eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
476 دنبال‌کننده
394 عکس
685 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰: ⬅️به سمت گودال از خیمه دویدم خبر اومد مغیره با هیزم ناله ی من گم شد، تو خنده ی مردم سیلی و مسمار شد اجر جهاد من صدا زدم فضه برس به داد من در روی تو افتاد، از روی در رد شد تو رو زدن اما، برای من بد شد غلاف شمشیر و بازوی یار من مغیره میخنده به ذوالفقار من با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم 🔘یه طرف مولا میگه 🔘یه طرف خانوم میگه 🟠آقای من 🟠آقای غریب من 😭😭😭😭 با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم با آتیش او در، تو سوختی و ساختی روی من و محسن، عباتو انداختی دلا کجا رفت از، این روضه ی مادر?? عبا میشه تابوت، برا تن اکبر کرببلایی شد دلای زهرایی چه ارباً اربایی چه ارباً اربایی 😭ولدی… 😭ولدی… 😭ولدی… فَقَطَّعوا بِالسُّیوف ارباًاربا… 😭😭😭😭 ولدی علی عَلَی الدُّنیا بَعْدَکَ العَفا فرزندم  ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا 😭😭😭😭😭 بازم یه جا دیگه عبا به کار اومد حرمله وقتی که تیر سه شعبه زد علی رو تا خیمه زیر عبا اورد ربابم اونجا مرد، ربابم اونجا مرد علی لای علی لای علی لای لای ☑️ حضرت زهرا به این روضه حساسه تیر خلاص امشب، روضه ی عباسه چجوری تا خیمه تورو بیارم من?? عبا ندارم من عبا ندارم من ♥️ اباالفضل… یل دلاور من امیر لشکر من پاشو برادر من ابالفضل… از چه به خون نشستی نه سر نه چشم و دستی پشت منو شکستی ابالفضل… حرم تو سوز و آهِ رقیه بی گناهِ ☑️از همین الان نقشه چیدن برا بچه ها ☑️از الان تو فکرشونه چجوری رقیه مو کنک بزنن 😭😭😭😭 ♥️ 😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
منو این همه مصیبت منو زینب منو زینب ای ز من،بریده دل،ای رفیق نیمه راه خفته ای چرا به گِل،ای رفیق نیمه راه مردم از داغ جدایی مردم از داغ جدایی نیمه جان علی،جوان علی گل نیلوفر، کمان علی ❎فاطمه جان بمان به جان علی ❎سخنی حرفی هم زبان علی ⬅️ رو نگیر انقدر از من زهرا 💠پشت من،تکیه گاه نیست،بمان 💠همدمی غیر چاه نیست،بمان دور حیدر،سپاه نیست،بمان خانه ام روبه راه نیست،بمان ⬅️ ❤️ ❇️با منه خسته،خوب تا کردی ❇️سر شب،مرگ را دعا کردی پای تابوت را که وا کردی کفنت را چرا سوا کردی؟! ⬅️به دلم میزنی شرر،زهرا غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دم نزدی شانه بر موی دخترم،نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی 🔹گفت قریب به دوسه ماه از واقعه در و دیوار میگذره هروقت نفس میکشم... 😭😭 ❤️ با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی ⬅️جلوی مردم گذر،زهرا من که یادم نرفته چین خوردی جلوی دخترت،زمین خوردی هم کشیده از آن لعین خوردی هم به دیوار،با جبین خوردی ⬅️که علی را شبیه سپر،زهرا با چه وضعیتی رسیدی تو وسط کوچه میدویدی تو شال من را که میکشیدی تو حرف های بدی شنیدی تو 🔹اصلا نیتشون این نبود که درُ بشکونن یه در چوبی،با یه لگدم باز میشه اونم نه یه نفر،،، قریب به 40نفر پشت در درُ آتیش زدن که خونه رو با اهلش بسوزونن خانوم حضرت زهرا،پشت در یکی داد زد،امروز به هر قیمتی شده باید علی رو ببریم برا بیعت مادر من و شما فرمود: مگه از رو جنازه من رد بشید یکی داد زد، اگه کار به اینجا بکشه از رو جنازتم رد میشیم امروز باید علی رو ببریم در،نیم سوخته با یه اشاره هم باز میشه فاطمه پشت در، دوتا دستش به دو طرف در... تجسم کن این در که لگد بخوره این در،کجا باید بیفته؟؟!! معطل نکردن همچین که در افتاد،،، خاک تو دهنم اینجوری دارم روضه میخونم و اینی که در رو فاطمه افتاد،قریب به 40نفر وارد منزل شدن صحنه رو تجسم کن غیرتیا ببخشید منو همینقد بهت بگم امیرالمومنین تا این صحنه رو دید، گفت یکی یه عبایی بندازه رو 😭😭 روضه رو شنیدید بیهوش شد و به هوش اومد نگفت پهلوم نگفت بازوم اماممو کجا بردن؟؟ آقای غریبمو کجا بردن؟؟ آقارو با سر و پای برهنه و دست بسته سمت مسجد میبردند بعضیا گفتن یه دست به دیوار گرفته یه دست به پهلو حسنو صدا زد حسینو صدا زد امام حسن یه طرف زیر بغل مادرو گرفت امام حسین یه طرف زیر بغل مادرو گرفت... امام مجتبی میگه یه چند قدم که رفتیم دیدم شونه هام سنگین شده خوب که نگاه کردم دیدم مادرم دوتا پاشو به زمین میکشه برا روضه حضرت زهرا باید غیرتی گریه کنی بیخود نبود امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادرم بلند بلند گریه میکنه رسید به امیرالمومنین، به هر زحمتی بود شال آقارو گرفت، بی حیا داد زد چرا بیکار نشستی؟؟ دست فاطمه رو کوتاه کن دیدی یه جا دعوا میشه،،، دوستاشو صدا میزنه رفیقاشو صدا میزنه دست جمعی دعوا میکنن تو این شلوغی وقتی دعوا میخوابه، میری جلو میبینی یکیخونی افتاده میگه کی زدتش؟ میگی تو این شلوغی نفهمیدم هرکی از راه رسید،زد گریه کنا... سینه زنا مادرمونو تو کوچه اینجوری زدن هرکی از راه رسید،زد.. میدونم الان دلت کجا رفت نزن،ببین که مادرم جوونه جوونی قامتش کمونه میخواد پاشه،اما نمیتونه نزن اونکه با تو کاری نداره ببین که بار شیشه داره 😭😭😭😭 آقامونم تو کربلا دوره کردن و زدنش تو گودالم تو شلوغی،هرکی رسید زد حسین... 😭😭😭😭 مگه یادم میره شری که شمر،اینجا به پاکرد مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه،جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد ... 😭😭😭 یه جمله دیگه بگم و سینه بزنیم زنای محجبه و متدینه با نامحرم،چش تو چش حرف نمیزنن امام حسن میگه بی هوا زد مادرمو حرف از بی هوا زدن میشه،دلت کجا میره؟؟ ♻یکی هم بی هوا موهاشو گرفت هی گفتم بهش، میام میام میام موهامو نکش،میام میام میام هرکی رسیده، بهم میخنده وَرَم چشامو، داره میبنده دختر شامی،کنایه ام زد ببین موهامو چقد بلنده 😭😭😭 🔵میگن جلو چش بچه کوچیک سعی کنید گوسفند،سر نبرید پدر و مادرا حواسشون باشه جلو چش بچه های کوچیک،دعوا نکنن 🔵بچه کوچیک صحنه های تلخ و وحشتناک ببینه، افسردگی میگیره شبا تو خواب کابوس میبینه خبره های روضه گرفتن چی میخوام بگم ☑️یهو از خواب بلند شد گفت من بابامو میخوام.. لج کردا هی میزد خودشو،، امشب من بابامو میخوام باید بابامو ببینم 😔مُلا اسماعیل میگه این دختر صحنه های تلخ و وحشتناک زیاد دیده ☑️حتما کابوس دیده تو خواب دیده باباشو دارن میزنن تو خواب دیده باباشو دارن سر میبرن حتما تو خواب دیده بزم شراب،،، چوب خیزران لب و دندان 😭😭😭😭😭 ... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
به زیر بیرق دار البکاء مادرتان   عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه  قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا میکرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق میگیرند شدند عالم امکان ، گدای مادرتان به زیر چادر زهرا، آنچه که خیر است و روضه اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که اُم الحسن، شفا گیرد قنوت بسته ام آقا، برای مادرتان شنیده ام که نمازش شده ست بی جوهر شنیده ام که گرفته صدای مادرتان 😭😭😭😭 ☑️بعضی واژه ها تو ذهنت روضه سازی میکنه شنیده ام که گرفته صدای مادرتان… یه دختر سه ساله هم انقده بابا گفت، صدا جوهره نداشت 😭😭😭😭 نبوده اجر رسالت حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد شب جمعه، خدا کند برسم به روضه خوانیه کرببلای مادرتان دوباره میرسد از مَضجَع شریف حسین صدای زمزمه ی وای وای مادرتان یُمّاه یُمّاه یُمّاه ♥️ در دل گودال، آمده زینب و بوسه زد به گلویش به جای مادرتان 🔹ته گودال نرو… نیزه رو تو بدنت جا میزنن 🔹واسه ی کشتنت… 🔹جماعت به هم بفرما میزنن 🔸سه ساعته که ذبحت 🔸طاقتتو برده آه 🔸سرت رو خولی میخواد 🔸که خورجین آورده آه 🟤سه ساعته که چشمات 🟤به سمت خیمه مونده ☑️قربون اون آقایی برم نگران کشتنش 😭😭😭 ♦️سه ساعته که چشمات ♦️به سمت خیمه مونده ❇️سه ساعته که با زخم ❇️جسمتو چین خورده آه ♥️ آه ♥️ آه ♥️ آه ♻️روایتِ تو مقتل، سه ساعت افتادی آه ♻️روایتِ از رو اسب، با صورت افتادی آه 🔰سه ساعته بیهوشی، با نیزه به هوش میای 🔰تأثیر زخم نیزه س ، به لکنت افتادی آه ♥️ تا خوده حشر ، بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت 😭😭😭😭 آینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭😭 ته گودال نرو… نیزه رو تو بدنت جا میزنن واسه ی کشتنت… جماعت به هم بفرما میزنن 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
آآآآآآآآآآی 🔸سه غم اومد به جونم، هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار 🔹غریبی و اسیری چاره داره 🔹ولی آخر کُشَد ما را غم یار ▪️غم یار و غم یار و غم یار ▪️غم یار و غم یار و غم یار 🟠کار تنش زیاد، ولی وقت من کم است ☑️میدونی دیگه، بچه های حضرت زهرا اجازه داد زدن نداشتن ☑️برا همین آستین تو دهن گذاشتن که صدای گریشونو همسایه ها نشنون 😭😭😭😭 🟠کار تنش زیاد، ولی وقت من کم است 🟠یک شب برای شستشوی این بدن کم است 😭😭😭 🟤بانوی من نحیف نبود،اینچنین نبود 🟤نگاه میکنمش، ظاهراً کم است 😭😭 ▫️ای وای ای وای ای وای ای وای ▫️ای وای ای وای ای وای ای وای در زیر پارچه… فرمود از رو لباس، منو غسل بده 🟣در زیر پارچه، وَرَمَش گم نمیشود 🟣انقدر واضح است که یک پیرهن کم است 🔵باید چگونه جمع کنم این بساط را?? 🔵فرصت کم است و آب کم است و کفن کم است 🟪مسمار را خودم زده بودم به تخته ها 🟪باید بمیرم پشیمان شدن، کم است ♦️گیرم حسین دق نکند، اینچنین ولی ♦️گریه برای داد، برای حسن کم است ☑️اگه یکی داغ میبینه، اونیکه داره گریه میکنه رهاش کنید بزار گریه کنه حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه ☑️اینی که بغض،،، احتمال دق کردنش داره 🔘امام حسن یه همچین حال و روزی داره 😭😭😭 مخصوصاً امشب سفارش کرد بچه ها… ✔️سفارش مادرتونه کسی نباید صدای گریه تونو بشنوه تا یه جا گریه برای داد، برای حسن کم است ♥️ ❇️آینه آمدی، ترک خورده میروی ❇️یعنی برای بردن تو چهار زن کم است ✅پیراهن حسین که کارش تمام شد ✅پس جای غصه نیس اگر یک کفن کم است 😭😭😭😭 🔰بالَت ، پرت، تنت همه ی پیکرت،،،خدا 🔰این زخم ها زیاد، ولی وقت من کم است 😭😭😭😭😭 🔰بالَت ، پرت، تنت همه ی پیکرت،،،خدا 🔰این زخم ها زیاد، ولی وقت من کم است ☑️معمولا لحظه آخر، بند کفنُ میخوان ببندن میگن بچه ها… محارم بیان آخرین وداع رو بکنن ☑️بچه ها خودشونو انداختن رو بدن مادر حسن، حسین، زینبین ☑️یکی صورت کف پای مادر گذاشت ✔️غوغایی شده ✔️ندا اومد یا علی ✔️آسمونیا طاقت ندارن، بچه ها رو از بدن مادر جدا کنید ✔️بالاییا دارن دق میکنن ✔️طاقت ندارن 🔘امشب شام غریبانی بگیم یا امیرالمومنین، با احترام بچه هارو از کنار جنازه ی مادر جدا کردی آسمونیا طاقت نداشتن ☑️هرکاری کردن این دخترُ جدا کنن، نشد… تازیانه زدن نشد سیلی زدن، نشد ☑️چسبید بدن باباشو گرفت، باید کنار بدن پاره پاره ی بابام جون بدم ☑️یکی تو لشکر دشمن داد زد گفت من بلدم چیکار کنم… یه ناله ی کربلایی و یا علی مدد ⬅️چیکار کنیم?? ⬅️گفت همه حمله کنید سمت زینب 😭😭😭😭😭😭 🔘تا حمله کردن سمت زینب، گفت عمه مو نزنید 😭😭😭 ☑️دلم نمیاد این جمله رو نگم ☑️چه شام غریبانی بود خونه ی امیرالمومنین ☑️چه گریه هایی میکردن بچه های امیرالمومنین ♥️ ♥️ ♥️ اما اسم شام غریبان که میاد، من میدونم دلت کجا میره 😭😭 ☑️هیچ شام غریبانی، مثل شام غریبان امام حسین نمیشه چرا?? ◽️خیمه ها میسوزنُ ◽️مادرا میسوزنُ ◽️بچه ها میسوزنُ پا برهنه میدوم رو خار صحرا ◾️چادرا میسوزنُ ◾️دامنا میسوزنُ ◾️معجرا میسوزنُ ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
گریه کُنا رو باز باید بریم صدا کنیم فاطمیه رسید بیایید عزا به‌ پا کنیم حالا که قبر مادرُ نمی‌دونیم کجاست بیایید تو روضه حقشو بهتر اَدا کنیم 🍃چهل نفر زدن به ساقه‌های نازکِش چرا تَبر زدن؟ سوره‌ی کوثره، قابش گرفتنُ، روی سینه‌ی در زدن 😭😭😭 🍃هیچ‌کسی رو نداشت نگم که بارِ شیشه‌اشو راحت زمین نذاشت دنبالِ شوهرش دویید تو کوچه محسنو تو شعله جا گذاشت 🍁می‌افتاد، تا نشه دشمن شاد پا می‌شد دوباره وامیستاد گردیده بود قُنفُذ همدست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد مادرِ هیجده سالمون خیلی آزُرده بود کاش پیش زینب این همه ضربه نخورده بود ما بچه‌های فاطمه مدیونِ فِضّه‌ایم اگه به داد نمی‌رسید همون جا مُرده بود 😭😭😭 🍀مردم چه بد شدن از وصیت‌های نَبی، ندیده رَد شدن پاره‌های تنش، تو کوچه و تو کربلا همه لگد شدن 😭😭😭 🔥کار به کجا رسید آتیشِ خونه دامنش به مَعجرا رسید محسن به میخِ در، سَرِ علی‌اصغرم به نیزه‌ها رسید بالای نیزه ها، رو میگیری همش شیرت نداده مادرش، دلخور شدی ازش شرمنده ام ازت، من با همه وجود خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 😭😭😭 به نیزه دارت گفتم،من از دلم تاب رفته تکون نده نیزش رو، تازه گلم خواب رفته 😭😭 کار به کجا رسید آتیشِ خونه دامنش به مَعجرا رسید محسن به میخِ در، سَرِ علی‌اصغرم به نیزه‌ها رسید یا زهرا نبودی عاشورا انداختن بچتو زیر پا ♥️ ♥️ ♥️ 💠میشه بهم بگی، سپردیمون به کی 💠محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 💠هنوز نخوردم آب، که دارم اضطراب 💠من و تو میرسیم به هم، تو مجلس شراب 💠زینب تو با خولی، مسافر بازاره 💠کی بین این نامردا،هوای مارو داره 🔸نه تشنه رو آب دادن 🔸نه دشنه رو تیز کردن 🔸نه اینکه سر بریدن 🔸حسینُ ریز ریز کردن 😭😭😭😭😭 ♻️سرت رو نیزه میره دم صلاه ♻️یه عده اومدن به رمی جمرات 😭😭😭 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
راز آیینه رو بر مَلا نکن خودتو اینهمه جابجا نکن الهی درد و بلات، به جون من در خونه رو تو دیگه وا نکن یعنی میشه دوباره صدام کنی? از دل این همه غم رهام کنی اینقدر به دنده هات فشار نیار نفست در نمیاد، سلام کنی زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زینبت رو تا میرم آروم کنم گریه حسین تو ، شروع میشه ♥️ ♥️ ♥️ گَرد غم نشسته روی دامنت چه بساطی شده جارو کردنت دیگه جون مرتضی، زمین نخور به خدا داره میبینه حسنت 😭😭😭 🔘جان علی، جان مرتضی، جان حیدر برا دلخوشیه من، کار خونه انجام نده ☑️تو داری برا دلخوشیه من جارو میزنی اما من رد خونُ میبینم 🔳تو که هربار زمین میفتی،حسن مثل بید میلرزه 😭😭😭 بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو 😭😭 ☑️یه موقعی یه زخم داری، یه جا از بدنت درد میگیره یکم که میگذره، آروم میشی دردت تموم میشه 🔘اما بعضی از دردها، به هم متصله مثلا اگه درد پهلو داری، نمیتونی سرفه کنی 😭😭 یه وقت میگی غلاف یه وقت میگی تازیونه یه وقت میگی سیلی اما یه موقع چهل پنجاه نفر، میریزن و میزنن ☑️کار به جایی رسیده وقتی اون دوتا نانجیب اومدن عیادت، گفت کمک کنید من سرمو برگردونم ☑️به اسمش قسم اصلا بنا نداشتم… گفتم امشب شعر بخونم بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو اشک بند رخت خونه، در اومد شستشوی بسترت، کشته منو داغ حیدر تو، غربتش شده همه جا نقل مصیبتش شده دل رفتن به مسجد،ندارم قاتلت امام جماعتش شده 😭😭😭😭 زخم بازوت، دلمو تکون میده عطر پیراهن تو، بوی خون میده منو هرجا میبینه قنفذ پست غلاف شمشیرشو نشون میده 😭😭😭 مگه حرمتت، حریم حج نبود؟؟ کاشکی دشمن تو اهل لج نبود لااقل گیر نمیکردی پشت در کاشکی میخ گر گرفته، کج نبود 😭😭😭😭 لب من باید خداخدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه لب من باید خدا خدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه حسرتش علی رو داره میکشه محسنش نشد یه بار بابا بگه 😭😭😭😭 دلمو عذاب بی امون نده به من اسباب بازیشو نشون نده لالایی خوندن تو، عرشُ سوزوند اینقدر گهوارشو تکون نده 💔 💔 😭😭😭 ✔️یه مادری هم از کربلا تا کوفه و شام با طفل خیالی لالایی میخوند هی میگفت علی لای لای 😭😭😭 💔 💔 ✔️خدانکنه مادرت یا کسی رو که خیلی دوسش داری دکترا جوابش کردن، بگه چند ساعت یا یکی دو روز دیگه جون میده ✔️امشب برا امیرالمومنین حجت شده امشب شب آخر خانومشه 😭😭 ☑️بچه های خانوم فاطمه، معصومن میدونن شب آخریه که مادر تو خونه هست 🔲تو هم زبون بگیر بگو ای وای مادرم 😭😭😭 التماس امیرالمومنینِ… ⬅️حرف رفتن نزن چند روز ناخوش احوال حسن ⬅️واسه کی داری میدوزی پیرهن?? حرف رفتن نزن 😢خوشی ز عمر ندیده، خدانگهدارت 😢صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت قرار بعدیه ما، قتلگاه،،، غروب عاشورا، کنار رأس بریده… ♥️ ♻️ ♻️وعدمون باشه وقتی که کربلا ♻️همه میرن و تاریک کربلا 💠ته گودال، تنی بی سر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸وقتی میان سجده به معراج می پَری 🔸پِی میبرم که جنس پرت جور دیگریست 🔷حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد 🔷عطر بهشتی گذرت جور دیگریست 🔶در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست 🔶طعم زیارت سحرت جور دیگریست 🔹هادی ترین چراغ هدایت کلام توست 🔹نور چراغ شعله ورت جور دیگریست 🌱این جامعه ز جامعه ات رُشد کرده است 🌱محصول کِشت پر ثمرت جور دیگریست 🥀درندگان کنار تو آرام می شوند 🥀بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ☑️به خیال خام خودشون آقا رو انداختن توی قفسی که پر از درنده بوده... که برن و برگردن کار آقاتموم شده باشه. برگشتن دیدن درنده ها، وحشی ها، پوزه هاشونو به خاک پای امام میمالن. احترام میکنن به امام هادی ♻️امامِ… معصومِ.. ☑️من میدونم بعضی از حرف ها کلیشه ای دیگه.. دلت یه جایی میره. ☑️درنده ها،حیوونای وحشی احترام گذاشتن به پسر فاطمه.. اما یه عده از خدا بی خبر.. 😭😭😭😭 🟣درندگان کنار تو آرام می شوند 🟣بر روی قلب ها اثرت جور دیگریست 🔰ارباب های ما همگی با سخاوتند 🔰امّا عنایت پدرت جور دیگریست ⬅️کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن ⬅️حال گدای پُشت درت، جور دیگریست ❇️زهری رسید و شمع وجود تو آب شد ❇️سوسوی نور مختصرت، جور دیگریست 💠دیگر گمان کنم جگری هم نمانده چون 💠خون لخته های دور و برت جور دیگریست ✅او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✅آه دمادم پسرت جور دیگریست من میدونم دلت کجاست عجله نکن 😭😭 ✳️او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✳️آه دمادم پسرت جور دیگریست ☑️خداکنه هیچ پسری دست و پازدن باباش و نبینه 😭 🟤شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد 🟤شُکر خدا کفن به تنت بوریا نشد 🟤شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد 🟤پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است 🟤آقا دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد 🟤تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا 🟤بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود 🟤شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سُمِّ اسب، پیکر تو زیر و رو نشد ♥️ 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سم اسب، پیکر تو زیرو رو نشد ☑️امام عسکری اومد نماز خوند برا پدر.. امام عسکری اومد غسل داد. کفن قیمتی آوردن. ☑️غریب بودی امام هادی...مظلوم بودی.. اون نانجیب بی احترامی زیاد کرد،،، دومی نداشت تو نامردی. آقا رو می آورد تو بزم شراب، با اون وضع... با اون حال و روز خودش شراب میخورد،تعارف میکرد به امام هادی اصلا حیا نداشت ⚫️وارد آن بزم تا آن شب شدم ⚫️سوختم پروانه ی زینب شدم امام هادی.... شیعیان اومدن محترمانه بدنتو تشییع کردن. امام عسکری اومد برات نماز خوند. احترام کردن شیعیان امام معصوم از دنیا رفت.به شهادت رسیده... امام هادی... کسی به زن و بچه ت بی احترامی نکرد. 😭😭😭😭 ♥️ امام هادی دست و پا زدی... اما سرت رو پای پسرت امام عسکری بوده. حرف از دست و پا زدن میشه، یه جا دلت میره. پا پس نمیکشه همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه زینب رسید و گفت مادر بیا دیگه حسین نفس نمیکشه 😭😭😭 ❇️تاختند… 🔻اوناکه مُلک ریُ باختند 🔻بدجوری باهم دیگه ساختند 🔻تو رو توی گودی انداختند ♥️ 💠زیر و رو شدی 💠پشت و رو شدی 💠چجوری با مادرت روبرو شدی؟؟ 💠بی هوا زدن 💠با عصازدن 💠جلو خواهر تو با، کف پا زدن ♥️ ای وای ابی عبدالله// ابی عبدالله// ابی عبدالله ای وای ابی عبدالل// ابی عبدالله// ابی عبدالله باسر و پای برهنه،،، بادست بسته آقا رو میبردن بی احترامی میکردن... همین یه بیت و گفتم برات… 🟣وارد آن بزم تا آن شب شدم 🟣سوختم پروانه ی زینب شدم شاید تو ذهن امام هادی این روضه مرور کرد. یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد.. رو کرد به اون نانجیب گفت معلومه خیلی شادی گفت روز پیروزی منه. آره هر چی بخوای میدم. بی حیا اشاره کرد به نازدانه ی حسین غم بود و درد… عرق سرد یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد 😭😭😭😭😭😭😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹درد بسیار،به دنبال دواییم هنوز 🔹چشم بر دست طبیبیم،به نواییم هنوز 🔸هرچه از یار رسد بهر غلامش نیکوست 🔸باهمه فقر،خریدار بلاییم هنوز 💥آبرو دار بود،هرکه شود سائل یار 💥خوب یا بد، همه از لطف، گداییم هنوز 🔵با همه غفلت و آلودگی و بارگناه 🔵طالب دیدن آن وجه خداییم هنوز ♻️بارها توبه شکستیم، به ما فرصت داد ♻️پُر خطاییم، به دنبال عطاییم هنوز ✳️گر نشد قسمت ما دیدن او، باکی نیست ✳️دل خوش هستم که راضی،به قضاییم هنوز 🔻تا کنون گر به غم یار، ارادتمندیم 🔻همه مدیون امام و شهداییم، هنوز ⚪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد ⚪️به خدا در هوس کرببلاییم هنوز دیگه نگام نمیکنی، با غصه دارم میزنی بهت میگم دوست دارم، ولی کنارم میزنی حسرت به دل تو این دیار زندگی سخت شده برام چند وقتیه تو خلوتام همش به فکر کربلام 😭😭😭😭 بد منم، بی کس منم، آقا شما مولا شما خشک و برکت منم،رحمت شما، دریا شما چله ی ترک گناهم،آخر سر کار کرد آنقدر که مادرت،ما را رسانده تا شما سودِ یک دفعه زیارت،ضربِ در سه میشود وقت مرگم با شما،قبر و قیامت با شما هی خرابش میکنم،هی تو درستش میکنی تا همیشه طفل بازیگوش من،بابا شما سفره ی ما، طوس و قم افتاده و با این حساب رزق را یا حضرت معصومه داده یا شما هیچکس غیر از شما، کاری برای من نکرد لاقیاس اِلّا شما، لا کریم اِلّا شما کربلایی که نرفتم را به مشهد دیده ام جور دوریه گدا را میکشی اینجا شما هیچکس مانند من، کفران نعمت کرده نیست چقد نمک خوردم و نمکدون شکوندم 😭😭 هیچکس مانند من، کفران نعمت کرده نیست بیشتر از هر کسی بد کرده ام، امّا شما بر در باب الجوادت، با سیه رو شد خطاب میخرم بار گناه، بار گناه شیعه را حتی شما دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشتست گنهکار نیاید اصلا گنهکارا رو خوشکلتر تحویل میگیری اصلا رو سیاهارو بیشتر میخری 😭😭😭 ماه رجب، خیلیا میان مشهد خیلیا میان پابوست یه چند خطم روضه بخونم… آتشی از جگر سوخته اش رفت بالا رفت یک عبا روی سرش بود، تک و تنها رفت گفت میرم مجلس مأمون برگشتم اگه با همین حال بودم که هیچ… اگه عبا رو سرم بود، بدون کارم تمومه چقدر خورد زمین و نفسش بند آمد قریب به ۵۰ مرتبه، از مجلس مأمون تا خونه، افتاد زمین این حرفُ میشنوی یاد چه روضه هایی میفتی?? اول دلت میره مدینه، اون لحظه ای که امام حسن و امام حسین، خبر شهادت مادر رو دادند به بابا 😭😭😭😭 از مسجد تا خونه، چندین بار افتاد زمین … 😭😭😭 یه جا دیگم دلت میره از تل زینبیه تا گودیه قتلگاه، خانوم زینب به سر زنان… یا غیاث المستغیثین تا گودال، چنبار افتاد رو خاکا 😭😭😭😭 چقدر خورد زمین و نفَسَش بند آمد با مواسات، به درد کمر زهرا رفت زهر وقتی که اثر کرد، عطش می آید پای این تشنگی از پیکر آقا، نا رفت خواهرانش همگی چشم به راهش هستند به مدینه برسانید دگر آقا، رفت پسرش هم نتوانست که مانع بشود از پدر خواست بماند که پدر، امّا رفت باز هم حرف پدر با پسری آمد و بعد دل ما بی برو و برگرد فقط یک جا رفت پیرمردی ز روی اسب، خودش را انداخت به سر زانوی خود،پیش گل لیلا رفت هفت دفعه جگرش سوخت، علی را تا دید هفت دفعه ولدی گفت، کنارش تا رفت هر طرف دست که میخورد، ز هم میپاشید آخرش بین عبایی اکبرها رفت انقده با شمشیر زدن انقده با نیزه زدن بغض علی تو دلشون بود فقطعوه بالسیوف اربا اربا اربا اربا رو اینجوری تشبیه کردن تسبیح که پاره میشه، دونه هاش پخش میشه همه ی زمین کربلا شده علی اکبر هر جایی رو میدید، میگفت ولدی ولدی ولدی ولدی 😭😭😭😭😭 اسبای نجیب عرب، جوری تربیت میشدن، وقتی صاحبش زخمی میشد میاوردنش سمت خیمه هم از خانوم فاطمه زهرا نشون داشت هم از امیرالمومنین یه بی حیایی، نیزه به پهلوش زد یه بی حیایی هم عمود به فرقش زد امام حسین دید یه صدایی میاد ابتا علیک منی السلام سریع خودشو رسوند نزدیک که شد دید یه عده بی حیا، یه چیزی رو محاصره کردن شمشیر بالا میره، پایین میاد نیزه بالا میره، پایین میاد 😭 هر وقت که دستا پایین میومد، امام حسین میگفت وای جگرم… 😭 😭😭 جلو چشم بابا، روضه ی پسر خوندن خیلی سخته دارم روضه ی علی اکبرشو میخونم 🔅گیسوی پر از خون تو 🔅غمگین و زمین گیرم کرد 🔻ای دار و ندار لیلا 🔺داغ تو مرا پیرم کرد ▪️ستاره ی شب دل من ▪️تویی تموم حاصل من ▪️مرو بمان کنار قلبم 🔹کبوتر شکسته بالم 🔹فتاده ای مقابل من 🔹مرو بمان کنار قلبم نمیدونی چقد خندیدن به امام حسین وقتی علی اکبر افتاد آه… 🔸تا صدای خنده ی دشمن شنیدم 🔸تا سر نعش تو من، خود را کشیدم 🔸در تنت، یک جای سالم هم ندیدم ♥️ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸یه گوشه بابا، سرش به دیوار 🔸یه گوشه چشمای حسین، خیره به مسمار 🟣حسن هنوزم، کابوس میبینه 🟣ماجرای کوچه براش هی میشه تکرار 😭😭😭😭😭 ☘بعد تو مادر، دل پریشونه ☘بهتر از اینم نمیشه بعد تو خونه ☘اگه تو باشی، دیگه مهم نیس ☘موهای من که چند روزه نخورده شونه ☘چادر تو، سر میکنم ☘خونه رو غرق عطر مادر میکنم ☘با خونه داری این روزا ☘روزای بی مادریو سر میکنم 😭😭😭 ☑️چادر مادر، سرش کرد داره نماز میخونه… مولا فضه رو صدا کرد فرمود ببین زینبم داره نماز میخونه آقا، زینبِ… دختر علیِ دختر فاطمه س یعنی چی داره نماز… گفت نه، ببین چجوری مثل مادرش داره نماز میخونه چجوری یه دست قنوت میره چادر مادرشو به سر کرده… 😭😭 یکم نگذشت گفت فضه دخترم داره دعا میخونه… هی زیر لب میگه خدا، بابام علی غریبِ 😭 🍁چادر تو، سر میکنم 🍁خونه رو غرق عطر مادر میکنم 🍁با خونه داری این روزا 🍁روزای بی مادریو سر میکنم 🍁برگرد به خونه، ای روشنایی 🍁دلم گرفته مادر کجایی?? 🍁هرجا که باشی، اینو میدونم 🍁تا آخر عمر، کنار مایی ♥️ ♥️ ♥️ 🍃من خنده هاتو به یاد میارم 🍃شبیه اَبرای بهار، همش میبارم 🍃حرف بهار شد، بعد تو مادر 🍃من دیگه تا آخر عمر بهار ندارم 🍃تابوت خالی، توو کنج خونه 🍃با هر نفس دلُ به آتیش میکشونه 🍃یه چیزی میگم اما باید تو 🍃قول بدی که بابام علی، چیزی ندونه 🍃توو یادگاریای تو 🍃جای یه گوشواره برا چی خالیه?? ☄من تازه فهمیدم چرا ☄داداش حسن بی تو همش یه حالیه 😭😭😭 ☄دل سوزوندی دشمن، حسود بود ☄برا همینه رخت کبود بود ☄اوج جوونی توون نداشتی ☄برای پیری یه خرده زود بود 😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ ❇️خاطره هاتو، میگیم برا هم ❇️بلکه سبک شه داغ دوریه کم کم ❇️من میگم از اون روز که با لبخند ❇️شونه زدی موی منو با اشک نم نم ❇️حسن با گریه، میگه امیدم ❇️بریده شد تا سر راه، نامردُ دیدم ❇️طاقت نداشتم، چشامو بستم ❇️اما صدای ضربه دستشو شنیدم ❇️حسین میگه نصف شبا ❇️وقتی دلم از تشنگی میشد کباب ❇️مادرمونو میدیدم ❇️اومده بالای سرم با ظرف آب ♥️ کار هر شب مولا این بود بچه هارو میخوابوند با هزار زحمت… زینب میخوابید، حسن گریه میکرد با هزار زحمت، حسنُ میخوابوند، حسین گریه میکرد جای خالیه مادرُ میدیدن، بی طاقت میشدن،،، زار میزدن و گریه میکردن با زحمت بچه ها رو میخوابوند آروم آروم میرفت سمت قبر خانوم فاطمه زهرا، شروع میکرد به گریه کردن به درد دل کردن انقده تا صبح گریه میکرد مولا درد دلاشو به کی بگه?? 😭😭😭 قبلش با چاه درد دل میکرد بعد شهادتم میومد بالا قبر خانم فاطمه، با خانومش حرف میزد همه کس و کارم، تو هم تنهام گذاشتی رفتی 😭😭😭 همه دار و ندارم.. ؟ رفیق نیمه راهم 😭😭😭 یکی از این شبا، تا اومد حرکت کنه، یکی دامن مولا رو گرفت بابا… امشب منم باهات میام میدونم هر شب میری سر قبر مادرم دلم برا مادرم تنگ شده 😭😭😭😭 نشد که نشد هر کاری کرد که حسینُ آروم کنه، نشد حسینم آروم باش، یوقت داداش حسن و خواهرت زینب بیدار نشن دست حسینُ گرفت آوردتش نزدیکای قبر مادر حسین جان،،، اونجا قبر مادره 😭😭😭 خودشو انداخت سینه خیز رفت سمت قبر مادر مادر ببین حسینت اومده 😭😭😭😭 مادر ببین تشنه لبت اومده 😭😭 آی اونیکه برا حسین گریه میکنی اونیکه برا خانوم فاطمه زهرا اشک میریزی حضرت زهرا، زیر دین احدی نمیمونه حتی حسینش هر دیدی، بازدید داره اینجا حسین اومد مادر هم تلافی کرد کجا?? والشِّمرُ جالِس علی' صَدره 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ غم عشقت، بیابون پرورم کرد هوای وصل بی بال و پرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد ♥️ ♥️ ♥️ الهی بشکنه دست مغیره 😭😭😭 روضه ی غریبونه بخونیم روضه، روضه ی مادره الان باید تو خونه ی علی باشی ما مجلس ختم گرفتیم برا خانوم فاطمه مردم مدینه خیلی نامردن یه روز زنای مدینه، گفتن خیلی داره بد میشه مجلس ختم گرفتن برا خانوم… رسم اینه ختم که میگیرن، صاحبین مجلس میان مجلس زنونه،امیرالمومنین که نمیتونه بره امام حسن و امام حسین هم که نمیتونن برن یه وقت از دور دیدن، دو تا دختر کوچولو… اما معمولا صاحبین مجلس خوش اومد میگن به مهمونا خوش اومد گفتن زینب، متفاوت بوده تا وارد مجلس شد، گفت زنای مدینه آیا از دست گریه های مادرم، راحت شدین یا نه?? 😭😭 آااااااااااای داد بیداد سه غم اومد به جونم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره ولی آخر کشد ما را غم یار چرا بال و پر ما را شکستی نهال بی بر ما را شکستی الهی بشکند قنفذ، دو دستت که دست مادر ما را شکستی 😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
السلام علیکِ یا اُمّا السلام علیکِ یا زهرا 🔸در زدن، وای اگر نوبت مادر برسد 😭😭😭 🔸وای اگر مادرمان زود دم در برسد 😭😭 🔹هان.. اگر مادرتان پشت در آمد به دفاع 🔹نگذارید که استاد لگد، سر برسد 🔘ان شاالله هیچوقت مادرتو تو این وضعیت نبینی 😭 ➖هان.. اگر مادرتان پشت در آمد به دفاع ➖نگذارید که استاد لگد، سر برسد 🔻مادری یک تنه در کوچه،اگر گیر افتاد 🔻لااقل داد بزن زود برادر برسد 🔵مادر حامله، چادر به سرش نیست هنوز 🔵وای اگر دست کسی بر نخ معجر برسد ▪️از پذیراییه هیزم،خبرش نیست هنوز ▪️شعله برخواست که تا سوره کوثر برسد 🔘از در خونه ی یه خانومی گفتم 🔘یه مریضه ای گفتم... لحظات آخر عمر پیغمبر، در خونه رو زدن خانوم حضرت زهرا اومد درو باز کرد چیکار داری؟ اومدم بابات رسول الله رو ببینم فرمود: بابام ممنوع الملاقاته رفت... دقائقی بعد، دوباره اومد در زد دوباره درو باز کرد همون پیر مرد چیکار داری؟؟ اومدم بابات رسول الله رو ببینم دوباره تکرار... بابام ممنوع الملاقاته بار سوم در زد تا خانوم حضرت زهرا درو باز کرد، آقا رسول الله فرمود: میدونی کیه دار در میزنه؟؟ گفت بابا یه پیرمردیه میخواد شمارو ببینه فرمود: دخترم میدونی کیه؟؟ اون حضرت عزراییل،مأمور مرگه از آدم ابوالبشر تا حالا، از احدی اجازه نگرفته برا گرفتن جان کسی اما به احترام توئه فاطمه، بی اجازه وارد خونه نمیشه خونه ای که فاطمه توشه،حرمت داره خونه ای که توش فاطمه باشه، احترام داره آی بی وفا زمونه 😭😭😭 🌾دری که ریشه داشت،شکست 🌾حرمت همیشه داشت،شکست 🌾یه مادری تو اون میون 🌾یه بار شیشه داشت،شکست 😭😭😭😭 آی... 🍂از پذیراییه هیزم،خبرش نیست هنوز 🍂شعله برخواست که تا سوره کوثر برسد 💠تازیانه زدن اینجاست به زن،باب شود 💠ارث مادر همینجاست به دختر برسد 🌐پای این قوم به این خانه اگر باز شود 🌐ریسمان است که بر گردن حیدر برسد ❇️غاصبان، حق علی را چه شتابان بردند ❇️نگذارن که تا دفن پیمبر برسد ♻️هیچکس نیست مگر، جان علی در خطر است ♻️حضرت فاطمه باید که به سنگر برسد 😭یه مرد تو این مدینه نیست،کمک علی کنه روایت میگه آقارو با سر و پای برهنه آوردن برا اینکه به خیال خودشون خوارش کنن، پیراهن عربی رو، رو سر مولا گرفتن یجوری آقا رو بردن، خانوم حضرت زهرا تا این صحنه رو دید... 😭😭😭 ❌گفت الان میرم سر قبر بابام رسول الله، گیسو پریشون میکنم، همه ی اهل مدینه رو نفرین میکنم سلمان میگه هنوز حرف فاطمه تموم نشده، دیدم ستون های مسجد داره میلرزه 💯امیرالمومنین،میدونه چه خبره سریع به سلمان گفت برو به فاطمه بگو نفرین نکنه اگه نفرین کنه،احدی زنده نمیمونه آی... 🔅پشت در سینه ی مادر، چو ز مسمار شکست 🔅بی گمان کار به گودال و به حنجر برسد ♨️ذکر لا حول به لب داشت و میگفت ♨️آه ای کاش که این ناله به خواهر برسد 💢دست عباس جدا بود و سرش بر نیزه 💢دست خنّاس مبادا که به حنجر برسد ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
ماه چون ليل و نهارش می گذشت چرخهء غم در مدارش می گذشت آن‌که عطرش عرش را پر کرده بود زرد و پائیزی بهارش می گذشت لحظه لحظه انتظار مرگ داشت لحظه های احتضارش می گذشت آن‌که راه انداخت کار خلق را با مشقّت روزگارش می گذشت خونِ روی آسیابش، شاهد است با چه دردی کار و بارش می گذشت ☑️با اون دستایی که زخمیه، یوقتایی خودش کار خونه رو انجام میداد. 🔘امام صادق علیه السلام، یه جمله ای فرمود که تا قیام قیامت برا این گریه کنیم، جا داره ☑️فرمود: ◀️:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلیْها 😭سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ (لعنه الله علیه)، غلام عمر(لعنه الله علیه) با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر (لعنه الله علیه)زد؛ ☑️پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند. ✔️من از شما سوال دارم گریه کنا،،، عزادارا ✔️شمایی که دلتون مث برگ گلِ ✔️تا حالا شنیدی یکی حتی تیر به بازوش بخوره، شهید بشه؟؟ ✔️تا الان شنیدی یکی با ضرب دست، شهید بشه و جون بده؟؟ ⬅️این جمله ی امام صادق علیه السلام، خیلی حرف داره ⬅️خوده خانم فاطمه ی زهرا میفرماید: با صورت زمین خوردم 😭😭 🔰ولی تا فهمید آقا رو بردن، قیام کرد خونِ روی آسیابش، شاهد است با چه دردی کار و بارش می گذشت تا نیفتد ، از کنار بچه ها سخت با چشمان تارش می گذشت دائم از ذهن علی با دیدنش خاطرات گریه دارش، می گذشت زد به هم آرامش این خانه را آن که با داد و هوارش، می گذشت 😔همچین داد میزد، هوار کشید... خانم فاطمه ی زهرا دست رو گوشش گرفت 😭😭😭 از میان بیشه ی شیر خدا گرگ با سگ های هارَش، می گذشت یاس می لرزید و هُرم شعله ها از يَمين و از یَسارش، می گذشت فاطمه بِین گذر افتاده بود کاش دشمن از کنارش می گذشت سُفره دار شهر بود و از تنش هر که بوده ریزه خوارش، می گذشت دست‌بسته می کشیدند و علی از روی خونِ نگارش، می گذشت مرد خیبر از کنار همسرش با نگاه شرمسارش، می گذشت 😭😭😭 وعده ی دیدارشان، گودال شد کاش از قول و قرارش، می گذشت 😭😭 خوشی ز عمر ندیده، خدا نگهدارت صنوبری که خمیده، خدانگهدارت تو میروی و منو قاتل تو، ده ها سال شویم دیده به دیده،خدا نگهدارت قرار بعدیه ما کربلا، زمان غروب کنار رأس بریده، خدا نگهدارت 🔸دست و پاشو گرفتن، رفتن از پشت موهاشو گرفتن 🔸با کف چکمه هاشون، خون رو لباشو گرفتن 🔸خواهرش سینه میزد، با کف و سوت عزاشو گرفتن 🔹دست و پاشو بریدن، طول کشید تا رگهاشو بریدن ... 