eitaa logo
روضه دفتری
23.8هزار دنبال‌کننده
202 عکس
10 ویدیو
4 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی بعلاوه صوت همراه با متن مداحی .نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو آیدی کانال در ایتا #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)حاج سیدمجید بنی فاطمه   کی مدینه ز یاد خواهد برد      صحن چشمان گریه پوشت را صبح تا شب کنار خاک بقیع         ناله و شیون و خروشت را چشمهای تو پر شفق می شد        در کنار چهار صورت قبر مصحف دل ورق ورق می شد        در کنار چهار صورت قبر خوب فهمیده حال و روزت را    آنکه امُ البکا تو را خوانده مادر اشک مادر ناله              پاره های دلت کجا مانده آه وقت غروب مادر جان       تو و زینب چه عالمی دارید یکی از دیگری پریشان تر    حال محزون و درهمی دارید می نشیند عجب غریبانه              ام کلثوم در کنار رباب می شود روضه خوان مجلستان     روی زرد و نگاه تار رباب یکی از میهمان نوازی شان      یکی از تیر و دشنه می گوید یکی از هرم آفتاب و عطش       یکی از کام تشنه می گوید پیش چشمان خون گرفته‌ی عشق         از نگاهی کبود می گوید یعنی از ماجرای بی کسی و             خیمه‌ی بی عمود می گوید حرف سقا که پیش می آمد        گریه های سکینه دیدن داشت ماجرای شهادت عباس             با لب تشنه اش شنیدن داشت او به سمت شریعه می رفت و     روح از پیکر حرم می رفت همه‌ی دلخوشی خون خدا       صاحب بیرق و علم می رفت می گفت الحمدلله بچه هام خوب تربیت شدند،امام حسین دست رو سر عباس می کشید می گفت داداش… ام البنین عباسشُ صدا زد، گفت: پسرم حواست باشه اگه آقات بهت میگه داداش نکنه یه وقت تو هم بهش بگی داداش، خوبیت نداره آخه من کنیز حسینم…وقتی زینب هم برگشت مدینه اول چیزی که گفت این بود که من ناراحت نیستم از این که عباس آب نیاورد اما خانم، مادر جان، ام البنین از عباس یه گله دارم، عاقبت به حسین گفت داداش اما به من یه خواهر نگفت… @roze_daftari   همه در آستانه‌ی خیمه         چشمها خیره سمت علقمه بود ناگهان عطر و بوی یاس آمد      به گمانم شمیم فاطمه بود بانگ أدرک أخا در آن لحظه     مثل تیری به قلب بابا خورد ناله می زد انکسر ظهری            قد و بالای آسمان تا خورد @roze_daftari رفت سمت فرات اما حیف        بی قرار و خمیده بر می گشت کوه غم روی شانه هایش بود     با دو دست بریده بر می گشت رفت سقا و خیمه ها دیگر       از غم بی کسی لبالب شد بی پناهی خودی نشان می داد    اول بی کسی زینب شد همره کاروان به شام آمد        سر او مثل نجم ثاقب بود ولی از روی نیزه می افتاد    روضه اش أعظم مصائب بود گفتی آقامُ کشتند، خب حالا بشیر صبر کن من چند تا سوال ازت دارم، به من بگو عباسمُ چجوری کشتند؟ گفتند: ام البین رفته بود برای گلای حسین آب بیاره، تو خیمه ها غوغاییه، همه به فکر آبند، همه زنا اومدند تو خیمه رباب، همه دل نگران رباب اند، عباس رفته آب بیاره؛ ام البنین، بچه ها انقدر تشنه بودند بعضی ها از حال رفته بودند، بعضی ها لباسا رُ بالا داده بودند، شکم ها رُ رو خاک گذاشتند؛ سه روز گلای حسین آب نخوردند، حالا عباس می خواد آب بیاره، اول کسی که خیلی افتخار می کنه سکینه است، هی میگه رباب غصه نخور، عمو قول داده آب بیاره، عمو بگه آب بیاره میاره، رفت آب بیاره مشکُ زد تو آب، مشکُ پر کرد ام البنین، بشیر که این ها رُ می گفت ام البنین خوشحال می شد، می گفت: بارک الله عباسم؛ خانم جان از شریعه بیرون زد اما وسط راه یه دست عباستُ بریدند، اما با دست دیگش آبُ گرفت، گفت بارک الله عباسم؛ خانم جان تیر به چشمش زدند اما مشکُ رها نکرد، بارک الله عباسم؛ خانم جان دست دیگشم بریدند، رنگ ام البنین پرید، گفت خانم جان اما عباس خم شد آروم آروم مشکُ به دندون گرفت، خمیده خمیده سمت خیمه ها اومد، دیدند باز داره میگه بارک الله عباسم؛ یه مرتبه یه جمله ای گفت صدای ناله ی ام البنین بلند شد، صدا زد خانم جان تیر به مشک عباست زدند، یه وقت صدا زد بیچاره عباسم… برا همین بود تو کوچه پس کوچه های مدینه می گشت می گفت: دیگر مرا ام البنین نگویید       زیرا که من دیگر پسر ندارم زینب تو مدینه روضه می گرفت، همه زنها می اومدند شروع می کرد روضه خوندن، مردم نبودید آقام حسینُ تشنه کشتند، مردم نبودید علی اکبرُ اربا اربا کردند، مردم نبودید دستای عباسمُ بریدند، مردم نبودید به شیرخواره ما هم رحم نکردند، یه مرتبه دیدند از دم در روضه یه صدایی بلند شده، هی میگه بمیرم برا بچم از خجالت آب شد، نتونست آب بیاره، شاید زیر لب می گفت خانم جان یا فاطمه الزهرا شرمندم کردی، شنیدم از تو کوچه وقتی سیلی خوردی نتونستی تا خونه بیای اما از زینب شنیدم رفتی علقمه عباسمُ بغل گرفتی… ام البنین کجایی بشیر خبر آورده       مژده بده که سقا یه قطره آب نخورده *@roze_daftari
🕊﷽🕊 🔆 🔅 3 ✳️بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات ✳️رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات ✳️آن چار شهید و مادر پاک سرشت ✳️بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات 🔆(دعای فرج) ♻️ ..♻️ ▪️ای به سپهر عاطفه بی قرین ▪️ستارهٔ مدینه ام البنین ▪️قدر تو در جهان نبود معلوم ▪️قبر تو در جوار جهار معصوم ▪️فاطمهٔ دوم مرتضایی ▪️مادر دیگری به مجتبایی ▪️تو کیستی که با غم و زمزمه ▪️پای نهی به خانهٔ فاطمه ▪️تو کیستی که با همه عزیزی ▪️گفته ای آمده ام کنیزی ▪️محض دل تازه گلان حزین ▪️نام تو فاطمه! شد امّ البنین ⬅️ اونایی که مدینه رفتن خوشبحالشون.. اونایی که نرفتن بسم الله.. ببرمت مدینه..نشونی بدم.. همه شهر نورانیه.. همه جا چراغ داره.. فقط یه جا تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره.. (دلتو آماده کن) همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه...4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه... آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست.. همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه... هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی.. اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه.. اونم قبر مادر ادب ام البنینه.. امروز بریم کنار قبر بی‌بی ام البنین.. 💔قربون مقامت برم بی‌بی جان.. ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم... ☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم.. امیرالمومنین وارد منزل شد.. دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه.. (امان از دل امیرالمومنین) صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی.. صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم.. (چی شده) آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید.. (هاا ناله داری یا نه) (چرا فاطمه نگم) مگه از اسم فاطمه بدت میاد (نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه کنیز فاطمه ام..) 🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم حسنین و زینبین یاد مادر می افتند.. یاد مصیبتای مادر میافتن.. تن و بدن بچه ها میلرزه.. زینبم ناراحت میشه محزون میشه... دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم.. آقا فرمود پس از این به بعد صدات میزنم ... 💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها... من که پسری ندارم... فرمود ام البنین... خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر.. ولی گل سر سبدشون یه پسره.. ( با اینکه بنی هاشم زیبارو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه.. ♥️ ای وای 3 (آی قربون این ناله ها برم) ⬅️همین قدر برات بگم.. همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع... 4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد... مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد ✨ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر ✨گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم ✨زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس ✨من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم ✨آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد ✨من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم زنهای مدینه دیگه دیگه منو ام البنین صدا نزنید.. من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم.. دیگه به من ام البنین نگین.. ⬅️میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند 🔸(مروان حکم دشمن خاندان نبوته به گریه خانم ام البنین گریه میکرد..) (دیدی مادر جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه..) هی مشت به سینه میکوبه.. میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر ⬅️زنهای مدینه دیدن خانم ام البنین می اومد کنار قبرستان بقیع هی خودشو رو این قبرا می اندازه.. (هی خوذشو رو این قبر می اندازه رو اون قبر می اندازه) هی خاک بقیع رو سرو صورتش میریزه.. ناله میکنه..گریه میکنه.. چی میگفت خانم ام البنین... ⏪میگفت...مادر...ابالفضلم مادر... مادر نبودم کربلا.. اما مادر... برام خبر آوردن.. دستاتو از بدن جدا کردند.. مادر نبودم کربلا.. اما برام خبر آوردن.. با تیر به چشم نازنینت زدن مادر.. با عمود آهن به فرقت زدند مادر .. یه وقت صدا زد مادر ابالفضلم مادر.. مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر.. مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره... (دشتی) 🍁 آخ مسلمانان حسین مادر تدارد 🍁 آخ غریب است و کسی بر سر ندارد 🍁 ز جور ساربان بی مروت 🍁 دگر انگشت و انگشتر ندارد ⬅️هر چقدر ناله داری به سوز جگر خانم ام البنین به ناله های دل این مادر دلسوخته صدای نالتو ببر بالا سه مرتبه ناله بزن یا حسین... 🎋ام البنین دخیلم 🎋درمانده و ذلیلم 🎋تا ندهی مُرادم 🎋دست از تو بر نگیرم 🎋تو را بجان عباس 🎋مکن تو نا امیدم 🌟در هنگام نشر صلوات حذف نشه لطفا🙏👇👇 💟هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💟 کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س @roze_daftari بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
▪️🎤متن روضه وفات حضرت ام البنین (س) 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی دستان قلم، اشک علمدار ندیدی بر پیکر بی دست علمدار رشیدت آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل غوغای مُواسات سپهدار ندیدی گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت خون بارش آن دیده و رخسار ندیدی شق القمر کوفه که در علقمه رخ داد تکرار رخ حیدر کرار ندیدی آنقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد سجاده ی خون بر بدن یار ندیدی پس داد هر آن درس که در نزد تو آموخت بالندگی مکتب ایثار ندیدی مادر که شود امّ بنین هیچ غمی نیست در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست ▪️شنیدید وقتی می اومد تو قبرستان بقیع چهار صورت قبر درست می کرد، شروع می کرد گریه کردن، طوری گریه می کرد که دشمنُ به گریه می انداخت، بعضی ها تو تاریخ نوشتند مروان می اومد گریه می کرد، همه می گفتند عجب مادری! می گفت مادر بمیرم برات شنیدم عمود به سرت زدند، کی جرأت کرده به پسر ام البنین ضربه بزنه؟! بعد می گفت راستی شنیدم اول دستای پسرم‌بریدن 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چوطفلان این سخنها را شنیدن همه از هم خجالت میکشیدند مسلمانان حسین مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره زجور ساربان بی مروت دگر انگشت و انگشتر نداره گل احساس را از من مگیرید شمیم یاس را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عباس را از من مگیرید @roze_daftari
▪️🎤وفات حضرت ام البنین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من کیم ام الادب ام الکمال ام الوفایم مادر والا مقام چهار مصباح الهدایم مادر خود خوانده زینب دختر شیر خدایم فاطمه ام الابالفضل شهید کربلایم همسر و همسنگر مولا امیرالمومنینم من عروس فاطمه بنت اسد ام البنینم چهار اختر داشتم یک روزه وقف ماه کردم از ولادت با حسین ابن علی همراه کردم در دل گهواره از ایثارشان آگاه کردم دور سر گرداندم و تقدیم ثارالله کردم شیرشان دادم اگر چه از ولادت شیر بودند شیر نوشیدند اما عاشق شمشیر بودند من به دست یوسف زهرا گل احساس دادم در گلستان وفا سه نسترن یک یاس دادم نیمروزی هستی خود را به خیر الناس دادم جعفر و عثمان و عون و حضرت عباس دادم کاش بودی باز فرزندم که می گردید یارش کاش می شد جان خود را نیز می کردم نثارش من نمی دانم به من گفتند عباست فدا شد دست و چشم و فرق او یک لحظه تقدیم خدا شد کاش می دیدم چگونه حق عباسم ادا شد کاش می دیدم چگونه دستش از پیکر جدا شد کاش می دیدم که بر فرقش عمود آهنین زد کاش می دیدم کدامین ضربه او را بر زمین زد کاش می شستم به اشک چشم خود زخم تنش را کاش می آورد بر من یک نفر پیراهنش را من نمی دانم که بیرون کرد از تن جوشنش را کاش وقت دادن جان می گرفتم دامنش را تا شود فردا به نزد حضرت زهرا شفیعم گاه گاهی روی آرد در بیابان بقیعم من که اشک خجلت آن آب آور را ندیدم من که با چشم تلذی های اصغر را ندیدم من که دیگر سینه ی بی شیر مادر را ندیدم من که در میدان زبان خشک اکبر را ندیدم من ندیدم اینکه عباسم چگونه دست و پا زد تیر دشمن بود در چشمش برادر را صدا زد من که دیگر مثل زینب جسم بی سر را ندیدم زیر سم اسب ها نعش برادر را ندیدم در کنار قتلگه زهرای اطهر را ندیدم من که اندام کبود چند دختر را ندیدم کاش در گودال جای دختران نازدانه پیکر ام البنین می شد کبود از تازیانه کاش زینب بوی عطر یاس می آورد بر من زان چه از گودال کرد احساس می آورد بر من حرفی از حلقوم خیر الناس می آورد بر من قطعه ای از پرچم عباس می آورد بر من تاری از زلف علی اکبر نیاوردند بر من یک نخ از قندافه ی اصغر نیاوردند بر من نازنین عباسم ای تا پای جان یار حسین با سر و با دست سرباز فداکار حسین من به خون چهار فرزندم خریدار حسینم تو فدایی گشتی اما من عزادار حسینم گرچه ای دست حسین از تن جدا شد دستهایت مادری داری که بعد از تو بگریداز برایت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @roze_daftari
هدایت شده از استیکر
توجه📣 فعال ترین وپربارترین کانال درایتا👌😍 اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در ع ))شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کربلایِ معلی کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی میکنم ... شب عاشوراست دیگه ... همه باهم امشب روضه خون بشیم ... مادرش توی مجلسه ... کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه ... آقا انگشترشون‌رو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن ... نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن ... یه جوری بشه امشب بمیریم دق کنیم خیلی خوبه ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه می‌کنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه ... با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری می‌شد ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه ...) هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای ... بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه (خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه می‌کنه ، اومد بالای گودال دید ...) بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه این لعنتی کی از رو سینه پامیشه ای صید و پا زده ، در خون برابرم حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه حسین .... عصر غریبیه ، سردار بی‌سپاه اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته (بیشرف توی مدینه اومد دشنه‌رو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار ... ) دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم حالا شده یه نیزه و اومده کربلا نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن یه بی‌حیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد ... همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود ... بعد هم نیزه رو ... این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن جوونای بی‌رحمشون ، با هربه میزدن مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن پیرمردای کوفه و شام ، از خیمه‌ها اومدن بیرون ... بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین ر‌و بزنیم ... اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! ... بپرسید از اعراب ... به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن ... با خشب اومدن توی گودال ... بسم الله الرحمن الرحیم ... حسین ... یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره ... حسین لبیک یاحسین 👆 سبک بانوای حاج حسن خلج 👇👇👇
⚫️ 🔘 ⚫️ ▪️در کمال وقارو زیبایی ▪️حاج قاسم شدی تماشایی ▪️پدر کفر را در آوردی ▪️با ولای علی به تنهایی ▪️مالک اشتر سپاهِ ولی ▪️ای که چون ذوالفقار مولایی ▪️خون و یادت همیشه جاوید است ▪️تا ابد در قلوب شیدایی ▪️سخت ما انتقام میگیریم ▪️از حسودان کور دنیایی ▪️میرسد روز مرگ اسرائیل ▪️میرسد لحظه صف آرایی اما ▪️مثل قاسم تنت شده خونی ▪️همچو اکبر اربااربایی ▪️دست هایت بریده شد، آری ▪️مثل عباس مثل سقایی ▪️بدنت سوخته میان شرر ▪️این هم ار داغ های زهرایی ▪️خوب شد خاتمت به دستت بود ⬅️(امان امان ... قربون آقایی برم وقتی ساربان همراهی کرد کاروان رو رسیدند کربلا... ابی عبدالله پول داد لباس داد به ساربان... هر چی خواست ابی عبدالله داد.. اینا خانواده کرمند اما همچین که داشت میرفت ..یه وقت زینب (س) نگاه کرد، دید ساربان نگاش به انگشت و انگشتر حسینه... اما چکار کرد صبر کرد تا غروب عاشورا وارد گودال شد دید دیر رسیده چیزی دیگه برا غارت نمونده ...دید زیر نور مهتاب انگشتر آقا داره برق میزنه امان امان... هر کاری کرد انگشتر از انگشت بیرون نیومد😭😭😭 🔹یا حسین یا حسین.... ⬅️بگو یا حسین تا این دلت قرار بگیره قربون دل داغدارتون بشم ... ناله بزن ناله بزن بیاد غریب کربلا 🔸حسین.... @roze_daftari ⬅️بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس... فدای اون آقایی بشم وقتی بی‌بی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد... 🔳آخ گلی گم کرده ام میجویم او را 🔳به هر گل میرسم میبویم او را آخ 🔳گل من یک نشانی در بدن داشت 🔳یکی پیراهن کهنه به تن داشت یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده آخ 🔳گل گم گشته ات خواهر منم من 🔳سرور سینه ات خواهر منم من) ▪️خوب شد خاتم به دستت بود ▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی ▪️خوب شد دخترت کنارت نیست ▪️تا بگوید به ناله،، بابایی ⬅️میخوام بگم حاج قاسم اگه بدنت اربا اربا شد اگه دست از بدنت جدا شد دیگه دخترت کنارت نبود ببینه.. دیگه دخترت نبود کنارت بدنت ناله بزنه ☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..... 🔲《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 "عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟ عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟ بی‌بی فرمود : سکینه جان 🔲 [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه ناله داری ناله بزن یا حسین.... یا حسین..... @roze_daftari
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین الدخیل ام البنین مادری کردی تو بر نسل امیرالمؤمنین الدخیل ام البنین این منم ام البنین دارد تماشا یاس من عشق من،احساس من با که گویم بوی زهرا می دهد عباس من عشق من،احساس من با تو می شد عطر و بوی فاطمه احساس کرد جان فدای یاس کرد عصمت دامان تو عباس را عباس کرد جان فدای یاس کرد ای اهل حرم ماه من این بار می آید علمدار می آید بالای سر مادر بیمار می آید علمدار می آید هرچه که ام البنین دارد فدایت یا حسین یا حبیبی یا حسین بچه های من فدای بچه هایت یا حسین یا حبیبی یا حسین آمد به سر ای گل پسرم فصل جدایی علمدار کجایی شد کنج بقیع ام بنین کرب و بلایی علمدار کجایی چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین جان به قربان حسین چار فرزندم فدای آه طفلان حسین جان به قربان حسین این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه فاطمه یا فاطمه گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه فاطمه یا فاطمه بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین می رود ام البنین ای اباالفضلم بیا جان دادن من را ببین می رود ام البنین من مادر عباس علمدار حسینم گرفتار حسینم سوگند به عباس علمدار حسینم گرفتار حسینم من مادر سقایم و بیمار حسینم عزادار حسینم سوگند به عباس گرفتار حسینم عزادار حسینم چار فرزندم فدای نام پاک مادرت یابن زهرا یا حسین این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت یابن زهرا یا حسین. @roze_daftari
بسم الله الرحمن الرحیم -اشعارناب دشتی الاام البنین مویش کشیدند به نخلستان دوبازویش بریدند نبودی وتنش شدتیرباران بمیرم پیکرش درخون کشیدند انیس گریه‌ها افتادم ازپا امیره کربلا افتادم ازپا کمانی تر شدم چون زینب زار سرِ پیری خدا افتادم ازپا توراچون برگی از پاییز دیدم دلم را از غمت لبریز دیدم به رویِ نیزه راست کاش می‌ماند سرت بر روی اسب آویز دیدم عزایت غصه هابر سینه دارد غباری بر رخ آئینه دارد زِ داغت خاک و بر سر ریختم من دگر عباس دستم پینه دارد فتاداز سرو پر بنیاد دستش فتادازقامت شمشاد دستش دو دستی که عصای پیریم بود خداوندا زِ تَن اُفتاد دستش @roze_daftari
مالک اشتر علی (خدا نگهدار)3 آهای علمدار (خدا نگهدار)3 (زمزمه کن) (آهای علمدار خدا نگهدار)3 مالک اشتر علی (رفتی خدا نگهدار)2 ⬅️خوش بحال اونایی که فهمیدند با کی معامله کنند... خوش بحال سردار شهیدمون... حتما معامله خوبی با خدا داشته.. که اینقدر خدا عزیزش کرد.. مالک اشتر رهبرمون بود... (ببین خدا به یه نفر چقدر عزت میده) خوشا به سعادتش.. یعنی منم میتونم یه قطره ای میون دریا باشم... مالک اشتر علی خدا نگهدار 2 آهای علمدار خدانگهدار2 سلام مارو برسون به محضر علمدار (کدوم علمدار)... همون که خورد عمودی به فرق نازنینش (آی برادر دارا.. الهی نبینی داغ برادر رو) که خورد عمودی فرق نازنینش بسوزه واسه غریبش کیا با اباالفضل کار دارن.. اونی که مریض داره.. اونی که حاجت به دل داره... اونی که هنوز داغ کربلا به سینه داره.. اوتی که هنوز کربلای ارباب رو ندیده.. امروز ناله داری یا نه... آی اونی که دلت برا کربلا پر میزنه.. امروز از مادر اباالفضل برات کربلاتو بگیر .. ادب خانم ام البنین.. عباس ادب رو از مادر داره.. (ادب رو عباس از مادر گرفته)   ⬅️وقتی عباس به دنیا اومد .. دیدند ام البنین قنداقه رو داد دست امیرالمومنین .. دید امیرالمومنین بندهای قنداق رو باز کرد... میبوسه به رو چشم میزاره..گریه. میکنه... 1⃣(روضه حضرت عباس ع) 2⃣ان شاء الله خواهر شهید تو مجلسمون نباشه.. دختر شهید تو مجلس نباشه.. خیلی سخته خصوصا دخترهایی که هنوز چشم انتظار پدر هستند... شهدامون ازاین اشک وناله فیض ببرند.. چی میخوام بگم.. میخوام بگم همه اومدن برای عرض تسلیت، منزل سردار سلیمانی.. پسرشو تسلا دادن.. همسرسو تسلیت گفتن.. آخ دخترشو تسلا دادن... بگم ای کاش گوشه خرابهٔ شام یکی هم سه ساله حسینو تسلیت میگفت... آرامش میکرد... گوشه خرابه ناله میکرد ..گریه میکرد... میگفت عمه، خیلی دلم برای بابام تنگ شده.. عمه بابام کجاست... (روضه حضرت رقیه س) 3⃣قسمتی که گفته شد به دخترش تسلیت گقتن میشه گریز به روضه حضرت زهرا س زد نمیدونم تو مدینه کسی به زینب س تسلیت گفت یا نه... کسی یتیمان زهرا رو تسلا داد یا نه... (روضه_حضرت زهرا س ) 4⃣ همه میدونن بدن سردارو شب دفن کردند.. (آره عاشق حضرت زهرا باید از بی‌بی نشونه داشته باشه) اما اما یه فرقی داره با حضرت زهرا.. چقدر مردم اومدند تشیع جناره چقدر ادب کردند احترام کردند این شهید رو ... اما من بمیرم .... تو مدینه 7نفر شبانه.. بدن زهرا رو تشیع کردند (روضه حضرت زهرا س) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مادر سقّا شده از محنت دنیا رها یا اباصالح بیا نیمه جان شد در میان روضه های کربلا یااباصالح بیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شد برای روضه خوان کربلا،روضه به پا یا اباصالح بیا داده او جان در میان روضه ی دست جدا یا اباصالح بیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت ام البنین در بین روضه داده جان العجل صاحب زمان محتضر شد یاد شام و زخم چوب خیزران العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمینه مدحی وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها▪️ ▪️بنداول▪️ ملیکه ی بالا نشین عشق امیر المومنین حاجات ما را کن روا (یا‌‌‌حضرت‌ام‌البنین)۴ تا‌ خانه‌ ام البنین‌ است‌ نمی‌رود‌ با‌دست خالی از در این خانه گدایی تا خانه ام البنین است هرگز به تاب و تب نیفتد در سینه قلب بی نوایی وا می کند هر گره ای را اگر گره داری بیا در محضرش زانو بزن اگر گرفتاری بیا (ای آنکه خوردی بر زمین شد غصه با قلبت عجین امشب بگو از جان و دل (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ ▪️بند دوم▪️ تو می درخشی چون نگین باید کند یعصوب دین تعریف اوصاف تو را (یاحضرت‌ام‌البنین)۴ از روز اول گفته بودی تا لحظه ای که زنده باشی کنیز اولاد امیری از روز اول گفته بودی سختی و درد زندگی را هر چه که باشد می پذیری گفتی که هستی تا ابد همپای شاه لافتی گفتی که جان را می کنی وقف علی ی مرتضی ای یار شاه متقین تو بوده ای از برترین دلدادگان مرتضی (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ ▪️بندسوم▪️ ای ضامن خلد برین ای مادر شیر آفرین ای بانوی حیدر مدار (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ تفسیر ایثار و وفا را تفسیر پاکی و ادب را در دل و جانت می توان دید مردانگی مرتضی را شجاعت شیر خدا را در پسرانت می توان دید از شیر پاکت هر کدام آیینه حیدر شدند کل شجاعان عرب مغلوب آب آور شدند نوشته اند آن مهجبین افتاده بود از روی زین آمد به جایت فاطمه (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ شعر و سبک : محسن طالبی پور
✨برتو ای ام البنیـن 🖤مادر روضه صلوات ✨بر مادر با وفـای 🖤ســـــقا صلوات ✨رخسارِ مه و 🖤ستاره ها را صلوات ✨آن چهـار شهید 🖤و مـادر پاک سرشت ✨بر گلشــــن 🖤و باغبـانِ والا صلوات ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍوَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ ❄️
4_5884119811293711828.mp3
1.44M
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون داره با رباب _گهواره رو میده تکون گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون تشنه کنار دریا آبی نخوردی آخر تو سر بلندم کردی شیرم حلالت مادر یوماه یوماه آب از خجالت تو آب شد یوماه یوماه مشکت شرمنده‌ی رباب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی ماه من بگو_چی اومده سر چشات وقتی جلو چشمات بود عکسِ لبای اصغر بی آب نرفتی خیمه شیرم حلالت مادر یوماه یوماه رفتی توو خیمه قحط آب شد بی تو زینب راهی مجلس شراب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... حرف غیرتت _ شده زبونزد همه غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه آرزومه که_منو شفاعتم کنی روز محشرت_که هستی پیش فاطمه الحق که عباسی و بودی قد ِ یه لشکر بودی پناه زینب شیرم حلالت مادر یوماه یوماه بعد از داغت واویلتاه شد یوماه یوماه بعد از تو زینب بی پناه شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ...
4_5884119811293711829.mp3
3.99M
اگه ثمر داشتم، قرص قمر داشتم فدا سر حسین اگه چارتا پسر داشتم همیشه غم داشتم، قامت خم داشتم شرمندهٔ فاطمه‌ام قربونی کم داشتم همیشه غم داشتم، قربونی کم داشتم نگید شبش قمر نداره ام البنین پسر نداره فقط بگید عزیز زهرا، مادر نداره اولادی و من تحت الخضری به فدای ابی عبدالله ————————— وقتی بشیر اومد، زینبِ پیر اومد هشتاد و چارتا زن و بچهٔ اسیر اومد قلبم و آزردن، تا مشک و آوردن فهمیدم از صورتاشون خیلی کتک خوردن قلبم و آزردن، دیدم کتک خوردن دیدم قدش خمیده زینب نمی‌دونم چی دیده زینب میگن که زیر دست و پا بود، امید زینب کاشکی زیر شمشیرا بودم من به جای ابی عبدالله به فدای ابی عبدالله ————————— خونه خراب میشم، بدجوری آب میشم وقتی که روبرو با چشمای رباب میشم با اینکه غم داره، به روم نمیاره تقصیر عباس منه نداره شیرخواره سکینه گفت عمو که جون داد خجالتش نرفته از یاد هر جا می دید من و رباب، از نی می افتاد روز و شب می‌خونم از داغِ کربلای ابی عبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین -
《رباعیّات بی‌بی امّ‌کلثوم علیهاسلام》 @roze_daftari این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ 🥀🥀🥀 غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب 🥀🥀🥀 تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت 🥀🥀🥀 در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد 🥀🥀🥀 آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود 🥀🥀🥀 ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر 🥀🥀🥀 داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق 🥀🥀🥀 هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام 🥀🥀🥀 در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم 🥀🥀🥀 هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🥀🥀🥀 باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت 👇 @roze_daftari
❣﷽❣ 🔰 س @roze_daftari 🥀🥀🥀🥀 زینبی خصلت وزهرا صلوات جان تقوا تویی و روح صلات ام کلثوم ،گل باغ جنان بر تو و آل محمد صلوات 🥀🥀🥀🥀 تو گل گلشن دینی کلثوم شیعه را حبل متینی کلثوم همچوزینب گل باغ حیدر زینت خلدبرینی کلثوم 🥀🥀🥀🥀 ما همه ریزه خور خوان توایم تو کرم کردی و مهمان تو ایم ای گل باغ علی یا کلثوم همه شرمنده ی احسان تو ایم 🥀🥀🥀🥀 گل باغ ولایی ام کلثوم عزیز مرتضایی ام کلثوم تو همچون زینب کبرا همه عمر سفیر کربلایی ام کلثوم 👆👆 🥀🥀🥀🥀 این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ 🥀🥀🥀🥀 غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب 🥀🥀🥀🥀 تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت @roze_daftari 🥀🥀🥀🥀 در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد 🥀🥀🥀🥀 آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود 🥀🥀🥀🥀 ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر 🥀🥀🥀🥀 داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق 🥀🥀🥀🥀 هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام 🥀🥀🥀🥀 ای زینب دیگر! که جگرسوخته‌ای چو لاله ز داغ، رخ برافروخته‌ای تو درس صبوری و فداکاری را پیداست که از فاطمه آموخته‌ای 🥀🥀🥀🥀 هر کس به جهان تو را ثنا کرده بسی خشنود، دل فاطمه را کرده بسی ای دختر باوقار زهرا و علی! در حق تو تاریخ، جفا کرده بسی 🥀🥀🥀🥀 در ماتم دردانه‌ی معصوم علی خون می‌چکد از دیده‌ی مظلوم علی امروز زمین، لباس غم پوشیده از داغ غریب «امّ‌کلثوم» علی 🥀🥀🥀🥀 هم خواهر و هم دختر معصوم تویی مظلوم‌تر از زینب مظلوم تویی ای شاعره‌ی حماسه‌ی عاشورا! بانوی شرافت، «امّ‌کلثوم» تویی 🥀🥀🥀🥀 آن زینب او عزیز مردم شده است این فاطمه اش ملیکهء قم شده است افسوس که نام ام کلثوم فقط مانند مزار مادرش گم شده است 🥀🥀🥀🥀 در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم 🥀🥀🥀🥀 هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🥀🥀🥀🥀 باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت 👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