eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علی‌ست شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علی‌ست بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال ما را امام و هادی و رهبر فقط علی‌ست دست خدا که با سر انگشت خویشتن خورشید را نمود مسخر فقط علی‌ست بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی‌ست این نام را مباد به دیگر کسان دهند این حق حیدر است که حیدر فقط علی‌ست مردی که جان به دست، شب جای رسول خفت به بستر فقط علی‌ست ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست مردی که در مهاجر و انصار از نخست گردید با رسول برادر فقط علی‌ست دیوار کعبه سینه گشود از برای او مولود بیت حضرت داور فقط علی‌ست نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت مهمان بیت همره مادر فقط علی‌ست آن شیر کبریا که در ایام کودکی از هم درید پیکر اژدر فقط علی‌ست روز احد به رغم تمام فراریان یاری که گشت دور پیمبر فقط علی‌ست از منبر رسول خدا آید این ندا بعد از رسول، صاحب منبر فقط علی‌ست کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علی‌ست ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب گفتیم و گفته‌اند مکرر فقط علی‌ست در روز حشر پیشروِ ختم انبیا صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علی‌ست شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_ با دست خویش داد به قنبر فقط علی‌ست دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد بگرفت سر ز عَمْر دلاور فقط علی‌ست در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد بالله قسم امیر مظفّر فقط علی‌ست آن بت‌شکن که در حرم خاص کبریا بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی‌ست «اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد ممدوح این ندای منور فقط علی‌ست فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس این شهر علم را که منم، "در" فقط علی‌ست آن کو به کودکی به رسول خدا مدام بوده انیس و مونس و یاور فقط علی‌ست گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی‌ست آن را که حق نموده مقرر فقط علی‌ست «میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_ در عالم وجود سراسر فقط علی‌ست ✍ 📝 اشعار_آیینی_حسینیه‌
دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علی‌ست شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علی‌ست بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال ما را امام و هادی و رهبر فقط علی‌ست دست خدا که با سر انگشت خویشتن خورشید را نمود مسخر فقط علی‌ست بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی‌ست این نام را مباد به دیگر کسان دهند این حق حیدر است که حیدر فقط علی‌ست مردی که جان به دست، شب جای رسول خفت به بستر فقط علی‌ست ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست مردی که در مهاجر و انصار از نخست گردید با رسول برادر فقط علی‌ست دیوار کعبه سینه گشود از برای او مولود بیت حضرت داور فقط علی‌ست نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت مهمان بیت همره مادر فقط علی‌ست آن شیر کبریا که در ایام کودکی از هم درید پیکر اژدر فقط علی‌ست روز احد به رغم تمام فراریان یاری که گشت دور پیمبر فقط علی‌ست از منبر رسول خدا آید این ندا بعد از رسول، صاحب منبر فقط علی‌ست کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علی‌ست ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب گفتیم و گفته‌اند مکرر فقط علی‌ست در روز حشر پیشروِ ختم انبیا صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علی‌ست شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_ با دست خویش داد به قنبر فقط علی‌ست دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد بگرفت سر ز عَمْر دلاور فقط علی‌ست در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد بالله قسم امیر مظفّر فقط علی‌ست آن بت‌شکن که در حرم خاص کبریا بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی‌ست «اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد ممدوح این ندای منور فقط علی‌ست فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس این شهر علم را که منم، "در" فقط علی‌ست آن کو به کودکی به رسول خدا مدام بوده انیس و مونس و یاور فقط علی‌ست گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی‌ست آن را که حق نموده مقرر فقط علی‌ست «میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_ در عالم وجود سراسر فقط علی‌ست ✍ 📝 اشعار_آیینی_حسینیه‌
گفتیم اول از علی و آخر از علی پُر شد ورق ورق ورقِ دفتر از علی با خلقتش چکامه‌ی خلقت تمام شد دیگر نیافرید خدا بهتر از علی یک قطره‌اش به عمرِ زمین و زمان رسید سیراب می‌شود عطشِ محشر از علی از عرشِ ابرهای لبش وحی می‌چکید در بارشِ تلاوتِ پیغمبر از علی نهج‌البلاغه نقطه‌ی عطف خطابه شد قیمت گرفت آبروی منبر از علی از خاک رفت بر درِ افلاکیان نشست تا بال و پر گرفت، درِ خیبر از علی پا روی حقّ مورچگان هم نمی‌گذاشت حتی خیالِ ظلم نمی‌زد سر از علی در روزگارِ برده‌فروشان نمی‌خرید جز آبروی نوکری‌اش قنبر از علی حیّ علیَ الصلوة، زمان گدایی است حیّ علیٰ گرفتنِ انگشتر از علی از یا حسینِ‌ حل شده در اشک‌های آب سیراب می‌شویم، چنان کوثر از علی ✍ 📝 اشعار_آیینی_حسینیه‌
صاحب اسرارِ «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست... بین آیات الهی، آیتِ کبری علی‌ست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی، یکتای بی‌همتا علی‌ست حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا» حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علی‌ست آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان! به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علی‌ست... سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی‌ست... «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُود» در مقام قافِ قرآن، جنت الاعلی علی‌ست از «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَم» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق، «اَوْفی» علی‌ست آسمانِ «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه» سفره‌دارِ «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین»، مولا علی‌ست نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است «عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل» رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علی‌ست اخترِ تابنده‌ی «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» ماهِ ظلمت‌سوزِ «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» علی‌ست... نوح، ایمن ماند از طوفان به یُمن نام او باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علی‌ست روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نَفْس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد أسری علی‌ست عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی‌ست «يَا عَلِىُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيم» یا الهی! مظهر «اَسْمائِکَ الحُسْنی» علی‌ست یاد او «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند در نماز قُرب، «ذِکرُ اللهِ أَکبَر» یا علی‌ست سجده، راز سَر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدارِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علی‌ست بشنو از احمد حدیثِ «حَیثُما دار» علی تا ببینی هر طرف رو آوَرَد «حَق» با علی‌ست تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد» بهترین توصیف فتحش «لافَتَی اِلَّا عَلِی»ست ذوالفقار، اثبات حق و نفیِ باطل می‌کند بی‌گمان فاروق اعظم در جهان، تنها علی‌ست... ✍ 📝 اشعار_آیینی_حسینیه‌
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حق علی(ع)میزان علی(ع)دنیا علی(ع)عقبی علی(ع) اصلِ قران! سورۂ والفجر و أعطینا علی(ع) گفت در جنگ اُحد با شوقِ بی حد جبرییل نیست مثلِ ذوالفقارت! لا فتی إلا علی(ع) @hosenih «أشهد أنّ علی(ع)» آویزۂ گوش من است برده از بدو تولد با خودش دل را علی(ع) رو زدم! فوراً گره از کارهایم باز شد استجابت شد دعاهایم فقط با: «یاعلی(ع)» می رسد با قامتی از نور در قبرم شبی ترسی از ظلمت ندارم هیچ! دارم تا علی(ع) همنشینش میشوم؛ پرونده ام را روز حشر با لبی خندان بفرماید اگر امضا علی(ع) @hosenih مثل زهرا(س)ذکر من نادعلی(ع)شد در قنوت چون أمیرالمؤمنینِ ماست در هر جا علی(ع) از ازل بر گردن-آویزِ عقیق فاطمه(س) حک شده با خط نستعلیق مولانا علی(ع)! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه https://eitaa.com/rozehayemaktoub3
آیینه تمام نمای خدا، علی است  نقشی که زد رقم، قلم ابتدا، علی است  دست خدا، زبان خدا، صورت خدا  در بندگیش بندة بی انتها، علی است  جان رسول و لحم رسول و دم رسول  شیرخدا و شیر رسول خدا، علی است  بعد از نبی به هر زن و هر مرد مؤمنی  مولا علی، امام علی، مقتدا، علی است  ذکر علی به وقت دعا یا محمد است  ذکر نبی به درگه معبود یا علی است  مولای دیگران دگری بود و دیگری  یارب گواه باش که مولای ما، علی است  زیباترین دعا به لب شیعه علی  یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی است  دانید جای شیعه به روز جزا کجاست؟  سوگند میخورم به خدا هر کجا علی است  نفس رسول، آنکه به جای رسول خفت  تا جان کند به راه محمّد فدا، علی است  دشمن، به دشمنی خود اقرار می کند  مردی که داشت بازوی خیبرگشا، علی  است  بسم الله کتاب خداوندگار را  هرکس که باعلی است بداند که«با»،علی است  چشم خدا، قسیم جحیم و جنان به حشر  دست خدا و لنگر ارض و سما، علی است  تنزیل و نور و مریم و طاها و مؤمنون  یاسین و توبه و زمر و هل اتا، علی است  گفتم دعا کنم که نگاهی به ما کند  دیدم که استجابت و ذکر و دعا، علیu است  بر حشر چون لوای خدا سایه افکند  گردد عیان به خلق که صاحب لوا، علی است  آن بت شکن که در حرم ذات کبریا  بگذاشت جای دست خداوند پا، علی است  حجر و حطیم و زمزم و رکن و مقام و حج  میقات و ذکر و تلبیه، سعی وصفا، علی است  در «انّما ولیکمُ الله» سیر کن  تا بنگری ولی دگرانند یا علی  است؟  روز غدیر گفت نبی  در غدیر خم  یارب تو باش ناصر هرکس که با علی است  آن کس که از ولادت خود تا شهادتش  یک لحظه دل نداد به دست هوا، علی است  این قول شافعی است که در شعر ناب خود  گفتا مرا علی است خدا، یاخداعلی است؟  "میثم" هنوز صوت محمد رسد به گوش  فریاد می زند که امام شما، علی است  اشعار روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub3
رباعی های مناسب صلوات در اعیاد شعبانیه ▶️ هرکس به ره حسین بشتافته است آقایی عالمین را یافته است @hosenih در خلق ، حسین بن علی ع ، بی همتاست این تافته را خدا جدا بافته است... ⏹ ©از کانال رسمی "حسینیه؛ شعبان شد و ما اگر چه عصیان داریم بر لطف حق امید فراوان داریم @hosenih از زمره‌ی این الرجبیون ماندیم امید به وعده های شعبان داریم ⏹ © از کانال رسمی "حسینیه؛   دریای دُر از دلِ صدف می آید تبریکِ سه نور ، با شعف می آید خورشید و مَه و ستاره یکجا جمعند عطرِ صلوات از نجف می آید   شعبان مَه با صفای خاتم باشد میلاد سه آزادۀ عالم باشد نذر قدم حسین و عباس و علی ذکر صلواتِ ما دمادم باشد   بر آنچه که شد هادى فطرس صلوات خوانیم به دل شادى فطرس صلوات میلاد حسین عید آزادى اوست بر لحظه ى آزادى فطرس صلوات   نوشته شده توسط محمود کاظمی امشب به کف دل در نایاب آمد میلاد حسین فخر احباب آمد گوئید به نوکران دربار حسین خیزید ادب کنید که ارباب آمد سازگار * نور ابدی و ازلی می آید برعالم ایجاد ولی می آید مجموعه ی حسن و عشق و ایثار و کرم یعنی که حسین ابن علی می آید موید * ای آن که تو را حُسن خداداد بود میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود ما را به نگاه لطف خود شادان کن امروز که قلب فاطمه شاد بود سید هاشم وفایی * امشب که فضا پُر است از بوی حسین عطر گل سرخ آید از سوی حسین ای فطرس پر سوخته احرام ببند از بهر طواف کعبۀ روی حسین سید هاشم وفایی * ما ریزه خور خوان گل فاطمه ایم پروردۀ احسان گل فاطمه ایم خاریم ولی به یمن میلاد حسین صد شکر که مهمان گل فاطمه ایم سید هاشم وفایی * از عشقِ حسین تا تکلّم کردند قدسی نفسان باز تبسّم کردند از بهر زیارتِ حسین بن علی در خاکِ قدوم او تیممّ کردند سید هاشم وفایی * آمده خون خدا حضرت عالی درجات مظهر عشق و محبت به تمامی کرات می کند شاد دل حضرت زهرای بتول هر زبانی که فرست به محمد صلوات محمد مبشری امشب حسنات می‌فرستد زهرا برشیعه برات می‌فرستد زهرا درهای بهشت واشده پس حتماً دارد صلوات می‌فرستد زهرا ✍ 📝 اشعار_آیینی_حسینیه‌ اشعار روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub3
🔰نگاهی به قدیمی ترین اشعار فارسی درباره مهدویت و ظهور منجی عالم شاعران پارسی از دیرباز به نعت و منقبت امامان معصوم می پرداخته اند. در این میان برخی از اشعار ایشان درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به جای مانده است که به برخی از آنها اشاره می شود: 🔸از قدیمی ترین اشعار به زبان فارسی شعر اسدی طوسی (م ۴۶۵) در «گرشاسب نامه» است. گفته اند وی پس از فردوسی بزرگترین حماسه سرای ملی ادب فارسی است. فرازی از شعر او چنین است: ازین پس پیمبر نباشد دگر به آخر زمان مهدی آید به در بگیرد خط و نامهٔ کردگار کند راز پیغمبران آشکار ز کوچک جهان راز دین بزرگ گشاید خورد آب با میش گرگ بدارد جهان بر یکی دین پاک برآرد ز دجال و خیلش هلاک همان آب گویند کآید پدید دَرِ توبه را گم بباشد کلید رسد ز آسمان هر پیمبر فراز شوند از پس مهدی اندر نماز سوی خاور آید پدید آفتاب هم آتش کند جوش طوفان چو آب از آن پس شگفت دگرگونه گون بس افتد جهاندار داند که چون تو آنچ از پیمبر رسیدت به گوش به فرمان بجای آر آنرا بکوش 🔸شعر قوامی رازی ( م قرن ششم) ز بعد علی یازده سیدند به میدان دین در؛ ز عصمت سوار همه پاک و معصوم و نص از خدای پیمبر وقار و فرشته شعار ز جد و پدر یافته علم دین نه از روزگار و نه ز آموزگار یکی مانده زیشان نهان در جهان جهانی ازو مانده در انتظار اگر گوئیم غیبت آن امام چرا مصلحت دید جبار بار جهانی پر از لشکر ظلم و جور ستمکار و ناپاک و بی زینهار شب و روز در غارت یکدگر نهاده دو دیده نهان و جهار گرابلیس بدفعل ظاهر شود بود سیدالقوم این روزگار نه نیکو بود یوسف خوبروی به چنگال گرگان زنهار خوار به دین وقت مهدی نیاید برون به شب شمس کی تابد از کوهسار چو آید به سر مدت مصلحت نشنید ز باران رحمت غبار برون آید از کنج عیار دین جهان را ز عدلش بگردد عیار ز کعبه ندا در دهد جبرئیل که باطل نهان گشت و حق آشکار 🔸شعر عطار نیشابوری (م ۶۲۷) صد هزاران اولیاء رو برزمین از خدا خواهند مهدی را یقین یا الهی مهدیی از غیب آر تا جهان عدل گردد آشکار مهدی و هادی و تاج انبیاء بهترین خلق و برج اولیا ای ولای تو معین آمده بر دل و بر جان روشن آمده ای تو ختم اولیا اندر جهان در همه جانها نهان چون جان جان ای تو هم پیدا و پنهان آمده بنده عطّارت ثنا خوان آمده 🔸شعر نجم الدین محمود شبستری (م ۷۲۰) چو تو در معرفت چون طفل مهدی چه دانی قدر علم و فضل مهدی به علم عیسوی کن چشم روشن که تا باشد که بتوانیش دیدن که گر در جهل خود دایم نشینی چو مهدی پیشت آید هم نبینی نبی را گرچه قومٌ ینظرون بود خطاب از جهلشان لایبصرون بود کسی کو چشم معنی و بیان دید یقین او روی پیغمبر عیان دید چو عمر از جهل پایان کرده باشی ز جهل از عهد مهدی مرده باشی برو از علم مهدی نسبتی گیر جوانمردی کن و بشنو ازین پیر که تا مهدی تو را مکشوف گردد چو در آخرزمان معروف گردد   رجوع کنید به دانشنامه شعر مهدوی ج ۱ کانال «از شرح بی نهایت» https://eitaa.com/azsharhebinahaya
روضه شب اول ماه رمضان و روضه عطش.mp3
6.34M
دلم حال دعا می‌خواست با خود ساغر آوردم سر از میخانه‌ی اهل مناجاتت درآوردم برایم باز کردی جا میان روسفیدانت به ستارالعیوبی چون تو امشب باور آوردم در این بازار بی سرمایه، خالی مانده دستانم به من اشکی بده، یوسف ببیند گوهر آوردم ببر با حلقه‌ای در گوش، من را کربلا یا رب بگو: امشب حسین‌ من! برایت نوکر آوردم :: شنیدم زیر خنجر در مناجاتش به تو می‌گفت: برای یاریِ دینت خدایا حنجر آوردم شنیدم خواهرش از روی تل، جان دادنش را دید نشد یاری کنم او را، فقط چشمِ تَر آوردم الهی بشکند دست و عصایی که بر او می‌زد الهی دق کنم وقتی از این غم سر درآوردم محسن ناصحی اشعار آیینی حسینیه‌
روضه شب دوم ماه مبارک و فراز هایی از دعای ابوحمزه.mp3
17.85M
روضه شب دوم ماه مبارک به همراه فراز هایی از دعای ابو حمزه قسم به خون شهیدان، به کربلا، به حسین خدا به حشر ببخشد گناه ما به حسین طلوع ماه مبارک مبارکش باشد کسی که روزه‌ی خود سازد ابتدا به حسین خوشا به روزه‌ی مقبول روزه‌‌دارانی که ابتدا به حسین است و انتها به حسین اجابت ار طلبی بر دعای خویش، بخوان به هر دعا که توانی خدای را به حسین سلام باد بر آن روزه‌‌دار تشنه لبی که آب نوشد و گوید: سلام ما به حسین شروع و آخر این ماه با زیارت اوست چه عزت‌ست که داده‌ست کبریا به حسین زیارتش سه شب قدر لذتی دارد شب علی‌ست ولی باید التجا به حسین خدای عالمیان می‌دهد جوابش را دهد سلام هر آنکس ز هر کجا به حسین نما روایت ابن شبیب را تفسیر زاشکِ صبح و شبِ حضرت رضا به حسین سه روز اگر تن او بود بر زمین، داده است فضلیت سه شب قدر را خدا به حسین تو ای خدای حسین و علی در این رمضان قبول کن همه طاعات شیعه را به حسین "مؤید" از درِ این خانه رو نگردانَد قسم به خون شهیدان، به کربلا، به حسین ✍مرحوم اشعار_آیینی_حسینیه‌
مجلس سوم روضه حضرت حر مناسب با مناجات: بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم گیرم بخرندم بکسی کار ندارم گیرم دو جهانم نپسندد تو پسندی من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم من مشتری یوسف و در دست کلافی جز رشته دل بر سر بازار ندارم ای آنکه غمت ناز فروشد بدو عالم دریاب که من غیر تو غمخوار ندارم آرند همه هدیه برای تو و من نیز جز دیده گریان و دل زار ندارم ای قامت خم گشته و این بار معاصی پیش کرمت خوشتر از این بار ندارم یه نگاهی به من کن از همون نگاه ها که ابی عبدالله به زهیر انداخت از اون نگاه ها که به دل حر کرد ... اون مرد کوفی دید بدن حر داره میلرزه گفت حر چطور شده؟ اگر به من می گفتن شجاع ترین مردان کوفه رو نام ببر از اسم تو نمی گذشتم حالا چی شده سط میدان جنگ بدنت داره میلرزه گفت خودمو بین بهشت و جهنم مخیر می بینم یه وقت دیدن آرام آرام از لشگر کناره گرفت رفت به سمت خیمه های حسین اما دیدن شاید سپرش رو واژگون کرده یعنی قصد جنگ ندارم شاید سرشم انداخته پایین صدا میزنه خدایا برگشتم اما من یه گناه بزرگی دارم من دل بچه های حسینو لرزوندم اللهم الیک انبت فتب علی و قد ارعبت قلوب اولیائک و اولاد بنت نبیک این بچه ها تا حالا این همه نیزه و شمشیر ندیده بودن من جلو