شب وروز عرفه
مدح امام زمان (ع) وامام حسین (ع)
ای منا آن کعبه ی دلها کجاست
خیمه گاه مهدی زهرا کجاست
دوست دارم رو درآن صحرا کنم
گفتگو با یوسف زهرا کنم
ای منا حاجیان جمعند دور هم همه
پس کجا رفته حسین فاطمه
حاجیان جمعند اندر منا
گو چرا رفته حسین در کربلا
او به جای موی سر سر می دهد
قاسم وعباس واکبر می دهد
امام سجاد (ع)می فرماید:
دیدم بابام حسین ع مثل باران اشک میریخت
هی میگفت:خدای من چنان خودت ودر من
قرار بده،تا وقتی می خواستم،گناه کنم،از تو خجالت بکشم .
مدح امام زمان (ع)
ماه زمزم،قبله ی کعبه کجا دورت بگردم
درحرم یامروه یا کوه صفا دورت بگردم
سربه قربان گه برم تاجان کنم قربان تو
روی درمشعرکنم یادر منا دورت بگردم
در کنار حجر زیر ناودان گریم زهجرت
یاکه آیم درمقام وبادعادورت بگردم
از حجر گیرم سراغت یا که از رکن یمانی
یا کنار زادگاه مرتضی دورت بگردم
لب بشویم از گلاب وسوره ی اقراء بخوانم
درجوار مکه یاغارحرا دورت بگردم
روی آرم در مدینه برسر قبر پیمبر
یا که برگرد مزارمجتبی دورت بگردم
لبیک که دل درعرفات است ومنا
لبیک که از خویش نمودم جدایت
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل والرحمه وگه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل را سپارش
پیداست دوصدباغ گلش از سر خارش
دارند همه رنگ خدایی زغبارش
هر کس به زبانی شده هم صحبت یارش
قومی به منا جات وگروهی به دعایند
از خویش سفر کرده درآغوش خدایند
دیشب چه شبی ومبارک سحری بود
ما غافل ودر وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب حال وجگری بود
هر سوخته دل تا به سحر تا وتبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید 2
آیا اثر از گمشده ی شیعه ندیدید
آن گمشده شب تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فا طمه درجمع شما بود
امروزبه هر خیمه بگردید وبپویید(ببویید)
گردگنه از آینه ی دیده بشویید
درداخل هر خیمه بگردید و بجو یید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به من وچهره ی دلدار ببینید
از یار بخواهیدو رخ یار ببینید 2
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند ودرآغوش خدایند
لب بسته سرا پا همه مشغول دعایند
در ذکر خدا با نفس روح فزایند
کردند پر از زمزمه وناله منا را
یک قافله بگرفته ره کرببلا را 2
#زمزمه #عید_قربان
مناسب برای خواندن در مساجد و اجتماعات نماز عید قربان
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک...
جشن بندگی و یقین بادا مبارک
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک...
لَبّیکَ اللهمّ لَبّیکْ،ای ربّ یکتا
آمدم قربانی کنم نَفسانیَت را
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک...
من همان عبدِ عاصیِ نامه سیاهم
ای پناهِ بی پناهان بده پناهم
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک...
از مَشعرِ علایقِ تُهی و فانی
آمده ام سوی مِنا بهرِ قربانی
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک...
ما را کمک کن ای خدا به حقّ زهرا
دائم باشیم در اِحرامِ وَرَع و تقویٰ
عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک...
به حقّ او که در رَهَت جان را فدا کرد
در راهِ دین حجّ خود را نیمه رها کرد
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم...
آن آقایی که دلها را تا به خدا بُرد
قربانی هایش را سوی کرببلا برد
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم...
#امیر_عباسی
سرزمین عرفات است نزول برکات
آسمان عرفات است نزول حسنات
بوی مهدی پسر فاطمه آید به مشام
به جمال پسر فاطمه مهدی صلوات
سیدقاسم موسوی قهار
*
شادی امروز است مهمان شما
حق همیشه حافظ جان شما
برشما تبریک عید عارفان
جان مایی جان به قربان شما
سیدقاسم موسوی قهار
*
ای اهل ایمان شدعید قربان گوئید یکسر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر
شد عید قربان با نور ایمان دلها منور الله اکبر
الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر
شد عید قربان گوئید یاران با هم مکرر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر
جمعند یاران با قلب شادان با لعل خندان با نور ایمان
محفل منور با نور قرآن با عطر یاران گشته منور
الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر
این عید عید دیدار یار است یا عید وصل روی نگار است
این عید برما یک افتخار است گوئیم یکسر با هم مکرر
الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر
یاد امام و یادشهیدان یاد تمام آن جان نثاران
گلها که رفتند از این گلستان آنها که گشتند صد پاره پیکر
الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر
تو عید جان قربانی و پیشت عاشقان قربان
بکش در مطبخ خویشم که قربانم به جان تو
#مولانا
روز عید است طرب ساز که تا کور شود
خصم بد گوهر بدکیش که قربان تو باد
#عبید_زاکانی
عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم
همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شوم
حاجیان اندر دیار کعبه گشتند مهمان
میزبان من بیا تا من که مهمانت شوم
عید قربان است و هر کی میدهد قربانی اش
آرزو دارم که قربانی قربانت شوم
عید روزه رفت و عید قربان، میرسد نوروز هم
روز نوروز میرسی تا سبزی خوانت شوم
باغبان از شوق گلبن میرود در خواب مست
گلشن باغم بیا تا مست مستانت شوم
دشت ها پر لاله و باغها پر سنبل شده
تا بکی خواهی که مجنون بیابانت شوم
*************************
عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم
همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شوم
حاجیان اندر دیار کعبه گشتند مهمان
میزبان من بیا تا من که مهمانت شوم
عید قربان است و هر کی میدهد قربانی اش
آرزو دارم که قربانی قربانت شوم
عید روزه رفت و عید قربان، میرسد نوروز هم
روز نوروز میرسی تا سبزی خوانت شوم
باغبان از شوق گلبن میرود در خواب مست
گلشن باغم بیا تا مست مستانت شوم
دشت ها پر لاله و باغها پر سنبل شده
تا بکی خواهی که مجنون بیابانت شوم
*************************
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا
به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد
عید سعید قربان
سید بشیر حسینی
مژده ای دل که عید قربان است
نفس خود ذبح کن که قرب آن است
کن نظر برجهان به دیده ی جان
این جهان جلوه گاه جانان است
بر خدا خواهی ار خلیل شوی
بگذر از هر چه که در امکان است
هر چه داری بدان ز حضرت دوست
این مرام همام خوبان است
گریه ی ابر را ببین بلبل!
خنده ی گل ز اشک باران است
بیت دل را نما ز بت خالی
قلب پاکیزه بیت رحمان است
اُمّتِ قانت است ابراهیم
وصف و مدحش بیان قرآن است
گشت حاضر سر پسر بِبُرد
امر، امر خدای سبحان است
دل بریدن ز میوه ی دل خود
سخت هست و به عاشق آسان است
قوچی آمد ز جنت الاعلی
ذبح شد عین نصّ فرقان است
تا بیاید ز نسل اسماعیل
آن که نامش در آیه مرجان است
او حسین است و زاده ی زهرا
نور چشمان شاه مردان است
او خلیل دیار کرب و بلاست
اکبرش اسمعیل دوران است
لاله سرخ دشت قلب «بشیر»
داغدار شه شهیدان است
#عید_قربان
#مژده_ای_دل_که_عید_قربان_است
#سیدبشیرحسینی
#فارسی
عید قربان
حاج غلامرضا سازگار
ای منای معرفت دل هایتان
روی جانان شمع محفل هایتان
در هوالهو خویش را فانی کنید
عید قربان است قربانی کنید
مشعر و خیف و منی را بنگرید
با نگاه دل خدا را بنگرید
سینه نورانی، نفس ها مشک خیز
چشم ها چون ابر رحمت اشگ ریز
خاک با مشک و عبیر آمیخته
اشگ مهدی در بیابان ریخته
ای منا آهنگ دیگر ساز کن
دفتر اسرار خود را باز کن
وصف آن پیر خدا جو را بگو
قصّه ی قربانی او را بگو
عشق اینجا خودنمایی می کند
مرگ دائم دل ربائی می کند
کارد لرزد در کف دست پدر
روح رقصد در تن پاک پسر
بوسه های تیغ روی حنجر است
یا نوازش های دست هاجر است
عشق می جوشد به رگ های خلیل
تیغ می گوید که یَنهانی جلیل
دوست بهر دوست خود را ساخته
تیغ اینجا رنگ خود را باخته
الله الله همّتی کن جبرئیل
تا بگیری تیغ از دست خلیل
این که کرده جان خود تسلیم دوست
لحظه ای، آنی نمی گنجد به پوست
#زائر_کعبه
#عید_قربان
#عرفه
#ای_منای_معرفت_دل_هایتان
#سازگار
#فارسی
عید قربان
غلامرضا سازگار
عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید
در منای دل وقوف از حج روحانی کنید
تا نیفتاده است جان در پنجۀ گرگ هوا
گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید
سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع
جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید
بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن
حلۀ احرام از انوار ربانی کنید
در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته
گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید
پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت
گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید
از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید
تا همه لبریز از نور جمال او شوید
شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین
حلۀ احرام پوش از شهپر روح الامین
پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا
تا شوی سر تا قدم آیینۀ حق الیقین
گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ
تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین
تیغ از الماس در دست پدر برنده تر
ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین
نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید
هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین
پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز
از چه کندی می کنی در امر رب العالمین
تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر
تو به من گویی ببر اما خدا گوید نبر
ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل
مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل
تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو
فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل
ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را
تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل
ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان
ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل
هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید
هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل
کشتن فرزندبادست پدرسخت است سخت
چون جمال دوست دیدی این بلا آمدجمیل
تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود
بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود
ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست
تاقیامت زنده این سنت به صحرای مناست
غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو
مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست
فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح
این سرش برسینه تو،اوسرش برنیزه هاست
حلق اسماعیل تو دارد خراش ازخنجری
حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست
جسم اسماعیل توچون روح درآغوش تو
پیکر مجروح او از سم اسبان توتیاست
ذبح توسیراب بود ومثل گل شاداب بود
ذبح زهرا بالب عطشان سرش ازتن جداست
ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دو عین
آب شوچون شمع سوزان گریه کن بهرحسین
کیستی تومروه وسعی و صفایی یاحسین
بیت و رکن ومشعر وخیف ومنایی یاحسین
تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا
تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین
آب زمزم تشنه لعل لب خشکیده ات
تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین
خون تو جاری است در رگ های احکام خدا
بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین
تو حسینی تو حسین کل خلق عالمی
تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین
تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت
تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین
آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای
نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای
#عید_قربان
#حسینیه_مدح
#عید_قربان_است_ای_یاران_گل_افشانی_کنید
#سازگار
#فارسی