#مدح_رسول_اکرم #مدح_امام_صادق
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
به تمنای لبان پسر اسماعیل
زمزم از شوق، عجب چشم تری پیدا کرد
نور توحید پس از غیبت طولانی خویش
در حرم فرصت هر جلوهگری پیدا کرد
سالیانی خبر از حضرت جبریل نبود
مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد
از قدوم پسر آمنه و عبدالله
امّت پاک سرشتان، پدری پیدا کرد
خاتم از راه رسید و شجر هر چه رسل
تازه بر بار نشست و ثمری پیدا کرد
ما هدایت شدۀ نور رسول اللهیم
ریزه خوار کرم زادۀ عبداللهیم
بی وجود تو بشر بی سر و سامان میشد
همه جا نور خدا مخفی و پنهان میشد
بی وجود تو کجا در همۀ امتها
نام این قوم مزین به مسلمان میشد
تا که از قوم دگر حرف میان میآید
تکیۀ بازوی تو شانۀ سلمان میشد
تو دعا کردی و ما شیعۀ مولا گشتیم
از همان روز، دلت گرم به ایران میشد
رخصتی میدهی ای سرور زیبا رویان
گویم از چه رخ تو قاتل هر جان میشد
با تبسم به لب غنچه تو گل میکرد
گیسوی حور، به یکباره پریشان میشد
علت این بود که در روی ملیحانۀ تو
قدری دندان ثنایات نمایان میشد
ذکر تسبیح تو آهنگ بیان ملک است
شکل ترکیب رخ تو نمک اندر نمک است
بی دم قدسی تو مردهای احیا نشود
پسر مریم قدّیسه، مسیحا نشود
پشت موسی به تو و حضرت مولا گرم است
ورنه بی اذن شما وارد دریا نشود
گر زلیخا رخ زیبای تو بیند در خواب
پای دلداگی یوسفی رسوا نشود
همه از رحمت تو حرف میان آوردند
از چه رو علت هر خشم تو افشا نشود
غضبت رمز «اشدّاء علی الکفّار» است
لشگر کفر حریف تو به هیجا نشود
با دعای تو علی صاحب تیغ دو سر است
بی رضایت گره از ابروی او وا نشود
جز به پیش غضب چشم تو در وقت نبرد
کمر تیغ علمدار احد، تا نشود
تو ز نور احدی، اشرف مخلوقاتی
پدر فاطمهای، تاج سر ساداتی
تو کریمی و کریمان همه از نسل تواند
سائلان بین، گذر یار بلافصل تواند
هر که ابتر به تو گفته رحمش ناپاک است
همۀ خلق خدا ریزهخور نسل تواند
آن کسانی که ندارند به دل حب علی
در عمل امت ملعون شده و رذل تواند
زدن فاطمه بر اهل یقین ثابت کرد
این اراذل پی آتش زدن اصل تواند
چون تمسّک به علی شرط شفاعت باشد
شیعیان در صف محشر همگی وصل تواند
چه کسی گفته اباالفضل ز اولاد تو نیست؟
ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند
بعد محسن که دل فاطمه حساس شده
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
مکتب قدسی تو نور حقایق دارد
چارده مصحف تابنده و ناطق دارد
دشمن کور دل تو ز کجا میدانست
راه تابندۀ تو حضرت صادق دارد
ظاهراً خاک حریمش شده با خاک یکی
باطناً او حرمی در دل عاشق دارد
روزی بندگی ما همه دست آقاست
در عمل او صفت کامل رازق دارد
سالها میگذرد، سرخی خاک یثرب
اثر خون تن زخم شقایق دارد
گر که گوش دل ما باز شود این ایام
صحبت از توطئۀ چند منافق دارد
زود شهر نبی از مادر ما خسته شده
باورم نیست که دستان علی بسته شده
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
سرو است و به ایستادگی متهم است
از شش جهت آماجِ هزاران ستم است
شعرم همه ارزانیِ این یک مصراع:
جمهوری اسلامی ایران حرم است
#میلاد_عرفان_پور
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#انقلاب_و_دفاع_مقدس
#جمهوری_اسلامی_ایران
ایران تن است و ما همه اعضای پیکریم
این خاک خانه ایست که با جان بر آن دریم
کرد و بلوچ، ترک و عرب، زیر پرچمش
با هر نژاد و مذهب خواهر-برادریم
ایران من! نفس به هوای تو میکشیم
ایران من! فقط به هوای تو میپریم
خود را فروخت آنکه اقامت خرید و رفت
ما عشق را به قیمت جان از تو میخریم
بر خون گذاشت پا و گذشت از وطن ولی
لعنت به ما اگر که از این خاک بگذریم
«ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»
روزی هزار بار برای تو جان دهیم
تا که تو را به دست امام زمان دهیم
🔸شاعر:
#محمد_علی_بیابانی
______________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#صلح_امام_حسن_مجتبی
ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست
موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست
آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام
ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست
صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است
رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست
صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است
کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست
ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما
این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست
صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد
برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست
می نویسد آیه های عشق را دور بقیع
آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست
🔸شاعر:
#زهرا_سپه_کار
____________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#صلح_امام_حسن_مجتبی
ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی
مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی
"ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند
چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی
هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست
وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی
از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی
بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی
میروی عکس همه با دست پر از خانه ات
رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی
خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی
در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی
هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت
شد متمول گدای آن حوالی مجتبی
حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده
سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی
بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی
با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی
من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان
تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی
"بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم
ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی
ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد
مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی
خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست
شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی
کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت
بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی
نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو
عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی
جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است
با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی
چشمه های نور از شعر تو جاری میشود
روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی
دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر
بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی
به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی
هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی
گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق
مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی
صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است
زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی
غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است
گریه داری با همین قد هلالی مجتبی
این همه موی سپید تو حکایت میکند
کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی
****
پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم
در خور شأن ات ندارم شعر عالی مجتبی
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#صلح_امام_حسن_مجتبی
ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست
موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست
آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام
ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست
صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است
رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست
صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است
کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست
ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما
این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست
صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد
برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست
می نویسد آیه های عشق را دور بقیع
آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست
🔸شاعر:
#زهرا_سپه_کار
____________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#انقلاب_و_دفاع_مقدس
#جمهوری_اسلامی_ایران
#عفاف_و_حجاب
هرکس هویدا میکند زیبایی تن را
از دست داده زینت پوشیده بودن را
هر دوست را آزرده خاطر میکند از خود
شاید ببیند لحظهای لبخند دشمن را
در اقتدار چادرش، پوشیده خواهد داشت
از چشم هر نامحرمی فانوس روشن را
در پیچوتاب بیحجابی هیچ خیری نیست
پیدا نخواهد کرد در این دشت سوزن را
وقتی که خود را از نگاه غیر میپوشد
در چادر خود امن خواهد ساخت مسکن را
از بیحیایی پیشگیری میکند در جمع
هرکس رعایت میکند حدّ معیّن را
اینگونه فرمودهست اول بانوی خلقت؛
پوشیدگی تا اوج عزّت میبرد زن را
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟
ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن
پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن
چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری
مثل من لبریز از درد دل و درد سری
گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری
با علی حرفی بزن این روزهای آخری
با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم
خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم
چند وقتی هست که حال و هوایت خوب نیست
گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست
باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست
فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است
کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است
آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است
تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است
هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت
فاطمه، ای کاش اصلاً خانه ی ما «در» نداشت
بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه،
چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه
زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه
از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه
*زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان*
این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد
دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد
سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد
این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد
چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش
باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش
محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود
ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود
با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود
پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود
استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند
کارهای خانه را امروز زینب می کند
با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم
با نفس های پُر از آهِ تو هر دم ساختم
من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم
تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم
تو زمین خوردی، علی افتاد از پا ناگهان
جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان
بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه
غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه
میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه
"هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه
"خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من
"بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من
* بیت از جناب آقای محسن ناصحی
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
چقدر غصه... چقدر التهاب می بینم!
درست نیست! بگویید خواب می بینم
تمام ذهن می شود آشوب وداعش وآتش
همین که در گذری«بی حجاب»می بینم
@rozeneshinan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که با کفن مشکی دفن شد!
🔰 #شهید_یوسف_داورپناه
👈 امثال این زنها، زندگی خود را دادند تا تویی که کشف حجاب میکنی آزاد باشی و امنیت داشته باشی👌
@rozeneshinan