راهشونو گرفتم رسید جلوی حسین یابن رسول الله هل لی من توبه امشبم ما عرضه بداریم یا صاحب الزمان هل لی من توبه تصمیم بگیریم برگردیم حسین اصلا نگفت به زهیر تو با ما چی کردی فرمود پیاده شو ازت پذیرایی کنیم عرضه داشت آقاجان دیگه می خوام خونم رو به راه تو بریزم رفت به میدان خیلی از این ملعون ها رو به درک واصل کرد تا حر هم دیگه زمین افتاد حسین آمد بالای سر حر صدا زد انت حرکما سمتک امک مادرت خوب اسمی برات گذاشت انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الاخرة (1) اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان هر شهیدی زمین می افتاد حسین بالای جنازه اش میومد بدرقه اش می کرد اما حر که زمین افتاد اصحاب هنوز بودن بدن حر رو آوردن پیش ابی عبدالله(2) علی اکبر که زمین افتاد دیگه اصحاب نبودن یا کم بودن حسین بنی هاشمیا رو صدا زد جوانان بنی هاشم بیاید بدن علی رو برگردونید وقتی قاسم افتاد زمین حسین خودش قاسم رو به سینه چسباند برگرداند برگردوند خلاصه به هر نحوی همه رو از بین دشمن عقب برد فقط دو تا بدن برنگشتن یکی بدن مظلوم علمدار ابی عبدالله بود حسین یه نگاهی به جسم نیمه جان عباس انداخت عباسم چه کنم آیا برم مراقب خیمه ها باشم یا بمونم تو رو برگردونم میگن حسین که رسید هنوز یه نیمه جونی تو بدن عباس بود(3) اینجا دو تا جمله نقل کردن شایدم زبان حاله اول اینکه بعضیا گفتن عباس خودش صدا زد حسین جان دیگه منو به خیمه ها برنگردون من وعده آب به بچه هات دادم(4) دوم اینکه زبان حال عباس اینه حسین جان من هم زمین افتادم تو اومدی بالاسرم اما ساعتی بعد که تو زمین می خوری آیا کسی هست سرت رو به دامن بگیره؟ یه وقت زینب بیاد بالای بلندی ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و ماوای تو نیست خاک دو عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان یکجا برای بوسه ام در همه اعضای تو نیست. .................................... (1) جهت مشاهده مدارک روضه به روضه حضرت حر در کانال روضه های مکتوب مراجعه شود. (2) اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص104 فَحُمِلَ إِلَى الْحُسَيْنِ ع فَجَعَلَ يَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ وَ يَقُولُ أَنْتَ الْحُرُّ كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ حُرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. (3) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏9 ؛ ص447 قالوا: فأدركه الحسين، و به رمق الحياة، فأخذ رأسه الشّريف و وضعه في حجرة، و جعل يمسح الدّم و التّراب عنه، ثمّ بكى‏ بكاء عاليا، و قال: «الآن انكسر ظهري، و قلّت حيلتي، و شمت بي عدوّي». (4) سحاب رحمت به نقل از معالی السبطین کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
حلول رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویَم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع‌صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دامِ دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پَر بزنیم وقت آن است که با دست دعا دَر بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و درِ خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل، صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان، ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه، مه آمرزشِ هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ، خون دل ما جاری‌ست به جگر، زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار، دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماهِ عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم!» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی ✍ اشعار_آیینی_حسینیه‌