eitaa logo
به سوی روشنایی🇵🇸🖤
70 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
442 فایل
#علیشاهدان ⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ و باید از شما،امتی درست شود که خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به معروف و نهى از منکر کنند، و فقط اینها رستگار خواهند بود. سوره آل عمران، آیه ۱۰۴
مشاهده در ایتا
دانلود
🗒‌‌‌‌ ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🤲یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله! 💖🌷🍃 خدایا! از کاروان دوستانم جامانده‌ام...🍂 ✨خداوند،‌ای عزیز! من سال‌ها است از کاروانی به جا مانده ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده ام...!! 💔 اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند...😭 عزیــــ🌹ــــز من! جسم من در حال علیل شدن است....چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟!! 💠خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.... 🍃🌸🌴🌸🍃 💚عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم...😭 کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوســ💞ـــتت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن...🌟 🥀خدایا وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است!! من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن!! مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده‌ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آن‌ها را خدشه دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به سویت آمدند، متصل کن🤲 ❇️معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بار‌ها تو را دیدم و حس کردم، نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم... ❤️🌸❤️🌸❤️
شخصی تعریف می کرد: توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه یه مرد که با تلفن صحبت می کرد فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از تمام شدن تلفن، رو به گارسون گفت: همه کسانی که در رستورانند، مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه. بعد از 18 سال دارم بابا میشم. چند روز بعد تو صف سینما، همون مرد رو دیدم که دست بچۀ 3یا 4 ساله ای را گرفته بود که به او بابا می گفت. پیش مرد رفتم و علت کار اون روزشو پرسیدم. مرد با شرمندگی زیاد گفت: آن روز در میز بغل دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند پیرزن با دیدن منوی غذاها گفت: ای کاش می شد امروز باقالی پلو با ماهیچه می خوردیم، شوهرش با شرمندگی ازش عذر خواهی کرد و خواست به خاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند، من هم با آن تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی، غذای دلخواه همسرش را فراهم کنه. انسانها را در زیستن بشناس نه در گفتن؛ در گفتار همه آراسته اند. 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅کربلای معلی/نصب پرچم سفره ی حضرت اُم البنین(سلام الله علیها) ❤باب قبله ی حرم حضرت اباالفضل(علیه السلام)
🌀 (۴۰) | چرا حصر سران فتنه هنوز ادامه دارد؟ 🍃🌹🍃 ❌ در این خصوص باید به چند نکته اشاره کرد: 1⃣ مرجع حصرکننده سران فتنه، شورای عالی امنیت ملی بوده است و این شورا باید درباره رفع حصر تصمیم‌گیری کند. 2⃣ اگرچه در مقاطعی تخفیف‌هایی درباره شدت حصر به سران فتنه داده شده است، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که با رفع حصر، آنها از فتنه‌گری دست برداشته باشند. 3⃣ هیچ نشانه‌ای هم دال بر ابراز ندامت سران فتنه و تمایل آنها برای رفع حصر وجود ندارد. 4⃣ سران فتنه با راه‌اندازی فتنه ۸۸، خسارت‌های بزرگی به نظام و مردم تحمیل کردند و آنها حداقل باید ضمن عذرخواهی از پیشگاه رهبری و ملت، ابراز ندامت کرده و تعهد دهند که هیچ‌گاه درصدد تکرار حوادث گذشته نخواهند بود. این در حالی است که سران فتنه هیچ تحرکی در این راستا از خود نشان نداده‌اند. آنها حتی در انتخابات شرکت نمی‌کنند. |
📣🔺فـــــــــــــــوری : حساب سایت رهبر انقلاب را به دلیل انتشار انیمیشن از قاتلان شهید سلیمانی ، مسدود کرد. ❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌷🌱🌷🌱🏴🚩 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 *🤔 فـاطمـه ام‌البنیـن کیست؟؟* ✨نامش فاطمه بود. از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می دانست و در جنگآوری، هم پای پسران قبیله بود. اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل عباس (علیه السلام) و برادرانش هم خود او بود! 👈نه اینکه تنها او اینچنین باشد، تمام قبیله‌اش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند؛ اما چیزی که او را متمایز می کرد، حجب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگآوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود. ❇️ کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آنهایی هم که پا پیش می‌گذاشتند، همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند؛ اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمی‌شد. ⁉️ وقتی از او می‌پرسیدند که چرا ازدواج نمی‌کنی، ✨می گفت: «مردی نمی‌بینم، اگر مردی به خواستگاری‌ام بیاید، ازدواج میکنم!» 👹معاویه از خواستگاران پر و پا قرصش بود، ولی هربار دست خالی باز می‌گشت. 🌠تا اینکه یک شب خوابی دید. صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستاده‌ی علی بن ابیطالب (علیه السلام)، که مردی نسب شناس بود، برای خواستگاری آمد، فاطمه لبخند معنا داری زد؛ فهمید که رویایش صادقه بوده است. 🎉از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت: «خدا را سپاس! من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد.»  و بی درنگ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد و شد همسر علی بن ابیطالب (ع)، جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله). 🔹بارزترین ویژگی اش، ادب بود. 🔸 به جا و به موقع حرف می زد. 🔹حد خودش را می‌دانست 🔸و رفتارش، هرگز نشانی از خطا نداشت. ✨روزی که پا در خانه‌ی امیرالمومنین(ع) گذاشت، اولین جمله‌اش به فرزندان ایشان این بود: نیامده ام جای مادرتان را بگیرم، من کجا و فرزندان زهرا(س) کجا؟ من آمده‌ام تا کنیزتان باشم. ✅ و به حق نشان داد که راست می‌گفت؛ همان روز اول، حسن و حسین (علیهما السلام) بیمار بودند. فاطمه، بلافاصله به بالین آنها رفت و با محبت تمام، به آنها رسیدگی کرد و چند روز اول زندگی مشترکش، به پرستاری از فرزندان زهرا (سلام الله علیها) گذشت؛ کاری که آن را افتخاری برای خود می‌دانست. 📜می گویند تا وقتی که فرزندان امام علی(ع) خردسال بودند، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آنها کوتاهی کند. 🔅از امام(ع) هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نکند تا مبادا دل بچه‌ها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند. ♥️وقتی عباس(علیه السلام)، نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد، بچه های زهرا(س) را جمع کرد، آنها را نزدیک به هم نشاند و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت؛ بلند شد و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه(س) چرخاند تا به همه بگوید که فرزندان ام‌البنین، بلاگردان فرزندان فاطمه(س) اند. ✳️همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری می‌کرد که: «مبادا حسن و حسین (علیهما السلام) را برادر و همتای خود بدانید، آنها تافته‌ی جدا بافته‌اند، آسمانی‌اند، نوادگان پیامبر(ص) اند.» و همین تربیت بود که نتیجه‌اش را در کربلا نشان داد... ✨او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می کرد، با وجود اینکه چهار جوان خودش همراه کاروان بودند، به تمام کاروان اینطور سفارش می‌کرد: ⚡️چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمان بردار او باشید.  ام البنین، از حضرت علی (ع)، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نامهای 🔮 عباس، 🔮عبدالله، 🔮 جعفر 🔮و عثمان شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند. 🌷درود ورحمت خداوند بر آنها🌷 مردم ایران عاشق علی واولاد علی هستند وعلی واولاد علی هم دوستدار این ملت غیور وقهرمان پرورند به ساحت شریف این ملت پر افتخار عرض می کنم درب خانه این بی بی مجلله ( حضرت ام البنین)را بزنید وسیاهه حاجاتتان را تقدیم بدارید باشد که حضرت ایزد یکتا به دعای ام الشهدا دستمان را خالی نگذارد رأس حاجات دیدار دسته جمعی جمال عالم آرای یوسف زهرا علیه السلام باشد... انشاءالله✋ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✅داستانی واقعی و عبرت انگیز از یک قاضی مصری یک قاضی با ایمان مصری به نام محمد عریف در کتابی که خودش نوشته بود یک رویداد واقعی از خودش را تعریف میکند: 15 سال پیش وقتی وکیل دادگستری بودم یک روز صبح میرفتم سر کار و تا شب به خانه برنمی گشتم. جلو درب محل کارم یادم افتاد که چند برگه مهم را خانه جا گذاشتم و فورا سوار ماشینم شدم و به خانه برگشتم تا برگه ها را بردارم. وقتی وارد خانه شدم دیدم یک مرد غریبه با زنم ....... و نمیدانستم چکار کنم. خودم وکیل بودم و قوانین را خوب میدانستم و اگر آن مرد را میکشتم هیچ شاهدی نداشتم. تصمیم گرفتم با مرد هیچ کاری نکنم و به او گفتم: از خانه من برو بیرون و من این کار را به خدا می سپارم. آن مرد هم رفت بیرون و کمی به من خندید. یعنی به عقل من میخندید که باهاش هیچ کاری نکردم. او رفت و به زنم گفتم: وسایلت را جمع کن تا تو را به خانه ی پدرت ببرم و از هم جدا می شویم. سوار ماشین شدیم و به راه افتادیم. خانه پدر زنم تو یک شهر دیگر بود و تو راه فقط به آن موضوع فکر می کردم و بغض گلویم را گرفته بود تا به آنجا رسیدیم. من کار خودم را به خدا سپرده بودم و نخواستم آبروی زنم را ببرم و به خانواده ی زنم گفتم: ما دیگر به درد هم نمیخوریم و میخواهیم از هم جدا شویم. خانواده ی زنم میگفتن: شما تا حالا با هم مشکل نداشتید و از این حرفها. و من هم تاکید میکردم که به درد هم نمیخوریم و باید از هم جدا بشویم. وقتی از خانه می آمدم بیرون زنم به من گفت: واقعا درود بر شرفت تو خیلی بزرگی که آبرویم را نبردی. من هم بهش گفتم: برو و توبه کن از کاری که کردی. خلاصه از هم جدا شدیم و مدتها فکرم درگیر آن قضیه بود و همیشه وقتی توی تلویزیون یا خیابان یا محل کارم کسی را می دیدم که میخندید یاد آن مرد می افتادم که موقع رفتن به من میخندید. بعد از مدتی دوباره ازدواج کردم و یک زن با تقوا، با ایمان نصیبم شد. سالها گذشت و بعد از 15 سال من قاضی دادگستری شدم. یک روز یک پرونده ی قتل آمد جلو دستم و مرد قاتل را داخل آوردند. به نظرم میرسید که آن مرد را جایی دیده ام و بعد از کلی فکر کردن یادم افتاد که همان مرد است که با زن قبلیم.......... ولی او مرا نشناخت. بهش گفتم: ماجرا را برایم تعریف کن که چرا مرتکب قتل شدی. گفت: جناب قاضی رفتم خانه دیدم یک مرد غریبه با همسرم........ و نتوانستم جلو خودم را بگیرم و با چاقو کشتمش. گفتم: شاهد داری؟ گفت: نه گفتم: اگر راست میگویی پس چرا زنت را هم نکشتی؟ گفت: زنم زود از خانه فرار کرد. گفتم: نباید می کشتیش چون قانون میگوید که باید 3 شاهد ماجرا را می دیدند. گفت: جناب قاضی اگر این اتفاق برای شما می افتاد آن مرد را نمی کشتی؟ گفتم: نه، در زمان خودش قاضی هم بوده که این اتفاق برایش افتاده و با مرد هیچ کاری نداشته. آن موقع بود که یادش افتاد من آن وکیل 15 سال پیش هستم که با زنم......... .. و باهاش کاری نکردم. گفتم: من آن روز کار خودم را به خدا سپردم و من الان با نوک خودکارم حکم اعدامت را صادر میکنم. و طبق قانون باید آن مرد اعدام میشد و من حکم اعدامش را صادر کردم. ✅"به در هر خانه ای بزنی فردا در خانه ات را میزنند" 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨فوری مستند جنجالی جانور گرسنه پس از دو بار ممانعت از پخش امشب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه ۳ پخش میشه ناگفته‌های عجيب مستند ثریا در خصوص پيچيده‌ترين حمله سايبری جهان به سايت هسته‌ای نطنز این مستند بعد از ۲ سال توقیف قراره امشب پخش بشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شاه خبیث آمریکایی خائن به همه ملت مایی در قعر جهنمی کنون تو حق تو بُوَد همین خدایی هستند هنوز یه عده احمق خواهان تو ، بهر پادشاهی بود است که تو نکرده باشی... در وقت حیات خود گناهی؟! مانند همه ستمگران تو... مانند شبی تو روسیاهی زد تو دهن ات امام راحل... اکنون تو کجایی؟ قعر چاهی! "عاصی" 🤣🤣🤣 👹به روح لعنت