eitaa logo
روشنا قم
4.9هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
7.6هزار ویدیو
589 فایل
«معاونت فرهنگی هنری بسیج استان قم» ☀️کانال روشنا «استان قم» ادمین @hadishahidi
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اولویت با خانواده است! دختر ترامپ از سیاست کناره گرفت 🔻ایوانکا ترامپ پس از اعلام نامزدی پدرش، دونالد ترامپ، برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، بیانیه‌ای صادر کرد. 🔻دختر رئیس‌جمهور سابق آمریکا که در دوران ریاست‌جمهوری او یکی از مشاوران ارشد کاخ سفید گفت که قصد دارد با دنیای سیاست خداحافظی کند و در ستاد انتخاباتی پدرش فعالیت نخواهد کرد. 🔹«من پدرم را خیلی دوست دارم، اما در مقطع فعلی ترجیح می‌دهم فرزند خردسال و زندگی خصوصی‌ام را در اولویت قرار بدهد. قصد درگیر شدن در سیاست را ندارم.» ═┅═༅𖣔🌷𖣔༅═══ ☀️کانال روشنا «استان قم» 🆔https://eitaa.com/joinchat/526188615Cc214fe33bd
هدایت شده از کانال حمید کثیری
ماجرای یک إنشای انگلیسی وسط کلاس زبان. متن زیر را حتماً بخوانید👇👇
hamid kasiri: 🔴 ماجرای زینب 🔴 ماجرای دختری در کلاس زبان 🔴 ماجرایی برای این روزها زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچه‌های امروز به کلاس زبان انگلیسی می‌رود. او تنها دختر چادری آموزشگاه‌شان است. بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل می‌برده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها می‌گذرانده. البته هر که از پشت سرش رد می‌شده، ناسزایی نثارش می‌کرده که با سکوت زینب ما مواجه می‌شده. بله... و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک می‌کند، هم فحش می‌شنود. اما لب به ناسزا باز نمی‌کند. این است تفاوت این بچه‌ها با بعضی‌های دیگر. این بچه‌ها دانش‌آموخته‌ کلاس قهرمانی حاج‌قاسم هستند... القصه ... معلم کلاس زبان به بچه‌ها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند و یک شخصیت بزرگ را معرفی کنند. زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده، تصمیم می‌گیرد از آرمان بگوید؛ «». او می‌خواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل، اعتقادش را با کلمات بیان کند. مادرش که می‌ترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت می‌کند! اما در نهایت راضی می‌شود. زینب می‌نشیند به نوشتن و چه نوشتنی... شنیده‌اید؟ آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟... زینب می‌داند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» می‌دهند یعنی چه. ولی کار خودش را می‌کند. انشایش را سر کلاس می‌خواند و بر خلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک در چشم‌هایش جمع شده، ایستاده برایش دست می‌زند! چند روز بعد هم انشای زینب به حوزه‌ی حاج‌آقا مجتهدی می‌رسد و حاج‌آقای میرهاشم حسینی از زینب تقدیر می‌کند. برخی بیایند از زینب ۱۲ ساله یاد بگیرند ... ☀️کانال روشنا «استان قم» https://eitaa.com/joinchat/526188615Cc214fe33bd
4.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای لبخندت آرامش همه ناآرامی ها... ساعت ۱:۲۰ ‌ ═┅═༅𖣔🌷𖣔༅═══ ☀️کانال روشنا «استان قم» 🆔https://eitaa.com/joinchat/526188615Cc214fe33bd
✅مادری که مغز و قلبش در تسخیر اینستاگرام صهیونیستی است ‏از اینکه مادر ‎ گفته ترور پسرش کار ج.ا هست ذره ای تعجب نکنید، این زن از اسراییل تا همه عوامل ضد انقلاب رو دنبال میکرده و مغزش و قلبش مسخ شده ست. نگاه کنید چه صفحاتی را فالو کرده است. ➕ همچنین تهییج ایشان توسط بعضی از اقوام و نزدیکانشون در حال انجام هست، آنهم در شرایطی که ایشون حال روحی مناسبی ندارند؛ ایران اگر می‌خواست کسی رو ترور کنه امثال علی کریمی رو ترور می‌کرد نه یک کودک ۹ ساله! ☀️کانال روشنا «استان قم» https://eitaa.com/joinchat/526188615Cc214fe33bd
آقای سراج، وکیلِ بند صدا بلند کرد: «خاموشی!» قانون بود؛ ساعت سه تا پنج عصر. پتو پهن کنند و دراز بکشند. حتی اگر خواب‌شان نمی‌آید. کنار کم‌سن‌ترین‌شان دراز کشیدم. ازش پرسیدم «پس چرا چراغا رو خاموش نمی‌کنن؟!» - خاموشی صداست! حوله‌اش را لول کرد. گذاشت روی چشم. - اینجا بیست‌وچاری چراغ روشنه! ابرو بالا انداختم. - برا چی اینجایی؟ - برای این بهشت اجباری! دانشجوی پزشکی که دکتر صدایش می‌زدند پچ‌پچ‌گونه تذکر داد سراج سردرد دارد خوابیده. یواش پرسیدم «از کی اینجایی؟» - از دیروز. - کتکتم زدن؟ خندید. رو به سقف گفتم «چرا می‌خندی؟» رو به سقف گفت «یاد رئیسی افتادم!» - چرا؟ - به شما ناهارم دادن؟ باهم خندیدیم. - نگفتی جرمت چیه؟ -استوری، به قول بازپرس دعوت به تجمع! -همین؟ - یه خرده هم دیوارنویسی! - تنهایی؟ - با دوستم شهاب. شبا دوازده به بعد؛ یه منطقه من، یه منطقه او. - شهاب الان کجاست؟ - گفتن بچه‌ست؛ بردنش کانون اصلاح و تربیت. - تو چند سالته؟ - اول مهر باید می‌رفتم ترم اول دانشگاه! - پدرمادرت خبر دارن؟ - برام مهم نیست! - چرا؟ - با پدرم مشکل دارم. نه اون منو می‌فهمه نه من! دست راستش را گرفت بالا. - می‌بینی؟ پر بود از خط‌خطی‌های رد چاقو. - هر دفعه دعوامون میشه بجای اینکه بزنمش خودمو خط می‌ندازم! - اهل دود و دمی؟ - بنگ، کُک، ویپ، وید - موقع دیوارنویسی گرفتنت؟ - نه! شماره ناشناس زنگ زد. گوشی اومد دستم. سیمکارتمو شکستم. با شهاب و دوست‌دخترش دور میدون باغ ملی شک کردیم دنبالمونن. نه من نفسِ فرار داشتم، نه شهاب! ⭕️ادامه دارد... ✍️
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌ اگه تو این اوضاع مسیرتو گم کردی و توانایی تشخیص حق از باطل رو نداری حتما این کلیپ رو ببین. ☀️کانال روشنا «استان قم» https://eitaa.com/joinchat/526188615Cc214fe33bd