#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
_______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
کفاف داد اگر عمر من به ماتم تو
دعا بکن که بمیرم به زیر پرچم تو
بهشت را وسط سینه تو می یابد
کسی که در همه عمرش شده ست آدم تو
به سوز دل به دلم چای این حسینیه گفت
که دم به دم نفسش زنده است از دم تو
حدیث چشم ترم در عزات این گونه است
گیاه خشک که وابسته شد به شبنم تو
چه می توان بنویسد بشر ز نام تو چون
غدیر رفته به قربان اسم اعظم تو
ربیع الاول و ثانی، رجب و شعبانم
همه فدایی یک روز از محرم تو
چه خوش شبیه پدربذل و بخششی داری
به دست دیگری افتاده است خاتم تو
خوشا اصابت سر بر اصالت محمل
خوشا که سر زند از خواهر مکرم تو
مصیبت همه اولیا یکی است ولی
امان ز ماتم تو، الامان ز ماتم تو
🔸شاعر:
#پیمان_طالبی
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
✅ وداع محرم
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم
قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین
این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
🔸شاعر:
#احمد_ایرانی_نسب
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
✅ وداع با محرم
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از الطفات فاطمه صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد، مدینه، یا نجف و شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت؛ رفت
.
🔸شاعر:
#اسماعیل_شبرنگ
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
✅ وداع با محرم
بوی فراق می دهد این گریه های من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام
آقا ببخش در گذر از این خطای من
با زعفران شهر خراسان نمی شود؟
رنگی دهی امام زمان بر حنای من؟
از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحه های این دهه ی آخر محرم
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من
ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو محرم چه شد کربلای من؟
سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام
این چشم خیس،چشمه ی آب بقای من
من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من
🔸شاعر:
؟؟؟
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
✅ وداع با محرم
وقتش رسیده با شما معنا بگیریم
با عشق تو در هر محرّم پا بگیریم
کوچک ترین ها با شما خیلی بزرگ است
قطره شدیم اندازه ی دریا بگیریم
تنها دلیل زندگی حبّ الحسین است
خوب است بین مجلس تو جا بگیریم
لیلا تو باشی عالمی اهل جنون است
باید که ماهم راه صحرا را بگیریم
دیوانگی از عشق تو تحکیم عقل است
ما حکم خود از عالم بالا بگیریم
دستان ما خالی ست پیش ماه بی دست
تا خرجی یک سال از سقا بگیریم
سی روز ماه روضه دیگر وقت آن است
ما مزد خود از حضرت زهرا بگیریم
باشد تمام آرزویم صاف و ساده
این اربعین تا کربلا پای پیاده
🔸شاعر:
#اسماعیل_شبرنگ
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #ادینه
حالی بده همیشه بخوانم دعا فقط
فهمی به من بده که بخواهم تو را فقط
دردی حواله کن که بفهمم چه میکشی؟
بی فایده ست ناله ی آقا بیا فقط
پایی بده که در به در خیمه ات شویم
فانی شویم در جَلَوات شما فقط
هوشی بده که وقت بلایا و فتنه ها
تکیه کنیم بر غم آل عبا فقط
جانی بده به پای نگاهت فدا کنم
پرپر زدن ز عشق تو دارد صفا فقط...
عزمی بده به دغدغه ی تو عمل کنیم
کی میشود وصال تو با ادّعا فقط؟!
شوری بده شرر بزند بر شعور من
آهی بده به سوی تو باشد رها فقط
سوزی بده به سینه ی من تا که روز و شب
روضه بخوانم از شَه کرببلا فقط
روزی خبر بده به غلام سیاه خود...
یک شب بیا به خیمه ی ما... بی صدا فقط
ما از کسی به جز تو نداریم انتظار
عالم درست میشود... آقا بیا فقط!
🔸شاعر:
#مجتبی_روشن_روان
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#مصائب_شام #حضرت_زینب
هلالِ ماه بودن با تو و قدِّ کمان با من
برای حفظ این پرچم امیر عشق جان با من
تلاوت کن قیامت را که منبرها به پا خیزند
بخوان یَحیای من آیات را تفسیر آن با من
تو سایه سار زینب باش حتی بر روی نیزه
حسینی کردن آزادگان این جهان با من
قسم بر آن محاسن که خضابش کرده خاک و خون
بدان بر خاک تیره بردن این دودمان با من
اگر چه آیه هایت را صدای هلهله برده
میان لشگر سرمست ها ، صد دل فغان با من
اگر از نیزه افتادی بیا فورا در آغوشم
بیا تو ، تازیانه خوردن از دست سنان با من
حریف اشک ها و بی قراریَش نخواهم شد
رقیه با تو ، دلداریِ جمع دختران با من
تو هر کس را که می خواهی شفاعت کن ولی بگذار
شکایت کردن از خولی و شمر و خیزران با من
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#مصائب_شام #حضرت_رقیه
بر زمین افتاده بابا دخترت در ازدحام..
یک مدد کن نشکند تا گوهرت در ازدحام..
رفته ای بالای نیزه..بی خبر هستی ز ما..
یک نظر..قربانِ چشمانِ ترت در ازدحام..
عمّه ام پیچیده خود را در میانِ معجری
غیرتِ مطلق!،فتاده خواهرت در ازدحام
این ربابه می زند لطمه..پی گمگشته ای ست
گم شده راسِ علّیِ اصغرت در ازدحام..
کو سرِ ششماهه ات ..می بینی از نیزه بگو؟
عنقریب ست که بمیرد همسرت در ازدحام..
نیزه دارت رقصِ نیزه می کند ..دیدی چه شد
سر در آمد پاره شد پس حنجرت در ازدحام
این همه برده فروش!! آیا نمی بیند عمو؟
من نمی بینم سرِ آب آورت در ازدحام..
تنگ شد قلبم برای اکبرِ لیلا ..کجاست؟
گم شده آئینه ی پیغمبرت در ازدحام..
مجلسِ نامحرمان!.. خیلی اذّیت می شوم
خیره می گردم سوی طشتِ زرت در ازدحام
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#مصائب_شام #حضرت_زینب
شب گرچه روی نیزه، سرِ آفتاب بُرد
زینب به فتح شام، سپاه شهاب برد
پس درسهای مادر او بینتیجه نیست
از زخم بیحساب، نباید حساب برد
با دست بسته، خسته، غریبانه، خطبه خواند
کاخ یزید را وسط گریه، آب برد
آنسان که تیر و نیزه و تیغ از تن حسین...
آن خیزران هم از لب تشنه، ثواب برد
وقتی که چشم آل علی بر غرور اوست
نتوان که صبر از دل عُلیاجناب برد
جای مدافعان حرم ضجّه میزنیم:
ناموس مرتضی که به بزم شراب برد!؟
راضی به بغض دختر احمد نمیشویم
ما بیتفاوت، از غمتان، رد نمیشویم
🔸شاعر:
#محمد_بیابانی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#مصائب_شام
گُذرِ روضه از این مرحله زجرآور بود
شرح اوضاعِ بدِ قافله زجرآور بود
ریسمان بود و گلوهای زِ گُل نازكتر
بیش از آن هُرم تنِ سلسله زجرآور بود
بیش از آتش و خاكستر و سنگ لب بام
پای كوبی و دَف و هلهله زجرآور بود
چند كودك ز روی ناقه زمین افتادند
بانگ افتادن از آن فاصله زجرآور بود
مثل خُشكیدگی صورتِ نیلوفرها
اشكِ پاهای پُر از آبله زجرآور بود
خارجی خواندنِ اولادِ علی و زهرا
بیش از هرچه در آن غائِله زجرآور بود
به خُدا بیشتر از بددهنی كردنِ شِمر
دیدنِ قَهقَههء حرمله زجرآور بود
گفتم الشّام وَ الشّام وَ الشّام، از بس
طرزِ توضیح در این مسئله زجرآور بود...
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#مصائب_شام #حضرت_زینب
سلام ای سر خونین، سر برادر من
سرت چهها که نیامد عزیز مادر من
لبی که بوسه بر آن میزدهست پیغمبر
یزیدمیزندش چوب، خاک بر سر من
صدای شیون و افغان به گوش میآید
صدای واابتا، نالهی برادر من
چه خوب شد سر عباسمن نبود اینجا
ندید وضع سر تو، لباس و معجر من
یزید مست شد الباقی شرابش را
نریخت بر سر تو، بلکه ریخت بر سر من
همین که حرف کنیزی ما وسط آمد
نشست دختر تو، رو گرفت خواهر من
زنی به طفل خودش شیر میدهد، ای وای
رباب زمزمه دارد، بخواب اصغر من
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————