🔹هرچند فاتح همه ی جنگ ها شدم
🔹خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
🔸ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
🔸زخمیه سنگ بازی این بچه ها شدم
😔همسایه ی قدیمی مان داد زد سرم
😔آزرده از نگاه بدِِ آشنا شدم
🍂خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
🍂افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
🌾پایین نیزه ی تو به من پشت پا زدند
🌾دست خودم نبود که از تو جدا شدم
🔰اُمّ حبیبه آمد و نشناخت زینبم
🔰من تا ببینمش دو قدم جا به جا شدم
#لب_باز_کردم_و_همه_کوفه_لال_شد
☑️تکون نخورد کسی
☑️شروع کرد به خطبه خوندن، نفس ها تو سینه حبس شد
✅صدا، صدای علیِ
👌یه عده که زمان امیرالمومنین بودن، گفتن حیدر زنده شده
🔺نوا، نوای حیدرِ
🔻گفت الانه که حکومتش زیر و رو بشه
💠لب باز کردم و همه ی کوفه لال شد
💠من هم به احترام سرت، بی صدا شدم
گفتن چیکار کنیم
گفت من بلدم
🍃این زینب، چند روز داداششو ندیده
🍃یوقت یه سر بریده رو وارد کردن
#حسیــــــــــن_آه
#حسیــــــــــن_آه
🔳تنها، شدم میان جمع نامحرم
🔳نظر نما به حال من یک دم
😭😭😭
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بس که دویدم عقب قافله
🔸 پای من از درد شده پر آبله
(اینو گفتم بعدیشو بخونم)
🔹روزها چون شب تار است خدا رحم کند
🔹جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند
❇️قاتلم اسب سواراست خدا رحم کند
❇️کف پایم پر خار است خدا رحم کند
😭تازیانه به تن من، گذر انداخته است
😭ناقه ی لَنگ مرا، از کمرانداخته است
#حسین_آه
✅فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد
✅آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد
💎زجر کم بود که یک دفعه سنان هم آمد
💎به تو تا خیره شدم، سیلی محکم آمد
♨️ دست سنگین کسی بر رخ من زد انداخت
♨️آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت
😭
⬅️سپرش تا به سرم خورد، سرم درد گرفت
⬅️زد به بازوی منو، بال و پرم درد گرفت
🌾به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت
🌾بشکند پاش الهی، کمرم درد گرفت
😭😭😭😭
🍃 یک یاعلی گفتمو با کینه به من سنگ زدند
🍃پیرزن ها همه بر پیرُهنم چنگ زدند
(میخونم و میگذرم علی الله)
🍁سرِ در تشت، دلم را پر از آتش میکرد
🍁عمه هم پشت ستون داشت نگاهش میکرد
💢خیرزان حال مرا سخت مُشوَّش میکرد
💢و رباب از غم این منظره هِی غش میکرد
😭😭😭
🔆حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است
🔆مست ها صحبتشان، صحبت خدمتکار است
(حرف اینجا کشید علی الله بگم دیگه)
☑️دیگه وقت غیرتی روضه خوندن و غیرتی گریه کردنه
💠بابا… کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ
بابا (غیرتی گریه کن)……
💠بابا کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ
💠آخه یه چیزی دیدم شبیه عَمم، حالم خرابِ
توروحضرت زهرا، ببخش منو
‼️بزار بگم… امام زمان (میدونی من اهل اینجور روضه خوندن نیستما)
شب رقیه هست ان شاءالله بمیریم برا روضش
🔰بزار بگم یکی با چشم هرزه، یکاری کرد
🔰بابا تو اون شلوغی تنم داره میلرزه
😭😭😭
#علی_علی
☑️بابا یه چیزی گفت سکینه را نشون داد
یزیدُ دیدم که تواون شلوغی باخنده سر تکون داد
😭😭😭😭😭😭😭😭
#یتیمی_درد_بی_درمان_یتیمی
یتیمی خار دوران یتیمی
✔️الهی طفل بی بابا نباشه
(دارم دل دل میکنم حرفای آخرُ بزنم یا نه)
☑️اربعینت رو امشب بگیر
☑️از حضرت رقیه بگیر
سرو که وارد خرابه کردند امام سجاد، سرُتا دید باهمون غل و زنجیری که به دست وپاش زدند قیام کرد به احترام سر بریده
☑️ سه تا سلام داد همین سه تاسلام رو امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف )تو ناحیه مقدسه اوردنداقا زین العابدین فرمود
🔥السلام علی من نَحره مَنحور
🔥السلام علی من صَدره مَکسور
✴️سلام برکسی که سینه اش را شکستند
حاج آقا یه جمله ای فرمودند من نشسته بودم
❎ گفتن این شهید نشونه های باباشو نباید میداد ...نمیشه
رقیه نگاه میکرد یکی انگشتر باباشو برمیداشت
#اوج_شو_بگم_بمیری
نعل اسبهارامیدید یاد بابا می افتاد
🔥السلام علی من راسه علی القناه المشهور
✴️سلام برکسی که سر اون به نیزه زدن شهر به شهر گردوندن
☑️نیزه داری که حامل سربریده امام حسین بوده یکی از منازل کنارسر بریده میترسید محبین امام حسین نکنه یهو بیان سرها رو بگیرن ببرن نگهبانی میداد
👈 گفت امشب نوبت من بود نگهبانی بدم سربریده شروع کرد به صحبت کردن
خطاب بمن
فرّقت بين رأسي و بدني، فرق الله بين لحمك و عضمك، و جعلك آية و نكالا للعالمين»
ميان سر و بدن من جدايي انداختي خدا بين گوشت و استخوان بدنت جدايي بيندازد تا جهانيان عبرت بگيرند.
☑️نمیدونم بقیه شو بگم یانه
عصبانی شد این نیزه دار ،،، گفت دیدم داره نفرینم میکنه عصبانی شدم تازیانه رو برداشتم اینقده بصورت حسین زدم
#آه
✔️رقیه همچی که سر بریده رو گرفت گفت بابا من اسمتو میبردم منو تازیانه میزدن
تو چی گفتی تازیانه بصورتت زدن حالت صورتت رو بهم زدن بابا
#حسین
☑️ اینقده با مُشت بصورت خودش زد
#بلند_بگو_یا_حسین
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بس که دویدم عقب قافله
🔸 پای من از درد شده پر آبله
(اینو گفتم بعدیشو بخونم)
🔹روزها چون شب تار است خدا رحم کند
🔹جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند
❇️قاتلم اسب سواراست خدا رحم کند
❇️کف پایم پر خار است خدا رحم کند
😭تازیانه به تن من، گذر انداخته است
😭ناقه ی لَنگ مرا، از کمرانداخته است
#حسین_آه
✅فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد
✅آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد
💎زجر کم بود که یک دفعه سنان هم آمد
💎به تو تا خیره شدم، سیلی محکم آمد
♨️ دست سنگین کسی بر رخ من زد انداخت
♨️آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت
😭
⬅️سپرش تا به سرم خورد، سرم درد گرفت
⬅️زد به بازوی منو، بال و پرم درد گرفت
🌾به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت
🌾بشکند پاش الهی، کمرم درد گرفت
😭😭😭😭
🍃 یک یاعلی گفتمو با کینه به من سنگ زدند
🍃پیرزن ها همه بر پیرُهنم چنگ زدند
(میخونم و میگذرم علی الله)
🍁سرِ در تشت، دلم را پر از آتش میکرد
🍁عمه هم پشت ستون داشت نگاهش میکرد
💢خیرزان حال مرا سخت مُشوَّش میکرد
💢و رباب از غم این منظره هِی غش میکرد
😭😭😭
🔆حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است
🔆مست ها صحبتشان، صحبت خدمتکار است
(حرف اینجا کشید علی الله بگم دیگه)
☑️دیگه وقت غیرتی روضه خوندن و غیرتی گریه کردنه
💠بابا… کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ
بابا (غیرتی گریه کن)……
💠بابا کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ
💠آخه یه چیزی دیدم شبیه عَمم، حالم خرابِ
توروحضرت زهرا، ببخش منو
‼️بزار بگم… امام زمان (میدونی من اهل اینجور روضه خوندن نیستما)
شب رقیه هست ان شاءالله بمیریم برا روضش
🔰بزار بگم یکی با چشم هرزه، یکاری کرد
🔰بابا تو اون شلوغی تنم داره میلرزه
😭😭😭
#علی_علی
☑️بابا یه چیزی گفت سکینه را نشون داد
یزیدُ دیدم که تواون شلوغی باخنده سر تکون داد
😭😭😭😭😭😭😭😭
#یتیمی_درد_بی_درمان_یتیمی
یتیمی خار دوران یتیمی
✔️الهی طفل بی بابا نباشه
(دارم دل دل میکنم حرفای آخرُ بزنم یا نه)
☑️اربعینت رو امشب بگیر
☑️از حضرت رقیه بگیر
سرو که وارد خرابه کردند امام سجاد، سرُتا دید باهمون غل و زنجیری که به دست وپاش زدند قیام کرد به احترام سر بریده
☑️ سه تا سلام داد همین سه تاسلام رو امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف )تو ناحیه مقدسه اوردنداقا زین العابدین فرمود
🔥السلام علی من نَحره مَنحور
🔥السلام علی من صَدره مَکسور
✴️سلام برکسی که سینه اش را شکستند
حاج آقا یه جمله ای فرمودند من نشسته بودم
❎ گفتن این شهید نشونه های باباشو نباید میداد ...نمیشه
رقیه نگاه میکرد یکی انگشتر باباشو برمیداشت
#اوج_شو_بگم_بمیری
نعل اسبهارامیدید یاد بابا می افتاد
🔥السلام علی من راسه علی القناه المشهور
✴️سلام برکسی که سر اون به نیزه زدن شهر به شهر گردوندن
☑️نیزه داری که حامل سربریده امام حسین بوده یکی از منازل کنارسر بریده میترسید محبین امام حسین نکنه یهو بیان سرها رو بگیرن ببرن نگهبانی میداد
👈 گفت امشب نوبت من بود نگهبانی بدم سربریده شروع کرد به صحبت کردن
خطاب بمن
فرّقت بين رأسي و بدني، فرق الله بين لحمك و عضمك، و جعلك آية و نكالا للعالمين»
ميان سر و بدن من جدايي انداختي خدا بين گوشت و استخوان بدنت جدايي بيندازد تا جهانيان عبرت بگيرند.
☑️نمیدونم بقیه شو بگم یانه
عصبانی شد این نیزه دار ،،، گفت دیدم داره نفرینم میکنه عصبانی شدم تازیانه رو برداشتم اینقده بصورت حسین زدم
#آه
✔️رقیه همچی که سر بریده رو گرفت گفت بابا من اسمتو میبردم منو تازیانه میزدن
تو چی گفتی تازیانه بصورتت زدن حالت صورتت رو بهم زدن بابا
#حسین
☑️ اینقده با مُشت بصورت خودش زد
#بلند_بگو_یا_حسین
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹هرچند فاتح همه ی جنگ ها شدم
🔹خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
🔸ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
🔸زخمیه سنگ بازی این بچه ها شدم
😔همسایه ی قدیمی مان داد زد سرم
😔آزرده از نگاه بدِِ آشنا شدم
🍂خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
🍂افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
🌾پایین نیزه ی تو به من پشت پا زدند
🌾دست خودم نبود که از تو جدا شدم
🔰اُمّ حبیبه آمد و نشناخت زینبم
🔰من تا ببینمش دو قدم جا به جا شدم
#لب_باز_کردم_و_همه_کوفه_لال_شد
☑️تکون نخورد کسی
☑️شروع کرد به خطبه خوندن، نفس ها تو سینه حبس شد
✅صدا، صدای علیِ
👌یه عده که زمان امیرالمومنین بودن، گفتن حیدر زنده شده
🔺نوا، نوای حیدرِ
🔻گفت الانه که حکومتش زیر و رو بشه
💠لب باز کردم و همه ی کوفه لال شد
💠من هم به احترام سرت، بی صدا شدم
گفتن چیکار کنیم
گفت من بلدم
🍃این زینب، چند روز داداششو ندیده
🍃یوقت یه سر بریده رو وارد کردن
#حسیــــــــــن_آه
#حسیــــــــــن_آه
🔳تنها، شدم میان جمع نامحرم
🔳نظر نما به حال من یک دم
😭😭😭
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas