❣﷽❣
🔘 #دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔘 #دفتری_ام_البنین_س
🔘 #بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات
🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
السلام علیک یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
⚡خسته و بی نور عین برگشته ام
⚡سوزم و با شوروشین برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
⚡در مدینه بی حسین برگشته ام
⚡زینب اینک آمده یا فاطمه
⚡نور عینت آمده یا فاطمه
⚡دختر خونین دلو غم دیده ات
⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
@roze_daftari
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره مادر…
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🔅دلی دارم که دلدارم حسین است
🔅تمام یار غمخوارم حسین است
🔅به وقت حشر گویم من به فریاد
🔅همه هست و مددکارم حسین است
(شاعر. علی اصغر بابا)
⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین …
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5988008288430591338.mp3
847.4K
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی_حضرت_ام_البنین_س
🔳 #سبک می گذرد کاروان
🔳 #بازگشت کاروان به مدینه
ام البنین افغان کند/روسوی قبرستان کند
آمدبشیرازکربلا/بنموده اعلام عزا
🔳شد بی پسرام البنین-خونین جگرام البنین
یااهل یثرب السلام/برماحسین داردپیام
عباس،حسین برادرش/شهیدراه داورش
🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین
گشته خزان گلزاراو/آه ازدل افکاراو
مادربسی زحمت کشید/تابه چهارفرزندرسید
زنهاپی غمخواری اش/آیندوبردلداری اش
🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین
گویندای بانوی دین/کن صبریاام البنین
ازدل کشیدآهی حزین/دیگرندارم نورعین
رفته عزیزانم زبین/جانهابقربان حسین
🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5951703148920834300.mp3
617.3K
❣﷽❣
🥀#بازگشت_کاروان_به_مدینه
◾️#سنتی
🥀#پیشنهادم 👌👌
ای مدینه ازسفر بر گشته ام من
چون بگویم بی برادر گشته ام
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه 2
🥀آه و صد آه و واویلا
مانده داغ یاس و لاله روی دوشم
یک نیستان ناله دارم روی دوشم
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه 2
🥀آه و صد آه و واویلا
دیده ام من باغ در آتش کشیده
قتله گاه و خنجر و حلق بریده
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه2
🥀آه و صد آه و واویلا
پیش چشمم هستی ام را سر بریدند
پیکر پاکش به خاک وخون کشیدند
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه2
🥀آه و صد آه و واویلا
یک گلستان لاله بردم من ز کویت
دست خالی آمده زینب به سویت
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه2
🥀آه و صد آه و واویلا
جسمم این جا کربلا باشد دل من
رفته از کف ای مدینه حاصل من
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه 2
🥀آه و صد آه و واویلا
(حاج اکبر عابدی(قم))
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@roze_daftari
4_5951703148920834346.mp3
1.85M
❣﷽❣
➖#بازگشت_کاروان_به_مدینه
➖#آقای_فطرس
➖#سنتی
#زنجیرزنی
@roze_daftari
ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت
بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت
گلم از من جدا مانده
دلم در نینوا مانده
وجودم مبتلا مانده
حسینم کربلا مانده
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم
ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم
به فرزندت جفا گشته
لبِ تشنه فدا گشته
اسیر کینه ها گشته
جدا سر از قفا گشته
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن
چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن
تمامی یه طرف مادر
امان بزم و طشت زر
امان از خواهری مضطر
لب و چوب و شراب و سر
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
(حسن ثابت جو)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@roze_daftari
#روضه_دفتری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🌟#زمزمه
🌑#بازگشت_کاروان_به_مدینه
🌑#ترکی_فارسی
🌟#سبک کجایی ای شهیدان خدایی
مدینه آمدم یارم نیامد
اباالفضل علمدارم نیامد
مدینه یاور و دلبر ندارم
دگر من قاسم و اکبر ندارم
گل آل رسولم
عزادار و ملولم
تو ای شهر پیمبر
مکن دیگر قبولم
🌑حسینم وا حسینم وا حسینم
گئدنده قاسم و اکبر واریدی
اباالفضل علم پرور واریدی
یوخیدی هئچ غمی بیکس ربابین
قوجاقینده علی اصغر واریدی
سه پر اوخ دگدی اصغر،
دوشوبدی پیچ و تابه
نشانه قانلی قنداق
قالوب غملی ربابه
🌑حسینم وا حسینم وا حسینم
گلنموردوم بو غملی سرزمینه
نه دیوم ایندی صغرای حزینه
الیمه آلمیشام بیر قانلی پرچم
اونی گتدیم وئرم امّ البنینه
بلا و درد و غمدن
دئمه دینجلمیشم من
تفاقیم اولدی برهم
حسین سیز گلمیشم من
🌑حسینم وا حسینم وا حسینم
حسینون غصّه سی دللرده قالدی
او قانلی کوینگی اللرده قالدی
دوشوب عریان بدن ایستی قوم اوسته
یارالی پیکری چوللرده قالدی
دیار کربلاده
یارالی بیکفن وای
دوشن میدانه باشسیز
سوسوز الده ئولن وای
🌑حسینم وا حسینم وا حسینم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
586.7K
#زمزمه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
📌ناب ترین کانال نوحه ترکی
زیر نظر گروه مجمع الذاکرین
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
.
#بازگشت_به_مدینه
#روضه_بازگشت_به_مدینه
🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت
🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّهوغم ریخت
بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو رحمت کند، او شاعر بود، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟
گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نیز شاعرم.
فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان
🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر میزد
🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر میزد
بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم:
«یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ
اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ»
(اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین [آقاى شما] کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است.
پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد).
🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند
🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند
على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند
🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم
🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم
بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت)
🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش
🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر
بشیر اومد محضر #حضرت_ام_البنین
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
@roze_daftari
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه
🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه
مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند
دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد.
مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛
🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد
🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟!
عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده
،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم، آخه :
🔸 انشب که از مدینه سفر کردم اختیار
🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم
🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید
🔸 مویم سفید شد، سیه گشت معجرم
عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ...
هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد
،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،...
مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟!
گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه
حسین...
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
@roze_daftari
❣﷽❣
🌑#دودمه_پیامبر_ص
◾️#دودمه_امام_حسن_ع
🌑#دودمه_امام_رضا_ع
◾️#دودمه_های_آخر_صفر
دختر بَدر الدُجی امشب سه جا داردعـزا
آه و صد واویلتا
گاه میگوید پدر، گاهی حسن گاهی رضا
آه و صد واویلتا
رحلت جانسوز ختم الانبیا
فاطمه صاحب عزا
کشته شد از زهر کینه مجتبی
فاطمه صاحب عزا
می روم اما پریشان توام ای دخترم غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم غصه دار حیدرم
می رود از دار دنیا رحمه للعالمین
فاطمه شد دل غمین
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین
فاطمه شد دل غمین
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است
ماتم پیغمبر است
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است
ماتم پیغمبر است
گریه کنان شیر خدا امشب است
شام عزای مصطفی امشب است
یا حسن مجتبی...
کشته زهر جفا...
من غریب گل یاسم به دو عالم حسنم
خون چکد از کفنم
تیر کین دوخته تابوت مرا بر بدنم
خون چکد از کفنم
ای زینب من زود بیا وقت سفر شد
حسن پاره جگر شد
با زهر عدو شام غریبی چه سحر شد
حسن پاره جگر شد
در مدینه اگر از غم جگرم میسوزد
وای از روز حسین
کربلا دامن طفلان حرم میسوزد
وای از روز حسین
با که گویم هاله برگرد قمر افتاد بوده
یاس حیدر شد کبود
مادرم زهرای اطهر پشت در افتاده بود
یاس حیدر شد کبود
گرچه می میرم ولی در فکر دیوار و درم
بسته شد چشم ترم
در میان کوچه ها بودم عصای مادرم
بسته شد چشم ترم
یا کریم اهلبیت ای کشته زهر جفا
یا امام مجتبی
شاهد مظلومی مادر میان کوچه ها
یا امام مجتبی
تو کریم ابن کریمی حسنی آقایی
لک لبیک حسن
تو بزرگ همه اولاد بنی الزهرایی
لک لبیک حسن
کنار قبر مادرش واویلا
شد تیر باران پیکرش واویلا
سینه ها از الم افروخته شد
تن و تابوت به هم دوخته شد
یا حسن ای خون جگر قوت تو
نشان تیر آمده تابوت تو
کریم فاطمه قربان نامت
هزاران حاتم طایی غلامت
واحسنا واحسنا....
ضربه تیر عدو را چوب تابوتم گرفت
حائلی ما بین میخ و پهلوی مادر نبود
رنگ رخسار تو چون مهتاب شد
پیکرت از زهر مامون آب شد
تا رضا زهر جفا نوشیده
فاطمه رخت عزا پوشیده
*
قاتل من زهر شرربار شد
قاتل مادر در و دیوار شد
*
رضا غریب الغرباء
رضا معین الضعفاء
*
در حجره غریبانه بسوزد جگر من کجایی پسر من
من چشم به راهم که بیایی به بر من
کجایی پسر من
*
لاله ی باغ ولا می سوزد از زهر جفا
شد خراسان کربلا
بر سر بالین او آمد ز ره ابن الرضا
شد خراسان کربلا
*
در غریبی جان سپارم کو جوادم ای خدا
آه و واویلا خدا
من ز زهر کینه سوزم مادرم در شعله ها
آه و واویلا خدا
*
تو رئوف اهلبیتی من تو را هستم گدا
یا علی موسی الرضا
آید از گلدسته هایت بوی عطر کربلا
یا علی موسی الرضا
*
بر مشامم می رسد از کوی تو بوی خدا
یا علی موسی الرضا
جان زهرا و جوادت یک نگاهی کن مرا
یا علی موسی الرضا
همه دانند که ایران سر و سامان دارد
یا علی موسی الرضا
تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد
یا علی موسی الرضا
*
از آتش زهر جفا
سوزد علی موسی الرضا
*
السلطان ابالحسن...
امام رضا امام رضا...
*
ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم...
ما شفای مرضا را از فاطمه می خواهیم
ما فرج آقا را از فاطمه می خواهیم
*
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیهم (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه اما حسن(ع)🥀
گریز حضرت فاطمه زهرا🥀
مداح احمد بهزادی🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
آه گرفتارها آه مریض دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشالا به پاره های جگر امام حسن حاجت روابشید
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
دلی پر زتب و پرازغم
نه طبیب ونه دوایی
چه کند غریب و بی کس
که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن مقلب شده این جا برداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
مکن گریه ز مرگم ای برادر
مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشالا هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
سرش بریده ای بادو صد خواری
هنوز دست از سر او بر نمی داری
یا بقیه الله امام زمان 😭
سری که درمقابل تو است نور عین من است
خدا نکرده امام تو حسین من است
گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
مزن ظالم حسین مادر ندارد
آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
اما ایام فاطمیه وعزاداری فاطمه زهرا (س) گریزی هم دراین خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند
⬅️ علی جان شبانه بدنمو غسل بده...
علی جان شبانه بدنمو کفن کن...
علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار....😭
🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده)
⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...😭
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...😭
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀
@roze_daftari
#روضه_دفتری
❣﷽❣
🥀#آقای_میرزامحمدی
🔰#روضه_امام_رضا_ع
🥀#روضه_امام_رضا_ع
🔰#شب_جمعه
🥀#دعبل
⏪شب جمعه ست با امام رضا(ع) بریم کربلای معلی،کربلایی که امام صادق علیه السلام فرمود:مادرم فاطمه حاضر میشه،نزد زوار قبر جد بزرگوارم حسین ....،اولین کاری که مادرم میکنه اینه : "فتستغفر لهم ذنوبهم" مادرم برا گنه کارا،اونایی که زائر حسینن،استغفار می کنه،امشب فاطمه مادرش کربلاست ...
🌾 وقتی دعبل آمد محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود شنیدم برا جد غریب ما مرثیه گفتی؟عرض کرد بله یابن رسول الله" فرمود قدری تامل کن،قبل از اینکه دعبل قصیدش رو بخونه،میگه دیدم امام رضا بلند شد،پارچه ای بین ما و محارم زد" دستور داد زن ها اومدن پشت پارچه، همه قصیده ی من دعبل رو بشنون،بعد به من فرمود "ارثل الحسین" حالا قصیدت رو برا جد غریبم بخون، دعبل قصیده رو اینجور شروع کرد:
⚜افاطم لو خلت الحسین مجدلا ....
*به بهانه ی امام رضا بریم زیارت کربلا*
⚜افاطم لو خلت الحسین مجدلا ....
وقد مات عطشانا بشط فرات ....
*یعنی بی بی جان حسینتو بین دو نهر آب ، با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن ...." آماده ای یا نه؟!!
📿میدونی امام رضا با این شعر چه کرد دعبل خزاعی میگه قصیدم هنوز توم نشده بود
🌾 *وبكَاء رضا بُكَاءً شَدِيداً* دیدم امام رضا به شدت داره گریه میکنه ....
🌾واتامی علیهم مَرَّتَيْن"ِ اونقدر گریه کرد دو مرتبه از حال رفت
( الله اکبر..)
💔شنیدم صدای ناله زن ها روز پشت پرده "و علی سراخ من وراء السطح" زنها لطمه به صورت میزدن،آماده ای یا نه ..."
🍁اگر این است تاثیر شنیدن
🍁آخ ..شنیدن کی بود مانند دیدن ..
امان از آون ساعتی که دختر امیرالمومنین عقیله بنی هاشم بالای بلندی داشت میدید ، عزیز فاطمه رو محاصره کردن ، هر کی با هر چی دستشه داره پسر فاطمه رو میزنه ، چه کرد دختر علی؟!!
دست روی سر گذاشت، شنیدن هی می گه: "يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ"،اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد...
هی زمین میخوره،هی بلند میشه میگه وا حسینا ...
" اخه دید:«و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه ....» هر جا نشستی ناله بزن .... یا حسین ....
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روضه_امام_رضا
#دفتری_امام_رضا
▪️#کانال_روضه_دفتری
@roze_daftari
♻️بر رضا ضامن غریبان صلوات
♻️برپادشه ملک خراسان صلوات
♻️یارب به رضای تو رضابود رضا
♻️خشنودی قلب اهل ایمان صلوات
🍁🌾« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁🌾
🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی
🌾قرار دل بی قرارش تو باشی
🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها
🌾کناری نشیند کنارش تو باشی
(آقا جان یا امام رضا)
🌾خوشا آن که یک عمر پروانه ات شد
🌾که یک لحظه شمع مزارش تو باشی
🌹(یا امام رضا ع) 2
⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع..
جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا...
🌹(یا امام رضاع)2
⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن..
خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید...
🍂(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره)
فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید...
🌹 (یا امام رضا)2
خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی...
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست...
◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا..
امام رضا رو زهر دادن...
اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره....
صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن...
( آقا جان چرا..)
@roze_daftari
آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم...
اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود...
هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3
⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره...
چی میخوام بگم...
میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه....
امام رضا منتظره کی جوادش میاد...
⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا...
به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ...
آقا گرفتارم...
به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ...
امروز نزار دست خالی برگردم...
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره....
پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت....
أنا حجة الله عليك ...من حوادالائمه ام....
⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد...
وارد حجره امام رضا شد....
امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد....
جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد...
سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ...
⬆️ (اوج)اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا...
آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد.....
تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم)
🍁تو ستارهٔ سحر منی...
🍁تو که پارهٔ جگر منی...
🍁ولدی علی ولدی علی...
🍁ای نور بصرم ولدی علی...
🍁آخر پدرم، ولدی علی...
⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی
⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد
⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد
⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد
💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود..
خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو
#یاحسیـــــن💔
⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
کانال روضه دفتری 👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
(روضه کوتاه امام رضا )
@roze_daftari
خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری
پُر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
نسیم رحمتش ، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد کوه عِصیانی که من دارم
به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها
دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم
به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم
شروع وعده های اوست پایانی که من دارم
*یا امام رضا ! منتظرتم دَم جون دادن ، آدم دَم جون دادن منتظر ِ، خود شما هم اون دَم آخر هی نگاه به دَرِ حجره کردید ، قربونت برم آقا جان ، منو منتظر نذار ، اون لحظه خیلی به من سخت میگذره ، میخوام تا چشمم رو باز کردم ، ببینم آقای مهربونم بالا سرم نشسته ....
روز آخر ِ، بخوای نخوای روز مادر ِ، نمیشه دو ماه سر سفره اش بشینیم روز آخر اسمش رو نبیریم ، اصلاً امام رضا هم مادری ِ، قربونش برم ، مادر ماهم لحظه های آخر چشم انتظار بود ، چشم انتظار کی؟ مرحوم شیخ عباس قمی میگه : جان از بدنش مفارقت کرده بود ، اما تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد ، میگن مادر ما چشمش رو باز کرد ، دید علی اومده ، علی جان ! خوب موقعی اومدی آقا جان ، آروم دست شکسته اش رو بالا آورد *
خداحافظ ای تمام اُمیدم
در این عالم بهتر از تو ندیدم
خداحافظ کوچه های مدینه
خداحافظ میخ درودیوار
@roze_daftari
❣﷽❣
🔆 #روضه_امام_رضا_ع
🔺با آنکه حال و روز زمین و زمان بداست
🔺یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
🔺حتی اگر به آخر دنیا رسیده ای
🔺مشهد برایِ عشق شروعِ مجدد است ...
♻️*کافرِ کسی که از امام رضا ناامید بشه ... کافرِ کسی که بگه امام رضا جوابمو نمیده ... حواسمون باشه ، محالِ ممکنه کسی بره در خونه امام رضا نا امید برگرده .... *
امام رضا ، رضا رضا رضا ...
آقایِ مهربانم ....
🔰*از خودت نا امید بشو ، از دنیا ناامید بشو ، از اهلِ دنیا ناامید بشو ، اما نبینم بگی از امام رضا ناامید شدم ...آقا خیلی آقاست ....*
@roze_daftari
🔺حتی اگر به آخر دنیا رسیده ای
🔺مشهد برای عشق شروع مجدد است
*نه خودش ، خودش که جایِ خودش رو داره ، در و دیوارِ حرمش ... اشیاء ای که به او مُنتَصبند ، همه هدایت گرند و همه طهارت آورند ...*
🔺کتیبه هایِ حریمِ تو مصحف نورند
🔺کبوتران تو در چشم اهل دل حورند
۸نوشته در سرِ صحن ت حدیثِ زیبایی
🔺که زائرانِ تو در حشر با تو محشورند
*خیال کردیم من و تو ، وقتی میریم زیارتش ، یه ساعتی با امام رضا هستیم و بعداً هم خداحافظی میکنیم و ما رها می کنیم و میایم ، آقا هم تو رو رها کرده ! ... نه والله ...
فرمود ولِد نمی کنم ، تو قبر میام سراغت ... محشر میام سراغت ... وقتی میخوای از پل صراط رد شی میام سراغت ... میام کمکت می کنم ... برا اینکه اومدی زیارت من ..
یا رئوف .. یا رضا ..
🔺نجات دورِ سر دوستان تو گردد
🔺هلاکت ست بر آنان که از شما دورند
🔺ه زائرانِ تو نازم که با هزاران غم
🔺به یک نظر که به قبرت کنند مسرورند
💠*زیاد شنیدید ، زیرِ لب زمزمه میکردید کنارِ حرم ، آقا خیلی حرف ها داشتم بزنم ... همین که دیدمت همه حرفام یادم رفت ... آقا خیلی غم ها داشتم بگم ، اما همین که دیدمت غصه هام فراموشم شد ... یا امام رضا ... این مردم شصت شبه با کم و زیادش ، دنبالِ پرچم سیاهِ جدت حسین دویدن ... هرگز نمی گم مزدِ عزاداری ، همین که اجازه دادی نفس بزنم ، همین که اجازه دادی مشکی بپوشم ،
آقا همه چی بهم دادی ... امام رضا بعضی از این مردم هنوز تاول هایِ پاهاشون خوب نشده ... پیاده رفتن اربعین کربلا ...
بعضی هاشونم قلباشون تاول زد چون نتونستن برن کربلا ... اما تو امام درهم بخر ... جانِ مادرت آقا .... جانِ عمه جانت آقا ....
من هر چقدر هم بد باشم ، تو میدونی تو این سینه چه خبره ... شامِ غریبانه شماست میدونم ، اما دارم دنبالِ یه راه میگردم روضۀ حسین بخونم آقا ....
آقا جدت همۀ ما رو دربدر کرده ....*
کانال روضه دفتری👇
@roze_daftari
❣﷽❣
💥 #روضه_پیامبر_ص
🎋 #دفتری_پیامبر_ص
🍂برخُلق خوشُ خوی محمد صلوات
🍂بر عطر گُل روی محمد صلوات
🍂در گلشن سرسبز رسالت گویند
🍂بر چهره گل بوی محمد صلوات
▪️در روی زمین و آسمانها و کُرّات
▪️در بین مناجات و تمام کلمات
▪️زیباتر ازاین دعاندیده است کسی
▪️بر خاتم الانبیا محمد صلوات
#السلامعلیکیامظلومیارسولاللهیاامامالرحمهیاسیدناومولانااناتوجهنا.
🔘 ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید
🔘شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید
🔘مُهر غم، نقش به بال و پرتان میگردد
🔘مرگ دور سر پیغمبرتان میگردد
🔘کاروان اجل از جانب صحرا آید
🔘نگذارید در ِ خانه ی زهرا آید
🔘قاصد مرگ کجا، کعبه یت مقصود کجا
🔘ملک الموت کجا، خانه معبود کجا
◀️صدا زد بابا یه جوونی هست چند بار در زده اجازه ورود خواسته ندادم ...فرمود:فاطمه جان... اون جوونی كه دیدی از هیچ كسی اجازه نمیگیره....،بی اجازه واردمیشه...،اون ملك الموت عزرائیله فقط در خونه ی تو رو در زده اجازه گرفته...هیچ کجا اجازه نمیگیره...زهرا جان اجازه بده بیاد تو.....
امان امان....
⏪دل بده با هم بریم مدینه...
بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود...
الهی هیچ دختری لحظه جون دادن بابا،،کنار بستر بابا نباشه...
آخ بمیرم..تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد
💔بابای خوب و مهربون
💔حرفامو از چشام بخون
💔من التماست میکنم
💔یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد...
بابا بابا میگفت...
امیرالمومنین هم ایستاده...
یه مرتبه صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا...
صدای گریه فاطمه بلند شد...
فاطمه جان گریه نکن بابا...
ناله نکن بابا....به فراق من مبتلا میشید...دومرتبه صدازد فاطمه جان جلوتر بیا بابا....وقتی بیبی جلو اومد صدازد فاطمه جان اولین کسی که به منه پیغمبر ملحق میشه تویی بابا...
▪️بنشین دمی کنارم
▪️ای دختر حزینم
▪️تا خوب وقت رفتن
▪️روی تو را ببینم
▪️من میروم از اینجا
▪️با حال خسته بابا
▪️اما در انتظارت
▪️آنجا نشسته بابا
⬅️آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود...اومدن دسته های هیزم آوردند....در خانه زهراشو آتش زدند
🍁شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود
🍁اولین اجر رسالت زدن فاطمه بود
⬅️ رسمه هر کی میخواد از دنیا بره....دکمه های پیراهنشو باز میکنند...میگن رو سینه اش سنگین نباشه....
آخ لحظات آخر عمر پیغمبر... حسنین خودشون انداختند رو سینه پیغمبر...
امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت...
امام حسین رو سینه پیغمبر....
یه وقت امیرالمومنین اومد بچه هارو از سینه پیغمبر برداره...
که پیغمبر با آرامش جون بده...
تا اومد بچه ها رو برداره...
پیغمبر فرمود:علی جان رهاشون کن....حسین باید رو سینه ام باشه..حسنم باید باشه....
پیغمبر نگذاشت امیرالمومنین بچه هارو برداره...
🎋🎋اما اما اما
🔘75یا 95 روز نگذشت که نیمه شبی این قضیه تکرار شد...
امیرالمومنین بدن زهرا رو کفن کرد...
نگاه کرد دید بچه ها دارند بال بال میزنند ....
صدا زد بچه ها بیایین از مادرتون توشه بردارید....
آخ حسنین رو سینه مادر افتادند...
امام حسن رو سینه مادر...
امام حسین صورت کف پای مادر گذاشت...آخ مادر من حسینتم مادر اگه بلند نشی دق میکنم مادر...
⏪اینجا امیرالمومنین بچه هارو بلند نکرد...
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان بچه هارو از روی مادر بلند کن...عرش خدا از ناله بهم ریخته....
(بچه هارو از سینه مادر بردار..عرش خدا به لرزه در آمده...)
امیرالمومنین یتیم های زهرا رو با احترام بلند کرد...
🎋🎋(حق بچه یتیمه نوازشش کنند آرومش کنند )
✔️اما آی حسینیا ....آی ناله دارا....آی کربلائیا....میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا....
من یه جای دیگه سراغ دارم... بچه رو بدن پاره پارهٔ بی سر بابا افتاد....چجور بلندش کردند...آیا کسی نوازشش کرد نه به والله ...
آیا کسی آرامش کرد نه به والله....
با کعب نی و تازیانه آمدند....
🖤یا ابتا اُنظُر الی عمتی المضروبه....
🔳الا که غرق به خون اوفتاده پیکر تو
🔳بباید از که بگیرم نشانى سر تو؟
🔳ز بس که بر بدنت ریخته است بارش تیر
🔳بسان غنچه دهن باز کرده پیکر تو
ناله داری به ناله های دل خانم فاطمه زهرا کنار بدن. باباش پیغمبر حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو
یا حســـــــــین
❣ای جهان ماتم سرایت یا حسین
❣کعبه جان کربلایت یا حسین
❣کائنات اندر عزایت یا حسین
❣جان به قربان صفایت یا حسین
💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)💥
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
☑️#روضه_پیامبر_ص 2
🔘#دفتری_پیامبر 2
☑️#کانال_روضه_دفتری
🔘#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا س
🔹براحمد و محمود و محمد صلوات
🔹برشافع رهروان عبد خدا روح مؤید صلوات
🔹بر خلق و ملک بر همه رُسُل تاج سر است
🔹بر تاج سر تمام انبیاء عالم محمد صلوات
🔸بر تور جمال پاک احمد صلوات
🔸بر عطر وجود حی سرمد صلوات
🔸بر وَجه نکویُ خُلق نکوی رسول
🔸بر خاتم الانبیاء محمد صلوات
🌿#السلامعلیکیامظلومیارسولاللهیاامامالرحمهیاسیدناومولانااناتوجهنا.
▪️نبی در بسترو زهرا کنارش
▪️عزیزقلب او شد بی قرارش
▪️بگوید دخترم کمتر نوا کن
▪️برای رفتن بابا دعا کن
⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه...
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه...
ان شالله روزی هممون باشه مدینه..
گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم..
(یارسول الله آقا جان ..)
آقاجان...این دلا برا مدینهات تنگه آقا..
🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم..
آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن...
هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند...
امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام...
اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه...
آی مردم فاطمه پاره تن منه..
آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2)
آی مردم حسنین میوه دلِ منند...
آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات...
⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن...
☑️ آخ دل عالم بسوزه برا اون دختری که داغ بابا دید....اما بجای گُل دسته های هیزم آوردند...درب خونشو آتش زدند...
اون خونه ای که پیغمبر اذن ورود میگرفت وارد میشد....اومدن در خانه فاطمه شو آتش زدند....
فاطمه شو بین در و دیوار قرار دادند...
( بمیرم برات زهرا جان....)
🔹آی حاجت دارا.... ناله دارا ...آی جوون دارا....
🔘خانم فاطمه زهرا بین درو دیوار دوتا ناله زد..میدونی چی بود....
اولین ناله بیبی این بود... صدا زد ..
یا ابتا یارسول الله...
بابا بیا ببین با فاطمت چه کردند...
بابا بیا ببین اون سینه ای که تو میبوسیدی...بین در و دیوار گذاشتند...
یه نالهٔ دیگه ای هم زد فاطمه....
صدا زد
یا فِضه خُزینی..
فضه بیا پهلومو شکستند...
.فضه بیا محسنمو کشتند...
⏪کاری کردند با دختر پیغمبر...
صدازد علی جان شبانه غسلم بده...
شبانه بدنم و کفن کن...
شب بدنم رو بخاک بسپار...
امان از دل امیرالمومنین ع ...
(هااا ناله بزن برا غربت امیرالمومنین ع...)
علی غریبه علی مظلومه....
@roze_daftari
⏺بدن زهراشو کفن کرد...خدا غریبانه بدن زهرارو تشیع کرد ...همچین که رسید نزدیک قبر فاطمه اش...
(دیدید وقتی مادری از دنیا بره...میگن محارم مادر بیان...کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارند...)
خدا سلمان محرم نیست...اباذر محرم نیست...محارمش بچه های کوچکشند...
خدا چه کنه علی..
اگه بره درون قبر کسی نبود فاطمه رو به علی بِده...
اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه..
آخ بمیرم یه وقت دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر....
💠علی جان اِلَیَّ...اِلَیَّ
علی جان بِده امانتمو... بِده فاطمه مو....
شاید گفته باشه یا رسول الله...آقا جان ...ازت خجالت میکشم آقا ...
(چرا)
چون امانتی که شب عروسی بمن دادی ..سیلی خورده نبود...
آخ تازیانه خورده نبود...
پهلو شکسته نبود...
......
✳️هر چقدر ناله داری به غربت امیرالمومنین ع ..به مظلومی امیرالمومنین... صدای نالتو بلند کن 3 مرتبه ناله بزن یگو...
🍁یا حسـیـــــن
🔸درلحظه هاي آخر،امّيدوارم ارباب
🔸آیی و من ببينم، يك دم رخِ شما را
🔸در لحظه وفاتم، چشم انتظارم ای شاه
🔸آسان كنی زلطفت جان دادنِ گدارا(عاصی)
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🎋هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🎋
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#متن_روضه_پیامبر_اکرم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.
آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار
تا بگیرم همچو جان قبر نبی را در کنار
دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش
سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار
با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم
بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار
🔹لحظات آخر عمر پیامبر حضرت گاهی به هوش می اید و گاهی از هوش میرود. همه نگران مضطرب دارن حال حضرت را پیگیری می کنند. آقا رسول اللّه صلی الله علیه و آله صدا زد: همه از اتاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم دراتاق بایست، نگذار کسی وارد اتاق بشه.
🔸صدا زد: یاعلی نزدیک من بیا، می خوام با تو خدا حافظی کنم، آخه وقت وداع شده، بعد دست میوه دلش، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش علی علیه السلام را گرفت، همینطور توی صورت علی و زهرا علیهما السلام نگاه می کرد و قطرات اشک از چشمهای مبارکش می ریخت، می خواست حرف بزنه، بعض راه گلویش را میگرفت و نمی توانست صحبت کند. صدای گریه اهلبیت بلند شد. علی علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت، آخه لحظه های آخر عمر پیغمبرِ هست.
▪️بی بی فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردی، جگرم را سوزاندی، سینه پرحسرتم را آتش زدی، پیغمبر بی بی را به سینه اش چسباند و روی فاطمه علیها السلام را هی می بوسید و هی گریه می کرد.
▪️امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توی بغلش گرفت و صدای الوداع الوداع، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود.(۱)
ای دل بیا که موسم آه فغان رسید
یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید
واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد
از ماتم پدرلبش به نیمه جان رسید
▪️اینجا وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها روی بدن پدرش افتاده بود وا ابتاه می گفت کسی بی حرمتی نمی کرد همه با احترام ادب بی بی رو از روی بدن مبارک رسول الله برداشتند تسلیت گفتند: تسلی دادند.
▪️یه سر بریم کربلا، من بمیرم برای آن دختری که عصر عاشورا خواست از بدن باباش حسین خدا حافظی کنه، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره باباش حسین علیه السلام، آمد صورت پدرش راببوسه دید باباش سر در بدن ندارد...😭
اما این جا نه تنها ادب نکردند بلکه با تازیانه دختر رو از روی بدن پدر برداشتند.(۲)
حسین جان...
پی نوشت ها:
۱_مقتل المعصومین ج ۱ بخش اول فصل پنجم
۲_مقتل لهوف سیدبن طاوس، ترجمه علیرضارجالی تهرانی