eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هم پای روضه های همه گریه کرده بود هم روضه خوان واقعه ی کربلاشده است: دیده ست در میانه ی گودال ، پیرهن از تیر و نیزه برتن خون خدا شده است با دست های بی رمق او به پیکر سلطان دین،به جای کفن بوریا شده است همراه کاروان و سران به نیزه ها با عمه هاش راهی شام بلا شده است بر نیزه دیده اصغر و پرسیده ازخودش این سرچگونه بر سر آن نیزه جا شده است؟ قد ّ خمیده أش اثر ارث مادر است؟ یا از فشار سلسله این گونه تا شده است؟ 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد خیال کن هدف سنگ‌های کوفه و شام به روی نیزه سر دو برادرت باشد فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست و جمله‌های "حواست به معجرت باشد" خیال کن حرمت بی‌پناه مانده و بعد به روی نی سر سردار لشگرت باشد کنار عمه‌ی سادات، یک‌طرف شمر و سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد خیال کن که علی باشی و به مثل علی دو دست بسته کماکان مقدرت باشد خیال کن همه‌اینها که گفته‌ام هستند علاوه بر همه توهین به مادرت باشد یزید باشد و بزم شراب باشد و وای به تشت زر سر بابا برابرت باشد و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد و باز از همه بدتر که مدت سی‌سال تمام آن جلوی دیده‌ی ترت باشد به اشک حضرت سجاد می‌خورم سوگند که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سر می گذارم بر سر دیوار روضه وقتی که می افتم به یاد یار روضه عرض ارادت می کنم بر آن مسیحی که روی دوش خود گرفته دار روضه مصداق کل یوم عاشوراست این مرد او شاهدی زنده است در اشعار روضه زخمی قدیمی از در و دیوار دارد آزرده او را واژه ی مسمار روضه سی سال اشک و هق هق و ذکر مصیبت در چشم او شد زندگی سرشار روضه بیماری کرببلایش مصلحت بود بیمار بوده او ولی بیمار روضه هر شب به روی سفره اش با دیدن آب می کرد با خون جگر افطار روضه هر جا که ذبحی را کنارش سر بریدند افتاد یاد مقتل غمبار روضه بابای مظلوم مرا لب تشنه کشتند وقتی که شمر نحس شد آوار روضه خیلی خجالت می کشم از عمه هایم از ازدحام کوچه و بازار روضه بی معجری ها یک طرف، از یک طرف هم گوش رقیه، غارت گوشوار روضه 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
گلان وحی، را پرپر که دیده؟ به گلشن، طایر بی سر، که دیده؟ تب و داغ و غل و زنجیر و دشنام گلوی خشک و چشم تر که دیده؟ سوار ناقه با، بازوی بسته زمین افتادن خواهر، که دیده؟ میان آفتاب شام و کوفه رخ خورشید و خاکستر که دیده؟ به روی یاس‌ها جای سفیدی ز سیلی رنگ نیلوفر که دیده؟ به رخسار هلالِ اوّلِ ماه خدایا هیفده اختر که دیده؟ نشان سنگ در بالای نیزه سر پاک علی اکبر که دیده؟ سرود و رقص و جشن و پایکوبی به دور آل پیغمبر، که دیده؟ چهل منزل به همراه سکینه سر عباسِ آب‌آور که دیده؟ لبِ خشکیده و آوای قرآن شراب و چوب و طشت زر که دیده؟ بگو «میثم» امام دستْ بسته اسیر آن همه کافر که دیده؟ 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
مرد میدان، مرد میدان است بی شمشیر هم وارث شیر خدا شیر است در زنجیر هم کار دشواریست بین سلسله حیدر شدن یا علی گویان چهل جا فاتح خیبر شدن خطبه ی پرشور خواندن با کلام آتشین خطبه از جنس رجز های امیرالمومنین پیشوای غم بزرگ روضه خوانان پیر اشک کاخ را با خاک یکسان کرد با شمشیر اشک بال و پر بسته، پریدن را به عالم یاد داد دودمان شام را با آه خود بر باد داد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را در یک غروب سرخ بلای عدیده را با ناله‌ام زمین و زمان گریه می‌کند از مادر ارث برده‌ام این اشک دیده را من با همین لبان خودم نیمه‌های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را یعقوبم و بدست خودم بین بوریا چیدم به گریه یوسف پیکر دریده را یادم نمی‌رود که چگونه مقابلم بستند دست عمّۀ قامت خمیده را یادم نمی‌رود سر شب لحظه فرار فریادهای دختر گیسو کشیده را هنگام جابه‌جائی سر روی نیزه‌ها دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را لعنت به آنکه مرکب خود نعل تازه زد دیدم سپاه روی بدنها دویده را یک تار موی عمّۀ ما را کسی ندید پوشانده بود نور حسین این حمیده را بزم شراب و طشت طلا جای خود ولی خون کرده صحنه‌ای دل محنت کشیده را دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
عمری به جگر ، داغ پدر داشت ، چه شد؟ جاری ز بصر ، خون جگر داشت ، چه شد؟ این روضه‌ی او نمی‌رود از یادم: "یعقوب دوازده پسر داشت... چه شد!" 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بگذارید برای پدرم گریه کنم اشک تا هست به چشمان ترم گریه کنم تشنه کشتند عزیزان مرا ، حق بدهید تا که بر آب می افتد نظرم گریه کنم پیش من وقت وضو طشت نیارید ،که من... یاد طشت زر و راس پدرم گریه کنم یاد آن ضرب عمود و عمویم می افتم تا گذارم روی سجاده سرم گریه کنم حرفی از کشته شدن نیست،اسیری سخت است بگذارید به داغ جگرم گریه کنم غم خاکی شدن چادر زینب بس بود به خدا تا به قیامت اگرم گریه کنم خواهرم بسکه کتک خورد زناقه افتاد به زمین خوردن این همسفرم گریه کنم ما و بازارچه برده فروشان ،ای وای تا به بازار می افتد گذرم گریه کنم دست بسته به خدا روی گرفتن سخت است به گرفتاری زنهای حرم گریه کنم وسط هلهله ها مادر اصغر میگفت بگذارید برای پسرم گریه کنم 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ناله یِ واعطشا بر جگرش می افتاد آب میدید به یادِ قمرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد با دلی خون شده میگفت که الشام الشام تا به بازار ِمدینه گذرش می افتاد روضه ی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه هایِ پدرش دور و برش می افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها پاره گریبان تو بودم چل سال شد حرف از تنت چل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم.به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد قرآن که میخوانم ز غصه نیمه جانم یاد لب خشک تو زیر خیزرانم حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
صبور بوده برای بریدن سرت اما برای غارت خیمه ببین چطور دویده تو را شبیه به مادر لگد زدند عزیزم مرا شبیه پدر دشمنت به بند کشیده 🔸شاعر: ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
قلب همه را پر از تاسف می کرد دارایی خیمه را تصرف می کرد از بس پی آزار حرم ، حرمله بود گاهی به رباب آب تعارف می کرد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چشمان تو زیباست حتی روی نیزه می ایستم پای تو رودرروی نیزه باالنشینی جایگاه قاریان است ای قاری زینب نه دیگر روی نیزه این زخمهای تازه یعنی کوفه تا شام با حنجرت بد بوده خلق و خوی نیزه تو با سر نیزه اگر آزار دیدی ماهم کتک خوردی م با پهلوی نیزه در این نشانی بی نشان خوابیده بودی شهر بال میدان دشنه کوی نیزه دریای خون تشکی ل شد در قتلگاهت با سیل تیغ و رود تیر و جوی نیزه خیلی غریبانه مرا از تو جدا کرد ساعات آخر شمر با نیروی نیزه قبری که کندی نبش شد؛ د یدی چه میکرد؟! با پیکر ششماهه جستجوی نیزه فریاد میزد مادرش ای بی حیا نیست حجم سر شش ماهه پاسخگوی نیزه سربازها پیش نگاه بچه هایت مشغول تعمیرند و شستشوی نیزه آنقدر روی نیزه بودی که تنورِ خولی گرفته از تو حتی بوی نیزه با اشک های دیده ام تا آخر عمر تأمین برایت می کنم داروی نیزه 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بعد از اذان و بعد اقامه به گوشِ من گفتند تویی غلامِ حسین ، نوکرِ حسن وقتی غلام خانه ی این دو برادری دیگر به سوی مردمِ بی پایه رو مزن این را هزار مرتبه تکرار می‌کنم سنگ علی و آل علی را به سینه زن دنیا چگونه معتبر است نزد اهلِ دل دنیا چگونه محترم است نزدِ اهل فن ؟ وقتی ندارد این پسر فاطمه حرم وقتی ندارد آن پسر فاطمه کفن 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.   اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. رضا نصابی
«اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
☑️بند اول رقیه ی سه ساله هستم سلاله ی حضرت زهرا عموی من باشد ابالفضل عمه ی من زینب کبری با همین سن کم، تیغ زبانم باشد مثل ذوالفقار کاخ ظلم و ستم را کردم بر سر اهلش تار و مار مثل عمه زینب علیه السلام قهرمانم ز کربلا تا به شام با وقار و عفت خود می گیرم از تمام یزیدیان انتقام زیر بار ستم نکرده ام زندگی جان فدا میکنم در ره آزادگی ☑️بند دوم من نوه ی ابوتراب و دختر شاه کربلایم سرور بانوان عالم فاطمه ی دشت بلایم کرده ام طوفان در،شهر شام و کوفه با حفظ حجاب زیر چادر حتی،مثل عمه زینب«س» کردم انقلاب می ستیزم با ذکر پدر جان می گریزند ز گریه ام دشمنان لرزه افتد با شکوِه و ناله ام بر تن زجر، خولی و شمر و سنان زیر بار ستم نکرده ام زندگی جان فدا میکنم در ره آزادگی ☑️بند سوم دختر ارباب منی و به فاطمه نور دو عینی زینت دوش عمو عباس ماه شب تار حسینی من سراپا دردم، تو فقط باشی بر درد من دوا تو مرا راهی کن، یک سفر از ایران تا کرببلا دست ما و دامن پاک شما دخت پاک حضرت خیر النسا بر علیِ اصغری آرامِ جان السلام ای عمه ی صاحب زمان زیر بار ستم نکرده ام زندگی جان فدا میکنم در ره آزادگی بله https://ble.ir/majidmoradzadeh تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAD8M1o1kf3xMJGroSQ ایتا https://eitaa.com/majid_moradzadeh خادم کانال @majidmoradzade نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. سلامتی امام زمان «عج» صلوات
moradzade.mp3
18.63M
🥁 🎺 رقــیـه ی ســـه ســـاله هـسـتم سُــلاله ی حـضـــــرت زهـــرا «س» عمــوی مـن باشد اباالـفـضل«ع» عمــه ی مـن زیـــــنــب کبـری«س» 🙏 🎤 https://eitaa.com/majid_moradzadeh
4_5879489303972686219.mp3
5.32M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.   اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. رضا نصابی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جامع ترین اپلیکیشن اربعین لطفاً برای دوستان اربعینی خود نیز ارسال فرمایید هزینه آن ذکر صلوات بر محمد و آل محمد و دعای برای فرج مولایمان حضرت صاحب الامر عج می باشد
بعدِ دوری از تو تنها گریه شد کارم پدر روضه ی بی وقفه ام ، در حال تکرارم پدر من چه شب‌هایی که پای نیزه‌ات خوابم نبرد پس خیالت تخت ، امشب با تو بیدارم پدر می توانی سر روی پاهام بگذاری خودت؟ نا ندارم تا تو را از طَشت بردارم پدر تک‌تک آمار زخم صورتت دست من است این چنین آموختم تا خوب بشمارم پدر! این اواخر راه می افتم شبیه مادرت هر زمان پا می شوم دنبال دیوارم پدر گوشوارم باعث این گوش‌های پاره شد تا ابد از هرچه زیور هست..،بیزارم پدر عاشق بازار رفتن با تو بودم، نه سنان... تو ندیدی با چه وضعی بُرده بازارم پدر زجر می خوابید و پا می شد..،کتک می زد مرا هیچ تفریحی ندارد غیر آزارم پدر من فقط یک خُرده جا خوردم ، زبانم کُند نیست آه! کُلِّ شام می خندد به گفتارم پدر من کجا ، عمّه کجا ، بزم حرامِ مِی کجا... رنگِ چوب خیزران شد رنگِ رخسارم پدر ناگهان بحثِ کنیزی شد ، سکینه آب شد... حرف خود را قطع خواهم کرد ، ناچارم پدر! ▪️ جان هرکس دوست داری با خودت من را ببر راحتم کن از خیال اینکه سربارم پدر 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————