eitaa logo
روشنگر
305 دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
13.7هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
معانی مختلف مُردن در ایران📢 می میرم برات : عاشقتم 😍 بمیرم برات : خیلی دلم برات می سوزه😭 برو بمیر : دیگه نمی خوام ببینمت😡 می مُردی ؟ : چرا کاررا انجام ندادی؟😳 مُرده بودی : چرا نگفتی ! نمُردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد😁 مُردیم تا ... : صبرمان تمام شد من بمیرم ؟؟؟ : راست می گویی🙄 مُردم : خسته شدم 🤕 مُردی ؟؟؟ : چرا جواب نمی دهی ؟ مُرده : بی حال و وا رفته مُردنی : نحیف و لاغر 😨 ادبیات ماخیلی قویههه بله!! 😁
ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیب است!
🇮🇷✨ 📝 ابلاغیه به فرماندهان زیر دست ✅ اول سربازاتون غذا بخورن بعد خودتون، دقیقا غذاتون هم نوع اونا باشه
برخی‌وقتی‌گرسنه‌اند، عدالت‌خواه‌هستند اگرسیرباشند، آزادی‌خواه‌می‌شوند . . . ! +دکتررحیم‌پورازغدی
🔷 خانم بزرگوار! آشپزخونه جایی نیست که فقط توش آش بپزی! ☢ جایی هست که میتونی "چرخ معنوی خونه" رو توی اون بچرخونی....💯 با عزّت بایست.... 🔷 آقایی که داری برمیگردی به خانه ی خودت؛ داری برمیگردی به یک جایگاه مقدس 🏡🌷 ⭕️فقط مسجد مقدس نیست. 👌"خونه شما هم هست. چون مورد محبت خداونده...." ✅ همه ی ما باید این رو در خانواده داشته باشیم. 🌹خدا رو در ازدواج و خانواده ببینید....
• وَ گاه، زندگـۍ خلاصه می‌شود در لحظاتِ هیجان‌انگیز مادر و فرزندۍ *_*
عليه السلام : ✨طوبى لِمَن شَغَلَهُ عَيبُهُ عَن عُيوبِ النّاسِ .✨ 🍂خوشا به حال آن كس كه عيب خودش، او را از پرداختن به عيبهاى مردم باز دارد. 📚( نهج البلاغة : الخطبة ۱۷۶)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸برخيز كـہ شب گذشت وخورشيد دميد☀️ 🌸سر زد ز افق تلاءلو عشق و اميـد💕 🌸عطر گل و شرم لالـه و چَـہ چَـہ مرغ🕊 🌸فــــرياد كند كـہ پيك اميد رسيــــد🌸🍃 صبحتـون عــالـی و شــاد 🕊🌸
✨﷽✨الهی به امیدتو 🌹برچهره پُـرز نـور مهدی صلوات 🌹برجان ودل صبورمهدی صلوات 🍀تا امر فرج شود مهيا بفرست 🍀بهرفرج وظهور مهدی صلوات 🌸آغاز کنیم روز پنجشنبه را بـا 🌸۳صلوات بـرحضرت محمد(ص) 🌸و خـانــدان پـاک و مطهـرش 🌹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹
زیر تیغ آفتاب بر خاک خوابیدند تا ما راحت بخوابیم نکند در خواب بمانیم شادی روح شهدا صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️داستان واقعی📜 شاید خیلیا بدونین، شاید ندونین🤔⚡️ یه روز یه پسر 19ساله..!👱‍♂️ که خیلیم پاک بوده..!😊 ساعت دوازده شب..!🕛 با موتور توی تهرانپارس بوده..!🏍 داشته راه خودشو میرفته..!🛣 که یهو میبینه یه ماشین 🚘 با چند تا پسر..!👤👤👤 دارن دوتا 👩👩 دخترو به زور 😱😱 سوار ماشین میکنن..! تو ذهنش فقط یه چیز اومد..!☝️ 👈 ناموس 👉 👈 ناموس 👉 👈 ناموس 👉 👌 کشورم ایران 👌 میاد پایین..!😡😡😡 تنهاست..!🙎‍♀️♂ درگیر میشه..!🗣 لامصبا چند نفر به یه نفر..!👊✋💪 توی درگیری دخترا 👩👩 سریع فرار میکنن و دور میشن..! میمونه علی و هرزه های شهر..!😰😰 تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪 صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..!😢😢 میوفته زمین..!😔 پسرا درمیرن..!🏃‍♂️ کوچه خلوت، شاهرگ، تنها، دوازده شب..!😭 علی تا پنج صبح اونجا میمونه..! پیرهن سفیدش سرخه سرخه.!😣 مگه انسان چقد خون داره..!😔 ریش قشنگش هم سرخه..!🙁 سرخ و خیس..!😒 اما خدا رحیمه..! یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان..!🚑 اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..!😳 تا اینکه بالاخره یکی قبول میکنه و عمل میشه..!😐 زنده میمونه..!😊 اما فقط دوسال بعد از اون قضیه..! دوسال با زجر، بیمارستان🏥، خونه..🏠، بیمارستان🏥، خونه..🏠..! میمونه تا تعریف کنه چه اتفاقی افتاده..!😐 میگن یکی از آشناهاش میکشتش کنار..!😏 بش میگه علی اخه به تو چه؟ چرا جلو رفتی؟😟 میدونی چی گفت..؟ گفت حاجی فک کردم دختر شماست..!🙂 از ناموس شما دفاع کردم..!😌 🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨👇🏻 جوون پر پر شده مملکتمون..!😇 علی نوزده ساله به هزار تا ارزو رفت..!😕 رفت که تو خواهرم..!👩 اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت..!👉 گفت خداااااا..!🙏 من از این گله دارم..!😡 داری جوابشو بدی..!؟ 😓😓 🌹