eitaa logo
محمد رستمی تهرانی
4.7هزار دنبال‌کننده
573 عکس
460 ویدیو
1 فایل
﷽ فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند. (شهید حسن طهرانی مقدم) خادم الخدام آستان مقدس حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام ارتباط با حقیر: @nasimeyar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️از آسمان فرود خواهد آمد. درست وقتي كه مردم، صف هاي نماز صبح شان را بسته باشند. 🔸️بعد، همه ي نمازگزاران، زيبايي صحنه اي را خواهند ديد كه وعده اش را امیر اهل ایمان فرموده: 🔸️مسیح اذان خواهد گفت و نمازش را به امام عصر علیه السلام اقتدا خواهد کرد... 📝 الزام الناصب، صفحه 202.
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سخنرانی استاد عالی 🎥موضوع: عاقبت عجیب مرد_ثروتمند داستان دلنشین منبر 📿@masirebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان کوتاه 📌زنجیره_عشق "زنجیره عشق با مهر و محبت محکم و باثبات می‌مونه... " تظاهر به مهربانی" هرگز به دل کسی نمی‌نشینه!! چرا که، هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند..." یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از سرِکار بر می گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. زن برای اسمیت دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودش رو معرفی کرد و گفت: من اومدم کمکتون کنم. زن گفت: صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست. وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: «من چقدر باید بپردازم؟» اسمیت به زن چنین گفت: «شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یک نفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهی‌ات رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی؛ نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه.!!» چند مایل جلوتر، زن کافه کوچکی رو دید و داخل شد تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که احتمالا هشت ماهه باردار بود و به خاطر تامین نیازهای زندگی و کمک به همسرش کار می کرد و از خستگی روی پا بند نبود. او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید.! وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلارش رو بیاره، زن مسن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود. وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می‌خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: «شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یک نفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی؛ نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!» همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت: «دوستت دارم اسمیت خدا رو شکر همه چیز داره درست میشه...» سعی کنیم تا جایی که امکان داره به دیگران کمک کنیم بدون هیچ چشم داشتی... و قول بدیم که نگذاریم هیچ وقت زنجیره عشق به ما ختم بشه... 📿@masirebeheshti
یه زمانی هم اینجا نماد تهران بوده سردر باغ ملی😍 📿@masirebeheshti
📿 اگر همیشه احساس خستگی میکنید ✍🏻برای رفع خستگی، صبح‌ها به چای‌تان چند قطره روغن سیاه‌‌دانه، کمی عسل و چند پَر نعنا اضافه کنید. این کار را ۱۰ روز ادامه دهید، خواهید دید که به مرور انرژی‌تان چند برابر می‌شود 📿@masirebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا میدانی چرا این آقا گریه میکنه التماس میکنه؟!! بخدا نه پست و مقام میخواد نه زمین میخواد ، التماس میکنه چون فرمانده ایشان آقای عزیز رنجبر با اعزامش مخالفت می‌کنه و بهش میگه چون برادرت اسیر هست نمیزارم بری جبهه آخرش با رضایت مادرش میره جبهه که در عملیات بدر هم شهید میشه ایشان شهید بزرگوار رضا مکاری مقدم برادر آزاده عزیز ۸ سال اسارت احمد مکاری ازبهبهان میباشد یادش گرامی.. 📿@masirebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر(ع) : در جواب شخصی که توان ادای قرض نداشت فرمودند: زیاد استغفار کن وسوره قدر را فراوان بخوان. 📝جامع احادیث شیعه، ج15، ص149 📿@masirebeheshti