لبخند مساحت کوچکی از صورتت را
در بر می گیرد!
اما مساحت بزرگی در دل دیگران را
به خود اختصاص میدهد
پس سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
اگر روزی محبت کردیم بدون منت ،
لذت بردیم بدون گناه،
بخشیدیم بدون شرط،
آن روز را واقعا زندگی کرده ایم ...
به کانال روشنایی مومنی بپیوندید 👇
@roshanaie_momenie
📝یاداشتی تامل برانگیز از سردار جلالی در خصوص وضعیت #مسمومیت اینروزهای مدارس دخترانه
#هوشیار_باشیم
#نشر_حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ ۱۰ دلیل برای اینکه ما را مجاب کند که از کاشت درخت "کاج" به شدت پرهیز کنیم.
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ آموزشی کاشت صحیح درخت بر اساس حدیثی از پیامبر اسلام(ص)
#طرح | روزشمار نیمه شعبان
امام رضا علیهالسلام:
و چه نیکوست صبر و انتظار فرج، مگر نشنیده اید گفتار خدا را که فرموده است: منتظر باشید که من نیز همراه شما از منتظرانم...
🌺۲ روز تا عید #نیمه_شعبان
@roshanaie_momenie
#جشن_نیمه_شعبان
🕓 چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ همزمان با نماز جماعت ظهر
🕋 استان مقدس امامزاده سید محمد نیر
@roshanaie_momenie
🌸🌱مردم شریف ایران ، در صورت مشاهده ی هرگونه فعالیتهای مشکوک در حوالي مدارس و مراکز آموزشی ، مراتب را با ستاد خبری وزارت اطلاعات (113) در میان بگذارند ;
⚠️ سرنخ بسیاری از کیس های امنیتی ، أخبار مردمی بوده است و بزرگترین مشکلات امنیتی با گزارشات مردم غیور در وزارت اطلاعات ،
مرتفع گردیده است.🌈✌️🏻
@roshanaie_momenie
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
اجتماع عظیم
منتظران صاحب الزمان(عج)
وعده دیدار ۹صبح عید نیمه شعبان
واقع در میدان شهداء مشهدمقدس
@roshanaie_momenie
لیست کارهای خانه تکانی
سال نو 🌺
1)پاک کردن غم گذشته
2)دور ریختن کینه
3)شستن افکار منفی
4)چیدن عشق در طاقچه
5)سبز کردن مهر
6)خرید شادی و حراج محبت 🌺
@roshanaie_momenie
#داستانعجیبشفاعتامامزمان
یکی از هم وطنان ایرانی یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد، با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (علیه السلام) برپاست، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (علیه السلام) هستند. در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (علیه السلام) فعالیت می کردند، شد و وقتی از حال آن ها جویا شد، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده اند و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.
برایش جالب بود که در انگلستان، برخی از مردم این طور عاشق اهل بیت (علیه السلام) باشند و مخصوصاً دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (علیه السلام) نوکری کنند. کمی نزدیک تر رفت، با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟، او گفت: «درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شور و حال هم که می بینی به خاطر محبت قلبی من است.» از او پرسید: «دلربای تو کیست؟ چه عشقی و چه محبتی!؟»
پاسخ داد: «من وقتی مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می دانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی آورد. نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم. فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می کردم دلم آرام نمی گرفت و آن مسئله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند و اصلاً پیر نشود. در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم. شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمی فهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم، با سرعت به طرف آن ها می رفتم، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام. خیلی خسته شدم، واقعاً نمی دانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید. جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم.» او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت: «به شوهرت سلام مرا برسان». من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت: «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم. آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.
از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می رسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.»
منبع: کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر، ابوالفضل سبزی
(صلوات الله و سلامه علیک یابقیت الله و عجل علی ظهورک یابن الزهراء سلام الله علیها)
#داستان
˹➜@roshanaie_momenie
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چله عظیم قرن
👌🏻✅🌸🌱
@roshanaie_momenie
🌳 بهمناسبت #روز_درختکاری، حضرت آیتالله خامنهای پیش از ظهر امروز (دوشنبه) در محوطهی دفتر رهبری نهال کاشتند. ۱۴۰۱/۱۲/۱۵