#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
حسین ماه زمین و ستارهاش زینب
که بوده یاور و یار همارهاش زینب
حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف
چه واژهها که شده استعارهاش زینب
جهان چشیده همیشه حضور فاطمه را
چرا که بوده ظهور دوبارهاش زینب
لباس عزت شیعه قیام کرببلاست
که بودهاست تمام قوارهاش زینب
چه کاخها که بنا کردهاند اهلستم
به هم زده همه را با اشارهاش زینب
جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هرآینه باشد سوارهاش زینب
به خطبهاش زده آتش به کاخ کوفهوشام
سلاح اوست دم پرشرارهاش زینب
اگر تمام زمین مسجدالحرام شود
به گوش میرسد از هر منارهاش؛ زینب
حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده
به احترام لب پارهپارهاش زینب
حسین کشتی دریای درد و داغ که شد
دوباره با دل خون شد کنارهاش زینب
درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان
هزار مرتبه بودهاست چارهاش زینب
چرا که در همهی عمر غوطهور در خون
نکرده بوده دمی هم نظارهاش زینب
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
دست در عالم ایجاد تو داری زینب
خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب
کلماتی که خداوند به قرآن فرمود
آن معانی همه را یاد، تو داری زینب
چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی
خوبتر از همه استاد، تو داری زینب
پسر کعبه علی بود و تویی دختر او
خون آن مرد حَرمزاد، تو داری زینب
طینتی فاطمهپرور چوحسین است تو را
همّتی عاطفهبنیاد، تو داری زینب
چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار
چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب
همه اجداد تو آقای دو عالم هستند
ارث آقایی اجداد، تو داری زینب
پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا
باغ گل در گذر باد، تو داری زینب
چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش
خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب
گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین
که به او اُنس خداداد، تو داری زینب
پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند
اینچنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب
ای وفادارترین خواهر عاشورایی
مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب
علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا
فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب
سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است
که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب
ز عبادات چنانی که خدا خواسته است
برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب
شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین!
تا ابد دولت آباد، تو داری زینب
در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی
در سکوت، اینهمه فریاد، تو داری زینب
شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام
خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب
راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین
دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب
از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد
که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب
ذرّهای کاش ببخشند «مؤید» را هم
ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب
🔸شاعر:
#استاد_سید_رضا_موید
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
امشبم شورِ عجیبی در سر است
شور و مستی در سرم سرتاسر است
جشن میلاد است و می در ساغر است
حالِ من انگار حالی دیگر است
دف بزن این باده مستی آور است
درجهان برپاست غوغایی دگر
می شود تعبیر رویایی دگر
آمده انگار زهرایی دگر
دختری ام ابیهایی دگر
بازهم وقت نزول کوثر است
با گلاب و می ، زمین را تر کنید
کوی و برزن را پر از زیور کنید
خانه ها را مملو از گوهر کنید
آه! دختردارها باور کنید
شاه مردان زینتش یک دختر است
زینت شیرِخدا ، حق را ستون
مثل او عالم ندیده تاکنون
کرده نامش سرکشان را سرنگون
زینب است اما میان جنگ و خون
شک نکن پایش بیوفتد حیدر است
ذولفقار خطبه اش دم دار بود
خون مولا در رگش بسیار بود
دخت حیدر شیر هر پیکار بود
در حقیقت زینب کرار بود
خطبه هایش نیز فتح خیبر است
نه کسی چون او نمی آید دگر
آن جگرداری که شد خونین جگر
کربلا در کربلا می ماند اگر
زینب کبری نمی شد جلوه گر
نطق زینب کربلایی دیگر است
چادرش با عرش پهلو می زند
آبرو دائم به او رو میزند
پیش او خورشید سوسو می زند
حضرت عباس زانو می زند
او ز درک عارفان بالاتر است
برده از من روز و شب دیوانه وار
بیتی از عمان سامانی قرار
((زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار))
تا ابد این عشق شاعر پرور است
امشب از گل پُر شده دنیا ولی...
مرتضی شد بازهم بابا ولی...
مجلس شادی شده برپا ولی...
نیست وقت روضه خوانی ها ولی...
جشن گاهی از عزا غمگین تر است
جشن گاهی می شود بزمِ شراب
وای از آن وقتی که دختِ بوتراب
بود دستش مثل بابا در طناب
پیش چشمش خیزران خورد آفتاب
خنده ی رقاصه ها زجرآور است
گرچه با سربند یا زینب مدد
هر پرستاری سرآمد می شود
بنده اما ماه بانو ، با سند
معتقد هستم به این که تا ابد
روز میلاد تو روز خواهر است...
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#روضه_واحد_شور_جانسوز_فاطمیه
#سبک_جدید
#زهرای_نیمه_جون
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
زهرای نیمه جون من
ای یاس قدکمون من
بمون کنار مرتضی (ع)
دردوبلات به جون من
🔘
زهرا.
روزی که دست من و بستن
غرور مو زدن شکستن
اشکای تو یادم نمیره
زهرا
روزی که با اون همه آزار
موندی میونه در و دیوار
جاداشت که حیدرت بمیره
🔘
نقش زمین شدی میون اون همه اتیش و دود
برات بمیرم عزیزم کل تن تو شدکبود
یادم نمیره وقتی که افتادی زیر دست وپا
یادم نمی ره فاطمه تا فضه رو زدی صدا
🔘➖➖➖➖🔘
✅بنددوم فاطمیه
پر پر شدی تو فاطمه(س)
لاغر شدی تو فاطمه (س)
علته درد و غصه ی
حیدر شدی تو فاطمه (س)
بانو
ظاهرا امروز بهتری تو
دست و به دستاس می بری تو
می کنی کار خونه زهرا (س)
بانو
می زنی شونه موی زینب(س)
حالت عوض شده چه امشب
یه وقت نزاری من و تنها
بلندشو زهرای علی بهارم و نکن خزون
جوون من زوده برات که قامتت بشه کمون
تنگه دلم برای تو چرا ازم رو میگیری
یه دست به بازو میگیری یه دست به پهلو
میگیری
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم مقتلی
برات بمیره خواهرت
جداشد ازقفا سرت
خنجرزدن به حنجرت
جلو چشای مادرت
داداش
دیدم تو رو از روی اون تل
تا افتادی میون مقتل
دریای خون شد ته گودال
داداش
وقتی تن تو رو دریدن
اسبا روی تنت دویدن
شدجسم اطهرت لگدمال
یه جای سالمی نبود برادرم توی تنت
باهرچی گیرشون اومد نانجیبا میزدنت
شمشیرو سنگ ونیزها شد کفن روبدنت
میون گودال بلا غریب گیر آوردنت
حسین حسین غریب مادر
💠💠5⃣8⃣0⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجید_مرادزاده
هدیه به حضرت زهرا صلوات
زمینه وشو ر حضرت زهرا
خدا حافظ ای همسر مرتضی
خدا حافظ ای لشگر مرتضی
خدا حافظ ای کوثر مرتضی
خدا حافظ ای باور مر تضی
خدا حافظ ای همسر مرتضی .
ببین بقض گرفته گلوی. علی
شفای تو هست ارزوی. علی
بخندی دوباره به روی. علی
بازم راه بری روبه روی. علی
اینه خواهش اخر مرتضی
خداحافظ ای همسر مرتضی
گمون می کنم که. مداوا شدی
می بینم که از بسترت پا شدی
براکار خونه مهیا. شدی
جوونه رشیدم چقدر. تا شدی
نزار بسته شه دفتر. مرتضی
خدا حافظ ای همسر مرتضی
تو این روز ها تو بی گمون. می روی
گله یاس من ارغوون می روی
جوون اومدی قد کمون می روی
با این پهلوی غرق خون. می روی
خدا حافظ هم سنگر. مرتضی
خدا حافظ. ای همسر مرتضی
چقد زود زمینگیر شدی. فاطمه
از این زندگی سیر شدی. فاطمه
به بستر تو زنجیر شدی. فاطمه
به پای علی پیر شدی. فاطمه
خدا حافظ ای دلبر مرتضی
خدا حافظ ای همسر مرتضی
رضا نصابی
4_5776161092434659502.mp3
7.05M
هدیه به حضرت زهرا صلوات
زمینه و شور حضرت زهرا
شعررضا نصابی
به نفس کربلایی ایمان میرزایی
جوونه من
کجا داری میری یاره قد کمونه من
ببین التماس و از دو چشمه خونه من
جوونه من
بمون زهرا
بری میشه ویرونه این اشیون زهرا
بی تو من ندارم دیگه هم زبون زهرا
بمون زهرا
بمون زهرا
نزار فاصله بیا فته بینمون زهرا
تو جوونی تو شدی چه قد کمون زهرا
بمون زهرا
نداری نا
کاره خونه می کنی به زحمت ای زهرا
معلومه همین روزا می افتی تو از پا
ببین بانو
نمونده برای پهلوونه تو نیرو
نمونده دیگه توونی توی این زانو
ببین بانو.
کبوده روت
ورم کرده بد جوری عزیزه من بازوت
نداری تو خواب دیگه از درده این پهلووت
کبوده روت
شکسته پر
دوباره بگو بخند تو زهرا با حیدر
نپوشون کبودیه چشاتو با معجر
چه بد می زد
تورو وحشیونه پشت در نامرد می زد
تو افتادی رو زمین و داشت لگد می زد
چه بد می زد
نزن نامرد
نزن اخه داره می بینه حسن نامرد
دستت و بلند نکن به روی زن نامرد
رضا نصابی
هدیه به حضرت زهرا صلوات
شور یا زمینه روضه ای حضرت زهرا
با دیده ی تر افتادش
بی بال و بی پر افتادش
در کنده شدش از جاشو
به روی مادر افتادش
مقتل نوشته چهل نفر به یک نفر واویلا
مقتل نوشته در خونه شعله ور وا ویلا
مقتل نوشته سینه و مسمار در وا ویلا
مقتل نوشته شده زهرا بی پسر واویلا
دور و بر زهرا می سوخت
بال و پر زهرا می سوخت
در پشت درب شعله ور
پا تا سر زهرا می سوخت
مقتل نوشته ناله ی واغربتاسر می داد
مقتل نوشته وقتی زهرا پشت در گیر افتاد
مقتل نوشته توی کوچه ها زمین خرد مادر
مقتل نوشته بین نامردا زمین خرد مادر
حرمته مرتضی شکست
ایینه از چند جاشکست
طوری با غلاف زد نامرد
که بازوی زهرا شکست
مقتل نوشته دل شکسته حیدر و می بردن
مقتل نوشته دسته بسته حیدر و می بردن
مقتل نوشته تو کوچه فاطمه با سر افتاد
مقتل نوشته زیر پا ایه ی کوثر افتاد
رضا نصابی
https://t.me/rozeneshinan
#واحد
#فاطمیه
#زبانحال_مولا_با_همسر
بند اول✅
آشوبه از غم دله زارم
بعد تو گریه می شه کارم
تنهام نزار دارو ندارم
خانوم خونم
تو اسمون هستی تو ماهم
زهرا ببین تو سوز اهم
نشو رفیق نیمه راهم
خانوم خونم
اتیش گرفته جونم/از غمه تو عزیزم
من و بهم می ریزه/ماتمه تو عزیزم
(نرو نرو یازهرا)
بند دوم✅
جونی نمونده به تنه تو
خونی شده پیروهنه تو
گریونه چشم حسنه تو
خانوم خانوم
غمگین ترین مرد زمونم
بار غمت خم کرده شونم
اگه بری تنها می مونم
خانوم خونم
از داغ تو عزیزم/هر لحظه من می سوزم
غصه میاد تو سینم/تا چشم به در می دوزم
(نرو نرو یازهرا)
✅بند سوم
حیدر پریشونه می بینی
بی تاب و دلخونه می بینی
چشماش چه گریونه می بینی
عزیزه جونم
اون که از حیدر کینه داشتش
تودلش انگار رحم نداشتش
رو چادر تو پا گذاشتش
عزیزه جونم
در بین شعله زهرا/هر گز نمی ره یادم
صدا زدی که فضه/بیا برس به دادم
(نرو نرو یازهرا)
به قلم شاعران اهل بیت
#کربلایی_جواد_بوربور
#کربلایی_رضانصابی
https://t.me/rozeneshinan
#زمینه_فاطمیه
#شام_غریبان_خانم
سبک #پشت_و_پناه_علی
بعد تو زهرا من بی رمق و خستم
بعد تو زهرا من رو دنیا چشم بستم
گریه میکنم با یاد غمت
پیر شده بودی با سن کمت
یادم نمیره مصیبتای اون قد خمت
حلال کن حیدرو حلال کن حیدرو
(یا زهرا فاطمه)
رفتی و بردی تو صبر و قراره علی
تنها شده گریه مونس و یار علی
غیر تو زهرا یاور ندارم
مرگ تورو من باور ندارم
سرم و از این زانوی غصه برنمی دارم
حلال کن حیدرو/حلال کن حیدرو
(یازهرا فاطمه)
خاطره های تو تنها به جا مونده
تو ظهر عاشورا قرار ما مونده
اون لحظه ی که زینب می بینه
با پا نشسته به روی سینه
از پشت گردن داره می بره سرو ز کینه
حلال کن حیدرو/حلال کن حیدرو
(یا زهرا فاطمه)
به قلم شاعران اهل بیت
#کربلایی_جواد_بوربور
#کربلایی_رضانصابی
https://t.me/rozeneshinan
#زمینه_فاطمیه
بند اول✅
پشت و پناهه علی نرو نرو زهرا2
نوره نگاهه علی نرو نرو زهرا2
یادم نمی ره پشت در بودی
به پشت در شعله ور بودی
خانوم خونم برای علی تو سپر بودی
می خونم زار زار/من و تنها نزار
(نرو فاطمه جان)
بند دوم✅
ای کس و کاره علی مرو مرو زهرا2
دارو نداره علی مرو مرو زهرا2
بعد غمه در دربه در شدم
تو کوچه ی غم رهگذر شدم
از غصه ی تو می بینی زهرا خونجگر شدم
می خونم ای نگار/من و تنها نزار
(نرو فاطمه جان)
بند سوم✅
بر دل زار حسن داغِ یه مسماره2
علت گریه من خونِ رو دیواره2
چه بلایی بود سرمون اومد
توی خونمون مادرمو زد
بیشتر از همه دلمو سوزوند اون حرفای بد
تنت شد لاله زار/شدم من بی قرار
(مرو مادر مرو)
به قلم شاعران اهل بیت
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_جواد_بوربور
https://t.me/rozeneshinan
هدیه به حضرت زهرا صلوات
واحد احساسی زیبا حضرت زهرا
شعرو سبک رضا نصابی
ای کاش ببینم که تو پاشی زهرا
از بستر بیماری جداشی زهرا
باز هم تو پناهه مرتضاشی زهرا
می میره علی اگر نباشی زهرا
پاشو به حیدر
دوباره نگا کن
دلم رو از
درد و غصه جدا کن
علی غریبه غریبه. غریبه
از این همه غصه قلب زارم خونه
بر درد علی خنده ی تو درمونه
بی تو نداره صفایی دیگر خونه
از کوچه به بعد چشم حسن گریونه
به زیر چادر
رخت را نپوشون
از محرم خود
دگر رو مگردون
علی غریبه غریبه. غریبه
دیگر ز نفس کشیدن حیدر افتاد
تا دید به روی تن تو در افتاد
زینب به زمین با صورت و سر افتاد
فریاد زد ای وای که مادر افتاد
دوخته شد
میخ در با تنه تو
رنک لاله
گرفت پیرهنه تو
علی غریبه. غریبه. غریبه
رضا نصابی
https://t.me/rozeneshinan
#زمینه_شور
#فاطمیه
#پر_میزنه_این
#جدید
🔘🔘🔘36🔘🔘🔘
بند1⃣
پر میزنه این ،دلم سوی مدینه
توی بقیع رو ،خاک غربت میشینه
عزا میگیره ،واسه مادر غمینه
.....
فاطمیه ،دلا میشه غرق محن
به پا میشه ،روضه ی مادر حسن
صاحب زمون ،صاحب عزای مادره
عزا عزا ،ی دختره پیمبره
.....
پیرهن مشکیمو میپوشم
شال عزاست به روی دوشم
تا که تو روضه ها میشینم
نزن نامرد میاد به گوشم
وای مادر، وای مادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
الهی هیچ کی ،روی کبود نبینه
نبینه مادر ،نقشِ روی زمینه
از ضرب سیلی ،روی خاکا بشینه
......
میگن که یه ،آقایی توی سن کم
تو مدینه ،یه روزه شد تو کوچه خم
آخه جلو ،چشای پاک و مضطرش
یه بی حیا ،سیلی زده به مادرش
......
حسن شده دیگه بیچاره
برا مادر دل بی قراره
از روزی که اون صحنه رو دید
شبا تو خواب آروم نداره
وای مادر، وای مادر
💠💠💠3⃣6⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
https://t.me/rozeneshinan
#زمینه_شور
#فاطمیه
#سبک
#پر_میزنه_این
#آه_و_واویلا
🔘🔘🔘37🔘🔘🔘
بند1⃣
آه و واویلا ،آتیش و هیزم و دود
آه و واویلا ،امون ز قوم یهود
آه و واویلا ،رحمی توی دل نبود
.....
مادرمون ،به پشت در شده سپر
ای وای من ،خون میچکه از میخ در
از پشت در ،میاد صدا فضه بیا
شیشه شکست ،محسن شده کشته بیا
.....
تو کوچه بی بهونه زدن
مادر و تازیونه زدن
با لگد با غلاف و شمشیر
نامردا وحشیونه زدن
وای مادر ،وای مادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
غمگین ترین مرده جهان حیدر توس
شبیه برگی تو خزان حیدر توس
لبخند بزن که نگران حیدر توس
بمون نرو جوونه قد کمونه من
بمون نرو ای تنها هم زبونه من
بمون نرو پرستوی شکسته بال
بمون نرو نرو از اشیونه من
دلگیرم از دنیا عزیزم
از امروز و فردا عزیزم
ای همه دلخوشیه حیدر
تنهام نزار زهرا عزیزم
وای مادر، وای مادر
💠💠💠3⃣7⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#رضا_نصابی
https://t.me/rozeneshinan
#زمینه_شور
#فاطمیه
#سبک
#پر_میزنه_این
#آه_و_واویلا
🔘🔘🔘37🔘🔘🔘
بند1⃣
آه و واویلا ،آتیش و هیزم و دود
آه و واویلا ،امون ز قوم یهود
آه و واویلا ،رحمی توی دل نبود
.....
مادرمون ،به پشت در شده سپر
ای وای من ،خون میچکه از میخ در
از پشت در ،میاد صدا فضه بیا
شیشه شکست ،محسن شده کشته بیا
.....
تو کوچه بی بهونه زدن
مادر و تازیونه زدن
با لگد با غلاف و شمشیر
نامردا وحشیونه زدن
وای مادر ،وای مادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
غمگین ترین مرده جهان حیدر توس
شبیه برگی تو خزان حیدر توس
لبخند بزن که نگران حیدر توس
بمون نرو جوونه قد کمونه من
بمون نرو ای تنها هم زبونه من
بمون نرو پرستوی شکسته بال
بمون نرو نرو از اشیونه من
دلگیرم از دنیا عزیزم
از امروز و فردا عزیزم
ای همه دلخوشیه حیدر
تنهام نزار زهرا عزیزم
وای مادر، وای مادر
💠💠💠3⃣7⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#رضا_نصابی
https://t.me/rozeneshinan
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
اگرچه کاهم از آتش إبا نخواهم کرد
نماز سوختنم را قضا نخواهم کرد
بدون مهر تو خورشید را نمی خواهم
بدون نام تو حتی دعا نخواهم کرد
به کیمیاگری چشم فضه ات سوگند
که غیر خاک تورا توتیا نخواهم کرد
به جز به دشمن مولا،به جز به دشمن تو
نثار هیچ کسی ناسزا نخواهم کرد
در آن مقام که مادر گریزد از فرزند
بگو که نوکر خود را رها نخواهم کرد
بگو چکار کنم تا صدا کنی پسرم
که من به نوکری ام اکتفا نخواهم کرد
تو مادر منی و اختیار دار منی
بگو بیار سرت را…صدا نخواهم کرد
منی که کشته عشق حسین تو هستم
به جز رضای تورا خونبها نخواهم کرد
علی که تکیه عالم به اوست،می فرمود:
که جز به فاطمه ام إتکا نخواهم کرد
تو رو به قبله ترین کعبه و علی قبله ست
به غیر تو به کسی اقتدا نخواهم کرد
چنین که خاطرت آزرده است از کوچه
به حشر کوچه برای تو وا نخواهم کرد
🔸شاعر:
#محسن_عرب_خالقی
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
نام علی را هر نفس تکرار می کرد
افلاک را از نور خود سرشار می کرد
بر عهده رزق عالم لاهوت را داشت
روح الامین در منزل او کار می کرد
هر روز مانند نبی معراج می رفت
تا خویش را در آینه دیدار می کرد
آیینه بود و در تجلی کمالش
نور حسین خویش را اظهار می کرد
درگاه قدس از مقدم او نور می خواست
پس به غبار راه او اصرار می کرد
درکش برای خاطر خورشید سخت است
آتش چرا با چادرش پیکار می کرد
بی اذن آتش در رواق خانه آمد
ترغیب بی شرمانه ی مسمار می کرد
تا میخ در راه دگر را پیش گیرد
از او تمنا حیدر کرار می کرد
دستار زهرا در تب او سخت می سوخت
خیلی گلایه از در ودیوار می کرد
ای کاش قدری تازیانه نرم خو بود
با دست زهرا مهربان رفتار می کرد
با چارچوب در غمش را قاب کردند
رنگ کبودی، جلوه اش را تار می کرد
باغ فدک گلزار گلهای بنفشه است
یاد از رخ نیلی او بسیار می کرد
🔸شاعر:
#محسن_حنیفی
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#امام_علی #حضرت_زهرا
#فاطمیه
🔺️چند بیتی در جواب هتک حرمت شیخ #گرگیج
گرگیج ِ حرامزاده ، گفتی علنی
حتماً کتکت را علنی خواهی خورد
«یابن الدعیه» به حرمت عبدالله
سیلی ز تباری حسنی خواهی خورد
با دست همین سینه زنِ غیرتمند
تو ضربهٔ دندان شکنی خواهی خورد
خیلی خودمانی به اباالفضل قسم
بدجور ز ما تودهنی خواهی خورد
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
از زبان حضرت اميرالمومنين(ع)
-
اين اشك ها براى تو مرهم نمى شود
چيزى ز غصه هاى دلت كم نمى شود
با من بگو عزيز دلم راز كوچه را
یعنی علی به راز تو محرم نمی شود؟
جارو نزن به خانه..براى تو خوب نيست
پهلو شكسته اين همه كه خم نمى شود
زهرا بيا و غصه ى مارا تمام كن
زينب حريفِ اين همه ماتم نمى شود
ظهر دهم حسين تنش زير دست و پاست
لب تشنه مانده است كفن هم نمى شود
-
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
می روی از هوش و گاهی پلک خود وا می کنی
گاه گاهی زیر لب از درد نجوا می کنی
هرچه می گویم دعا کن بهر استشفای خود
از چه رو ای جان من امروز و فردا می کنی؟
می گزی لب را ز فرط درد یک حرفی بزن
زیر معجر می روی و دیده دریا می کنی
من "علی" ام شوهرت ، گویا که نامحرم شدم!
از چه رویت را ز "حیدر" باز اخفا می کنی؟
زهره ی زهرا دوباره بر امیر خود بتاب
اینچنین زهرایی خود را تو معنا می کنی؟
خواهشی دارم حلالم کن اگر مقدور بود
این تویی با بخششت انگار غوغا می کنی
رخصتی ده تا بگیرم زیر بازوی تو را
دست تو بانو شکسته ناله بر پا می کنی
از تنت چیزی نمانده جز شَبَه ای کوثرم
دست و پنجه نرم با اندوه غم ها می کنی
در کنار بسترت خیبر شکن از پا فتاد
می روی از هوش و گاهی پلک خود وا می کنی
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
رُخت فروغ خداوند دادگر دارد
قَدت نشان ز قیام پیامبر دارد
میان خلق شود چون محبتت تقسیم،
پیمبر از همگان سهم بیشتر دارد
به دانه دانۀ اشک تو میخورد پیوند
که ناله، سوز دگر در دل سحر دارد
خدا ثنای تو را در کتاب خود گوید
رسول، مِهر تو را همچو جان به بر دارد...
حدیث وصف تو ننوشته ماند و باز از آن
بسی زمانه روایات معتبر دارد
ز عزم توست ولایت، دوام اگر بگرفت
ز صبر توست رسالت، بقا اگر دارد
نسیم شهر مدینه بِه خُلد ناز کند
که هر شب از حرم مخفیات گذر دارد...
تو با خدا ز ازل بوده، تا ابد هستی؛
که گفته دخت نبی عمر مختصر دارد؟
به هر دلی نگرم از طریق مُلک حجاز
به شوق کوی تو، رو جانب سفر دارد
نبوّت از تو به پا ماند و تا ابد برجاست
ولایت از تو به کف، رایت ظفر دارد...
گذشته است بسی قرنها و، بر دل خصم
هنوز هم سخنت حکم نیشتر دارد
خطابه خواندن تو حیف؛ خاصه در جایی
که اجتماع، دل کور و گوش کر دارد
ندای کفر به نطق تو در گلو خفه شد
همای دین ز قیام تو بال و پر دارد
غم دل تو چه گویم؟ که قصۀ آن را
به صد هزار زبان، شعلههای در دارد
شهید اوّل راه علیست محسن تو
که جان به کف ز پی یاری پدر دارد...
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
"هیچکس اینجا نمیفهمد زبان گریه را
بغض میگیرد ز چشمانم توان گریه را
تا به جا آرم دو رکعت ناله با هجران، بلال!
بانگ دِه بار دگر امشب اذان گریه را
میبرد شهر شما را موجی از ماتم به کام
گر رها سازم دمی سیل دَمان گریه را
میروم از شهرتان بیرون که ریزم روی خاک
قطره قطره از نگاهم اختران گریه را
میگذارم سر به صحرا میسپارم دل به دشت
تا پر از خورشید سازم آسمان گریه را
طعنۀ بیطاقتی بر من مزن بیاختیار
دادهام از کف پس از بابا عنان گریه را
گر چه تسکین دلم مرگ است امّا باز هم
دوست دارم لحظههای مهربان گریه را..."
🔸شاعر:
#سید_عبدالله_حسینی
______________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
محبوبتر از هر کسی نزد رسولی
آغوش او همواره میشد میزبانت
چون مادری دلسوز، مرهم مینشاندی
بر زخم او با دستهای مهربانت
نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر،
تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت
حق علی را غصب کردند و پس از آن
انداختند آتش به جان آشیانت
میسوختی در شعلههای کینههاشان
آه از دلت آه از دل آتشفشانت...
با دستهای بسته حیدر را که بردند
با چشم خود انگار دیدی رفت جانت
پشت سر حیدر خودت را میکشاندی
آه از تن مجروح و از اشک روانت
هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه
ناگاه دیدی میرسد فصل خزانت
پیچید در خانه برای آخرین بار
بوی تنور داغ و بوی عطر نانت
بانو تو حتی بعد از اینکه پر کشیدی
بودی به فکر کودکان نیمهجانت
بند کفن وا شد تو با مهری فراوان
آغوش وا کردی به روی کودکانت..
🔸شاعر:
#فاطمه_معصومه_شریف
__________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
محبوبتر از هر کسی نزد رسولی
آغوش او همواره میشد میزبانت
چون مادری دلسوز، مرهم مینشاندی
بر زخم او با دستهای مهربانت
نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر،
تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت
حق علی را غصب کردند و پس از آن
انداختند آتش به جان آشیانت
میسوختی در شعلههای کینههاشان
آه از دلت آه از دل آتشفشانت...
با دستهای بسته حیدر را که بردند
با چشم خود انگار دیدی رفت جانت
پشت سر حیدر خودت را میکشاندی
آه از تن مجروح و از اشک روانت
هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه
ناگاه دیدی میرسد فصل خزانت
پیچید در خانه برای آخرین بار
بوی تنور داغ و بوی عطر نانت
بانو تو حتی بعد از اینکه پر کشیدی
بودی به فکر کودکان نیمهجانت
بند کفن وا شد تو با مهری فراوان
آغوش وا کردی به روی کودکانت..
🔸شاعر:
#فاطمه_معصومه_شریف
__________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
نام تو را نوشتم و پشت جهان شکست
آهسته از غم تو زمین و زمان شکست
پرسید آسمان چه نوشتی که اینچنین...
گفتم که فاطمه، کمر آسمان شکست
هجده بهار دیدی و در سوگ تو دلم
بعد از هزار و سیصد و چندین خزان شکست
ای دل بسوز و بشکن! تا باورت شود
حتماً دری که سوخته را، میتوان شکست
بانوی نور در دلتان رنگی از خداست
زیباتر است بر قد رنگین کمان، شکست
با هر دری که بعد نگاه تو باز شد
انگار در گلوی علی استخوان شکست
🔸شاعر:
#مهدی_مردانی
______________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
به لحظه لحظۀ دوری، به هجر یار قسم،
به دیر پایی شبهای انتظار قسم،
به باغ سبز شهادت، به خون سرخ شهید
به روشنای سپیده، به نوبهار قسم،
به آشنایی غم با دل صبور علی
به روشنایی قلب امیدوار قسم،
به بیصفایی صبح مدینه بیزهرا
به بیوفایی دنیا، به شام تار قسم...
