eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
419 دنبال‌کننده
288 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
😔هرسحر منتظر یار نباشم،چه کنم 😔من اگه اینهمه بیدار نباشم،چه کنم?? 🍁گریه بر درد فراق تو نکردن،سخت است 🍁خون جگر از غمت ای یار نباشم،چه کنم?? ♥ 🌿عده ای برسر آنند اسیرت نشوند 🌿من بر آنم که گرفتار نباشم،چه کنم?? 💠تو چه کردی که من از خواب و خوراک،افتادم 💠راستی اینهمه بیمار نباشم،چه کنم?? 🔰چهارده بار خدا عاشق تو شد،من اگر 🔰عاشق روی تو یکبار نباشم،چه کنم?? ❇️خواستم نام مرا هم بنویسید،همین ❇️سرِ بازار، خریدار نباشم چه کنم?? ♻️من اگر مثل تو هر صبح و غروبی،آقا ♻️فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم?? 😭😭 فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم?? 😭😭 ♨️چیز زیادی نمیخوام،فقط منو رها نکن ♨️مث غریبه ها آقا،تو صورتم نگاه نکن 🍃حسرت به دل تو این دیار، زندگی سخت شده برام 🍃چند وقتیه تو خلوتام، همش به فکر کربلام ☑️چه حالی داره ای خدا،سینه زدن تو کربلا چی شد?? باز هوایی شدی??! عجب صفایی داره ضریح خوشکل آقام ابالفضل 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
من از غلامان سیاه کربلایم وقتی به تو رو میزنم، رو بر نگردان لطفی که دارد تربت تو، زر ندارد این خاک پایی را که دادی، زر نگردان 🍁امشب، شب علی اکبره 🍁شب جووناست 🍁مجلس جوونم باید جوون گرم کنه حُر پشیمانیم و با تو حرف داریم آقا به جان زینب از ما سر نگردان حیفت نمی آید ز ما، گریه نگیری؟! وضع بد ما را از این،بدتر نگردان خیلی برایم مادرت، زحمت کشیده آقا مرا شرمنده ی مادر، نگردان ⬅️یاد یه حرفی افتادم ✅وقتی جلو حُرُّ گرفت، گفت بزار برگردیم مدینه گفت مأمورم و معذور گفت پس بزار بریم گفت اجازه ندارم... مأمورم و معذور 💢هر چی گفت، حر امتناع کرد ✔️آقا فرمود:ثَکلتکُ اُمُک(مادرت به عزات بشینه) 👌حر یه نگاهی کرد، گفتم یا اباعبدالله... اگه هرکسی غیر تو، اسم مادرمو میاورد شمشیر برهنه میکردم همینجا جوابشو میدادم. چه کنم از مادرت ،جز خوبی نمیشه یاد کرد 😭😭 💠یوقتایی به خودمون فکر میکنیم،همینه تو خلوت، شده با خودت فکر کنی که اصلا من کجا، روضه ی امام حسین کجا؟؟ ❇️من با این آلودگیام، چی میشه هرشب خانم فاطمه زهرا دستمو میگیره میگه بیا پا روضه ی پسر غریبم حسین بشین و گریه کن 😭😭 خیلی برایم مادرت، زحمت کشیده آقا مرا شرمنده ی مادر، نگردان ما آمدیم اینبار، پیش تو بمیریم پس لطف کن مارا به خانه برنگردان من با فُراتت چند سالی هست،قهرم ای تشنه لب با آن، لبم را تر نگردان 🔸موج مزن، آب فرات 🔸رباب،غرق آتشه 🔸موج مزن آب فرات 🔸عموم خجالت میکشه من با فُراتت چند سالی هست،قهرم ای تشنه لب با آن، لبم را تر نگردان بر خیز که دور و بر زینب، شلوغ است در قتلگه هم روی از خواهر نگردان حداقل ای شمر ، پیش چشم زینب عریان مارا اینور و آنور نگردان 😭😭😭😭😭 🔰شب علی اکبر، شب خاصیه 🔰اومد بالا منبر گفت فردا شب میخوام روضه تموم بخونم یجورایی فکر مردمو درگیر این حرف کرد که روضه ی تموم این روضه خون چیه!! ✳️اومد بالا منبر، صحبتاشو کرد موقع روضه خوندن گفت: 🌐روضه رو به اینجا کشوند که آقا سیدالشهدا اومد بالا جنازه ی جوونش، علی اکبر... ❤️ از منبر پایین اومد ⭕️یکی اومد جلو گفت فلانی، بعد علی اکبر قاسم بود بعد علی اکبر، عبدالله بود، علی اصغر بود خوده امام حسین بود ⚫️شما گفتی روضه تموم... گفت تا جاییکه من میدونم و خوندم، امام حسین کنار جنازه علی اکبرش جون داده 😭😭😭😭😭😭😭 🔻فلذا اون لحظه ای که اومد کنار بدن علی اکبر، گفت تو کاری با من کردی که به غروبم نمیکشه 😭😭😭😭 سَرا رو آوردن تو بزم شراب 💯میخوام دلا آماده بشه، بعد شعر بخونم گفت دونه دونه سرهارو برام معرفی کن. این سر، سر قاسمه این سر، سر عبدالله این سر ، سر علی اصغر شیرخواره ی حسینه این سر، سر علمدار حسین، ابالفضله این سر، سر شهزاده علی اکبره ♻️تا رسید به سر علی اکبر، گفت بهم بگید اول بابارو کشتید یا پسرو؟؟ گفت مگه فرقیم داره براشما؟؟ هردوتا، سرشون جلو چشته 😭😭 گفت نه... اگه اول پسرو کشتید دیگه نیاز نبود بابارو بکشید 😭😭😭 💹به خودش آمد و فهمید که چشمش، تر بود دو قدم مانده به بالای سر اکبر بود 💹تازه فهمید چه روزی به سرش آمده است یا که بهتر، چه به روز پسرش آمده است 💹پسر دست گلش را چو گل پرپر دید هر طرف را که نظر کرد، علی اکبر دید بابا ابراهیم پیغمبر.. بچشو مرتب کرد دستاشو حنا زد موهاشو حنا زد ◀️قشنگ مرتب آورد تو قتلگاه بفرمان الهی قربونی کنه پسرشو در راه خدا ⚛چاقو رو تیز کرد زد به حلقوم اسماعیل هر کاری کرد نبرید ✴️دوباره تیز کرد گفت الان اونجوری میخواستم شده هر کاری کرد، نتونست ببره گردن اسماعیلو ✳️ندا اومد یا ابراهیم قبول کردیم از شما دیگه نمیخوای ادامه بدی ‼️برگشتن پدر و پسر به خونه خانوم هاجر، مادر اسماعیل .. این چاقو که به پوست میخوره، پوستو کبود میکنه این کبودی رو که دید، گفت چه اتفاقی افتاده؟ 🔆قضیه رو ابراهیم پیغمبر توضیح داده گفت: هاجر... به فرمان الهی میخواستم پسرمو قربونی کنم که ندا اومد بسه این چاقو رو هر کاری کردم، نشد بِبُرم ⚠️جای چاقو موند رو گلوی اسماعیل ❗️روایت نوشته هاجر سه روز مریض شد. مریضیه بدی گرفت. بعد 3 روزم جون داده یه کبودی دید، طاقت نیاورد جون داده 🛑اما بدن ارباً اربا افتاده یجوری شد میخواست علی اکبرو صدا کنه، همه دشت شده بود علی اکبر 😭😭 ❤️میگفت پسرم جگر گوشم جگر بابا چه بلایی سرت آوردن؟؟؟ 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸آقا بیا که غربت شیعه ز حد گذشت 🔸این سال ها بدون حضور تو بد گذشت 🔹هر روزمون بدون حضورت یک قرن بود 🔹از این فراق تلخ، مگر میشود گذشت?? 😭😭😭 🔵دیر اومدم بازم شب جمعه سر قرار 🔵تو نیستی و اشک میباره بی اختیار 🔵عمرم، تموم دارو ندارم فدای یار 🔵فردا میای و دیگه تموم میشه انتظار 🔴اینجا غریبه نیست، محبان مادریم 🔴یکبار دیگه جمع شدیم محضر شما 🔴سوزونده سینه هامونو، غم های فاطمه 🔴مثل دل امام حسن، بین کوچه ها -مادر… 😭😭😭 ☑️سنگینه دستت… نزن ☑️ببند چشاتو، حسن ☑️نزدیک خونه بیا ☑️میرسه الان، بابا ✔️بلند شد از رو زمین ✔️میلرزم از ترس،ببین ♨️شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم ♨️با غم و مهر حسین، دستور تا آخر گرفتم ♨️چون که رخصت داد مادر ♨️سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم 🔥آمدم در روضه با احساس حس پنجگانه 🔥 صادقانه بیکرانه شاعرانه عاقلانهش عاشقانه ☄پس برای روضه های سخت، آنطوری که دیدن جایگاه ویژه ای دارد ☄برای روضه ی مادر، شنیدن جایگاه ویژه ای دارد 🍁برای روضه ی غیرت، ولیکن چشم و گوشم را گرفتم 🔘تا نفهمم درد یعنی چه… 🔘هم چشامو گرفتم، هم گوشامو گرفتم 🔘تا نفهمم روضه ی آقامو ⚪️گرفتم گوش را تا نشنوم طعم صدای خوردن سیلی به روی زن، کنار مرد یعنی چه?? 🔶برای روضه ی غیرت، برای خاطر مولا برای درک آقایم 🔶فقط با حس بوییدن به متن روضه می آیم 🔷همینکه بو کشیدم، آمد از شش سمت، بوی یاس 🔷ولی در عطر این گل، طعم پر رنگ کبودی نیز شد احساس 🍃به جز بوی کبود یاس، بوی عود هم آمد 🍃مشامم سوخت زیرا بر مشامم بوی داغ دود هم آمد 🍁چنان که حرف تیز میخ را در اصل، گوش چوب میفهمد 🍁کسی که خورده سیلی، بوی خون را خوب میفهمد 🌾چه بوی گرم خونی میرسد از راه در اینجا 🌾و من از بوی خاک و بوی غم فهمیدم آمد اشک های شاه در اینجا ☘کنار در، مشامم پر شده دیگر ☘می آید بوی یاس و بوی دود و بوی خاک و بوی خاکستر 💔و در پایان روضه، آه بوی تند سیبی ناگهان آمد 💔گمانم که حسین بن علی از خانه به سمت مادرش، سینه زنان آمد ❇️میان روضه ی مادر،رسیده بر مشامم بوی خاک کربلا آخر ❇️که هر جا سر گذارم، میگذارم سر به سجده روی خاک کربلا آخر ☑️ما گِلِمون از کربلاست ☑️هرجا باشیم سر از کربلا در میاریم 😭😭 ✅حواس پنجگانه پرت شد از مادر و آمد سوی گودال ✅رسیده خواهری با پنج حس کامل خود اسب خونین را به استقبال و زینب میرود از حال با اندوه مالامال 🔆حواس اهل خیمه کاملاً از کار افتادن 🔆پس از این اهل خیمه روی خار و سنگ ها بسیار افتادن 💠در اینجا تا صدای اسب ها آمد 😭برای خیمه واضح شد که پیکر بر نمیگردد 😭فقط حس ششم میگفت دیگر بر نمیگردد 😭فقط حس ششم میگفت با زینب، برادر بر نمیگردد 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔹کعبه ی دلها بُوَد کرببلای حسین 🔹مرغ دلم پر زند پر به هوای حسین ♥️ ♥️ 🔸گَر به عزاخانه اش میروی آهسته رو 🔸بال ملائک بُوَد فرش عزای حسین ♥️ ♥️ از دستت میره امشب، اگه صداتو خرج نکنی ها.. پیرو جوون، زن و مرد، هر کی صدامو میشنوه. اصل روضه امشبه، ده شب مقدمه بود برای گریه ی امشبت 😭😭 ♥️ ♥️ ❇️خنده کنان می رود روز جزا در بهشت ❇️هرکه به دنیا کند گریه برای حسین ♥️ ♥️ 🔰کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمیشود 🔰مسیح اگر دوا کند بی تو دوا نمیشود ⬅️دور حرم دویده ام،صفا و مروه دیده ام ⬅️هیچ کجا برای من، کرببلا نمیشود ☑️حرف دلتو بزنم 😭 🌺هیچ کسی برای من امام رضا نمیشود فلذا اون عالم جلیل القدر فرمود: ✔️کعبه، خونه ی گِل خداست ✔️کربلا خونه ی دل خداست ☑️اونی که کربلا رفته بهتر میدونه.. 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas