1_30201361.mp3
8.78M
🏴روضه جانسوز اسارت اهل بیت در شام 🏴
استاد میرزامحمدی
#اسارت_خاندان_اهل_بیت
#اسارت
#مصیبت_شام
#ویژه_ایام_صفر
#استاد_میرزامحمدی
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
╭┅─────────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
متن شعر روضه آخرین شب جمعه ماه محرم - حجت الاسلام میرزامحمدی:
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم
یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن
بر در این خانه من بهر امیدی آمدم
پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن
دست خالی آمدم، با دست خالی می روم
یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن
پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن
خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن
جان آقای خراسان، جان سلطان غریب
هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن
من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین
جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن
بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین
گریه کن های غم کرببلا را عفو کن
جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر
حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن
1_467840673.mp3
11.95M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔉 سفره دارد جمع میگردد گدا را عفو کن
▪️روضه شب جمعه پایانی ماه محرم
🎤 حجت الاسلام میرزامحمدی
#محرم_الحرام
#حضرت_سیداالشهدا(علیه السلام)
#ویژه_ایام_محرم
#شب_جمعه
#استاد_میرزامحمدی
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄
1_434290873.pdf
292.4K
🏴 فیش روضه ورود اهل بیت(ع) به مجلس یزید ملعون
#روضه_مجلس_یزید
#مجلس_نامحرمان
#روضه_شام
#شام
#فیش_روضه
#استاد_سمیعی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
🌴🌴
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄•
مناجات و روضه_امام زمان (عج) _گریز حضرت زینب سلام الله علیها_حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
1.83M
🏴 مناجات امام زمان(عج) و روضه ورود اهل بیت(ع) به مجلس یزید ملعون
🎤 حجت الاسلام میرزامحمدی
#حضرت_سیداالشهدا(علیه السلام)
#ویژه_ایام_صفر
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_مجلس_یزید
#مجلس_نامحرمان
#روضه_شام
#شام
#فیش_روضه
#استاد_میرزامحمدی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
🌴🌴
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄•
دلبرم یوسف زهراست خدا میداند2
یادش آرامش دلهاست خدا میداند
علت غیبت او هست گناه من وتو
خون جگر،از گنه ماست خدا میداند
بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند
از دمش زنده مسیحاست خدا میداند
همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند
پسر فاطمه تنهاست خدا میداند
*الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:"صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ" یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده*
*
آری اعمال من و توست حجاب من و تو
ورنه آن چهره هویداست خدا میداند
از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش
مادرش حضرت زهراست خدا میداند
*حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم" اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:"لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً" یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟*
آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز
روضه زینب كبری است،خدا میداند
*انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم*
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
*
*یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم" اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری*
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
*ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد"دیدن سر بریده داره اشک میریزه*
اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت
زینب میان سلسله در مجلس یزید
*ای حسین*
اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی*
داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
*این زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجیر بسته بود،چجوری وارد شدن،بماند" همه دارن نظاره میکنن،این بانوی مجلله ای که تا کربلا چشم نامحرمی سایه شم ندیده بود،این دختر علی که یحیی مازنی میگه،بیست سال با علی همسایه بودم،یه بارم نشد قد و قامت دختر علی رو ببینم،حالا بین نامحرما گیر افتاده" یا صاحب الزمان"وقتی با خطبه خوانیش یزید رو رسوا کرد،دیدن یزید دستور داد،سر بریده ابی عبدالله رو از رو نیزه بیرون بیارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بمیرم این تشت طلا رو زیر پای نحسش گذاشت،میز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اینجا زینب کاری کرده که دوست و دشمن به گریه افتادن،حریف خطبه ی زینب نشد،دیدن چوب دستیشو بالا میبره، انقده با چوب خیزران بر لب و دندان حسین،بچه ها دیدن چوب یزید که بالا میاد دو دست عمه هم بالا میاد،چوب که به تشت پایین میاد عمه چنان با سیلی به سر و صورت میزنه،ناله بزن یا حسین*
هرچه سفارش کرد مزن ظالم که او از ره رسیده
لبان غنچه اش زهرا مکیده
مردم از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن
1_466363162.mp3
4.17M
|⇦•منو میزدن بی بهونه بابایی ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بابایی ..
به هم خورده وضعم پریشونمُ سوخته موهام
منو مسخره کردنم از بس که کهنه ست لباسام
واویلا ...
منو میزدن بی بهونه بابایی ..
روی صورتم رد خونِ بابایی ..
تو این مدتی که نبودی می خوردم
به جایِ غذا تازیونه بابایی ..
بابایی ..
فضایِ خرابه برایِ رقیه ت عذابه
یه گوشه زمین گیرم و گریه هام بی جوابه
واویلا ...
بابایی ..
تموم تنم زخمیِ زیر چشمام کبوده
اینا یادگاری از اون کوچه هایِ یهوده
واویلا ...
شکستن تو بازار سرم رو بابایی
لگد می زدن پیکرم رو بابایی
همونی که گوشواره مو کندُ با خنده می گفت
کشید از سرم معجرم رو بابایی
ز خانه ها همه بوی طعام می آید
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم ..
حسین ....
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#پنجم_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
http://eitaa.com/rovzekhan
1_477456611.mp3
15.53M
🔉بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر...
🎤حجت الاسلام استاد میرزامحمدی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه(س)
#رقیه(س)
#روز_سوم
#پنجم_صفر
#استاد_میرزامحمدی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
🌴🌴
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄•
1_434040305.pdf
377.6K
🏴 فیش روضه حضرت رقیه(س) ۳
#روضه_حضرت_رقیه
#رقیه
#روضه_شام
#شب_سوم
#پنجم_صفر
#فیش_روضه
#استاد_سمیعی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
🌴🌴
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄•
1_493073407.mp3
4.72M
🔊سلام آقا که الان رو به روتونم...
◼روضه شب جمعه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام استاد میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_جمعه
#استاد_میرزامحمدی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
🌴🌴
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄•
1_114455208.mp3
7.7M
🔊چهل روز یاد تنت سوختم
◼روضه شب اربعین و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤 استاد حاج منصور ارضی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_اربعین
#اربعین
#حاج_منصورارضی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه
🌴🌴
╭┅───────┅╮
http://eitaa.com/rovzekhan
╰┅───────┅╯
•┄┅══༻○༺══┅┄•
متن شعر روضه شب اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام - حاج منصور ارضی:
سرخاک تو بی خبر آمدم
عزادارمو خون جگر آمدم
درست است بی بال و پرآمدم
به شوق تو اما به سر آمدم
سرآمد غم هجر ،دوری بس است
صبوری صبوری صبوری بس است
رسیدم که با یار صحبت کنم
شه بی سرم را زیارت کنم
نگاهم کنی و نگاهت کنم
اگر اذن دادی شکایت کنم
به نیزار قلبم جزآتش نبود
سفر رفتی ای یار، رسمش نبود
تو رفتی و دنیا به من بد گذشت
وهرلحظه هرجا به من بدگذشت
در این روز و شبها به من بدگذشت
خلاصه که آقا به من بد گذشت
نگو گریه کافیست، صبرت کجاست؟
عزیز دلم سنگ قبرت کجاست؟
چهل روز یاد تنت سوختم
به یاد زمین خوردنت سوختم
ز داغ به نی رفتنت سوختم
و با کهنه پیراهنت سوختم
همینکه دلم سمت گودال رفت
دوباره زغم زینب از حال رفت
خبر داری اصلا که حیران شدم؟
چو موی تو بر نی پریشان شدم؟
پدر مادر این یتیمان شدم
به من شمر خندید گریان شدم
قدم از فراغ تو خم شد حسین
لباس اسارت تنم شد حسین
چه آمد سر خواهرت بین راه.
نشستم به پای سرت بین راه
شدم یک تنه لشگرت بین راه
دویدم پی دخترت بین راه
زمین خورد و از قافله بازماند
ز سنگینی سلسله باز ماند
نبودی و اشکم سرازیر شد
پرو بال من گیر زنجیر شد
حرم کوچه در کوچه تحقیر شد
ازین غصه ها خواهرت پیر شد
غریبانه ماه شبت سنگ خورد
به پیشانی زینبت سنگ خورد
من از شهر کوفه چه ها دیده ام
غمی بدتراز کربلا دیده ام
عجب لطفی از آشنا دیده ام
به گوشت رسیده که را دیده ام؟
کنیز قدیمی من ایستاد
به من نان و خرمای خیرات داد
گذشتیم از شهر در ازدحام
میان حرامی،خطر،ازدحام
نه یکجا که در هرگذر ازدحام
مرا نیمه جان کرد اگر ازدحام
نگاه همه سوی ما خیره بود
به ذریه مصطفی خیره بود
نمیگویم از شام،نامش بد است
شلوغی هر پشت بامش بد است
سلامش بد است انتقامش بد است
محل یهود انتقامش بد است
نمیپرسی از حال و احوال من
تورا جان عباس حرفی بزن
بگو حق زینب که آزار نیست.
پریشان شدن پیش انظار نیست
عبور از هیاهوی بازار نیست
سزاوار گل خنده ی خار نیست
دراین شهر غوغای پوشیه بود
ولی دست من جای پوشیه بود
خبر داری از ضعف دردانه ها؟
بوی نان که می آمد از خانه ها؟
کبودی شلاق بر شانه ها؟
پذیرای ما بود ویرانه ها
همه دست بسته به پیش عوام
بدون تو رفتیم بزم حرام
شراب و شراب و شراب و شراب
نگاه حزین رباب و شراب
دل سنگ چوب و عذاب و شراب
سرت بود در پیچ و تاب و شراب..
فرود آمد و ناگهان خون چکید
خودم دیدم از خیزران خون چکید
ز داغ سرت مادرت گریه کرد
به اشک دوچشم ترت گریه کرد
به بی تابی خواهرت گریه کرد
چقدر از غمت دخترت گریه کرد
به او حق بده غم مریضش کند
کسی خواست آنجا کنیزش کند