eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
سیاسیون راه را یاد گرفته اند! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در سالهای اخیر٬ رفت و آمد چهره های سیاسی به قم به طرز کم نظیری افزایش یافته است. 🔸این پدیده قابل بررسی مسبوق به سابقه است. در هنگام تصدی دولت موقت٬ آنان هر هفته برای دیدار کاری با ٬ به قم می آمدند. این رفت و آمدها در طیف های دیگر هم وجود داشت؛ اعضای ٬ و بعدا ٬ ارتباط وثیقی با بیت آیت الله برقرار کردند. مسئله از چهره های حوزوی٬ آنچنان برای چهره های سیاسی مهم بود که در ماجرای با بیت ارتباط گرفتند و با هماهنگی وارد عملیات شدند!! در دوران نخست وزیری ٬ ارتباط وثیق وی با برخی از اعضای هیئت امنای برقرار بود و این ارتباط منجر به گفتمان سازی به نفع نخست وزیر توسط برخی طلاب رزمنده (بدون اطلاع از ابعاد ماجرا) در جبهه ها شد و در انتخاب مجدد وی اثر گذاشت! در دوران سازندگی اما ارتباط با قم در سطوح مختلف توسط شخص رئیس جمهور برقرار شد. یک تیم در دفتر تبلیغات مشغول به نوشتن به نام ایشان شد(بر اساس نکته برداری های اولیه وی). بعضی فضلا هم ارتباط شان به مبدل شد و تا پایان عمر باقی ماند و پشتوانه مشروعیت ساز شخص تلقی می شد. حتی در دوران هم٬ با وجود انتقادهای پرشمار به عملکرد و دیدگاه های اصلاح طلبان٬ هرگز ارتباط با قم قطع نشد و برخی به انحاء مختلف در انجام وظیفه موفق بودند. اوج این روابط در به مناسبت فاطمیه تبلور یافت و بر سوابق مضره پرده کشید. رئیس فعلی مجلس البته عالم زاده و به راه قم واردتر از دیگران بود. او که قبلا علی رغم حمایت چهره های سرشناس حوزوی٬ موفق به جلب اعتماد مردم برای ورود به نشده بود٬ اینبار با استفاده از تجربه آقای هاشمی٬ را از قم کلید زد و رای آورد که تا کنون هم روابط با قم با فراز و فرودهایی برقرار است. احمدی نژاد هم خوب می دانست که نباید قم را رها کند لذا از همان ابتدا ارتباط های گسترده ای با طیف های مختلف برقرار کرد و نتیجه آن در ساخت وسیع و اختصاص گسترده به برخی افراد و مراکز٬ نمود یافت! بررسی میزان تزریق حمایت مالی دولتی به قم در دولت نهم٬ موضوع جالبی است که حقایق زیادی را روشن می کند. با رودررو قرار گرفتن رئیس جمهور به اصطلاح دولت مهرورزی با رؤسای جمهور پیشین و رقابت با نخست وزیر دهه شصت٬ او قافیه را در قم باخت و روابط نوپدید بعضا مبتنی بر مسائل مالی٬ نتوانست بر پیوندهای قدیمی با قم غلبه کند! سرخوردگی احمدی نژاد قطع حمایت های دولتی را به دنبال داشت و برخی مراکز مجبور به تعدیل نیرو و کاهش فعالیت ها شدند‌ و زمینه برای گردش به سمت چهره ای جدید با رویکرد حوزوی فراهم شد. روحانی از همان ابتدای تبلیغات٬ بر قم تمرکز یافت و انصافا در ارتباط مؤثر با قم مؤفق بود. همین روابط پیچیده موجب شد که او در سفر به قم با برخی تشکل های ظاهرا غیر سیاسی مانند به جلسه بنشیند و در مواقف مختلف که جای اعتراض داشت٬ همین روابط حسنه٬ تیغ نقد و فریاد قمی ها را کند کند. در دوران روحانی٬ روابط دولتی ها با حوزویان وارد مرحله جدیدی شد؛ در این دوره اعضای هیئت دولت هرکدام به طور مستقل دیدار و ارتباط به حوزویان را پیگیری کردند. از قبل همین روابط توانست ریشه را قم بکند و در استانه دور دوم و بعد از زمزمه پایان کارش٬ فایل تماس تلفنی اش با یکی از مقامات معظم قم در کانال یکی از سران ٬ منتشر شد و احتمالا در انتخاب مجددش مؤثر افتاد. رئیس دفتر رییس جمهور و اخوی رئیس دفتر تبلیغات٬ توانست سخنانی هم سو با گفتمان اعتدال از زبان برخی بزرگان اخذ و نشر دهد. با مسئول پیشین حوزه خواهران امضا کرد. همزمان در قم برخی مؤسسات(مانند فهیم) در قم به تئوری سازی برای دولت مشغولند و همزمان شعار سر می دهند! انتشار لیست حمایت وزارت (با سکان داری یکی از اعضای پیشین دفتر تبلیغات) از برخی مراکز حوزوی٬ ابعاد روابط دولت با برخی حوزوی خاص را بیش از پیش نشان داد. در آخرین نمونه از روابط سیاسیون با حوزویان٬ با جناب آقای دیدار کرده و جملاتی در محاسن (بخوانید شبکه رای دولت اعتدال) از ایشان منتشر شده است‌. آنهم در آستانه فیلترینگ آن و علی رغم اعلام نظر علنی رهبر معظم و مراجع عظام تقلید نسبت به فیلترینگ این شبکه مخرب. حتما این دیدارها تصادفی یا از روی دلبستگی به حوزه برگزار نمی شود. در واکاوی ابعاد پیدا و پنهان این موضوع مهم در آتیه باید بیشتر سخن گفت. @rozaneebefarda
[ص ۲ از ۲] لینک بخش نخست: https://eitaa.com/rozaneebefarda/1095 پیرامون ماجرای ، باید به عرض امثال ایشان برسانیم که احتمالا اشتغالات غیردرسی مانع از مطالعه شده وگرنه بدیهی است که هرگز امام عزیز بدون تطبیق بر موازین، از تسخیر لانه حمایت نکردند و حتما قبول دارند که آن مرجع متقین، بهتر از امثال ایشان بر موازین شریعت آگاه بودند! مخالفت با حرکت کمونیست ها در تسخیر سفارت هم ذیل عنوان فقهی خاص خود دلایل روشن دارد و بهترین دلیل بر ابطال اتهام کهنه چپ زدگی انقلابیون است. وانگهی، واقعا فکر می کنند اگر سفارت تسخیر نمی شد، آمریکا با انقلاب اسلامی دشمنی نمی ورزید؟ و اقعا می توان روزگاری را تصور کرد که و من تبعش بتوانند با اسلام ناب محمدی کنار بیایند؟ ایشان در عین حال که در تطبیق موازین بر وقایع و موضوعات تبحری ندارد، حقایق تکوینی و دوگانه تاریخی حق و باطل نیز نتوانسته به درستی تصور کند و نتیجه این چنین اظهارنظرهای ضعیف از کار درآمده است. آیا اسناد لانه را منکر می شوید؟ در آن اسناد دست توطئه گر شیطان بزرگ پیدا نیست؟ جالب است که حرف های تکراری اعضای را یک که از قضا معمم هم هست با ادبیات شبه فقهی بازتکرار می کند و چه با اعتماد به نفس هم تکرار می کند! از همه اینها که بگذریم، تسخیر کنندگان لانه جاسوسی اغلب از همان اردوگاه سیاسی هستند که امروز شما بدان دل داده اید! خب اگر تقصیری در برهم خوردن طیب خاطر شیطان بزرگ متوجه انقلابیون است، باید یقه اصلاح طلب های پشیمان از موسوی خوئینی‌ها تا خانم ابتکار را باید بگیرید نه یقه دیگران را! افت فشار خون پول ملی هم که در نوع خود از ابتکارات در تولید ادبیات اقتصادی است، ایضا ره آورد همین کرنش و سازشی است که جنابعالی دنبال استدامه اش در پوشش تقیه هستید! تشخیص اینکه موقف تقیه کجاست و موقف جهاد کجا، با زعمای دین است و نه هر فرد عادی. اگر کسی ولایت فقیه را قبول داشته باشد، مدام از جایگاه برای جامعه نسخه نمی پیچد و لا اقل در بوته امکان، احتمال تشخیص غلط را باقی می گذارد یا اقلا به سیره سایر مراجع عظام قم و نجف در تایید کلی مسیر نظام اسلامی، توجه می کند. این قبیل خرده گیری ها بیش از آن که به سیره اهل بیت(ع) شبیه باشد یادآور سلوک اصحاب بی وفا و دنیاطلب امام حسن(ع) است که ابتدا را بر امام مجاهدان تحمیل کردند و آنگاه العیاذبالله ندای شوم «مذل المؤمنین» سردادند! علت نابسامانی ها نه برگزیدن راه مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم و ستم که سستی و وادادگی و سرسپردگی و بی تدبیری است. اینکه کارگزارانی سرنوشت ملت خویش را به اخم و لبخند اجنبی گره بزنند، سرآغاز سقوط و نزول و افول است و صد البته با انشاخوانی های یک یا ده یا صد نفر ژورنالیست _خاصه از نوع آقازاده اش_ سوء تدبیرهای دولت اعتدال و عقبه اصلاح طلبش و لیبرال های وطنی، توجیه پذیر نیست. @rozaneebefarda
قدس، مقاومت، سازش 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 تردیدی نیست که مقاومت، سازشکاری است. غرب وحشی همیشه خط سازش را در سطح افراد با سوابق مبارزاتی و سیاسی درجه اول، تغذیه می کند. اگر عرفات و ابومازن نبودند، چقدر محور مقاومت در سطح فلسطین پیش رفته بود؟! در ایران انقلابی هم وضع همینگونه است؛ انقلابی نماهایی را سراغ داریم که با تمسک به ظواهر و شعائر مبارزاتی، در خفا علیه خط مقاومت فعالیت دارند یا در بهترین حالت، فرصت مسئولیت را در خدمت این خط قرار نداده اند. طبیعی است که این جماعت برای حفظ وجهه و اثرمندی شان در جبهه مقاومت، همیشه تلاش می کنند در ویترین مناسبت های سیاسی حضور داشته باشند، برای دوربین ها دست تکان دهند و با نمادها عکس یادگاری بگیرند. نسل اول چنین جماعتی، اعضای گروهک و خصوصا امثال بودند که در محافل انقلابی با عرفات و سایر چهره‌های به ظاهر مبارز عکس یادگاری می گرفتند و در خلوت، با و امثال دل و قلوه رد و بدل می کردند؟! حالا دیگر نسل اول سازشکاران منقرض شده اند و نوبت به دیگرانی رسیده که به مراتب پیچیده تر عمل می کنند. حزب‌اللهی‌ها البته، ذائقه خوبی دارند و این جماعت را در هر پست و لباسی که باشند خوب می شناسند. فقط نباید از یاد برد که اگرچه ممکن است گاهی بشود اما سنت های الهی پای برجاست و سازشکاران راهی جز رسوایی و سرشتی جز ندارند! @rozaneebefarda
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
چندهمسری سیاسی جریانهای غرب زده ✳️تأملی در جریان سازیهای مشکوک اخیر پیرامون چندهمسری 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🛑جامعه زیر بار است. ازدواج، شغل، مسکن و آینده جوانان به خاطر مشکلات مالی، دردآور است. ◀️دولت و با گفتمانی مشترک مدتی طولانی بر فضای سیاسی کشور حکومت کردند و هرآنچه خواستند و توانستند به ضریح دخیل بستند ولی وضعیت معیشتی مردم بهتر نشد و توقعاتشان هم برآورده نشد! ❇️ اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان در فاصله چند ماه مانده به ، به حرکات نمایشی رو آورده‌اند و در قالب پروژه‌های پیچیده جنگ روانی، تلاش دارند دوباره بر کرسی سیاست تکیه بزنند. ابزار اصلی پروژه پیچیده اخیر هستند؛ چنان‌که در یک نمونه از این بازی کثیف، تعدادی از بانوان را به کشاندند تا لگدکوب کردن را فتح الفتوح خود جلوه دهند و احیانا چند رأی بیشتر کاسب شوند که البته این حربه هم تأثیری نداشت و جو عمومی را به نفعشان تغییر نداد. ⚪️در این شرایط چه چیزی می تواند به این کمک کند؟ اینکه برچسبهایی به مخالفین انقلابی شان بزنند و محبوبیت اجتماعی شان را پایین بیاورند یا اینکه آنها را درگیر مسائل حاشیه ای یا حتی اختلافات درونی کنند و تنها در بزرگراه سیاست به سمت حرکت کنند. ❎آخرین مستمسک ، بلند کردن پرچم مقابله با است! فارغ از اینکه حکم چندهمسری چیست چند لحظه ای درنگ کنیم که آیا موج آفرینی در این خصوص اولویتی دارد؟ در حال حاضر اکثریت قاطع قشر مذهبی نه تنها در زندگی شخصی تک همسر است بلکه اساسا به دنبال تکثر ازواج نیست و دغدغه ای در این زمینه ندارد. پس چندهمسری و مبارزه برای گسترش آن هیچ گاه دغدغه و اولویت جریان مذهبی و انقلابی نبوده و نیست. پس اولویت سیاسی جریان انقلابی چیست؟ قطعا اولویت امروز حزب‌اللهی‌ها، مبارزه با جریان منحط غرب زده و سکولار است که از قضا در فضای اجتماعی و بلکه را برگزیده است. نمونه؛ که در این زمینه ید طولایی دارد و برای رسیدن به قدرت چندهمسری را رد کرده و در عین حال تلاش دارد، از جریانات سیاسی مختلف، تشکیل دهد. 🔆پدرخوانده‌های جریان اعتدال که در دهه شصت و هفتاد خود را انقلابی نمایش می دادند، در عین حال جریان و و حتی مجاهدین خلقِ عفریت را به عقد خود درآورده بودند و در دهه هشتاد هم را به زوجیت برگزیدند و در دهه نود هم با دیگر جریان غرب زده کشور یعنی پیوند نامبارکی بستند که پس از پیوند نه مهریه را؛ که بود دادند نه نفقه شان که بود پرداخت کردند و نه حتی به کاخ موقت خود راهشان دادند. (البته شاید جریان اعتدال؛ اصلاحات را به عقد موقت درآورده که پس از بهره وری انتخاباتی امروز اینچنین رهایش کرده است.) تزویج با آمریکای وحشی و اروپای فریبکار و حتی سعودی‌های مفلوک هم حکایتی دیگر دارد که خود موضوع چند یادداشت مجزاست و می‌توان آن را مصداق لیبرالهای وطنی دانست! ✅آری مسئله امروز کشور و جریان انقلابی چندهمسری خانوادگی نیست بلکه مسئله چندهمسری سیاسی جریاناتی مثل اعتدال است که البته به علت عدم رسیدگی به زوجات پس از چند سال طلاق عاطفی دارند به حد طلاق سیاسی می رسند و در کل خانواده غرب زده ها در کشور در حال فروپاشی است. بهتر است جریان انقلابی در تحلیل وقایع امروز، دقت لازم را به خرج دهد و از درگیر شدن در بازی های فرعی و حاشیه ای پرهیز کند که انشاءالله نصر و فتح، نزدیک است. 🔻روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست‌ و اندیشه دینی @rozaneebefarda
روزنه
💥جوسازی #برجامیان_عاشق_آمریکا علیه #قم؛ امری عادی یا بخشی از پازل جنگ روانی؟! 🔴روزی نامه #شرق، واب
وضعیت شناسی ورشکسته و چنگ اندازی بر چهره قم! 💥قابل درنگ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 و ، از ابتدای دولت روحانی توسط جریان حامیان رسانه ای وی دنبال شده و به نظر می رسد، اکنون آنان موقعیت مناسبی برای خاموش کردن پیدا کرده اند. قم اما شهر صبر و بصیرت است؛ بر مصائب صبور و در فتنه ها بصیرت پیشه خواهد کرد. 🔹 خیزش بهنگام برای حضور در میدان ، بافته های موهوم اربابان جنگ روانی حامی شیطان بزرگ را برهم زده است. خط تخریبی و پمپاژ هراس عمومی از بیماری کرونا، با حضور روحانیت در میدان، برهم خورده است و حالا آنها عصبانی هستند؛ طبیعی هم هست البته! انتخابات را باخته اند، برجام بی فرجام شان دچار مرگ مغری شده، در مقابله با مشکلات معیشتی مردم، برنامه خاصی ندارند، لذا به ناچار رو آورده اند به و ! 🔳 که از ابتدا گفتمان ایجابی خاصی نداشت، اکنون هم به دوران وارد شده اند. @rozaneebefarda این وضعیت دقیقا شبیه موقعیت جبهه ملی دوم(نهضت مقاومت ملی) است که به دلیل فقدان گفتمان و حرف نو، و با شکست قطعی در انتخابات مجلس، به اجبار به سمت تغییر شکل صوری روی آوردند و تشکیل محصول همان شکست بود! که البته نهضت هم نهایتاً جز ریل گذاری برای نزدیک کردن فعالیت های پارلمان تاریستی به سمت ، ایده سیاسی خاصی نداشت و نهایتا هم بعد از تسخیر لانه جاسوسی، با حربه ، میدان را خالی کرد! البته زبان این جماعت همیشه و هنوز هم بلند است اما اینها عربده کشی لات کوچه خلوت است! مردم کارنامه و پیشینه را بهتر از هر تحلیل گری بلدند! و سوءاستفاده از آستانه حساسیت مردم نسبت به پایتخت مذهبی ایران، دردی از غرب اندیشان دوا نخواهد کرد؛ انها به آخر خط رسیده اند. @rozaneebefarda
💥 وقتی از #کاسبان_کرونا حرف می زنیم منظورمان دقیقا چه طیف و طایفه ای هستند؟! ◽️این هم افاضات یک #آخوند_خلع_لباس_شده به نام احمد رضا احمد پور عضو #جبهه_مشارکت و مرتبط با #جریان_منتظری و #نهضت_آزادی! ▫️مردم عزیزمان #ویروس_روحانا را خوب می شناسند؛ همانطور که در دهه شصت توسط امام عزیزمان جلوی شیوعش گرفته شد، امروز هم امامی دیگر میدان دار است. ◽️پیوند نهضت و مشارکت و بیت منتظری، جز فرزندان ناخلف مانند احمدپور، نتیجه نمی دهد! #کاسبان_کرونا #نفوذی_ها_مثل_ویروس_اند! #کرونای_سیاسی #حامیان_روحانا @rozaneebefarda
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/8 شریعتمداری در آینه خاطرات/7 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم آیت الله در خاطرات خود درباره درخواست عجیب آقای شریعتمداری از آیت الله مشکینی (در تابستان 1357) چنین می‌گوید: «آقای آشیخ مرتضی اشراقی رابط بین من و آقای شریعتمداری بود، مطالبی را به ایشان سفارش می‌کردم، یا او به من سفارش می‌کرد. روزی ایشان آمد به من گفت: آقای شریعتمداری می‌گوید در ایران کودتا می‌شود و اگر کودتا شود آمریکایی‌ها چنین و چنان می‌کنند. به ایشان گفته بود برو به آقای احمدی بگو به زنجان برود و با آقای مشکینی صحبت نماید تا او امام را قانع کند که شاه از ایران نروند، ما در انتخابات شرکت کنیم و رأی اکثریت را ببریم و از این راه شاه را محدود کنیم. تابستان بود و اقای مشکینی در زنجان اقامت داشت، رفتم و با ایشان صحبت کردم. او گفت با وجود شاه نمی‌توان انتخابات آزادانه انجام داد. وجود شاه همچون سرطانی در دربار ریشه کرده بود.» (خاطرات مرحوم احمد میانجی، ص 288) 🔶پی افزود در زمانی که امام خمینی و به پیروی از او ملت به دنبال سرنگونی نظام سلطنتی و اخراج شاه بودند آقای شریعتمداری به موازات ، شعار صیانت از قانون اساسی مشروطه را مطرح کرد. ملی گراها و در رأس آنان آقایان مهندس بازرگان، امیر انتظام، پزشکپور و امینی نیز کارگردانان این صحنه بودند. آقای شریعتمداری در این زمان با طرح کردن شعار «عمل به قانون اساسی» می توانست بزرگترین ضربه را به پیکر نهضت فراگیر ایران وارد کند و با منحرف کردن آن از مسیر اصلی تاج و تخت شاه را از سقوط حتمی نجات بخشد تا جایی که درخواست می کند شعار شاه باید برود را حذف کنید. بعدا در پیام های شان از این انحراف سیاسی پیشگیری کرده، تلاش برای بقای شاه و رژیم او را نامیدند و چنین فرمودند: « پیش کشیدن شعار عمل به قانون اساسی ... خیانت به کشور اسلام است سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است هدایت و پشتیبانی کنند و در این موقع حساس ملت را از مسیر انتخابیش با کجروی ها منحرف نکنند... ... موافقت با نظام شاهنشاهی چه به صراحت و چه به وسیله طرحی که لازمه اش بقای آن است خیانت به اسلام و قرآن و مسلمین است و هرکس باآن روی موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او لازم است» @rozaneebefarda
مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه3از9] «[بازرگان گفت:]دولت چاره‌ای ندارد جز این‌که در مقابل تسلیم شود و یک نوع خودمختاری به آن‌ها اعطا کند و شرایط‌شان را بپذیرد.در همین جلسه بود که شهید بهشتی و شهید مطهری بلند شده، فریاد می‌کشند:« شما می‌خواهید ما در مقابل نیروهای دموکرات و کمونیست تن به سازش بدهیم؟ نه خیر، چنین نیست و سازش معنا ندارد.عبدالرحمن قاسملو[دبیر کل حزب دموکرات] تا مدتی که زنده بود از اندیشه خام و تجزیه‌طلبانه خود دست نکشید.»(انقلاب اسلامی و گروه‌های تجزیه‌طلب ص۳۸۳-۳۸۴) 2. نسبت مجاهدین خلق با بازرگان و نهضت آزادی روزنامه‌نگار و یادداشت‌نویس مورد نظر در بخشی از مطلب خود می‌نویسد: « برخی منتقدان بازرگان و سحابی معتقدند جریان مجاهدین خلق از درون نهضت آزادی (که بازرگان ، سحابی و آیت الله طالقانی از چهره های اصلی آن بوده اند) زاده شده و با این پیشفرض چنین داوری می کنند که اندیشه های بازرگان و ... انحراف داشته است. در صدد بازرگان و همفکران او نیستم اما صرف این ادعا که عده ای با خواندن آثار او راه انحراف را برگزیده اند، سست و نامعتبر است. همانگونه که منتسب کردن فهم خوارج به قران اعتبار ندارد. اگر به بازرگان و همراهانش انتقاد وارد است، باید آن را در مشی سیاسی آنها جستجو کرد نه در تلاش آنها برای نشر افکار دینی.» در خصوص این چند خط؛ چند نکته می‌توان گفت: 1. ارتباط گروهک تروریستی با از نکات آشکار تاریخ معاصر است و محدود به «برخی منتقدان بازرگان و سحابی» نیست. چه کسی است که نداند و از اعضای نهضت آزادی ایران و از فعالین دانشجویی آن بودند؟‏(سازمان مجاهدین خلق، حسین احمدی روحانی، 1390، ص 25) آیا آقای مهاجری؛ که رندانه انتساب مجاهدین به نهضت آزادی را محدود به منتقدان بازرگان و سحابی می‌کند نمی‌داند که محمد حنیف‌نژاد پس از آمدن به تهران و ورود به دانشگاه با فعالان سیاسی چون مهندس بازرگان، یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی، رحیم عطایی و... رابطه داشت؟و پس از دستگیری سران نهضت آزادی در اول بهمن 1341 دستگیر شد؟ ‏(سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385، ج 1، ص 277) جالب توجه این‌که خود بازرگان هم حنیف‌نژاد را نهضتی می‌داند: «صبح سحابی و مرا برای پرونده‌خوانی به دادگاه بردند... حال و روحیه رفقا خوب است، بحمدالله. پورقبادی آزاد شده است. کجابی را به دادستانی برده‌اند، تعهد و استعفانامه بدهد تا آزاد شود او هم به سرتیپ صدوقی جواب منفی داده‌است. کسانی که مانده‌اند از نهضتی‌ها: ، شیبانی، علی‌بابایی، حکیمی، جعفری، مجابی»‏(یادداشتهای روزانه مهندس مهدی بازرگان، مهدی بازرگان، 1376، ص 78) و هم‌چنین: «روز یازدهم محرم است و ما این چند شب، مختصر مجلس سخنرانی و تذکر و زیارت‌خوانی داشتیم. دو شب مهندس صباغیان صحبت کرد. یک شب ، دو شب شیخ مصطفی رهنما، یک شب دکتر سحابی، سه شب اول هم من.»‏(یادداشتهای روزانه مهندس مهدی بازرگان، مهدی بازرگان، 1376، صص 491–492) آیا آقای بازرگان هم منتقد خودش بوده که سران مجاهدین خلق را به نهضت آزادی نسبت می‌دهد؟ یا آقای مهاجری غرض دیگری از این نسبت دادن‌ها دارد؟ نکته جالب توجه این‌که جناب آقای رسول جعفریان نیز سران مجاهدین خلق را منتسب به مهندس بازرگان می‌دانند: « سازمان مجاهدین خلق چند نفر از شاگردان جوان مهندس بازرگان، به طور عمده از طیف دانشجو و البته بیش‌تر طبقه بازاری سازمان را تشکیل دادند. این افراد بیش‌تر در نیمه دوم دهه سی در نهضت مقاومت ملی و سپس در نهضت آزادی فعالیت کرده و تجربه سیاسی اندوخته بودند.»‏(جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، رسول جعفریان، 1398، ص 660) آیا از نظر آقای مهاجری؛ جناب رسول جعفریان هم از منتقدین بازرگان‌اند؟ 2. انحراف آقای بازرگان محدود به اشتباهات فاحش سیاسی وی نیست و در زمینه فکری نیز انحرافاتی داشت و یکی از منتقدین افکار بازرگان، آیت‌الله شهید مرتضی مطهری بودند که با بیانی متقن، متین و منصفانه به نقد نظرات بازرگان پرداختند.‏(مجموعه آثار شهید مطهری، مطهری، 1377، ج 4، ص 379 و811 و 828) البته اشتباهات و التقاط‌های فکری از جانب کسی که مدعی تفسیر دین است اما تخصص دینی ندارد امری طبیعی و قهری است. 3. نکته تأسف‌برانگیز این‌که آقای مهاجری تلاش کرده تأثیر منفی بازرگان در شکل‌گیری و انحراف سازمان مجاهدین خلق را انکار کند. این تحریف تاریخ حتی مورد تأیید آقای جعفریان هم نیست و معلوم نیست چرا ایشان این اشتباهات فاحش را در کتاب تحت نظر خود گردآورده‌اند و هیچ تذکری (ولو به صورت پاورقی و تحشیه) نداده‌اند. @rozaneebefarda ادامه 👇