eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ دو دمه‌های 🌾🌾 شهادت موسی بن جعفر 🔸️بند اول قتلگاهم کنج زندان بلا شد ای رضا بهر دیدارم بیا(۲) 🔸️بنددوم دست و پایم بسته شد در کند و زنجیر از جفا بهر دیدارم بیا(۲) 🔸️بند سوم با لب تشنه کنم یاد شهید کربلا بهر دیدارم بیا(۲) 🔸️بندچهارم سینه‌ام سوزد به یاد لاله های نینوا بهر دیدارم بیا قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
🔸️بند اول باد صبا بوی من دربر یارم رسان نامه عشق مرا با نفس خود بخوان من که غریبم غریب کنج قفس جان دهم توسن عشق مرا در ره یارم بران دربندم کنج زندان خدا ای رضا،جان بابا بیا 🔸️بند دوم مرغ اسیرم که با ناله خود سر کنم من به مناجات خود گوش فلک کر کند صورت من نیلی از ضربت سیلی شده با نفسم روز و شب دیده‌ی خود تر کنم در بندم کنج زندان خدا ای رضا جان بابا بیا 🔸️بند سوم دختر مظلومه‌ام با غم هجران‌بساز ناله مزن از غمم بی‌سر و سامان بساز طاقت دل میرود ناله مزن زار زار هر نفسی زین فراق با دل سوزان بساز در بندم کنج زندان خدا ای رضا جان بابا بیا کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
تنت را با غل و زنجیر بسته روی یک تخته به لب هذا امام الرافضه میگفت زندانبان به دور از دیده ی دختر تنت تشییع شد آخر امان از آن تنِ بی سر رها زیرِ سم اسبان تن سالار زینب را سه روزی در دل صحرا رها کردند روی ریگِ داغِ کربلا ، عریان کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
دلها را ببریم کاظمین ، کنار حرم با صفای مولا مون موسی بن جعفر ، خوشا به حال آنهایی که الان پروانه وار کنار حرم آقا موسی بن جعفرند از آن روزی که امام هفتم را دستگیر و زندانی کردند هر شب بستر امام رضا را در دهلیز خانه پهن می کردند ، این زن بچه ای که سالها بابا ندیدند جمال امام رضا را بجای بابا تماشا می کردند . اما مثل امشب (25 ماه رجب ) بستر امام رضا در دهلیز خانه پهن کردند هر چه منتظربودند دیدند امام رضا نیامد ، شب نیمه شد حضرت رضا نیامد ، یک وقت خواهرش معصومه دید امام رضا وارد شد اما شال عزا بر گردن انداخته فوراً آمد مقابل برادر ، برادر کجا بودی ؟ دیر آمدی ؟ دیدند آقا مثل ابر بهار گریه می کند آقا مگر چه شده ؟ فرمود: خواهرم برو لباس عزا بتن کن دارم از گوشه زندان بغداد می آیم ، بابای غریب مان غریبانه گوشه زندان جان داد . درب زندان را برویش غیرغم کس وا نکرد                     جز اجل در گوشه زندان کسی شادش نکرد اما کربلا ، امام سجاد نتوانست بیاید گودی قتلگاه ، یک وقت نگاه کند ببیند سر بریده بابا بالای نیزه است . کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
چاه زندان قتلگاه یوسف زهرا شده                           چشم یعقوب زمان در ماتمش دریا شده اختران اشک جاری ز آسمان دیده گر                        چون نهان ماه رخش در هالۀ غم ها شده بس که جانسوز است داغ آن امام عاشقان                در عزایش غرق ماتم خانۀ دلها شده ای طرفداران قرآن و شریعت بنگرید                           موسی جعفر شهید مکتب تقوا شده او نه تنها تازیانه خورده از دست ستم                   صورتش نیلی ز سیلی  چون رخ زهرا شده نالۀ جانسوز معصومه ز دل بر خاسته                                   در مدینه دختری بی بابا شده ابوالعتاهیه مدتها در مجلس هارون الرشید حاضر نمی شد ، اما روزی باشاره هارون ، جعفر برمکی او را به مجلس هارون آورد از ابوالعتاهیه خواستند اشعاری بخواند ، اشعاری خواند اول هارون را به نشاط آورد ، بعد ابوالعتاهیه اشعار دیگری خواند هارون را بشدت متأ ثرساخت . گفتند : ابو العتاهیه چی می خواهی ؟ گفت : هارون نه مال می خواهم ، نه مقام می خواهم ، من آزادی امام موسی بن جعفر را می خواهم که سالها گوشۀ زندان است هارون اجازه بده آقا را آزاد کنند ، بچه هایش در مدینه منتظرند ، برگۀ آزادی موسی بن جعفر را گرفت خیلی خوشحال است . الحمد الله دل پیغمبر و زهرا را شاد کردم . فردای آن روز ابوالعتاهیه به طرف زندان می رفت دید جنازه ای را چهار نفر می آوردند ، پرسید این جنازه ی کیست ؟ گفتند : جنازۀ موسی بن جعفر امام هفتم شیعیان است . نمی دانم شنیدستی بدوران                                    که شاهی جان دهد در کنج زندان فلک بودی دگر در ترکشت تیر ؟                                         کی دیده شه بمیرد زیرزنجیر نظاما آفرین بر اهل بغداد                                                     تن شه را بروی جسر بنهاد ولی جدش برهنه در بیابان                                                  غلظ گفت بزیر سمِّ اسبان1 کاری کردند که خواهرش زینب وقتی آمد گودی قتلگاه از روی تعجب صدا زد : آیا تو حسین منی ؟ کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
مظهر حی داور گل باغ پیمبر کشته زهر کینه شده موسی بن جعفر رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * ای گل باغ طاها کعبه جان ودلها شدی راحت ز غمها می روی سوی زهرا رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * از غم داغ کاظم جز غم و درد ندیدی ز اینهمه ظلم و آزار دل ز هستی بریدی رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * جان فدای تو مولا آنهمه غصه هایت خواستی لحظه لحظه مرگ خود از خدایت رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * طعنه دشمن دون سوزانده دل تو اثر تازیانه زد شرر حاصل تو رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * ای که هستی گلی از بوستان نبوت داده زهرا بر تو مولا سِندی بی مروت رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * زهر سِندی نامرد برده تاب و توانت ز آتش زهر کینه سوخته استخوانت رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * داد و بیداد شد آزاد پدر از کنج زندان از غم داغ بابا تسلیت یا رضا جان رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * ز آنهمه ظلم و بیداد بزن ای شیعه فریاد جسم پاک تو مانده بروی جسر بغداد رفته از دنیا هفتم مولا آجرک الله امام رضا * شاعر حاج رضا یعقوبیان کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
4_5929503064263230331.mp3
716.2K
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
