#امام_علی #مدح_امام_علی
دنیای بیامام به پایان رسیده است
از قلب کعبه قبله ایمان رسیده است
از آسمان حقیقت قرآن رسیده است
شأن نزول سوره «انسان» رسیده است
وقتش رسیده تا به تن قبله جان دهند
در قاب کعبه وجه خدا را نشان دهند
روزی که مکه بوی خدای احد گرفت
حتی صنم به سجده دم یا صمد گرفت
دست خدا ز دست خدا تا سند گرفت
خانه ز نام صاحبخانه مدد گرفت
از سمت مستجار، حرم سینه چاک کرد
کوری چشم هرچه صنم سینه چاک کرد
وقتی به عشق، قلب حرم اعتراف کرد
وقتی علی به خانه خود اعتکاف کرد
وقتی خدا جمال خودش را مطاف کرد
کعبه سه روز دور سر او طواف کرد
حاجی شده است کعبه و سنت شکسته است
با جامه سیاه خود احرام بسته است
از باغ عرش رایحه نوبر آمدهست
خورشید عدل از دل کعبه برآمدهست
از بیشهزار شیر شجاعت در آمدهست
حسن خدای عزوجل حیدر آمدهست
جانِ جهان همین که از آن جلوه جان گرفت
حسنش «بهاتفاق ملاحت جهان گرفت»
ای منتهای آرزو، ای ابتدای ما!
ای منتهی به کوچه تو ردّ پای ما!
ای بانی دعای سریع الرّضای ما!
پیر پیمبران، پدری کن برای ما!
لطف تو بوده شامل ما از قدیمها
دستی بکش بهروی سر ما یتیمها
پشت تو جز مقابل یکتا دو تا نشد
تیر تو جز بهجانب شیطان رها نشد
حق با تو بود و لحظهای از تو جدا نشد
خاک تو هر کسی که نشد توتیا نشد*
ای شاه حُسن! با تو «گدا معتبر شود«
آری! «بهیمن لطف شما خاک زر شود«
ای ذوق حسن مطلع و حسن ختام ما!
شیرینی اذان و اقامه به کام ما!
تا هست مُهر مِهر تو بر روی نام ما
»ثبت است بر جریده عالم دوام ما«
این حرفهای آخر شعر است و خواندنی است
بر پای تو هر آنکه نماند نماندنی است.
🔸شاعر:
#محسن_عرب_خالقی
======================
درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/837681153C9f308c7543
اشعار آیینی سروش⬇️
https://splus.ir/shersabkmaghtal
روضه نشینان سروش ⬇️
https://splus.ir/rozeneshinan
#لبیک_یا_حسین🚩
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
واحد و زمزمه شهادت حضرت. زینب
یک سال و نیمه بی قرارتم من
یک سال و نیمه غصه دارتم من
یک سال و نیمه که تورو ندیدم
یک سال و نیم به انتظارتم من
از غم دوریه تو من مریضم
دلم گرفته بد جوری عزیزم
تا کی صبوری کنه این دله من
تا کی واسه غم تو اشک بریزم
برای حنجر ه تو اشک می ریزم
برای پیکره. تو اشک. می ریزم
حالا که نبست مادر تو کنارم
به جای مادر تو اشک می ریزم
حسین. حسین. حسین. حسین. حسین. جان.
دیدم که افتادی. میونه گودال
دیدم تنت داره میشه لگد مال
از روی تل. قتلگاه و می دیدم
دیدم که اروم داری میری از حال
اشکای خواهر تورو ندیدن
سر تورو پیش. چشام بریدن
صدای استخون تو میومد
اسبابه روی تن تو دویدن
یوسف من تو پیروهن. نداشتی
افتادی رو خاک و کفن نداشتی
بردن به غارت همه ی تنت رو
حتی سری به روی تن نداشتی
حسین حسین حسین حسین. حسین جان
بعد تو خواهر تو جون به لب شد
بعد تو روز من شبیه شب شد
بعد تو بعد ابالفضل حسین
حرمله خیلی خیلی بی ادب شد
از غمه تو قامت من کمان شد
بعد تو همسفر با من سنان شد
از تنه تو هر کسی برد غنیمت
انگشتر تو سهم ساربان شد
چی بگم از چشای تر حسینم
چی بگم از خون جگر حسینم
منی که همسایه ندید سایمو
شدم با اوباش همسفر حسینم
حسین حسین حسین حسین حسین جان
رضا نصابی