eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
5.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💞عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِينَ وَ سَبِيلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ‏ 🌱و عادتت احسان به بدكاران است و طريقه ‏ات مدارا با سركشان. 🌹دعای امام صادق علیه السلام درماه  رجب. . .
1.29M
💬 اعتکاف و روزه‌داری در سفر 1⃣ در چه صورت می‌توان در سفر روزه گرفت؟ 2⃣ صیغه نذر را می‌توان در سفر خواند؟ 3⃣ برای کسی که روزه قضای ماه رمضان بر عهده‌اش هست، چه حکمی جاری است؟ 📚
مناجات قبل دعای ندبه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غایب از نظرها کی می شود بیایی برقع ز رخ بگیری صورت به ما گشایی هم دست تو ببوسم هم دور تو بگردم هم رو نما ستانی هم رو به ما نمایی آیا به کوه رضوان آیا به طور سینا؟! آیا به بیت الاقصی آیا به ذی طوایی؟! در مکه و مدینه یا در نجف مقیمی؟! در مشهد مقدس یا دشت کربلایی؟! جانم شود فدایت تا بشنوم ندایت دائم زنم صدایت یابن الحسن کجایی؟! تنها مسیح عالم، تنها نجات آدم تنها وصی خاتم، تنها امید مایی ای انس و جان فدایت، محتاج یک نگاهت چشم همه به راهت، شاید ز در درآیی هم پرچم حسینی بر دوش خود بگیری هم قبر مادرت را بر شیعیان نمایی در قلب ما حبیبی، بر زخم ما طبیبی بر جان ما قراری، بر درد ما دوایی باشد شعار «میثم» ای شهریار عالم کی می شود بیایی کی می شود بیایی؟!
🫀اخرین فرشته ها چگونه میمیرند؟ 📙طبق روایت معتبری که از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است به هنگام فرارسیدن روز قیامت خداوند به اسرافیل دستور می‌دهد که در صور بدمد، وقتی اسرافیل دستور الهی را اجرا نموده و در صور می‌دمد ناگهان صدای هولناکی از آن به سوی زمین برمی خیزد، آن صدا به اندازه‌ای ترسناک است که تمام موجوداتی که روی زمین هستند از جن و انس گرفته تا شیاطین خبیث، همه و همه در اثر آن غش کرده و میمیرند. سپس عالم را سکوتی هولناک فرا میگیرد.. در ادامه همین روایت امام چهارم می‌فرماید: سپس خداوند به عزرائیل می‌فرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی مانده‌اند؟ فرشته‌ی مرگ می‌گوید: «أنت الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمی‌میری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من. خداوند به عزرائیل دستور می‌دهد که روح آن سه فرشته‌ی مقرّب درگاهش را قبض کند. سپس خداوند به او می‌گوید: چه کسی زنده مانده است؟ عزرائیل جواب می‌دهد: بنده‌ی ضعیف و مسکین تو عزرائیل در این هنگام از طرف خدا خطاب می‌رسد: بمیر ای ملک الموت. عزرائیل صیحه ای می‌زند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ خود می شنیدنددراثر آن می‌مردند. وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار می‌شود، می‌گوید: اگر می‌دانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است، همانا در این باره با مؤمنین مدارا می‌کردم. در این هنگام خداوند خطاب می‌کند: ای دنیا کجایند پادشاهان و فرزندانشان؟ کجایند ستمگران و فرزندانشان؟ کجایند ثروت اندوزانی که حقوق واجب خود را ادا نکردند؟ امروز پادشاهی عالم از آن کیست؟ هیچ کس پاسخ نمی‌گوید. آنگاه خداوند خود می‌فرماید: (لله الواحد القهار) پادشاهی از آن خداوند یگانه و قهار است. 📙 ارشاد القلوب إلی الصواب، نوشته دیلمی، ج1، ص54
💎 علیه السلام در نامه به امام حسن(علیه السلام) می فرماید: ❄️وَ دَعِ الْقَوْلَ فِيمَا لاَ تَعْرِفُ، وَالْخِطَابَ فِيمَا لَمْ تُکَلَّفْ وَأَمْسِکْ عَنْ طَرِيق إِذَا خِفْتَ ضَلاَلَتَهُ، فَإِنَّ الْکَفَّ عِنْدَ حَيْرَةِ الضَّلاَلِ خَيْرٌ مِنْ رُکُوبِ الاَْهْوَالِ. 🌼درباره آنچه نمى دانى سخن مگو و نسبت به آنچه موظف نيستى دخالت منما. در راهى که ترس گمراهى در آن است قدم مگذار چه اينکه خوددارى کردن به هنگام بيم از گمراهى بهتر از آن است که انسان خود را به مسيرهاى خطرناک بيفکند». 📚 نامه۳۱،نهج البلاغه
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۲۰ دی ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 09 January 2025 قمری: الخميس، 8 رجب 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: 🌺2 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام 🌺5 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️7 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها ▪️17 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️18 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری امام موسی بن جعفر(ع) امام رضا و امام جواد(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود 🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود 🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام 🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود 🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا 🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود 🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم 🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود 🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را 🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود 🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!! 🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود 🔸از بس زدند خورد شده استخوان من 🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود 🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا 🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود 🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم 🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود 🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است 🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود 🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا 🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود 🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است 🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود ⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش. یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر.. اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه .خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا) (گریز) ⏪اما جمله اخرو گریزی به روضه امام رضا (ع) داشته باشیم و التماس دعا از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید . 🔸تمام تار و پود من بسوزد همه شمع وجود من بسوزد 🔸خدایا ناله هایم را اثر نیست کنار بستر من یک نفر نیست غریبم من غریبم من غریبم 🔸نمی دانم کجایی ای جوادم چرا از من جدایی ای جوادم 🔸عیادت از من دور از وطن کن بیا با دست خود من را کفن کن غریبم من غریبم من غریبم اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا مداح احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست فایل صوتی👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#⃣ زینب(س) #⃣ #⃣ کریمی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 يک سال و نيم بعد تو سالار تشنه لب زينب به آب لب نزده يار تشنه لب يک سال و نيم بعد تو سوخت جان زينبت شانه نخورده موي پريشان زينبت يک سال و نيم گريه براي تو کرده ام تاعالمي که غرق عزاي تو کرده ام يک سال و نيم ناله زدم اي حسين من ياد قديم ناله زدم اي حسين من يک سال و نيم خنده به زينب شده حرام جز نام دوست نشنود از من کسي کلام يک سال و نيم روضه ي گودال خوانده ام از دست وپاي زخمي اطفال خوانده ام يک سال و نيم ياد گلوي تو بوده ام وقت نمازمحو وضوي تو بوده ام يک سال و نيم ياد لبت از دلم نرفت ياد نماز نيمه شبت از دلم نرفت يک سال و نيم بعد تو سينه زدم حسين آتش به جان اهل مدينه زدم حسين يک سال و نيم بعد تو فرياد مي زدم در مسجد النبي ز دلم داد مي زدم يک سال و نيم با پدر خسته گفته ام از محمل برهنه وکت بسته گفته ام يک سال و نيم با حسن از کوفه گفته ام يک کوچه نه از غم صد کوچه گفته ام يک سال و نيم نيمه شب بهر مادرت گفتم حکايت سم اسبان و پيکرت يک سال و نيم بعد تو خوابم نبرده است زينب طعام سير پس از تو نخورده است يک سال و نيم زينب تو بود و زمزمه خجلت ز روي مادر سردار علقمه يک سال و نيم ناله ام البنين حسين مي زد مرا کنار بقيع بر زمين حسين يک سال و نيم پيرهنت اشک من گرفت شيب الخضيب زخم تنت اشک من گرفت يک سال و نيم فکر سرت روي نيزه ها يک لحظه هم نکرده برادر مرا رها يک سال و نيم ياد سرت در ميان تشت از قلب پاره پاره ي خواهر جدا نگشت يک سال و نيم زينب تو بود و اضطراب يک خاطره هست کشته مرا مجلس شراب