهها، زهرا
میان شعله، درِ خانه سوخت، یا زهرا
به روی آتشِ برخاسته میان حریم
قدم زدم که بدانند أنا ابنُ ابراهیم
گرفتهاند دم سجدهام، مجالم را
به ناسزا چه بهم ریختند حالم را
کسی نکرد مراعات سن و سالم را
گرفتهاند به سخره، قد هلالم را؟!
به من مجال ندادند قدر یک نفسی
میان نافله، سجاده را کشید کسی
تمام شهر به ما ظلم بی عدد کردند
به یکدگر سر این ظلمها مدد کردند
چرا عبای مرا زیر پا لگد کردند؟!
چقدر با منِ شیخ الائمه بد کردند
رفیقهای پُر از ادعا کجا بودند؟!
زمان واقعه، شاگردها کجا بودند؟!
شدم زمان تهاجم عذاب، مثل علی
زمانه بر سر من شد خراب، مثل علی
غمم به سینه شده بی حساب، مثل علی
دو دستِ بسته میانِ طناب، مثل علی
چقدر مثل علی ماتمم شد اما نه
فقط زدند مرا با لگد، زنم را نه
به پشت اسب، شبانه دواندهاند مرا
به روی خاک به کینه کشاندهاند مرا
شبیه آینه بودم، شکاندهاند مرا
به یاد داغ رقیه رساندهاند مرا
مرا میان گذرگاه، کو به کو بردند
چقدر داد کشیدند و آبرو بردند
اگرچه سوختم از غصه، خون جگر نشدم
به آتش غم فرزند، شعلهور نشدم
عذاب، با غم جانکندنِ پسر نشدم
کنار کاظم خود، مثل محتضر نشدم
به یاد داغ و عزای حسین نوحه کنید
تمام عمر برای حسین نوحه کنید
خودم اسیر شدم، خواهرم اسیر نشد
کسی به نیت نیزهزدن اجیر نشد
چنان حسین کسی زیر دشنه، پیر نشد
نصیب پیکر من تکهای حصیر نشد
زدند بعد کشاکش برای پیرهنش
هزار و نهصد و پنجاه ضربه بر بدنش
✍ #محمدجواد_شیرازی