eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
384 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دل نبرده از پدر هرگز جواني بيش از اين ماه را كامل نديده آسماني بيش از اين تير مژگان و كمان ابرويش عاشق كش است بر هدف هرگز نزد تير و كماني بيش از اين اشبه الناس است بر پيمغبر خاتم علي از پيمبر نيست در شخصي نشاني بيش از اين حيف شد گم كرد عقاب تيزپايش راه را نيست لازم در هجا كردن زماني بيش از اين اربأ اربا شد جوان ام ليلا كربلا كس نديده در بهار خود خزاني بيش از اين رفت بالاي سرش با كنده ي زانو پدر گفت آيا ميشود پيشم بماني بيش از اين لااقل پلكي بزن تا جان ندادم پيش تو دل نبرده از پدر هرگز جواني بيش از اين 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
به نام خالق هستی..به نام نامیِ حیدر قلم بر صفحه میچرخد به اذن ساقی کوثر ملائک یک صدا گویند با اولاد پیغمبر علی اکبر..علی اکبر..علی اکبر..علی اکبر - جوان ارشد ارباب چون برگ گل و شبنم نزاییده چنان شهزاده ی ما مادر عالم - عجب سروی عجب ماهی عجب دلدار زیبایی چه اربابی..چه مهتابی..چه خورشید دل آرایی چه آقایی..چه غوغایی..چه مجنون و چه لیلایی عجب تصویر زیبایی…حسین و صوت لالایی - به یک جلوه رسول الله و یک جلوه خود حیدر به هیبت چون عموجانش…بنازم بر علی اکبر - از این پس او نفس های امیرالمومنین باشد برای او همین کافیست..باقی نقطه چین باشد خدا می خواست اصلا ماجرایش اینچنین باشد که او نور دو چشم حضرت ام البنین باشد - به پیشانی او مهر لب مولای ما خورده به هر خنده علی اکبر،دل از ارباب ما برده - تو آن عشقی که در عالم ندارد هیچ مصداقی دلیل سر کشیدن ها…حدیث بزم عشاقی حَسن گونه ست رفتار تو از بسکه خوش اخلاقی کریمی و کرم داری…در این ره صدر آفاقی -‌ بده خرجیِ مارا..ما به دستان تو دل بستیم علی جان رد مکن مارا..گدای خانه ات هستیم - به پای مدح تو زانو زده ارباب قاجاری به منطق چون کلافِ خواجه عبدالله انصاری تغزل در نگاه شاعران در وصف اشعاری گهی در شعر لیلایی..گهی در شعر سرداری - تو بالاتر از اعجازی..شفیق ساقیِ خیمه تو بودی از همان اول رفیق ساقی خیمه - تو در میدان همان‌ بودی که عباس بن حیدر بود چنان کردی که لشکر گفت این طوفان محشر بود تمام دشت از خشم نگاهت معدن سر بود نفهمیدند این حیدر و یا غوغای اکبر بود - همه دامانشان را خیس کردند از نگاه تو چرا که ترس مولا بود در چشم سیاه تو - تو رفتی و حرم پاشیده شد از هم علی اکبر کنارت شد قد رعنای سقا خم علی اکبر تو پخشی در دل صحرا ولی کم کم علی اکبر حسین آمد به بالینت ولی درهم علی اکبر - تو خس خس کردی و بابا کنارت بال و پر میزد ز داغت پیش یک لشکر،پدر داد از جگر می زد 🔸شاعر: ===================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
  به نام خالق هستی..به نام نامیِ حیدر قلم بر صفحه میچرخد به اذن ساقی کوثر ملائک یک صدا گویند با اولاد پیغمبر علی اکبر..علی اکبر..علی اکبر..علی اکبر - جوان ارشد ارباب چون برگ گل و شبنم نزاییده چنان شهزاده ی ما مادر عالم - عجب سروی عجب ماهی عجب دلدار زیبایی چه اربابی..چه مهتابی..چه خورشید دل آرایی چه آقایی..چه غوغایی..چه مجنون و چه لیلایی عجب تصویر زیبایی…حسین و صوت لالایی - به یک جلوه رسول الله و یک جلوه خود حیدر به هیبت چون عموجانش…بنازم بر علی اکبر - از این پس او نفس های امیرالمومنین باشد برای او همین کافیست..باقی نقطه چین باشد خدا می خواست اصلا ماجرایش اینچنین باشد که او نور دو چشم حضرت ام البنین باشد - به پیشانی او مهر لب مولای ما خورده به هر خنده علی اکبر،دل از ارباب ما برده - تو آن عشقی که در عالم ندارد هیچ مصداقی دلیل سر کشیدن ها…حدیث بزم عشاقی حَسن گونه ست رفتار تو از بسکه خوش اخلاقی کریمی و کرم داری…در این ره صدر آفاقی -‌ بده خرجیِ مارا..ما به دستان تو دل بستیم علی جان رد مکن مارا..گدای خانه ات هستیم - به پای مدح تو زانو زده ارباب قاجاری به منطق چون کلافِ خواجه عبدالله انصاری تغزل در نگاه شاعران در وصف اشعاری گهی در شعر لیلایی..گهی در شعر سرداری - تو بالاتر از اعجازی..شفیق ساقیِ خیمه تو بودی از همان اول رفیق ساقی خیمه - تو در میدان همان‌ بودی که عباس بن حیدر بود چنان کردی که لشکر گفت این طوفان محشر بود تمام دشت از خشم نگاهت معدن سر بود نفهمیدند این حیدر و یا غوغای اکبر بود - همه دامانشان را خیس کردند از نگاه تو چرا که ترس مولا بود در چشم سیاه تو - تو رفتی و حرم پاشیده شد از هم علی اکبر کنارت شد قد رعنای سقا خم علی اکبر تو پخشی در دل صحرا ولی کم کم علی اکبر حسین آمد به بالینت ولی درهم علی اکبر - تو خس خس کردی و بابا کنارت بال و پر میزد ز داغت پیش یک لشکر،پدر داد از جگر می زد 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
  میخانه ی ما گرچه فرشی ساده دارد قدرومقام اندازه ی سجاده دارد اینجا متاعی که گران است اشک چشم است اینجا سبویی که شکسته باده دارد رَد میشدم ازکوی دلبر هاتفی گفت باغی پر انگور آخر این جاده دارد آن خانه ای که صاحبش مردکریم است حتی برای گرگ هم قلاده دارد روزی اگرآقاسفرباشدنباشد عیبی ندارد خانه آقازاده دارد آنکس که دل را از گِل حیدرسرشته ماراگدایان علی اکبرنوشته من عاشقم دربه در صحراشدن را خاک قدوم اکبرلیلا شدن را سِرِ ابی عبداللهی این بوده اما باتوچشیده لذت بابا شدن را ازمجتبی و مرتضی و مصطفی تو ارثیه بردی خوش قدوبالا شدن را توقبله بودی کعبه رادادی گرفتی این فیض در شش گوشه پایین پاشدن را شبهای شیرین مناجاتم گرفتم ازپیچش موهای تو یلدا شدن را نورجمالت درشب تاریکم ای ماه بردأَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَم را به الله بهترهمان که صورتت مستورباشد تاچشم های شوم ازتو دور باشد مثل ستون مسجدازسنگم بخواهی درسنگها هم میشودانگورباشد خورشیدی وبر روی نی منزل گرفتی تامحمل عمه حجابش نورباشد بعدازحسن توسفره داری درمدینه پس سفره ممکن نیست جمع وجورباشد یابن الحسن یابن الحسین آیینه ی توست کاری بکن تا که گدامجبورباشد پا بند سفره تاصف محشربماند درنامه اش مهرعلی اکبر بماند غرق کن امشب مرا در جام در می بستند دوباره جامه ی احرام در می وقتی طوافم در مَطاف کربلا شد عیبی ندارد که شوم بدنام در می شد قامت رعنای تو قدقامت دین پس میشد کرببلا اسلام در می تیروکمان مِی نیزه ها مِی سنگها مِی چه پر مَشِقَت میگذاری گام در مِی حرف عبا آمد حسین بن علی سوخت پیغمبرش رادید سرانجام در مِی حرف عبا آمدنمازی دست وپاکن باخواهرم برگرد اذانت را به پاکن بالابلندکربلا برگردعمه بالاسرتو آمده با درد عمه ازخیمه تامقتل برای دیدن تو بالشگری جنگیده فرداً فرد عمه افتادی و بعدازتوبابای حرم را تنها خودش تاخیمه ها آوردعمه پیغمبربین عبا پیچیده برخیز افتاده بین لشگری نامردعمه ازحنجرت خون لخته بیرون کردبابا ازگوش خود خون لخته بیرون کردعمه 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر نوشتم اول خط، سیدی علی اکبر خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت و جلوه کرد در عالم، علی دوباره علی که بُرد نام علی را به هر مناره علی علی‌ست وارث والایی و وقار علی به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی حسین بر لبش الله اکبر آورده خدا برای جهان باز حیدر آورده به سینه مُهر "أنا فاطمی نسب" دارد زمانْ زمانِ تبراست، پس غضب دارد به انتقام، سر از دشمنان طلب دارد همیشه نعره‌ی یا فارس العرب دارد... علی کنار ابالفضل، مثل جان و تن‌اند بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسن‌اند اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد ولی مقابل زینب همیشه زانو زد حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت اگر نبود... علمدار من رفیق نداشت میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_ _علی شده، که برای حسین جان بدهد چرا بهانه به دست حرامیان بدهد نخواست تا به امان‌نامه‌ها امان بدهد نظام لشکر خودکامه را به هم می‌زد همین که دور و بر خیمه‌ها قدم می‌زد 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
   در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی‌جهت نیست که اسمش علی اکبر شده است چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده‌ست مگر یا لیلا؟ با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چقدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست «پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست» سنگ در دستش از اعجاز قمر می‌گردد گر به خورشید بگوید نرو، برمی‌گردد جان علی، جسم نبی، جلوۀ کوثر بوده سرّ لولاک، از اول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمی‌خواست نفس پنج تن آل عبا برمی‌خواست ذاتش آیینه در آیینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته... بی‌نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجۀ شیراز نوشت: «شاه شمشادقدان، خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان» زلفش آن‌روز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر مؤذن‌زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنۀ صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ... به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم می‌وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنۀ الطافِ تو دشت مشک از چشمۀ چشمان تو پر برمی‌گشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات.. 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
   در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی‌جهت نیست که اسمش علی اکبر شده است چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده‌ست مگر یا لیلا؟ با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چقدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست «پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست» سنگ در دستش از اعجاز قمر می‌گردد گر به خورشید بگوید نرو، برمی‌گردد جان علی، جسم نبی، جلوۀ کوثر بوده سرّ لولاک، از اول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمی‌خواست نفس پنج تن آل عبا برمی‌خواست ذاتش آیینه در آیینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته... بی‌نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجۀ شیراز نوشت: «شاه شمشادقدان، خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان» زلفش آن‌روز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر مؤذن‌زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنۀ صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ... به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم می‌وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنۀ الطافِ تو دشت مشک از چشمۀ چشمان تو پر برمی‌گشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات.. 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
آفتاب خدا نمایان شد بین دریا دوباره طوفان شد ماه در پشت ابر پنهان شد خانه ای بازهم چراغان شد چون رسیده دوباره پیغمبر به تحقق رسیده رویاها نعمت آمد دوباره از بالا کشتی نوح آمده اینجا گشته مجنون این پسر لیلا بیقرارش هزار شمس و قمر در این خانه باز غوغا شد دو جهان غرق در تمنا شد باب رحمت در آسمان واشد یکی از اهل بیت بابا شد میدهد مژده بر فلک اختر تو به سمت خدا نظر داری ارث زهراست گر جگر داری باغ طوبایی و ثمر داری بعد از امشب توهم پسر داری مهر فرزند هست روی جگر این جهان هر زمان ولی دارد مشکل و غم سینجلی دارد ذوالفقارش چه صیقلی دارد فاطمه بازهم علی دارد در شجاعت مثال او حیدر کوثر از لعل او سبو گیرد عالم از نامش آبرو گیرد کعبه با بودنش وضو گیرد عمه بوسه ز روی او گیرد شافع محشر است و خود محشر ریزه خوار دعای او افلاک قدر وشانش فراتر از ادراک پیش پایش شود سلیمان خاک او کجا و کجا خس و خاشاک مثل و همتا ندارد او دیگر همچو دریا که بر خروش آید خواب و بیدار هم به هوش آید خون رگهای ما بجوش آید از دل دشت چون به گوش آید بانگ الله اکبر  ،، اکبر همچو یک شیر نر به میدان زد از همه زودتر به میدان زد تا که قرص قمر به میدان زد آرزوی پدر به میدان زد از پی اش چشم ساقی لشگر بین آن ازدحام تا افتاد پیش چشم امام تا افتاد و علیک السلام تا افتاد وسط قوم شام  تا افتاد آمد از ره پدر ولی مضطر هستی اش را به خالقش بخشید پدر افتاد تا پسر را دید روی جسم جوان خود خوابید ثمرش را روی عبایش چید یک عبا و هزار تا پیکر 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
ای طلعت زیبای تو، عکس جمال لم یزل وی غره ی غرای تو، آیینه ی حسن ازل ای دره ی بیضای تو، مصباح راه سالکان وی لعل گوهر زای تو، مفتاح اهل عقد و حل ای غیب مکنون را حجاب، زان گیسوی پر پیچ و تاب وی سر مخزون را کنار، زان خط و خالی از خلل پیش قد دلجوی تو، طوبی گیاه جوی تو ای نخله ی طور یقین، وی دوحه ی علم و عمل روح روان عالمی، جان نبی خاتمی طاووس آل هاشمی، ناموس حق، عزوجل در صولت و دل حیدری، زانرو علی اکبری در صف هیجا صفدری، درگاه جنگ، أعظم بطل در خَلق و خُلق و نطق و قیل، ختم نبوت را مثیل ای مبدأ بی مثل و بی مانند را نعم المثل ای تشنه ی بحر وصال، سرچشمه ی فیض و کمال سرشار عشق لا یزال، سرمست شوق لم یزل ذوق رفیع المشربت، افکنده در تاب و تبت تو خشک لب، ز آب و لبت، عین زلال بی زَلَل کردی چو با تیغ دو سر، در عرصه ی میدان گذر بر شد ز دشمن الحذر، وز دوست بانگ العجل دست قضا شد کارگر، در کارفرمای قدر حتی إذا انشق القمر، لما تجلی و أکتمل عنقاء قاف قرب حق، افتاد از هفتم طبق در لجه ی خون شفق، نجم هوی، بدر أفل یعقوب کنعان محن، قمری صفت، شد در سخن کای یوسف گل پیرهن، ای طعمه ی گرگ أجل ای لاله ی باغ امید، از داغ تو سروم خمید شد دیده ی حق بین سفید، و الرأس شیباً إشتعل ای شاه اقلیم صفا، سرباز میدان وفا بادا «علی الدنیا العفا» بعد از تو ای میر أجل ای سرو آزاد پدر، ای شاخ شمشاد پدر ناکام و ناشاد پدر، ای نونهال بی بدل گفتم ببینم شادیت، عیش شب دامادیت روز مبارک بادیت، «خاب الرجاء و الأمل» زینب شده مفتون تو، آغشته أندر خون تو لیلی ز غم مجنون تو، سرگشته ی سهل و جبل 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
ای طلعت زیبای تو، عکس جمال لم یزل وی غره ی غرای تو، آیینه ی حسن ازل ای دره ی بیضای تو، مصباح راه سالکان وی لعل گوهر زای تو، مفتاح اهل عقد و حل ای غیب مکنون را حجاب، زان گیسوی پر پیچ و تاب وی سر مخزون را کنار، زان خط و خالی از خلل پیش قد دلجوی تو، طوبی گیاه جوی تو ای نخله ی طور یقین، وی دوحه ی علم و عمل روح روان عالمی، جان نبی خاتمی طاووس آل هاشمی، ناموس حق، عزوجل در صولت و دل حیدری، زانرو علی اکبری در صف هیجا صفدری، درگاه جنگ، أعظم بطل در خَلق و خُلق و نطق و قیل، ختم نبوت را مثیل ای مبدأ بی مثل و بی مانند را نعم المثل ای تشنه ی بحر وصال، سرچشمه ی فیض و کمال سرشار عشق لا یزال، سرمست شوق لم یزل ذوق رفیع المشربت، افکنده در تاب و تبت تو خشک لب، ز آب و لبت، عین زلال بی زَلَل کردی چو با تیغ دو سر، در عرصه ی میدان گذر بر شد ز دشمن الحذر، وز دوست بانگ العجل دست قضا شد کارگر، در کارفرمای قدر حتی إذا انشق القمر، لما تجلی و أکتمل عنقاء قاف قرب حق، افتاد از هفتم طبق در لجه ی خون شفق، نجم هوی، بدر أفل یعقوب کنعان محن، قمری صفت، شد در سخن کای یوسف گل پیرهن، ای طعمه ی گرگ أجل ای لاله ی باغ امید، از داغ تو سروم خمید شد دیده ی حق بین سفید، و الرأس شیباً إشتعل ای شاه اقلیم صفا، سرباز میدان وفا بادا «علی الدنیا العفا» بعد از تو ای میر أجل ای سرو آزاد پدر، ای شاخ شمشاد پدر ناکام و ناشاد پدر، ای نونهال بی بدل گفتم ببینم شادیت، عیش شب دامادیت روز مبارک بادیت، «خاب الرجاء و الأمل» زینب شده مفتون تو، آغشته أندر خون تو لیلی ز غم مجنون تو، سرگشته ی سهل و جبل 🔸شاعر: ====================== درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543 اشعار آیینی سروش⬇️ https://splus.ir/shersabkmaghtal روضه نشینان سروش ⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan 🚩
24.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه‌ی حسینیه‌ی آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان اصول صحیح‌خوانی و ردیف‌های آوازی در مداحی "فکور" تلفن تماس ۰۹۱۹۸۱۸۴۶۹۴ @amoozeshe_maddahi_fakoor
هدایت شده از 🔰کانال نور الهدایه 🔰
هنگام اذان است 🌷 لحظه اجابت دعاست🌷 خدایا ظهور حجتت را برسان 🌷 خدایا قلب مقدسش از ما راضی وخشنود بگردان 🌷 خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان 🌷 خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان 🌷 خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌷 خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر🌷 الهی آمین بحق حضرت زهرا سلام الله علیها🌷 🍃🌸🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد وَعَجِّل فَرَجَهُم  وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌹🌸 @nooorelhedaayh @sardarehour63 @rozeneshinan