#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
سلام بابای خستهام، چه خوب شد آخر اومدی
جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟
باباجون باباجون!
اون که شبیه مادرت، نشسته روبروت منم
لبای من خونی میشه، هر جا رو بوسه میزنم
باباجون باباجون!
گلایهای نیست، همه چی خوبه
فقط دلم برا تو آشوبه
زخمای رو لبت برا، چوبه
رو نیزه از رقیه دور بودی
می دیدمت، یه پارچه نور بودی
راسته که میگن، تو تنور بودی؟
«تو رو خدا منو ببر بابا»
غصم شده چرا باهام، یه چادر اضافی نیس
موهای رو سرم دیگه، اونقدی که ببافی نیس
«خودت که میبینی»
مثل مادربزرگ شده، از همه بیشتر این نوه
از بس که سیلی زدنم، گوشم دیگه نمیشنوه
«خودت که میبینی»
از غصه طاقتم دیگه طاقه
ببین گلت شکسته از ساقه
از شبی که افتادم از ناقه
بذار نگم چرا چشام تاره
بذار نگم چی شده گوشواره
رو میگیرم با آستین پاره
«تو رو خدا منو ببر بابا»
شاعر: محمد رسولی
🔳🔳🔳
با ما همراه باشید در کانال ...
متن منبر و روضه👇👇
https://eitaa.com/roze230
🔳🔳🔳
#شب_چهارم_محرم
مرثیه جانسوز است اگر مادر بخواند
بیرون زند خواهر اگر از قلب اردو
در بین میدان میکند خشمش هیاهو
مانند زهرا می زنم بر آب و آتش
دختر فقط از مادرش می گیرد الگو
افتاده اند از شوقِ جان دادن برایت
امروز محسن های زینب در تکاپو
عون و محمد را کفن کردم برایت
سرباز تو هستند در قحطی نیرو
قاسم فدایی تو باشد عونِ من نه؟
زینب چه کم دارد مگر از نجمه بانو؟
با دست خود راهی شان کُن سمت میدان
قبل از قسم بر فاطمه و پهلوی او
از پا می اندازد مرا این داغ اما
در پیش تو دستی نمی گیرم به زانو
بگذار از مویِ محمد گیرد اَخنَس
بسته ست وقتی جان تو تنها به یک مو
مثل تو یاد مادرم کردم همین که
بیرون کشیدی نیزه را از بینِ پهلو
داغ جوان دیدی، منم دیدم عزیزم
دارم پریشان میکنم در خیمه گیسو
بهتر که فردایی نباشند و نبینند
از مادرشان شمر می گیرد النگو
بهتر که فردایی نباشند و نبییند
از کعب نی دارم نشانی رویِ بازو
غرق خجالت می کشی بر سر عبا را
می آوری تا خیمه خواهرزاده ها را
«شاعر: عليرضا خاكساري»
🔳🔳🔳
با ما همراه باشید در کانال ...
متن منبر و روضه👇👇
https://eitaa.com/roze230
🔳🔳🔳
34cf07_24یاران-آخرالزمانی-v1-3.pdf
2.05M
🔸 با کاروان عاشورا پیش به سوی حرکت عمومی 🏴✌️
📙کتاب "حرکت عاشورایی به سمت ظهور با محوریت پیامهای مرتبط با حرکت عمومی" تقدیم به نگاه گفتمان سازان گام دوم انقلاب اسلامی.
🔷 "حاوی فیشهای سخنرانی برای جلسات محرم و صفر ویژه کنشگران و سخنرانان هیئات و جلسات خانگی قرآن"
شب چهارم محرم جوانان حضرت زینب سلام الله علیها
روز اول چه خوب يادم هست
سهم من بي تو بيقراري بود
عيد من ديدن نگاه تو
دوريات اوج سوگواري بود
بي تو جنت براي من دوزخ
روز روشن براي من شب بود
تا هميشه کنار تو بودن
همهي آرزوي زينب بود
لحظه لحظه دلم گره ميخورد
به ضريح مجعّد مويت
دل من را به باد مي دادي
مي گشودي گره ز گيسويت
ولي اين روزها چه دلگير است
چقدر اين زمانه بد تا کرد
آنقدر بي کسي و غربت داشت
تا که ما را به کربلا آورد
کربلا کربلا پريشاني
غربت از چشم هات مي بارد
ندبه ندبه فراق و دلتنگي
از غروب نگات مي بارد
دست من خالي است اما باز
دو فدايي برايت آوردم
از منا تا منا دو حاجيِّ
کربلايي برايت آوردم
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#شب_چهارم
#جوانان_حضرت_زینب_علیهاالسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط
سر این سفره گدا را بنشانید فقط
آمدم در بزنم، در نزنم میمیرم
من اگر در زدم این بار نرانید فقط
کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی
فقط از دست گناهم برهانید... فقط
حُرّم و چکمه سر شانهام انداختهام
مادرم را به عزایم ننشانید فقط
صبح محشر به جهنم ببریدم امّا
پیش انظار، گنهکار نخوانید فقط
پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم
گوشهای دامن ما را بتکانید فقط
حقمان است ولی جان اباعبدالله
محضر فاطمه ما را نکشانید فقط
سمت آتش ببری یا نبری خود دانی
من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط
گر بنا نیست ببخشید، نبخشید امّا
دست ما را به مُحرّم برسانید فقط
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#شب_چهارم
#جناب_حر_رضوان_الله_علیه
منکه گرفتار توأم یا حسین
حرِّ گنهکار توأم یا حسین
آمده ام باز که حُرّم کنی
سنگ شدم گوهر و دُرّم کنی
ای نگهت برده دل از دست من
گوشه ی چشم تو همه هست من
حُرّ اسیر آمده اعجاز کن
گوشه ی چشمی به رویم باز کن
تشنه لبم آب حیاتم بده
سیّدی العفو نجاتم بده
عالم غم در دل تنگ تو بود
لشگر من در پی جنگ تو بود
دست عطایت همه را آب داد
بر تن بیتاب همه تاب داد
جز تو که بر تیر بلا تن دهد؟
وز کرمش آب به دشمن دهد
باب تو بر قاتل خود شیر داد
از کرمش به خصم، شمشیر داد
تو ثمر آن شجری یا حسین
تو پسر آن پدری یا حسین
از تو سزد ای پسر بوتراب
تا که به دشمن بدهی جام آب
ای به فدای تو و آقائی ات
خصم تو شرمنده ی سقائی ات
کاش فلک خانه خرابم کند
هُرم لب خشک تو آبم کند
گر چه خود از شطّ فرات آمدم
در طلب آب حیات آمدم
کاش می آوردم یک جرعه آب
بر لب خشکیده ی طفل رباب
العطش طفل تو کشته مرا
دیشب از این غصّه نمردم چرا
آه که همگام به دشمن شدم
باعث این سوزِ عطش من شدم
یوسف زهرا! زگنه خسته ام
بر کرم و لطف تو دل بسته ام
تو پسر فاطمه ای یا حسین
فُلک نجات همه ای یا حسین
حال اگر من به تو بد کرده ام
فاطمه را واسطه آورده ام
مرا به صدّیقه ی کبری ببخش
به محسن شهید زهرا ببخش
خواست چو اسب خود آید فرود
شاه به سویش درِ رحمت گشود
کای شده از خود تهی از دوست پُر
مادرت از روز ازل خوانده حُر
حُرِّ ریاحی نسب اهل بیت
گشته پر از تاب و تب اهل بیت
گم شده ی فاطمه پیدا شدی
وصل به ریحانه ی زهرا شدی
ای به بلی گفته بلی مرحبا
حرِّ حسین ابن علی مرحبا
قبله ی عشّاق صلایت زده
فاطمه امروز صدایت زده
شیفته ی پُر زدنت بوده ام
منتظر آمدنت بوده ام
روح شو ای دوست به تن ناز کن
با پسر فاطمه پرواز کن
باغ گل یاس شدی، مرحبا
وصل به عبّاس شدی، مرحبا
در پی دیدار حبیب آمدی
یا که به یاریّ غریب آمدی
از ادب تو، به من و مادرم
بود حسینی شدنت باورم
بودی از آغاز طرفدار من
پیش تر از بودن خود یار من
این که دلت پُر زتجلاّی ماست
عهد الست تو تولاّی ماست
زندگی روح تو در روح ماست
زخم تو زخم تنِ مجروح ماست
گر چه مرا زخم فزون بر تن است
بستن زخم سرِ تو با من است
زخم تو و دست من و دستمال
هر سه برای تو بود سه مدال
تا نشود از تو مدال تو باز
سر نَبُرد از تو کس ای سرفراز
فرق تو را اهل ستم بشکنند
رأس مرا بر سر نی می زنند
چون تن مجروح تو افتد به خاک
در برِ من جان دهی ای جانِ پاک
قتلگهت را شرف علقمه است
زائر تو مادر من فاطمه است
تو نه حسینی که حسینی دگر
فاطمه را نور دو عینی دگر
هر که زما گردد، ما می شود
بر سر این قاف، هما می شود
حرّ، تو دگر کرب و بلایی شدی
کرب و بلایی نه، خدایی شدی
ذات خداوند خریدار توست
«میثم» ما شاعر دربار توست
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#شب_چهارم
#جناب_حر_رضوان_الله_علیه
روضه های اختصاصی دهه اول محرم.pdf
308.7K
▪️ مرثیههای مکتوب ▪️
📓 متن مرثیههای اختصاصی دهه اول محرم
🖊 به قلم خطیب بروجردی حجةالاسلام دکتر گودرزی
📎#مرثیه_محرم
📎#مرثیههای_مکتوب
📎#فن_رثاء
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️
مرثیه حضرت عبدالله بن حسن(ع).pdf
419.7K
▪️ مرثیههای مکتوب ▪️
📓 متن مرثیههای محرم
✔️ مرثیه حضرت عبداللهبنحسن(ع)
🏴دست شد قطع ولی دل ز عمو قطع نکرد
🏴طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود
🏴گرچه لب تشنه به دامان امامت جان داد
🏴بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود
📎#مرثیه_محرم
📎#مرثیههای_مکتوب
📎#مرثیه_حضرت_عبداللهبنحسن
📎#فن_رثاء
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️
مرثیه حضرت قاسم(ع).pdf
542.6K
▪️ مرثیههای مکتوب ▪️
📓 متن مرثیههای محرم
✔️ مرثیه حضرت قاسمبنحسن(ع)
🏴جان دادنم عمو جان، دارد بسی تماشا
🏴پا میکشم ز غربت، بر روی خاک صحرا
🏴این جملهام عمو جان، گردیده ذکر دائم
🏴دیگر کسی نباشد، دیده به راه قاسم
📎#مرثیه_محرم
📎#مرثیههای_مکتوب
📎#مرثیه_حضرت_قاسمبنالحسن
📎#فن_رثاء
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