🔸خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود
🔸هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
🔹تو آمدی قیامت کبری رقم زدی
🔹بر تارُک همیشه ی عالم علم زدی
♦️می خوستی كه رَشك بَرَند دیگران به من
♦️زلف مرا گره به نسیم حرم زدی
♻️حس می کنم میان دلم بوی سیب را
♻️از آن زمان که در حرمِ دل قدم زدی
⚪️می خواستی که شعله بگیریم بی امان
⚪️آتش به جان هر غزل محتشم زدی
💥با شیر، طعم روضه تان را چشیده ام
☑️بچه بودم،مادرم بغلم میکرد طفل شیرخواره بودم
☑️روضه خون میگفت حسین،،، مادرم گریه میکرد
ا☑️شک چشاش،توأم با شیر میشد منم میخوردم
☑️از همون بچگی،آتیش عشق شما تو دلم شعله ور بوده
#غریب_حسین
💥با شیر، طعم روضه تان را چشیده ام
💥وقتی سری به چشم ترِ مادرم زدی
🔵مجنون کوچه های غمم دست من بگیر
🔵دل تنگ دیدن حرمم دست من بگیر
☑️دلم برا حرمت تنگ شده حسین جان
☑️خیلی وقته آرزو میکنم امروز فردا میکنم بیام کربلارو از نزدیک ببینم
☑️خیلیام تو جمع هستن هنوز کربلا نرفتن
#حسین
#سالار_زینب
🔺تو تشنه و دریغ ز یک جرعه آب، آه
☑️یه میزبان هرچقدم دستش خالی باشه، حداقل یه لیوان آب میزاره جلو مهمونش
☑️از آب هم مضایقه کردن کوفیان
☑️خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
#حسین
🔺تو تشنه و دریغ ز یک جرعه آب، آه
🔺تو تشنه و تمامی صحرا سراب، آه
😭در زیر نیزه های شکسته نهان شدی
😭با زخم های تازه تر و بی حساب، آه
🔰یک سو صدای العطش آرام می رسید
🔰یک سو صدای هلهله ها در شتاب، آه
✳️یک سو صدای ضجه ی زینب بلند بود
✳️یک سو صدای مادرت اما کباب، آه
#غریب_مادر_حسین
#غریب_حسین_غریب_حسین_وااااای
#غریب_حسین_غریب_حسین_وااااای
#حسین_غریب_مادر_حسین_غریب_مادر
⬅️یک سو علم به خاک و علمدار غرق خون
⬅️یک سو به روی نیزه عزیز رباب، آه
🔻كم كم نگاه بر بدنت سخت می شود
🔻كم كم نفس زدنت سخت می شود
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب
🔸از آه تو من، میسوزم،ای گرمیه آه زینب
🔹بیا و راحت از غمم کن، نظاره ای به ماتمم 🔹کن....
😭#که_جان_من_به_لب_رسیده
#داداش
♻️به گیسوی سپید زینب،نظر به قامت خمم کن...
😭#که_جان_من_به_لب_رسیده
#آه.... #حسین
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
💔#بی_تو_ای_عشقم_الهی_من_بمیرم
#حسین...
#سالار_زینب
☑️دوم محرم که رسیدن کربلا، یه نگاه غریبونه ای کرد گفت داداش از اون موقعی که پامو تو کربلا گذاشتم،یجورایی دلشوره دارم
#خیلی_میترسم
😔بیا جون مادرم فاطمه، از این سرزمین بریم
#حرف_دارما
⬅️اربابو نگاه کن، گفت خواهر قراره حر بیاد
زهیر بیاد
#چه_ارباب_مهربونی
#خواهرم
#زینبم
✅یه روزی قراره یه عده دور هم جمع بشن بگن حسین و گریه کنن برا امروز من و شما
✳️خانوم سکینه میگه من نمیشنیدم
✳️فقط از دور میدیدم بابام از دور یه چیزایی میگفت، عمه جانم زینب فقط سر تکون میداد
یعنی چشم
🔺قیمت گریه کردن من و تو یعنی سیلی خوردن زینب
🔺اینی که گفتن بهشت برا گریه کنای امام حسین،واجبه
🔰قیمت بهشت رفتن من و تو
🔰قیمت گریه کردن و خریدن بهشت یعنی تازیانه خوردنه رقیه
🔵یعنی آتیش زدن خیمه های حسین
🔵یعنی سر بریده حسین بالا نیزه
#حسین
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💠اینو گفتم که این قسمت شعر،مال لحظه تولد آقا سیدالشهداست
🔸تمام، محو تماشا شد عالَم ایجاد
🔸دَمی که قابله، قنداقه را به زهرا داد
مدینه سبز شد و خانه سبز و دنیا سبز
و با حضور تو شد این جهان،حسین آباد
شب تولدت تورا گرفت غریبانه بین آغوشش
به روی دست شریفش تورا تکان میداد
و دید لحظه تلخ غروب عاشوراست
شکست بین گلوی شریف او،فریاد
هوا ز باد مخالف،چو قیرگون میشد
حسین فاطمه از اسب، بر زمین افتاد
و دید جسم تورا که میان صحرایی
به سینه میزد و میگفت عشق زهرایی
🔹🔸تمام روضه من خلاصه میشه تو همین چند خط
👇👇
بر پیکر تو به نیت حَد میزد
بی آنکه کمی شود مُردد، میزد
در خاطره اش قدم که میزد،میدید
از خیبر و بدر،کینه دارد...میزد
میگفت دوباره شاید،او خارجی است
هر بار تورا برای #شاید،میزد
با نیت قربه الی الله،چرا
از راه، هر آن کسی آمد،میزد؟؟
🔹عصا به دست،عصا میزد
🔹نیزه به دست،نیزه میزد
🔹شمشیردار،شمشیر میزد
اوناییکه سنگ داشتن،سنگ میزدن
اونایی هم که دست خالی بودن،با لگد میزدن
از جسم تو نیزه را یکی، میکنْد و
میرفت کمی عقب،مجدد میزد
😭
زینب،، شب گودال،گلو پاشیده
انگار که او بوسه نباید میزد
😭😭
#حسین
#سالار_زینب
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸گم میشویم تا که تو پیدایمان کنی
🔸نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی
🔹ما زیر بار منت عیسی نمیرویم
🔹کور آمدیم تا که تو بینایمان کنی
💥بی جذبه عصا،بجایی نمیرسیم
💥یک جذبه کن که حضرت موسایمان کنی
❇️حتی غزل،تغزلتان را بیان نکرد
❇️باید عنایتی به غزلهایمان کنی
💎تا حشر دست بوستان میشویم اگر
💎راهیه کربلای مُعلّایمان کنی
☑️چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود
☑️در بین نوکرانت اگر جایمان کنی
🔥ما یک برات کرببلا،لای پوشه ایم
🔥ساکت نشسته ایم که امضایمان کنی
🌾هرگز قیاس قطره و رفع عطش مکن
🌾خوش آن دمی که وصل،به دریایمان کنی
🍁مارا هدف ز نوکری،ترفیع رتبه نیست
🍁مجنون نگشته ایم که لیلایمان کنی
🍃من آن نیم که جامه یوسف،رها کنم
🍃پرهیز کن از اینکه زلیخایمان کنی
🌿چندیست مرده ایم و ز انفاس قدس تو
🌿اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی
☄کار جنونِ ما، به تماشا کشیده است
☄یعنی تو هم بیا که تماشایمان کنی
❤️#حسین...
#سالار_زینب❤️
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍁خانه ات آباد، چه خانه خرابم کرده ای
🍁در میان سینه زن هایت حسابم کرده ای
🔰این که ما هم عاشقت هستیم لطف فاطمست
🔰مادرت امضا زده تو انتخابم کرده ای
♥️#حسیــــــــــــــــــن
❤️#سالار_زینب
🔸آدمی بی خیر بودم، خادم هیئت شدم
🔸من گناه محض بودم تو ثوابم کرده ای
🔹یا حسینی گفتمو ایل و تبارم مست شد
🔹ناز شَستت ساقیه مستان، شرابم کرده ای
🟤من دعای خیر زینب بودم از روز نخست
🟤که برای گریه کردن، مستجابم کرده ای
🟠تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا
🟠لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای
پاسبان خیمه سیدالشهدا، ابالفضل بوده
✔️هر کسی که میخواست مشرف بشه به محضر سیدالشهدا، به زبون امروزی حبیب ابن مظاهر تفتیتش میکرد
☑️سلاح رو ازش میگرفت، اجازه از قمر بنی هاشم میگرفت وارد چادر امام حسین میشد
زهیر اومد،،،
☑️ از دور ابالفضل اشاره کرد به حبیب ابن مظاهر نمیخواد تفتیشش کنی
☑️با شمشیر و سلاح وارد شد
حبیب ابن مظاهر تعجب کرد
وقتی برگشت گفت تو کی هستی که حتی اجازه ندادن تفتیشت کنیم؟
☑️با سلاح و شمشیر، وارد خیمه حضرت امام حسین شدی
👌گفت تا الانشو کار ندارن، اما از امروز فقط حسین
😭😭
حرف داره ها..
⬅️قریب به دو سه روز فقط این آقا حسینی شد
⬅️قریب به دو سه روز، محبت امام حسین تو دلش ایجاد شد
سرش رو زانوی امام حسین بود که جون داد
👌#خوشکل_جون_داد
آقا...
❇️بچه بودم میگفتم حسین
اصلا اسم بابا ننمم بلد نبودم، میومدم پا روضه ها سینه میزدم میگفتم حسین...
❇️از بچگی بابام یادم داده غریب دیدی بگو حسین
شهید دیدی بگو حسین
پسرم هر وقت آب خوردی بگو حسین...
😭😭😭😭😭
🟪تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا
🟪لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای
🔥مثل بچه مُرده ها گریه برایت میکنم
🔥تو مرا از این جهت مثل ربابم کرده ای
😭😭😭
#علی_لای_لای
مولای من...
♨️حرف آتش نیست، هر وقتی گناهم شد زیاد
♨️تو مرا با خشکیه چشمم عذابم کرده ای
✴️بمیرم هر وقت روضه خون، روضه میخونه نتونم گریه کنم
عذاب منه هیئتی همینه
✅بیخود نبود که امام صادق فرمود اگه میخوای بدونی ایمانت قویه یا ضعیفه 3 مرتبه بگو حسین
اگه اشک از چشمات جاری شده، بدون ایمانت قویه
✅محک ایمان من و تو حسینه
یکمی درد دل کنیم
🌱حسرت به دل تو این دیار، سخت شده زندگی برام
🌱چند وقتیه تو خلوتام، همش به فکر کربلام
🌱چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا
🌱غسل زیارت از فرات، نگاه به گنبد طلا
🍃چه کربلا چه پر بلا، آتیش زدن به خیمه ها
🍃سر حسین به نیزه ها...
🍃به سوی شام و کوفه ام، چه ظالمانه میبرند
🍃نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
♥️#حسیــــــــــن
واااااای
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀
🍁جوان به هیئت تو آمدیم و پیرشدیم
🍁ز قبل روز تولد، تو را اسیر شدیم
👌قبل از این که اسم پدر و مادرمُ یاد بگیرم، یادم دادن بگو #حسین
🌺ز قبل روز تولد تورا اسیر شدیم
🔹جسارتاً ز حساب و کتاب، باکی نیست
🔹به نیم قطره ی اشکی، ببین چه شیر شدیم
♥️#حسین_آقام_حسین
🔸به سیم و زر نفروشیم نوکری تو را
🔸که ما به خاطر این نوکری، امیر شدیم
☑️یوقتایی خبرا میاد
امیدوارم از صداقت و اخلاص باشه...
☑️میگن فلان جلسه شهردار رفته،،،فرماندار رفته
فلان شب، فلان جا استاندار رفته
☑️یه وقتایی تو ذهن آدم میاد.
از خودت سوال میپرسی، این همه به فکر اینی که کی رفته کی نرفته،،، به فکر این هستیم که امام حسینم اومده یانه.؟
☑️خیلی قاطیه بعضی از زرق و برق ها شدیم.
خیلی قاطیه تشریفات شدیم.
⬅️به سیم و زر نفروشیم نوکری تو را
⬅️که ما به خاطر این نوکری امیر شدیم
🟠درخت بار دهد شاخه اش می افتد و ما
🟠زفرط جرم و گناه سر به زیر شدیم
☑️دیدی ماهی تو آبِ…
اگه توجه کنید توی آب، لب هاش که باز و بسته میشه میگه آب آب
☑️توی آبِ،قدر نمیدونه.
وقتی از آب بیرون اومد،تازه میفهمه تو چه نعمتی بوده و قدر ندونسته.
👏به خدا قسم من و تو داریم پادشاهی میکنیم.
✔️گنجی به ما داده خدا، که به هیچکی نداده
✔️اونی که حسین داره چی نداره ✔️اونی که حسین نداره چی داره..
🟪شمامقام شفاعت به گریه کن دادی
🟪که ما فراز اجرنای یامجیر شدیم
♥️#حسین
ببین به گفتن یا لیتنا خوشیم حسین
ببخش دود نبودیم ببخش دیر شدیم
اگرچه روی سیاهیم و بوی بد داریم
برا اهلش بوده…
❇️اگر چه روی سیاهیم و بوی بد داریم
❇️ز یاحسین فروشنده ی عبیر شدیم
مولای من…
زما دریغ مکن
نگاه ها خیلی فرق داره...
