eitaa logo
روضه دفتری
34.6هزار دنبال‌کننده
257 عکس
14 ویدیو
14 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت ها لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari مدیریت @khadeemeh110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه_امام_حسن_مجتبی_ع دفتری برحسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق به گل روی مجتبی صلوات السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... مرغ دل من گشته گرفتار بقیع قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع شبها که در بقیع را میبندند من گریه کنم به پشت دیوار بقیع دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... حالا چشم سرتو ببند، چسم دلتو باز کن بریم مدینه... دلم میخواد یه شب مدینه باشم زائر آن شکسته سینه باشم دلم میخواد یه شب بقیع بشینم آخ قبر غریبِ حسنو ببینم اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... آخ_میون_همه_دلها... امون_از_دل_زینب.... دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینه داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه... (داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان لایوم_کیومک_یااباعبدالله حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... @roze_daftari حسنم بس که ز غم ناله نمود طشت را پر زِ گُل لاله نمود اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... @roze_daftari از دو طشت آمد نوای شور و شین گاه از طشت حسن گاه از حسین اندر اینجا قلب زینب خسته بود وندر آنجا دست زینب بسته بود از دو لبهای حسن خون میچکید خورد لبهای حسین چوب یزید هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین @roze_daftari
▪️🎤روضه ی جانسوز شهادت امام حسن مجتبی(ع) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مدینه موج اشک وآه دارد @roze_daftari غم هجران رسول الله دارد مدینه در عزا بنشسته امشب در شادی به مردم بسته امشب ز دست خلق پریشان است زهرا ز قطع وحی گریان است زهرا مدینه شاهد داغی گران است که سوگ خاتم پیغمبران است حسن قبری ملال انگیزدارد  حسن صبری شهادت خیز دارد سلام ما به قبر بی چراغش قلوب شیعیان سوزد ز داغش ▪️شب رحلت خاتم الانبیا ، شب شهادت میوه ی دلش امام حسن مجتبی است،امشب هم برای پیغمبر گریه کنیم، هم برای کریم اهل بیت،با پای دل برویم خانه امام مجتبی،کاش امشب مدینه بودیم کنار قبر ویرانش می نشستیم برای غربتش اشک می ریختیم . (یاد امام ، شهدا،اموات فیض ببرند)مرد هر مشکلی دارد، هر گرفتاری  برایش پیش بیاید به محرم خانه اش می گوید ، فدای غربتت یا امام مجتبی  در خانه محرم نداشتی ، چه کرد زهر با بدن امام مجتبی ، یک مرتبه صدای ناله آقا بلند  شد آه جگرم . یک لحظه ریخت در طشت یک عمر خون دل را چون آب کوزه نوشید @roze_daftari فرزند پاک زهرا ▪️امام حسین آمد ، ابوالفضل آمد ،همه دور بستر امام حسن ، یک مرتبه دیدند زینب هی دست روی دست می زند می گوید : وای برادرم . من نمی دانم اینجا خیلی به زینب سخت گذشت وقتی در میان طشت خونابه جگر امام حسن را دید یا شام،در مجلس یزید ، وقتی نگاه کند ببیند سر بریده حسین میان طشت قرآن تلاوت می کند و ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @roze_daftari
امام زمان وگریزبه حضرت زینب غم عشقت مرا بیچاره کرده دل تنگ مرا صد پاره کرده هوای دیدن روی تو یک عمر مرا در کوچه ها آواره کرده یابن الحسن ، یابن الحسن به تنگ آمد دلم از این جدائی عزیزم جان جانم کی می آئی سراپا از غم هجر تو دردم بیا ای نازنین دورت بگردم آقا به جان عمّه ات زینب بیا (نام عمه ی امام زمان حضرت زینب آمد) آقا خیلی عمه اش را دوست دارد حتی فرموده اند: به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام، حضرت زینب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند. همان عمّه ای که در کوچه های مدینه دنبال مادر می دوید. به طفلیت پیر و جوان گریه کرد چشم زمین قلب زمان گریه کرد تو دیدی آتش زدن خانه را سوختن لحظه ی پروانه را تو دیده ای نقش گل یاس را نشانده ای بر جگر الماس را تو نوبهار خود خزان دیده ای تو داغ مادر جوان دیده ای نمی دانم کدام روضه را بخوانم که نام زینب نباشد هر روضه را بخوانیم نام زینب است، مدینه زینب، کنار بستر مادر زینب، کوفه کنار بستر بابایش علی زینب، کنار طشت پر از خون امام حسن زینب، کربلا زینب، خیمه گاه زینب، قتلگاه زینب، دمّ دروازه ی کوفه زینب، تو مجلس یزید زینب، خرابه ی شام زینب، اربعین کربلا زینب، همه جا زینب است. امّا وقتی برگشت مدینه، از بس داغدیده، عبدالله بن جعفر زینب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داری زینب را نشناسی ! زینبی که داغ شش برادر دیده است امام زمان (عج) @roze_daftari
در @roze_daftari حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید می‌گریست و این اشعار را می‌خواند: مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا اى مدینه جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه‏ ها بازگشتیم؛ الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا(ص) خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم؛ خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست؛ و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ ‏رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شده‏ایم؛ و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم؛ و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ‏ رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم؛ فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم؛ و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟ و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت خوى سوار کردند؛ و نَحنُ بَناتُ یس و طه‏ و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم؛ وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم؛ و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم؛ الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما؛ لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا «حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند» 📚 الدمعة الساکبه 📚 نفس المهموم 📚 سوگنامه آل محمد(ص) @roze_daftari
.   🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن  جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو رحمت کند، او شاعر بود، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نیز شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین [آقاى شما] کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است. پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام @roze_daftari تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت:  عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم، آخه : 🔸 انشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸 مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین... @roze_daftari
. قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....*فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...." قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن ...... ای حسین ......... @roze_daftari
. ❣﷽❣ 🏴 🏴 سوگواری ام البنین(س) برای فرزندان پس از واقعه کربلا بشیر به فرمان امام سجاد(علیه السلام) وارد مدینه شد تا خبر بازگشت اسرای آل الله(ع) را بدهد، در راه ام البنین(س) به بشیر برخورد فرمود: ای بشیر از امام حسین(ع) چه خبر داری؟ بشیر گفت: ای ام البنین خدا تو را صبر دهد که عباست کشته شد. ام البنین(س) فرمود: از حسین مرا خبر ده. بدین گونه بشیر خبر شهادت یک یک فرزندانش را به او داد اما ام البنین(س) پیاپی از امام حسین(ع) خبر می گرفت و می گفت فرزندان من و آن چه در زیر آسمان است فدای حسینم باد و چون بشیر خبر قتل آن حضرت را به او داد صیحه ای کشید و گفت: ای بشیر رگ قلبم را پاره کردی! و صدا به ناله و شیون بلند کرد... معاویه بن عمار از امام صادق (ع) روایت کرده که ام البنین به بقیع می رفت و بر پسران خویش شیون می کرد، ناله ای غم انگیز و جانگداز که مردم بر گرد او جمع می شدند و گوش می دادند و گریه می کردند. حتی مروان هم که از بزرگ ترین دشمنان خاندان رسالت بود می آمد و زاری او را می شنید با آن سنگدلی گریه می کرد. 📚منبع: اصفهانی؛ مقاتل الطالبیین؛ ص ۸۵ .@roze_daftari
هدایت شده از روضه دفتری
🔯اشعار دوبیتی شهادت ثامن الحجج آقا امام رضا ع ⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕⭕.... ✏شعراز.آرمین غلامی. (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇👇👇👇 @roze_daftari غلام حضرت دلدار گشتم برای دیدنش بیمار گشتم بنام ضامن آهو اسیرم خوشم چون عبداین دربارگشتم 🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾 رضافرزندختم المرسلین است رضا عشق امیرالمومنین است یدالله فوق ایدیهم کلامش رضاشاهنشهه روی زمین است ⬅➡⬅➡⬅➡⬅➡ تویی سرحلقه ی رندان هستی رضا ای جان وای جانان هستی چه داند.آنکه باشدبی تومولا بدستت بعدحق .فرمان هستی ✴✴✴✴✴✴✴✴ رضاجان مرغ بستان توهستم هزاری در گلستان توهستم به دام زلف مشکینت اسیرم طفیلی در دبستان توهستم 🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵 درمدح رضا غزل سرابایدشد بر درگه سلطان چوگدابایدشد سرمست لقای دلبرت گرکه شوی آنوقت گدای این سرا بایدشد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 بایاد رضاسیروسفربایدکرد زآغاز طریق .ترک سربایدکرد گرنوکریش راننمایم .ای وای در روزجزابسی ضرر باید کرد 🔵🔴🔴🔵🔵🔴🔴🔵🔵 همواره مرا محرم اسرار رضابود بی ارزشم ومرا خریدار رضابود آنجاکه دلم خوش بره دلدار نشیند سرمستی ام از لطف همان یار رضابود 🌺🌻🌹🍀🌷🌸🍁🍃🍀🍀 شده ام شیفته ی صورت نیکوی رضا منه (مجنون)شده ام عاشق آن روی رضا همه شب گشته شعارم به خلایق همه جا که منم خاک کف پای سگ کوی رضا 🌳🍂🌿🌾🍄🌵🌴🌺🌹🍀 @roze_daftari ..
هدایت شده از روضه دفتری
دوبیتی های شهادت امام حسن چشمان تو غرق خون و لبها پر آه آتش به دلت شراره مي‌زد ناگاه هر قطرۀ خون، روي لب تو مي‌گفت: « لا يوم كيومك أباعبدالله » ........ از آن همه بي‌كسي سخن مي‌گويند از شعلۀ آه و سوختن مي‌گويند بالاي سرت زينب و عبّاس و حسين بر سينه‌زنان حسن حسن مي‌گويند یوسف رحیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🌹 من گدایم من گدایم یا حسن من گدای بی نوایم یا حسن تو گُل زهرایی و من خار تو عشق تو داده بهایم یا حسن @roze_daftari ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ هر چه دارم از تو دارم یا حسن هر چه خواهم از تو خواهم یا حسن گر نبودم کنیز خوبی تو را باز امید شفاعت از تو دارم یا حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مسیحای مسیحا پرور عالم حسن ای به دستت رشته عشق بنی آدم حسن گر که بی نام و نشانم یا امام مجتبی خاک بوس آستانم یا امام مجتبی ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ غربت آن نیست که سر بر سر نی ره کند با سپه دشمن طی غربت آن است که، فردی مظلوم شود از کینه یارش مسموم غربت آن است که بعد از کشتن بارش تیر ببارد به بدن تیر بارید ز بس بر بدنت بدنت گشت یکی با کفنت سینه‌ها از الم، فروخته شد تن و تابوت بهم دوخته شد ای بیاد تو دل هستی، خون وی حساب غمت از حد بیرون قلب احمد که برایت خون بود به همه مردم عالم فرمود: روز محشر که همه گریانند اشک ریزان حسن خندانند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ غمِ مادر نمك پاشِ دلم شد جگر در طشت خونين حاصلم شد خدايا بعد عمري اشك و ماتم سراخر زهرِ يارم قاتلم شد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ یا حسن ع ناقابلم اما گرفتار توأم یا حسن ع دستم تهی اما خریدار توأم بر سر بازار حُسنت نقد جان آورده ام نیست قابل لیک هر چه بود آن آورده ام ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ يا حسن دست منو دامان تو ياحسن درد من و درمان تو من چه گويم از يم احسان تو من به دل دارم همه ايمان تو ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تو کریم اهل بیتی من گدای اهل بیت دست خالی رد مسازم ای صفای اهل بیت خوب میدانم که میدانی چه هستم یا حسن ذره ام، هیچم ولی دل بر تو بستم یا حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسن قبری ملال انگیز دارد حسن صبری شهادت خیز دارد سلام ما به قبر بی چراغش قلوب شیعیان سوزد ز داغش ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تو را زهرا به دامان پروریده رسول الله اوصاف تو خوانده تو زهرا و علی را نور عینی امید زینب و عشق حسینی ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسینم را بگو آید کنارم لحظه ای از غم که گویم درد دل با یادگار مادرم امشب بیا آخر دم آخر مرا دیگر حلالم کن که مهمانم به جنت نزد جد اطهرم امشب ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ جگر صبر کباب بود از صبر حسن گریه ممنوع بود بر سر قبر حسن نه فقط شعلهٔ داغش زده آتش به دلم قبر بی شمع و چراغش زده آتش به دلم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مدتی هست که جان رفته برون از بدنم تحت درمان شفاخانه ی بیت الحسنم من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید همه ی اهل جهان را حسنی خواهم کرد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ غارت زده منم که کنارت نشسته ام غارت زده منم که ز داغت شکسته ام غارت زده منم که تو را خاک می کنم تابوت را ز خون تنت پاک می کنم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارد دلم سوز و محن با نغمه مرغ چمن دم یا حسین باشد اگر در بازدم گویم حسن 💔جانم حسن جانم حسن... دو چشم دارم هر یکی از دیگری سیلاب تر چشمی برای بی حرم چشمی برای بی کفن 💔جانم حسن جانم حسن🖤 ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای اهل مدینه فتنه بنیان مکنید بر آل علی این همه عصیان مکنید گر لاله نریزید به تابوت حسن شرمی ز رسول، تیر باران نکنید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ بر درد دل خلق کریم است حسن هر چند ز درد غم نصیب است حسن مهدی بکنار قبر او میگرید تا خلق نگویند غریب است حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ذکرِ اسمت می‌شود مشکل گشای دردها گفتنِ یک یاحَسن ...صد چاره‌سازی می‌کند دردم حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پرچم یا حسنم روز قیامت بالاست علتش غربت و آن نام غریبانهٔ توست ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ هر کس که کند گریه به مظلومی او هرگز نشود کور به روز محشر ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسن زیباترین اسم دو دنیاست کرامت از سراپایش هویداست اگرچه عالمی هست ریزه خوارش ولی مظلومترین فرزند زهراست ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مستان ولائیم و به خود مینازیم سر رابه ره عشق حسن میبازیم یک بار دگر به کوری آل صعود قبر پسر فاطمه را میسازیم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب به لبم ذکر حسن جان دارم در کنج دلم کلبه ی احزان دارم از روضه ی « لا یوم کیومِ » آقا تا آخر عمر آه سوزان دارم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای جان جهانیان فدایت هستی همه سائل و گدایت ای تکیه گه گناه کاران دیوار بقیع با صفایت گریان نبود به روز محشر چشمی که بگرید از برایت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ از غربت تو اشک دمادم داریم دائم به لب پنجره شبنم داریم این درد دل ماست ، خودت می دانی در خاک مدینه یک حرم کم داریم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عوض لاله و گل بر بدنت چوبهٔ تیر نشسته به تَنَت پیش چشمان حسین و عباس خون بریزد ز حجاب کقنت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسنی هستم و از حشر چه باكی دارم كه سر و كار غلامان حسن با زهراست ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ شد تیر باران پیکرش مقابل برادرش قاسم خونین جگرش ناله زند بر پدرش ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈ @roze_daftari
بوی جدایی می رسد از گریه هایم بر داغ هجرانت حسین جان مبتلایم   در این دو ماهی که عزادار تو بودم آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟ 🖤🖤🖤🖤 روضه ونوحه های جدید آخر ماه صفر دانلودشد👌 پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇 👇 https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93