eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
428 دنبال‌کننده
294 عکس
495 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
قصاب به کنیز گوشت فروخت،فریبش داد،،، کنیز اومد خدمت امیرالمومنین شکایت کرد مولا اومد شروع کرد به موعظه کردن به قصاب، چرا همچین کاری کردی؟؟ قصاب آقارو نشناخت... دست بلند کرد روی آقا،،، زد تو صورت مولا مولا سرشو انداخت پایین و رفت یه عده اومدن به قصاب گفتن میدونی دست رو کی بلند کردی؟ گفت نه گفت این آقا،امیرالمومنین بوده مرد قصاب بخاطر این که دستش، رو امیرالمومنین بلند شد، دستو قطع کرد با دست دیگه دست قطع شده رو گرفت و دنبال امیرالمومنین راه افتاد شروع کرد به عذرخواهی کردن منو ببخش غلط کردم بخدا نشناختمتون مولا براش دعا کرد دست قطع شده،وصل شده عین روایته،،، من میدونم الان دلت کجاست اینجا مرد قصاب،نشناخته زد تو صورت مولا امیرالمومنینو نشناخت زد تو گوش مولا ⛔️اما اون نامرد میدونست فاطمه،دختر پیغمبره ⛔️میدونست غضب او،غضب خداست ⛔️با این حال،دست بلند کرد با تمام قدرت زد تو گوش فاطمه 😭😭😭😭😭😭😭 یجای دیگم میتونم ببرمت، اما اینجا یه گریزی بزنیم یه روضه ای بخونیم دلمون تنگ شده برا روضه حضرت زهرا 💠وای خدا چیکار کنم که عمر گل،سَر نیاد 💠وای خدا،چیکار کنم از این جلوتر نیاد 💠وای خدا،چیکار کنم به سمت مادر نیاد ✴️راهو میبنده، دستش بلنده ✴️دارم میلرزن،داره میخنده ✴️چه خاکی به سر کنم ،خودم رو سپر کنم ✴️یا اینکه برم خونه،بابامو خبر کنم نامرد هم فاطمه رو میشناخت هم امام حسنو جلو چش امام حسن،زد تو گوش مادرش 😭😭😭 یکی دیگشو میگم 💠وای خدا،چجوری زد که رد شد از روی سرم ان شاالله هیشکی جلو چشت، کسی دست رو مادرت بلند نکنه ان شاالله زمین خوردن مادرتو ندیده باشی جلو چشمات 💠وای خدا،چجوری زد که رد شد از روی سرم 💠وای خدا،چجوری زد که خورد زمین مادرم 💠وای خدا جچوری زد،مگه میشه باورم 📛خاک تو دهنم ✴️یک ضربه اما،دوتا بود انگار ✴️یک ضرب سیلی،یک ضرب دیوار 😭یبار بی هوا میزد یبارم با پا میزد گریه کنا، حضرت زهراییا اوناییکه اسم فاطمه میاد،همه وجودتون به لرزه در میاد به تأسی از آقامون امام حسن مجتبی که تو کوچه های تنگ بنی هاشم مث بید میلرزید هروقت از کوچه میرفت،میگفت همینجا مادرمو زدن یه چیز دیگه میخوام بگم مرد قصاب،امام... امیرالمومنینو نشناخت زد تو صورتش نشناخته جسارت کرده زد تو گوشی آقا،،، بعدش اومد دستشو قطع کرد به غلط کردن افتاد گفت دستی که رو امامم بلند بشه،باید قطع بشه میدونی دلتو میخوام کجا ببرم شب جمعه ای؟ اومد تو گودال،خنجر به دست گرفت خنجر رو حنجر غریب کربلا گذاشت گفت میدونم تو فرزند پیغمبری میدونم تو پسر فاطمه ای بااینکه میدونم میخوام سرتو از بدن جدا کنم انقد دست و پا زد حسین.. بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد،خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هزار مرتبه زینب،برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت،دوتا چکمه رسید اول گودال، مادرت افتاد تو را بخاطر درهم،چه درهمت کردند چنانکه شرح تن تو، به آخرت افتاد ولی به جان خودت،خواهرت مقصر نیست در آن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشتر تورا بردن میان راه، النگوی دخترت افتاد 😭😭😭😭😭😭 وااای سالار زینب.... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹رسید روضه به آنجا ڪه مادرم افتاد 🔹رسید قنفذ و مادر،برابرم افتاد 🔸تمام ڪوچه سیاهے و خاک و ناله شده 🔸و مادرم ڪه صدا زد سَرَم، سَرَم افتاد 🍂تمام حادثه یه لحظه بود و میدیدم 🍂ڪسے لگد زد و با ضربه پیڪرم افتاد 🌾به سختے از سر جایش بلند شد،آرام 🌾و با اشاره به من گفت بهترم،،، افتاد 🔵میان ڪوچه فقط گریه ڪرد و هے میگفت 🔵غریب مانده در این شهر ،شوهرم افتاد 😭😭 ➖میان ڪوچه برا خودش گریه نڪرد خانم 🔅میان ڪوچه فقط گریه ڪرد و هے میگفت 🔅غریب مانده در این شهر ،شوهرم افتاد 🔆بلند میشد و مے آمد و زمین میخورد 🔆غرور و غیرتمو و بالم و پرم افتاد اینو به خونه میرسونم،دوباره شعر میخونم ☑️امشب تو ڪوچه باید غوغایے بشه تو گریه ڪردن ڪم نزارید 🔺رسید خانه و با خنده گفت شڪر خدا 🔺ڪه من فداے سر زلف حیدرم،افتاد ☑️حالا شروع میڪنه به روضه خوندن مادر من ڪه گفتم ✔️مرو ڪه ڪوچه ڪه براے پَرَت خطر دارد ✔️مرو ڪه رد شدن امروز،دردسر دارد ◽️مگر نگفت خداوند خلقتت حتی ◽️براے صورت تو ،برگ گل ضرر دارد ◾️گمان نمیڪنم این مرد بے حیا،اینجا ◾️بدون حادثه دست از سر تو بردارد ⬅️ز روے پوشیه زد،تازه اینچنین شده ای ⬅️ڪه چشمهات فقط،دید مختصر دارد 💠نوشته اند ڪه پیشانے ات،به جایے خورد 💠خلاصه ضربه بعد،اینچنین اثر دارد ♻️نوشته اند ڪه پیشانے ات،به جایے خورد خجالت میڪشم بعضے از حرفارو بزنم ☑️بارهام گفتم، زناے متدینه و محجبه با نامحرم چشم تو چشم حرف نمیزنن امام حسن میگه،مادرم سرش پایین بوده بے هوا زد... 😭😭😭😭😭😭😭😭 🔘بزرگ بانوے این شهر،باورت میشد 🔘ز خاک ڪوچه حسن،گوشواره بر دارد ✔️قول بده برا این روضه،غیرتے گریه ڪن تو ڪوچه بنے هاشم،صحنه رو تجسم ڪن یه نفر به زور عبور میڪرد تو اون وضعیتے ڪه امام حسن میگه یهو دیدم ڪوچه تاریک شده ✔️یه بے حیاے نامرد، یه بے حیاے پست سد راه مادرم شده قباله فدڪو خواست ✔️مادرم امتناع ڪرد، هے جلو اومد مادرم عقب تر رفت تا به جاییڪه به انتهاے ڪوچه رسیدیم 🔺مردک پست ڪه عمرے نمک حیدر خورد 🔺نعره زد بر سر مادر،به غرورم برخورد ✨ایستادم به نوک پنجه ے پا،اما حیف ✨دستش از روے سرم رد شد و بر مادر خورد ⭐️هرچه ڪردم سپر درد و بلایش گردم،نشد ⭐️ اے واے ڪه سیلے به رُخَش آخر خورد ☄آه زینب،تو ندیدے بخدا من دیدم ☄مادرم خورد به دیوار،ولے با سر خورد 🔥سیلے محڪم او،چشم مرا تار نمود 🔥مادر از من دوسه تا سیلے محڪم تر خورد لگدے خورد به پهلو و نَفَس بند آمد مادرم 🥀حسن از غصه سرش را به زمین زد،غش ڪرد 🥀باز زینب غم یک مرثیه دیگر خورد زینب همه فڪر و ذڪرش،یجاے دیگس ☑️هرڪدوم از روضه هارو میبینه،تو ذهنش تجسم میڪنه چون قراره یه بلایے سرش بیاد ➖از روز ازل،روضه رو برا زینب خوندن امام حسن گفت مادرم بے هوا افتاده مادرم زمین خورد،،، زینب ذهنش رفت ڪربلا