☑️بعضی ها ماه محرم میان نذری میگیرن،،، کل سال ذره ای از غذای امام حسینو قاطی غذای روز مره شون میکنن.
☑️میگن همه ی سال باید مهمون سفره ی سیدالشهدا باشیم...
مولای من…
🔥ز ما دریغ مکن این غذای نذری را
🔥کجاست ماه محرم که ما فقیر شدیم
♥️#آه_حسیین
😭تن تو جمع نشد، جمعِ ما ولی جمع است
آی اهل روضه
آی اهل روضه…
این برا روضه ی امشب بیشتر صدق میکنه
😭تن تو جمع نشد، جمع ما ولی جمع است
😭فقطَّعوا بالسُّیوف ارباً ارباً
چقد زیباگفت…
◀️ز دانه دانه ی زنجیرتان کثیر شدیم.
حسین جان اینو راست میگم..
به شوق آمدن مادر تو منتظر زمان آمدن منکر و نکیر شدیم
تمام خاطره ی ما، ز دور کودکی است
نبین کشیده قَدّیم و نبین کبیر شدیم
چه عزتی به از این عمر رفته باتوگذشت
بارها گفتم
این و مخصوصا برا محاسن سفیدا بازم میگم.
بزرگ ما میگفت هرجای این عالم، تو هر اداره ای تو هر کارخونه ای، تو هر کاری ، وقتی پیر میشیم،،، بازخرید میشیم.،، بازنشسته میشیم.
از کار افتاده میشیم
☑️تنها جایی که هر چی پیر میشی عزیزتر میشی،در خونه ی آقاست..
چه عزتی به از این عمر رفته با تو گذشت
جوان به هیئت تو آمدیم و پیر شدیم
♥️#حسیییییین_سالار_زینب
#سالار_زینب
وسط شعر گفتن، تا حالا به این فکر کردی؟
برای خیلی ها نوشتن* ** به خدا همینه..
یه وقتایی گناه ها غافلمون میکنه..
کی باید از اول روضه باشه
کی روزیشه از سینه زنی باشه
کی روزیشه موقع فاتحه باشه
اینا تلنگره برا من و تو
حواست باشه…
از شبهای بعد..
شب علی اکبرم اومده..
هر شب دعا کردی امام حسین بیاد پاسفره...
هرشب گفتیم خدایا میشه من و تو امام حسین و ببینیم..
امشب بگو خداکنه نیاد..
😭جلو چشم بابا، روضه پسر خوندن سخته..
توکربلا گفت فردا میخوام روضه ی تموم بخونم.همه ی امید بابا به اینه...
امام صادق فرمود: لذت بخش ترین حالت یک پدر اینه،وقتی بچه ش بزرگ میشه، جلو چشمش قدم میزنه
بابا به قد و بالاش نگاه میکنه.
لذت میبره،،، کیف میکنه
پسر خودمه.
گفت فردا میخوام روضه ی تموم بخونم..
اومد بالا منبر، روضه رو کشوند به اینجا که..
☑️آقا سیدالشهدا اومد بالای جنازه ی علی اکبر..
صلی الله علیک یامظلوم.یا اباعبدالله
☑️از منبر اومد پایین.دورش حلقه زدن...
✔️آقاجان بعد علی اکبر، قاسم بود،علی اصغر بود، ابوالفضل بود.
خود سیدالشهدا هم بود.
شما فرمودید روضه ی تموم میخونم.
☑️گفت تاجایی که من یادمه، امام حسین کنار بدن علی اکبر جون داده..
☑️فلذا سرها رو که آوردن تو مجلس شراب، دونه دونه سرا رو معرفی کرد..
این سر، سر قاسمِ
این سر، سر ابوالفضلِ
این سر،سر حسینِ..
رسید به سر علی اکبر...
گفت دست نگه دار
اول بابا رو کشتید یا پسرُ??
گف مگه فرقی هم داره.
هردوتا سرشون جلوته..
گفت
نه… اگه اول پسرُ کشتید نیاز نبود بابا رو بکشید.
☑️حسین جلو جنازه ی علی اکبر جون داده.
⬅️فک کنم قشنگ آماده شدی.
من چند خط شعر بخونم..
شب جوونه...
☑️جلسه ی جوونم باید جوونا گرم کنن.
👇👇👇👇👇