#امام_رضا_علیه_السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَاالْمُرْتَضَى
الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً
كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
اینکه هر صحنی به روی شانه اش یک ساعت است
یعنی اینکه این حرم در جای جایش فرصت است
دست خالی آمدن سخت است از پیش رئوف
حاجت خود را گرفتن از تو خیلی راحت است
خادمت که هیچ در جمهوری صحن و سرات
باد هم جارو کشان هرشب به فکر خدمت است
صبح ها خورشید می آید به گودِ صحن، پس؛
درحقیقت ناله ی نقّاره زنگ رخصت است
بعد از آن درها که با حکمت به رویم بسته شد
هر دری وا می شود اینجا به رویم رحمت است
پخش گشته بارگاهت بین ایران، اینچنین؛
«گنبدت» در شهری و شهری برایت«تربت» است
یک ضریح و زائران یک گنبد و گلدسته ها
این حرم درعین وحدت نیز عین کثرت است
این حرم لبریز شفافیت است و در دلش؛
سنگ قبر عالمان آیینه های عبرت است
اینکه درهای حرم باز است روی هرکسی
جلوه ای از جلوه های عام رحمانیت است
من که هربار آمدم دور ضریحت جا نبود
شوکت سلطان به تعداد زیاد رعیت است
#مهدی_رحیمی_زمستان
#مربع_ترکیب
#امام_سجاد_علیه_السلام
داغی از دشت بلا شد به جگر مرهم تو
که تویی سِرِّ خدایی و خدا محرم تو
نام جانسوز حسین زمزمه ی هر دم تو
به خدا هست به جا تا به ابد پرچم تو
تا قیامت بخدا زنده و جاوید تویی
آنکه شد خونِ دل و یکسره بارید تویی
تو که هر لحظه به لب ذکر خدا داشته ای
کربلا دیدی و همواره ندا داشته ای
ناله ها می زدی سوز صدا داشته ای
یادگاری به دلت از شهدا داشته ای
این چنین بود که سهم دل تو گشت بلا
آن زمانی که بدیدی غم یک دشتْ بلا
چشمه ی مهر و مه و اختر و خورشید تویی
آن که زنده دل ما کرد به امید تویی
آن که هر زخم زبان یکسره بشنید تویی
آن که خورشید خدا بر سرِ نی دید تویی
خونِ دل گشتی و در ساغر و هر جام شدی
تو خودت کرب و بلا ، در همه ایام شدی
سال ها غصه و رنج و محنی کُشت تو را
یاد جانسوز شه بی کفنی کُشت تو را
خاطرات گل خونین بدنی کُشت تو را
چون نمود آن سَرِ بر نی سخنی کشت تو را
ذره ذره ز غم کرببلا جان دادی
تو خودت گوش بر آن قاری قرآن دادی
تو خودت در همه ایامِ اسارت بودی
شاهد بی کسی و جور و جسارت بودی
وقت بی حرمتی و لحظه ی غارت بودی
قافله رفت در آن کاخ و عمارت بودی
شام ویران شده و یک گل لاله دیدی
جان بدادی چو غم داغ سه ساله دیدی
دیدی آن چه به سرت آمده است ای جانان
ذره ذره شده ای آب به قلب سوزان
ما هم ای کاش به کوی تو بیاییم ای جان
تا که بر خاک بقیع تو شَویم اشکِ روان
خود که دانی به ولای تو اسیریم همه
کاش می شد به عزای تو بمیریم همه
#محمد_مبشری
#امام_سجاد_علیه_السلام
شرح حال دل من شرح غم و هجران است
شرح چشم تَرِمن شرحِ خودِ باران است
شرحه شرحه شده این دل که همه سوزان است
سال ها سوخته از هجرِ رُخِ یاران است
تیر اندوه به جان و دل من بنشسته
مثل آیینه دلم از غمشان بشکسته
ذکر یاران به لب از دوری شان می گیرم
ز جوانی ز فراق و غم آنان پیرم
من که عمری است که از زندگی خود سیرم
لحظه لحظه به خدا جان دهم و می میرم
سال ها منتظرت بوده دلم آهْ اجل
چه خوش این لحظه که تو آمدی از راهْ اجل
روزگاری است که از اوج عزا جان دادم
با مرور همه ی خاطره ها جان دادم
به خدا من به همان کرببلا جان دادم
بعد از آن کوفه و در شام بلا جان دادم
چون بهانه شده بر کشتن من زهر ستم
به خداوند قسم کُشته مرا نیزه ی غم
زهر گر چه به تنم کرده اثر حرفی نیست
حاصلم گر چه شده خونِ جگر حرفی نیست
بوده چون شامْ مرا روز اگر حرفی نیست
گر چه بر شام غمم نیست سحر حرفی نیست
لیک از خاطره ی شام فقط می سوزم
یاد آن سنگ سرِ بام فقط می سوزم
آن چنانم که به حالم دل باران گِرید
دیده ها یکسره چون ابر بهاران گِرید
آسمان با همه ذرات، دل و جان گِرید
همره من به غم کشته ی عطشان گِرید
لحظه ای اشک دو چشمم نشود خشکیده
این چنین گریه کنی هر دو جهان کِی دیده؟
قرن ها نوح ز اندوه و غمش گریه نمود
آدم از معصیت بیش و کمش گریه نمود
چشم یعقوب اگر دم به دمش گریه نمود
ماه یثرب به میان حرمش گریه نمود
اشک ها جمع شد و راهی چشمانم شد
آب بر آتش این سینه ی سوزانم شد
من که از خاطره های دل خود لبریزم
چون بهاران شدم از اشک و چنان پاییزم
اشک بر غربت مردان خدا می ریزم
می شد آن روز من از بستر خود برخیزم
رزم می کردم و با خصم چه می جنگیدم
خوب می شد که پر از خونْ تن خود می دیدم
حکم حق بود که من زنده بمانم ماندم
حکم حق بود که من نوحه بخوانم خواندم
خون دل را همه چون اشک برانم راندم
از دو چشمم همه عمر اشک عزا افشاندم
با دو چشمی که همه منظره ها را دیدم
غرق خون گشتن جمع شهدا را دیدم
دیده ام کرببلا را که پر از تیر شده
نعش یاران خدا را که پر از تیر شده
خیمه ی غرق بلا را که پر از تیر شده
جسم آن ماه وفا را که پر از تیر شده
آن علمدار حرم که حرمش علقمه شد
تا که افتاد زمین نذر غم فاطمه شد
من خودم دیده ام آن قافله ی زن ها را
من خودم دیده ام آن آتش دامن ها را
من خودم دیده ام آن غرق به خون تن ها را
من خودم دیده ام آن پستی دشمن ها را
من خودم دیده ام آن خیمه ی سوزان ای وای
من خودم دیده ام آن نعل ستوران ای وای
دیدم آن تیر سه شعبه که به حنجر خورده
دیدم آن سنگ پر از کینه که بر سر خورده
دیدم آن کعب نی و آن چه به خواهر خورده
دیدم آن نیزه و تیری که به پیکر خورده
دیدم آن فوج که بر گودی مقتل زده بود
هر که را حَربِه نَبود چوب به دست آمده بود
شاهد بی کسیِ آینه ی ذات شدم
شاهد بی کسی اهل عبادات شدم
شاهد بی کسی عمه ی سادات شدم
شاهد بی کسی اش بودم و خود مات شدم
یک زن بی کس و تنها چه قیامت می کرد
خطبه می خواند و تو گویی که امامت می کرد
شاهد خونِ دل و آن همه محنت بودم
شاهد بی کسی و غربت عترت بودم
شاهد شام غم و کوفه ی حیرت بودم
شاهد غربت ویرانه به ظلمت بودم
خواهرم نیمه شبی ماه شب ویران شد
قتلگاهش لب پر خونِ سری مهمان شد
این همه رنج و بلا دیدم و زنده ماندم
بر سر نیزه چه ها دیدم و زنده ماندم
بی کسی را همه جا دیدم و زنده ماندم
وای من کرببلا دیدم و زنده ماندم
یارب این لحظه دگر جان من از پیکر گیر
بارها جان به تو دادم تو دم آخر گیر
#محمد_مبشری
یادمان باشد اگر مجلس روضه برپاست
اقتدارِ عَلَمِ عشق به خونِ شهداست
#هفته_دفاع_مقدس
#قاسم_نعمتی
روضه شهادت امام سجاد (ع) - دریا به دیده ی تر من گریه می کند - حاج میثم مطیعی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
چی میشه من بیام پایین پات دست به سینه بگذارم و بگم:
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش
+امشب شب شهادت پسرته حسین جان
دریا به دیده ی تر من گریه می کند
آتش ز سوز حنجر من گریه می کند
سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه ی سر من گریه می کند
+تو هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه یه آقایی وارد میشه مردم شهر گل میریزند روی سرش میگن خوش آمدی؛وقتی کوفه رفت با کاروان زن ها و بی بی ها همه سنگ میزدند...وقتی رسید شهر شام هم هلهله میکنند هم دخترها رو کتک میزنند،شاید زبون حال آقامون این باشه:مردم کوفه و شام،به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلوم من سنگ پرتاب نکنید...حسین...حسین...
از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک
زنجیر هم به پیکر من گریه می کند
+آخه مقاتل میگن وقتی امام باقر بدن نازنین باباش رو غسل میداد،راوی میگه بدن نازنین زین العابدین رو روی سنگ غسل گذاشت،پرده ای زدند که آقا زاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده؛میگه یه وقت شروع کرد های های گریه کردن؛میگه روم نشد اونجا سوال کنم،زین العابدین رو دفن کرد،بعد از مدتی خدمتش رسیدم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی،گریه میکردی! میگه فرمود:وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غل و زنجیر جامعه به گردن و پاها و ران مبارکش باقی بود،میخوام بگم یا باقرالعلوم! بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی گریه کردن،یه شبی هم وقتی مردم مدینه خوابیده بودند جد مظلومم امیرالمومنین عزیزدلش رو غسل میداد،به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید،سر به دیوار گذاشت،علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنند...
+چرا بلند بلند گریه میکنی؟نمیدونستم بازوش...پهلوش...میگه یه وقت صدا زد یا حسن یا حسین یا زینب یا ام کلثوم! هَلُمّوا ! هَلُمّوا ! تَزَوَّدوا اُمّکُمبیاید از مادر توشه برگیرید! فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ بچه ها امشب شب خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت و بهشت، امیرالمومنین میفرمایند:حسنین خودشون رو به روی سینه ی مادر انداختند، همون سینه ای که،علی فرمود:اُشهِدالله اَنَّها قد حَنَّتزهرا چنان صیحه ای زد وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا دست ها رو از کفن بیرون آوردوَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاًحسنین را به سینه چسبانید،یه وقت منادی صدازد علی بچه ها رو بردار، ملائکه به گریه شدند؛گذشت، گذشت عصر عاشورا شد؛یه وقت نازدانه ی امام حسین آمد کربلا،سکینه خاتون خودش رو روی بدن پاره پاره انداخت...شروع کرد با پدر حرف زدن...یه وقت عربای بیابانی آمدند؛فَاجتَمِعَ عدّة ...با یه اهانتی این نازدانه رو به گوشه ای پرتاب کردند...
حسین...
