@rooyannews باز آمدم

『•📚🌼』 #رنج_مقدس #قسمت_پنجم رد موج‌های ریز و درشت آب را که به دیوارهای حوض می‌خورند و آرام می‌گیرند، دنبال می‌کنم. از وقتی مبینا رفته خیلی تنها شده‌‌ام. بی‌حوصله که می‌‌شوم حیاط و حوض آب همدمم می‌شود. دلم هوای طالقان کرده ‌است. ظهرها که همه‌ می‌خوابیدند کتابم را برمی‌داشتم و از خانه بیرون می‌‌‌‌رفتم. آرام دست به دیوارهای کاهگلی می‌کشیدم گُل‌های سر راه را نوازش می‌کردم، دور تک‌درخت‌ها چرخ می‌زدم تا به کنار چشمه برسم. قمقمه آبم را پر می‌کردم و دنبال خیالاتم به کوه می‌زدم. تنهایی و عظمت کوه روحم را آرام می‌‌کرد و فکرم را به حرکت وا می‌‌داشت. گاهی دیگران همراهم می‌شدند. با آن‌ها بودن شور خاص خودش را داشت؛ اما لذت تنهایی، حس متفاوتی بود که در سر و صدا و شیطنت‌ها نبود. همین هم بود که کمتر کسی را به خلوت‌هایم راه می‌دادم. هیچ‌کس نبود جز گل‌ها و سبزی‌های کوهی، پروانه‌ها و کلاغ‌های پر سر و صدا و مارمولک‌های ریز تندرو که با دیدن‌شان وحشت می‌کردم و با نزدیک شدن‌شان جیغ می‌‌کشیدم. «دخترک کوه‌نشین، زیبای سرگردان، پری کوهی، کفتر جَلد امامزاده…» همه این‌ها لقب‌هایی بود که پدربزرگ حواله‌ام می‌کرد. علی که کنارم می‌نشیند، یک‌لحظه جا می‌خورم. می‌خندد و می‌گوید: – کجایی؟ شانه‌هایم را بالا می‌اندازم. نمی‌گویم که در خیال طالقان بوده‌ام و دلم تنگ شده‌‌است. – توی آب. هومی می‌کند: – کجای آب مهمه. عمقی یا سطح. سرم را بالا می‌آورم. با نگاهم صورتش را می‌کاوم که نگاه از من می‌گیرد. دست می‌کند داخل آب و آرام‌آرام تکان می‌دهد. می‌گوید: ‌‌‌‌-می‌دونی آب اگه موج نداشته باشه چی می‌شه؟ ذهنم دنبال آب راکد می‌‌گردد. دستم را تکان نمی‌دهم تا آب آرام بگیرد. – مرداب می‌شه. مرداب و بوی بدش را دوست ندارم. نگاهم خیره به دستانش است که با هر تکانش تولید موج می‌‌کند. – زندگی مثل دریاست؛ پر از حرکت‌های آرام و موج‌های ریز و درشت؛ بیشتر موج‌هایی که توی زندگی آدم‌ها می‌افته به خواست خودشونه، با فکر خودشون کاری می‌کنن یا حرفی می‌زنن که موج می‌اندازه توی زندگیشون. چشم از آب بر می‌‌دارد و نگاهم می‌‌کند: – منظورم رو که گرفتی؟ سر تکان می‌دهم که یعنی: تا حدودی. – اگر درست عمل کنند مثل این موج نتیجه درست عملشون با زیبایی نوازششون می‌ده. اگرهم بد که… دستش را محکم توی آب تکان می‌دهد و موج تندی به لبه حوض می‌رسد و تا به خودم بجنبم خیس شده‌ام. جیغ می‌کشم و از جا می‌پرم. سرم را بالا می‌آورم تا حرفی بزنم. ایستاده و سرش را هم چپ و راست می‌کند: – باور کن قصد بدی نداشتم. می‌خواستم بگم، یعنی منظورم این بود که… چرا این‌جوری نگام می‌کنی؟ درس عملی دادم. می‌دونی تو علم امروز تئوری درس دادن فایده نداره، ولی عملی، برای همیشه توی ذهن می‌مونه. @rooyannews

『•📚🌼』 #رنج_مقدس #قسمت_ششم منتظرم ببینم معذرت‌خواهی می‌کند یا نه. خیلی جدی دستش را توی جیب شلوارش می‌کند و می‌گوید: – باشه باشه. بقیه‌شو می‌ذاریم بعداً. نمی‌خوای نگاهتو مهربون کنی؟ من الآن باید برم خرید. برگشتم صحبت می‌کنیم. چند قدم عقب‌عقب می‌رود و بعد هم با سرعت از در بیرون می‌زند. حالا با این لباس‌های‌ خیس چه کنم؟ سرما می‌پیچد توی تنم. لباسم را که عوض می‌کنم نگاهم به دفتر کلاسوری علی می‌افتد. ذوق می‌کنم. چه‌قدر دنبال این دفتر بودم و هر بار با قفل کردن در کمدش من را از دسترسی به آن ناامید کرده بود و حالا آن را جا گذاشته ‌است. این‌قدر ذوق‌زده شده‌ام که دیگر فکر نمی‌‌کنم در اتاق من چه‌کار داشته و چرا دفترش جامانده است؟! علی گاهی چند خطی از نوشته‌هایش را برایم می‌خواند. حالا که این فرصت را به دست آورده بودم، باید تمام روزهایی را که مجبورم می‌کرد هرجور و هر وقت شده نوشته‌هایم را تمام و کامل، به دستش بدهم تلافی می‌کردم. دفتر را مثل نوزادی شیرین و دوست‌داشتنی در آغوش می‌گیرم. قفل کمدم خراب است؛ دنبال جان‌پناهی برای دفتر، همه‌جا را با دقت نگاه می‌کنم: اتاق خودم، اتاق پسرها، آشپزخانه، انباری، کتابخانه، نه، زیر مبل سالن! محل رفت‌وآمد همه که هیچ بنی‌بشری آن‌جا چیزی پنهان نمی‌کند. زانو می‌زنم روی زمین و کلاسور را آرام هل‌‌می‌دهم زیر مبل سه‌‌نفره. مادر با سینی چای از آشپزخانه بیرون می‌آید. فوری خودم را جمع می‌کنم و به استقبالش می‌روم و در انتظار فرصتی ناب برای کاویدن دفتر علی، لحظه‌ها را می‌شمارم. به این لحظات ساکت و آرام خانه، آن هم با دفتری که پاسخ بسیاری از سؤالات کنج‌کاوانه من را در خود جا داده است، چه‌قدر نیاز داشتم! خم می‌شوم و دفتر را از زیر مبل، بیرون می‌آورم. صفحه اول یک پاراگراف کوتاه است: «اگر روزی بخواهم قانونی برای دنیا بنویسم، گمان نکنم قواعدی فراتر یا فروتر از آن‌چه می‌بینم و می‌دانم بنویسم. حتی سختی‌ها و رنج‌هایش را بازنویسی نمی‌کنم؛ اما با چشم دیگری به دنیا خواهم نگریست؛ با چشم بینایی که دوست و دشمن را درست می‌بیند، درست قدم برمی‌دارد و خوش‌بختی را رقم می‌زند.» حس غریبی احاطه‌ام می‌کند. احساس می‌کنم با یک علیِ جدید روبه‌رو خواهم شد؛ با یک علی پیچیده و ناشناخته. دفتر را ورق می‌زنم و می‌خوانم: @rooyannews

. ♡بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم♡ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 🌷#اللهم‌‌عجل‌لولیک‌الفرج🌷 @rooyannews

بار دگر آن صبح بخندید و بتابید تا خفته صدساله هم از خواب درآمد بار دگر آن قاضیِ حاجات ندا کرد خیزید که آن فاتح ابواب درآمد... سلام دوستان خوب روزی پر از مهر با ذهنی لطیف وآرام برایتان آرزومندم درکنار شما خوبان سعادتمندیم @rooyannews

#نماز_روزهای_یکشنبه_ذی_الفعده در روز يكشنبه اين ماه(ذی القعده) نمازي با فضيلت بسيار از رسول خدا(صلي الله عليه وآله) روايت كرده كه مجملش آن است كه هر كه آن را بجا آورد ۱-توبه اش مقبول و گناهش آمرزيده شود ۲-و خصماء او در روز قيامت از او راضي شوند ۳- و با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود ۴-و قبرش گشاده و نوراني گردد ۵- و والدينش ازاو راضي گردند ۶- و مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد ۷-و توسعه رزق پيدا كند ۸- و ملك الموت با او دروقت مردن مداراكند وبه آساني جان او بيرون شود و كيفيّت آن چنان است كه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت(دونماز دو رکعتی) نماز گذارد در هر ركعت حمد يك مرتبه و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ سه مرتبه و مُعَوَّذَتَيْن (سوره ناس و فلق)يك مرتبه پس استغفار كند هفتاد مرتبه و ختم كند استغفار را به لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَليِّ الْعَظيمِ،( جنبش و نيرويي جز به خداي والاي بزرگ نيست) پس بگويد: يا عَزيزُ يا غَفّارُ،اغْفِرْ لي ذُنُوبي وَذُنُوبَ جَميـعِ المُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ، (اي توانا،اي آمرزنده،گناهان من و همه مردان و زنان مؤمن را بيامرز،) فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُالذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ(. كه گناهان را جز تو كسي نمي‏آمرزد) . فقيرگويد: ظاهرآن است كه اين استغفارمذكور و دعاي بعد را بعد از نماز بايد بجا آورد. (مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی نشر اسوه ص۴۳۵) @rooyannews

#فوری #فوری ✨با عنایت به اینکه شهررویان در حال حاضر جزء مناطق ویروس کرونا می باشد و همچنین با توجه به افزایش موارد مثبت سرپایی کووید۱۹ در سطح شهر لذا بر اساس دستورالعمل های بهداشتی و رعایت فاصله گذاری اجتماعی در جهت حفاظت از سلامت عموم مردم شهر مورد تاکید است.✨ 🛑شهروندان محترم: 🛑🛑با توجه به اینکه بیماری هنوز در شهررویان وجود دارد لذا موارد ذیل اکیدا توصیه می گردد: ✅ عدم حضور در تجمعات ✅ عدم برگزاری میهمانی ها و مراسمات ✅ رعایت فاصله گذاری اجتماعی ✅ استفاده از ماسک در فضاهای شلوغ و بسته ✅ رعایت کامل پروتکل های بهداشتی. ✅ همکاری کامل با خانه بهداشت و مرکز جامع سلامت شهررویان در مرحله غربالگری کووید۱۹ 🛑🛑🛑ضمنا افراد بیمار(مبتلا به کروناویروس)و خانواده های آنها بایستی حداقل به مدت ۱۴ روز در خانه بمانند و در صورت لزوم و جهت انجام امورات ضروری با استفاده از وسایل حفاظت شخصی و رعایت کامل دستورالعمل های مربوطه در جامعه تردد نمایند. (مرکزجامع سلامت شهر رویان) 🍇کانال خبری شهر رویان @rooyannews

📢📢📢 صدای مخاطبین سلام مدیر محترم لطفا این مطلب را حتما بدون غرض در کانال بگذارید..... مدتی است که شهر رویان با مشکل جدیدی به نام دلالی زمین و مسکن روبه رو شده .چند نفر دلال سرمایه دار زمینها را از صاحبان آنها در رویان میخرند و همان زمینها را با قیمتی گرانتر به خریداران متقاضی زمین می فروشند که متاسفانه با این کار باعث گرانی چند برابری زمین و ملک در رویان شده اند در نتیجه متقاضیان ملک و زمین که اکثرا جوانان رویان و خانواده های بدون مسکن هستند با مشکل عدم توانایی برای خرید زمین روبه رو هستند.... اگر به این افراد مراجعه کنید و تقاضای معرفی زمین فروشی کنید میگویند اصلا زمینی برای فروش وجود ندارد چرا..... چون با سرمایه زیادی که در دست دارند خودشان در کمین خرید همان زمینها و فروش آنها به قیمت،گرانتر به خریدار هستند..... #مسئولین شهر رسیدگی کنید 🍇کانال خبری شهر رویان @rooyannews

🔰دیدار و گفتگوی آقای عمیدی مدیرکل راه و شهرسازی شرق استان با دکتر خانی نماینده مردم بصیر شهرستان‌های شاهرود و میامی 🔻عمیدی در این دیدار ضمن تشریح میزان پشرفت و جزئیات پروژه های در دست اقدام، حضور دکتر خانی در کمیسیون عمران را فرصت خوبی برای سرعت بخشیدن به پیشرفت و تکمیل این پروژه‌ها دانست. 🔻دکتر خانی در ادامه این دیدار متذکر شدند که اجرای پروژه‌ها باید کار کارشناسی شود و نه صرفا با تصمیم یک مشاور جاده احداث شود! 🔻ایشان بیان داشتند: برای مثال منطقه #کالپوش با۲۰هزار جمعیت و به عنوان قطب کشاورزی با جاده های خراب فعلی باید در اولویت پروژه‌های راهسازی قرارگیرد. 🔻وی افزود: ان‌شاءالله در هفته های آینده طی جلسه ای با مسئولان سازمان برنامه و بودجه نسبت به تصحیح اعتبارات و تخصیص های صورت گرفته با توجه به الویت بندی ها اقدام نماییم. 🔻دکتر خانی همچنین با گلایه از وضعیت فعلی ورودی‌های شاهرود، آن را نامناسب و نیازمند سازماندهی و کار جدی دانستند. 🗓 شنبه ۷ تیر ۹۹ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💯 با ما همراه باشید ♨️ وقایع اتفاقیه شاهوار 🆔 https://t.me/joinchat/GLU2zkTCAaovsAYH9B-pAw

✅جلسه شورای اسلامی را حضور اعضای شورا وشهردار در دفترشورا در شهرداری درحال برگزاریست در این جلسه علاوه بر رسیدگی به مکاتبات و مسائل جاری شهرمهمانانی نیز جهت پیگیری امورفردی وعمومی در جلسه حاضرشدند 🍇کانال خبری شهر رویان @rooyannews