حرف دله دیگه... اونجایے ڪه،،، 😭 بلند مرتبه شاهے ز صدر زین افتاد اگر غلط نڪنم، عرش بر زمین افتاد حرف از بے هوا افتادن، بے هوا زدن تو گوشش دلت ڪجا میره؟؟!! اونجایے ڪه یه خانم سه ساله.. هم اسم همین خانم بغل همین خانم خوابیده ☑️زجر بے حیا اومد تو بیابونا گشت دیده دختر یه گوشه اے ڪز ڪرده،خوابیده روضه بخونم دیگه؟! ها؟! شب زیارتیه امام حسینه هے گفتم بهش میام میام میام موهامو نڪش میام میام میام حرف بد میزد،بابا بابا بابا با لگد میزد،بابا بابا بابا ببین آواره صحرا شدم من شبیه مادرت زهرا شدم من 🔵از بچگے روضه مادرو گوش دادن بابا... گفتن برات صورتش ڪبود بوده گفتن بهم یه خانم 18 ساله اے دست به دیوار میگرفت و راه میرفت ✅همه میگفتن مگه میشه یه خانم 18ساله،دست به دیوار بگیره،راه بره؟؟ من ڪه 3سالمه،این بلا سرم اومد مدد از عمه گرفتم ڪه مرا راه برند چند قدم رفت خودش،دست به دیوار گرفت 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
قسم به جون و وَهَب جُنادِه، عابِث، حُجَیر قسم به خون حبیب جوونیه ما فدات شهید کرببلا غریب دور از وطن آخرِ سر میکُشه نوکرتو ،روضه هات میزدنت با عصا جلو چش مادرت سر تو دیدن رو نی خواهرتو دخترت گریه ملائکه به ماتمت کردن برای درهمی،چه درهمت کردن 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸روز ازل خلقتشو نموده داور 🔸قباله پیمبر و آل پیمبر 🔹عالم همه مست مِی خم غدیرش 🔹عنوان سقاییشو زد بنام حیدر ➖علی شه دین و امیرالمومنین شد ➖صفدر آسمون و حیدر زمین شد 🔵فقط یه همتا داشت زهرا که رسیدو 🔵سیده النسا کل عالمین شد ⬅️اوناکه عقدشونو بست حضرت یزدان ⬅️همون دو دریا، صدف لولو و مرجان 🌾زهرا،علی،حسن ،حسین،زینب و کلثوم 🌾شش نفر و شش دانگ جنت،خاک ایشان 🍂طبق فرمایش نبی،قسمت همین شد 🍂کار خونه زهرا،بیرون با شاه دین شد 🔻هنوز نشده خشک،آب کفن رسول الله 🔻زهرا تو کوچه و علی خونه نشین شد ♨️یک شهرِ بغض و کینه،هیزم شده بود وااای... ♨️مادرمون،بین آتیش گُم شده بود وااای 🔅در که شکست،تموم صحنه خونه پُر از 🔅ردپای خونیه مردم شده بود..وااای 😭خونه ای که درش شکست 😭یاسی که گلپرش شکست 😭بچه بامادرش سوخت... خداااا ♻️هیزم که شعله ور شد ♻️وقت لگد به در شد ♻️فاطمه بی پسر شد... ✳️دری که ریشه داشت،شکست ✳️حرمت همیشه داشت،شکست ❇️یه مادری تو اون میون ❇️یه بار شیشه داشت شکست 💠وقتی که فاطمه در اون، هنگامه افتاد 💠میدون دست یه مشت، لات خودکامه افتاد ▫️زیر گلوی علی ردّ جامه افتاد ▫️طوری کشیدنش دیدن عمامه افتاد ▪️علی که بی عمامه شد ▪️تو خونمون هنگامه شد ▪️غمنامه فاطمه شد 😭چهل تا نامرد... 🔘حسین به زیر دست و پا 🔘حسن فریاد میزد بابا 🔘زینب میگفت فضه بیا 😭مادرم غش کرد... 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹گفتم چی شد،چی سببه 🔹زهرا میگه روز یا شبه 🔹علی چرا جون به لبه 🔸اینکه میگن بعد سوال 🔸جوابی که گرفتم از 🔸هق هق بی بی زینبه ➖هیزم، شرر، بیت،حیدر ➖مردم،یک سر تماشاگر ➖دیوار و در،مسمار،پسر ➖محسن،خطر،فضه،مادر 😭ریسمان،پدر،حسن مضطر 😭من خون جگر،بابارو میکشید مادر ⬅️در بین اون چهل نفر،پیش شوهر قتل همسر... 🔻یه بوتراب،غرق عذاب 🔻بیرون، سلامش،بی جواب 🔻درون خانومش با نقاب 🔘چه خانومی در تب و تاب 🔘برگای آخر کتاب 🔘خوناب میریزه میشه آب 🔘حسین شبا تشنه آب 🔘بشنو حسن با اضطراب 🔘با هق هقش میگه تو خواب 🍂غدار بسه،بی عار بسه 🍂یکبار،دوبار چنبار بسه 🍂سرش خورد به دیوار،بسه 🍂ولکن شکست گوشوار 🍂هست مادرم بیمار 🍂بسه،با پات نده فشار 🔵اینم فدک،بسه.. 🔵هی فحش نکن نثار...بسه ▪️مادر پاشو،قرار بشه تکرار بسه... اون رشیده،شد خمیده رنگ پریده،تا دو دیده درد کشیده لب گزیده رخ کبوده،مو سفیده روزای آخر خزیده به کار خونش رسیده حال رو به قبله خوابیده کار به وصیت کشیده میگه بریده بریده علی،اقا... تورو خدا جون شما و بچه ها کردم هوا،محسن بابا... زیاد نگیر برام عزا شب عروسی بچه ها،جای منو خالی نما قرار ما کرببلا، زینب که رو تل با نوا 😭😭 داد میزنه واغربتا... وا فاطمه وا حیدرا... 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیکِ یا اُمّا السلام علیکِ یا زهرا 🔸در زدن، وای اگر نوبت مادر برسد 😭😭😭 🔸وای اگر مادرمان زود دم در برسد 😭😭 🔹هان.. اگر مادرتان پشت در آمد به دفاع 🔹نگذارید که استاد لگد، سر برسد 🔘ان شاالله هیچوقت مادرتو تو این وضعیت نبینی 😭 ➖هان.. اگر مادرتان پشت در آمد به دفاع ➖نگذارید که استاد لگد، سر برسد 🔻مادری یک تنه در کوچه،اگر گیر افتاد 🔻لااقل داد بزن زود برادر برسد 🔵مادر حامله، چادر به سرش نیست هنوز 🔵وای اگر دست کسی بر نخ معجر برسد ▪️از پذیراییه هیزم،خبرش نیست هنوز ▪️شعله برخواست که تا سوره کوثر برسد 🔘از در خونه ی یه خانومی گفتم 🔘یه مریضه ای گفتم... لحظات آخر عمر پیغمبر، در خونه رو زدن خانوم حضرت زهرا اومد درو باز کرد چیکار داری؟ اومدم بابات رسول الله رو ببینم فرمود: بابام ممنوع الملاقاته رفت... دقائقی بعد، دوباره اومد در زد دوباره درو باز کرد همون پیر مرد چیکار داری؟؟ اومدم بابات رسول الله رو ببینم دوباره تکرار... بابام ممنوع الملاقاته بار سوم در زد تا خانوم حضرت زهرا درو باز کرد، آقا رسول الله فرمود: میدونی کیه دار در میزنه؟؟ گفت بابا یه پیرمردیه میخواد شمارو ببینه فرمود: دخترم میدونی کیه؟؟ اون حضرت عزراییل،مأمور مرگه از آدم ابوالبشر تا حالا، از احدی اجازه نگرفته برا گرفتن جان کسی اما به احترام توئه فاطمه، بی اجازه وارد خونه نمیشه خونه ای که فاطمه توشه،حرمت داره خونه ای که توش فاطمه باشه، احترام داره آی بی وفا زمونه 😭😭😭 🌾دری که ریشه داشت،شکست 🌾حرمت همیشه داشت،شکست 🌾یه مادری تو اون میون 🌾یه بار شیشه داشت،شکست 😭😭😭😭 آی... 🍂از پذیراییه هیزم،خبرش نیست هنوز 🍂شعله برخواست که تا سوره کوثر برسد 💠تازیانه زدن اینجاست به زن،باب شود 💠ارث مادر همینجاست به دختر برسد 🌐پای این قوم به این خانه اگر باز شود 🌐ریسمان است که بر گردن حیدر برسد ❇️غاصبان، حق علی را چه شتابان بردند ❇️نگذارن که تا دفن پیمبر برسد ♻️هیچکس نیست مگر، جان علی در خطر است ♻️حضرت فاطمه باید که به سنگر برسد 😭یه مرد تو این مدینه نیست،کمک علی کنه روایت میگه آقارو با سر و پای برهنه آوردن برا اینکه به خیال خودشون خوارش کنن، پیراهن عربی رو، رو سر مولا گرفتن یجوری آقا رو بردن، خانوم حضرت زهرا تا این صحنه رو دید... 😭😭😭 ❌گفت الان میرم سر قبر بابام رسول الله، گیسو پریشون میکنم، همه ی اهل مدینه رو نفرین میکنم سلمان میگه هنوز حرف فاطمه تموم نشده، دیدم ستون های مسجد داره میلرزه 💯امیرالمومنین،میدونه چه خبره سریع به سلمان گفت برو به فاطمه بگو نفرین نکنه اگه نفرین کنه،احدی زنده نمیمونه آی... 🔅پشت در سینه ی مادر، چو ز مسمار شکست 🔅بی گمان کار به گودال و به حنجر برسد ♨️ذکر لا حول به لب داشت و میگفت ♨️آه ای کاش که این ناله به خواهر برسد 💢دست عباس جدا بود و سرش بر نیزه 💢دست خنّاس مبادا که به حنجر برسد 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸هرجا که تازیونش،پیچیده میشد 🔸کشیده میشد،جای اون دریده میشد 🔹صدای استخون دست،شنیده میشد 🔹فاطمه دنبال علی،کشیده میشد 🔻باید که در احیای حق،بدون شک رفت 🔻فاطمه باز با درد اونهمه کتک رفت 🔵علی رو از مسجد که میگردوند دوباره 🔵چند روز بعد با حسنش،پی فدک رفت ☑️گفت حسنم،میخوام یه مرد همرام باشه دست حسن 8-7 ساله رو گرفت،تو مسیر هم امام حسن،سینه هاشو سپر میکرد چون خون علی تو رگ حسنه ➖هیبت علی رو داره 🤲الهی برا هیشکی نیاد، رفت خونه گریه مادرشو ببینه 🤲الهی هیچ مادری رو گریون نبینی چی دارم میگم؟؟!!! 🤲الهی هیچوقت نبینی یکی دست رو مادرت بلند کرده 🤲الهی زمین خوردن مادرتو نبینی مگه آدم یادش میره؟؟؟ 😭😭😭😭😭😭😭 🍂با منطقش فدک رو داد،اولی پست 🍂دومی فهمید تو کوچه،راهشونو بست 🌾از دو طرف دستاشو تا گذاشت رو دیوار 🌾حسن جلوی مادرش،وا کرد دوتا دست 😭جلو نیا، مادر بریم 😭خوبه حیا،مادر بریم 😭تورو خدا مادر بریم دستای بازتو ببند تا مادرم باهام بیاد 🔘بزار با احترام بیاد 🔘اگه الان کنار نری 🔘داد میزنم بابام بیاد 😭چشات خونه، وای مادرم نامرد،خون جلو چشاشو گرفته 👌من پسر بزرگ... 😭😭 رو پنجه پا وایساده، چند سال مگه داره؟ ⬅️من پسر بزرگشم ⬅️نبین که قد من کوتاس ⬅️حرف دهانتو بفهم ⬅️مادرم،ناموس خداس ⬅️از هیبت تو معلومه ⬅️حسن دیگه براش عصاس سیلیش نزن منو بزن منو بزنید مادرمو نزنید سیلیش نزن منو بزن شد خون دهن جون حسن ✅الهی هیچوقت کسی بی هوا تو گوشت نزنه برق از چشای آدم میره ❇️تعادلمون از دست میره، خیلیا باصورت میفتن خجالتم خوب چیزیه دستو رو زن،کردی بلند حالا فدک که پاره شد برو تو کوچمون نخند الهی دستت بشکنه، گوشواره مادرمو... 😭😭😭😭😭 🔰همه میگفتن علی، چه گهواره ای شه 🔰روزیکه به خونَش،میبره تخته 💢این آخری بند نمیشه،علی تو خونه 💢بیرون میرفت تا فاطمش،راحت بمونه ♨️گاهی تو مسجد گاهی تو نخلستونا بود ♨️سر توی چاه میزاشت و میخوند غریبونه ♦️9سال پیش اون شب زیبا،یادته حیدر ♦️شوق نبی،لبخند طاها یادته حیدر 💯به دست زهرا،طلعت روی زهرارو دیدی یادته حیدر 💯جامه دامادی پوشیدی یادته حیدر 💯به دست زهرا،حنا کشیدی یادته حیدر 😭😭😭😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا