#جهاد_تبیین #فریضه_قطعی_و_فوری

🔊🔉نشید فوق العاده محشر بسیار عالی و فوق العاده زیبای یاد حق ◽با صدای شمس_الدین_سرودی 📥 به زبان فارسی_ ترکی بلوچ 🎼هر که دور از خدا شد از خوشی ها جدا شد خوش به حال کسی که تابع مصطفی💐 شد #بحق_الحسین_الهی_العفو #پیشنهاد_دانلود 👌👌👌👌👌 ⤴️از دست ندیها ✨✨✨✨✨✨✨✨ 👆👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌👌 ✅✅✅✅✅✅✅✅ @ala_allah

🌹🌹 استاد عالی ✨✨جهاد تبیین ✊✊ جهاد تبیین و روشنگری که رهبر عزیزمان فرمودند یک فریضه قطعی و فوری است به چه معناست ؟ 💠💠 جواب را از استاد عالی بشنوید

صفحه ۴۸۰ @quran_ruzane

💐 السلام علیک یا صاحب الزمان ( عج ) قرائت بسیار زیبای دعای عهد با صدای سید حجت بحرالعلومی همراه زیرنویس فارسی 💐 همراه تصاویر زیبا الهم عجل لولیک الفرج🌸 💝💝💝💝💐💐💐💐✨✨✨✨

🌹🌹 استاد عالی ✨✨جهاد تبیین ✊✊ جهاد تبیین و روشنگری که رهبر عزیزمان فرمودند یک فریضه قطعی و فوری است به چه معناست ؟ 💠💠 جواب را از استاد عالی بشنوید @madahimalakooti

افرین هم به خودت هم لقمه و شیری که خوردی و نفست هم حافظت. سلامت باشی جوون 🌹💫

#شهیدانہ🌹🍃 یــادت‌باشــد🧠 شهیــد‌اسـمـ‌نیســتـ،✋🏻 رســـمـ‌استـ !!!🌻 شهیــد‌عکسـ📸نیسٺـ ڪـہ‌اگـر‌از‌دیواࢪاتاقت‌برداشتــے🖼 فراموش‌بشـــود!!!💔 شهیـــ🌼ـد‌مسیــ🚧ـر‌است، زندگیـست،ࢪاهـ‌است،🛤 مـــ👌ـرام‌است!🦋 شهید‌امتحـانـ📃 پس‌دادهـ‌استـ..🍂 شهیــد‌ࢪاهیست✨ بـہ‌سوے‌خــــ♥️ـدا!!! •••• الهم‌صل‌علی‌محمد‌🌸 و‌آل‌‌‌محمد‌وعجل‌فرجهم🔐 ┏⊰✾✿✾⊱━━─━━┓ @shohada_314 ┗━━─━━⊰✾✿✾⊱┛

خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی از انقلاب(5) گواهینامه‌ حاج قاسم 🔰اواخر سال ۵۶ در امتحان گواهینامه رانندگی قبول شدم. به مرکز راهنمایی‌ورانندگی رفتم برای گرفتن گواهینامه. 🔶 افسر مربوطه گفت: بیا تو، اتفاقا گواهینامه‌ت را خمینی امضا کرده! آماده است تحویل بگیری. ✅من از طعنه او خیلی متوجه چیزی نشدم. ❌مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند و شروع کردند به فحش دادن و زدن سیلی و لگد و گفتند: تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟! آنقدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. ‎‎‌‌‎‎┏⊰✾✿✾⊱━━─━━┓ @shohada_314 ┗━━─━━⊰✾✿✾⊱┛

بسم_الله_قاصم_الجبارین شما این جنگ را شروع می کنید اما پایانش را ما ترسیم میکنیم. #حاج_قاسم ❤️ #فان_حزب_الله_هم_الغالبون ‎‎‌‌‎‎┏⊰✾✿✾⊱━━─━━┓ @shohada_314 ┗━━─━━⊰✾✿✾⊱┛

بعد از نماز می خواستم حسین آقا را ببینم و درباره مسائلی مربوط به عملیات با هم صحبت کنیم، دنبالش فرستادم و منتظرش ماندم او در حالی که اورکتش را روی شانه هایش انداخته بود و جوراب پایش نبود آمد! معلوم بود فرصت اینکه سر و وضعش را مرتب کند پیدا نکرده نگاه معناداری به او انداختم! سریع از نگاهم همه چیز را فهمید و گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدایِ خودم ایستادم و نماز خواندم، درست نبود در مقابل بنده ی او به سر و وضعم برسم! شهید محمد حسین یوسف اللهی🌷 ‎‎‌‌‎‎┏⊰✾✿✾⊱━━─━━┓ @shohada_314 ┗━━─━━⊰✾✿✾⊱┛