10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حاج علی ملائکه صفای قلب زارم
#شعر# نور باشد سائلی در ظل دیوار شما
#استاد غلامرضا سازگار
🌿✨🌿✨🌿✨🌿
نور باشد سائلی در ظل دیوار شما
کور بینا می شود با یاد دیدار شما
با کلاف جان به بازار محبت بسته صف
گشته صدها یوسف مصری خریدار شما
می فروشد ناز دوزخ بر گلستان بهشت
گر نسیمی آیدش از طرف گلزار شما
از چه بنشستید با ما فرشیان تیره روز
ای چراغ عرشیان خورشید رخسار شما
چند روزی داشت هر کس نوبت جولان، ولی
تا خدائی خدا، گرم است بازار شما
سر خط آزادی خلق است در دست کسی
کز دو عالم پا کشید و شد گرفتار شما
نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده اید
بوده از آغاز بنده پروری کار شما
آسمان بر کف گرفته کاسه از خورشید و ماه
گشته سرگردان گدای پشت دیوار شما
بر شما آل محمّد (ص) تا صف محشر درود
از همه خلق جهان و زحی دادار شما
این کرامت بس که شسته دست از دار جهان
گشته «میثم» خاک پای میثم دار شما
*
امام رضا …
ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم
تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم
منم خاک درت، غلام و نوکرت
مران از در مرا، به زهرا مادرت
رضا جانم رضا … رضا جانم رضا
رضا جانم رضا … رضا جانم رضا
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یکی که میخواست زودتر به 🍃امام رضاعلیه السلام سلام بده...
امام رضا علیه السلام فرمودند:
منتظرین گداخته می شوند، همان گونه که طلا در کوره گداخته می شود و مانند طلای ناب از ناخالصی پاک می شوند.
📚 الارشاد ص۳۳۹
تا قیامت بر تن دل میکنم رخت سیاه
تا بداند عشق تا آخر به جانم عاشقم
اگر امضا کند روزی برات کربلایم را
"به خال هندویش بخشم" همه هر دو سرایم را
اگر روزی کند روزی، نگاهی سمت من آقا
فدایش میکنم با جان، اَبُ و اِبن دیدههایم را
#کبری_رحمتی
#حضرت_محسن علیه السلام
#هجوم_به_بیت_وحی
گرچه به ظاهر از امامت یک پسر کشتند
یک سوم سادات را در پشت در کشتند
هم که پدر را پیش چشمان پسر بردند
هم که پسر را پیش چشمان پدر کشتند
هم عاطفی هم منطقی باکشتن یک طفل
کشتند اگر که شیعه را ازهر نظر کشتند
گفتند آخر پایشان وا شد به بیت وحی
عمری فحول شیعه را با این خبر کشتند
بی فهم ها، بی رحم ها درخانه محسن را...
یعنی که در گلدان گلی را با تَبَر کشتند
یعنی سرِ شب که نه شمعی بود و نه گل...نه؛
نامردها پروانه را وقت سحر کشتند
در پشت در امروز اگر، یعنی علی را هم
از روبرو...نه، عاقبت از پشت سر کشتند
مهدی رحیمی
#حضرت_محسن علیه السلام
#هجوم_به_بیت_وحی
من محسنم کوچکترین فرزند زهرا
چشمان من هرگز ندیده اهل دنیا
در عالم خود بوده ام مانوس مادر
او قصه ها میگفت از بابایم حیدر
میگفت بابای تو بر عالم نگین است
ای جان ما در او امیر المومنین است
تا انکه روزی ناگهان بی تاب گشتم
از شدت گرما تو گویی آ ب گشتم
ناگه فشار در مرا پیچید در هم
از شدت ضربه شکستم آ ه کم کم
من میشنیدم نعره های دومی را
بهتر ندیدم اشکهای چشم بابا
من میشنیدم گریه های خواهرم را
میگفت بابا کشت دشمن مادرم را
سیدرضا صالحی