eitaa logo
10.2هزار دنبال‌کننده
47 عکس
29 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ این تویی حالا اینم منم کنتُ بِئسَ العَبد وَ اَنتَ نِعمَ الرَّب أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ بخدا اگه همین یه فراز رو بفهمم، دیگه از در خونه ات جایی نمیرم يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ یعنی همیشه دو دستی به بنده ات عطا میکنی يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة به حجة بن الحسن الهی العفو.... ◾️آمدم یا رب گدای روسیاهت را ببخش ◾️سائل آلوده و پراشتباهت را ببخش ◾️حضرت غفار، عبد پرگناهت را ببخش ◾️این گدای بی حیا و بی پناهت را ببخش ◾️بر در لطف تو اشک چشم و آه اورده ام ◾️هرچه هستم باز سوی تو پناه آورده ام ◾️ای خدا من سینه ام را غرق ظلمت کرده ام ◾️توبه کردم، توبه بشکستم خیانت کرده ام امشب به خاطر مادر سادات یه نگاه به دلم کن حالم خیلی خرابه ◾️جای خلوت باتو، با غیرتو خلوت کرده ام ◾️من به عصیان و گناه خویش عادت کرده ام ◾️میکنم اقرار یا رب که تو خوب و من بدم ◾️باامیدی بر سر ابن سفره امشب امدم ◾️نیست این گر حال اشک و حال گریه حال من ◾️سنگ عصیان بارها زخمی نموده بال من ◾️غرق غفلت ها گذشته روز و ماه و سال من ◾️یا کریم الصفح ، رحمی تو بر احوال من ◾️این شب جمعه بگیر از لطف دست این گدا ◾️عفو کن یا رب به حق چادر زهرا مرا اومد خونه همینکه فهمید تو خونه چیزی برا خوردن نیست، چقدر علی خجالت کشید اما مگه تا فاطمه زنده هست میزاره علی خجالت بکشه، علی جان چادرم رو ببر نزد زید یهودی گرو بزار، اصلا تصورشم برا ما محاله، علی چادر خانمش رو آورد، زید یهودی یه نگاه کرد، دید دوازده تا وصله داره، اما تا فرمود این چادر فاطمه است، آنچه که میخواست زید یهودی بهش گرو داد، سه کیلو جو گرفت اومد خونه، خانومش آرد کرد، نان پخت، آخر شب زید یهودی چادر گرو گرفته از علی رو برد خونه، چیزی نگذشت خانومش دید خونه اش نورانی شده چیه تو این صندوق ... علی چادر خانومش رو گرو گذاشته، نوشتن همون شب هشتاد یهودی مسلمان شدند، اومدن در خونه امیرالمومنین شهادتین رو بر زبان جاری کردند (۱) به نور چادر وصله دار فاطمه هشتاد یهودی مسلمان شدند ◾️چادر زهرا به دادم روز محشر میرسد فرمود یه سرچادر توی بهشت دست فاطمه ی منه یه سر چادر هم روی صراط پهنه، ندا میاد : یٰا اَیُّهَا المُحِبُّون لِفٰاطِمَة، تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ (۲) ◾️چادر زهرا به دادم روز محشر میرسد من نمیدونم چجوری فریاد زد : خَلُّوا عَن اِبن عَمِّی (۳) خانمی که نفس به سختی میکشید برا علی داد میزد رها کنید علی رو تا حالا یه نامحرم صدای این خانم رو نشنیده، بخدا یه نامحرم هم صدای زینبش رو نشنیده بود اما کربلا کار به جایی رسید دیدن داره داد میزنه هی میگه واحُسَینٰاه 📚منابع: ۱. الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 537 – 538 ۲. بحار الأنوار ج ۱۷، ص ۲۳۹ ۳. همان، ج ۲۸، ص ۲۰۶ ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
47.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا فاطمة الزهراء با نوای حاج مهدی رسولی به خط شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
▪️میان خون، پسرش داشت دست و پا میزد کیو داره میگه ▪️میان خون، پسرش داشت دست و پا میزد ▪️که ناله از ته دل بین شعله‌ها میزد اول فکر کردی گوداله هان... کدوم پسرش همون محسن رو میگه ▪️نیاز داشت در آن لحظه مادرش باشد ▪️که جای مادر خود فضه را صدا میزد مرحبا به تو گریه کن ▪️به صورتی که چشیده‌است هُرم آتش را  دیگه بازش نمی کنم ▪️به صورتی که چشیده‌است هُرم آتش را  ▪️عدو دوباره بر آن سیلی از جفا میزد یه مرتبه صورت زهرا توی کوچه های بنی هاشم سیلی خورد یه بار هم پشت در.... ▪️صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند ▪️چه آتشی به دل خَتم‌الانبیا میزد؟ آیه نازل شد لَا تَجْعَلُوا دُعَآءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَآءِ بَعْضِكُمْ بَعْضا اونجوری که همدیگر رو به اسم صدا میزنید، پیغمبر رو به اسم صدا نزنید حیا کرد به پیغمبر بگه بابا سه مرتبه گفت یا رسول الله پیغمبر جواب نداد فرمود دخترم این آیه در مورد تو و بچه های تو نازل نشده فَقولِی یا أَبَه تو که می خواهی منو صدا بزنی فقط بگو بابا... همیشه هر وقت می گفت «یا أَبَتاه » ، پیغمبر خوشحال میشد غیر از اون « یا أبَتاهی » که بین در و دیوار گفت ▪️صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند ▪️چه آتشی به دل خَتم‌الانبیا میزد؟ ▪️به قول حضرت صادق :به کوچه هرکس بود ▪️به هر چه داشت به ناموس کبریا میزد حالا صبر کن ▪️مغیره از نفس افتاد ، غلاف سنگین بود ▪️یکی نگفت که این بی‌حیا چرا میزد ▪️دوباره در وسط کوچه ها زمین می خورد ▪️گریز روضه ی خود را به کربلا میزد.... کجا گریز زد؟ ▪️بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین افتاد  ▪️نهاد سر به روی خاک و ناله‌ها میزد ▪️یکی به پهلوی او نیزه از جفا میزد ▪️یکی برآن تن مجروح با عصا میزد ▪️صدای شیون زهرا به گوش می آمد ▪️میان خون ، پسرش داشت دست و پا میزد آخرین ساعتای عمر فاطمه است بذار اونایی که توی خواب به سر می برند بفهمند امشب چه خبره ▪️به نیزه هم که سرش رفت، چشم او وا بود چرا؟ ▪️گمان کنم که دلش شور خیمه را میزد ▪️هنوز خشک نشد خون حنجرش، دشمن ▪️شراره بر حرم آل مصطفی میزد همه شهدا فیض ببرند ▪️یکی به نیت غارت سکینه را میزد (۲) ▪️به قصد کشت یکی هم رقیه را میزد یا حسین..... ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
پرسش: در جریان هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله علیها مطلبی درباره فرزندان آن حضرت به‌ویژه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام یا سخنی از ایشان در منابع وجود دارد؟ آیا همراهی امام حسن علیه‌السلام با مادرش در کوچه در جریان فدک یا هجوم به خانه صحت دارد؟ پاسخ: ماجرای هجوم به خانه حضرات زهرا سلام‌الله علیها و نیز غصب فدک بعد از رحلت حضرت رسول، ازجمله مصائبی است که بر اهل‌بیت علیهم‌السلام وارد شد. همه این جسارت‌ها از سوی غاصبین خلافت، در جهت اخذ بیعت از امام علی علیه‌السلام به‌منظور کسب مشروعیت برای حکومت نامشروع خودشان، حتی به قیمت اذیت و آزار رساندن به یادگار پیامبر اسلام و یا کشتن و ترساندن فرزندان ایشان بود. در زمان هجوم به خانه، حسنین علیهماالسلام خردسال بوده و طبیعتاً قادر به اقدام خاصی نبودند و اگر هم واقعاً چنین چیزی اتفاق افتاده باشد، مطلبی در منابع گزارش نشده است. با جستجوی به عمل‌آمده، تنها یک گزارش درباره هجوم به خانه و جسارت به خانه وحی از زبان امام حسن مجتبی علیه‌السلام وجود دارد. مرحوم طبرسی در «الاحتجاج» مناظره و گفتگوی امام حسن علیه‌السلام با برخی از بزرگان قریش در حضور معاویه را آورده که در بخشی از آن، امام گفتگویی با مغیرة بن شعبه دارد که در آن به جسارت مغیره نسبت به مادرش حضرت زهرا سلام‌الله علیها اشاره فرموده است: «تو همان کسی هستی که فاطمه دختر پیامبر خدا را زدی و بدنش را خون‌آلود نمودی، او بدین‌جهت جنین خود را سقط کرد. تو این عمل را به علّت اینکه رسول خدا را ذلیل بشماری و با امر آن حضرت مخالفت کنی و نسبت به آن بزرگوار هتک حرمت کرده باشی انجام دادی. درصورتی‌که پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلّم به حضرت زهرای اطهر می‌فرمود: ای فاطمه! تو برترین زنان اهل بهشت هستی. ای مغیره! بدان که خداوند تو را طعمه آتش جهنّم خواهد کرد...». و اما درباره حضور یا عدم حضور امام حسن مجتبی علیه‌السلام در کنار مادرش در جریان پاره کردن سند فدک توسط خلیفه دوم، باید عرض شود که در هیچ‌یک از گزارشاتی که پیرامون این قضیه وجود دارد، به حضور حسنین علیهماالسلام یا یکی از آنان به همراه مادرشان حضرت زهرا سلام‌الله علیها در کوچه بنی‌هاشم اشاره‌ای نشده است. مگر آنکه گفته شود در جریان هجوم به خانه، طبیعتاً فرزندان حضرت که خردسال هم بودند و در خانه حضور داشتند، شاهد تمام وقایع ازجمله سیلی خوردن مادرشان نیز بودند. پانویس: 1.طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۷۸. 2.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴۳؛ ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۶، ص۲۷۴. (در این منابع، گزارش مربوط به بازگرداندن سند فدک توسط ابوبکر به حضرت زهرا سلام‌الله علیها و سپس بازستاندن و پاره کردن آن توسط خلیفه دوم و نیز سیلی زدن وی به حضرت فاطمه سلام‌الله علیها آمده است، لکن در هیچ‌یک، عبارتی مبنی بر اینکه امام حسن مجتبی علیه‌السلام در آنجا حضورداشته و از نزدیک شاهد ماجرا بوده باشد، وجود ندارد) @sheikh_khoshnevis
السلام علیک یا فاطمه الزهرا ▪️هر که با اخلاص در این خانه خدمت می کند ▪️بهر رستاخیزِ خود ، کسب سعادت می کند ▪️هرکه اینجا اشک می ریزد برای اهل بیت ▪️با علی و فاطمه تجدیدِ بیعت می کند ▪️میرسد بر گلشنِ جان های ما بوی بهشت ▪️هرکه اینجا نام زهرا را تلاوت می کند ▪️روز محشر از ندامت لب به دندان می گزد ▪️هر که اینجا از سرشک و ناله غفلت می کند ▪️من کی ام بی فاطمه ،تو چیستی بی مهر او ▪️اوست ما را صاحب این عِزّ و شوکت می کند پیغمبر فرمود سلمان... محبت دخترم زهرا ، صد جا به دادتون می رسه آسون ترین اون صد منزل ، دم جون دادنه آماده اید بریم مدینه یا نه این روزا خانم خانه ی علی توی بستره کسی نیست به عیادت دختر پیغمبر بیاد ▪️جز غم، کسی به خانه ما سر نمی زند ▪️اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند ▪️در شهر خود غریبم و با درد آشنا ▪️در خانه ی غریب کسی دَر نمی زند آماده اید بریم مدینه گفت ▪️می زد مرا مغیره و یک تن به اونگفت ▪️نانجیب،زن را کسی مقابل شوهر نمیزند اومدند پشت در علی رو ببرند دختر پیغمبر مانع شد چه کردند خود بی بی داره گزارش میده فرمود در خونمو آتش زدند آتش زبانه می کشید . وَ النَّارُ تَسْعُرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي اول صورتم رو سوزوند . فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي چنان لگد به در خانه زدند منِ زهرا با صورت به زمین خوردم آماده اید بریم کربلا یا نه می خوام بگم بی بی جان اگر چه فرمودی با صورت به زمین خوردی اما صدا زدی یا فِضَّةُ خُذِینِی فضه رو صدا زدی کمکت کرد آخ لایَوم کَیَومِکَ یٰا حُسَین کاش یه نفرم کربلا حسینت رو کمک می کرد کجا آن ساعتی که فَسَقَطَ الحُسَین عَنْ فَرَسِه عَلیٰ خَدِّهِ الْاَیْمَن چنان با صورت ارباب ما به زمین خورد... تا خورد زمین از هر طرف به سمت ابی عبدالله حمله کردند به قصد فرج منتقم خون حسین ناله بزن یا حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا ابا عبدالله 📚منبع: بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج‏30 / 349 / [20] باب ..... ص : 145 فَالْتَوَى السَّوْطُ عَلَى عَضُدِي حَتَّى صَارَ كَالدُّمْلُجِ، وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي، فَضَرَبَنِي بِيَدِهِ حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِي مِنْ أُذُنِي، وَ جَاءَنِي الْمَخَاضُ فَأَسْقَطْتُ مُحَسِّناً قَتِيلًا بِغَيْرِ جُرْمٍ، فَهَذِهِ أُمَّةٌ تُصَلِّي عَلَيَّ؟! وَ قَدْ تَبَرَّأَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهُمْ، وَ تَبَرَّأْتُ مِنْهُمْ. ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ تو هم خوب میدونی دیگه این استغفار شده لقلقه ی زبانمون يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة شب جمعه است شب زیارتی ابی عبدالله ▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد ▪️مادری گفت حسین جان ، همه را بخشیدی بِالحُسَین الهی العفو ▪️می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر امام صادق علیه السلام فرمود تعداد اونایی که به خاطر گناهانشون می میرند ، از اونایی که به اَجَل معقولی و حتمی می میرند ، به مراتب بیشتره (۱) ▪️می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر ▪️هست اما بخشش تو از گناهم بیشتر ▪️بس که تن دادم به عصیان و خطا این روزها ▪️دور شد از خانه‌ات اینگونه راهم بیشتر ▪️احتیاجی نیست در آتش بسوزانی مرا ▪️می‌کِشَد آتش مرا ، این سوز و آهم بیشتر ▪️معصیت می‌ آورم، آب و غذایم می‌دهی خدا رحمت کنه آیت الله العظمی بهجت رو می فرمود اینقدر نافرمانیش رو میکنیم ولی در عوض اینقدر به ما احسان می کنه اگه بندگیش رو کنیم چه میکنه با بنده اش ▪️معصیت می‌ آورم، آب و غذایم می‌دهی ▪️می‌چکد خجلت از این طرزِ نگاهم بیشتر ▪️کوله بارم از گناهم پر شد، اما آمدم ▪️باز هم این بار ، از تو عذرخواهم بیشتر ▪️زیر بار معصیت بالم به هم پیچیده بود ▪️یک نگاه فاطمه شد تکیه گاهم بیشتر ▪️دارم از زهرا ز دست خود خجالت می‌کشم ▪️شرمسار از روی تو ،رویِ سیاهم بیشتر ▪️چند وقتی می‌شود آواره بودم... از کِی از ماه صفر ▪️چند وقتی می‌شود آواره بودم، باز هم ▪️چادری خاکی مرا داده پناهم بیشتر کدوم چادر همونی که تا سلمان نگاهش افتاد ، گریه کرد گفت ، دختر پادشاهان قیصر روم ، چجوری لباس می پوشیدند... دختر پیغمبر اکرم ، عجب چادری داره که فقط دوازده وصله داشت... [۲] همین چادری که امیرالمومنین گذاشت نزد زِید یهودی به عنوان رهن و گِرو گذاشت نزد زِید مقداری ازش جُو گرفت بیاره خونه، خانمش نان درست کنه شب که شد دید در می زنند اومد دید زِید با هشتاد یهودی اومده در خونه ی علی با نور چادر فاطمه ، هشتاد یهودی مسلمان شدند [۳] اون وقت این چادر میدونی این روزا چه بلایی سرش اومد.... ▪️آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف ▪️چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف مادر... ▪️هر چه این جا هست چشمان ما را خون کرده است ▪️رنگ این دیوارِ خانه یک طرف، در یک طرف ها زبانِ حال زینب کبراست ▪️گاه دل خون توایم و گاه دل خون پدر ▪️«وای بابا» یک طرف«ای وای مادر» یک طرف مادر ... این روزا رفت و آمد بابا رو من رصد می کنم ▪️از کنار تو که می آید به خانه ناگهان ▪️بر سر زانو می افتد مرد خیبر یک طرف حالا ببین چجوری داره با مادر درد دل میکنه ▪️من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم... دیگه روزاییِ که داره وصیت هاش رو میکنه ▪️من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم ▪️غُصه ی تو یک طرف داغِ برادر یک طرف ساکت نباشی ها.... ▪️مثل آن روزی که افتادی ، می افتد بر زمین... رفت کربلا ▪️مثل آن روزی که افتادی ، می افتد بر زمین ▪️پیکر من یک طرف، او یک طرف، سر یک طرف..... مادر... ▪️من دو بوسه می زنم،جای تو و جای خودم۲ ▪️زیر گردن یک طرف، رگهای حنجر یک طرف آی حسین.... ▪️وای از آن لحظه که باید بنگرم ▪️سر ز روی نیزه افتاده ، پیکر یک طرف الآن مادرش داره می بینه مجالس ما رو هیشکی هم نبینه ارباب ما داره از یمین عرش به ما نظر می کنه این یه بیت هم مالِ خود ابی عبدالله ▪️وای از آن لحظه که می ریزند بین خیمه ها ▪️گوشواره یک طرف، خلخال و معجر یک طرف حسین..... 📚منابع: ۱. مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَارِ (أمالی شیخ طوسی ج ۱، ص ۳۰۵ ۲. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا ص 219 و 220 ۳. الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 537 – 538 ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
49.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁﷽❁ 📺 ◾️اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5902012404530681760.mp3
5.13M
حجت الاسلام میرزامحمدی ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5902012404530681758.mp3
11.05M
🎤حجت‌الاسلام استادمیرزامحمدی 🔊 مناجات ابتدایی ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5897638843628132799.mp3
13.22M
🔻 🎤حجت‌الاسلام استادمیرزامحمدی 🔊 مناجات ابتدایی ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
4_5897638843628132801.mp3
3.68M
🎤حجت‌الاسلام استادمیرزامحمدی 🔊 روضه ==================== 🆔 @rozehayemirza_matn
مستند 🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَی اَوَّلِ شَهیِدِِ مِن آلِ مُحَمَّدِِ(ص)، یَا مُحسِنَ بنَ عَلیِّ بنِ اَبِی طَالِبٍ(ع)》🔷🔹 ✅اولین شهید از خاندان آل محمد(ع) حضرت محسن بن علی(ع) است. امام صادق(ع) می فرماید : 📋《أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)》 ♦️اولین جنایتی که در دادگاه عدل قیامت بررسی می گردد، کشته شدن محسن فرزند علی(ع) است.(۱) ابن قولویه آورده است که؛ شبی که حضرت رسول اکرم(ص) را به سفر معراج بردند، از ایشان خواسته شد تا در مورد سه امتحان الهی صبر پیشه کند. مورد سوم این بود که؛ 📋《..وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ》 ♦️امّا دخترت، به او ستم روا می‌شود، در حالی که او طفلی در رحم دارد، او را کتک می‌زنند و بدون اجازه، وارد خانه و حریم خصوصی‌اش می شوند، سپس خوار می‌شود و کسی را برای دفاع از خود نمی‌یابد و به خاطر آن ضربت، فرزندش را سقط می‌کند و به شهادت می‌رسد.(۲) و در روایتی نیز آمده است؛ 📋《وَ کَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً..》 ♦️علّت شهادت فاطمه(ع)، این بود که قنفذ غلام عُمر به دستور او، با قبضه‌ی شمشیر، به ایشان ضربتی زد که بر اثر آن، محسن(ع) را سقط شد.(۳) مفضل بن عمر می گوید : روزی امام صادق(ع) حوادث بعد از رحلت رسول اکرم(ع) و ماجرای هجوم به خانه امیرالمومنین(ع) و شهادت حضرت محسن بن علی(ع) را به یاد می‌آوردند و برای ما شرح می دادند، و در آخر؛ 📋《فَبَکَى الصَّادِقُ(ع) حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ :》 ♦️امام(ع) آنقدر گریست که محاسن مبارکشان از گریه، تَر گشت. و سپس فرمودند : 📋《لَا قَرَّت عَیْنٌ لَا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ》 ♦️روشن مباد آن چشمی که در این مصیبت نگرید.(۴) در جریان هجوم مهاجمین به خانه امام علی(ع) آمده است که؛ مهاجمین هیزم جمع کردند و درب خانه را به آتش کشیدند. با شعله ور شدن هیزم ها، آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد. در حالی که حضرت زهرا(س) پشت در نشسته بود! در این حال، قنفذ سعی می کرد در را باز کند تا همگی به داخل خانه هجوم بیاورند. حضرت زهرا(س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت زهرا(س) می خورد. حضرت فاطمه زهرا(س) خود، در این باره می فرماید : 📋《وَ رَکَلَ البَابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ، وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 ♦️در این لحظه، عمر با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد، در جالی که من حامله بودم، پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.(۵) بدین ترتیب مهاجمین وارد خانه شدند. زهرای مرضیه(س) در حالی که حامله بود، محسن ایشان به خاطر این ضربات و لطمات سقط شد. خصیبی در کتاب خود می نویسد : 📋 《قَدْ جَاءَهَا الْمَخَاضُ مِنَ الرَّفْسَةِ وَ رَدِّ الْبَابِ فَسَقَطَتْ مُحَسِّناً عَلَيْهِ قَتِيلًا》 ♦️پس درد زایمان با این کوبیدن ها و افتادن درب، بر زهرای مرضیه(ع) غلبه کرد، و محسن(ع) درحالی که شهید شده بود، سقط شد. در این هنگام امام علی(ع) این صحنه را دید و به فضه فرمود : 📋《فَوَارِيهِ بِقَعْرِ الْبَيْتِ فَإِنَّهُ لَاحِقٌ بِجَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》 ♦️او را به انتهای خانه ببر و دفن کن که او به جدّ خود رسول اکرم(ص) ملحق شده است.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود پشت در جان علی مرتضی افتاده بود دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته آیه ای از سوره ی کوثر جدا افتاده بود دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در کس نمی‌داند که پشت در چه ها افتاده بود 👤سازگار 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۶۴ ۲)کامل الزیارات ابن قولویه، ص۳۳۲ ۳)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۲۳ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ ۶)هدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۸