eitaa logo
روضه دفتری
24.8هزار دنبال‌کننده
215 عکس
11 ویدیو
8 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
شب یازدهم محرم: شام غریبان_اسارت اهل بیت علیهم السلام
4_6034947152784916762.mp3
119.2K
هدیه نثار ارواح طیبه شهدا، مخصوصا شهدای مظلوم و گلگون کفن دشت کربلا، که الان، در این شام غریبان، بدنهای مطهرشون بی غسل و بی کفن، غریبانه روی زمین کربلا قرار داره عنایت بفرمایید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
بسم الله الرحمن الرحيم. 🔸الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی 🔸تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی 🔸ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری 🔸دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. معلوم نیست وقتی میاد ما زنده باشیم یا نه... تا نفس داریم صداش بزنیم... یا صاحب الزمان... 🔸لطف حسین ما را تنها نمیگذارد 🔸گر خلق وا گذارد او وا نمیگذارد السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
مناجات 1 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا 🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا ای امید دل زینب... یا بن الحسن.. بیا @roze14 شام غريبان جدتون حسینه... از امشب دیگه مصیبتهای اهلبیت شروع ميشه... از امشب دیگه مصیبتهای عمه جانتون زینب شروع ميشه... یا بن الحسن... آقا... از امشب دیگه تازیانه زدن ها شروع میشه... سیلی زدن ها شروع ميشه... ای منتقم... کجایی... 🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا آقا... دل شیعه خونه... یا بن الحسن... ای... مرهم زخم های شیعه کجایی... آقا... امشب چطوری قسمت بدم... 🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا امام زمان... به اون آقایی که امروز با لب تشنه سر از تنش جدا کردند بیا... به حنجر بریده حسین بیا... بیا 🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا به ناله های زینب کبری بیا... یا بن الحسن... خود حضرت فرمودند هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید... خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... فرجم رو نزدیک کنه... بگیم خدا... امشب، شب غربت خانم زینب کبراست... امشب، شب بی برادری زینبه... به ناله های عمه جانمون، در این شام غريبان... دیگه فرج آقامون رو برسان... فرج امام زمانمون رو برسان... حالا از سوز دلت صدا بزن... 🔸یا بن الحسن کجایی 🔸کی می شود بیایی -
متن روضه 1 🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است 🔸شام است ولی شام غریبان حسین است شام غریبان حسینه... شب یتیمی بچه های حسینه... شب بی برادری زینبه... امشب مصیبت خیلی سنگینه... امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند... دیگه روضه خون نمیخواهی... زیر لب آروم آروم بگو... وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... 🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب 🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است امشب مادرش فاطمه میاد کربلا... 🔸زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا 🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه... ناله میزنه... اشک میریزه... میگه وای غریب مادر حسین... وای مظلوم مادر حسین... 🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند 🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند حسین جان... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید... با زینب کبری هم ناله شید... خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب الله اکبر... در نصف روز... جلو چشماش... همه عزيزانش رو سر بریدند... 🔸چه خون شد دل زینب خدا به داد دل زینب برسه... چه حالی داره وقتی میبینه... یه طرف بدن بی سر حسینش... توی گودی قتلگاه... یه طرف دستهای قلم شده عباسش.. کنار شط فرات... یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر... یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا... یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده... خدایا چکار کنه زینب... با اينهمه مصیبت... 🔸چه خون شد دل زینب این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته... هم پرستار امام سجاده... هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه... مجسم کن... هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند... اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن... یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست... وقتی میرفت خیلی تشنه بود... آیا بهش آب دادند یا نه... یکی میگه خانوم جان زینب... عمو جانم عباس کجاست.. یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه... امان... امان... یکی جای تازیانه ها رو نشون میده... یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده... یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب چی کشید زینب... از یک طرف مصیبت برادر... از طرفی هم مصیبت اسارت... امام سجاد فرمودند... شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود... دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند... (رايتها تلک الليله تصلي من جلوس) منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641. زبان حال خانوم زینب کبری است... 🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار آخ... برادر خوبم حسین... 🔸غریبی و اسیری چاره داره 🔸ولی آخر کشد ما را غم یار الا لعنت الله علی القوم الضالمین -
. شب_یازدهم_محرم 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( علیه السلام ) زبان حال حضرت زینب (سلام الله علیها ) با مولا آرام‌تر برو که توانی نمانده است آرام‌تر برو که توانی نمانده است تا آخرین نگاه زمانی نمانده است بگذار تا که سیر نگاهت کنم حسین یک لحظه بعد از تو نشانی نمانده است می‌خواستم فدای تو گردم ولی نشد بعد از شهیدِ علقمه جانی نمانده است تو می‌روی ... پس که عَنان گیرِ من شود؟ وقتی که هیچ مردِ جوانی نمانده است حالا که غیر از چشم‌هایِ تَر نداری تنهای تنها ماندی و یاور نداری بگذار تا زینب لباسِ رزم پوشد تا که نگوید دشمنت لشگر نداری من آب می‌آرم برای اهلِ خیمه دیگر نگو آقا که آب‌آور نداری اصلا تصورش هم سخته ، خواهری که پنجاه و چند سال با حسین بوده ، شرط ازدواجش با عبدالله جعفر این بود : عبدالله اگه حسینم خواست مسافرتی بره ، منم باید با حسینم برم ، حالا لحظه ی آخره ، پیراهن کُهنه رو داده ، پیراهن دست باف مادر رو داده ، دیگه یقین کرده حسین میخواد بره ، دل از حسین نمیکَنه ... مشکل چو دید پای به مَرکب نهادنم آمد جلو ، رکاب من و مَرکبم گرفت ( گفت داداش بزار خودم کمکت کنم ) اوّل به یک نگاه ، توانایی ام فزود ( یه نگاه به زینب کردم ، نیرو گرفتم ، توان گرفتم ) امّا به یک نگاه دگر ، سوخت جان من یه نگاه دیگه با حسرت به زینب کردم ، یاد مادرم افتادم ، آخه مثل مادرم نگاه میکرد ، مثل مادرم راه می رفت ... یه نگاه به صورت زینب کردم ، یاد بابام علی افتادم ، صداش صدای بابام علی بود ، جگر منو آتش زد دمِ آخر ، یه کار دیگه کرد ، دل اهل عالًم رو آتش زد ... حسان با شعرش این صحنه را به تصویرکشیده : با چادرش که فاطمه را بود یادگار او مادرانه ، لخته‌ ی خون از لبم گرفت ( خون های صورتم را پاک میکرد ، حسین داری میری ، زینب چه کنه ؟ زینب چه کنه ؟ ... او مادرانه ، لخته‌ ی خون از لبم گرفت ... ) بگذار لخته خون ز لب هایت بگیرم آخر مگر ای نازنین خواهر نداری ؟ می آیم آخِر ، بهرِ دیدارت به گودال هر چند دیر است و دیگر سر نداری 16/5/1401
3. روضه.mp3
4.96M
( علیه السلام ) یابنَ شبیب جد مرا بی هوا زدند 16/5/1401