خلاصه مبحث سبک زندگی اسلامی پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی
مدرس سرکار خانم سهروردی قسمت دوم
۸-۱۰نوع تغذیه داریم که بعضی از آنها جزو حواس پنجگانه است:
1_خوراکی ۲_دیداری ۳_شنیداری ۴_لامسه ۵_بویایی ۶_روحی(معنوی) ۷_جذبی(مثل روغن مالی) ۸_رفتاری ۹_جنسی ۱۰_ذهنی و فکری.
🔹خوراکی:اصل اول حلال و حرام بودن آن است و مزاج ما.
🔹دیداری:هرصحنه ای را نباید ببینیم.نگاه به صورت پدر و مادر و عالم و سبزه و خط قرآن. نگاه خشم آلود به پدر و مادر عقوبت دارد. 🔹شنیداری:موسیقی های طرب انگیز گناه دارد.چه بگوییم؟ چه بشنویم؟ در هنگام عادت ماهیانه صوت قرآن پخش بشود و وضو گرفته شود.
🔹 لامسه:دست نوازش و آغوش گرفتن فرزند،روابط همسران.
🔹 بویایی:بیشترین هزینه پیامبر(ص)عطر بوده است.عطر یکی از خوراکیهای مغز است.شب روی بالش یا صورت گلاب بریزیم.
🔹 تغذیه روحی:تبادل امواج،ارتباط با ملکوت و نماز خواندن.
🔹تغذیه جذبی: روغن مالی یا حنا یا آداب حمام رفتن.
🔹 تغذیه رفتاری: استقبال و روی گشاده.
🔹 تغذیه جنسی:رفتار با کودک،رفتار با همسران(کتاب حلیه المتقین).
🔹 تغذیه ذهنی و فکری: آخرین فکری که می کنیم و می خوابیم ببینیم چه چیز است؟مثلا قبل از خواب با صوت قرآن بخوابیم.
خلاصه برداری توسط خانم سیدی
#سبک_زندگی_اسلامی
@roshanirah
سردار قاآنی: همچون سردار سلیمانی در کنار مقاومت فلسطین خواهیم ماند
🔹فرمانده نیروی قدس سپاه با صدور پیامی به مراسم بزرگداشت دبیرکل سابق جنبش جهاد اسلامی فلسطین: اطمینان میدهیم که همچون سردار بزرگوار شهید سلیمانی در کنار شما (مقاومت فلسطین) و همه نیروهای مجاهد باقی مانده و همواره در مسیر تقویت محور مقاومت گام برداریم.
🌒 آغاز تابستان ۹۹ با خورشیدگرفتگی جزئی/گرفت "ماه" ۱۵ روز پس از تنها کسوف قابل مشاهده سال در کشور
همزمان با آغاز فصل تابستان و در روز اول تیر آسمان کشورمان شاهد خورشیدگرفتگی حلقوی است که از ایران به صورت جزئی دیده میشود و به گفته دبیر انجمن نجوم آماتوری ایران بیشترین درصد گرفت خورشید در چابهار و دریای عمان رخ خواهد داد که به ترتیب ۹۸ و ۹۹ درصد از سطح خورشید توسط ماه پوشانده خواهد شد.
کتاب نخل های بی سر,نوشته قاسمعلی فراست
قسمت79
بچه ها، در غياب ناصر، فرصت را غنيمت دانسته اند و براي فرستادن او به تهران، نقشه ميكشند. فرهاد ميگويد:
ـ از همون شبي كه توي خواب هذيون گفت،بايد مي فرستاديمش.طفلك توي خواب دستهاشو مشت كرده بود و انگار كه بخواد به دشمن بزنه،ول ميداد توي هوا و اسم شهدا را ميآورد.از بس تقلا ميكرد خيس عرق شده بود. وقتي هم بيدارش كرديم مي گفت «كوشن، كجا رفتن ». لرزش دستهاش كم بود اين ناراحتي و لكنت زبونم بهش اضافه شد. زبونش بدجوري ميگيره!
صالح ميگويد:
ـ ميفرستيمش؛ هرجور شده ميفرستيمش!
بهروز چشمش آب نميخورد:
ـ فكر نمي كنم راضي بشه.اون از اينجا دل نميكنه.اين سر و صدا و موج انفجارها هم روز به روز حالشو بدتر میکنه.
ـ اگه اينجا باشه همينه؛ولي وقتي بره پيش پدر مادرش، به خاطر اونها هم كه شده سعي ميكنه از فكر و خيال بيرون بياد.
فرهاد خشك ميخندد:
ـ روزهاي اول جنگ، به يكي از بچه ها گفت : «چرا نماز نمي خوني». خنديد و گفت: «فعلاً جنگه و كار واجب تر داريم؛نمازمو گذاشته م براي بعد ازجنگ». ناصر دراومد گفت «ولي ما برا نماز ميجنگيم».
ـ هيس!
صالح سرش را از كنار پنجره به فرهاد نزديك ميكند و آرام و خفه ميگويد:
ـ ناصر...
ناصر پله ها را پشت سر مي گذارد و يك راست به اتاق ديده باني ميآيد:
ـ سلام بچه ها؛خ... خ... خسته نباشين.
بچه ها گرم جوابش ميدهند.
ناصر دوربينش را تند از گردن باز ميكند و ميگويد:
ـ رفتم از چند تا كوچه و خيابون عكس گرفتم؛از جاهايي كه بچه ها شهيد شدن؛از نخلهاي بي سر؛ يه چندتا هم از خونه ها گرفتم.
ادامه دارد...
شادی روح امام و شهدا صلوات🌷
امیرالمؤمنین عليه السلام:
اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند:
قانع بودن به نادانى،
آزمندى به دنيا،
بخل ورزى به زيادى،
رياكارى در عمل،
و خودرأی بودن
لَولا خَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، وَالحِرصُ عَلَى الدُّنيا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِي العَمَلِ، وَالإِعجابُ بِالرَّأيِ
المواعظ العدديّة، صفحه 263
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅مثل چمران بمیرید...
🔹امام خمینی(ره): شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید.
#توبه_واقعی
🌷 شهید چمران
🔹تو اتاق نشسته بود … یه دفعه دید که صدای دعوا میاد …با دست بند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین...
❓ _ این کیه آوردید جبهه ؟!
🔹رضا شروع کرد به فحش دادن …
دید که شهید چمران توجه نمیکنه …. یه دفه داد زد:کچل با توام …!!!! ”
🔹 یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد:چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده؟
🔹_ قضیه این بود: …. آقا رضا داشت میرفت بیرون …. بره سیگار بگیره و برگرده … با دژبان دعواش شده بود ….
🌷 شهید چمران:
آقا رضا چی میکشی ؟!! ….
برید براش بخرید و بیارید …!
🌷 شهید چمران و آقا رضا توی سنگر تنها شدند.
🔹 آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!
شهید چمران : چرا؟!
🔹آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده … تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه …
🌷 شهید چمران : اشتباه فکر می کنی …! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده … هی آبرو بهم میده … تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی بهت خوبی می کرده …! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم … یکم مثل اون شم …!
🔹آقا رضا جا خورد ، رفت تو سنگر نشست … زار زار گریه می کرد … اذان شد… آقا رضا اولین نماز عمرش بود، رفت وضو گرفت … سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد …… صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد …
🔹آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد. فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش...توبه واقعی و یه نماز واقعی
#قرارگاه_حضرت_مهدی