🔹رسید روضه به آنجا ڪه مادرم افتاد
🔹رسید قنفذ و مادر،برابرم افتاد
🔸تمام ڪوچه سیاهے و خاک و ناله شده
🔸و مادرم ڪه صدا زد سَرَم، سَرَم افتاد
🍂تمام حادثه یه لحظه بود و میدیدم
🍂ڪسے لگد زد و با ضربه پیڪرم افتاد
🌾به سختے از سر جایش بلند شد،آرام
🌾و با اشاره به من گفت بهترم،،، افتاد
#تو_غصه_نخور
🔵میان ڪوچه فقط گریه ڪرد و هے میگفت
🔵غریب مانده در این شهر ،شوهرم افتاد
😭😭
➖میان ڪوچه برا خودش گریه نڪرد خانم
🔅میان ڪوچه فقط گریه ڪرد و هے میگفت
🔅غریب مانده در این شهر ،شوهرم افتاد
🔆بلند میشد و مے آمد و زمین میخورد
🔆غرور و غیرتمو و بالم و پرم افتاد
اینو به خونه میرسونم،دوباره شعر میخونم
☑️امشب تو ڪوچه باید غوغایے بشه
تو گریه ڪردن ڪم نزارید
🔺رسید خانه و با خنده گفت شڪر خدا
🔺ڪه من فداے سر زلف حیدرم،افتاد
☑️حالا شروع میڪنه به روضه خوندن
مادر من ڪه گفتم
✔️مرو ڪه ڪوچه ڪه براے پَرَت خطر دارد
✔️مرو ڪه رد شدن امروز،دردسر دارد
◽️مگر نگفت خداوند خلقتت حتی
◽️براے صورت تو ،برگ گل ضرر دارد
◾️گمان نمیڪنم این مرد بے حیا،اینجا
◾️بدون حادثه دست از سر تو بردارد
⬅️ز روے پوشیه زد،تازه اینچنین شده ای
⬅️ڪه چشمهات فقط،دید مختصر دارد
💠نوشته اند ڪه پیشانے ات،به جایے خورد
💠خلاصه ضربه بعد،اینچنین اثر دارد
#ببخشید_تورو_قرآن
♻️نوشته اند ڪه پیشانے ات،به جایے خورد
خجالت میڪشم بعضے از حرفارو بزنم
☑️بارهام گفتم، زناے متدینه و محجبه با نامحرم چشم تو چشم حرف نمیزنن
امام حسن میگه،مادرم سرش پایین بوده
بے هوا زد...
😭😭😭😭😭😭😭😭
🔘بزرگ بانوے این شهر،باورت میشد
🔘ز خاک ڪوچه حسن،گوشواره بر دارد
✔️قول بده برا این روضه،غیرتے گریه ڪن
تو ڪوچه بنے هاشم،صحنه رو تجسم ڪن
یه نفر به زور عبور میڪرد
تو اون وضعیتے ڪه امام حسن میگه یهو دیدم ڪوچه تاریک شده
✔️یه بے حیاے نامرد، یه بے حیاے پست
سد راه مادرم شده
قباله فدڪو خواست
✔️مادرم امتناع ڪرد، هے جلو اومد مادرم عقب تر رفت
تا به جاییڪه به انتهاے ڪوچه رسیدیم
🔺مردک پست ڪه عمرے نمک حیدر خورد
🔺نعره زد بر سر مادر،به غرورم برخورد
✨ایستادم به نوک پنجه ے پا،اما حیف
✨دستش از روے سرم رد شد و بر مادر خورد
⭐️هرچه ڪردم سپر درد و بلایش گردم،نشد
⭐️ اے واے ڪه سیلے به رُخَش آخر خورد
☄آه زینب،تو ندیدے بخدا من دیدم
☄مادرم خورد به دیوار،ولے با سر خورد
🔥سیلے محڪم او،چشم مرا تار نمود
🔥مادر از من دوسه تا سیلے محڪم تر خورد
لگدے خورد به پهلو و نَفَس بند آمد
مادرم
🥀حسن از غصه سرش را به زمین زد،غش ڪرد
🥀باز زینب غم یک مرثیه دیگر خورد
زینب همه فڪر و ذڪرش،یجاے دیگس
☑️هرڪدوم از روضه هارو میبینه،تو ذهنش تجسم میڪنه چون قراره یه بلایے سرش بیاد
➖از روز ازل،روضه رو برا زینب خوندن
امام حسن گفت مادرم بے هوا افتاده
مادرم زمین خورد،،، زینب ذهنش رفت ڪربلا
حرف دله دیگه...
اونجایے ڪه،،،
😭 بلند مرتبه شاهے ز صدر زین افتاد
اگر غلط نڪنم، عرش بر زمین افتاد
حرف از بے هوا افتادن، بے هوا زدن تو گوشش دلت ڪجا میره؟؟!!
اونجایے ڪه یه خانم سه ساله..
هم اسم همین خانم بغل همین خانم خوابیده
☑️زجر بے حیا اومد تو بیابونا گشت
دیده دختر یه گوشه اے ڪز ڪرده،خوابیده
روضه بخونم دیگه؟!
ها؟!
#شب_جمعس
شب زیارتیه امام حسینه
هے گفتم بهش میام میام میام
موهامو نڪش میام میام میام
حرف بد میزد،بابا بابا بابا
با لگد میزد،بابا بابا بابا
ببین آواره صحرا شدم من
شبیه مادرت زهرا شدم من
🔵از بچگے روضه مادرو گوش دادن
بابا...
گفتن برات
صورتش ڪبود بوده
گفتن بهم
یه خانم 18 ساله اے دست به دیوار میگرفت و راه میرفت
✅همه میگفتن مگه میشه یه خانم 18ساله،دست به دیوار بگیره،راه بره؟؟
من ڪه 3سالمه،این بلا سرم اومد
مدد از عمه گرفتم ڪه مرا راه برند
چند قدم رفت خودش،دست به دیوار گرفت
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas