#فاطمیه
مجلس کامل از شروع تا ختم .
#روضه_حضرت_زهرا_س
#روضه_دفتری
@roze_daftari
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام وادب واحترام حضور همه عزیزان وبزرگواران وعرض تسلیت وتعزیت به ساحت مقدس امام زمان (عج)وهمه عزاداران ایام فاطمیه
انشاء الله همه ما از کنیزان ومحبین حضرت باشیم وتوفیق عزاداری خالصانه نصیب وروزی همه ماشود.
جمال نورانی منتقم اهلبیت (ع)به جهت تعجیل درفرجش وسلامتی وجودش
صلواتی زیبا عنایت بفرمایید .
♠️
برکوکب آسمان عصمت صلوات
برفاطمه گوهر نبوت صلوات
برمادر یازده امام برحق
از صبح ازل تا به قیامت صلوات
اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وامها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.
یارب به زهرا ،بحق زهرا،اشف صدرزهرا بظهور الحجه
دعای سلامتی امام زمان (عج)
🖤😭🖤
به اشک دیده کوثر بیا ای یوسف زهرا
به حق غربت حیدر بیا ای یوسف زهرا
به دست بسته حیدر
به آن محزون غم پرور
به خون سینه مادر بیا ای یوسف زهرا
آقاجون ایام فاطمیه ست قربون شال عزات بشم ،
عزیزدلم اگه دوست داری با امام زمان (عج)عزادارمادرش باشی امروز به این چشمات التماس کن .
چندقطره از این چشمات اشک بگیر ذخیره آخرتت بشه.
حالا اگه دلت آماده شده چشم سر راببند با پای دل بریم مدینه خونه بی بی دوعالم.
اما بعضی که مدینه نرفتن میگن کدوم خونه ؟؟
بزاربگم برات
همون خونه که آقاش با غصه خلوت میکرد
از غربت وبی کسی به چاه شکایت میکرد
امروز توی اون خونه گلها ماتم گرفتند
ستاره ها خم شدن گلدونا غم گرفتند
یاس سفید خونه مهمون آسمون شد
قدعلی اعلی توماتمش کمون شد
توماتم یاسمون ستاره ها شکستند
پروانه ها گرد یاس یک شب تا صبح نشستند
نه زجه های حسین ،نه گریه های زینب
سکوت رابر هم نزد تونیمه های اون شب
آخ بمیرم !
یه وقت دیدن درخونه علی باز شد ،غریبانه یه تابوت رابیرون آوردند.
پشت سر این تابوت اون کسی که بیشتر از همه دلهارو آتیش میزد یک خانوم ۵-۴ساله بود چادرخاکی مادر روسرش کرده بودچادر هی به پاش میپیچید وروی زمین میفتاد
هی صدا میزد :مرو مادر مرو مادر
غنچه ها روی شونه بوته یاس رابردند
هدیه آسمون رادست زمین سپردند
همه دیدید وشنیدیدکه وقتی یه بدن راتشییع میکنن میگن بلند بگین لا اله الا الله!
امام زمان ببخشید منو
اما اون شب تومدینه مولامون امیرالمومنین (ع)میفرمودند: آرام ،آرامتر کسی صداتون رانشنوه نکنه دشمن باخبر بشه..
ناله داری یانه؟
هر کجای مجلسی از سویدای دلت سه مرتبه بگو یا زهرا.
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها رادواکند زهرا
بردل وجان ما صفا می بخشد
گوشه چشمی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
هرچه خواهی عطا کند زهرا
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا (س)
🖤😭🖤
هدیه این روضه ۱۰ گل صلوات هدیه به ساحت مقدس امام زمان (عج)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#روضه_دفتری
@roze_daftari
#مناجات_فاطمی_امام_زمان_عج
مانند یک ابر بهاری یابن الزهرا
حال و هوای گریه داری یابن الزهرا
این روزها خیلی دلت را غم گرفته
دلخسته از این روزگاری یابن الزهرا
با واژه ی «مادر» شود آهت کشیده
در لا به لای اشک و زاری یابن الزهرا
ای وای مادر های تو می گوید آقا
خیلی برایش بی قراری یابن الزهرا
آقا مگر من مرده ام که مثل حیدر
سر را به زانو می گذاری یابن الزهرا
آقا! تنم، جانم، همه چیزم فدایت
آماده ام بر جان نثاری یابن الزهرا
گریه مکن که طفل اشک بی قرارم
با گریه ات گردیده جاری یابن الزهرا
جز اشک دیده مرهم دیگر ندارم
با عرض پوزش از «نداری» یابن الزهرا
از این که هستم دوستدار مادر تو
حتماً مرا تو دوست داری یابن الزهرا
تا این که باشم زائر قامت خمیده
دنبال یک سنگ مزاری یابن الزهرا
«زهرا» به «زهراها» شده تبدیل... یعنی :
در کوچه شد آیینه کاری یابن الزهرا
محمد فردوسی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
✴️#دوبیتی_حضرت_زهرا س (1)
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
الهي داد از اين دل داد از اين دل
كنار قبر زهرا كرده منزل
بگو زهرا زجا خيزد ببيند
كه ا شك ديده كردخاك او گل
چه فخري خالق از تو بنده كرده
كه خونت دين حق زيبنده كرده
ولي زهرا: محبتهاي زينب
علي را روز و شب شرمنده كرده
چنان داغت دلم غمناك كرده
كه دست من تو را در خاك كرده
بجايت زينب مظلومه تو
غبار غم ز رويم پاك كرده
ز سو زدل كنم گريه برايت
كه ديگر نشنوم زهرا صدايت
در و ديوار خانه با نگاهم
بيادم آورد آ ن ناله هايت
كنار تربتت اندر دل شب
بود نام تو زهرا جاري از لب
به خانه تا روم با ديده تر
كشد ناز مرا مظلومه زينب
اگر محور به هر امكان علي بود
ولي بر فاطمه مهمان علي بود
كنار تربتت مظلومه زهرا
سر شب تا سحر گريان علي بود
چه شبهايي به يادت گريه كردم
زديده دامنم پر لاله كردم
دگر نبود توانم خيزم از جا
نهان تا كه تو هجده ساله كردم
چنان دست علي آتش برافروخت
كه حتي ميخ در در شعله اش سوخت
نداند كس بجز مولي الموالي
چگونه ميخ در آن سينه را دوخت
سوزاند دل فاطمه را آتش كين
بين در و ديوار شده نقش زمين
با پهلوي فاطمه چها كرد لگد
كاندر يم خون از او شده سقط جنين
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
بر خلق جهان كه گشته معلوم علي
از حق خودت شدي تو محروم علي
بر كنگره ي عرش بجان حسنين
با اشك نوشته است، مظلوم علي
چون مرغ سحر شكسته باشد بالم
يك تن نبود فاطمه پرسد حالم
رفتي تو ولي جان نبي روح علي
بي تو به خدا صفا ندارد عالم
(حاج احمد آروني)
چه حالی داده دل را دست مادر
که می شستی زدنیا دست مادر
از آن سیلی مگر چشمت نمی دید
که می جستی مرا با دست مادر
(محمد زمانی)
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
عمريست رهين منت زهرائيم
مشهور شده به عزت زهرائيم
مُرديم اگر به قبر ما بنويسيد
ماپير غلام حضرت زهرائيم
ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم
مامور براي خدمت زهرائيم
روزي كه تمام خلق حيران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائيم
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
(جواد حیدری)
@roze_daftari
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بين صدا گم بود و آتش
بجاي تسليت با دسته ي گل
هجوم قوم هيضم بود و آتش
گرفتي از مدينه گفتنت را
دريغ از من نمودي ديدنت را
ولي با من بگو ساعت به ساعت
چرا كردي عوض پيراهنت را
كمي از غسل زير پيرهن ماند
كمي از خون خشك بر بدن ماند
كفن را در بغل بگرفت و بو كرد
همان طفلي كه آخر بي كفن ماند
محسن عرب خالقي👆
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
مدینه تا بدون مصطفی شد
خدا داند که دیگر بی صفا شد
از آن روزی که زهراهم سفرکرد
دگـر روز عــزای مـرتضی شـد
در عالم اولین مظلوم علی بود
همیشه از حقش محروم علی بود
من از او دل شکسته تر ندیدم
که بعداز فاطمه مغموم علی بود
از آن لحظه که زهرا با در افتاد
حسین او به مادر مادر افتاد
چه شد که ناله زد فضه خزینی؟
گمانم دید آنسو حیدر افتاد
شبی که مادرم خاموش میرفت
غـریبانه بـه روی دوش میرفت
مـیان بــچه هـای دل شکسته
حسینش دم بدم ازهوش میرفت
شبی که مادر ما پشت در بود
ز هـرشب گرچه برما تیره تـر بود
ولی جانسوزتر آن لحظه ای شد
که نعشش بر روی دوش پدر بود
اَمـان از ظلم بی حـدِ زمـانه
گـرفـته سینۀ مـا را نـشانـه
تمام مادران می میرند ، اما
نه با سیلی و ضرب تـازیـانه
خدا را شکر مادر هست زهرا
یقین دارم به ما دل بست زهرا
الهی که بـه حق بـچه هایش
بگیرد دست ما را دست زهرا
الا مظلومه ی پهلو شکسته
زدست امـتِ بـد کاره خسته
توکه چون کوه پشتم ایستادی
نمازت راچرا خواندی نشسته?
قربان دلت چه غصه هامی خوردی
خورشیدبروی شانه ات می بردی
گرفاطمه ات دعانمی کردآن شب
هنگامه ی غسل پیکرش می مُردی
علی اکبراسفندیار👆👆
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
💠#دوبیتی_حضرت_زهرا س(2)
@roze_daftari
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
غم مانده بر اين دل وا نگردد
غم مادر به قلبم جا نگردد
اگر كل جهان را هم بگردم
كسي چون مادرم پيدا نگردد
حریم امن زهرا را شکستند
ز شاخه یاس مولا را شکستند
خدا داند که با این ظلم عظمی
دل پیغمبر ما را شکستند
به سر داری اگر سر بند زهرا
به دل خون کردهای دلبند زهرا
در این ایام باشد این دعایم
خدا صبرت دهد فرزند زهرا
زمان بغض و غسل و پیرهن بود
چراغ اشک نور انجمن بود
طلب میکرد حیدر آن کفن را
کفن در دست طفل بیکفن بود
دوای مردمان خسته، هیزم
كلیدِ خانههای بسته، هیزم
چگونه، تسلیت دادند او را
به جای دسته گل با دسته هیزم؟
فاطمه کیست؟ مددکار علی
رازدار علی و یار علی
تا عدو در به لگد باز نمود
بسته شد دفتر اسرار علی
شرار زخم سوزد پیکرم را
گرفته درد، پهلو تا سرم را
نه دستم قوتی دارند نه پایم
که بر زانو نشانم دخترم را
به دریای دلم غوغاست مادر
دو چشمانم ز خون دریاست مادر
همه گویند یار مهدی هستند
ولی فرزند تو تنهاست مادر
دلم از این زمانه سرخ و داغ است
سرم فکر خزان یاس و باغ است
همه غمها به یک سو، ای مدینه
چرا مادر مزارش بیچراغ است؟
زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است
با اشکهای نیمه شبم گریه کرده است
تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم
بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است
چرا با غصهها خو میگرفتی؟
چرا پیش علی رو میگرفتی؟
زمان غسل تو فهمیدم ای گل
چرا دستی به پهلو میگرفتی؟
الا زهرا مرا شرمنده کردی
تو جان دادی علی را زنده کردی
نگفتی ماجرای دردِ خود را
ز تو پرسیدم امّا خنده کردی
الا زهرا چه با احساس بودی
به باغ عشق حیدر یاس بودی
به قول کودکان داغدارت
به قاب خانهام الماس بودی
ای بهارم مرا خزان كردی
همچو خود قامتم كمان كردی
هر چه با این دلِ علی كردی
با دلِ كودكان همان كردی
تا نگاه از بَرِ رخت چیدم
مرگ خود را به چشمِ خود دیدم
در صدف درِّ خود نهان كردم
تا كفن بر تن تو پیچیدم
مدینه دم فرو بستی، نشستی
زمانی كه ز حیدر دست بستی
تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی
چرا پهلوی زهرایم شكستی؟
صبورِ بی قرارم بود زهرا
به فصل غصّه یارم بود زهرا
ز خانه، بین كوچه تا به مسجد
همه لحظه كنارم بود زهرا
مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست
همیشه سینهاش دریای غمهاست
خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟
كه امید علی بر دستِ زهراست
چشم علی و رنگ کبودِ رویت
دست علی و این ورم بازویت
این ها همه یک طرف ولی زهرا جان
وای علی از وخامت پهلویت
علی بی فاطمه سامان ندارد
دگر دردِ علی درمان ندارد
نمی دانم چرا غسلِ تو زهرا
در این سردی شب، پایان ندارد
#حسن_ثابت_جو👆👆
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
بهارم شد خزانی وای بر من
گلم شد ارغوانی وای بر من
گرفت در شعلههای آتش کین
مدال قهرمانی وای برمن
بصورت تا که در کوچه زمین خورد
خدایا یاس من از اینکینه پژمرد
زجا برخاست اما حاصلش رفت
ز یک ضربه گل ششماههاش مرد
بگو آتش چرا بر معجر افتاد
پر پروانه در خاکستر افتاد
گمان تیزی مسمار در بود
که بر سینه نشسته تا در افتاد
مگر زینب به پشت در چه دیده
که اینگونه از این غصه خمیده
بگو فضه سخن آخر چه رخ داد
که رنگ از روی طفلانم پریده
#مرتضی_محمودپور
@roze_daftari
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
به آخرشد علی رنج و ملالم
دگر روبه وخامت رفت حالم
رفیق نیمه راهت بودم ، اما
تو را جان حسین بنما حلالم
حرف ازحلالم کن نزن فصل خزان نیست
ای نخل سبز آرزویم برگ داری
این زندگی که با توچیزی کم ندارد
زهراچرا پس آرزوی مرگ داری
حسین جان سینه ام بیتاب باشد
برادر مثل تو نایاب باشد
وصیت کرده مادر, من بمیرم
ببالین تو هرشب آب باشد؟
اگر نیلوفری گشته جبینم
به سختی گر کنارت می نشینم
امیدم بود تا که زنده هستم
علی جان لحظه ای اشکت نبینم
تمام عمر با خود در نبردم
خجالت پیش هرچه مرد بردم
بـزیـر تــازیـانـه بــود زهــرا
به چشمم دیدم وکاری نکردم
پس ازتو روزگار من سیاه است
نگاه غربتم هرشب به ماه است
توکه بودی سرم بر شانه ات بود
توکه رفتی سرم بردوش چاه است
چه حالی داشت زینب تا که بشنفت
حسن درخواب هی با ناله می گفت
بگو مادر مگر جرمت چه بوداست
گل سیلی ز رخسار تو بشکفت؟
تو دیدی آن شب ای ماه یگانه
چه حالی داشت حیدر زان میانه
علی با دست های بسته می دید
کـــه زهــرا را زدنــد بــا تــازیــانـه
فدای حیدر و حال خرابش
به زیر خاک رفته آفتابش
غروب بی کسیِ حیدر آمد
که داغ مادرم کرده کبابش
نشد ازبند غم هایت گریزم
کنار قبر پاکت اشک ریزم
نتونستی یه شب راحت بخوابی
از امشب خواب راحت کن عزیزم
کاش لبخند تو رامی دید علی
کاش از داغت نمی نالید علی
کاش جای تو درآن شام سیاه
توی تابوت تو می خوابید علی
بیا بنشین علی جان درکنارم
که امشب من وصیت باتو دارم
حلالم کن که نزدیک است دیگر
مــلاقــات مــن و پــروردگــارم
(علی اکبراسفندیاری)
🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری @roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
◼️#دوبیتی_حضرت_زهرا س (3)
محشـــــر شد و ديدم همه جا غوغا بود
هر كـس كه حسينـــے شده بود، آقا بود
والله قـــــسم هر چه خدا داد به ما
از لطف حســين (ع) و مادرش زهــرا (س) بود
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
فاطمه باغ گلاب است خداميداند
فاطمه گوهرناب است خدا ميداند
فاطمه واژه زيباست ،تعجب نكنيد
كرم فاطمه درياست، تعجب نكنيد
فاطمه دخترطاهاست بگو يازهرا
فاطمه روح تولاست، بگو يا زهرا
ای تاج سر عالم و آدم یا زهرا
از کودکی ام دل بتو دادم یا زهرا
آن روز که من هستم و تاریکی قبر
جان حَسَنت برس به دادم یا زهرا
دریاست نبی و گوهرش فاطمه است
مولاست علی و همسرش فاطمه است
با آنکه حسین است پناه دو جهان
او خود به پناه مادرش فاطمه است
@roze_daftari
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه
دست حاجت میبرم سوی خدای فاطمه
گر برای درد بی درمان مداوا طالبی
رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه
عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما گریه کن حضرت زهرائیم
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی كه تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
(شور)
بی پناهیم و پناه ما تویی
در دو عالم تکیه گاه ما تویی
برق امید نگاه ما تویی
بی نوایان را نوایی فاطمه
فاطمه( یا فاطمه )2
از کرم بنما تو بیماران شفا
با نگاهی حاجت ما کن روا
دست ما گیرو تو در روز جزا
شافع روز جزایی فاطمه
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
ز سوز دل كنم گریه برایت
كه دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم
به یادم آورد آن ناله هایت
(قبر)
كنار تربتت اندر دل شب
بود نام تو زهرا جاری از لب
به خانه تا روم با دیده تر
كشد ناز مرا مظلومه زینب
چنان داغت دلم غمناك كرده
كه دست من تو را در خاك كرده
بجایت زینب مظلومه تو
غبار غم ز رویم پاك كرده
(زینب س)
غم دوران من گردد یتیمی
كه هم پیمان من گردد یتیمی
من از قد كمانت حتم دارم
بلای جان من گردد یتیمی
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
والا گهر تاج نبوت زهراست
دردانه یک دانهٔ عصمت زهراست
در عالمیان رحمت و رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور رضوان زهراست
در روز جزا شفیع محشر زهراست
بر عالمیان سایهٔ رحمت زهراست
نوری که دهد شاخهٔ طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
@roze_daftari
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گوشهٔ چشمی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كآنچه خواهی، عطا كند زهرا
روز محشر -كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا
همچو مرغی كه دانه بر چیند،
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا؟
مرو جانا که حیدر بی تو تنهاست
همیشه سینهاش دریای غمهاست
خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟
که امید علی بر دستِ زهراست
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
تنها نه شعله و دود
با نار یا علی گفت
در کَنده شد از جا
دیوار یا علی گفت
ثانی لگد به در زد
صدیقه بال و پر زد
در زخم سینهٔ او
مسمار یا علی گفت
گر فتنه و غم فکر شکستم باشد
دائم پی نابودی هستم باشد
سوگند به تو اهل نجاتم زهرا
تا ریشه ی چادر تو دستم باشد
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
اولاد علی گوهرشان فاطمه است
در غصه و غم یاورشان فاطمه است
گویند که با تاب و تعب می آیند
هر جا سخن از مادرشان فاطمه است
تا مهر تو را به سینه دارم زهرا
در موج بلا سفینه دارم زهرا
هر کس به دل خود آرزویی دارد
من آرزوی مدینه دارم زهرا
بی اذن تو هرگز عددی صد نشود
بر هر که نظر کنی دگر بد نشود
زهرا تو دعا کن که بیاید مهدی
زیرا تواگر دعا کنی رد نشود
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
فردای قیامت که گرفتاری تو
بی یاور و بی مونس و بی یاری تو
آن قدر طرفدار تو باشد زهرا
انگار نه انگار گنه کاری تو
وقتی که لبت را به دعا باز کنی
یا فاطمه با لطف خود اعجاز کنی
فردا همگی کمیتشان می لنگد
در وقت شفاعت تو اگر ناز کنی
ای نام علی ذکر لبت یا زهرا
ای لیلۀ قدر هر شبت یا زهرا
از بهر شفاعتت دل ما کافیست
یک گوشه ی چشم زینبت یا زهرا
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
افتاده راه عشق را یاری کن
در فتنه روزگار دین داری کن
چشمت که به ذریۀ زهرا افتاد
ذکر صلوات بر لبت جاری کن
جبریل امین اگر مقامی دارد
در دفتر عشق اگر که نامی دارد
از دولت پا بوسی زهرا باشد
در پیش خدا گر احترامی دارد
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روضه اذان بلال)سید مهدی میرداماد
اذان بگو که،یاس کبود دلتنگ است
اذان بگو که اذان تو ،آسمان رنگ است
اذان بگو که پس از رحلت رسول خدا
مصاحب دل من،ناله ی شباهنگ است
اذان بگو به صدای بلند،افشا کن
اذان فقط اذان نبود،بلال برو بالای مأذنه بگو چه خبره،
اذان بگو به صدای بلند،افشا کن
که پشت پرده ایمان، فریب و نیرنگ است
اذان بگو که بدانند بعد پیغمبر
نصیب آینه های خدانما سنگ است
نه من غبار یتیمی نشسته بر رویم
ببین جمال آینه هایم مکدر از زنگ است
اومد تو کوچه ی بنی هاشم،مدتی زیادی نیست بلال از مدینه رفته،تا رسید جلوی در خونه ی فاطمه،من ازت یه سئوال می کنم،کدوم در،یه نگاه به در و دیوار سوخته کرد،این همون دریه که جبرئیل می ایستاد،چه خبره؟چی شده مدینه؟نه،بلال
نه من غبار یتیمی نشسته بر رویم
ببین جمال آینه هایم مکدر از زنگ است
بی بی اذون می خواد بشنوه،ولی نه همون اذون،این جوری اذون به دل بی بی می شینه
بگو که اشهدان علی ولی الله
بگو که لحن مناجات من غم آهنگ است
بگو آی مردم،این همون علی ِ که پیغمبر جلوی شما دستشو آورد بالا،حالا همون دستارو با طناب می بندید،ای وای بر شما
بگو که فاطمه در حشر اگر ناز کند
بهشون بگو رضایت من همه چیزه،بهشون بگو بابام گفته، ان الله یغضب لغضب فاطمه،ویرضی لرضاها
بگو که فاطمه در حشر اگر ناز کند
کُمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است
به این مردم یه پیغام دیگه ام برسون،بگو که :
بگو که فاطمه این یکی دو روز مهمان است
سفر به خیر بگویید وقت ما تنگ است
زود برو بالای مأذنه، رفت بالای مأذنه،همه تو خونه هاشونن،کسی منتظر نیست،همه می دونند،بلال دیگه تو مدینه اذون نمی گه،یه مرتبه مدینه لرزید،صدای بلال خونه به خونه ی مدینه و طی کرد.
الله اکبر
این الله اکبر،در ودیوار مدینه رو بیدارکرد،
الله اکبر
تا صدای الله اکبر بلند شد،انگار بی بی یه جون دوباره گرفت،اشاره کرد به بچه هاش بلند شن،زیر بغل هاشو بگیرند،
الله اکبر، الله اکبر
زینبم برو سجاده مو بیار،حسنم برو یه ظرف آب بیار،مادر می خواد،وضو بگیره،بچه ها نمی دونستند خوشحال باشند،ناراحت باشند،علی نگاه کرد،دید رنگ صورت زهرا داره،برافروخته می شه،صدای بلال اینجوری بی بی رو تکون داد
اشهد ان لااله الا الله
یه نگاه کرد علی، دیدفاطمه اش دست به پهلو بلند شد،می خوای نمازبخونی دختر پیغمبر،تو که تا حالا نشسته نماز می خوندی،
اشهد ان لااله الا الله
ایستاد بی بی،قربونت برم مادر،تا صدای بلال بلند شد،
اشهد ان محمدً
عبارت تاریخ،می گه: فشهقت فاطمه،دیدن بی بی یه ناله زد، و سقطت بوجه ها و غشیا علیها. دیدن فاطمه با صورت اُفتاد رو سجاده، ان شاءالله هیج وقت مادرت جلوت از هوش نره،زینب هی تو سرش می زد،حسین دوید گفت:بلال دیگه بسه،وای….، این یه اذون نیمه کاره بود،دیگه بعد از اسم پیامبر همه چیز به هم خورد،اذون ادامه پیدا نکرد،من یه اذون دیگه یادمه،یه جای دیگه ام یکی دیگه اذون گفت،اونم تو مجلس شراب،اونجایی که دستای زینب و بستند، زین العابدین داره خطبه می خونه،حرومزداه می خواد کسی صدای زین العابدین و کسی نشنوه،گفت:پاشو اذان بگو،تا اذون گفت:کلمه کلمه امام سجاد،با اذون اون مرد حرف زد،رسید به اسم پیغبر گفت: صبر کن مؤذن یه سئوال دارم،یزید علیه لعنه،نشسته رو تخت نعصش،گفت:داری می گی محمد،سئوالم اینه ،این محمدی که می گی،جد منه یا جد یزید،همه ایستادن،گفت جوابشم همه می دونید،می دونید جد یزید کس دیگه است،اگه جد منه، پس چرا دستای من و تو غل و زنجیر بستید،اگه جد منه این حسین بابای منه،چرا داری با چوب خیزران می زنی،ای حسین………….
#روضه دفتری
@roze_daftari
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط حاج منصورارضی
قبل ازاینکه کسی دست یتیمی به سر اینها بکشه،خودم می خوام بکشم،فضه می گه هر چی خانم گفت:گوش کردم،آب گرم کردم،حسنین و زینبین و آروم می شست،دست می لرزه،جوان هیجده ساله دستش داره می لرزه،بچه ها رو که شست، غذا تهیه کرد،غذاشون چی بود،چند قرص نان ؛دو پسرهارو فرستاد مسجد، دخترم فرستاد خانه فامیل کنار خونه خودش،بعد فرمود فضه آب داریم،آره بی بی جان؛فرمود:می خوام خودمو شستشو بدم،این خونها رو پاک کنم،فضه می گه دیدم آب هی می ریخت،کمک می کرد این پیراهن از بدن جدا بشه،پیراهن چسبیده بود به زخم،فضه میگه من جرأت نمی کردم،دست بزنم،هی آب می ریخت از زیر پیراهن،بدن و شستشو می داد،می فرمود،امشب اگر علی خواست بشوره،باید همینطوری که خودم شستم،بشوره،لباس نو براش آوردم،فرمود: من خوب بدنمو شستم،به هر قدرتی است مواظبت کن تو و اسماء،علی این پیراهن رو در نیاره،از زیر پیراهن منو شست و شو بده،فضه می گه بدن مبارکشو شست،پیراهن شو به هر طریقی عوض کرد، فضه می گه:زهرای مرضیه سلام الله علیها،فرمود:من نماز مغرب و می خونم،بعد از نماز رو به قبله دراز می کشم،روپوشی رو صورتم می اندازم،لحظاتی که گذشت،بیا منو صدا کن،اگه جوابتو ندادم،زود برو مسجد علی رو بگو بیا،فضه می گه دیدم آروم دراز کشید،رو به قبله بعد از نماز،لحظاتی گذشت دلم پریشون بود،اومدم صداش زدم،یا بنت خیرخلق الله، یا بنت رسول الله،یا فاطمه،یا اُم الحسن و الحسین،دیدم جواب نمی ده،روپوشو از صورتش برداشتم،وای،وای
شعر…..
فضه می گه دویدم در مسجد،صدا می زدم،علی پاشو بیا فاطمه ات از دنیا رفت
سلمان می گه من نشسته بودم کنار آقا،آقا وقتی صدای فضه رو شنید،بلند شد که بیاد به سمت در یه وقت دیدم از پشت رو زمین اُفتاد،آی…لحظاتی گذشت،حالش به جا اومد،هی می گفت:بمن العذا،کیه دیگه به من تسلی بده.
تب غم ناله اش در جوش می رفت
همان خیبر شکن از هوش می رفت
به هوش آمد سوی خانه روان شد
به سوی نعش مظلومه دوان شد
رسید و دید یارش بر زمین است
همه دار و ندارش بر زمین است
نشست و خیمه زد بر جسم بانو
سر بانو نهاده روی زانو
فرمود:من علیم،کلمینی یا فاطمه ،تا ابر ولایت شد،زهرایی که جان داده بود،دوباره رجعت کرد،صدای علی دوباره زنده اش کرد،
تلطف کرد با آن باغ چیده
تکلم کرد با یار شهیده
که ای خورشید بی همتا
علیم لب از لب باز کن زهرا
سخن های علی اعجاز می کرد
که زهرا چشم بر او باز می کرد
به آنچه بین عشاق است مرسوم
نگاهی کرد مظلومه به مظلوم
فرمود: از پدرم شنیدم،همه جوره کمک مظلوم کنید،دستمو بلند کن می خوام اشکاتو پاک کنم
@roze_daftari
روضه دفتری
متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا ـ حاج حسن خلج
داری میری پناه من، خدا نگهدارت
رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت
یه قرارایی داشتیم با هم حسین
رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت
این دم آخر نذار به قلبم آرزوتو
سرت رو بالا بگیر، تا ببوسم گلوت رو
شب عاشوراست،اجازه دارم روضه بخونم،امام زمان (عج) من رو ببخشه
انگشترت رو داداش،بذار پیشم بمونه
اگه ببری فردا،تو دست ساربونه
پیغمبر اکرم(ص) هر وقت حسین رو میدید،از نوک پا تا موهای سر ابی عبدالله رو غرق بوسه میکرد،سئوال میکردند یا رسول الله(ص) این چه کاری است شما با این آقازاده میکنید؟مینشست گریه میکرد،میفرمود:دارم محل شمشیرها و نیزها و تیرها و دشنه ها و سنگا رو میبوسم. یازهرا بی بی جان چی شد سفارش فرمودید فقط زیر گلو رو ببوس،دلیلش رو گمان کنم به خود زینب هم نگفته فاطمه،فقط بی بی فاطمه سلام الله علیها فرمود:زینب جان خواست بره،وداع آخربود،علامتش اینه،پیراهن کهنه رو ازت میخواد،پیران رو که خواست یادت باشه زیر گلوش رو ببوسی،دلیل این بوسه برا زینب روز عاشورا معلوم شد،از بالای تل زینبیه نگاه میکرد،دید ملعون وارد گودال شد،هر کاری کرد….حسین……
داداش تو رو قسم میدم، به چادر زهرا
زینبت رو تنها نذار،تو این بیابونا
نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون
داری میری پس لااقل این کارو بکن
خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون
خودت این کارو بکن،…حسین…
نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون
خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون
اسیر شدن برا من،کشته شدن برا تو
اینا کبود میکنند،صورت بچه ها رو
یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت
هر وقت نگات میکرد میزد زیر گریه
یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت
اما
کاشکی به جای پیروهن،کفن برات میدوخت
دستای ذوالجناح و محکم گرفت سکینه
برای آخرین بار،میخواد رو پات بشینه
هرچی زد به ذوالجناح دید حرکت نمیکنه،ذوالجناح چرا من رو ازاین زن و بچه دور نمیکنی؟با سر اشاره کرد آقا،چه جوری برم، یه نگاه کن ببین، کی دست و پام رو بسته،نگاه کرد دید نازدانه، رو خاک ها نشسته، دید حالا که صداش نمیرسه،تو این این ضجه ها و ناله ها،هر کی یه چیزی میگه،حنجره سوخته از شدت عطش،راهی براش نمود،رفت دستای ذوالجناح رو بغل گرفت،همین که ابی عبدالله یه نگاه کرد،با اشاره گفت:بابا بیا پایین میخوام دورت بگردم، عزیز دلم بذار برم،گفت نمیشه، از اسب پیاده شد، رو خاک ها نشست حسین، آغوشش رو باز کرد،یعنی نازنین بابا،بیا تو بغلم بابا، بیا ببوسمت بابا، بیا بابات رو بو کن بابا، همین که حسین رفت دختر رو بغل بگیره،یه وقت دید سکینه دستاش رو گذاشت رو سینه ی بابا،بابا رو هُل داد عقب،گفت:بابا میخوای بری برو، قید بوسه رو زدم، دیگه نمیخوام بغلم کنی،دیگه نمیخوام رو پاهات بنشونی من رو،دیگه دلم نمیخواد ببوسی من رو،چه شد عزیز دلم؟ تو من رو از اسب پیاده کردی،گفتی بیا بغلم کن، حالا میگی نمیخوام،آروم بی جوهر،یه طوری که فقط خودش و بابا بشنوند،صدا زد بابا دلم لَک زده یه بار دیگه بغلم کنی،بابا جگرم پاره پاره است میدونم بری دیگه بر نمیگردی،بابا خیلی دلم میخواست یه بار دیگه دست رو سرم بکشی، خیلی دلم میخواست یه بار دیگه ببوسمت،خُب چیه؟پس چرا؟گفت: الان دیدم دختر مسلم بن عقیل از شکاف پرده ی خیمه داره نگاه میکنه، دلش هوا باباش رو میکنه، او دختر یتیمه،بابا برو یه جای دیگه تلافی میکنم، تلافی موند برا کجا؟ نیمه های دل شب اومد تو گودال،نیزه ها رو کنار زد، صورتش رو گذاشت رو سینه ی بابا، روای میگه دیدم دست ابی عبدالله، اومد دور گردنش….حسین………
***#
#روضه دفتری
@roze_daftari
🕊﷽🕊
🔺#روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
▪️#دفتری_علی_اصغر ع
❤️بر عترت مصطفی مکرر صلوات
❤️بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات
❤️خواهی گه شود مشکلت آسان بفرست
❤️بر چهره دلربای اصغر صلوات
✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان
✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان
✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2
✨با اصغر شیرین زبان چه کردند
((یا صاحب الزمان
الغوث و الامان))
السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی اصغر علیه السلام یا باب الحوائج
⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است
⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است
⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر
⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است
⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه....
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
(اوج)
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم ..
با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه...
خدا این طفلُ مادر نبینه...
یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده.....
حسین......
حسین.....
حسین..
حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین....
حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم
بزار یه بار دیگه علیمو ببینم...
(دشتی)
🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم
🔺تماشای رُخ اصغر نمایم
🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری
🔺که ای اصغر مگر مادر نداری
آخ
▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر
▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر
▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت
▪️برا تو لالایی خونده اصغر
هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین.....
به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،،
(زمزمه کششی)
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))...
هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان امام زمان عج ( صلوات