eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
357 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمان تو زیباست حتی روی نیزه می ایستم پای تو رودرروی نیزه باالنشینی جایگاه قاریان است ای قاری زینب نه دیگر روی نیزه این زخمهای تازه یعنی کوفه تا شام با حنجرت بد بوده خلق و خوی نیزه تو با سر نیزه اگر آزار دیدی ماهم کتک خوردی م با پهلوی نیزه در این نشانی بی نشان خوابیده بودی شهر بال میدان دشنه کوی نیزه دریای خون تشکی ل شد در قتلگاهت با سیل تیغ و رود تیر و جوی نیزه خیلی غریبانه مرا از تو جدا کرد ساعات آخر شمر با نیروی نیزه قبری که کندی نبش شد؛ د یدی چه میکرد؟! با پیکر ششماهه جستجوی نیزه فریاد میزد مادرش ای بی حیا نیست حجم سر شش ماهه پاسخگوی نیزه سربازها پیش نگاه بچه هایت مشغول تعمیرند و شستشوی نیزه آنقدر روی نیزه بودی که تنورِ خولی گرفته از تو حتی بوی نیزه با اشک های دیده ام تا آخر عمر تأمین برایت می کنم داروی نیزه 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بعد از اذان و بعد اقامه به گوشِ من گفتند تویی غلامِ حسین ، نوکرِ حسن وقتی غلام خانه ی این دو برادری دیگر به سوی مردمِ بی پایه رو مزن این را هزار مرتبه تکرار می‌کنم سنگ علی و آل علی را به سینه زن دنیا چگونه معتبر است نزد اهلِ دل دنیا چگونه محترم است نزدِ اهل فن ؟ وقتی ندارد این پسر فاطمه حرم وقتی ندارد آن پسر فاطمه کفن 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.   اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. رضا نصابی
«اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
☑️بند اول رقیه ی سه ساله هستم سلاله ی حضرت زهرا عموی من باشد ابالفضل عمه ی من زینب کبری با همین سن کم، تیغ زبانم باشد مثل ذوالفقار کاخ ظلم و ستم را کردم بر سر اهلش تار و مار مثل عمه زینب علیه السلام قهرمانم ز کربلا تا به شام با وقار و عفت خود می گیرم از تمام یزیدیان انتقام زیر بار ستم نکرده ام زندگی جان فدا میکنم در ره آزادگی ☑️بند دوم من نوه ی ابوتراب و دختر شاه کربلایم سرور بانوان عالم فاطمه ی دشت بلایم کرده ام طوفان در،شهر شام و کوفه با حفظ حجاب زیر چادر حتی،مثل عمه زینب«س» کردم انقلاب می ستیزم با ذکر پدر جان می گریزند ز گریه ام دشمنان لرزه افتد با شکوِه و ناله ام بر تن زجر، خولی و شمر و سنان زیر بار ستم نکرده ام زندگی جان فدا میکنم در ره آزادگی ☑️بند سوم دختر ارباب منی و به فاطمه نور دو عینی زینت دوش عمو عباس ماه شب تار حسینی من سراپا دردم، تو فقط باشی بر درد من دوا تو مرا راهی کن، یک سفر از ایران تا کرببلا دست ما و دامن پاک شما دخت پاک حضرت خیر النسا بر علیِ اصغری آرامِ جان السلام ای عمه ی صاحب زمان زیر بار ستم نکرده ام زندگی جان فدا میکنم در ره آزادگی بله https://ble.ir/majidmoradzadeh تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAD8M1o1kf3xMJGroSQ ایتا https://eitaa.com/majid_moradzadeh خادم کانال @majidmoradzade نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. سلامتی امام زمان «عج» صلوات
moradzade.mp3
18.63M
🥁 🎺 رقــیـه ی ســـه ســـاله هـسـتم سُــلاله ی حـضـــــرت زهـــرا «س» عمــوی مـن باشد اباالـفـضل«ع» عمــه ی مـن زیـــــنــب کبـری«س» 🙏 🎤 https://eitaa.com/majid_moradzadeh
4_5879489303972686219.mp3
5.32M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.   اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. رضا نصابی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جامع ترین اپلیکیشن اربعین لطفاً برای دوستان اربعینی خود نیز ارسال فرمایید هزینه آن ذکر صلوات بر محمد و آل محمد و دعای برای فرج مولایمان حضرت صاحب الامر عج می باشد
بعدِ دوری از تو تنها گریه شد کارم پدر روضه ی بی وقفه ام ، در حال تکرارم پدر من چه شب‌هایی که پای نیزه‌ات خوابم نبرد پس خیالت تخت ، امشب با تو بیدارم پدر می توانی سر روی پاهام بگذاری خودت؟ نا ندارم تا تو را از طَشت بردارم پدر تک‌تک آمار زخم صورتت دست من است این چنین آموختم تا خوب بشمارم پدر! این اواخر راه می افتم شبیه مادرت هر زمان پا می شوم دنبال دیوارم پدر گوشوارم باعث این گوش‌های پاره شد تا ابد از هرچه زیور هست..،بیزارم پدر عاشق بازار رفتن با تو بودم، نه سنان... تو ندیدی با چه وضعی بُرده بازارم پدر زجر می خوابید و پا می شد..،کتک می زد مرا هیچ تفریحی ندارد غیر آزارم پدر من فقط یک خُرده جا خوردم ، زبانم کُند نیست آه! کُلِّ شام می خندد به گفتارم پدر من کجا ، عمّه کجا ، بزم حرامِ مِی کجا... رنگِ چوب خیزران شد رنگِ رخسارم پدر ناگهان بحثِ کنیزی شد ، سکینه آب شد... حرف خود را قطع خواهم کرد ، ناچارم پدر! ▪️ جان هرکس دوست داری با خودت من را ببر راحتم کن از خیال اینکه سربارم پدر 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شباش که سوز داشت اما خرابه از آهِ غربت من گرم می شد دو دست سردی داشت این زجر اما تا می زد صورت من گرم می شد جامون داد ماها رو بین خرابه چقدر این شهر امیر پستی داره بابا ، این دختره مثل باباشه همیشه با خودش چوب دستی داره رو دستام جای شلاقای زجره کی گفته واسه تو من خون نمیدم دارم میرم دلم می سوزه واسش دیگه زحمت به عمه جون نمیدم مثه زینب عزادار تو هستم اینم از معجرم رد خونابه من اینجا میمونم روضه بگیرم حسینیه میشه اخر خرابه چقد خاکی شدی موهای بابام لبای خشکیدش ، خسته نباشی چشای مهربونش قول میدی تا وقتی زنده ام بسته نباشی 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
این است پیامی از دردانه به دردانه از نی بنگر ما را ویرانه به ویرانه یک خانه پر از سنگ و یک خانه پر از هیزم فرق است پذیرایی کاشانه به کاشانه زخم است سرم از بس شانه نشود مویم خون است دل شانه دندانه به دندانه چون شمعم و از اهم  یک قافله می‌سوزد شرمنده از آن هایم پروانه به پروانه هم چوب لبت میخورد هم جام به دستش بود می ریخت به دلها خون پیمانه به پیمانه 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تو بهشت این جهانی که به شوکتم می آیی چه شبی شود شبی که ، تو  به خلوتم می آیی... به دویدنت ز خیمه، دم احتضار اصحاب تو درست لحظه ای که  پُرِ حسرتم می آیی ... نه به وصل، ناز داری، نه به پا نیاز داری پدر منی و با سر  به عیادتم می آیی شده مرقد تو نیزه ، به طواف تو دویدم شده مرقدم خرابه ، به زیارتم می آیی ؟! تو شبی بدون دعوت به تنور رفته بودی به سر مزار من نیز ، به دعوتم می آیی 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه  تنها امیدم اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر دیگه خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره بابا دیگه برام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد به من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد  اومدی و گره من وا شده آخرای  عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده 🔸شاعر: ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
به شانه بار غمت را نبرده بودم و بردم مرا به عمه سپردی تو را به خاک سپردم شبی شبیه تو افتادم از بلندی مرکب چه زجرها که ندیدم چه زخم‌ها که نخوردم به روی خار دویدم که بی تو زود بمیرم مرا ببخش پدر جان اگر هنوز نمردم به جای آب گوارا شراب سهم لبت شد به بزم شام چه زهری زمانه داد به خوردم برای آنکه بخوابم تو را به خواب ببینم هزار و نهصد و پنجاه تا ستاره شمردم نشد به پای تو خیزم مرا ببخش عزیزم گُل تو بوده‌ام اما شکسته ساقه‌ی خُردم تو بوریا کفنت شد من این لباس سیاهم به رسم عشق، کفن هم در این مزار نبردم 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
طفلی که بار محنت ایّام برده بود در عین خردسالگی‌اش سالخورده بود چون غنچه‌ای که در وسط آتش اوفتد اعضای پیکرش همه در هم فشرده بود سر زخم و شانه زخم و کمر زخم و چهره زخم از زخم ها تمام وجودش فسرده بود از بس که زخم داشت، شبانگاه وقت خواب جای ستاره زخم تنش را شمرده بود بر صورتش که برده شباهت به فاطمه ردّی کبود داشت! مگر ارث برده بود؟ مُردم ازین مصیبت و جا داشت حین غسل غساله گر ز غصه‌ی آن طفل مُرده بود دانی چه بود علت جان دادنش "یتیم" وقتی به سینه، راس پدر را فشرده بود... ... می‌خواست بر لبان پدر بوسه بسپرد جان را به جای بوسه بر آن لب سپرده بود ارزان لبانِ‌تشنه مپندار بوسه زد! بوسیدنش به قیمتِ جان، آب خورده بود 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
مرادشمن به قصد کُشت می زد به جسم کوچک من مُشت می زد هرآن گه پایم از ره خسته می شد مرا با نیزه ای از پُشت می زد بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دوچشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را مرا باتو سرگفت وشنود است یتیمی من مظلومه زود است بگو با دخترت دراین دل شب چرا لب های توبابا کبود است 🔸شاعر: ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
همه شادند دخترت گریان همه خوابند دخترت بیدار خیلی امروز مردم این شهر دادنم با نگاهشان آزار دخترت را ببر به همراهت خسته از دست روزگار شده یا که تشخیص تو شده مشکل یا دو چشم رقیه تار شده گر به دور سرت نمی گردم پر و بالم ببین که بسته شده مثل سابق زبان نمی ریزم دو سه دندان من شکسته شده وسط ازدحام و خنده ی شام بغض تنهایی ام ترک میخورد هر کجا تا که گریه میکردم عمه‌ام جای من کتک میخورد میکشم دست بر سر و رویت چه  قدر پلک  تو ورم  دارد بر لبت زخم تا بخواهم هست ولی انگار  بوسه کم دارد آن قدر روی خارها رفتم به‌خدا هردو پای من زخم است لرزش دست من طبیعی نیست نوک انگشتهای من زخم است 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
احوال من که جای شرح و بیان ندارد از آن رقیه دیگر طفلت نشان ندارد بعد از تو مبتلاییم پیری زودرس را این کاروان پدر جان دیگر جوان ندارد مهمانی تو در شام شب سرد و روز گرم است این خانه هیچ سقفی جز آسمان ندارد بوی غذا می آید خیلی گرسنه هستم این شهر لامروت یک مهربان ندارد ما پیش پات خوردیم از دستشان کتک را با رفتن تو دیگر این سفره نان ندارد بابا ببخش انقدر از دست من میفتی باید تورا بگیرم دستم توان ندارد شیرین زبانی ام نیز با گوشواره ام رفت لکنت گرفته دختت، دیگر زبان ندارد خون‌مردگی دستم از تنگی النگوست این زخم ارتباطی با ریسمان ندارد در حال جستجوی انگشتر تو هستم غمگین نشو رقیه قد کمان ندارد جز کاسه ای پر از خون در چهره‌ات نمانده انگار صورت تو اصلا دهان ندارد باید تقاص خود را از خیزران بگیرم من را نبوس امشب؛ لبهات جان ندارد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ای‌سر فدای گیسوانت، ابروانت می‌بوسم‌ امشب خشکی دور لبانت صافی مویم، صافی ریش تو بابا پیچیده‌ شد در پنجه‌های دشمنانت موهای مشکی تو را جوگندمی کرد خاکستری که مانده لای گیسوانت بابا تو از بالای نی، از آن بلندی دیدی اسیری زنان و دخترانت؟! بعد از نواز‌ش‌های تو شد قسمت من دستان زجر و خنده‌ی شمر و سنانت این دشمنان پست‌تر از چارپایان خیلی شکستند استخوانم، استخوانت با چشم کم‌سویی که دارم لمس کردم پاره شده با ضربه‌ی دشنه رگانت وقتی یزید خیره‌سر از روی مستی با خیزران می‌زد به دندان ‌و دهانت جاخورد پشت خواهرت آن دختر تو لکنت گرفت این دختر شیرین‌زبانت 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ای‌سر فدای گیسوانت، ابروانت می‌بوسم‌ امشب خشکی دور لبانت صافی مویم، صافی ریش تو بابا پیچیده‌ شد در پنجه‌های دشمنانت موهای مشکی تو را جوگندمی کرد خاکستری که مانده لای گیسوانت بابا تو از بالای نی، از آن بلندی دیدی اسیری زنان و دخترانت؟! بعد از نواز‌ش‌های تو شد قسمت من دستان زجر و خنده‌ی شمر و سنانت این دشمنان پست‌تر از چارپایان خیلی شکستند استخوانم، استخوانت با چشم کم‌سویی که دارم لمس کردم پاره شده با ضربه‌ی دشنه رگانت وقتی یزید خیره‌سر از روی مستی با خیزران می‌زد به دندان ‌و دهانت جاخورد پشت خواهرت آن دختر تو لکنت گرفت این دختر شیرین‌زبانت 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
حال من از این خراب ترم بشه کسی نیس که سایه ی سرم بشه بدون عمه سفر نمیره که یه چیزی بگید که باورم بشه . دیگه از کسی سوال نمی کنم خودم و دیگه وبال نمی کنم بد جوری موی سرم کشیده شد عمه من زجر و حلال نمی کنم . زخمامو به عمه هام نشون دادم گوشواره هامو به ساربون دادم من باید بابامو امشب ببینم نمی خوام بیاد ببینه جون دادم . دخترت از عمه شرمنده میشه روزی صد بار میمیره زنده میشه بسکه هر کسی رسیده کشیده دس به موهام میزنم کنده میشه . دردای بی دوا مو چیکار کنم من نماز شبامو چیکار کنم هی به من میگن بدو نمیتونم آبله های پامو چیکار کنم . تو ندیدی آخه پژمردن مو سر به زیر بال و پر بردن مو وقتی از شتر می افتادم بابا عمه هم ندید زمین خوردن مو 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————