💠 نظریه #ولایت_فقیه در گذر تاریخ (۷)
✅ شيخ طائفه شيعه ( #شیخ_طوسی ) (۴۶۰ ه. ق) - بخش دوم
🔸مطلبی را که در بررسی آرای شیخ طوسی، در مورد ولایت فقیهان بر جامعه باید در نظر بگیریم، این است که وقتی شأنی از شؤون امام (ع) را مطرح می کند، به دو دلیل نظری به ولایت فقیهان در همان شأن بر جامعه نیز دارد :
1⃣ شیخ با توجه به شرایط « #تقیه » شدید در آن دوره که شرحش گذشت، برای معین کردن متصدی ولایت شأنی از شوؤن جامعه، از الفاظ مختلفی مانند « #سلطان »، «سلطان از جانب خدا»، « #ناظر در امر مسلمانان»، « #امام»، «امام مسلمانان» و « #والى » استفاده می کند تا بفهماند مقصود از حاکم در اینجا امام معصوم (علیه السلام) نیست؛ بلکه سلطان حق و ولی مأذون (یعنی #فقیه) نیز می تواند چنین ولایتی را بر جامعه داشته باشد.
2⃣ او در جایی که پذیرش ولایت سلاطین جور در عصر غیبت از سوی فقيهان را بحث و بررسی می کند، با عباراتی مشخص می کند که کس دیگری جز #فقيه_جامع_الشرایط حق اقامه حدود را ندارد؛ اما وقتی به توضیح و تشریح مسائل مربوط به «حدود» می پردازد، در آنجا به هیچ وجه متعرض لفظ فقیه نمی شود؛ بلکه مکررا از لفظ امام استفاده می کند و به این صورت و به طور غیر مستقیم می فهماند که جانشین امام معصوم(ع) در این مسائل، فقط فقیه آگاه به حدود و احکام است.
3⃣ وی حتی در اموری مانند #قصاص، #دیه و #مجازات شاهد دروغگو که ولایت در آنها فقط از #قاضی است، از قاضی با عناوین «امام» و «ناظر امور مسلمانان» نام می برد تا بفهماند فردی که برای قضاوت نصب می شود، ولایت های دیگری نیز دارد.
☑️ شیخ طوسی در کتاب های خود به ویژه نهایه، #مهم ترین_ارکان_جامعه یعنی #فتوا، #جهاد، #قضاوت، #اقامه_حدود و... را حق فقیهان دانسته، قبول ولایت از جانب سلطان جائر را برای آنان جایز می شمرد.
📚 احمد جهان بزرگی، کتاب درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام
#حکومت_اسلامی #اندیشه_سیاسی
@rouyesh_andishe