روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم93_حجت الاسلام میرزامحمدی1.mp3
2.43M
#شب_جمعه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز
▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز
▪️آبرو دار بود هر که شود سایل یار
▪️خوب یا بد همه از لطف گداییم هنوز
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#شب_جمعه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز
▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز
▪️آبرو دار بود هر که شود سائل یار
▪️خوب یا بد همه از لطف گداییم هنوز
▪️بارها توبه شکستیم به مافرصت داد
▪️پر خطاییم و به دنبال عطاییم هنوز
▪️تا کنون گر به غم یار ارادت مندیم
▪️همه مدیون امام و شهداییم هنوز
▪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد
▪️به خدا در هوس کرب و بلاییم هنوز
*ندیدنش یه درده ، اما دیدنش هزار درده
شب جمعه است شب زیارتی مخصوصه اربابه
هرکی میخواد با امام زمانش کربلا باشه آقاش امشب با مادرش فاطمه میاد کربلا
آقا و مولاتو صدا بزن
یابن الحسن .....
ادب اقتضا میکنه امشب که مادرش فاطمه مهمان حرم حسینه،روضه رو از زبان این مادر بخوانیم
«حَبِیبی وَ قُرَّةُ عَیْنِی وَ ثَمَرَةُ فُؤٰادِی» حسین ......
"أبْكِی عَلَىٰ رَأسِكَ المَقْطوع
أَمْ عَلىٰ بَدَنِكَ المَطْروح"
پسرم بر کدوم مصیبتت گریه کنم ؟!!
آیا بر سر بریده ی بالا نیزه ات گریه کنم؟
یا بر اون بدن زخمی و عریانت گریه کنم؟
أَمْ عَلىٰ نِسٰائِکَ الأُسٰاریٰ ...
حسین.....
بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعُوکَ
وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعُوکَ ....
▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
▪️مادری گفت حسین جان، همه را بخشید
حسین جان ......
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم93_حجت الاسلام میرزامحمدی2.mp3
2.89M
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_جمعه
روضه شب جمعه و شب پنجم محرم ، گریز به روضه حضرت زهرا و امام حسن مجتبی .....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_جمعه
“السلام علیکم یا أئِمَّةَ البَقیع”
اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی
این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره
اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن
امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه
▪️دلم میخواد یه شب مدینه باشم
▪️زائر اون شکسته سینه باشم
▪️دلم میخواد پشت بقیع بشینم
▪️قبر غریب مادر رو ببینم
▪️دلم میخواد تو کوچه ها بمیرم
▪️انتقام مادرم رو بگیرم …
کدوم کوچه های مدینه....
▪️تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد
▪️همونجا که یاس مدینه پَژمُرد
▪️میگن...
ان شاء الله که راست نباشه
▪️میگن تو کوچه چادرش خاکی شد
▪️رو صورتش یه لاله حکاکی شد
▪️میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود
▪️از اون کوچه تا به خونه عصاش بود
*خیلی سفارش این عبدلله بن حسن رو ، ابی عبدالله به خواهر کرد
خواهر ، خیلی مراقب یتیم برادرم باش.
هرجا زینب میرفت ،این بچه یتیم و با خودش میبرد
از صبح که خطبه خواند دل تو دل یتیم امام حسن نبود
مگه من چیم کمتر از بچههای عمه جانمه.
مگه من از بچههای مسلم چیم کمه.
عمو به همه ی اونا اجازه داد” چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم
این شهید،شهید گودال حسینه،از اینجا عُلقِهٔ ابی عبدالله به این نازدانه معلوم میشه
تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه
اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شد
روضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین
یعنی امروز یه چَشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی
خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد
“فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً”
یه لحظه خواست استراحت کنه
یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد
مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه
”این لباس عربی رو بالا زد …”
یا الله
تاسفیدی صَدرُالحسین نمایان شد
یه وقت دیدن حرمله زانو زد
”آخ چنان با تیر سه شعبه …
حسین ….
روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم
بگذار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند
مدینه که نتوانستند برای امام حسن گریه کنند
جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسن رو تیر بارون کردند
چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین
دیگه نتونست طاقت بیاره
افتاد رو زمین
همه محاصره اش کردند
دیگه نگم چطوری میزدنش
فقط همین قدر بگم
از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه
"هَلْ مِنْ مُسْتَغِیث …
”باریک الله”
تا زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید ، بند دلش پاره شد
اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش میگن تل زینبیه”
دید آنچه را که نباید ببینه
دست یتیم امام حسن رو گرفته
یه لحظه دید همه داداش رو محاصره کردن،
یه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش
هی میگفت یا غِیٰاثَ المُسْتَغِیثِین...
”تادست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال
یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نگذار بیاد
اما اومد ….
”وقتی رسید دید شمشیرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند ، دستشو جلو آورد
یازهرا…
”این نوه ی توست خانم،
یاد اون روزیکه چهل نفر امامت رو میبردن”
دست یداللّٰهیت رو جلو آوردی
آخ دیگه نگم چی شد
” وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ …
یا زهرا.....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
1_31629583.mp3
4.72M
#شب_جمعه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️سلام آقا که الان روبروتونم ۲
▪️من اینجام و زیارت نامه می خونم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#شب_جمعه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️سلام آقا که الان روبروتونم ۲
▪️من اینجام و زیارت نامه می خونم
حسین جانم ۲
چی میخوایی
▪️بزار سایه ات همیشه رو سرم باشه
آقا سایه ات رو از سرم کم نکن
▪️بزار سایه ات همیشه رو سرم باشه
▪️قرار ما شب جمعه حرم باشه
حالا آماده ای یا نه
توی حرمی ها
▪️شب جمعه است بازم مادر بد احواله
چرا؟
▪️میگه ای وای حسین من ،تو گوداله
▪️امون ای دل ، بریده شد ، جلوی چشمای مادر
▪️ته گودال ، سه ساعت طول کشید تازه
حسین.....
▪️بیا زینب ببین که شد چه ها زینب
▪️سر شاه رو بریدند از قفا زینب
نه نه
بگذار برگردونم
▪️نیا زینب ، غم و غربت شروع میشه
▪️بمون خیمه، داره غارت شروع میشه
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
1_1686367006.mp3.mp3
13.77M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_شام
#شب_جمعه
السلام علیک یا ابا عبدالله
از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود....
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_شام
#شب_جمعه
السلام علیک یا ابا عبدالله
از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود
همه نوشتند صبح علی الطلوع واردشون کردند
اما غروب بود که به مجلس یزید رسیدند
آنقدر جمعیت آمده
مرحوم عمادالدین طبری شیعی در کامل بهائیش مینویسه
۵۰۰ هزار نفر آمده بودند
اگه یک هزارم این جمعیت ، به سر ابی عبدالله سنگ زده باشند ، اونم اینجوری اهل بیت رو وارد کردند
مُکَشَّفاتِ الوُجُوه
مرکب ها بدون محمل و جهازه
جار زدند زنها با سر و روی برهنه وار بشند
یه لحظه تصور کن
زنهای رقاصه و آوازه خوان ، کنار زینب و سکینه چه می کنند
آنقدر ازدحام جمعیت مانع حرکته
بعضیا از پشت بام خانه هاشون ، آتش دارند می ریزند
دست این زن و بچه بسته است
یا صاحب الزمان
چقدر سر و روشون سوخت
کوچه ها رو یکی پس از دیگری دارند طی میکنند
من نمیدونم مسیر رو نانجیب جوری قرار داد که حتما اهل بیت از محله یهودی ها عبور کنند
اینا بعد از ماجرای خیبر
اومده بودند شام، اینجا ساکن شده بودند.
بلندترین نیزه ماله ابی عبدالله بود
رسیدن توی این محله
یه پیرزن عجوزی یهودی
توی بالکن منزلش نشسته بود ، چشماش هم به زور می دید
پرسید چه خبره
وقتی گفتند اینها خارجی اند
معرفی کردند
گفتند این سری که بر بلندترین نیزه نصبه
سر حسین بن علیه
گفت کدوم علی
همون فاتح خیبر
پیرزنه گفت من توی خیبر بودم
یادمه علی با ما چه کرد.
سر پسرش رو به من نشون بدید
این أمّ الحَجّاب نانجیب ، چنان سنگ بزرگی برداشت
از اون بالکن منزل به سمت سر ابی عبدالله....
که بچه ها دیدند سر بلافاصله از روی نیزه افتاد زمین
(آهان
شب جمعه آخر محرم
همه شهدای مدافع حرم ، سردار حاج قاسم سلیمانی فیض ببره)
بی خود نبود وقتی سر رو آوردند توی خرابه
نازدانه اش گفت
عَمّتی ما هذا الرأس
این سر دیگه قابل شناسایی نبود
حسین.....
بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله
▪️از شهر شام بدم میاد
▪️از ازحام بدم میاد
آخ بابا
▪️از شهر شام بدم میاد
▪️از ازدحام بدم میاد
▪️از اونی که مار می برد
▪️توی بزم آب بدم میاد
▪️از اضطراب بدم میاد
▪️از بزم شراب بدم میاد
▪️حالا تو از زیر چشام خوشت میاد
▪️از اینکه دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد
حسین.....
▪️ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
▪️ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم
به قصد زیارت
به قصد فرج
ناله بزن یا حسین.....
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
وقایع روز اول صفر
۱ - وارد كردن سر مطهر امام حسين عليه السّلام به شام
بنى اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين عليه السّلام به شام عيد قرار دادند.
(قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۴۱. الوقايع و الحوادث: ج صفر، ص ۵. مصباح كفعمى: ج
۲، ص ۵۹۶. تقويم المحسنين: ص ۱۵)
۲ - ورود اهل بيت عليه السّلام به شام
(معالى السبطين: ج ۲، ص ۱۴۰. مستدرك سفينة البحار: ج ۶، ص ۲۹۴)
با رسيدن خبر نزديك شدن اسراى اهل بيت عليهم السّلام به دمشق، يزيد دستوراتى صادر كرد:
۱ - تاجى جواهر نشان و تختى مرصّع به سنگهاى قيمتى آماده كنند.
۲ - بزرگان هر صنف با كمك يكديگر شهر را در كمال زيبائى زينت نمايند.
۳ - تمام اهل شهر لباسهاى زينتى بپوشند و خود را بيارايند.
۴ - همگى در معابر رفت و آمد نموده، به يكديگر تبريك بگويند.
۵ - پس از آمادگى كامل با طبل و شيپور به استقبال اسرا بروند.
۶ - جارچيان در شهر جار بزنند: سرهاى بريده و اطفال كسانى بر شهر وارد مى شوند كه به قصد براندازى حكومت عازم عراق بوده اندولى عامل خليفه يعنى ابن زياد آنها را كشته است. هركس خليفه را دوست دارد امروز شادى نمايد.
شاميان پست نيز كوتاهى نكرده بر فراز بامها بيرقهاى رنگارنگ برافراشتند و در هر گذرى بساط شراب پهن كردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوى دروازه كوفه در دمشق مى رفتند و عده اى از شهر خارج شده بودند. اين در حالى بود كه اهل بيت مصيبت زده و داغدار پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را كه جبرئيل امين پاسبان حريم محترمشان بود همراه با نيزه داران تازيانه به دست و بى رحم وارد دروازه ساعات كردند. آن نابخردان پست همينكه جمع نورانى اسرا را ديدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه كردند قلم را ياراى نوشتنش نيست.
(الوقايع و الحوادث: ج ۵، ص ۳۰ ۶. از مدينه تا مدينه: ص ۸۹۹ ۸۹۶. همچنين اقتباس از ناسخ التواريخ، عوالم العلوم، مهيج الاحزان، رياض المصائب، لهوف، امالى صدوق، الدمعة الساكبة)