فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍 در پخش زنده یکباره پخش شد و صدا و سیما #نتوانست سانسور کند!
📡حداقل برای 1 نفر ارسال کنید.
♨️#دوستان_حتما_ببینید
🔸می گویند اختیار ما صفر بود
🔸منشی دفترمان را هم نمی گذاشتند تغییر دهیم
🔸برجام را نگذاشتند اجرا شود
🔸واکسن نگذاشتند وارد کنیم
🔻اما اینطور دارند خودشان را برای تصاحب دوباره قدرت پاره می کنند!
👌👌#روباه باید در کلاس اینها درس پس بدهد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ⚠️ حمایــت #روحانی از #پزشـکیـان
پیـروزی #پزشـکیان یعنی
تکرار هشـت سال سیاه دولت #روحانی و خون دل خوردن حضرت آقا از دست این جماعت نامرد.
❌خیر
#روحانی ما به عقب بر نمیگردیم❌
#انتـخابـات 🇮🇷☝
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
هدایت شده از نوای حاج عباس طهماسب پور
به امید ایران سربلند و قوی😍
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽#کلیپ_تصویری
😭#روضه_کوتاه
▪️رفته رفته دارد ایام محرم میرسد
🎤#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
TAFA.HHOS (7)-2-____ ______ ____[Track 2].mp3
9.64M
💠 #روضه
عطری که از حوالیه پرچم وزیده است
❣#حضرت_سید_الشهدا
🎙#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
♨️#آرشیو_محرم
🔹عطری که از حوالیه پرچم وزیده است
🔹مارا به سمت مجلس آقا کشیده است
یه خیمه سوخته، میلیون میلیون خیمه برپا شده…
🔸عطری که از حوالیه پرچم وزیده است
🔸مارا به سمت مجلس آقا کشیده است
🟪از صحن این حسینیه تا صحن کربلا
🟪صد کوچه وا کنید محرم رسیده است
🟦دست ازل دو چشم مرا وقف گریه کرد
🟦اصلا مرا برای همین آفریده است
◀️ببین برای عزای تو مادرم
◀️پیراهن سیاه برایم خریده است
🔻نورش نمیدهند و بهشتش نمیبرند
🔺چشمی که روضه های شمارا ندیده است
لک الحمد و لک الشکر یا رب العالمین
الهی و انی البکا و علی الحسین
🟠خدایا شکرت میکنم که منم گریه کن حسینم
🟠اسمم تو لیست سینه های امام حسینِ
☑️درسته دلم سیاهِ
☑️اما میمیرم برا کربلای امام حسین
🟤آروم بمون دیگه بسه، دلم دلم دلم
🟤هیچکی به دادت نمیرسه، دلم دلم دلم
🔘یواش یواش رسیده صدای ماه ماتم
🔘خبر بدید به چشمات که اومده محرم
⬅️بیایید همه بخونیم چاووشی غمش رو
⬅️بیایید باهم بپوشیم لباس ماتمش رو
🔰بچه بودم که مادرم، حرز تو گردنم میکرد
🔰وقتی محرم میومد،پیرن سیاه تنم میکرد
♥️#آقام_حسین
♥️#آقام_حسین
♥️#آقام_حسین
#کربلا_کربلا_کربلا_اللهم_الرزقنا
#کربلا_کربلا_کربلا_اللهم_الرزقنا
☑️اباصلت میگه داشتیم سیاهی نصب میکردیم با آقا امام رضا
منم کمک میکردم آقامو
☑️همینجور که مشغول بود، یوقت دیدم سرجاش نشست؛ شونه های مبارکش داره میلرزه
مثل ابر آسمون داره اشک میریزه
☑️گفتم آقاجان اتفاقی افتاده?
گفت نه اباصلت…
همینطور که داشتم سیاهی نصب میکردم، صدای مادرمو شنیدم
هی میگفت بُنیَّ
#قتلوک_و_من_الماﺀ_منعوک
♥️#حسـیــــــــــــن
#غریب_مادر
♥️#حسـیــــــــــــن
#غریب_مادر
😭😭😭😭
⬛️چشم به هم بزنیم،عاشورا میاد
سرا رو نیزه
بدن رو زمین رو خاک داغ کربلا
اونموقع خانم زینب میاد تو گودال
♥️#حسـیــــــــــــن
#عزیز_بی_سر
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
shab 4 (1)-3-TAFAHOS - BABOL[Track 3].mp3
9.04M
💠 #روضه
اورا تمام همسفران، جا گذاشتند
❣#حضرت_سید_الشهدا
❣#حضرت_عبدالله
🎙#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
♨️#آرشیو_محرم
🔸او را تمام همسفران جا گذاشتند
🔸طفل یتیم را تک و تنها گذاشتند
🔹دستش به دست عمه و گرم نظاره بود
🔹یک آسمان به گوشه ی چشمش،ستاره بود
🟪دلشوره اش گرفت و دلش بیقرار شد
🟪یک آن تمام معرکه گرد و غبار شد
🔰خورشید را به مَسلخ خون سنگ میزدند
🔰شمشیرها به روی تنش چنگ میزدند
☑️عبدالله دستش تو دست عمشه
از بالا گودال داره نگاه میکنه، عمو جانشو محاصره کردن
◀️افتاده بود و تیغ،به کتفش نشسته بود
◀️لب ها ترک ترک شده،دندان شکسته بود
⬅️بر پاره زخم های تنش، دست میگذاشت
⬅️یک یادگار حرمله هم را به سینه داشت
🟤پا میکشید روی زمین،پیش مادرش
🟤خنجر به دست، قاتل آمد برابرش
😭😭😭
♥️#حسیــــــــــــن
☑️از بالا گودال داره نگاه میکنه
دید نانجیبا عموشو محاصره کردن
🔻بر پاره زخم های تنش، دست میگذاشت
🔺یک یادگار حرمله هم را به سینه داشت
❇️پا میکشید روی زمین،پیش مادرش
❇️خنجر به دست، قاتل آمد برابرش
♻️از دست عمه،دست خودش را کشید و رفت
♻️کودک ز خیمه جانب میدان دوید و رفت
☑️رسید بالا سر عموجانش, دید نانجیب خنجر تو دستشه
☑️یکی شمشیر به دست، الانه که سر عموشو جدا کنه
یابن الزانیه،،، زنازاده
☑️پسر امام حسنِ,,, ببین چجوری داره حرف میزنه
ده یازده سالشه
ای زنازاده داری سر عموی منو جدا میکنی؟؟
مگه منه عبدالله مُردم؟؟
☑️تا من زندم بدون دستت به عموم نمیرسه
مثل کبوتری سوی گودال پر گرفت
با دست خود برای عمویش،سپر گرفت
🔘همچین که دید شمشیر داره میاد برا جدا کردن سر عموش حسین، این دستاشو سپر گرفته
✔️نانجیب با همون شدت، شمشیرو به دست عبدالله زده
✔️این دست به یه پوست بند شده
این جا که عبدالله هی میگفت عموو
⚪️اما یوقت لحن صحبت کردن عوض شده
تا دستش به یه پوست بند شده هی میگفت وا اما...
😭😭
لهجه لهجه ی حسنی شده...
☑️آخه شنیده یه روز تو مدینه باباش حسن تعریف کرده، دست مادرشو ....
هی میگفت وا اُمّا...
😭😭😭😭
☑️اگه دستای ابالفضلو جدا کردن، (امام)حسین ندیده
جلو چشم امام حسین نبوده...
اما بغل عموش حسین بوده
گفت عمه...
نمیتونم زنده باشم و ببینم
عمه...