قربونِ گنبدی که خیلی غریب و با صفاست ضریحش همسایه‌ی کرب و بلای عاشقاست تو امامِ کاظم و باب الحوائجِ منی پای روضه‌هات داری به قلبم آتیش می‌زنی * * * اشک چشمِ من روونه از بهونت آقا جون یه گدا اومده امشب درِ خونت آقا جون اگه تو ردّم کنی بی سر و سامون می‌مونم تک و تنها میونِ دنیا هراسون می‌مونم * * * غریبِ غریب نواز از تو اشارتی می‌‌خوام زخم من دوا می‌خواد روای حاجتی می‌خوام عمری پر بسته بودم طائرِ قبرت نشدم زندگیم تموم شد و زائرِ قبرت نشدم .امام رضا سرت سلامت ... با همین حال مون ..اشک مون ... عرض ارادتی کنیم محضر شما و بگیم .... دوست دارم نگات کنم توهم منو نگاه کنی من تو رو صدات کنم تو هم منو صدا کنی قربون صفات برم از راه دوری اومدم ۲ جای دوری نمیره اگه به من نگاه کنی دلمو گره زدم به پنجره ت دارم میرم دوست دارم تا من میام این گره ها رو وا کنی حسرت زیارت جد تو مونده بر دلم چی میشه آقا منو راهی کربلا کنی .کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
علی ابن ابی حمزه گوید : یکی از ارادتمندان امام کاظم (علیه السلام) خدمت امام رسیده عرض کرد : فدایت شوم ، مشتقام امروز نهار در خدمت شما باشم .امام از جای حرکت نموده با او رفت وارد خانه شد و روی تختی نشست. زیر تخت یک جفت کبوتر بودند . کبوتر نر به ماده اظهارعلاقه کرد در این موقع صاحب خانه رفت غذا بیاورد وقتی برگشت دید امام (علیه السلام) لبخند می زند ، عرض کرد : { آقا } همیشه خندان و خوشرو باشید چه چیزی باعث خنده شما شده ؟ فرمود : این کبوتر به ماده ی خود اظهار علاقه می کرد ، به او میگفت (همسرم ) ، ای آرام بخش من ! ای عروس من ! به خدا روی زمین کسی را از تو بیشتر دوست ندارم مگر همین شخصی که روی تخت نشسته است . عرض کردم : فدایت شوم ، مگر شما زبان پرنده ها را می دانید ؟ فرمود : آری ، (( عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتينا مِنْ كُلِّ شَيْ‏ء ؛ زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده ، و از هرچیز به ما عطا گردیده است. سوره نمل آیه 16  )) . الخرائج و الجرائج جلد 2 صفحه 833 ، البحار جلد 48 صفحه 56 حدیث 65 ، ترجمه بصائر الدرجات فی علوم آل محمد صفحه 782 (انتشارات آستان مقدس حضرت معصومه (سلام الله علیها) ) کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
عبدالله بن مغیره گوید : موسی بن جعفر (علیه السلام) در مِنا به زنی گذشت که می گریست ، و فرزندانش هم گِردش می گریستند ، زیرا گاو آنها مُرده بود. حضرت نزدیک آن زن رفت و فرمود : چرا گریه می کنی ای کنیز خدا ؟ زن گفت : ای بنده ی خدا ! من فرزندانی یتیم دارم و گاوی داشتیم که زندگی من و کودکانم از آن میگذشت ، اکنون آن گاو مرده و من و فرزندانم از همه چیز دست کوتاه و بیچاره مانده ایم ، امام فرمود : کنیز خدا ! میخواهی آن را برای تو زنده کنم ؟ به او الهام شد که بگوید : آری ای بنده خدا ! حضرت به کناری رفت و دو رکعت نماز گذارد و اندکی دست بلند کرد و لبهایش را تکان داد ، سپس برخاست و گاو را صدایی زد و نفهمیدم با سر عصا یا پنجه پایش بود که به آن گاو زد ، گاو برخاست و راست بایستاد . چون زن نگاهش به گاو افتاد : فریادی کشید و گفت : به پروردگار کعبه این مرد عیسی بن مریم (علیهما السلام) است ، حضرت میان مردم رفت و از آنجا بگذشت صلی الله علیه و علی آبائه الطاهرین. الکافی جلد 1صفحه 484 ، المناقب جلد 3 صفحه 424 ، الدعوات صفحه 69 حدیث 167 ، الثاقب المناقب صفحه 431 حدیث 363 ، مدینة المعاجز جلد 6 صفحه 288 حدیث 2017 ، البحار جلد 48 صفحه 55 حدیث 62 ،ترجمه بصائر الدرجات فی علوم آل محمد صفحه 632 (انتشارات آستان مقدس حضرت معصومه (سلام الله علیها) ) کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi