⇦🕊 روضه و توسل_ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ 96_کربلایی حسین سیب سرخی↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها،وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ "
یابن الحسن......
یادم نمیرود که همه عزتم تویی
من پای سفره تو شدم محترم حسین
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
⇦شاعر: حسین صیامی
*شبِ جوادلائمه است،یا امام رضا! به حق جوادت،ما که نتونستیم زیارت مخصوص بیاییم حرمت،آقا جان! همه رو یک جا و یک کاسه به ما یه کربلا بده....*
خاکستر وجود مرا می دهد به باد
سنگینیِ عزای تو یا حضرت جواد
تشنه ، میان خانه ی خود دست و پا زدی
یک جرعه آب ، همسر تو ، دست تو نداد
پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست
اینجا کسی به فکر امام غریب نیست
وقتی که پای بُغض علی در میان بُوَد
جسم امام و هلهله ، اصلاً عجیب نیست
گرچه به لب رسیده نفس های آخرت
لب تشنه ای ، شبیه لب جدِّ اطهرت
اما هنوز یاد گل یاسِ پرپری
یاد مدینه کرده ای و یاد مادرت
در پیچ و تاب بودی و می دید اُم فضل
بر اشک و ناله های تو خندید اُم فضل
گرچه کنار جسم تو در رقص و شادی است
دیگر سر تو را که نبرّید ام فضل
خندید بر نوای جگر سوز تو ، ولی
با پای خویش ، جسم تو را زیر و رو نکرد
شکر خدا که دور و برت خواهری نبود
در وقت دست و پا زدنت ، مادری نبود
خوب است اسیرِ نیزه و خنجر نمی شوی
بی پیروهن در این دَم آخر نمی شوی
دست کسی نخورده به گیسویِ دخترت
دلواپس کشیدن مَعجر نمی شوی
شکر خدا که دور و برت خواهری نبود
در وقت دست و پا زدنت، مادری نبود
شکر خدا کنیزکی از نسل ساربان
آنجا به فکر غارتِ انگشتری نبود
⇦شاعر: محمود مربوبی
او که برای عالم و آدم طبیب بود
حتی میان خانۀ خود هم غریب بود
خواهر نداشت تا برسد پیش پیکرش
مادر نبود تا که کند گریه در برش
از دردِ زهر، کُل تنش تیر میکشید
خونابه از لبش به کف حجره میچکید
در وقت احتضارِ کسی، کف نمیزنند
هنگام دست و پا زدنش، دف نمیزنند
اما امان ز ظلم و جفای کنیزها
گم شد صداش بین صدایِ کنیزها
در لحظههای آخر خود بی شکیب بود
او غصهدارِ روضۀ شیب الخضیب بود
با اینکه تشنه بود، ولی نیزهای نخورد
در بام خانه پیرُهنش را کسی نبرد
شکر خدا که دختر او را کسی نزد
با کعب نیزه، خواهر او را کسی نزد
خیلی حسین در ته گودال خسته بود
قاتل به روی سینۀ آقا نشسته بود
شمر از صدای نالۀ زهرا حیا نکرد
در قتلگاه گیسوی او را رها نکرد
⇦شاعر:علی سپهری
حسین....
____________
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
عزیزان مطالب کانال را بالینک بذارین رو گروه ها وکانالها
تا مادحین بیان استفاده کنند
کلی وقت میذاریم تا مطلب جمع می کنیم
توجه👆👆👆
#حدیثی_تکان_دهنده_در_مورد_بی_حجابی
👇👇👇
امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید
« روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬
دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .
گفتم:
پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم.
(و اکنون گریه ام برای ایشان است.)
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که...
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.
و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد …
و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.
و زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.
و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.
و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت .
و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی سخن چین و دروغگو بود.
و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند:
وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد.
📚 داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹
زبده القصص ٬ ص۲۰۲
#توبه
شروع دعای کمیل
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
عیسی دین محمدی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
مناجات با خدا شب جمعه
شب جمعه که شب رحـــــــــــمت و غفران خداست
دوری از مســـــجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضـــــــــــــــــــــر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ســـــــــــــاز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مســــــــــــــــــــــــــــــئلت از یزدان کن
رحمت واســــــــــــــــــــــعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضـــــــــــــــــــــی به خرابات خرام
که به رنــــدی بود این راه و روش ، کیش و مرام
مناجات باخدا شب جمعه
راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار
من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار
بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو
تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه ولی منم که غفلت کردم منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم..
تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو
ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار
باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست
مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار
کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟
بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار
هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی
بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار
حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است
از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید
گر چه دارم جرم در پرونده خود بی شمار
گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم
می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار
پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت
گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار
چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت
گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار
التماس دعا
#ترکیب_بند ۱۲۷
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
#دعای_کمیل
من مناجات و نوای سحری می خواهم
از گنه خسته و حال دگری می خواهم
دست من خالی اگر چه ، تو کریمی اما
از تو لطف و کرم بیشتری می خواهم
تا که در حلقه ی عشاق ، تو راهم بدهی
ناله های شب و اشک سحری می خواهم
تا که خاموش کنم آتش سوزان ز گناه
آه سردِ دل و چشمانِ تری می خواهم
تا که این کوه گناهم همه سوزد یک آن
جلوه ی دلبر صاحب نظری می خواهم
به گدایان حرم اذن دخولی بدهید
بهر اعمالِ بَدَم برگ قبولی بدهید
قصه ی جرم من و بخشش تو طولانی است
قصه ی توبه ی صد باره و بد پیمانی است
هر چه تو ساخته ای ، شد ز گناهم ویران
از تو آبادی و از من همگی ویرانی است
گفته ای منتظر آمدنت می مانم
انتظار تو به برگشتن من طولانی است
عاشق و منتظر بنده ی خود هستی تو
ای خدا عشق تو بر بنده عجب نورانی است
با تو بودن همه خوشبختی و عشق است و کمال
بی تو بودن همه سرگشتگی و حیرانی است
حال، من آمده ام توبه ی جانانه کنم
رویِ دل سوی تو ای یارِ کریمانه کنم
دستِ خالی ز پیِ لطف خدا آمده ام
به امید کرم و جود و عطا آمده ام
همه سرمایه ی من فقر و نداری من است
من فقیرم به همین دستِ دعا آمده ام
صحنه ی رزم و جهاد است ، جهادِ با نفس
به سِلاحی که بود اشک و بُکا آمده ام
منم آن بنده ی آلوده و شرمنده ی تو
که پشیمان شده از جرم و خطا آمده ام
گرچه نالایق و غرق گناهم اما
به امید حرم کرببلا آمده ام
اولین باب بهشتِ عرفایی تو حسین
بهترین راه رسیدن به خدایی تو حسین
محمدمبشری
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
#دعای_کمیل
#شهیدان
بند ۱
قطره به قطره بارون ، از رحمت تو جاری
شد بر دلم رَوونه ، در اوج بی قراری
مثل همیشه هستم ، محتاج دست یاری
خزون شده عمرم و شد وقت غروبم
کسی رو جز تو ندارم خدای خوبم
در خونَه ت رو شبونه دارم می کوبم، دارم می کوبم
جز این خونه جایی ندارم
که رو دیوارش سر بذارم
ای همه ی دار و ندارم
ای کس و کارم۲
خدای من، خدای من، خدای من، ای مهربونم (۳)
بند ۲
چیزی ندارم ای دوست ، قلب سیاه آوردم
دلی که بی تو مونده، چه بی پناه آوردم
چشمای خیس اشک و ، یه ذره آه آوردم
جز توکسى رو ندارم دلم گواهه
خودم می دونم که دلم خیلی سیاهه
تموم سرمایه ی عمر من گناهه، حسرت و آهه
اما یه مهربون خدامه
دست محبتش باهامه
اسمش برام ذکر مدامه
حیدر آقامه ۲
علی علی ، علی علی ، علی علی ، دردت به جونم ۳
بند۳
هر کس که نور عین است ، محبوب عالمین است
هر دل که با علی است ، هر دل که با حسین است
یاد همه شهیدان ، با پیری از خمین است
یاد شهیدان شلمچه یا که مجنون
هور الهویزه یا دو کوهه غرق در خون
یاد شهید علقمه دل گشته محزون ، غم ها شد افزون
گرچه اباالفضل را اسیریم
باید اگر چه سر به زیریم
ذکر رقیه هم بگیریم
شاید بمیریم۲
مولاتنا ، مولاتنا ، مولاتنا ، رقیه جان ۳
محمد مبشری
شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه )
برای مداحان یا امامان جماعت در شروع و مقدمه خوانی دعای روح بخش کمیل شعر زیر را سرودم :
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم :
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
همینطور مطلب ریر
شب جمعه که شب رحـــــــــــمت و غفران خداست
دوری از مســـــجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضــــــــــر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ســـــــــــــاز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مســـــــــــــــــــئلت از یزدان کن
رحمت واســــــــــــــــــــــعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضــــــــــــــی به خرابات خرام
که به رنــــدی بود این راه و روش ، کیش و مرام
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع،فاطمیه،و شهید سلیمانی
ایتا
لینک👇
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
غیر از تو نیست آرزوی منتهی ما
ای رد پات روی گل ابتدای ما
شکر خدا که مانده پس از قرنها هنوز
عطر نفس کشیدن تو در هوای ما
شبهای جمعه یاد شما زنده می شود
وقت دعا،دعای سریع الرضای ما
شبهای جمعه شکر خدا دیده می شود
مهرت به پای تذکره کربلای ما
شبهای جمعه ناله زهرای مرضیه است
آتش زند به دامنه رو ضه های ما
مناجات قبل ازشروع دعای کمیل
دلها براي سوز دعا تنگ ميشود
ياد "مجير" در دل ما تنگ ميشود
در ازدحام اهل مناجات و بندگي
وقت "کميل" جاي گدا تنگ ميشود
اين روزها به ياد خدا خو گرفته ام
کم کم دلم براي خدا تنگ ميشود
بر روح قد کشيده و اهل سخا شده
پيراهن خساست ما تنگ ميشود
بايد به داد مرغ زمين گير دل رسيد
دارد حصارهاي بلا تنگ ميشود
آمارهاي معصيتم خجلت آور است
حتما که قبر بر تن ما تنگ ميشود
راهي که ميرويم به سمت جهنم است
يعني که کفش توبه ،به پا تنگ ميشود
با سوءظن ما به عطاي زياد تو
درهاي رحمت تو خدا! تنگ ميشود
بسته نمي شود در رحمت ولي دگر
بابِ عروج تا شهدا تنگ ميشود
با گريه بر حسين صفا مي کنيم ما
وقتي که روزگار به ما تنگ ميشود
از خاک تربت است گِل ما، عجيب نيست
دلها براي کرب و بلا تنگ ميشود
آنقدر ازدحام زياد است روي تل
ديگر براي فاطمه جا تنگ ميشود
تکيه زده به نيزه و از حال رفته است
چشمان تار خون خدا تنگ ميشود
محمد کاظمي نيا
میخونم شبای جمعه دعای کمیل خدایا
تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا
میدونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم
ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
ذکر یارب یارب من میکنه حل مشکل من
ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من
ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من
ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم
کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم
یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی
باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه
اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه
ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی
نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
🔺🔺شاعر: حکمت اله ترکی🔺🔺
▪️شعرمناجاتی دعای کمیل
▪️▪️❇️❇️❇️❇️❇️❇️▪️▪️
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🔷🔷🔷🔷
گریز به دعای کمیل
🔹الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک🔹
#مناجات
#یاکریم_یارب
از بس گناه بر دل خود بار می کنم
خود را میان نفس گرفتار می کنم
پل های بازگشت خودم را شکسته ام
دارم علیه خویش فقط کار می کنم
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟!
تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی
من جاهلانه این همه اصرار می کنم
من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت"
باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می کنم
تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه ی افطار می کنم
یاد مدافعان حرم آه می کشم
گریه به یاد زینب و بازار می کنم
اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت
سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم
دست خودم که نیست، فقط داد می زنم
وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم
#لایوم_کیومک_یاابا_عبدالله
#الهے_بحق_الحسین_العفو
🎤محــــفل روضــــه📽
شب جمعه
🌷🌹🌷
گریزهای مداحی مناجاتی ـ دعای کمیل
یا رب ارحم ضعف بدنی و رقه جلدی و دقه عظمی….”ای پروردگار من !بر تن ضعیف وپوست نازک من واستخوان بی طاقتم رحم کن….سلیمان بن خالد میگوید: اما صادق (ع) شبی در مهمانی یی شرکت کرد .سفره را پهن کردند. در میان ان مقداری نان بود.ظرف غذایی نزد امام گذاشتند.وقتی امام دست خود را بر روی غذا گذاشت؛چون داغ بود، فوراً دستش را بلند کرد و فرمود:”استجیر بالله من النار….”پناه میبرم به خدا از اتش دوزخ . ما طاقت این داغی غذا را نداریم؛پس چگونه طاقت اتش را داشته باشیم؟ما صبر بر این داغی نداریم؛پس چگونه بر اتش دوزخ صبر کنیم.این جمله ها را چندین بار تکرار کرد تا غذا خنک شد.انگاه از ان غذا خورد.یا الله !در جایی که امام معصوم این چنین از اتش جهنم خائف است،ما چه بگوییم وچه کنیم؟!وای برما!وای برما ! “با رب ارحم ضعف بدنی….”
من ضعیفم من ذلیلم مستکینم مستجیرم
روسیاهم بی پناهم یا غیاث المثتغیثین
یوسف روحم گرفتار است در چاه معاصی
خود برون اور ز چاهم یا غیاث المثتغیثین
از خجالت چون برارم سر به سوی اسمانت
شرم ریزد از نگاهم یا غیاث المثتغیثین
منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید
شب جمعه
🌷🌹🌷
گریزهای مداحی مناجاتی ـ دعای کمیل،مناجات با امام زمان(عج)
(اللهم اغفر ذنوب التی تغیرالنعم….)گاهی نعمت و رحمتی برایمان مقرر میشود؛ولی ما با گناهانمان ان را تغییر میدهیم یا موجب به تاخیر افتادنش میشویم. خدایا ! ان گناهانی راکه موجب تغییر نعمتهایمان میشوند بیامرز!خدایا! ان گناهانی راکه موجب تاخیر ظهور میشوند ،بر ما ببخش!فرمود :(انچه که موجب جدایی ما ودوستانمان گردیده وانان را از دیدار ما محروم کرده است ،گناهان وخطاهای انان نسبت به احکام اللهی است). اقا جان امشب هم شرمنده و پشیمان امدم.امشب هم دلم از گناهانم گرفته است و امده ام با شما حرف بزنم و درد دل کنم. صورتت را برمگردان امدم جبران کنم.نگو از صدایت بیزارم ونمی خواهم صدایت را بشنوم که با صدها امید امده ام ومیدانم ناامید کردن امیدوار از شیوه ی کریمان نیست.امشب هم لطفی کن و به درد دلهایم گوش کن.مولای من !من دیگر از این چشم هایم خسته شدم . من نمیخواهم ان دیده را که به هر چه هست میافتد وبرهر دیدنی می ماند.همه را میبیند همه را می یابد،جز یک نادیدنی دیدنی.یک دیدنی نادیدنی.چنین چشمی کور باشد بهتر است.به من چشم مهدی بین عطاکن.مولای من ! من این گوشها را نمی خواهم .گوشهایی که به نواها وصداهای حرام عادت کرده است،به درد من نمی خورد .گوشهایی که همه ی صداها ،غیبتها،تهمتها را میشنود،جز صدای دل نشین مهدی فاطمه (عج)به کار من نمی اید.مولای من!دستهایم را هم نمی خواهم.دستی که به دامن قبای مهدی زهرا (عج)نرسد،قطع باشد ،بهتر است. اقای من این پای را چه کنم؟پایی را که نتوان در رکاب تو گذاشت و بدانچه تو می خواهی گماشت چه باید کرد ؟پایی که برای مجالس لهو و لعب چهار نعل میتازد و برای خدمت به مهدی فاطمه (عج)لنگ است به درد نمی خورد.این پا زمین گیر باشد بهتر است. مولای من ان سر را که جولان گاه غیر توست نباشد بهتر است.سر را چه باید کرد اگر به پای تو نتوان انداخت؟ سری که دران فکر همه کس و همه چیز هست،جز فکر مهدی فاطمه ومساله ی ظهور او ، به کار نمی اید.سر را نمی خواهم اگر پیشکش راه تو نباشد.اقاجان !اصلا من اعضا و جوارحی که مهدوی نباشد نمی خواهم.اعضا و جوارح مهدوی عنایت کن؛(قو علی خدمتک جوارحی واشدد علی العزیمه جوانحی)
ای دوست مدد، خادم دربار تو باشم
با دست تهی در صف انصار تو باشم
یک برکت جانانه به جان و نفسم ده
تا با نفسم مجری افکار تو باشم
اخر چه شده روزی من این همه کم شد
محروم ز یک لحظه ی دیدار تو باشم
ترسم بود اینبار به منزل نرسانم
در وقت سفر در صف اغیار تو باشم
از امدن و رفتن خود حاجتم این است
حتی به میان کفنم یار تو باشم
شاید که دگر میکده را درک نکردم
ساقی بده جامی که گرفتار تو باشم
منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
مناجات دعای کمیل
🌷🌷🌷
من بنده ? روسياهم اين کوه جرم و گناهم
اين ناله و اشک و آهم با تو سخن دارم امشب
يارب يارب يارب
با آن همه لطف و رحمت از تو نکردم اطاعت
دارم به رخ اشک خجلت ذکر توام بوده بر لب
يارب يارب يارب
اي خالق مهربانم مسکينم و ناتوانم
بنگر که افتاده جانم پيوسته در تاب و در تب
يارب يارب يارب
از تو عطا و کرامت از من سرشک ندامت
از بيم قبر و قيامت پيوسته هستم معذب
يارب يارب يارب
عزت ز تو ذلت از من لطفي کن اي حي ذوالمن
اين عبد آلوده دامن گردد به کويت مقرب
يارب يارب يارب
اي رب مولي الموالي بنگر که دارم چه حالي
تو خالق ذوالجلالي من بنده تيره کوکب
يارب يارب يارب
جرمم بود بيشماره دادم ز کف راه چاره
بر حال من کن نظاره به حق زهرا و زينب
يارب يارب يارب
سازگار
🌷🌷🌷
موضوعات مرتبط: دعای کمیل
شماره ۱۰
شعر دعای کمیل
🌷🌷🌷
گنه کارم گنه کارم گنه کار گرفتارم گرفتارم گرفتار
شده روزم سيه تر از شب تار امان از بعد راه و با سنگين
اغثني يا غياث المستغيثين
يا غياث المستغيثين يا غياث المستغيثين
روا باشد گريبان را زنم چاک بر آرم ناله و بر سر کنم خاک
شود تا نامه ي آلوده ام پاک بريزم از خجالت اشک خونين
اغثني يا غياث المستغيثين
يا غياث المستغيثين يا غياث المستغيثين
نه با کوه گناهم استقامت نه پيش آتش نارم شهامت
امان از وحشت قبر و قيامت هم از آن ديده ام گريد هم از اين
اغثني يا غياث المستغيثين
يا غياث المستغيثين يا غياث المستغيثين
امان از آتش و ضعف تن من امان از سختي جان کندن من
نگر بر اشک دامن دامن من سرشک ديده و حال دلم بين
اغثني يا غياث المستغیثين
يا غياث المستغيثين يا غياث المستغيثين
به آيه آيه قرآن مبينت به حلم رحمه للعالمينت
به اخلاص اميرالمومنينت به حق سوره ي طا ها و ياسين
اغثني يا غياث المستغيثين
يا غياث المستغيثين يا غياث المستغيثين
سازگار
🌷🌷
شماره۹
مناجات باخدا دعای کمیل
🌹🌹🌹
من که رو سياهم يا کريم و يا رب
غرق در گناهم يا کريم و يا رب
سيل اشک و آهم يا کريم و يا رب
گشته سد راهم يا کريم و يا رب
يا کريم و يا رب
من هر آن چه هستم بنده تو هستم
هر چه عهد بستم اي خدا شکستم
هستي ام ز دستم رفت و وَرشکستم
ده به خود پناهم يا کريم و يا رب
يا کريم و يا رب
اي خداي سبحان من ز بي نوايي
در بر تو سلطان مي کنم گدايي
بر من پريسان کن شها عطايي
چون که بي پناهم يا کريم و يا رب
يا کريم و يا رب
جز تو کس نداند راز اين دل من
عفو تو نمايد حل مشکل من
من ز ناتواني گشته ام زمين گير
فصل نوجواني رفت و من شدم پير
قامتم کماني شد ز جرم و تقصير
در طريق راهم يا کريم و يا رب
يا کريم و يا رب
ز آب ديده شب ها وصف تو ستودم
سر کشيده در هم جمله تار و پودم
آن چه راز دل بود با تو گفته بودم
آرام نگاهم يا کريم و يا رب
يا کريم و يا رب
احمدآروني
🌹🌹
موضوع شعر:دعای کمیل
شماره ۸
مناجات با خدا دعای کمیل
🌷🌷🌷
محبوب مني دلدار مني دادار مني غفار مني
هم رب مني هم يار مني آگه زدل بيمار مني
يا رب ارحم ضعف بدني
قد خم شده از با گنهم شرمنده از اين بار گنهم
ازغم برهان با يک نگهم از درگه خود دورم نکني
يا رب ارحم ضعف بدني
اي با همه لطف دم به دمت امشب به علي دادم قسمت
آيا تو مرا با اين کرمت درآتش دوزخ فکني
يا رب ارحم ضعف بدني
از تو نبود بخشنده تري هرگز به سوي نارم نبري
تا ناز گنهکاري نخري اول دل او را مي شکني
يا رب ارحم ضعف بدني
سازگار
🌷🌷🌷
شعرمرتبط:دعای کمیل
شماره ۷
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع،فاطمیه، حضرت ام البنین س و شهید سلیمانی
ایتا
لینک👇
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
شعر دعای کمیل
🌷🌷
خدايا به اسم يا غفارت نظر کن به عبد گرفتارت
به ذکرت به جودت ميخوانمت که مهمان شده شب زنده دارت
به آواي عظم سلطانک
الهي و ربي من لي غيرک
خدايا تو هستي تنها يارم به خاک درت سر مي گذارم
تويي تو تمام اميد من به جز تو پناهي را ندارم
منم خاک و تو اعلي مکانک
الهي و ربي من لي غيرک
چه غم ها زدودي از دل من گشودي گره از مشکل من
بلا را گرفتي از جان و دل وِلا را سرشتي با گِل من
به والايي ظهر امرُک
الهي و ربي من لي غيرک
من و بي فايي با مهربان تو و همنوايي با همزبان
منو بي حيايي در معاصي تو و آشنايي با پشيمان
تويي صاحب خفيَ مکرُک
الهي و ربي من لي غيرک
منو کوه عصيان يارب العفو تويي ماه غفران يا رب العفو
منو درد نسيان از رحمتت تو و راه درمان يا رب العفو
پناه بر تو از غلب قهرُک
الهي و ربي من لي غيرک
من عبد گنهکار، تو بخشنده به عفو خطاکار تو زيبنده
خجالت کشم از لحظه اي که تو هستي به جاي من شرمنده
به هنگام و جرت قدرتک
الهي و ربي من لي غيرک
اگر تو نبخشي خطايم را صدا مي کنم من آقايم را
به قدري بگويم حسين حسين که سازي اجابت دعايم را
به اسمي که شد فيه قضائک
الهي و ربي من لي غيرک
من آن ريزه خوار کوثري ام گداي عطاي حيدريَم
به پايين پاي آقام سوگند که عمري عليِ اکبريَم
به عشق اميرم قداتيتُک
الهي و ربي من لي غيرک
منم ميهمان آشنايت تويي ميزبان بنده هايت
بيا و قديم الاحساني کن خودت روزي ام کن کربلايت
قسم بر تقدست اسمائک
الهي و ربي من لي غيرک
سحرها به وقت گفتگويم گهي مي نشيني رو به رويم
به غم هاي مادر که مي رسم دهد اشک روضا شستشويم
به ماه مدينه فأسئلک
الهي و ربي من لي غيرک
🌷🌷
محمودژوليده
شماره۶
مناجات دعای کمیل
🌷🌷🌷
اي ز ازل آشناي من ذکر تو روح دعاي من
اين تو و لطف و عطاي تو اين منوجرموخطاي من
ظلمت نفسي خداي من
ابر کرم بر سرم ببار رفته ز جان و تنم قرار
دست گناهان بيشمار سلسله بسته به پاي من
ظلمت نفسي خداي من
روي سياه مرا ببين ناله و آه مرا ببين
درد گناه مرا ببين عفو تو باشد دواي من
ظلمت نفسي خداي من
اي همه هستم عطاي تو اي همه ذکرم ثناي تو
اي ز کرم گشته جاي تو در دل دردآشناي من
ظلمت نفسي خداي من
عبد سرافکنده توام گرچه بدم بنده توام
بنده شرمنده توام گر نپذيري تو واي من
ظلمت نفسي خداي من
جرم و گناهم همه ببخش به ساقي علقمه ببخش
به عصمت فاطمه ببخش گرچه نباشد جزاي من
ظلمت نفسي خداي من
تو خالق داور مني در همه جا ياور مني
راه مني رهبر مني بر کرمت اتکاي مني
ظلمت نفسي خداي من
سازگار
🌷🌷🌷
موضوع شعر:دعای کمیل
شماره۵
مناجات دعای کمیل
🌷🌷
یـارب گرفتـارم عبـد گنهکارم
اين جرم بسيارم تنها تو را دارم
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
بنگر به آه من کوه گنـاه من
روي سياه من اي رب غفّارم
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
من دل به تو بستم خالي بود دستم
تا بودم و هستـم تنها تويي يارم
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
سرتا قدم دردم عمـري گنه کردم
اين ناله سردم اين چشم خونبارم
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
اين کوه عصيانم اين چشم گريانم
آلــودهدامــانم سنگين شده بارم
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
يا قاضيالحاجات يا قابلالتوبات
يا سامعالاصوات معبود ستارم!
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
تـو ربّ معبـودم تو کل مقصودم
من عبد مردودم تـو حـيّ دادارم
يا نور يا قدوس يا نور يا قدوس
سازگار
🌷🌷
موضوع مرتبط:دعای کمیل
شماره۴
شعر مناجات دعای کمیل
🌷🌷🌷
دلها براي سوز دعا تنگ ميشود
ياد "مجير" در دل ما تنگ ميشود
در ازدحام اهل مناجات و بندگي
وقت "کميل" جاي گدا تنگ ميشود
اين روزها به ياد خدا خو گرفته ام
کم کم دلم براي خدا تنگ ميشود
بر روح قد کشيده و اهل سخا شده
پيراهن خساست ما تنگ ميشود
بايد به داد مرغ زمين گير دل رسيد
دارد حصارهاي بلا تنگ ميشود
آمارهاي معصيتم خجلت آور است
حتما که قبر بر تن ما تنگ ميشود
راهي که ميرويم به سمت جهنم است
يعني که کفش توبه ،به پا تنگ ميشود
با سوءظن ما به عطاي زياد تو
درهاي رحمت تو خدا! تنگ ميشود
بسته نمي شود در رحمت ولي دگر
بابِ عروج تا شهدا تنگ ميشود
با گريه بر حسين صفا مي کنيم ما
وقتي که روزگار به ما تنگ ميشود
از خاک تربت است گِل ما، عجيب نيست
دلها براي کرب و بلا تنگ ميشود
آنقدر ازدحام زياد است روي تل
ديگر براي فاطمه جا تنگ ميشود
تکيه زده به نيزه و از حال رفته است
چشمان تار خون خدا تنگ ميشود
محمد کاظمي نيا
🌷🌷🌷
موضوعات مرتبط: دعای کمیل
شماره ۳
دعای کمیل شب جمعه
🌷🌷🌷
مناجات با خدا
زمزمه
با اشکایی که شد دوباره جاری
میخوام بازم بهم محل بذاری
تا که نشم شرمنده بیشتر از این
یه وقت گناهام و به روم نیاری
خیلی خوبه که تارف و ، کنار بذارم رُک بشم
وقتشه خیلی حرفارو ، بهت بگم سبک بشم
توی مناجاتم دیگه ، سوزش آهی ندارم
خودت که بهتر می دونی ، جز تو پناهی ندارم
الهی من لی غیرک
ذکر لب همه ، الهی العفو
با اشک و زمزمه ، الهی العفو
إغفر ذنوبنا ، بحقّ حیدر
بحقّ فاطمه ، الهی العفو
وقتی که دل می شه پُر از ، حال و هوای خوب تو
سجاده مو پهن می کنم ، مثل همیشه رو به تو
واسه گناهای خودم ، ببین عزادارم هنوز
دل کَندم از همه ولی ، به تو امید دارم هنوز
الهی من لی غیرک
دلی که رفته زیر دین ، می بخشی
شده اسیر شور و شین می بخشی
یقین دارم که یا قدیم الاحسان
منو به حرمت حسین می بخشی
بنده ی روسیاهتم ، ولی به زیر دینتم
درسته من بدم ولی ، گریه کن حسینتم
به عشق کربلا فقط ، می خوام که سینه چاک بشم
خدا کنه تو این شبا ، با اشک روضه پاک بشم
الهی من لی غیرک
🌷🌷🌷
شماره۲
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع،فاطمیه، حضرت ام البنین س و شهید سلیمانی
ایتا
لینک👇
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
یارب یارب یارب
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
🌷🌷
موضوعات مرتبط: دعای کمیل
شماره۱
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع،فاطمیه، حضرت ام البنین س و شهید سلیمانی
ایتا
لینک👇
@nohevarozechahardahmasomsoghandi