به آتش دل مسکین، به آه سرد اسیر
به اشک چشم یتیم و به چشمهسار قسم
اگر چه قلب جهان غرق در جراحت شد
شبی که فاطمه در خاک خفت، راحت شد
🔸شاعر:
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده
______________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
ندارد بی تو پایان اشک چشمان ترم انگار
گرفته با همه قوت غریبی در برم انگار
تو که رفتی دگر روز خوشی در زندگانی نیست
فرو رفته به مرداب محن پا تا سرم انگار
مراعات از برای بچه ها کردم اگر گفتم
خدا را شاکرم ، امروز قدری بهترم انگار
خجالت از تو دارم از امانت داری ام اما
پس از تو بیشتر شرمندهی پیغمبرم انگار
کشیدم آب غسلت را ز چاه دیدگان خویش
شب تدفین تو می رفت جان از پیکرم انگار
توان حتی به زانویم برای راه رفتن نیست
منی که فاتح احزاب و بدر و خیبرم انگار
ببین بعد از تو درد دل فقط با چاه می گویم
که می شیند فقط چاهی به پای منبرم انگار
خلاصه غصهی هجر تو دارد می کشد من را
تو در خاکی و من شد خاک بر روی سرم انگار
🔸شاعر:
#عرفان_ابوالحسنی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#امام_علی
بر لشکــــر باطل ، علنــی لعنـــت
بــر منکــر حـَـــق علـــوی لعنـــت
تـا بـوده و تـا هست همین باشـد
بـر دشمـن مرتضـی علـی لعنـــت
#سید_حسین_میرعمادی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_علی
با عشقِ علی شرافتم شد کامل
بی حُبِّ علی ذکر و دعا هم باطل
بر پاکیِ شیرِ مادرش شک دارم!
هرکس که محبتت ندارد در دل
#محسن_زعفرانیه
#گرگیج
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#زمینه
#فاطمیه_۱۴۰۰
هی می چرخی تو بستر
شب تا صبح تو درد داری
فکر نکن نفهمیدم
پلک رو هم نمی ذاری
خون رو پیرهنت/ نشون میده حالت
بده ولی می خوای/ نشون بدی خوبی
میگی که بهتری /ولی هنوزمونده
خون سینهی تو/ رو این در چوبی
دستمو بگیر زهرا
من بدون تو تنهام
تار شده بازم چشمات
فاطمه ببین اینجام
فاطمهی مظلومم
..........
حتی فکرشم سخته
اینکه توبری زهرا
چاره ای نیس انگاری
تو مسافری زهرا
بگو به من چرا/ می خوای بری زهرا
بگو چی کار کنم/ بمونی باز پیشم
تو که خوب میدونی/ چقدر غریبم من
بری بدون تو/ غریب ترم میشم
خوب میشه بازم حالت
باز پامیشی از بستر
گریه نکن اینجوری
فاطمه، جون حیدر
فاطمهی مظلومم
........
فکرشم نمی کردم
حال و روزمون این شه
خاطراتمون باهم
روضه های سنگین شه
بگو به من چرا/ زخمیه سرتا پات
بگو به من چرا/ کبود شده پهلوت
چرا تو خونمون/ رو میگیری از من
بگو به من چرا/ ورم داره بازوت
کل بدنت خونی
مجروحه تنت خونی
سرفه می کنی میشه
کنج دهنت خونی
فاطمهی مظلومم
#وحید_محمدی
سبک👇👇👇
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
#روضه_نشین
#درگاه_شاعران_روضه
#نشینان
#تمامی_سبکها_در_سایت_روضه_نشینان
#بروزترین_سبک_شعرهای_مداحی_در_تلگرام
❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور
✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️
✅با روضه نشینان بروز باشید
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
#فاطمیه_۱۴۰۰
#شور
#شور_لطمه
یه مشت اراذل اومدن
برای بردن علی
فاطمه پشت در اومد
به در لگد زدن ولی
لگد زد و در افتاد
حضرت مادر افتاد
جلو چشای حیدر
فاطمه با سر افتاد
...........
انگار تو خونهی علی
پیچیده بوی دود و خون
اون طرفن چهل نفر
این سمت یه مادر جوون
چه جور بگم چه ها شد
مدینه کربلا شد
مادر ما زمین خورد
برو بیا به پا شد
..........
افتاده روی چادرش
رد چهل تا جای پا
جاریه اشک بچه ها
جاریه اشک مرتضی
فاطمه رو زمینه
علی داره می بینه
اتیش گرفته چادر
شکسته دست و سینه
.........
دم غروب تو قتلگاه
مادر قدم کمون اومد
وقتی سنان بی حیا
نیزه تو حنجرش میزد
دیگه رمق نداره
سر روی خاک میذاره
شمر اومده تو گودال
انگاری ختم کاره
سبک👇👇👇
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
#روضه_نشین
#درگاه_شاعران_روضه
#نشینان
#تمامی_سبکها_در_سایت_روضه_نشینان
#بروزترین_سبک_شعرهای_مداحی_در_تلگرام
❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور
✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️
✅با روضه نشینان بروز باشید
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