☑️اونیکه طاقت داشت ببینه مادرشو سیلی زدن، امام معصوم بوده
☑️اونیکه طاقت داشت ببینه تو کوچه ها دست باباشو بستن، جلو چشش، نانجیبا با غلاف شمشیر به بازوی مادرش زده امام معصوم بوده
#من_نمیتونم_ببینم
❌من نمیتونم ببینم عمه هامو میزنن
❌من نمیتونم ببینم دختر عمو کوچولوم؛ رقیه رو میزنن
❌من نمیتونم ببینم جلو چشام، جسارت به ناموس پیغمبر میکنن
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
💢لحظه ای که نگاه گرم عمو
💢همه غم های پیکرش را برد
♨️باز هم پای حرمله وا شد
♨️گوش تا گوش حنجرش را برد
بچه ده یازده ساله دیدی...
چه گناهی داره بچه ده یازده ساله
نگاه به قدش کردی؟!
نگاه به لطافتش کردی؟!
☑️اگه هست تو مجلس، خدا برا باباش ببخشتش
☑️خدا برا مادرش ببخشتش
درسته مثل ستاره
زخمتو بیشماره...
#هر_جا_نشستی_بگو_یا_حسین
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
TAFA.HHOS (8)-2-____ ______ ____[Track 2].mp3
11.05M
💠 #روضه
ای دل سرگشته ام، خاکسترت
❣#حضرت_سیدالشهدا
❣#اهل_بیت_امام_حسین
🎙#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
♨️#آرشیو_محرم
😔ای دل سرگشته ام، خاکسترت
😔کشت زینب را وداع آخرت
☑️زینب داره میاد...
حضرت ابالفضل باهاش
امام حسین باهاشه
حضرت علی اکبر باهاشه
☑️عمه دیگه...
بعضی وقتا محک میزنه
✔️علی اکبر؟!,,,
جونم عمه
✔️عباس؟!,,,
جونم خواهر
✔️حسین؟!,,,
🔘همه دور زینبن،،، کسی جرأت نمیکنه نگاه چپ به محمل زینب بکنه
ای روزگار...
قافله سالار من...
🟠افتاده اند بین خاک و خول، تمام لشکرت
🟠اذن فرمایی گر در این زمین، میشوم تنهای تنها یاورت
🔵تک سوار من ، به جای پیرهن 🔵کاش جان میخواستی از خواهرت
☑️پیراهن خانم فاطمه...
☑️پیراهنی که خانم فاطمه زهرا با دست خودش دوخته برا این روز
داد دست حسین، بو میکردن خواهر و برادر یاد مادر می افتادند
😭نمیدونم بوی در میداد،،،
😭بوی سوختگی میداد
😭بوی غلاف میداد
☑️ارباب دوعالم، خنجر در آورده پیراهنو پاره کرده
☑️یه نگاه غریبونه ای کرد گفت ❌داداش، یادگار مادرمه چرا پاره ش میکنی؟؟
گفت خواهر این کوفیا، بی حیاتر از این حرفا هستن
رحم ندارن،،، حیا ندارن
◀️نمیخوام بدنمو برهنه کنن
فهمیدی دیگه...هااا؟؟!
◀️آروم آروم اومد تو گودال،،، نیزه شکسته هارو کنار زد
شمشیرشکسته هارو کنار داده
دید یه بدن بی سر افتاده
حالا که داداشم سر نداره، از لباسی که یادگار مادرمه میفهمم داداشمه...
