eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مهدوی زادگان
🖌 ارزش حق انتخاب مطلق نیست هر انتخابی پیامد های مثبت یا منفی می تواند داشته باشد. لذا وظیفه امام عادل تنها این نیست که مردم را متوجه حق انتخاب کند بلکه وظیفه مهم تر او آن است که اگر پیامد انتخاب، بدفرجام و ناگوار باشد مردم را آگاه کند و هشدار دهد و آنها را به قدر توان از چنین انتخابی منصرف سازد. مفهوم قرآنی چنین وظیفه ای در واژه " وال " نهفته است که وصفی از اوصاف الله است. اگر خدا قومی را بخاطر اعمال زشت شان عذاب کند کسی جز خدا نمی تواند آن قوم را از راه انتخاب شده عذاب آور بازگرداند: " وَ إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ " ( رعد: ۱۱ ). واقعه حکمیت در جنگ صفین و صلح امام حسن علیه السلام دو نمونه تاریخی عبرت آموزی است که برای دو امام معصوم علیهما السلام اتفاق افتاد. هر دو امام عادل تمام تلاش مشفقانه و سوزناک خود را کردند تا بیعت کنندگان از یک انتخاب نامیمون؛ یعنی کنار آمدن و صلح با معاویه ملعون، منصرف شوند و به ضرر و زیان خود عمل نکنند. مع الأسف، هر دو امام ناچار از تن دادن به انتخاب شوم و پذیرش توافقنامه‌ای شوم تر شدند. پیامد این دو واقعه ناگوار برای مسلمانان جز خفت و خواری و ترکتازی و غارتگری دشمن و تضعیف قدرت امیر المومنین علی علیه السلام از یک سو، و نجات معاویه از شکست حتمی و استیلای نامشروع وی بر کیان اسلامی و تبدیل شدن حکومت نبوی به سلطه استبدادی اموی از سوی دیگر، چیز دیگری نبود. ❗️اکنون بنگرید به گفتار برخی از عالمان فاسد العقیده و قلم بدستان سکولار که چگونه این دو واقعه تاریخی را که هر دو امام معصوم از آنها با نا رضایتی و نامیمونی یاد کرده اند، اینان به نیکی و الگوی سیاسی مطلوب یاد می کنند. ناشایسته ترین بخش گفتار جماعت فاسد العقیده این است که انتخاب رخ داده در هر دو واقعه ( حکمیت و صلح ) را به امام علی و امام حسن علیهما السلام نسبت می دهند و می گویند آن دو حضرت علیرغم مخالفت شان ولی بخاطر اصل حق انتخاب، با تصمیم جمعیت بر توافق با معاویه راضی شدند!! فاسد اندیشان اینگونه دو واقعه تاریخی عبرت آموز را به مثابه دو الگوی درس آموز معرفی می کنند. می گویند هر انتخابی حتی اگر پیامد ناصواب و ناگواری داشته باشد به دلیل حرمت حق انتخاب، مطلوب و مقبول است. و این گفتاری است که با عقل سلیم و آموزه های وحیانی سازگاری ندارد. ارزش اصل حق انتخاب مطلق نیست بلکه این اصل توأم با پذیرش مسئولیت، ارزش و احترام دارد. مشکل امام علی و امام حسن با عوامل تحمیل توافقنامه با معاویه در همین عدم پذیرش مسئولیت پیامدهای بد فرجام آن از سوی آنها بود. اسفبارتر آنکه اهل خوارج و کج اندیشان مسئولیت این بد فرجامی را به آن دو حضرت نسبت می دهند. مانند برجام که دنبال کنندگانش آن را به عنوان خواست نظام معرفی می کنند ✍ داود مهدوی زادگان @mahdavizadegan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بشنوید|| اعتراض صریح حجت‌الاسلام و المسلمین حامدی امام جمعه پردیسان قم به مصاحبه ذلت‌بار سفیر ایران در آذربایجان با خبرنگاری که حداقل‌های شرعی و عرفی در پوشش را رعایت نکرده بود! 🔘روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امروز دهم فروردین مصادف است با سالگرد ارتحال زعیم عالی‌قدر حوزه علمیه قم به همین مناسبت نکاتی در مورد اندیشه و سیره ایشان درج خواهد شد @rozaneebefarda
📄یک سند ویژه: تهدید آیت‌الله بروجردی به مهاجرت از ایران بخاطر حجاب‌ستیزی پهلوی 🔹ماموران در گزارشی خیلی محرمانه اعتراضات به وضعیت دینی جامعه را چنین گزارش می‌کنند: 🔸«راجع بفرهنگ بطور کلی که دولت توجه به بهبود وضع از حیث تعلیم و تربیت اخلاقی اطفال و جوانان مردم ندارد و از تمام ولایات نامه‌هائی از معاریف مردم رسیده و می‌رسد و بیش‌تر از فساد اخلاق مربیان و معلمین شکایت دارند حتی مرا توبیخ کرد‌ه‌اند که اگر حرف تو در حمایت از این و نوامیس مردم اثر ندارد چرا در ایران مانده و بهتر است که از ایران هجرت کنی 🔹... نامه‌هائی از نوشته‌اند که مامورین دولت، زن‌ها را اجبار به رفع حجاب و برداشتن چادر می‌نمایند 🔸... به غیر از این مطالب که بطور مفصل و با تاثر شدید اظهار داشتند و بطور فهرست به عرض رسید اظهاراتی راجع به فساد اخلاق عمومی و اشاعه فحشاء و انتشار عکس زن‌های نیمه عریان در روزنامه‌ها و مجلات و در معابر عمومی و نمایش شخص آن‌ها در سینماها بیان کردند ... بعد از بیان این مطالب اظهار داشتند ... مسئولیت حقیقی این مملکت و ملت بر عهده ذات مقدس ایشان است و اگر نسبت به امور مربوط به احکام و اخلاقی دین توجه نفرمایند و اوضاع بدین نهج بگذرد برای رفع تکلیف از خود ناچار به مهاجرت از ایران هستم» 🔶حاشیه روزنه امروز در حوزه مقدسه قم برخی مدعیان دروغین پیدا شده‌اند که داعیه‌دار پیروی از مرام آیت‌الله العظمی بروجردی‌اند اما در عمل همواره در حمایت از زنان مکشوفه و مخالفت با آمران به معروف موضع می‌گیرند! مخالف بزرگان‌اند! @rozaneebefarda
خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. آیت الله بروجردی؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت الله شیخ محسن حرم پناهی: طلبه نباید هدفش از تحصیل علوم دینیه٬ و باشد که می کند. استاد ما مرحوم رضوان الله تعالی علیه که در زمان خود تقریبا بود٬ در درس به ما فرمود: 🔻ای آقایان هرکس هدفش از درس خواندن این باشد که به موقعیت من برسد٬ در تردید نکنید. 🔻خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. (حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص۴۶۵) @rozaneebefarda
امروز ٬ آیت الله اصفهانی است٬ بروجردی را رها کن! پرهیز از و ؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥مهم @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم حاج محمدحسین احسن نقل می کند: در بروجرد بعد از نماز حضرت آیت الله العظمی بروجردی٬ از رساله آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی برای مردم مسأله می گفتم٬ ایشان هم در محراب بین دو نماز نشسته بودند. یک روز فقط یک مسأله را که گفتم در ضمن فتوای آیت الله العظمی بروجردی را نقل کردم٬ معظم له از محراب برگشتند و حرف مرا قیچی کردند و فرمودند: 🔻آقای حاج محمدحسین٬ امروز ٬ آیت الله العظمی اصفهانی است٬ حسین بروجردی را رها کن٬ در امت نیانداز! با خدا زندگی کردن همین است. 🔸وقتی حاشیه بر عروةالوققی آیت الله العظمی حاج سید محمدکاظم یزدی پخش شد٬ یکی از علمای تبریز به آقای بروجردی نوشت برای من ثابت شده٬ شما اعلمی و می خواهم آذربایجان را از تقلید دیگران برگردانم به شما؛ ایشان نوشتند: 🔻 راضی نیستم یک نفر را به تقلید من برگردانی٬ امروز آیت الله العظمی اصفهانی است٬ نیستم. برگرفته از سخنرانی جناب استاد حسین انصاریان در سالگرد زعیم عظمای قم در مسجد اعظم. ر.ک: حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص ۴۱۰. 🔶حاشیه امروز کسانی را سراغ داریم که برای رسیدن به مقام ریاست دینی و مرجعیت٬ احترام بزرگان اقدم و اسن و اعلم را نگه نداشته٬ علم مرجعیت بلند کرده اند. امروز کیست؟ آیا اقدام برخی حضرات در تضعیف علمدار شیعه٬ منافی سیره قطعیه نیست؟؟! تجربه تاریخی شیعه ثابت کرده که و نه تنها مؤثر نیست که دارد! حکمت حفظ حریم و تقویت متقابل مرجعیت و زعامت آیات عظام خامنه ای و سیستانی را در همان سیره مستمره صلح صالح باید جست. تذکار سیره سلف صالح ما٬ در اصلاح رویه های غلط در برخی سطوح عالی حوزوی٬ بسیار بایسته است. آیا کسانی که برخلاف سیره قطعیه زعیم عظمای قم مشی می کنند٬ صلاحیت زعامت و یا حتی تفسیر سیره آن اسوه فقاهت را دارند؟! @rozaneebefarda
مروری بر دیدگاه‌های صریح آیت‌الله العظمی بروجردی در موضوع اسلام و سیاست! 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و نیز «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. در ذیل بخشی از دیدگاه‌های آیت‌الله بروجردی پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها و مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند. آنان که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند و طبعاً امروز در خط ولایت فقیه و تقویت حکومت حق، مشغولِ خدمت به آرمان مهدویت و ولایت و مرجعیت هستند. @rozaneebefarda
«جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حتما به خاطر دارید از جانب یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. بازخوانی دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات سیاسی و اجتماعی، موجب روشن شدن هرچه بیشتر عمیق برخی منسوبین و مدعیان، با سیره و اندیشه آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش خواهد شد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
گزیده خاطراتی از آیت‌الله العظمی پیرامون برخی اطرافیان آیت‌الله العظمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم: یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم. دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم. 🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم. 🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی می‌دادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمی‌پذیرفتم. 🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود. 🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم. 🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم. 🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمی‌توانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم. دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، و با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن. لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد. 🔹برخورد زننده اعضای بیت آیت‌الله بروجردی با آیت‌الله بهجت🔹 شیخ علی بهجت با واسطه نقل می‌کند: یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و می‌پرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟ پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی می‌گوید همنجا هستند، همینجایند! پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است. 🔹آیت‌الله بهجت و حفظ منزلت آیت‌الله بروجردی🔹 دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است. وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند. ...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند. ▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دست‌نویس حجت‌الاسلام علی بهجت. 🔶حاشیه روزنه برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیت‌الله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارت‌های بزرگی را بدنبال داشت. گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود. تقلیل ارتباط با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود. @rozaneebefarda
نامه سرگشاده فضلای قم به آیت‌الله بروجردی در ماجرای تشکیل مجلس مؤسسان توسط پهلوی و پاسخ ایشان ▫️اختصاصی|| پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ماجرای مجلس مؤسسان بعد از ترور ناموفق شاه در ۱۵ بهمن ۲۷، او برای اعمال فضای خفقان سیاسی بهانه لازم را پیدا کرد و ضمن تبعید آیت‌الله کاشانی بعنوان یکی از اصلی‌ترین مخالفان سیاسی پهلوی، زمینه بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات و قدرت پادشاه را فراهم دید. بدین منظور در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۲۷، مجلس در حمایت از لایحه شاه که خواستار تشکیل مجلس مؤسسان برای بازنگری قانون اساسی ۱۹۰۶ شده بود رأی داد و شاه در ۹ اسفند ۱۳۲۷ با پیشنهاد دولت محمد ساعد فرمان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان را صادر کرد. انتخابات فرمایشی در شرایط اضطراری و تحت قوانین حکومت نظامی در کشور برگزار گردید که نتایج آن با تردیدهای جدی همراه بود. سرانجام در نخستین روز اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ این مجلس با سخنرانی شاه بازگشایی شد و مجلس مؤسسان آغاز به کار کرد، در حالی که اصل تشکیل و مصوبات آن، بدعت‌های خطرناک حقوقی را در پی داشت و شاه را بعنوان قدرت فائقه فراتر از همه قوا، خصوصا مجلس، قرار می‌داد. در چنین شرایطی امام و برخی دیگر از فضلای طراز اول حوزه قم، با مطرح شدن زمزمه‌ها و شایعاتی مبنی بر موافقت آیت‌الله بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، اقدام به انتشار یک نامه سرگشاده خطاب به زعیم حوزه علمیه قم کردند. متن این نامه تاریخی و پاسخ آیت‌الله بروجردی در ذیل تقدیم می‌شود: متن نامه سرگشاده فضلای قم به آیت‌الله بروجردی ‏‏محضر مقدس حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی‏‎ ‎‏بروجردی ـ متع الله المسلمین بطول بقائه‏ چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطاب عالی و‏‎ ‎‏بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت‏‎ ‎‏فرموده‌اید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آیندۀ کشور و مصالح‏‎ ‎‏دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن‏‎ ‎‏است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن‏‎ ‎‏شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.‏‎ روح‌الله[کمالوند] خرم آبادی‏ ـ مرتضی حائری ـ سید محمد یزدی‏[محقق داماد] ‏ ـ روح‌الله الموسوی‏ [خمینی] ‏ ـ‏ [سید] ‏محمدرضا موسوی گلپایگانی 22 جمادی الاولی 1368‏ / 3 فروردین 1328 پاسخ آیت‌الله بروجردی به نامه سرگشاده بسم اللّه الرحمن الرحیم اولاً، از علمای اعلام انتظار می رود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع می شوند خودشان دفاع کنند. البته علاقه مندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود. ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره می‌شده که در بعض آن مجالس، عده ای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمه‌ای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست. حسین الطباطبایی. 🔶حاشیه روزنه ۱.روش نامه سرگشاده به عالی‌ترین مقام حوزوی، نشانگر اوج و سیره سلف صالح در انتقادپذیری و انتقاد به رؤسای معنوی است. در حال حاضر برخی افراد با فضاسازی کاذب، هر نوع پرسش‌گری و مطالبه‌گری از بزرگان حوزه را به معنای بی‌احترامی تلقی می‌کنند که واکنش‌های مربوط به نامه ناصحانه آیت‌الله یزدی یک نمونه از این فضاسازی‌هاست. ۲. ترکیب نویسندگان نامه سرگشاده جالب و از جهات مختلف قابل تحلیل است و نشان می‌دهد که مقدس‌ترین رجال مذهبی مانند آیات گلپایگانی و حائری و نیز برخی چهره‌های علمی مانند مرحوم محقق داماد(که تلاش شده از آنان چهره‌ای غیرسیاسی تصویر شود)، در حادترین مسائل سیاسی روز کنش‌گری سیاسی روشنی داشته‌اند. مرور این قبیل وقایع تاریخی، بافته‌های حوزوی را بر باد می‌دهد و مروجان اندیشه جدایی دین از سیاست را با بحران تئوریک مواجه می‌سازد. آنان در سال‌های گذشته بیشترین تلاش خود را برای بایکوت و سانسور این حقائق تاریخی به کار بسته‌اند! ۳. پاسخ صریح آیت‌الله بروجردی نشان می‌دهد که برخلاف روایت‌های دروغین برخی سکولارها، ایشان چهره‌ای کاملا سیاسی و مخالف رژیم پهلوی بوده‌اند و هرگز گامی در جهت همراهی با آن رژیم طاغوت برنداشته‌اند و بلکه مانع اصلاحات آمریکایی رژیم پهلوی‌ بودند. @rozaneebefarda
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش اول 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺کتاب دیباج که مجموعه برداشت های شخصی آقای (بروجردی) از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی را به رشته تحریر در آورده، به روایت بخشی از دوران تقارن مرجعیت آیت الله بروجردی با آیت الله کاشانی پرداخته و وقایع مرتبط را تحت عنوان فصل "راهنمای حقایق " بیان کرده است. راوی گرچه خود را تحلیلگر مسلط بر وقایع قلمداد کرده اما در حقیقت کاملا یک سویه به تخریب می پردازد و با پوشاندن دیباج تحریف بر تن تاریخ، زعیم قم را -بر خلاف واقع- مخالف سیاست و آیت الله کاشانی می نمایاند. 🔻در بخشی از کتاب چنین آمده است: «آیت الله کاشانی به ریاست مجلس رسیده بود و از آنجا که برای حوزه علمیه و مدیریت آن نقشه می کشید...برگلوی حوزه پا گذاشته بود و حمایت های همه جانبه را طلب می کرد».(دیباج،ص189) عجیب اینکه توهم توطئه بیت آیت الله بروجردی آنقدر زیاد بود که همواره تصور می کردند که بناست نقشه ای برای تصاحب جایگاه ایشان تدارک دیده شود، حال آنکه قرائن فراوانی در رد این توهم و اتهام سنگین وجود دارد از جمله، مرحوم صادقی تهرانی در باب مرجعیت گریزی آیت الله کاشانی اینگونه نقل می کند: «پس از فوت آقاي بروجردي مردم در اين انديشه بودند از چه كسي تقليد كنند. چند نفر از علماي بزرگ بودند كه خودمان تشخيص‌هايي داشتيم و سؤالاتي هم كرديم و بعضي‌ جواب‌هايي دادند كه جواب آقاي كاشاني هيچ‌گاه از يادم نمي‌رود. وقتي خدمت آقاي كاشاني رسيدم و از ايشان درباره مرجع تقليد سؤال كردم، فرمود:«من چه بگويم؟» عرض كردم:«بايد از خود شما تقليد كنيم؟» فرمود:«مرجع مسلمين بايد يك عالم رباني باشد كه در مقابل اين استعمار، استكبار، استبداد و استضعاف استقامت كند». گفتم:«او )كيست؟ فرمود:«آقاي خمینی » »(www.javanonline.ir/fa/news/637723) مشابه چنین تعابیری در خاطرات دیگران همچون مرحوم عسکراولادی نیز وجود دارد و نشان می دهد که آیت‌الله کاشانی علی‌رغم برخورداری از بنیه علمی، پایگاه اجتماعی و امکانات مادی، هرگز تمایلی برای تصدی ریاست دینی نداشته است. 🔻در بداندیشی برخی اطرافیان و اعضای بیت زعیم قم همین بس که وقتی آیت‌الله کاشانی از می خواهند که واسطه شوند تا آیت الله بروجردی برای برگزاری کنگره اسلامی اجازه دهند تجار وجوهی را به ایشان بدهند، علی‌رغم موافقت اولیه آیت الله بروجردی، اطرافیان ایشان در پی سعایت و مذمت بر می آیند و چنین القا می‌کنند که پس از این اجازه، دیگر پول به قم نمی آید! لذا ایشان را به تردید انداخته و منع خیر کردند.(یادآور،ویژه نامه قیام30تیر،شماره2،ص108) اگر آیت‌الله کاشانی رو به سوی حوزه قم می نمود نه سودای تصاحب جایگاه کسی را داشت و نه برگلوی کسی پاگذاشته بود بلکه ایشان فقط از حوزه حمایت همه جانبه می خواست، چنانکه در دیدار با طلاب و اهالی قم میگوید: « اگر من کار بدی می کنم، چرا با من مخالفت نمی کنید؟ اگر درست قدم بر می دارم، چرا حمایت نمی کنید؟قطعا ایشان می دانستند این حرفها به گوش آیت الله بروجردی هم می رسد.(شهر و حوزه علمیه قم، نهضت ملی و 30تیر، گفتگو با حمید سیف زاده،ص106) تمام خواست آیت الله کاشانی در مخالفت با مطامع انگلیسی ها بود که این امر مقدس، خوشایند برخی از نفوذی های بیوت نبود! 🔺نویسنده دیباج در نقلی مدعی شده که «بزرگان نسل جدید حوزه از جمله آقایان روح الله خمینی، محمدتقی بهجت، سیدمحمدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری و مرتضی لنگرودی، در منزل آیت الله بروجردی جمع شده بودند..نزاع های آیت الله کاشانی و دکتر محمد مصدق بالا گرفته بود.آقایان آمده بودند تا زعیم حوزه اقدامی عاجل را در برابر این اتفاق ها انجام دهند..بعد از شنیدن صحبت ها،(آیت الله بروجردی) به چند جمله بسنده نمودند:«آقایان معلوم میشود مرعوب شده اند؛ اما من مرعوب نشده ام. من از وقتی خودم را شناختم مرعوب چیزی نشده ام..این آقایان در برابر خدا چه هستند؟ دست سیاست آنان را بالا برده و همین دست سیاست فردا زمین خواهد زد»(دیباج،ص190) 🔻راوی چنین القاء میکند که دعوای آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق نزاع سیاسی صرف است! گویی آیت الله کاشانی فقط بر سر تقلیل قدرت با مصدق درگیر است؛ حال اینکه زمینه های اختلاف آیت الله کاشانی با مصدق از بعد از سی تیر شروع شد جایی که ایشان به مصدق بابت انتصاب افراد نابخرد و خونخوار در راس کار وگم شدن هدف نهضت و منع تعقیب عاملان غائله سی تیر و قدرت طلبی با انحلال مجلس و حل نشدن مشکلات مردم و رفراندوم غیر قانونی اعتراض می کند ولی مصدق پس میزند! @rozaneebefarda
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش دوم 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺تهیه کنندگان کتاب دیباج در پوشش دفاع از سلوک سیاسی زعیم قم، تلاش دارند به تخطئه مسلک و مرام سیاسی آیت‌الله کاشانی بپردازند و از آن جمله اصل ورود مرحوم کاشانی به عرصه سیاست و خصوصا عملکرد ایشان در ماجرای نهضت نفت را مورد خدشه قرار می‌دهند. حال آنکه کارنامه آیت‌الله کاشانی، این مجتهد مجاهد مظلوم، کاملا قابل دفاع و منطبق بر اصول اسلامی است و هرگز نمی توان آن جناب را متهم به آلودگی‌های رایج عرصه سیاست‌ورزی دانست. از آن جمله در ماجرای اختلاف نظر آیت الله کاشانی با دکتر مصدق، در اخلاص و وطن دوستی و آینده نگری آن فقیه سیاس، همین بس که ایشان یک روز قبل از کودتا با نگارش نامه ای ضمن پیش بینی احتمال وقوع کودتا، یک بار دیگر وی را نصیحت می کند: «.. گرچه امکانی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرض ورزی ها..خودتان بهتر از هر کس می دانید که همّ و غمّم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقاء آن مایل نیستید..»(آیت الله کاشانی و نهضت ملی شدن صنعت نفت،ص405) عجیب آنکه در مواردی از کتاب، تلویحا مخالفت فضلای طراز اول حوزه قم با آیت‌الله کاشانی القا شده حال آنکه پذیرش مخالفت اساسی بزرگانی چون امام خمینی با آیت الله کاشانی، دشوار و مخالف قرائن است، البته سکوت ایشان در لواء آیت الله بروجردی مسأله دیگری است که به ولایت پذیری ایشان بازمیگردد، ولی ابدا بدین معنا نیست که امام مخالف کاشانی بوده باشد! چنانکه امام بعدها در این مورد می گوید «جرم( مثل) کاشانی چیست..اینها عقیده شان این بود که اسلام در ایران پیاده بشود آنها می گفتند احکام غربی مترقی است»(60/3/25) 🔻در بخشی از دیباج ادعا شده که: « آیت الله بروجردی در تمام دوران اختلاف های نظری با آیت الله کاشانی از حیث مالی وی را کمک می کرد. البته سبک سیاسی باعث نزدیکی آن ها نشد.»(دیباج،ص 192) عجیب که نه نویسنده و نه نقال خاطرات نمی داند که اعتبار آیت الله کاشانی آنقدر در بازار فراوان بوده است که نیاز به استمداد مالی از کسی نداشتند؛ لکن در اینجا اولا باید زمان و تاریخ کمک های آیت الله بروجردی- که البته به حق، نشان از ارادت ایشان به آیت الله کاشانی است- ذکر شود. ثانیا شخص آیت الله کاشانی چنین نبوده است که هر پولی را دریافت کنند ایشان تا منشا پولی معلوم نبود دریافت نمی کردند و بزرگترین دلیل بر رد ادعای دیباج نویسان که آیت الله کاشانی را سوداگر قدرت قلمداد می کنند، اینکه ایشان اگر دنبال دنیاطلبی بودند در همان دوران صدرات مجلس آبی برای خود گرم می کرد که اینگونه در نظر امثال شما حقیر در تاریخ ذکر نگردد، ضعیف بودن وضع مالی ایشان به جهت جفای مصدقی ها و بدنام کردن ایشان با دروغ هایی بود که منجر به انزوای سیاسی ایشان شده بود.(نهضت روحانیون،ج2، علی دوانی،ص510) 🔺تنظیم‌کننده دیباج که از باب "النقال کالبقال" افاضات جناب علوی بروجردی را چونان وحی منزل پنداشته و نقل کرده، برای معرفی آیت الله کاشانی به خاطرات دسته چندمی برخی افراد مانند سید رضا زنجانی از اعضای نهضت ملی و از مخالفان انقلاب و امام و آیت الله کاشانی و .. بسنده کرده و در موارد متعددی به نوشتجات سست مندرج در ویکی پدیا، ارجاع داده است. متاسفانه در فرازهای متعددی از کتاب دیباج سعی شده آیت الله کاشانی را العیاذبالله فردی شاه دوست معرفی کند! در حالیکه به شهادت تاریخ، ایشان تمام عمر شریف را خرج مبارزه با نظام استبدادی پهلوی نمود.(ناگفته‌هایی از مبارزات آیت‌الله کاشانی به روایت فرزندش، سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی) همزمانی انتشار دیباج در قم با تخریب سازمان یافته آیت‌الله کاشانی توسط معاندین خارج نشین، موضوع را کمی پیچیده می‌کند و علاوه بر آنکه مصداق مظلومیت مضاعف ایشان است، امکان تأثیرپذیری دیباج نویسان از فضای کاشانی ستیزی بین‌المللی را به ذهن متبادر می سازد که جای فحص و بررسی دارد. در بخش سوم یادداشت، به نشانه‌هایی از احتمال اثرپذیری نویسندگان دیباج از آثار و افکار معاندین و ضدانقلاب خارج نشین ارائه خواهد شد. @rozaneebefarda
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش سوم 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸جناب آقای علوی روجردی، متولد فروردین ۱۳۳۰ است یعنی در هنگام ارتحال آیت‌الله‌العظمی بروجردی بزرگ، تنها ۱۰ساله بوده است لذا طبیعی است که روایت او از سیره و اندیشه جد مادری اش، بازتکرار شنیده‌هایش از دیگران(اعضای بیت یا تاریخ نویسان) باشد. 🔺مع الاسف در جای جای کتاب دیباج (خصوصا در تبیین رابطه آیت‌الله العظمی بروجردی با آیت‌الله کاشانی) به شخص معلوم الحالی به نام _عنصر خارج نشین و ضد انقلاب_ استناد شده است که دم خروس تاثیر پذیری نویسنده و راوی از کتاب پر از دروغ و تحریف آمیز «نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی» را بیرون می زند. 🔻نزدیکی تفکرات یک نویسنده معاند لندن نشین (رهنما) با بیت آیت الله العظمی بروجردی، مسأله مهمی است که نیازمند تأمل فراوان است! با مروری گذرا بر کتاب دیباج و اثر علی رهنما، بدون اغراق می توان ادعا کرد که فصل مربوط به آیت‌الله کاشانی خلاصه شده آرا و تفکرات پرغلط و تحریف شده ای است که رهنما در کتابش دنبال می‌کند! جالبتر آنکه در مرحله تدوین نیز تقریبا تمام پانویس های کتاب رهنما (از جمله کتاب های قلم و سیاست سفری، مصدق و تاریخ افراسیابی و..) عینا بعنوان مأخذ آمده و از برداشت های بی کم و کاست از کتاب علی رهنما نشان دارد. 🔻رهنما در کتابش برای اولین بار ادعای آیت‌الله کاشانی و نواب صفوی در جهت کنار زدن آیت‌الله بروجردی را مطرح می‌کند(نيروهاي مذهبي بر بستر...،ص12) وی در بخشی دیگر از کتاب خود می گوید: «در بيانيه‌اي كه به تاريخ 17اسفند 1326 صادر مي‌شود، كاشاني وظيفه ديني مسلمين را تعيين كرده و تيغ حمله خود را بار ديگر تلويحاً متوجه بروجردي مي‌كند...در اين اعلاميه كاشاني در واقع از اخطار به بروجردي فراتر مي‌رود و به نظر مي‌رسد كه استدلالي ارائه مي‌دهد براي عدم كفايت او به عنوان مرجعي كه به يكي از وظايف عمده‌اش كه بايستي كوششي در راه مصالح دنيوي مسلمين باشد، عمل نمي‌كند. از اين نوشته كاشاني چنين استنباط مي‌شود كه از نظر او، بروجردي الگوي مرجعيت نيست... اگرچه كاشاني از كلمه مرجع استفاده نمي‌كند اما ظاهراً نزد او تعريف رهبري ديني الگوبرداري شده از موضع‌گيريها و كنش اجتماعي- سياسي و مذهبي شخص او يعني « زير نظام كاشاني» است.»(همان ص 56-55) همان‌گونه كه ملاحظه مي‌شود، نويسنده با به كارگيري مكرر عباراتي مانند «تلويحاً»، «به نظر مي‌رسد»، «استنباط مي‌شود» و «ظاهراً» تلاش مي‌كند تا از انگيزه كاشاني براي كنار زدن آيت‌الله بروجردي از مقام مرجعيت تامه و جانشين ساختن خود در آن موقعيت، پرده‌برداري نمايد و اين در حالي است كه در سنت شيعي و حوزه‌هاي علميه هرگز سابقه كنار زده شدن مرجعيت تامه وجود نداشته و لذا به هيچ وجه زمينه‌اي براي به وجود آمدن چنين انگيزه‌اي نزد كاشاني نمي‌توان يافت و از سویی هیچ منبعی جز کتاب رهنما چنین برداشت سبکی را بیان نکرده است. 🔺تأثیر توهات تاریخی رهنما با روایت‌های مندرج در تابدان حد است که خط فکری آیت‌الله‌العظمی بروجردی از تاکتیک دوری از سیاست، به نظریه القا می‌شود(همان،ص156) به واقع رهنما هیچ ارادتي به آيت‌الله بروجردي ندارد، بلكه او به تفكري ارادت دارد كه آن تفكر قائل به جدايي دين از سياست است لذا وی بر خلاف آنچه که وی در کتابش ادعا مینماید و مدعی نگارش اثری پژوهشی و سند محور است،در واقع با تحلیل های ماست و دروازه ای که در مورد آیت الله کاشانی به کار می برد، هر پژوهشکر منصفی را متعجب و متأسف می‌سازد. 🔺علی رهنما در کتاب ممنوع‌الانتشارش، با کینه‌ورزی، آیت‌الله کاشانی را فردی غیرمهذب و به جاه‌طلبي سياسي محکوم می‌کند و نتيجه‌ میگیرد كه هر يك از روحانيوني كه پاي در سیاست گذارده‌اند يا خواهند گذارد، نيز داراي چنين خصائصي بوده یا خواهند بود؛ بدين ترتيب رهنما سعي دارد تا جدايي دين و دين‌مداران از سياست را به عنوان يك اصل مسلم مطرح سازد و تمامي روحانيوني را كه به هر نحو دخالتي در سياست كنند را يكسره محكوم سازد. بی شک ایستادگی روحانیت در برابر سلطه خوشایند استعمارگران نیست لذا «سرفرانسس شپرد» سفير وقت انگليس در تهران صریحا چنین می‌نویسد: «عقلائی و منطقی به نظر نمی‌رسد که برای برقراری روابط با اين شخصيت‌های مذهبی، وقتی صرف شود... البته اگر کوچک ترين احتمال نفوذ در کاشانی هم وجود داشته باشد، نبايد آن را از دست داد ولی من تنها اميدی که در مورد کاشانی دارم آن است که بتوانيم او را در افکار عمومی بی‌آبرو و متهم سازيم، تا نفوذ خود را از دست بدهد»(فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7، مرکز بررسی های اسلامی) @rozaneebefarda
روایت از @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 زمانی که آیت الله بروجردی در مشهد ساکن بودند، از نظر علمی کمتر از اقازاده و حاج آقا حسین قمی نبودند، ولی چون آنها در مشهد دارای موقف و جایگاه بودند، دستگاهی پهن نکردند تا به جایگاهشان ضربه ای وارد نشود. (جرعه ای از دریا، ج۳، ۴۹۴) @rozaneebefarda
دستنوشته خواندنی مقام معظم رهبری در دفتر یادبود حرم مطهر حضرت معصومه(س) به مناسبت میلاد حضرت معصومه(سلام‌الله علیها) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸این یادداشت توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سوم مهرماه ۱۳۷۲، در دفتر یادبود آستانه‌ی مقدسه‌ی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها نوشته‌ شده و در حرم مطهر نگهداری می‌شود. ▪️بخشی از متن یادداشت: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم السّلام علیکم یا أهلَ بَیتِ النّبوة و مَوضِعِ الرّسالَة، السّلام عَلَیکِ یا قُرّةَ عَین آلِ الرّسُولِ (صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افتخار خدمت در این آستان بلند‌پایه‌ی ملک‌پاسبان بر شما آقایان و عزیزان مبارک و گرامی باد. حقّ بزرگِ این سرچشمه‌ی نور و هدایت که یکی از ثمرات آن، تشکیل حوزه‌ی علمیه‌ی عظیم‌الشأن در سایه‌ی این بقعه‌ی مبارک است، چنان عظیم است که زبان و قلمِ چون من حقیر و ناتوانی را رساییِ بیان آن نیست. این حق بر دوش همه‌ی کسانی که از برکات این بقعه و این حوزه بهره‌مند شده‌اند، وظائفی را در خورد توان و امکان می‌گذارد. خداوند شما و همه‌ی متمسکین به ذیل ولایت رفیعه‌ی اهل بیت وحی و فضیلت را موفق به أدای این وظائف بدارد. خداوند عالمِ عظیم‌القدر مرحوم آیت‌الله حاج‌شیخ عبدالکریم و مرحوم آیت‌الله رحمهما الله‌تعالی را با مضطجعه‌ی این مَضجع شریف محشور فرماید و روح مقدس بزرگوار را که ، به عالی‌ترین درجات نائل فرماید و شما آقایان عزیز را حفظ کند. سیّدعلی خامنه‌ای-۷۲/۷/۳ @rozaneebefarda
نقد علمی بیانات آقای علوی بروجردی در مورد بهائیت.mp3
15.03M
🔸نقد علمی آقای علوی بروجردی در مورد بهائیت 🔘بیانات حضرت آیت الله نجم الدین طبسی مدظله العالی 🔹سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ - سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ 📥دانلود صوت دروس در کانال ایتا : 🆔 @velaseddighah @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید|| کنایه معنادار مهدی نصیری و علوی بروجردی به نقل تاریخ زمان حکومت امیرالمؤمنین (ع) به جای اینکه خودمان را اصلاح کنیم آنان را خراب می‌کنیم و توجه نمی‌کنیم که با اعتقاد مردم چه می‌کند. 🔸حاشیه روزنه شاید هیچ‌کس تصور نکند که کسی از این گزاره دچار شبهه اعتقادی شود: «وجود فساد به‌صورت نسبی در هر حکومتی طبیعی است و مهم برخورد عادلانه است چنانچه در حکومت امیرالمؤمنین نیز برخی مفسده‌ها بود و حضرت با آنان برخورد می‌کردند.» «اعتدال در فهم» یکی از شروط ابتدایی مفاهمه و نقد است و معلوم نیست چرا برخی مدعیان «اعتدال» از این گزاره دچار شبهه اعتقادی شده‌اند. @rozaneebefarda
بيانیه آية الله العظمى سيد حسين بروجردی قدس سره در اعتراض به اشغال فلسطین/ سال ۲۷ شمسی 🔶حاشیه روزنه برخی که در ظاهر مدعی پیروی از مرام و مسلک زعمای سلف هستند، سابقه‌ای در دفاع از و دفاع از مردم مظلوم فلسطین ندارند! با وجود اینهمه تفاوت فاحش، اینان نسبتی با آن بزرگان ندارند و این معنا امروز برای بدنه حوزه و عموم متدینان مشهود است. @rozaneebefarda
شوق شهادت در آیت الله العظمی بروجردی روایتی ازمرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️روزى از روزهاى ماه مبارك رمضان در خدمت آن مرجع بزرگ مشرف بودم كه مرحوم آيت الله العظمى آقاى [سیدمحمدرضا] گلپايگانى قدس سره براى ديدار آن بزرگوار تشريف آوردند. ▫️مرحوم آيت الله العظمى گلپايگانى به ايشان علاقه خاص و احترامى به سزا داشتند. آقا هم ايشان را احترام مىكردند و با وجود كهولت سن، به احترام ايشان بر مى خاستند. 🔸بعد از تعارفات، آقا قريب به اين مضامين فرمودند كه من هر وقت اين آيه را مىخوانم از اين كه شهادت نصيبم نشده متأسف مىشوم: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مٰا لَكُمْ إِذٰا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللّٰهِ اثّٰاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا مِنَ الْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا فِي الْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِيلٌ» ▫️و علّت تأسفشان را اينطور بيان كردند كه وقتى علماى اعلام به رياست مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى قدس سره در قم براى مخالفت با برنامه هاى ضد اسلامى رضاخان پهلوى- كه برخى را به صورتهاى فريبنده اظهار، و بخشهاى ديگرى را اظهار نكرده بود- اجتماع كرده بودند، و در واقع يك حركت قوى و مصمم براى حذف پهلوى يا كنترل او ايجاد شده بود، و مرحوم آيت الله حاج آقا نورالله شجاعانه آن را پيگيرى، رهبرى و تعقيب مىفرمود، توقع اين بود كه مراجع نجف اشرف به اين نهضت بپيوندند و آن را تأييد و يارى نمايند. ▫️مراجع نجف اشرف نيز چنان صلاح ديده بودند كه مرحوم آيت الله بروجردى - كه در آن وقت ظاهراً پس از مراجعت از سفر حج در نجف مشرف بودند و عازم ايران بودهاند- به عنوان حوزه نجف و ساير مراجع، به قم بروند و به آنها بپيوندند. 🔸وقتى به ايشان پيشنهاد مىنمايند، آقا به قرآن كريم استخاره نموده بودند كه اين آيه در جواب استخاره آمده بود و ايشان از اين آيه استفاده كرده بودند كه اين اقدام و حركت به اين عنوان، هم نفر و حركت فى سبيل الله است، و هم فى الجملة متضمن بشارت شهادت است. ▫️به همين خاطر قبول كردند، ولى به جهاتى، آقايان از اين اقدام منصرف شده بودند و آقا شخصاً به عنوان مراجعت به ايران و بروجرد و بعد از خاتمه نهضت قم و شهادت مرحوم حاج آقا نور الله از نجف حركت مىكنند، ولى به دستور رضاخان و دولت وقت، ايشان را در مرز، دستگير و به تهران مىبرند، و در آنجا تحت نظر نگاه مىدارند كه شرحى جداگانه دارد. ▪️به همين خاطر آقا كه ظاهراً همان روز اين آيه را تلاوت كرده بودند، غمشان از عدم نيل به فوز شهادت تازه شده بود. (فخر دوران، صص 23-25) @rozaneebefarda
شب قدر هنگام رقم خوردن سرنوشت‌هاست. و امشب سر مبارک مولای جهانیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام با تیغ جهالت و نیرنگ نفاق ضربت می‌خورد. علی علیه السلام بعد از هزار سال همچنان است؛ راه و مرام آن بزرگ مرد دوران‌ها همچنان در معرض تیغ جهالت و حیله و فریبکاری قبیله و ست! تنها با این تفاوت که در زمانه ما در میدان تبیین و در عرصه جنگ سخت، دشمنان زبون را به زانو در آورده‌اند. تنها تحرکات و و که باید از آن ترسید! آنها که عجولانه و ناشیانه در پی آنند که تریبون و پرچم انقلابی‌گری را به چنگ آورند و آنها را ابزار نام و نان و خدای ناکرده وسیله خدمت به دشمن قرار دهند! قربان پابرهنه‌های بی‌ادعا و مجاهدان گمنام که برای تقویت جبهه حق از نام و آبرو و مال و جان شان مایه گذاشتند و درود به روح مطهر که معبر شهادت و سعادت را بر همگان گشود و ظرفیت‌های معنوی بی‌بدیل این ملت و امت را نمایان ساخت. و دعا کنیم برای آقای‌مان که میراث امام را حفظ و تعالی بخشید و امروز ما در دروازه‌های فتح جهانی قرار گرفته‌ایم. و سلام بر و که در هیچ یک از مجالس معنوی این ایام و لیالی جای شان خالی نیست.... و را با حمد و صلواتی یاد کنیم خدا کند که تا پای جان و تا هنگام مرگ بر عهد خود باقی بمانیم @rozaneebefarda
1_1540970556.mp3
1.38M
نجوای بندگی با روی سیاه.... با گریه و آه.... با بار گناه.... @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| شکوه در دل اروپای سکولار و لائیک و دین‌ستیز! مزدوران رسانه‌ای دشمن در داخل و خارج از کشور، به آخر خط رسیده‌اند! این تصاویر به معنای پایان خط و بیچارگی محض برای آن‌هاست! 🔶حاشیه روزنه احیای در اقصی نقاط جهان مدیون انقلاب شکوهمند اسلامی است. حقیقتی که نه با انکار دشمنان خارجی از بین می‌رود و نه با بایکوت داخل کشور! 🔘روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چندی است که برخی از اقدامات و رویکردها و اظهارنظر های فرهنگی و هنری کارگزاران فرهنگی (دولتی و غیر دولتی)، علما و متدینین و حزب اللهی ها را نگران نموده است و موجبات بیان برخی از انتقادات به این سیاست ها را از سوی افراد دغدغه مند فراهم نموده است، دغدغه ای که برخاسته از ایمان دینی جامعه و نیز بر گرفته از فرمایشات امام و رهبری در اهمیت فرهنگ و هنجار های اسلامی و دینی جامعه و مواظبت بر آن ها است. البته این دغدغه نسبت به سیاست گذاریِ فرهنگی کشور، متاسفانه در عرصه های مختلف وجود داشته و دارد ولی در این بین عرصه نشر کتاب یکی از حوزه های بسیار مغفول است. برخی از آثار منتشر شده در سال های اخیر چنان فاجعه بار است که حتی اگر کمترین نظارت ممکن بر آنان وجود می داشت به هیچ وجه نمی بایست اجازه انتشار پیدا می کردند، عجیب اینکه برخی از مطالب این نویسندگان منحرف حتی در عصر سیاه و منحوس پهلوی نیز از ترس مخالفت یکپارچه علما و متدینان فرصت نشر پیدا نکردند. از جمله کسانی که در دوران پهلوی پروژه تطهیر عناصر خیانت‌پیشه و وابسته را کلید زد و پیش برد، فریدون آدمیت بود. او این پروژه و یا مأموریت ماسونی را تحت عنوان "تاریخ اندیشه‌های جدید ایران" مطرح کرد و در ضمن آن به احیای آثار انحرافی و دین‌ستیزانه عناصر بدسابقه‌ای همچون طالبوف، میرزاآقاخان کرمانی و آخوندف پرداخت.(برای اطلاع بیشتر بنگرید به؛ نهضت امام خمینی، ج۳، صص ۱۳۲_۱۲۵) ساواک از ترس برانگیخته شدن احساسات عمومی و اقدامات متقابل متدینان در برابر محتوای دین‌ستیزانه کتب آدمیت، دستور منع خرید و فروش کتاب اندیشه‌های آخوندزاده را صادر کرد! البته بعد از حمایت تمام‌قد فرح و اختصاص جایزه درباری به آن، رئیس دفتر مخصوص شاه در نامه به وزیر فرهنگ و هنر، دستور شاه مبنی بر صدور فوری اجازه نشر این کتاب را ابلاغ کرد و ساواک نیز با اذعان به مطالب ضد دینی کتاب، دستور رفع توقیف صادر کرد!(همان، ج۳، صص ۱۳۱_۱۲۹) به نظر می‌رسد پروژه ناتمام آدمیت در گام دوم انقلاب اسلامی در داخل کشور دوباره کلید خورده است! پرسش اینجاست چرا و چگونه چنین آثار مفتضحی در سال های اخیر اجازه نشر پیدا کردند و در رقم خوردن این چه دست های مرموزی در کار بوده است؟ از چه رو فعالان انقلابی عرصه کتاب(که الحمدلله کم هم نیستند و از امکانات فراوانی برخوردارند) در مقابله با این جریان خطرناک اقدام ملموس و موثری بروز نداده اند. ارزیابی پشت پرده این جریان خطرناک و خزنده در حیطه مسئولیت نهاد های نظارتی و امنیتی است اما رصد و پایش محتوای دین ستیزانه آثار و منشورات از وظایف قطعی عموم حوزویان و حزب اللهی‌ها است. بررسی و نقد مستند محتوای مخرب آثار مذکور نیازمند مقالات تفصیلی است اما در پرونده ویژه نوروزی روزنه اجمالا برخی از اباطیل مندرج در آثار جهت اطلاع مخاطبان فرهیخته و ارجمند بازنشر می گردد، پیشاپیش از بازنشر این مطالب انحرافی پوزش می طلبیم و امیدواریم مطالعه مطالب این پرونده زمینه ساز اقدامات موثر علمی و عملی در مقابله با این تحرکات مرموز شود. 🔸کتاب اول: سید حسن تقی زاده(مشروطه خواه لیبرال) مجموعه مقالاتی درباره کارنامه سیاسی و فکری حسن تقی زاده که به سردبیری فرهاد سلیمانژاد در سال 1402(چاپ اول) توسط نشر «اگر» به بازار نشر عرضه شده است. این کتاب در واقع اولین جلد از مجموعه «پدران بنیانگذار ایران جدید» است که واقع به دنبال زنده کردن روشنفکران حامی حکومت رضاخانی است. دبیر این مجموعه چنین می‌گوید: «این کتاب اولین جلد از مجموعه پدران بنیان گذار ایران جدید است و مقصود از این مجموعه اشاره به آن نسل از رجال فکری-سیاسی است که در گام اول نهضت مشروطه و نظام پارلمانی برآمده از آن و در گام دوم دولت متمرکز مدرن رضاشاهی را مستقیم و غیر مستقیم تغذیه فکری کردند و شالوده آن چیزی بار بخشید که به طور کلی می توان و می باید آن را «ایران جدید» خواند.»(ص7) ترویج تقی‌زاده در حالی صورت می‌گیرد که مقام معظم رهبری با اشاره به کارنامه و افکار سیاه وی، نسبت به خطر تقی‌زاده‌های جدید این چنین هشدار می‌دهند: «امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرفها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ می کنند، اینها همین تقی‌زاده‌های جدیدند. آنهایی که پشت سر سند2030 ...می ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوان های مومن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند.»(1398/01/01) @rozaneebefarda
تروای فرهنگی پیرامون انتشار آثار انحرافی روشنفکران دین‌ستیز/شماره ۱ [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیا عجیب نیست که در فضای نشر در جمهوری اسلامی، تقی‌زاده را فردی وطن‌پرست و با ایمان و قانون‌مدار و ضدبیگانه معرفی می‌کنند؟! 🔻هرچند بیان تمامی اغلاط کتاب مذکور در این مجال نمی‌گنجد ولی برخی از مهمترین ادعاهای مخدوش کتاب به شرح ذیل مطرح می‌شود: «تقی زاده از عقلای قوم در مجلس بوده و رفتار سنجیده داشته و بیهوده سخن نمی گفته است»(ص140-141) «پناهندگی تقی زاده به سفارت انگلیس در جریان استبداد صغیر نشان از وابستگی او به بیگانه نبوده و همانند سنت بست نشینی از سر استیصال بوده است»(ص151) «هم دستی تقی زاده در ترور مرحوم بهبهانی اتهامی بی مدرک و کینه توزانه از سوی دشمنان او بوده است»(ص160) «استخدام تقی زاده در واحد تبلیغات آلمان در جنگ جهانی اول آسیبی به روحیه ملی گرایی او نمی زند»(ص166-167) البته نکات منفی این کتاب فقط محدود به ترویج تقی زاده نیست و در جای جای آن به ستایش‌گری از پهلوی و نیز هجمه به علمای بزرگ شیعه پرداخته‌اند! در کتاب ادعا شده هدف واقعی از نهضت عدالتخانه در حکومت استبدادی رضا خان محقق شده است و حکومت کودتایی رضاخان که علاوه بر ننگ استبداد ننگ وابستگی به بیگانه را بر پیشانی داشت را برآورنده اهداف نهضت عدالتخانه معرفی می کند: «مهم ترین مطالبه نهضت مشروطه ایران، یعنی تاسیس عدالتخانه، توسط رضا شاه و وزیر کاردانش میرزا علی اکبر خان داور محقق شد.»(ص8) همچنین یکی از رویکرد های اصلی کتاب هجمه به علمای راستین است که تحت عناوین مختلف به آنان هجمه می شود، در جایی از کتاب با هجمه به مرحوم ملا علی کنی به عنوان قهرمان مبارزه با قراردادهای استعماری در دوران قاجار بالاخص قرارداد ننگین رویتر ایشان را مخالف مدرن سازی کشور معرفی می کند، و در مقابل کسی مانند حسین خان سپهسالار را که امضا کننده اصلی قرارداد استعماری رویتر بود را پرچم دار مدرن سازی کشور معرفی می کند: «ما در کل دوران قاجار نه با به اصطلاح استبداد، بلکه کاملا برعکس با «کسری اقتدار» و در مواقعی حتی با «فقدان اقتدار» پادشاه مواجه ایم، به عنوان مثال، آنچه موجب ابتر ماندن اقدامات سپهسالار در مدرن سازی کشور شد فقدان اقتدار ناصرالدین شاه در برابر نیروهای مخالف اصلاحات سپهسالار به زعامت ملا علی کنی است.»(ص9) در جایی دیگر نیز علما و روحانیت را ضد تجدد معرفی کرده و به عنوان شاهد به نامه مرحوم میرزای شیرازی صاحب فتوای تاریخی تنباکو استناد کرده و دغدغه ایشان بر عدم اختلاط مسلمانان با کفار را که مقدمه نفوذ استعمارگران است را این چنین تخطئه می کند: «تجدد و راه های دستیابی بدان، در نگاه بسیاری از علمای وقت، اساسا کفر بود و این موضوع را میرزای شیرازی صریحا در تلگرافی به ناصرالدین شاه ابراز داشت. او درباره ی عواقب حضور فرنگیان در ایران و هم نشینی ملت با آنان و لمس تجدد می‌نویسد»(ص300) در ادامه هم تقی زاده معلوم الحال را به عنوان فردی قانون مدار معرفی کرده و روحانیون مخالف او را قشری و متعصب معرفی می نماید: «تقی زاده با وجودی که بنابر مصلحت گاهی قبول یا سکوت می کرد، از اساس نگاهی سیاسی بر مبنای قانون داشت؛ برای او تعصب معنایی نداشت، اما در نگاه روحانیت وقت، تعصب به معنای ایمان بود و گذر از آن کفر محسوب می شد»(ص301) در پایان این کتاب نیز گرداورنده اصلی آن که تلاش وافری در تطهیر تقی زاده نموده است و نقش اسطوره ای برای او ترسیم کرده است؛ نسبت به روشنگری های تاریخی درباره کارنامه سیاه تقی زاده حساسیت نشان داده و صریحا این روشنگری ها را با بهانه های «واهی و مبتذل و عمدتا سیاسی»(ص352) می داند و صریحا به بیانات مقام معظم رهبری در مورد تقی‌زاده اینچنین کنایه می‌زند: «در میان تخریب های بسیاری که در تاریخ معاصر جامعه کوتاه مدت و کلنگی ایران، از صدر مشروطه تا کنون، به ویژه در چهار دهه ی اخیر، از اکابر کشور صورت گرفته است، شاید هیچ تخریبی شدیدتر، بی محاباتر، سهمگین تر و ادامه دار تر از تخریب تقی زاده نبوده است....به رغم اینکه قریب به شش دهه از زمان مرگ او در 8 بهمن 1348 گذشته است، هجمه ها به او نه تنها فروکش نکرده، بلکه در مواردی شدیدتر هم شده است؛ بطوری که حضور نمادین او در منازعات سیاسی روز، همچنان به وضوح مشهود است؛ تو گویی که از قرار بنا نیست تقی زاده به تاریخ بپیوندد.به عبارت دیگر می توان گفت که تقی زاده هنوز با ما معاصر است؛ چون حملاتی که گه گاه علیه او صورت می گیرد،نه نوعا از سنخ حملات مورخان در مجادلات بی‌پایان تاریخی، بدان شکل که فی المثل در آثار سید احمد کسروی و فریدون آدمیت مشاهده میکنیم، بلکه حملاتی از سوی سیاسیون اثرگذار و درگیر در معادلات روز قدرت در بالاترین سطوح است.»(ص354) 🔘روزنه: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053