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
4_5888689699446326862.mp3
1.76M
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
چهل ساله می سوزم
به یاد اون چهل روزم
بیشتر از همه روضه خوندم
بیشتر از همه گریه کردم
تو مدینه با ام البنین
یاد علقمه گریه کردم
شکسته غربت پشت منو
روضه گودال کشته منو
ابا الشهید حسین
با زهر کینه میمیرم
دیگه از زندگی سیرم
بعد کربلا بی قرارم
حتی من تو خواب گریه کردم
یاد حرمله و سه شعبه
خیلی با رباب گریه کردم
قافله بود در به دری
زینب و اشک و خون جگرید
ابا الشهید حسین
پر از گریه چشمامه
به روی لبهام اشکامه
تو خراب من روضه خوندم
زیر کعبه نی گریه کردم
یاد اون رگای بریده
با رقیه هی گریه کردم
شام بلا و دست وطناب
ناموس ما و بزم شراب
شکسته غربت پشت منو
روضه گودال کشته منو
ابا الشهید حسین👇👇👇
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4_5886584465391617204.mp3
2.39M
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
🏴صلی الله علیک یا زین العابدین🏴
⚫️چرا امام علی بن الحسین علیهماالسلام به امام سجّاد علیه السلام معروف هستند؟⚫️
✅ امام باقر علیه السلام فرمودند:
إِنَّ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیهماالسلام مَا ذَكَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِلَّا سَجَدَ، وَ لَا قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سُجُودٌ إِلَّا سَجَد،َ وَ لَا دَفَعَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ سُوءً يَخْشَاهُ أَوْ كَيْدَ كَائِدٍ إِلَّا سَجَد،َ وَ لَا فَرَغَ مِنْ صَلَاةٍ مَفْرُوضَةٍ إِلَّا سَجَد،َ وَ لَا وُفِّقَ لِإِصْلَاحٍ بَيْنَ اثْنَيْنِ إِلَّا سَجَد،َ وَ كَانَ أَثَرُ السُّجُودِ فِي جَمِيعِ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّيَ السَّجَّادَ لِذَلِكَ.
1️⃣ پدرم على بن الحسين عليهما السلام به ياد هر يك از نعمتهايى كه خدا به او داده بود مى افتاد سجده مى كرد .
2️⃣ هر آيه اى از كتاب خداوند عزّ و جلّ كه تلاوت مى كرد و در آن سجده بود به سجده مى افتاد .
3️⃣ هر شرّ و مکر حیله گران را كه خداوند متعال از او دفع مى كرد سجده مى نمود.
4️⃣ از هر نماز واجبى كه فراغت مى يافت سجده مى كرد .
5️⃣ هرگاه موفّق مى شد ميان دو نفر را اصلاح دهد سجده مى كرد.
🔹 و اثر سجده در تمام مواضع سجود (پیشانی، کف دستها و زانوهای مبارک) آن حضرت ظاهر و آشكار بود فلذا به سجّاد علیه السلام (بسیار سجده کننده) معروف گشت.
📚 علل الشرائع، ج1، ص233.
📝 شیخ صدوق رحمة الله علیه.
#سجده #حالات_امام_سجاد علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
متن روضه شهادت امام سجاد (ع) - دریا به دیده ی تر من گریه می کند - حاج میثم مطیعی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
چی میشه من بیام پایین پات دست به سینه بگذارم و بگم:
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش
+امشب شب شهادت پسرته حسین جان
دریا به دیده ی تر من گریه می کند
آتش ز سوز حنجر من گریه می کند
سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه ی سر من گریه می کند
+تو هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه یه آقایی وارد میشه مردم شهر گل میریزند روی سرش میگن خوش آمدی؛وقتی کوفه رفت با کاروان زن ها و بی بی ها همه سنگ میزدند...وقتی رسید شهر شام هم هلهله میکنند هم دخترها رو کتک میزنند،شاید زبون حال آقامون این باشه:مردم کوفه و شام،به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلوم من سنگ پرتاب نکنید...حسین...حسین...
از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک
زنجیر هم به پیکر من گریه می کند
+آخه مقاتل میگن وقتی امام باقر بدن نازنین باباش رو غسل میداد،راوی میگه بدن نازنین زین العابدین رو روی سنگ غسل گذاشت،پرده ای زدند که آقا زاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده؛میگه یه وقت شروع کرد های های گریه کردن؛میگه روم نشد اونجا سوال کنم،زین العابدین رو دفن کرد،بعد از مدتی خدمتش رسیدم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی،گریه میکردی! میگه فرمود:وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غل و زنجیر جامعه به گردن و پاها و ران مبارکش باقی بود،میخوام بگم یا باقرالعلوم! بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی گریه کردن،یه شبی هم وقتی مردم مدینه خوابیده بودند جد مظلومم امیرالمومنین عزیزدلش رو غسل میداد،به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید،سر به دیوار گذاشت،علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنند...
+چرا بلند بلند گریه میکنی؟نمیدونستم بازوش...پهلوش...میگه یه وقت صدا زد یا حسن یا حسین یا زینب یا ام کلثوم! هَلُمّوا ! هَلُمّوا ! تَزَوَّدوا اُمّکُمبیاید از مادر توشه برگیرید! فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ بچه ها امشب شب خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت و بهشت، امیرالمومنین میفرمایند:حسنین خودشون رو به روی سینه ی مادر انداختند، همون سینه ای که،علی فرمود:اُشهِدالله اَنَّها قد حَنَّتزهرا چنان صیحه ای زد وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا دست ها رو از کفن بیرون آوردوَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاًحسنین را به سینه چسبانید،یه وقت منادی صدازد علی بچه ها رو بردار، ملائکه به گریه شدند؛گذشت، گذشت عصر عاشورا شد؛یه وقت نازدانه ی امام حسین آمد کربلا،سکینه خاتون خودش رو روی بدن پاره پاره انداخت...شروع کرد با پدر حرف زدن...یه وقت عربای بیابانی آمدند؛فَاجتَمِعَ عدّة ...با یه اهانتی این نازدانه رو به گوشه ای پرتاب کردند...
حسین...
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
سینه زنی واحد شهادت امام سجاد (ع) - جگرم داره میسوزه با آتیش زهر کینه - حاج عبدالرضا هلالی
-------------------------------------
جگرم داره میسوزه با آتیش زهر کینه
یادگار کربلا از نفس افتاد ای مدینه
گوشه ی هجره تو بستر رو لبم شهادتینه
ذکر اشهدم تو غربت یا ابالمظلوم حسینه
نمیره از نظر من کربلا بعد چهل سال
گریه میکنم شب و روز به یاد روضه ی گودال
یا حسین غریب مادر
دیگه خستم از زمونه دیگه از دنیا شدم سیر
رو تنم بعد چهل سال مونده جای غل و زنجیر
تو آتیش و خون میمرم خیمه ها رفته به غارت
میون تموم دردام امون از درد اسارت
با لب تشنه تو مقتل سر بابامو بریدن
برا گوشواره و معجر طرف خیمه دویدن
یا حسین غریب مادر
روی پام رد طنابه زندگی برام عزابه
جای اهل بیت که میگه میون بزم شرابه
توی دستی خیزرونه توی دستی جام می بود
به جای تشت طلا کاش که سرش بالای نی بود
یا حسین غریب مادر
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
سینه زنی واحد شهادت ائمه بقیع - مرا می شناسی بقیعم -
مرا می شناسی بقیعم
منم قبله گاه غریبان
مرا می شناسی بقیعم
که با اشک و آهم چراغان
چه شبها که بی روضه مَردم
در آغوش من گریه کردند
به صادق به باقر به سجاد
به یاد حسن گریه کردند
غم غربت من، رسیده به افلاک
که ارکان ارض است، در این تربت پاک
واویلا، واغربتا
بقیعم که پر کرده عمری
غم فاطمه خلوتم را
زپنهانی قبر زهرا
بخوان قصه ی غربتم را
گهی بر مزار امامان
گهی نزد ام البنینم
من آن تربت ساده هستم
که با عرشیان همنشینم
شده زائر من هزاران کبوتر
شده همدم من مزار پیمبر
واویلا، واغربتا
پُر از ماتم فاطمیه
پُر از داغ پیغمبرم من
پُر از روضه های نخوانده
پُر از غربت حیدرم من
پریشانم از منع گریه
پریشانم از منع ماتم
به سر آید این عصر عُسرَت
بنا بر روایات محکم
دل من گرفته، خدایا خدایا
از این عمروعاصان، از این بولهب ها
سینه زنی زمینه شهادت امام سجاد (ع) - پاسخ فریاد من گشته کف و هلهله - محمود کریمی
پاسخ فریاد من گشته کف و هلهله
جای گل انداخته به گردنم سلسله
یا ابتا یا حسین
من به تو میگریم و تو بهر من گریه کن
من به رگ پاره، تو به زخم تن گریه کن
یکی ز زخم زبان، بر جگرم چنگ زد
یکی مرا کعب نی، یکی به من سنگ زد
پاسخ فریاد من گشته کف و هلهله
جای گل انداخته به گردنم سلسله
یا ابتا یا حسین
یکی تصدّق به ما، در مَلَاءعام داد
یکی سر راه ما، کف زد و دشنام داد
میان نامحرمان خون شده زینب دلش
سر تو باشد درست برابر محملش
گرفتم این شامیان، به ما همه دشمنند
چرا دگر کودکِ سهساله را میزنند
یا ابتا یا حسین
پاسخ فریاد من گشته کف و هلهله
جای گل انداخته به گردنم سلسله
یا ابتا یا حسین
#امام_سجاد_علیه_السلام
#خطبه_شام
أَيُّهَا النَّاسُ أُعْطِينَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ. أُعْطِينَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَالشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ.وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّيقُ وَ مِنَّا الطَّيَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ. مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِي وَ نَسَبِي.
أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا. أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّى. أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَى الْبُرَاقِ فِي الْهَوَاءِ. أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى. أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى. أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى.
أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّى بِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ. أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَى إِلَيْهِ الْجَلِيلُ مَا أَوْحَى. أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِيمَ الْخَلْقِ حَتَّى قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِسَيْفَيْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَيْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَيْنِ وَ بَايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ وَ قَاتَلَ بِبَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ وَ لَمْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ.أَنَا ابْنُ صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ النَّبِيِّينَ وَ قَامِعِ الْمُلْحِدِينَ وَ يَعْسُوبِ الْمُسْلِمِينَ وَ نُورِ الْمُجَاهِدِينَ وَ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ تَاجِ الْبَكَّائِينَ وَ أَصْبَرِ الصَّابِرِينَ وَ أَفْضَلِ الْقَائِمِينَ مِنْ آلِ يَاسِينَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. أَنَا ابْنُ الْمُؤَيَّدِ بِجَبْرَئِيلَ الْمَنْصُورِ بِمِيكَائِيلَ أَنَا ابْنُ الْمُحَامِي عَنْ حَرَمِ الْمُسْلِمِينَ وَ قَاتِلِ الْمَارِقِينَ وَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ. وَ الْمُجَاهِدِ أَعْدَاءَهُ النَّاصِبِينَ وَ أَفْخَرِ مَنْ مَشَى مِنْ قُرَيْشٍ أَجْمَعِينَ وَ أَوَّلِ مَنْ أَجَابَ وَ اسْتَجَابَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَوَّلِ السَّابِقِينَ وَ قَاصِمِ الْمُعْتَدِينَ وَ مُبِيدِ الْمُشْرِكِينَ وَ سَهْمٍ مِنْ مَرَامِي اللَّهِ عَلَى الْمُنَافِقِينَ وَ لِسَانِ حِكْمَةِ الْعَابِدِينَ وَ نَاصِرِ دِينِ اللَّهِ وَ وَلِيِّ أَمْرِ اللَّهِ وَ بُسْتَانِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ. سَمِحٌ سَخِيٌّ بَهِيٌّ بُهْلُولٌ زَكِيٌّ أَبْطَحِيٌّ رَضِيٌّ مِقْدَامٌ هُمَامٌ صَابِرٌ صَوَّامٌ مُهَذَّبٌ قَوَّامٌ.
قَاطِعُ الْأَصْلَابِ وَ مُفَرِّقُ الْأَحْزَابِ. أَرْبَطُهُمْ عِنَاناً وَ أَثْبَتُهُمْ جَنَاناً وَ أَمْضَاهُمْ عَزِيمَةً وَ أَشَدُّهُمْ شَكِيمَةً أَسَدٌ بَاسِلٌ يَطْحَنُهُمْ فِي الْحُرُوبِ إِذَا ازْدَلَفَتِ الْأَسِنَّةُ وَ قَرُبَتِ الْأَعِنَّةُ طَحْنَ الرَّحَى وَ يَذْرُوهُمْ فِيهَا ذَرْوَ الرِّيحِ الْهَشِيمِ. لَيْثُ الْحِجَازِ وَ كَبْشُ الْعِرَاقِ مَكِّيٌّ مَدَنِيٌّ خَيْفِيٌّ عَقَبِيٌّ بَدْرِيٌّ أُحُدِيٌّ شَجَرِيٌّ مُهَاجِرِيٌّ. مِنَ الْعَرَبِ سَيِّدُهَا وَ مِنَ الْوَغَى لَيْثُهَا وَارِثُ الْمَشْعَرَيْنِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ. ذَاكَ جَدِّي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ .ثُمَّ قَالَ:أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا ابْنُ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ انا ابنُ خَدیجهَ الکبری. (انا ابن الحسين القتيل بكربلا، انا ابن المرمل بالدماء، انا ابن من بكى عليه الجن في الظلماء، انا ابن من ناح عليه الطيور في الهواء)[۲] فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ أَنَا أَنَا حَتَّى ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ.
وَ خَشِيَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنْ يَكُونَ فِتْنَةٌ. فَأَمَرَ الْمُؤَذِّنَ فَقَطَعَ عَلَيْهِ الْكَلَامَ. فَلَمَّا قَالَ الْمُؤَذِّنُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ قَالَ عَلِيٌّ لَا شَيْءَ أَكْبَرُ مِنَ اللَّهِ. فَلَمَّا قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ شَهِدَ بِهَا شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي. فَلَمَّا قَالَ الْمُؤَذِّنُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ الْتَفَتَ مِنْ فَوْقِ الْمِنْبَرِ إِلَى يَزِيدَ فَقَالَ مُحَمَّدٌ هَذَا جَدِّي أَمْ جَدُّكَ يَا يَزِيدُ فَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدُّكَ فَقَدْ كَ
ذَبْتَ وَ كَفَرْتَ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدِّي فَلِمَ قَتَلْتَ عِتْرَتَهُ قَالَ وَ فَرَغَ الْمُؤَذِّنُ مِنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ تَقَدَّمَ يَزِيدُ فَصَلَّى صَلَاةَ الظُّهْرِ.
اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است. به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا(ص)، و امام حسن و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(ص) را از ما قرار داد. (با اين معرفى كوتاه) هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان میشناسانم.
اى مردم! من فرزند مكه و منايم. من فرزند زمزم و صفايم. من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود. من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم. من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم. من فرزند آنم كه بر براق سوار شد. من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد. من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه مقام بارى تعالى رسيد.
من فرزند آنم كه با ملائكه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار بزرگ به او وحى كرد. من فرزند محمد مصطفى و على مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاک ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند. من پسر آن كسى هستم كه برابر پيامبر با دو شمشير و با دو نيزه مىرزميد.و دو بار هجرت و دو بار بيعت كرد، و در بدر و حنين با كافران جنگيد، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد.
من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبيا و از بين برنده مشركان و امير مسلمانان و فروغ جهادگران و زينت عبادت كنندگان و افتخار گريه كنندگانم. من فرزند بردبارترين بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پيامبر هستم. من پسر آنم كه جبرئيل او را تأييد و ميكائيل او را يارى كرد. من فرزند آنم كه از حریم مسلمانان حمايت فرمود و با مارقين و ناكثين و قاسطين جنگيد و با دشمنانش مبارزه كرد. من فرزند بهترين قريشم.
من پسر اولين كسى هستم از مؤمنين كه دعوت خدا و پيامبر را پذيرفت. من پسر اول سبقت گيرندهاى در ايمان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم. من فرزند آنم كه به مثابه تيرى از تيرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عباد خداوند و يارى كننده دين خدا و ولى امر او، و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نيكوچهره، جامع خيرها، سيد، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پيشگام در مشكلات، شكيبا، دائما روزهدار، پاكيزه از هر آلودگى و بسيار نماز میخواند.
او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسيخت و شيرازه گروههای كفر را از هم پاشيد. او داراى قلبى ثابت و قوى و ارادهاى محكم و استوار و عزمى راسخ بود وهمانند شيرى شجاع كه وقتى نيزهها در جنگ به هم در مىآميخت آنها را همانند آسيا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراكنده مىساخت. او شير حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خيفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى است، كه در همه اين صحنهها حضور داشت. او سيد عرب است و شير ميدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسين. آرى او، همان او (كه اين صفات و ويژگيهاى ارزنده مختص اوست) جدم على بن ابى طالب است.
آنگاه گفت: من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم، و فرزند خديجه كبرايم، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند. و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!
یزید نگران شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليهالسلام را به اين نيرنگ ساكت كند!! مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد. همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود: چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتایى خدا گواهى مىدهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام به جانب يزيد روى كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!
سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را خواند.
#امام_سجاد_علیه_السلام
#خطبه_شام
#امام_سجاد_شهادت
#دوبیتی
نَفَهـمیدَند مَعنایِ وَلے را
رَهـا ڪَردَند حَقِّ مُنجَلے را
که مے بُردَند با دَستانِ بَسته
عَلے ابنِ حُسینِ ابنِ عَلے را...!
#محسن_کاویانی
بی تو سجاده ای اگر هم بود
فرش رسوایی دو عالم بود
بی تو یا حرفی از بهشت نبود
یا اگر بود هم جهنم بود
خطبه های گلوی زخمی تو
انعكاس غروب ماتم بود
تو اگر خطبه ای نمی خواندی
خانه هامان بدون پرچم بود
تو اگر روضه ای نمی خواندی
سال ما سال بی محرم بود
از تو داریم فصل ماتم را
ده شب گریه ی محرم را
احترام تو را سلام نبود
حق تو كوچه های شام نبود
حق آیینه ها شكستن نیست
گیرم این آینه سر امام نبود
هیچ جایی برای حال شما
امام سجاد؛ علم گریه برداشت، همه حرفش و بعد از کربلا با گریش زد، من می خوام بگم چرا گریه میکرد، دلایل زیاده، اما مگه یادش میره صحنه های کربلا یکی یکی جلوی چشماشه منو تو یه روضه گوش میدیم، می شنویم، بی مقدمه تو هر روضه مون میگیم: حسین؛ حالا زین العابدین که خودش دیده، من می خوام بعضی از این صحنه ها رو یادت بیارم، مگه یادش میره صحنه وداع با پدرش رو، پدرش اومد تو خیمه یه نگاه زین العابدین کرد، دید باباش آشفته است، رنگ پریده است، یه نگاه کرد دید سر تا پا غرق خاک خونه، زین العابدین رو خاک خیمه افتاده، یه نگاه کرد دید بابا داره یه جوری حرف میزنه، انگار این لحظه لحظه آخره، صدا زد: بابا از داداش اکبرم چه خبر، ابی عبدالله گفت: داداشت رفت، یکی یکی اسم برد، یه مرتبه دید هرکی اسم می بره بابا میگه به شهادت رسید، یه لحظه صدا زد: بابا از عمو عباس چه خبر، تا ابی عبدالله گفت: بی عمو شدی، میگن زین العابدین بلند شد، با اون حال زارش، تا ومد بلند شه بابا نگه اش داشت گفت: عزیزم تو بخواب، فقط یه جمله بهت بگم پسرم: غیر منو تو دیگه مردی تو خیمه ها نمونده، تو دیگه بلند نشو، زینب یه محرم می خواد.
مگه یادش میره غروب یازدهم، مگه یادش میره اون لحظه ای که از کنار گودال رد شد، مگه یادش میره اون لحظه ای که اومد بابا رو دفن کنه، خودش گفت: برید بوریا بیارید، خودش رفت تو قبر، بنی اسد دیدن دیر کرد از قبر بیرون نیومد، مگه یادش میره، نگاه کردن دیدن لباش گذاشته رو لبای بریده، من میگم همه ی اینا یادش نرفت، اما همه ی اینا یه طرف اونی که امام سجاد رو 35 سال روضه خون کرده اینا نیست، حالا بشنو
احترام تو را سلام نبود
حق تو كوچه های شام نبود
حق آیینه ها شكستن نیست
گیرم این آینه امام نبود
هیچ جایی برای حال شما
بدتر از مجلس حرام نبود
گریه كردی صدا زدی ای كاش
هیچ سنگی به روی بام نبود
كاش مادر مرا نمی زایید
من امامم، خرابه جام نبود
حرفِ ویرانه در میان آمد
دختر شاه، یادمان آمد
نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
سینه زن در غم و سوگِ زین العابدینم
غصه دار عزای امامُ السّاجدینم
او که بر درد غربت مبتلا بود
یادگارِ غمِ کرببلا بود
آه و واویلتا آه و واویلا...
زهر کینه به جان او اثر کرد
اشک ما را روانه از بصر کرد
ولی او کشته داغ حسین است
اشک سرخش عیان به هر دو عین است
آه و واویلتا آه و واویلا...
دیده در کربلا رأسِ از بدن جدا را
خوانده مرثیه آن ذبیحِ مِنَ القفا را
عُمری از این مصیبت ناله ها زد
پدرش بین مقتل دست و پا زد
آه و واویلتا آه و واویلا...
#امام_سجاد
#امام_زین_العابدین
#زین_العابدین #امام_چهارم
#شهادت_امام_سجاد
#شهادت_امام_زین_العابدین
هدایت شده از شعر و سبک؛امیر عباسی
4_6039616881747297518.mp3
902.8K
✔️ در سبب ملقب شدن آن حضرت به زین العابدین (علیه السلام)...
✔️✔️✔️
⬅️ روایت شده است که شبی آن حضرت در محراب عبادت به نماز شب ایستاده بود، شیطان بصورت اژدهایی برایش ظاهر گردید تا او را از عبادت پروردگارش مشغول سازد.
⏪ امام (علیه السلام) به او توجهی نکرد، نزدیک آمد و انگشت بزرگ پای او را در دهان گرفت و کاری کرد که آن را به درد آورد، ولی آن حضرت توجهی نکرد و نماز را قطع نفرمود.
⬅️ چون نماز را به پایان رسانید، خداوند چهره واقعی آن افعی را به او نشان داد و دانست که او شیطان بوده است، او را لعنت کرد و فرمود؛
✳️ أخسا یا ملعون ،
[دور شو ای ملعون]
آنگاه او رفت و امام (علیه السلام) به عبادت خود ادامه داد، پس صدای هاتفی را شنید که سه مرتبه ندا کرد؛
⬅️ أنت زین العابدین ،
تو واقعا زینت عبادتکنندگان هستی. (۱)
◾️◾️◾️
⏪ و طبـری در کـتـاب " دلائـل الإمـامه " مـی نـویـسـد:
حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) به نماز ایستاده بود، ابلیس بصورت اژدهایی برای آن حضرت ظاهر شد که ده تا سر داشت ، دندانهای نیش او تیز و بران ، و چشمهایش وارونه و سرخ رنگ بود، از داخل زمین نزدیک سجده گاه آن حضرت بیرون آمد،
⬅️ نخوت و غروری از خود نشان داد ولی امام (علیه السلام) دچار ترس و وحشت نشد و اصلا نگاهی به او نکرد، آنگاه خود را به روی زمین کشید و نزدیک آمد و تمام انگشتان پای مبارڪ آن حضرت را به دهان گرفت و با دندانهای نیش خود گاز گرفت، و از آتش درون بر آنها دمید ولی باز هم امام (علیه السلام) توجهی نکرد و قدمهای مبارڪ خود را حرکت نداد، و هیچگونه شکی یا وهمی به او راه نیافت.
👈 شیطان به کار خود ادامه داد تا اینکه شهاب سوزنده ای از آسمان بر او فرو ریخت ، همینکه احساس سوزندگی کرد فریادی کشید و کنار امام (علیه السلام) بصورت اولیه خود ایستاد و گفت:
👈 ای علی (علیه السلام)!
تو در حقیقت سرور عبادتکنندگان هستی، همانطور که به این لقب نامیده شدهای، و من ابلیس هستم ، بخدا قسم عبادت پیغمبران و رسولان الهی را از زمان حضرت آدم تا این زمان دیدهام ، از هیچکدام از آنها عبادتی مانند عبادت تو مشاهده نکرده ام،
⏪ دوست دارم برای من استغفار کنی ، تو اگر از خدا طلب مغفرت کنی خداوند مرا می آمرزد.
سپس آنجا را ترک کرد و رفت.(۲)
📚 منابع ؛
( ۱ ) مطالب السؤول ، ص ۷۷
کشف الغمه ، ج ۲ ، ص ۷۴
بحارالانوار ، ج ۴۶ ، ص ۵ ، ح ۶
( ۲ ) دلائل الامامه ، ص ۱۹۷ ، ضمن ح ۱
مدینة المعاجر ، ج ۴ ، ص ۲۵۲ ، ح ۳۲
مناقب ابن شهر آشوب ، ج ۴ ، ص ۱۳۴
بحارالانوار ، ج ۴۶ ، ص ۵۸ ، ح ۱۱
القطره ، ج ۱ ، ص ۴۸۹-۴۹۰ ، ح ۷/۳۳۷
▪️▪️▪️
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
✅مختصری از زندگانی امام چهارم
✅✅✅
✅ حضرت علی بن حسین علیه السلام در سوم شعبان سال 38 ه.ق به ولادت رسید.
✅ دوران كودكي را در مدينه سپري كردند و مدت دو سال از امامت جدش، اميرمؤمنان عليه السلام و ده سال از امامت عمويش،امام حسن مجتبي عليه السلام و ده سال از امامت پدر بزرگوارش، امام حسين عليه السلام را درك نمودند.
📗شرح الاخبار، ج۳ص۲۶۶
✅✅✅
شیخ مفید نام مادر وی را حضرت شهربانو (علیها السلام)
شاهزنان دختر یزدگرد پسر شهریار پسر کسری معرفی میکند
و صدوق نیز مادر ایشان را دختر یزدگرد پسر شهریار پادشاه ایران میداند که هنگام وضع حمل او از دنیا رفته است.
📚...
المفید،الارشاد، ج۲ص۱۳۷
عیون اخبارالرضا،ج۲ص۱۲۸
✅ در منابع تاریخی تعداد فرزندان امام سجاد علیه السلام ۱۵ نفر ذکر شده که ۱۱پسر و۴دختر بودهاند.
📚...
مفید،الارشاد،ص۳۸۰
مناقب ابن شهر آشوب
ج۴، ص۱۸۹
ابن جوزی، تذکره الخواص، ص۳۳۳-۳۳۲
✅✅✅
امام سجاد، جانشین و وصی
حسین بن علی (علیهما السلام) است.
📗کافی،ج۱ص۱۸۸-۱۸۹
✅ احادیث نقل شده از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره اسامی امامان شیعه ، نام آن حضرت در میان امامان آمده است.
📚...
مفید،الاختصاص،ص۲۱۱
منتخب الاثر باب هشتم ص۹۷ طبرسی،اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲ص۱۸۲-۱۸۱
اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۲، ص ۲۸۵
✅ همچنین بر طبق نصوص شیعه، وسائلی چون شمشیر و یا زره رسول الله صلی الله علیه و آله میبایست نزد ائمه باشد که وجود اینها نزد امام سجاد علیه السلام بوده است .
📗مفید،الارشاد،ج۲ص۱۳۹
✅ حتی در منابع اهل سنت به صراحت ذکر شده است.
ابنسعد، الطبقات الکبری
ج ۱،ص ۴۸۶، ۴۸۸
اعلام الوری، ص۲۰۷
✅ خداوند در حديث لوح كه آن نامه اي از سوي خدا به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله است
او را چنين معرفي كرده است:
سَيِّدُ الْعابِدِينَ وَ زَيْنُ اَوْلِيائيَ الْماضِينَ
📗اصول کافی، ج 1، ص 528
✅ القابش زین العابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبداللّه
علیه السلام است.
📚...
ذهبی،سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۸۶
ذهبی، العِبَر، ج ۱، ص ۸۳؛ مزّی، تهذیب الکمال،ج ۱۳، ص ۲۳۶
ابن تغری، النجوم الزاهرة، ج ۱، ص ۲۲۹
ابن خَلَّکان، وفیات الاعیان،ج۳ص ۲۶۶
ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب،ج ۷،ص۲۳۱
کسروی،موسوعة رجال الکتب التسعة، ج ۳، ص ۶۴
✅ ذوالثَّفنات لقب دیگری است که به آن حضرت دادهاند. چرا که ایشان بر اثر عبادت و نماز بسیار، جایگاههای سجدهاش همانند زانوی شتر پینه بسته بود.
📚...
ابن خَلَّکان، وفیات الاعیان، ج ۳، ص ۲۷۴
قلقشندی،صبح الاعشی،ج ۱،ص ۵۱۶
مسعودی، مروج الذهب،ج۳ص ۱۶۰
ثعالبی،ثمارالقلوب،ص۲۲۶
ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه، ج۱۰،ص۷۹
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
۲۵ محرم
▪️شهادت امام سجاد علیهالسلام
در سال ۹۴ بنابر مشهور
📚مسار الشیعه: ص ۲۶، قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۱۵، العدد القویه: ص ۳۱۵، زاد المعاد: ص۳۲۸، مصباح کفعمی: ج۲ ص۵۹۴، مصباح المتهجد: ص۷۲۹، فیض العلام: ص۱۶۵، بحار الانوارج ۵۹، ص۱۹
📚اصول کافی: ج ۲، ص ۴۹۱
◾️امام زین العابدین علیهالسلام در سن ۵۷ سالگی با زهري که ولید بن عبدالملک یا هشام لعنهما الله به آن حضرت دادند به شهادت رسیدند. این در حالی بود که ۳۴ یا ۳۵ سال بعد از واقعه کربلا در مصائب جان گداز شهادت پدر و برادران و عمو و بستگان و اسارت عمه ها و خواهرانش، گریان بودند.
امام باقر علیهالسلام آن حضرت را تجهیز نمودند و در بقیع کنار قبر عموي مظلومش حضرت مجتبی علیه السلام به خاك سپردند. سال شهادت آن حضرت را به خاطر کثرت فوت فقهاء و علماء (سنه الفقهاء) گفتند.
در شهادت آن حضرت اقوال دیگري نیز وجود دارد: ۱۲ محرم، ۱۸ محرم، ۱۹ محرم، ۲ صفر.
📚منتهی الامال: ج ۲، ص ۳۷
📚الوقایع و الحوادث: ج ۴، ص ۲۸۷
📚مستدرك سفینه البحارج ۵، ص۲۱۸
🏴
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
مرثیه امامسجاد علیه السلام
تا اشک هست در بصرم گریه می کنم
با این توان مختصرم گریه می کنم
تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم
با خون مانده بر جگرم گریه می کنم
رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد
یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد
یا مادری که کودک شش ماهه می برد
با هر چه هست دور و برم گریه می کنم
روح صحیفه پر شده از گریه کردنم
خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم
گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم
بین نوافل سحرم گریه می کنم
از خنده های حرمله زجری کشیده ام
من که عقیله را سر بازار دیده ام
بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام
بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم
ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟
آتش میان زلف پریشان که دیده است؟
افتادن قطار اسیران که دیده است؟
عمری است با غم سفرم گریه می کنم
باید چه کرد بین گلو آه و ناله را
زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را
خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را
یاد رقیه با پسرم گریه می کنم
وقتی عقیله وارد بزم شراب شد
وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد
روی سرم تمام زمانه خراب شد
بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم
یادم نمی رود پدرم را پیاده بود
هر طور بود روی دو پا ایستاده بود
بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود
بر حال غربت پدرم گریه می کنم
عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود
خیلی غریب در ته گودال مانده بود
با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود
از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم
بالم زمان پا شدنم تیر می کشد
از داغ زهر کل تنم تیر می کشد
حالا که تشنه ام... بدنم تیر می کشد...
... یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم
محمد جواد شیرازی
*مرثیه حضرت سجاد علیه السلام
من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل، نه غنچه مانده، به باغ خزان من
مرغ بهشت وحیام و از جور روزگار
ویرانههای شام شده آشیان من
هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من
زنهای شام خنده به ناموس من زدند
این بود احترام من و خاندان من
زنجیرها به زخم تن من گریستند
دشمن نکرد رحم به اشک روان من
گردید نقش خاک ز سنگ یهودیان
از نوک نی سر پدر مهربان من
شام بلا و طشت طلا و سر حسین
گردید قاتل پدرم، میزبان من
من اشک ریختم ز بصر، او شراب ریخت
با آن که بود آیۀ کوثر به شأن من
من ناله میزدم ز دل، او چوب خیزران
من تن به مرگ دادم و او سوخت جان من
«میثم»خدا جزات دهد در عزای ما
کز نظم تو عیان شده سوز نهان من