#همه_چیو_بردن
😭#عریان_بدن...حسین
😭#ای_بی_کفن... حسین
😭#خونین_دهن... حسین
🔰صبر کن تا از گلوی خشک تو
🔰 بوسه ها گیرم بجای مادرت
🔻سنگ ها خون رنگ، از پیشانیت
🔺تیغ ها در انتظار حنجرت
🔹ساربان چشم طمع دارد به تو
🔹جان من با خود مبر انگشترت
😭😭😭
☑️بزرگی میگفت وقتی رسیدن کربلا ابی عبدالله به همه ی اوناییکه کمک کردن پول داده، مزد داده گفت برید به کارتون برسید
☑️ساربان هم یکی از اینا بود
☑️تا از پولو از دست آقا گرفت، انگشترو که تو دست آقا دید همونجا کمین نشست تا روزیکه سر از بدن سیدالشهدا جدا کردن
🟪نیزه داران، دست در دست همند
🟪صف کشیدند در تمنای سرت
💢میکِشی پا بر سرم ای همسفر
💢از همه لب تشنه تر، آهسته تر
🔆مانده ای تنها و بی پشت و پناه
🔆میکِشم از غربتت از سینه، آه
♻️ای عزیز آل طاها، کم نکن
♻️سایه ات را از سر این خیمه گاه
〽️کیست مثل من، عنان گیری کند؟؟
〽️مرکب مرگ تو را با اشک و آه
✳️اشک و آه و التماس خواهرت
✳️ذوالجناح ،،، رفتنت را بسته راه
☑️نگاه کرد دید دخترش سکینه نشسته پایین پای اسب
هی داره اشک میریزه
☑️یادم نمیره اون روزی که خبر یتیمی دختر مسلمُ شنیدی، دخترشو بغل کردی دست نوازش رو سرش کشیدی
بابا...
💔با وداعی که از حرم کردی
💔شد به من ثابت، بر نمیگردی
😭😭
☑️میخوام برا آخرین بارم که شده، دست نوازش رو سر دخترت بکشی
لاتحرقی قلبی...
❎خنده ی دشمن، شرارم میزند
❎یک زن تنها و این موج سپاه
💠شانه ی تیغ است در چنگ غروب
💠آفتاب من مرو در قتلگاه
🟢میروی تا زیر سُم اسب ها
🟢مینمایم بر تو با حسرت نگاه
◼️میروی برگشتن تو با خداست
◼️وعده ما بین خون در نور ماه
☑️گفت زینبم، میرم میدون هر بار که اومدم نزدیک خیمه،،، صدای تکبیرمو بلند میکنم بدونید هنوز زنده ام
☑️بار اول رفت، جنگ نمایانی کرد برگشت نزدیک خیمه صداشو بلند کرد
#الله_اکبررررررر
🟩همه گفتن خدایا شکرت هنوز سایه ی بابا رو سرمونه
☑️خانم زینب همه رو تو یه خیمه جمع کرد
رقیه،،، سکینه
هرکی یه گوشه ای کز کرده
زانوی غم بغل گرفته
☑️رفت دوباره نزدیک خیمه، برگشت
#الله_اکبررررر
بازم بچه ها خوشحال شدن
☑️فقط امام حسین مونده بود
🔘امام سجاد که بیمار بود
خانوم رقیه گفت خدایا شکرت هنوز سایه ی بابا رو سرم هست
☑️هرچی صبر کردن تا صدای بابارو مجددا بشنون، دیگه صدایی نیومد تا اون لحظه ای که صدای شیهه ی ذوالجناح به گوششون رسیده
چی شده؟؟
▫️همه از خیمه ها بیرون دویدن
▫️ولی سالار زینب را ندیدن...
😭😭😭
یالش، غرق خونِ
زینش واژگونه
⬅️یکی گفت ذوالجناح، آقام چی شده؟؟
⬅️یکی گفت ذوالجناح، صاحبم چی شده؟؟
⬅️دختر امام حسین، دل همرو آتیش زده اومد جلو...
☑️ذوالجناح با این حال و روزیکه تو داری، میدونم بابامو کشتن
یه سوال ازت دارم...
☑️بابام که میرفت میدون، لب تشنه بود
آیا بهش آب دادن یا نه؟؟
یکی نبود بگه سکینه...
بابات تا لحظه ی آخر میگفت خدا جیگرم داره میسوزه
❤️#حسیـــــــــــــــن
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas