eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن قرن ها فریاد زهرا (س) مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن یوسف زهرا (س) بیا با ما بگو آخر چرا تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان ای زده هجر تو بر دل ها شرر یابن الحسن روز میثم تیره تر می باشد از شام فراق تا شود خورشید رویت جلوه گر یابن الحسن 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
قصد،قصد زیارت است اما مانده اول دلم کجا برود حال و روز مرا هرآنکس دید گفت باید به کربلا برود -نجف و کربلا-دلم لرزید -مشهد و کاظمین، خوب آمد یازده بار استخاره زد دل من تا بفهمد به سامرا برود ابتدای مسیر،الله است انتهایش بقیه الله است سامرا وعده گاه آخر ماست جاده باید به انتها برود همه یک روح و یک بدن هستید پس تمام شما حسن هستید دل من با تو سامرایی شد تا به دیدار مجتبی برود تو بقیع پر از مخاطره ای کربلایی و در محاصره ای یا که باید جگر به زهر دهی یا سرت روی نیزه ها برود دل به غم هرچه مبتلا می شد پیش تو سر من رءا می شد بعد تو بار غم گرفته به دوش دل که تا ساء من رءا برود... 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز نفست تنگ شده کنج قفس افتادی باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز پسرت آمده بالای سرت آقا جان مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز اثر وضعی سم خشکی لبهاست، ولی خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
سامرا در دل خود داغ فراوان دارد هر شبش منظره شام غریبان دارد با خودش ماتم آن خانه و زندان دارد یک طرف خاطره گنبد ویران دارد سامرا شهر عجیبی ست خدا می داند سامرا مهد غریبی ست خدا می داند تو کریمی و به پیش تو جهان مفلس بود شد طلا از نفست هر که ز جنس مس بود حج تو دیدن رخسار گل نرگس بود پرورش یافته ات ماه دو صد مجلس بود قسمت این بود جهان تار و مه آلود شود بعد تو منتظر مهدی موعود شود عاشقی جلوه ی خود را ز تب و تاب تو یافت سامرا رونق از آن خانه و سرداب تو یافت خویش را جلوه گر آن گهر ناب تو یافت اربعین شور دگر از سخن ناب تو یافت سومین ابن رضای حرم ساداتی تشنه کامان مصیبت زده را میقاتی قصه آنجاست که این دهر می ناب نداشت از شب تیره این شهر که مهتاب نداشت کوه هم حجم غریبی تو را تاب نداشت قصه می رفت به آنجا که حرم آب نداشت روضه می خواند و گریزی به لب عطشان داشت می شد آغاز ولی عمر کمش پایان داشت 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
آنکه بر محضر شما نرسد مطمئنا که تا خدا نرسد بهتر است اینکه زیر خاک رود آن سری که به سامرا نرسد عطرِ سرداب را نفهمیده آنکه بر "سُرَّ مَن رَا ...نرسد چشم بر خاکِ آن اگر بکشیم آسمان هم به گَردِ ما نرسد سامرا رفته‌ها به من گفتند هیچ جایی به کربلا نرسد از کفن کردنی دوباره بخوان تا که روضه به بوریا نرسد با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو یاحسن هستیم نام ما را که از قدیم نوشت از گدایانِ این حریم نوشت تا خدا حال و روز ما را دید بعدِ نام حسن کریم نوشت تاکه پیشِ تو درد دل کردیم نام ما را خدا کلیم نوشت دلِ ما را اسیر کرد آنکه بال جبریل را گلیم نوشت رفته بودیم مشهد و آقا بازهم روزیِ عظیم نوشت سامرا واجبیم ، امام رضا نه کبوتر که یا کریم نوشت با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو یاحسن هستیم این طرف صحن صاحب کرم است آن طرف یک غریب بی حرم است این طرف هرچه هست زائر هست آن طرف بی چراغ بی علم است این طرف احترام می‌بینی آن طرف ناسزا که دَم‌به‌دم است سامرا شد خراب فهمیدم چقدر روضه‌ها شبیه هم است مادری اند هر دوتا آقا موسپید است هرکه غرقِ غم است پیش‌هر دو به گریه می‌شنوی روضه‌ی پهلویی که محترم است با حسینیم با حسن هستیم ما گدایِ دو یاحسن هستیم کاش پلکت کمی تکان بخورد به زمین ورنه آسمان بخورد پسرت آمده است تا جگرت زخم کمتر از این و آن بخورد ظرفِ آبی به دستهایش تا پدر آبی نفس زنان بخورد می‌خورد ظرف هِی به دندانت چه کند آب نیمه جان بخورد خوب شد کودکت ندیده لبت ضربه از چوبِ خیزران بخورد روی پیشانی‌ات فقط چین است آه اگر سنگ بی امان بخورد عمه مانده است زیر هر ضربه که مبادا به دختران بخورد دختران تشنه‌اند و با خنده لقمه‌ی خویش را سنان بخورد با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو یاحسن هستیم 🔸شاعر: _________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشه ی انگور عسکری این است که تاک ها ننشینند روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛ به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب تر باشد که زائران تو در بین کوچه ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند 🔸شاعر: ___________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت که مانند علی داغی در عمقِ استخوانش داشت امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت به جای آب، زخمِ زهر وقتی در نهانش داشت دلِ سرداب شد آشوب؛ موجِ گریه راه انداخت سحر شد ... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت اگر چه عسکری، اما حسن بود و دمِ آخرگمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت پدر پیش پسر در سامرا ... در کربلا امّا؛ پسر پیش پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت! 🔸شاعر: __________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
به مثل زهر،درد دوری ات در پیکرم باشد بیا یکدم ببین،تنها اجل دور و برم باشد تمام آرزویم این شده تا از در آیی تو چه باشد بهتر از این گر که مهدی در برم باشد بیا تا سیر بینم روی ماهت را عزیز دل بیا دامن کشان تا روی دامانت سرم باشد ندارم قوتی در تن به مثل بید می لرزم بیا و کن تماشا لحظه های آخرم باشد بیا خالی است جای تو کنارم ای جگر گوشه ببین پاره جگر جای تو دور بسترم باشد به اشک من در این حجره کسی هرگز نمی خندد صدای گریه می آید،گمانم مادرم باشد من از یاد همه رفتم ولی یاد حسینم من به یاد سینه ی او خون به چشمان ترم باشد همان سینه که برآن نعل تازه رفت و آمد داشت که از این غم بیا بنگر فقط خاکسترم باشد 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد. مداح: حاج مهدی رسولی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند
عالم امكان سراسر نور شد شیعه بعد از سال ها مسرور شد پور زهرا تاج بر سر می نهد بر همه آفاق فرمان می دهد حكم تنفیذش رسیده از سما نامه ای با مُهر و امضاء خدا می نشیند بر سریر عدل و داد آخرین فرمانروای  ابر و باد پادشاه كشور آیینه ها تك سوار قصه ی آدینه ها امپراتور زمین و آسمان حُكمران سرزمین بی دلان پهلوان نامی افسانه ها تحت امرش لشگر پروانه ها لشگری دارد بزرگ و بی بدیل افسرانش نوح و موسی و خلیل 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت. 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
بستی به سر عمامه ی سبزِ پیمبر را کردی نمایان در جمالت روزِ محشر را نورِ نگاهت سامرا را جلوه گر کرده در چشم هایت دیده عالم، عکسِ حیدر را اصلِ امامت را خدا دستِ شما داده با نسلِ زهرا چه نیازی هست دیگر را کارِ خدا بود اینکه شد بی آبرو دشمن کَذاّب باید خواند اسم و رسمِ جعفر را تنها به نُطقِ تو می آید خطبه ی حیدر تنها تو زینت می دهی کُرسی و منبر را اصلاََ امامت که به سن و سال نیست آقا در خردسالی زنده کردی نامِ کوثر را چشمِ حسودان کور باد از این همه شوکت باید برایت خواند صد الله و اکبر را پیچیده در عالم شمیمِ عطرِ گیسویت عِطری که برده آبروی عود و عنبر را صوتِ علی در حنجرت غوغا به پا کرد و از پا فکندی قدرتِ هر گبر و کافر را ایل و تبارت در امامت برتری دارد هرگز ندارد هیچ کس این حسِ برتر را نورِ امامت می درخشد از کمالاتت نوری که کسبِ فیض کرده ماه و اختر را جاءَالحَقی که خورده بر بازوی تو پیداست خاموش کرده فتنه های اهلِ خیبر را ای آیه ی تطهیر در شَأنت، خدا داده دستِ تو تنها مصحفِ زهرای اطهر را 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
یاس و آلاله در بغل دارم آسمانْ آسمان غزل دارم شهد وشیرینی عسل دارم حـبِّ مولایم از اَزل دارم عاشـق آیه های قرآنم من از ایل وتبار سلمانم بانگاه تو می شوم سلمان مالک اشتر تو در میدان باتو هستم امیر اهل جَنان بی تو خیلی فقیرم آقاجان من غـلام غلامتان هستم کشته یِ این مرامتان هستم جبروت و جلال سبحانی ملکوت و کمال عرفانی دردها را نگفته می دانی بَرهوتم من و تو بارانی برکت می چکد از انگشتت اختـیار زمانه در مـُشتت یاعلی ذکر لیلة المعراج یاعلی برسر ملائک تاج یاعلی گفتم و ندادم باج یاعلی بهترین صراط و سراج با وِلای علی خدایی ام باهمین ذکر کربلایی ام مرتضی شرح سوره ی نور است هرکه دور از ولا شده کور است دشمنش در امور مجبور است تابگوید که سرِّ مستور است عاشـق آیه های کوثری ام اهل شور وشعور حیدری ام شور رابا شعور میخوانم فتنه رابا غرور می رانم باحضور و ظهور می مانم پای دین و ولی و ایرانم فتنه راپشت فتنه پس زده ام یاعلی گفتم و نفس زده ام وارث ذوالفقار می آید تکسوار بهار می آید مژده یِ وصل یار می آید بی قرارانْ قرار می آید می زند تکیه او به بیت الله بادم یا عـلی ولـی الله 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
اکسیر کرامت شما می آید انوار ولایت شما می آید با فتح اخیر شام ان شا‌لله امید که رایةِ شما می آید این عزت قاسم سلیمانی ها از سمت عنایت شما می آید صد بار گرفتار شدند این مردم هر بار شفاعت شما می آید  این خرقه سبزِ علوی ای آقا الحق که به قامت شما می آید ای کاش ببینم که ظهورت یکروز با جشن امامت شما می آید آمد خبر از غیب خبر در راه است... 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
اکسیـــر کـــرامت شما می آید انـــوار ولایت شمـــا می آید این خرقه یِ سبزِ علوی ای آقا الحق که به قامت شما می آید https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
اکسیـــر کـــرامت شما می آید انـــوار ولایت شمـــا می آید این خرقه یِ سبزِ علوی ای آقا الحق که به قامت شما می آید https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
شد امام ِ آخرین و دل برایش بیقرار سامرا شد ریسه بندان! از یمین تا به یسار جان فدایِ آن عبا که تار و پودش حیدری ست بر تنش زیبا نشسته؛ با کمال و با وقار حک شده با دستِ حق بر تیغۂ شمشیر او لا فتی إلا علی لاسیف إلا ذوالفقار میبرَد تاج ولایتعهدی اش را جبرئیل میشود «طاووس أهل الجنّه» صاحب-اختیار دل بیا رخت سفیدت را به تن کن! آمده- عید بیعت با ولیِ عصر، عیدِ انتظار حضرت زهرا برایش خوانده حمد و إن یکاد آرزویش هست، باشد یاورانش بیشمار تا بگیرد از تمام دشمنانِ مرتضی انتقامی سخت را با ضربه هایی ناگوار کاش برگردد به زودی با ظهوری غرقِ نور در حضورش به! چه حالی دارد این جشن و سرور از کنارِ کعبه آن ماهِ دل آرا می رسد محض دیدارش چه بی صبرانه عیسی می رسد می رسد بر گوش، تا صوت أناالمهدي؛ سریع... سیصد و چندین نفر دلداده درجا می رسد عاقبت در جمعه ای جذّاب می پیچد خبر آخرین معشوقِ والا منسبِ ما می رسد مصحف و نهج البلاغه بعدِ قرانِ کریم سورۂ نور و قصص، طاها و أسرا میرسد محضرش تقدیم خواهد شد زمین و آسمان هدیۂ خیل ملَک از عرشِ اعلی می رسد عشقِ مادر دارد و با شیعیانش در بقیع؛ قبلِ هر کاری به کارِ قبر زهرا می رسد جرعه جرعه لحظۂ دیدار نزدیک است و خوب... ندبه و عهد و فرج دارد به دریا میرسد پس بگو «لبیک یامهدی» تویی تو امّتش دست هایت را ببر بالا برای بیعتش! 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
ای تمنا ز همه، لطف و کرامت از تو خواهش از ما و نشان دادنِ قامت از تو دلِ بیمار و تمنای عیادت از ما لبِ خندان و طبابت بسلامت از تو اِلتجا در طلبِ آن رخِ محشر از ما پرده برداشتن از وجهِ قیامت از تو سیزده نور، پیِ ماهِ شب چاردهند روشنی بخشیِ عالم به تمامت از تو حجة الله تو هستی، ولی الله تویی بر همه مُلک و مَلک هست امامت از تو چقدَر تاج ولایت به شما می آید سلطنت از تو و اِعلامِ قیامت از تو چارده قرن، جهان منتظرِ یک روز است کِی ز کعبه خبر آید بسلامت از تو نامِ مهدی به فلَک قُلقله انداز شده مانده در کعبه فقط خواندنِ نامت از تو مادرت فاطمه فرمود که یارِ تو شویم طاعت از ما، تو بیا! امرِ مُدامت از تو یا لثارات بگو تا که بیاییم همه فرشِ جان پیشِ تو از ما و اقامت از تو راه‌پیماییِ صد میلیونیِ مکه ز ما خواندنِ خطبۀ جمعه به فِخامت از تو هجرت از مکه سوی شهر مدینه، زان پس تا اَبد تکیه به کرسیِ مَقامت از تو فتح کن با قدمت منبرِ پیغمبر را عالَمی تشنه و تبیینِ امامت از تو گریه بر غربت سالار شهیدان از ما خواندنِ ناحیه با سوز کلامت از تو وارث فاطمه! امّیدِ ضعیفان توئی و بر زعیمانِ دو دنیاست زعامت از تو همچو شمشیرِ علی تیغِ تو پنهان به غلاف ذکرِ یافاطمه بر قفلِ نیامت از تو جان سپردن به رهِ مادر مضروبه ز ما انتقامِ ستمِ سیلیِ مامت از تو چونکه سیلی بزنی، صورتشان برگردد آنگه آتش زدنِ دو بُتِ امت از تو دوست داریم ببینیم غضب کردنِ تو ذکرِ تکبیر ز ما اَخذِ غرامت از تو گر گنهکار نباشیم ترا می‌بینیم توبه از ما و تبسم به غلامت از تو دستخط تو بما بود، نه با شیخ مفید شیعه! برخیز که اظهار ندامت از تو 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
شد امام ِ آخرین و دل برایش بیقرار سامرا شد ریسه بندان! از یمین تا به یسار جان فدایِ آن عبا که تار و پودش حیدری ست بر تنش زیبا نشسته؛ با کمال و با وقار حک شده با دستِ حق بر تیغۂ شمشیر او لا فتی إلا علی لاسیف إلا ذوالفقار میبرَد تاج ولایتعهدی اش را جبرئیل میشود «طاووس أهل الجنّه» صاحب-اختیار دل بیا رخت سفیدت را به تن کن! آمده- عید بیعت با ولیِ عصر، عیدِ انتظار حضرت زهرا برایش خوانده حمد و إن یکاد آرزویش هست، باشد یاورانش بیشمار تا بگیرد از تمام دشمنانِ مرتضی انتقامی سخت را با ضربه هایی ناگوار کاش برگردد به زودی با ظهوری غرقِ نور در حضورش به! چه حالی دارد این جشن و سرور از کنارِ کعبه آن ماهِ دل آرا می رسد محض دیدارش چه بی صبرانه عیسی می رسد می رسد بر گوش، تا صوت أناالمهدي؛ سریع... سیصد و چندین نفر دلداده درجا می رسد عاقبت در جمعه ای جذّاب می پیچد خبر آخرین معشوقِ والا منسبِ ما می رسد مصحف و نهج البلاغه بعدِ قرانِ کریم سورۂ نور و قصص، طاها و أسرا میرسد محضرش تقدیم خواهد شد زمین و آسمان هدیۂ خیل ملَک از عرشِ اعلی می رسد عشقِ مادر دارد و با شیعیانش در بقیع؛ قبلِ هر کاری به کارِ قبر زهرا می رسد جرعه جرعه لحظۂ دیدار نزدیک است و خوب... ندبه و عهد و فرج دارد به دریا میرسد پس بگو «لبیک یامهدی» تویی تو امّتش دست هایت را ببر بالا برای بیعتش! 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
مرا به شور کشید ست شهد انگورش مذاب کرده مرا انعکاسی از نورش حَلاوت عَسَل اَصل را نجف ‌‌‌‌دیدیم شراب می چکد از دسترنج زنبورش «شنیده ایم» کرامات عاشق لالش «ندیده ایم» به جز روشنایی از کورش اگر که ماه تَرَک خورد و شَمس بر می گشت به حکم دست یدالله بود و دستورش بپرس از دَرِ خانه، مراتب صبرش بپرس از دَرِ خیبر، مراتب زورش شنیدم از دو لب ذوالفقار، می فرمود: نوای هو هوی باد صباست ماهورش دوباره خالی ام از خویش و پُر شدم از عشق دوباره سرخوشم از شعر های مشهورش... «علی امام من ست و منم غلام علی» هزار جان گرامی فدای دستورش علی ست مظهر «لایدرکٌ و لا یُوصَفْ» نمی توان به دو تا جمله کرد محصورش علی ست شاخص تشخیصِ خالِص و مُخلص قسم به روز حساب و به نفخه ی سورش علی فراتر از اِدراک ما زمینی هاست خدا به دلبری از خلق کرده مأمورش تَبوک را علی از دور حَل و فصلش کرد و رومیان همه خواندنند امپراطورش کسی که تشنه ی پندش ملائکه بودند به چاه کوفه چه گفت?! و چه بود منظورش?!! دلی که عاشق مولاست رو نخواهد کرد به جذبه های بهشت و کرشمه ی حورش 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
در دست امام ما زمام عصر است از حضرت او به پا قوام عصر است تبریك به شیعیـان عـالـم گــوئید آغــاز امــامت امــام عصر است https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ یا امیرالمومنین علی (ع) وقتی که هدف نیست کمان فایده اش چیست؟ بی نام علی هر دو جهان فایده اش چیست؟ جز گفتن سی تا به علیٍ سه شب قدر هی روزه ی ماه رمضان فایده اش چیست؟ جز این که بگویند علی هست امامت بر مرده ی در قبر تکان فایده اش چیست؟ یک عمر اگر رفت به هر کار هدر رفت حیدر که در آن نیست زمان فایده اش چیست؟ اصلا چه وضویی چه نمازی چه خدایی؟ بی ذکر علی کُل اذان فایده اش چیست؟ گر نام علی را نَبَرَد لحظه به لحظه بگذار شود بسته دهان ،فایده اش چیست؟ 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
✅ یا امیرالمومنین علی (ع) برای جنت و دوزخ نمی کنم اصرار بهشت بی تو عذابی ست تحت الانهار مسیح زنده کند مرده را ،تعجب نیست!! چرا که مدح تو هر خفته را کند بیدار خدا به شکل تو خود را به خلق ظاهر کرد خدایی تو ازین رو نمی شود انکار بیا نشان بده تا خصم زهره آب کند شتاب تیغ خودت را به لحظه ی پیکار چگونه؟ کَنده ای آن درب خیبری را که در استواری خود کم ندارد از دیوار کسی که منکر اعجاز رد شمس تو شد چه ساده رد شده از این مقوله ی دشوار چه سجده ها که نکردم به سمت ایوانت همیشه ذره کند عجز خویش را اظهار کمی غبار نجف را به عاشقان برسان که در هوای تو باشد جنون مان بسیار شراب عشق تو را خوردم و به زاهد ها تقیّه کردم و گفتم نمی کنم تکرار به لطف چشم تو امید دارم ای ساقی اگرچه کرده دلم بر گناه خود اصرار ز شیرِ پاک گرفتم زَر ولایت را به اختیار کشیدی مرا درین اجبار بیا و خرده کلاف مرا بخر اقا که شرمگین نشود عاشقت سر بازار به روی دارِعلی رند گونه باید رفت شبیه اشک پر از شوق میثم تمار تولدِ منِ دیوانه لحظه ی مرگ است فمن یمت یرنی علتی برین گفتار 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️