🔹دست و پاشو بریدن، طول کشید تا رگهاشو بریدن 🔹حرف میزد با خدا که، نیزه دارا صداشو بریدن 😭😭😭😭 ... 🍃پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🍃دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🍃نیزه دارا جلو چشم خواهرت، رسیدن 🍂شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه 🍂یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه 🍂داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ⬅️رفتی و همسفرم شد شمر بی رحم ⬅️مایه ی درد سرم شد شمر بی رحم 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🟠همه میگن ام بنینم اما 🟠حالا که من دیگه پسر ندارم 🟣دست علمدار منو بریدن 🟣فکر نکنید که من خبر ندارم 🔰خبر آوردن،،، آبروی پسرم رو بردن 🔰خبر آوردن،،، که سه شعبه ها به مشکش خوردن 🔰خبر آوردن،،، خبرش رو به حرم آوردن 🟠پسرم، تشنه، لبِ آب افتاد 🟠به فدای لب عطشان حسین 🟣پسرم، غریب و تنها جون داد 🟣به فدای تن عریان حسین 😭😭😭😭 🟤چرا رباب اینهمه غصه داره؟؟ 🟤بگید منم شبیه اون ببارم 🔵مشک علمدار منو دریدن 🔵فکر نکنید که من خبر ندارم 😭😭😭 🔰خبر آوردن،، پسر ربابُ با تیر زدن 🔰خبر آوردن،،،که به دست همه زنجیر زدن 🔰خبر آوردن،،، که حرم رو یه دل سیر زدن 🔆پسرم آب شد از شرم رباب 🔆به فدای سر طفلان حسین ♻️پسرم آب نخورده لب آب ♻️به فدای لب عطشان حسین 😭... ❇️کوچه به کوچه کاروونو بردن ❇️میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 💠جسم علمدارُ به خون کشیدن 💠فکر نکنید که من خبر ندارم 🔰خبر آوردن،،، روسری هارو به غارت بردن 🔰خبر آوردن،،، دخترا رو به اسارت بردن 🔰خبر آوردن،،، گوشواره هارو غنیمت بردن 😭😭😭😭 ♥️ ⬅️پسرم رو سنگ بارون کردن ⬅️به فدای صوت قرآن حسین ◀️سر بچم رو پر از خون کردن ◀️به فدای لب عطشان حسین 😭😭 😭😭 ☑️شب وفات حضرت ام البنین، شب خاصیه اوناییکه کارد به استخونشون میرسه، سفره ی ام البنین پهن میکنن مادر ابالفضلِ انقده ادب کرد به بچه های فاطمه عظمتی به این بانو دادن که غیر قابل وصفِ چهارتا پسر، یکی از یکی آقاتر حالا لحظه ی آخر عمرشه... همه ی پِسراشو کربلا کشتن 🍃کاش در این دم آخر، پسرانت بودند 🍃شرزه شیران جگر دار جوانت بودند 🍂این زمین گیر شدن، علت خونین بالیست 🍂سر بالین تو جای پسرانت، خالیست 😭😭 🍃گفتن از بی کسی ات، حال بکاء میخواهد 🍃مادر داغ جوان دیده، عصا میخواهد 🍂چه بگویم که از این بغض، صدا میگیرد 🍂چه کسی گوشه ی تابوت تو را میگیرد؟؟ 🍃گفتنش نیز به جان، غصه و غم میریزد 🍃مادر از مرگ پسر، زود بهم میریزد 🍂مادر، این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو 🍂از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو 🍃روضه ی مشک بخوان، پشت سرت گریه کنیم 🍃یک دل سیر برای قمرت، گریه کنیم 🍂آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت 🍂پای این روضه شنیدم، دل مروان هم سوخت 🍃روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان 🍃هرچه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان 🍂خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر 🍂خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر 🍃خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر 🍃داخل تشت طلا را تو ندیدی مادر 🍂کوهی از غم به سر شانه ی زینب دیدن 🍂دخترت را ملأعام، معذب دیدن 😭😭😭😭😭😭😭😭 انقده ادب داشت انقده بزرگوار بوده این خانوم لحظه ی ورود، گفت اول بگید بچه های فاطمه بیان من از یه بزرگی شنیدم شاید بعضی از حرفا، زبان حال باشه گفت تا زینب اومد، سر و صورت رو خاک گذاشت ام البنین اون حرفایی که معروفه و همتون میدونین که من نیومدم مادری کنم ، اومدم کنیز بچه های فاطمه باشم زینب تا این صحنه رو دید، سریع اومد زیر بغلای ام البنینُ گرفت، گفت ما خاطره خوبی نداریم صورتت خاکی شده... یه روز یه مادری تو همین مدینه،،، همیشه اولویت خانوم ام البنین، بچه های فاطمه بودن یه روز ابالفضل اومد، پرسید مادر چرا من نباید به حسین بگم داداش؟؟ سریع بغلش کرد گفت نکنه یه وقت به بچه های خانوم فاطمه (به حسن و حسین) بگی داداش منی که مادرتم، کنیز مادر حسینم کنیز بچه های فاطمه ام... تو هم تا ابدالدهر، غلام بچه های فاطمه ای و لذا همه ی محبتای خانوم ام البنین... گریه کن، سینه زن خانوم فاطمه زهرا، زیر دین کسی نمیمونه حتی ام البنین... فکر نکن یوقت کاری انجام میدی تو روضه، حضرت زهرا زیر دین من و تو میمونه نه... زیر دین ام البنینم نموند همه محبتای ام البنین جمع کرد، اون لحظه ای که ابالفضل از رو اسب افتاد... 😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas