eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق يعنى عاشقى كردن به پاى فاطمه مزد آن باشد بدون شك دعاى فاطمه حا و سين و نون يعنى انتهاى عاشقى عين و شين و قاف تازه ابتداى فاطمه موقع خلقت خدا فرمود او مال من و من براى او و اين عالم براى فاطمه لطف مادر بود اينكه نوكر مولا شديم بعد مولا خاك پاى بچه هاى فاطمه - بوسه بر دستش از اين پس برهمه واجب شده ذكر زهرا يا على ابن ابيطالب شده - شعر مادر برد مارا سمت ايوان نجف تا كه بنويسند مارا عبد سلطان نجف عيدى ما از على باشد به دست فاطمه مدح مولا،صحن زهرا،زير باران نجف كعبه با چاكى كه بر سينه زده اثبات كرد با تمام هيبتش دستش به دامان نجف ياعلى گفتيم ما و بعد زهرايى شديم جان زهرا مرتضى و فاطمه جان نجف - شعر من پر زد به ايوان نجف پرواز كرد باز هم نام على در شعر من اعجاز كرد - در هواى تو هميشه ابر بارانى شديم معجزاتت را كه ديديم غرق حيرانى شديم ما نوشتيم از تو مولا مهر زد بر پاى آن هركجا نام تو آمد نيز بارانى شديم هرزمان دلتنگ خاك مضجع پاكت شديم راهىِ دربار سلطان خراسانى شديم خواب ديدم كه مزار گمشده پيدا شده آستان بودى تو ماهم نيز پيشانى شديم - خوب و بد باهم ببين و جنس درهم را بخر مى روى كرب و بلا امشب مارا هم ببر 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دست خدا در خلقت زهرا چه ها کرد سر تا به پا اعجاز را بر او عطا کرد تا اینکه گنج مخفی اش پنهان نماند طرح جدیدی از خداوندی به پا کرد نوری سرشت و مدتی بعد از سرشتن او را به نام حضرت زهرا صدا کرد وقتی برای بار اول، فاطمه گفت آنجا حساب "فاطمیون" را جدا کرد او جای خود دارد کنیز خانه ی او با یک نگاهی خاک را مثل طلا کرد حوریه بود و دستهایش پینه می بست از بس که در این خانه گندم آسیا کرد نان شبش در دست مسکین مدینه... ... می رفت یعنی روزه را با آب وا کرد امشب دخیل چادری پر وصله هستم آن چادری که بی خدا را با خدا کرد 🔸شاعر: ______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
داریم به دل گرمیِ طوفانِ نجف را داریم به لب مِدحَتِ سلطانِ نجف را داریم به سَر سجده به ایوان نجف را خوردیم فقط شُکرِ خدا نان نجف را ما نانِ علی خورده نمک گیرِ غدیریم سوگند به زهرا همه درگیرِ غدیریم باید به درِ خانه‌ی زهرا بنشینیم تا لطفِ خدا را به تماشا بنشینیم تا در خُنکِ سایه‌ی طوبی بنشینیم تا ظِلِّ قیامت همه بالا بنشینیم بوسیدنِ دستانِ شما واجب عینی است تعظیمِ تو بر شیرِ خدا واجب عینی است دستی که زده بوسه پیمبر فقط این است آن دخترکی که شده مادر فقط این است کُفوی که شده معنیِ حیدر فقط این است یاسی که شده قبله‌ی قمصر فقط این است   خانم حرمی از تو در این سینه خدا ساخت از نورِ شما یازده آئینه خدا  ساخت بالاتر از آن خط که نوشتند تو هستی مدحی که نخواندند و نگفتند تو هستی با نقطه‌یِ با ، نقطه‌یِ پیوند تو هستی آئینه قَدی خداوند تو هستی چیزی بِجُز از نورِ خداوند نداری سوگند که ای آیِنه مانند نداری بانو چه شگفت است هُبوتی که تو داری قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری یا جمع جلال و جبروتی که تو داری صد رشته قنات است قنوتی که داری با تیغ به تو تکیه کُنَد شیرِ خداوند ای خطبه‌یِ تو غیرتِ شمشیر خداوند از روزِ ازل هر تپشت یادِ علی بود نَبْضَت ، ضربانت ، نَفَسَت نادِ علی بود این هشت فلک فاطمه آبادِ علی بود خانم همه‌ی حرفِ تو فریادِ علی بود از ریشه‌ی آن چادر اگر ریشه‌ی شیعه است از خطبه‌ی بُرَّنده‌ات اندیشه‌ی شیعه است در سینه اگر آتشی از شورِ تو داریم در دست اگر رأیتِ منصورِ تو داریم ما چشم فقط جانبِ منشورِ تو داریم دردیم چه غم ، نورِ علی نورِ تو داریم از بارِشَت ای ابر ، پُر از لاله شد این باغ  از لطفِ نگاهِ تو چهل ساله شد این باغ هرجا که بلنداست به زیرِ قدم ماست بر هرچه سه تیغ است شکوهِ عَلَم ماست هر بیش که دارند در این پهنه کم ماست "موجیم که آسودگیِ ما عدم ماست" ما درس جز از محَضرِ اسلام نگیریم "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما هر لاله توان داد به برخاستنِ ما با ماست همیشه نَفَسِ بُت شکن ما در سایه‌ی زهراست تمامِ وطنِ ما صائب چه خوش آورد زِ شرحِ جگرِ ما "آسایش منزل نَبُوَد در سفرِ ما" یکروز از این ظلمِ گران هیچ نمانَد از دشمنِ اسلام نشان هیچ نمانَد از آلِ فلان آلِ فلان هیچ نمانَد از حسرتِ این پیر و جوان هیچ نمانَد یکروز از این دل پَرِ پرواز بسازیم در خاکِ بقیع چار حرم باز بسازیم گفتید که : سرگرمِ پریشانیِ خویشم سرخوش زِ سبویِ غمِ پنهانی خویشم شرمنده‌ی جانان زِ گران جانی خویشم دلبسته‌ی یارانِ خراسانی خویشم یارانِ خراسانی‌ات امروز بگوشند لب تر بکنی پایِ شما مرگ بنوشند 🔸شاعر: ______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
به دنیا آمده اما به دنیا دل نمیبندد ببین این کودکِ زیبا چه با اکراه میخندد اگرچه آمده باید به سمت عشق برگردد گُلی که بانسیمی هم رُخَش آزرده میگردد اسیرِ دلخوشی های کمِ دنیا نخواهد شد یقینأ با وجودِ او علی تنها نخواهد شد مبادا شعله ی شمعی بگیرد دامنِ او را مبادا گرمی آهی بسوزاند تنِ او را به یُمنِ مَقدَمش حالا شده حالِ پدر عالی سیاهی نعره خواهد زد شبیه طبلِ توخالی قسم بر هستی بابا قسم بر سوره ی کوثر پیمبر دختری دارد ولی مادرتر از مادر شده او هستی مولا ؛علی هم عشق ناب او شده او مادرِ آب و علی هم بوتراب او از این رو عاشقِ بوی دل انگیز نمِ خاکم ازاین رو مست و مشتاقِ حدیث ناب لولاکم علی شد فاتح خیبر ؛جهان در کار او مانده یقینأ پشتِ او زهرا دمادَم چار قُل خوانده به دنیا آمده اما ندارد حالِ دنیا را نمیفهمد به جز مولاکسی اوصافِ زهرا را چه زیبا می شود زهرا دعاگوی علی باشد و بازوبندِ "یازهرا "به بازوی علی باشد علیٌ حُبه جُنّهَ قَسیمُ النار و الجَنَه وَصیُ المُصطَفیٰ حَقّا اِمامَ الاِنسِ وَ الجِنَه 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
سر منشاء خیـر و برکاتــی زهرا بـانــیِّ تــمـام هَــیَئــــاتــی زهرا با دست تو کربلای ما امضا شد تو بـــرگ بــرات عتباتــــی زهرا ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام آن که تا حشر مرا نوکر حیدر کرده روزی شعر مرا چند برابر کرده یا علی های مرا یا علی اکبر کرده روزی ما همه در دست علی افتاده سربلندیم درْ این خانه، ولی افتاده رحمت واسعه از عرش خدا می بارد گل لبخند به لب های زمین می کارد پسر ارشد ارباب خوش آمد دارد بنویسید که فرزند حسین آمده است بنویسید به او نور دو عین آمده است ما که دیدیم همه قوت ایمانش را ما که دیدیم همه رحمت چشمانش را ما که دیدیم همه سفره ی احسانش را صف کشیدند گداها که کریم آمده است صاحب سفره ی احسان قدیم آمده است صبح امید پس از شام سیاه آمده است بنویسید که خورشید که ماه آمده است حسن دوم این قوم ز راه آمده است دل ارباب جهان در هیجان آمده است حسنی خُلق ترین، خلقِ جهان آمده است چه بگوییم در اوصاف حسین و پسرش چه بگوییم در اوصاف سجود سحرش چه بگوییم در اوصاف رخ چون قمرش کرده روشن مه او راه بنی هاشم را می شود دید در او ماه بنی هاشم را این پسر نیز همانند علی شیر خداست ضربه ی تیغ علی ضربه ی شمشیر خداست در نفس هاش فقط نغمه ی تکبیر خداست بنویسید که او مست حسین بن علی است ذوالفقاری است که در دست حسین بن علی است این پسر یک تنه خود قدرت لشکر دارد باید او مثل علی تیغ دو دم بردارد هر چه خوبان همه دارند، فراتر دارد بنویسید که از رویش علی می بارد *چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد* بنویسید علی بن حسین و حسن است احمد و فاطمه و حیدرِ در یک بدن است به خداوند که او بند دل پنج تن است همه ی پنج تن آل عبا را یک جا هدیه داده است خداوند به ام لیلا وحید محمدی ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
سرود ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام به خدای حرم به صفای حرم دل من لک زده به هوای حرم هرچند که آقا، واسه شماها، نوکر زیاده الحمدلله، هستم گدای، این خونواده اگر نوکر شدم فقط بوده از لطف مادرت اومدم دینمو بدم جوونیم نذر اکبرت یا علی اکبر حسین اومدن صف به صف گداهات این طرف یا علی میگمو دلمه تو نجف خَلقا رسول و، خُلقا رسوله، این شیر حقه سر تا قدم هاش، مولاس به مولا، شمشیر حقه پسر ارشد حسین جون لیلا منو بخر یه شب جمعه تا حرم منو پائین پات ببر یا علی اکبر حسین به خدای حسین به دعای حسین دل من لک زده به هوای حسین امشب به حق، شهزاده اکبر، ما رو نگا کن تا ما جوونیم، مثل شهیدات، ما رم صدا کن به علی اکبرت قسم تا جوونم منو بخر یه شب جمعه یا حسین منو پائین پات ببر یا علی اکبر حسین وحید محمدی ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
هدایت شده از تبلیغات (ثبت بنر)
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خیر مقدم خدمت بزرگواران حاضر در گروه. مخصوصا کسی را اد نکردیم که هر شخصی دوست داشت با اراده ی خودش وارد بشود. لطفا لینک را بین گروه های مذهبی منتشر بفرمایید تا زودتر ظرفیت گروه بالا رفته و کار آموزش ان شاءالله شروع شود. کانال آموزش مداحی، فن بیان و تقویت حنجره ویژه ی ذاکرین در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/JBE6Rl6sDinKOhk7YER1JL
علی‌اکبر تو بهاری تا میای میره زمستون علی‌اکبر می‌دونم پا قدمت خیره برامون علی‌اکبر شبای دنیا با تو میشه چراغون علی‌اکبر علی‌اکبر تو نخندی عیدمون که عید نمیشه علی‌اکبر سالی که با تو شروع میشه چی‌میشه علی‌اکبر سایتون رو سرمون باشه همیشه علی اکبر عیدم‌ بهارم, حیدر تبارم, ای افتخارم, دار و ندارم مشکل‌گشایی, شمس‌الضحایی, فرمان‌روایی, مردی خدایی در خونت نشستیم هیچ‌جا نمیریم علی اومدیم از بابات یه عیدی بگیریم علی جَوون خونه‌ی حسین جوونیمون فدات توو جوونی برات الهی بمیریم علی علی اکبر علی اکبر ### علی‌اکبر پسر اول‌ آقای منی یا علی‌اکبر خودتم لایق آقا شدنی یاعلی‌اکبر تا که می‌خندی شبیه حسنی یاعلی‌اکبر علی اکبر مثه حیدر یلی و بی‌بدلی یا علی‌اکبر چه یلی بی‌مثلی لم‌یزلی یاعلی‌اکبر یا علی‌بن حسین بن‌علی یا علی‌اکبر عالی جناب‌و, ای دُرّ ناب‌و, اسمت شراب‌و, ذکرت ثواب‌و قرص قمر تو, زیباپسر تو, ای‌تاج سر تو, شیر قدَر تو علی اسم قشنگ تو رو میذاره علی خوشه اربابمون آخه تو رو داره علی ما گداها که بیشتر از همه شادیم آخه بارون رحمت خداس که می‌باره علی علی‌اکبر علی علی علی‌اکبر مدد ### علی‌اکبر اشبه الناسی به پیغمبر خاتم علی‌اکبر نوه‌ی ابوترابی خاک پاتم علی‌اکبر دومین حیدری و از شیعه‌هاتم علی‌اکبر علی‌اکبر خداپیغمبرو من با تو شناختم علی‌اکبر من مسلمون توام دل به تو باختم علی‌اکبر دینمو با مدد از عشق تو ساختم علی‌اکبر پیغمبر من, یاحیدر من,ای سرور من, تاج سر من سرالصلاة‌و, باب النجاة‌و, روح‌الحیاةو, جونم فدا تو چرا من‌آخه مست این دوتا حیدر نشم؟ علی اکبر رسیده من‌ چرا قنبر نشم؟ خودش و جدش و باباش همه اربابن و چجوری میشه نوکر علی‌اکبر نشم؟ علی اکبر علی اکبر #### داود رحیمی ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
هدایت شده از تبلیغات (ثبت بنر)
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خیر مقدم خدمت بزرگواران حاضر در گروه. مخصوصا کسی را اد نکردیم که هر شخصی دوست داشت با اراده ی خودش وارد بشود. لطفا لینک را بین گروه های مذهبی منتشر بفرمایید تا زودتر ظرفیت گروه بالا رفته و کار آموزش ان شاءالله شروع شود. کانال آموزش مداحی، فن بیان و تقویت حنجره ویژه ی ذاکرین در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/JBE6Rl6sDinKOhk7YER1JL
با آمدنت قاعده ی عشق بهم خورد لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با آمدنت قاعده ی عشق بهم خورد لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
امشب دل نسل جوان دارد سرور دیگری امشب خدا در هر سری افکنده شور دیگری امشب به جان اهل دل تابیده نور دیگری دل پیش دلبر یافته فیض حضور دیگری ماه محمد طلعتی از برج زهرا آمده یا بار دیگر در حجاز احمد به دنیا آمده لیلا در آغوش سحر شمس الضحی آورده ای قرآن گرفتی در بغل یا مصطفی آورده ای!؟ زادی علیّ دیگری یا مرتضی آورده ای!؟ حُسن خداوند است این یا مجتبی آورده ای!؟ لیلا عجب شوری تو در نسل بتول انداختی الحق که آل الله را یاد رسول انداختی تکرار کن والشّمس را حسن و جمالش را ببین بگشای قرآن را سپس خلق و خصالش را ببین با بال جان پرواز کن اوج کمالش را ببین در بین آل فاطمه قدر و جلالش را ببین آری تو ثارالله را مرآت سرمد زاده ای گوئی که همچون آمنه امشب محمد زاده ای او اکبر و از کودکی روح عبادت یافته پا در جهان نگذاشته راز سعادت یافته ناکرده تر از شیر، لب رمز شهادت یافته رشد و نموّ نایافته درس رشادت یافته هم اشرف الخلق آمده هم اشجع الناس آمده هم در ره عشق و وفا همگام عباس آمده در ماه شعبان کآمده آئینهء دل منجلی بر زادهء خیرالبشر، زاده دو مادر دو علی آن شمع بزم عارفان، این شیر میدان یلی آن در ولا حق را ولی این بر بلا گفته بلی آن ماه تابانی بود، در دست لیلای عرب این مهر رخشانی بود زآن مام ایرانی نسب ماهی که می بخشد به جان فیض لقاء الله را ماهی که برق خنده اش سوزانده مهر و ماه را ماهی که مجنون ساخته یادش دل آگاه را ماهی که بر نسل جوان روشنگر آمد راه را آری مه لیلاست این کز پرده بیرون آمده وز شوق دیدارش جهان یکباره مجنون آمده 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست خورشید شده پا به فرار و خبری نیست با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟ حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است هر کس که خودش را به جنون داد...اسیر است هر کس که به امضای تو آزاد...اسیر است شیعه به تو از لحظه ی میلاد اسیر است هنگام اذانت شده ای عشق سحر کن بر ما و دل مضطر ما نیز نظر کن در معرکه ها کارِ تو چون حیدر کرار دشمن شده با خشم نگاه تو گرفتار ای وای اگر تیغ کشی همچو علمدار آنوقت شود معرکه از تیغ تو تب دار صد ناز بنازیم بر این ضربتِ شصتت میدان همه چون موم گرفتارِ دو دستت عالم همه چون نقطه ی پرگارِ تو باشد ارباب به والله گرفتار تو باشد آقاست هر آنکس که بدهکار تو باشد جبریل در افلاک علمدار تو باشد یک بار دگر معجزه ای کن که ببینیم در کرببلا پائین شش گوشه نشینیم جز دست تو و دست علمدار علم نيست جز جان تو روى لب ارباب قسم نيست فرقى به ميان عرب و نسل عجم نيست جز عشق تو در فكر مدافع حرم نيست نقش است به پيشانىِ من عمه ى سادات جانم به فداى حرمت قبله ى حاجات 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
در رثا و مدحِ تو باید تو را زیبا نوشت با وضو نامِ تو را بوسید و بر دلها نوشت واژه ها را سطر سطر از دل ستایش کرد و تا ساغرِ جانِ تو را تشنه تر از دریا نوشت بس ز چشمت می تراود یاس، پس باید تو را بر نگین فاخر انگشترِ زهرا (س) نوشت باز از یمنِ طلوعِ نجمِ ثاقب نذرِ هر برگ برگِ سوره ی نورانیِ طاها نوشت تو عقیقِ سرخ هستی از تبارِ آفتاب عشق را باید به نامِ مادرت لیلا نوشت روزِ عاشورا تمامِ شرحِ احوالِ تو را در کتابِ مقتلِ اسرارِ عاشورا نوشت خلق و خوی و صورت و سیرت تو چون پیغمبری با خطی از نور طاقِ جنّتُ الاعلی نوشت چون جوانی را جوانه می زنی در کربلا باید از آبِ طلا بر مرقدِ بابا نوشت 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
علی سیرت، حسن طینت، محمد خو، علی اکبر که در صورت نمیزد با پیمبر مو علی اکبر حسین از بس که بیتاب پیمبر بود حق میخواست شود پیغمبری دیگر برای او، علی اکبر دو پایش پلکان عرش بر روی زمین میشد چو میزد پیش پای عمه اش زانو علی اکبر و دشمن میهراسد از دَم "اَینَ تَفرّوا"یش که با سربند حیدر میکند هوهو علی اکبر برای کشتن لشکر به شمشیر احتیاجی نیست که جای تیغ دارد تیزی ابرو علی اکبر شبیه شیشه ی عطری که پاشیده ست در میدان تمام تیرها را میکند خوش بو علی اکبر جوانان بنی هاشم به دقت جستجو کردند که قطعه قطعه پیدا میشد از هر سو علی اکبر 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
جلوه ی سیمای احمد گر که در تمثالِ اوست یعنی اینکه مثلِ جدش هر دو عالم مالِ اوست در سحر گاهان خدا داده گلی بر احمدش عالمی مجذوبِ حسنِ نقشِ خط و خالِ اوست هم از اوّل در سرش شوقِ پَرِ پرواز داشت چون عمو تا بینهایت آسمان در بالِ اوست در نبردِ ظهرِ عاشورا به آغوشِ بلا ماه رفت و ناله ی خورشید در دنبالِ اوست معجزه می آفریند در صفِ کرببلا ماشاءالله چه غرورِ حیدری در حالِ اوست دل به امواجِ بلا زد تا کرانه پَر کشید ذوب گشتن در ولایت بهترین آمالِ اوست در مقامِ حضرتش این بس که با لطفِ خدا جمله اوصافِ نبی در طالع و اقبالِ اوست عاشقا گر بهره می جویی برای آخرت بهره ی دنیا و عقبا مصطفی و آلِ اوست 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ما را سرشته است گرفتارمان کند خلق از اضافهء گِل دلدارمان کند از خاک کربلا و نم اشک فاطمه خلقت شدیم تا که علی وارمان کند با یک نگاه، حضرت ارباب زاده ای ما را خرید تا که خریدارمان کند یوسف که آفریده شد آن گه نوشته شد با یک کلاف، راهی بازارمان کند بازار رفته بندهء یوسف شدیم ما میثم شدیم تا که سر دارمان کند هر بار، بارِحسرت ودردی به دل نشست دستی رسید تا که سبکبارمان کند نازم به چشم مست همان شاهزاده ای که یک نگاه کرد که بیمارمان کند از آن نگاه وصل به دریا شدیم ما مجنون کوی اکبر لیلا شدیم ما بر زد دوباره شاخهء طوبی جوانه ای تکثیر گشت هیبت پیغمبرانه ای تصویری از حسین به دامان فاطمه سوزانده عمه بر سرت اسفند دانه ای خورده گره به قلب ابالفضل زلف تو ام البنین کشد چو به موی تو شانه ای دل می برد ز هاشمیان خنده های تو گشته برای بوسه ز رویت بهانه ای با هر تبسمت که در باغ جنت است ای دلربا ، تو عطر بهشتی خانه ای ای موج گیسوان تو دریایی از امید بر موج آرزوی جوانان کرانه ای یا ایها العزیز به ما هم نگاه کن صف بسته ایم تا که بگیریم اعانه ای اکبرترینِ حلقهء باب شفاعتی حیدرترین شعاع چراغ هدایتی اى يكه تاز عرصه ى پيكار يا على اى ترجمان آيه ى ايثار يا على آيينه ى حسينىِ زهرا كه مى شود هر لحظه با وجود تكرار يا على يك لشكراست برق نگاهت كه مى زنى چون صاعقه به قلب شب تار يا على پا درركاب و دست به شمشير،كرده اى در كارزار ، كار همه زار يا على از رزم حيدرى تو پاشيده شد سپاه فرياد زد ز شوق، علمدار يا على بازوى لافتايى تو ذوالفقار شد اى هيبت تو حيدر كرار يا على اى قله ى غرور و قرار دل حسين تنها مؤذن حرم يار يا على اى حامى رقيه ز خيمه سفر نكن گر مى روى برو جگرم را خبر نكن وقتی تن تو طعمهء شمشیر می شود آیینهء وجود تو تکثیر می شود هر کس که از هراس هجوم تو می گریخت برگشته و به کشتهء تو شیر می شود اى نازنين جوان رشيدم، كمان شدم داغ تو بر دل پدرت تیر می شود برخیز ای تمام ادب، پیش پای من دارد کنار تو پدرت پیر می شود اى كه مدافع حرمى ، كوه غيرتى بعد تو خيمه ها همه تسخير مى شود سرو امید من ، همهء آرزوی من برخيز خیمه بى تو زمینگیر می شود بعد تو خاک بر سر دنیای دون علی بی تو ز زندگی دل من سیر می شود اى آيه ى مقطعه ى مصحف عبا اى قاب تكه تكه ى تصويرمصطفى 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عید آمد و دل از غم دیرینه شد آزاد چشمم به دستان حسین بن علی(ع) افتاد دارد در آغوشش عجب شهزاده ای زیبا غرقِ طوافش ماه و خورشید و نسیم و باد از دست اربابم رسید عیدی جانانی ویرانۂ قلبِ منِ آشفته شد آباد خَلقاً وَ خُلقاً مصطفی بود و محمد(ص) بود در غالب حیدر درخشیده ست و شد ایجاد ارباب من بابا شد و تقدیرِ خوش فرجام دردانۂ خوش قد و بالایی به لیلا داد لطف و کرم آورده با خود شبه پیغمبر(ص) امشب گنهکارانِ بسیاری شوند آزاد- از بند عصیان، از اسارت هایِ نفسانی با چشم هایش راهِ توبه میشود ایجاد عرش برین با دست زهرا(س) ریسه بندان شد شاد است! چونکه شد حسینش(ع) صاحبِ اولاد بر گوش عالم میرسد از دور شش گوشه میلاد شهزاده علی اکبر(ع) مبارکباد! 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
رُخش سبزه ست و مویش مشکی و لب:قرمز اُخرا کأنّ المصطفی قد عادَ یـولَد مرّةً أخری یـقـین روح مـحمـد رفـته در جسم علی اکبر اگـر مـا می پذیرفـتیم مفهوم تناسخ را هزاران خسرو و فرهاد و یوسف، می شود مجنون همینکه زادۀ لیلا هویدا می کند رخ را سپاه شـمرِکافرکیش، مات جلوه ی حُسنش سوار اسب خود، وقتی نمـایان می کند رخ را به جُرم چهره اش شد کشته یا اسمش؟ نمی دانم نمی فهمیم علت را ... نمی یابیم پاسخ را عطش، آتش شد اما با لب بابا گلستان شد چنانـکه آتش نمرود، ابراهیم تارخ را 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خدا ز باغ نبی میوه نوبر آورده دوباره چشمه ی نوری منور آورده نخواست تشنه بماند گلوی خشک غزل قلم پیاله ای از واژه ی "تر" آورده زمین و عالم بالا ز بوی او مست انند گلاب ناب حسینی،معطر آورده خبر به کنگره ی عرش می رسد کم کم خبر دهید خبر را کبوتر آورده نفس نفس زدن "جبرئیل" دیدنی است خیال می کنی از آسمان سر آورده به وجد آمده "فطرس" ز خنده های حسین درست مثل زمانی که پر در آورده نهاده اسم علی را به روی او اما برای وصف کمالاتش اکبر آورده رخش شبیه محمد،گمان کنی که خدا ز نسل حیدر و زهرا پیمبر آورده خدا برای شجاعت ز نسخه ی حیدر علی دیگری اما برابر آورده برای اینکه لبی تر کند فقط لیلا "علی" پیاله ای از حوض کوثر آورده عروس فاطمه ماهی به آسمان بخشید که از تبار شبِ غم پدر در آورده پس از ولادت او عمه زیر لب می گفت خدا برای حرم یار و یاور آورده اگرچه وقت ظهورش زمان حیدر بود زمانه شاهد رشد علی دیگر بود میان معرکه وقتی علی غضب می کرد تمام لشکر دشمن ز ترس تب می کرد حساب کار خودش را عدوی کافر کرد دمی که نام علی را نوای لب می کرد و سر به روی سر اندازد و به هر ضربه دل عموی خودش را پر از طرب می کرد همو که اسوه ی جنگاوری او بود و همیشه پیش نگاهش علی ادب می کرد میان معرکه پیکر به روی پیکر ریخت و باز خون به دل نسل بولهب می کرد دوباره پشت یلی را به خاک مالید و نفس گرفت و حریفی ز نو طلب می کرد دعای خیر حرم پشت اوست می داند که عمه بین حرم "وَان یَکاد" می خواند 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
رخش چه صبح ملیحی لبش چه آب حیاتی علی اکبرلیلاست به چه شاخه نباتی بدون چشمه ی لعلش نبود در همه هستی نه چشمه ای نه قناتی نه دجله ای نه فراتی دمیده برسردنیا چه آفتاب بلندی رسیده درشب لیلا چه ماه بابرکاتی قدش چه سروبلندی چه گیسویی چه کمندی چه مرتضی سکناتی چه مصطفی وجناتی چه دلبری چه دلیری چه بی مثال و نظیری چه یوسفی چه عزیزی چه ماورای صفاتی حواس قافله رفته است در صدای اذانش هلا چه حی علایی چه عجلوا بصلاتی حسین با پسرش رد شدند از غزل من پسر چه ماه جمیلی پدر چه باب نجاتی چه روز ها که به لیلا گذشت ورفتی و می گفت مضی الزمان وقلبی یقول انک آتی 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
پیمبر می زند رخسارش اما نه پیمبر نیست پیمبر نیست اما از پیمبر نیز کمتر نیست رسید و خاتمیت را نمی دانم چه باید گفت که گفته بعد پیغمبر پیمبرهای دیگر نیست؟!! زمین می لرزد از نوع قدمهایش نمی دانم چه باید گفت نامش را اگر این مرد، حیدر نیست؟! زبان مانده است از گفتن قلم عاجز شد از رفتن دریغا وصف او در بیتهای ما میسر نیست شگفتا ! مانده ام باید به جز اکبر چه گفت او را که از اوصاف او گفتن کم از الله اکبر نیست الا شاعر چه می جویی میان واژگان او را فقط یک بیت را در خور اگر داری بیاور ، نیست علی های حسین بن علی مانند هم هستند برادر را چه کس گفته است مانند برادر نیست!! همین یک بیت را یک روضه میخوانم؛عبا پهن است علی اکبر است این اربن ارباآه اصغر نیست... 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
پیش از اینها روزگاری روزگاری داشتم با دلِ خود روزگاری کار و باری داشتم تا که روزی کوچه‌ی میخانه کاری داشتم بعد از آن دیدم که چشمانِ خماری داشتم بعد از آن آواره‌ام بِینِ نجف تا کربلا لا حرم الا نجف لا عشق الا کربلا جز خدا حرفی نگفتند از فراسویِ علی جز پیمبر کس ندیده طاقِ اَبروی علی وانکرده غیر زهرا سِرّی از مویِ علی آمدم دنیا برایِ دیدنِ رویِ علی آمدم با حضرتِ قنبر قراری داشتم ورنه من با مردمِ دنیا چه کاری داشتم این جوان این جان ، جهان‌گیر است تعبیرش علی‌است اَبروانش آسمان‌گیر است تفسیرش علی‌است تیغ‌دار است و کمان‌گیر است تا میرش علی‌است بر طنین او اذان‌گیر است تکبیرش علی است می‌کشد قد قامت و محراب حیرت می‌کند یک تبسم می‌کند ارباب حیرت می‌کند او علی شد فاطمه نورُ علی نور آوَرَد او علی شد تا که موسی پیش او طور آوَرَد او علی شد تا حسین آفاق در شور آوَرَد او اگر خواهد ستون هم بارِ انگور آوَرَد باید او را خُلقا و خَلقا کشید و عشق کرد مدحِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد* او که از الله اکبر اکبرش را بُرده است از خصائل از شمایل بهترش را بُرده است یعنی از این سلسله ، پیغمبرش را بُرده است باز در آغوشِ زهرا مادرش را بُرده است آتشی که روی بامش هست مست اکبر است پرده‌ها‌ی محملِ زینب به دستِ اکبر است ریخته پیشش سپرها این که چیزی نیست نیست بشکند کوه از کمرها این که چیزی نیست نیست میدرد نامش جگرها این که چیزی نیست نیست میزند سر رویِ سرها این که چیزی نیست نیست سر ، سپاهی یکسره در پیش او خم می‌کنند میمنه یا میسره می‌آید و رَم می‌کنند حمله‌ی دو شیر را در بینِ لشکر دیده‌ای شیر مردی را کنار یک دلاور دیده‌ای رفتنِ عباس را همراه اکبر دیده‌ای الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیده‌ای گر به عباس از برادر تیغ حیدر می‌رسد دستمالِ زرد مولا هم به اکبر می‌رسد اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ خودش می‌رود در هر سحر سمتِ ملاقات خودش از خدا پُر می‌شود وقتِ مناجاتِ خودش سجده‌اش قُرب است می‌آید به میقاتِ خودش پشتِ این خانه دلم دنبال لیلازاده است پیشِ بابا باز کارم دستِ آقا زاده است "آبها آئینه‌‌ی سَروِ خرامانش شدند بادها مشاطه‌ی زلف پریشانش شدند اَبرها چتر پریزادِ سلیمانش شدند"** یک مدینه یک نجف یک مکه حیرانش شدند گرچه ما را عاقبت کرببلا می‌آورند ما گدایان را فقط پایین پا می‌آورند کُنجِ شش گوشه نوشته وای از لیلا علی در شبِ جمعه حرم بودیم ما اما علی فاطمه بود و نمی‌شد گفت واویلا علی میروم مشهد بخوانم روضه‌هایت را علی "خیز از جا آبرویم را بخر" بعدش برو "عمه را از بین نامحرم ببر" بعدش برو *اشاره به مدح معاویه لعنت‌ا...علیه **تضمینی از صائب تبریزی 🔸شاعر: ________________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
مژده ای دل که مسیحا پسری آمده است بهر ارباب ، چه قرص قَمری آمده است ان یَکادست به لبهای ملائک، به فَلک العجب، ماه تر از مَه، بشری آمده است ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————