eitaa logo
درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
518 ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مهمانِ توام، بارخدایا چه کنم؟! جا مانده ام از قافله! حالا چه کنم؟! شیطان غل و زنجیر شد و ماندم که- طغیانِ هوای نفْس ِ خود را چه کنم؟! https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه از خود فرار کرده غلام فراری ات سوی تو بازگشته گریزان تر از همه یا که مرا مقابل این خوب ها بزن یا که مرا ببخش نمایان تر از همه از روی جهل، حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان تر از همه وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران تر از همه غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟! آن را که بی بها شد و ویران تر از همه من ناامید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان تر از همه دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان بر رحمت حسین فراوان تر از همه بالای تل زینبیه آه می کشید اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه 🔸شاعر: ____________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
امشب گناهِ دل را با آبِ توبه شستم من با خدای خوبم عهدی دوباره بستم  گفتم که بارالها! من عبدِ رو سیاهم چون پرده ی حیا را با هر گنه گسستم از لطفِ بیکرانت یک فرصتی دگر ده شاید که فائق آیم از هر چه فعلِ پستم خود شاهد و گواهم در ورطه ی گناهم بر خوانِ رحمتِ تو بی معرفت نشستم در شکرِ نعمتِ تو من فاقدِ سپاسم در کفر و ناسپاسی آخر بگو که هستم؟ آگه ز هر خطایم امّا سر از ندامت در دفترِ تمرّد تقصیرِ در الستم اغماض از خطا کن این رو سیه ببخشا آن روز اگر تو دادی پرونده ام به دستم یارب تفضّلی کن بر بنده ی حقیرت در کوی حق پرستان از جان تو را پرستم  ای منتهای رحمت بر من عنایتی کن گر چه سر از جهالت عهدِ تو را شکستم یا رب ز درگهِ خود این روسیه مرانی من هر که هر چه هستم آن بنده تو هستم! 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
توشه‌ای هر‌چند از جرم‌و‌گناه آورده‌ام باز بر درگاه عفو تو پناه آورده‌ام عمر‌من رفت و به‌جز حسرت ندارم کوله‌بار دست‌خالی‌آمدم پیش‌تو؛ آه آورده‌ام یوسف خود را نشد بیرون کشم از چاه‌نفس امشب اما خویش را تا پای‌چاه آورده‌ام عاقبت از چشم عاصی، قطره‌اشکی هم چکید آخرش این چشم سرکش را به راه آورده‌ام تا تو پای نامه‌‌ی‌من مُهر "بخشیدم"‌زنی مِهر شاه بی‌کفن را زاد‌راه آورده‌ام ای خدای مهربان، جان حسین و جون او روسفیدم کن که من رویی‌سیاه آورده‌ام شرمسارم باز پای روضه‌خوانی حسین نام زینب را کنار قتلگاه آورده‌ام ای ملائک! بار‌دیگر روی در هامون کنید عمه‌ی سادات آمد، شمر را بیرون کنید 🔸شاعر : https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
هر طپش میل تشنگی دارد هر که در راه سید الشهداست ماهِ «مهمانی» و "عطش" یعنی رمضان ماه سید الشهداست مثل ماه محرمش سی شب می رود قلب ما ته گودال خود بی بی رقیه در روضه سفره را پهن می کند هر سال اینکه مهمانی خداست، قبول ما برای حسین آمده ایم اینکه ماه عبادت است، درست به دعای حسین آمده ایم تشنه ماندن تقرب محض است پیش لبهای خشک طفل رباب یا اباالفضل هر کجا گفتند بعد افطار هم نخوردیم آب چند ساعت که تشنه می مانی دیده ات تار می شود کم کم تشنه باشی و گرم هم باشد ضعف بسیار می شود کم کم تشنگی در جگر نفوذ کند بی رمق می شود تمام تنت زخم شمشیر و نیزه هم بخوری دیگر از دست می رود بدنت آب دیدی دلت شکست بگو: السلام علیک یا عطشان تا که دیدی لباس پاره بگو: السلام علیک یا عریان 🔸شاعر : https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
چشیدم در حریمت طعم عشق لایزالی را کشیدم در غل وزنجیر،نفس لا ابالی را خداوندا به شوق بارش باران الطافت تحمل کرده ام این سالهای خشکسالی را زمانه از تو دورم کرده وشیطان فراوان است نمی جویم تو را،گم کرده ام سیر جلالی را چه شبهای درازی را که بی یاد تو سر کردم ببخش این سرکشی این سرخوشی این بی خیالی را برای درد دل کردن در این دنیای وا نفسا به غیر از تو ندیدم هر چه گشتم این حوالی را چهل سال است بی تابانه دنبال تو میگردم چگونه شرح باید داد این آشفته حالی را چنان در زرق وبرق زندگی غرقم که در سجده نمی بینم به جز گلهای رنگارنگ قالی را مرا تنها دو رکعت عشق روزی کن که دلتنگم تداعی کن برایم باز گلبانگی بلالی را رهیده تیر عمرم از کمان و راهی گورم نیاوردم به دست ارزان من این قد هلالی را خدایا سال وفال وحال ومالم با تو خوش یُمن است نگیر از سرنوشتم بخت رام وبخت عالی را به سمتت آمدم با کوله باری از نبودنها فقط روی سیاه آوردم و دستان خالی را من از دیدار عزرائیل واز محشر نمیترسم که دارم بر سر خود سایه ی مولی الموالی را.... 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی بنده همان بنده، خدا مثل همیشه از ما توسل از تو لطف و دست‌گیری آقا همان آقا، گدا مثل همیشه ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی مثل همیشه باز هم ستار بودی چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد ممنون از اینکه باز با ما یار بودی با این گناهانی که من انجام دادم باور نمی‌کردم که دستم را بگیری تو آنقدر لطف و کرامت‌پیشه‌ای که روزی هزاران بار توبه می‌پذیری جا مانده بودم تو مرا اینجا رساندی من خواب بودم تو مرا بیدار کردی وقتی سحرهای مناجاتت نبودم آن شب بجای من، تو استغفار کردی آن قدر خوبی ِ مرا گفتی به مردم آنقدر که حتی خودم هم باورم شد آه ای کرامت‌پیشه دیدی آخر کار این مهربانی‌های تو دردسرم شد هرچند از دست خودم دلگیرم اما احساس دلتنگی در این شبها نکردم سوگند بر سجاده خانوم رقیه (س) من مهربان‌تر از خودت پیدا نکردم در را به‌روی ما گنهکاران نبندید ما هم دلی داریم گرچه روسیاهیم گفتند اینجا بار عصیان می‌پذیرند دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
روز پنجم آمد و روز کریم بن کریم روزه امروز ما احلی عسل گردیده است https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————— _یاری_خدا _کرونا_را_شکست _میدهیم╯
ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است تا سحر پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است نعره زد : ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است با اشاره هر کجا میگفت : یا زینب ببین آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید گفت با گریه حسین ، این تن خدایا قاسم است نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️ 🔸شاعر: ________________________
ايينه روى مجتبايى قاسم مستغرق ذات کبريايى قاسم مثل على اکبرى براى ارباب چشم تو کند گره گشايى قاسم حالا که پسر دار شده شاه کريم داغ است بساط هر گدايى قاسم از گوشه لبهات عسل ميريزد مدهوش ز باده بقايى قاسم دل ميبرد از همه مناجات شبت مانند حسن چه خوش صداى قاسم قسمت نشده اگر امامت بکنى معصومى و از گنه جدايى قاسم تحت الهنکى که بسته اى شاهد بود زيباى امام زاده هايى قاسم سوگند به پينه هاى پيشانى تو با سن کمت پير دعايى قاسم در کرب و بلا همه حرم دار شدند اخر تو خودت بگو کجايى قاسم گويا که حرم نداشتن ارث شماست بى مرقد و بى صحن و سرايى قاسم پشت سر تو دعاى نجمه زيباست از بسکه لطيف و دلربايى قاسم تو وارث تکسوار جنگ جملى الحق حسن کرب وبلايى قاسم زير پر عباس کشيدى شمشير شاگرد امير خيمه هايى قاسم گردن زده اى ازرق و اولادش را زيرا نوه ى شير خدايى قاسم در عرش براى تو على کف زده است تو وارث شاه لافتايى قاسم اى واى گرفتند همه دورت را چون گل به ميان خارهاى قاسم پهلوى تو ضربه خورده مثل مادر افتاده ميان دست و پايى قاسم زير سم اسب نرم شد پيکر تو بر داغ عظيم مبتلايى قاسم بازيچه قاتل است اين کاکل ناز گيسوى تو شد رنگ حنايى قاسم از کهنگى نعل کفن پاره نشد سر بسته شده چه روضه هايى قاسم جان داشتى و تن تو را کوبيدند فرق من و توست ماجرايى قاسم نجمه همه گيسوان خود را مى کند تو قاتل او به نيزه هايى قاسم 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
ذکر نامت عسل به کامم ریخت یا شراب از ازل به جامم ریخت از دو چشمم ستاره میریزد تا که اختر خدا به بامم ریخت تا شکارش شوم در این عرصه دانه، صیاد هم، به دامم ریخت عسل از نام تو گوارا شد زین سبب شهد از کلامم ریخت کربلا از کلام تو شیرین بر رجزهای تو سلامم ریخت در دو عالم برای من مثلی روز محشر تو قاسم عسلی حسن دوم قبیله نور ای سراپا تمام شعر و شعور سربلند از تو مجتبی گردید ای تو موسی و کربلایت طور طور سینا شد است سینه‌ تو کاش با عشق تو شوم محشور با نقاب آمدی تو در میدان چشم بد از جمال ماهت دور وجناتت همه به مثل حسن دشمنانت همه ز نورت کور معنی عشق از ازل داری سیزده باده از عسل داری تو به قرآن مصطفی عسلی بین خورشید و ماه را زحلی عرصه را تنگ کرده بر دشمن دست آموز فاتح جملی عاشق شاه کربلا هستی بهتر از این نباشدت عملی ای تو شاگرد مکتب سقا در شجاعت زبانزد و مثلی نوجوانِ مجاهد و نستوه مدح تو خواند خالق ازلی گر چه آواره گشته از وطنی مرحبا مرحبا تو خود حسنی لعل لبهات از چه خشکیده نجمه دیگر دل از تو ببریده وقت نوشیدن عسل آمد حجله گاه تو عمه برچیده تا رجز خوانده در دل میدان کربلا از صدات لرزیده پای مال عدو شده جسمت سینه ات سّم اسب را دیده سوی میدان دوان دوان آمد بر عموی تو خصم خندیده خاک صحرا شد است تا کفنت تشنگی شعله ور شد از دهنت 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
با مُسمّایی و نامت را چه زیبا بُرده اند اهل دل جام حسن از دست قاسم خورده اند تو کریم بن کریمی و عزیز نجمه ای سائلان غیر شاهی مثل تو افسرده اند آنقدر زیبایی و بویت دل انگیز است که یاس های با طراوت پیش تو پژمرده اند آن میِ نابی که در دست حسن بار آمدی در شراب ناب تو صاحبدلان چون دُرده اند خال لبهایت دهان کعبه را انداخت آب آسمانی ها به احرام تو کُشته مُرده اند پیش تیغ ات نصف خواهد شد سپاه کوفیان الحق این نام تو یا قاسم به جا آورده اند گر چه رمز حاجت عالم صد و ده بار بود با تو اما دیگر از این سیزده نشمرده اند از همان اول دخیل عشق آل هاشم ام من غلام حضرت جانانِ عالم قاسم ام 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️