۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
اولین جلسهی کلاس شماره ۲ استان #همدان ، سهشنبه چهارم اردیبهشت
تلفن ثبتنام: ۰۹۱۸۳۱۸۶۳۳۵
@amoozeshe_maddahi_fakoor
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از Mohammadtaghi Nosouhi
16.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 بابا علیِ؛ نفر اول دنیا علیِ
#غدیر💚
┄┅═✧♡💠♡✧═┅┄
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#دیر_راهب
نوشتم اول خط: بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بندۀ تو نخواهد گذاشت هرجا سر
قسم به معنی «لا یُمکن الفرار از عشق»
که پُر شدهست جهان از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر
همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود
جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک همه بودند سروران را سر
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس «اَجَنَّنی» گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت:
برو به معرکه با سر، ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر
در این قصیده ولی آنکه حُسن مطلع شد
همان سریست که بُرده برای لیلا سر
سری که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پُر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
امام غرق به خون بود و زیر لب میگفت:
به پیشگاه تو آوردهام خدایا سر
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک: الف، لام، میم، طاها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب
چه خوب شد که نبودهست بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر
نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او
ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر -
جدا شدهست و سر از نیزهها درآوردهست
جدا شدهست و نیفتاده است از پا سر
صدای آیۀ کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
چه قدر زخم که با یک نسیم وا میشد
نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر
عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوب محمل؛ نه با زبان، با سر
::
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
#نوحه
#زنجیر_زنی
#شهادت_حضرت_حمزه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
گلی از گلشن آل عبا حمزه ای
حامی و یاور دین خدا حمزه ای
یاور مصطفی همدم مرتضی
حمزه جانم(۲)
همنشین پیمبر خدا گشته ای
در ره دین حق حمزه فدا گشتهای
روی تو چون قمر کن به حالم نظر
حمزه جانم
شیر دشت احد تو کشته ی کین شدی
با نثار جانت فدایی دین شدی
پاره شد پیکرت نبی آمد برت
وای از این غم
در مدینه بود قبر تو در آفتاب
حمزه چون ائمه قبر تو گشته خراب
جان پیغمبری چو گل پرپری
وای از این غم
حمزه گردیده ای مثله ز جور و جفا
پیکرت بپوشاند ختم رسل با عبا
آمده در برت صفیه خواهرت
وای ازاین غم
صفیه خواهرت آمده جان بر لب است
زین مصیبت دلم یاد غم زینب است
دیده در کربلا ستم اشقیا
آه از این غم
کربلا زینب غم دیده شد خون جگر
سوز داغ برادرش به دل زد شرر
صبر او کم شده قامتش خم شده
آه از این غم
دیده زینب گلش ز کینه پرپر شده
گل باغ علی صد پاره پیکر شده
دیده نور دو عین غرق در خون حسین
آه از این غم
صحنه ی جانگدازی دل زینب شکست
آن زمانی که شمر به روی سینه نشست
کس چو اوغم ندید قامت او خمید
وای از این غم
دیده زینب که دشمن بنموده جفا
سر پاک حسین بریده شد از قفا
ظلم و کین شد فزون برگل غرق خون
وای از این غم
صحنه ای دیده و قامت زینب خمید
شمر بیدین سر حسین زهرا برید
کربلا در خروش شد برادر خموش
وای از این غم
#شهادت_حضرت_حمزه_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
.
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
.
|⇦•نوا از نینوا می رفت...
#روضه_هنده و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی
●━━━━━━───────
شب شددیدم عده ای کنیز اطراف یه خانم مجلله ی رو گرفتن دارند میارن. بی بی زینب تا چشمش افتادبه اینخانم بلند شدند رفتن بین بچه ها نشستن چادر رو صورت کشیدن. الهی بمیرم برات زینب. کار به جایی رسیده بود با دستشون صورتشون رو پوشانده بودن الله اکبر هنده آمد روی کرسی مخصوص که گذاشته بودند نشست اما دیدند بر خلاف دیگران که بهشون زخم زبان میزدن این خانم شروع کرد دلداری دادن از خدا گفتن از زمان قضاو قدر گفتن حرفاشو زد رو کرد بعدروکرد به خانوما، خانم ها بزرگ تر شما کیه؟ یه چندتا سوال ازش دارم بی بی زینب رو نشونش دادن. یکی گفت: عمه جان! خانم ادب داره جوابشون رو بدید. جواب ابن زیاد رو زینب نمی داد. یزید با اون همه شکوه وجلالی که براخودش درست می کرد بی بی فرمودند: من اصلا ننگم میاد با تو حرف بزنم. دنیا من رو کشونده اینجا با تو روبه رو شدم من ننگم میاد با توی یزید حرف بزنم..
دختر علی است، دختر حضرت زهراست... اینجا گفتند: خانم جان این خانم فرق میکنه جوابشون رو بدین. رو کرد به بی بی زینب...
خانمِ اسیر! بگو بدانم شما از کدام شهر و دیارید؟ بی بی فرمودند: ما از مدینه ی پیغمبریم.هنده تا نام رسوالله و مدینه را شنید ادب کرد از روی کرسی بلند شد نشست روی خاکای خرابه صدا زد: خانم! اسم مدینه رو بردی من چندسال تو مدینه بودم خاطرات خوبی دارم، دوستان خوبی دارم، بگو بدانم شما از کدام محله ی مدینه هستید؟ بی بی فرمودند: ما از محله ی بنی هاشمی هستیم. هنده خوشحال شد یعنی میشه این خانم زینب من رو دیده باشه؟! یعنی میشه این خانم از حسین به من خبری بده !؟صدا زد خانم! بگو بدانم آیا خانه ی مرتضی علی و زهرا را میشناسی؟ گفت: بله!... چقدر هنده خوشحال شد. گفت: خانم آیا بچه های زهرا رو میشناسی؟ فرمودند: بله! از کدامشان سوال میکنی؟ صدا زد: خانم! بگو بدانم آیا حسینِ زهرا را میشناسی؟فرمودند: بله، هنده حسین رو خوب میشناسم. اما یه سوال دیگه کرد دیگه بی بی زینب نتونست جواب بده آنچنان گریه ای سر داد تمام خرابه ضجه و ناله شد. اومد جلوی بی بی صدا زد: خانم مگر زینبِ من طوری شده؟ مگر از بی بی ام زینب خبری داری؟ چادر رو کنار زد بی بی، صدا زد هنده حق داری نشناسی بخدا من زینبم! آنچنان هنده تو صورت خود زد کاش کور شده بودم نمی دیدم خانم به من گفتن اسرای خارجی اند. شما کجا؟ اسیری کجا؟ شما کجا؟ خرابه ی شام کجا؟
حسین از دست ما میرفت اگر زینب نمی آمد ...
نوا از نینوا میرفت اگر زینب نمی آمد
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#پنجم_صفر
#حاج_مهدی_صالحی_کرمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
روضه دفتری حضرت فاطمه(س)
👈تایپ و ارسال: علیمحمدی✍
اَللّهم صَلِ عَلی فاطمة و اَبیها و بَعلِها و بَنیها وَ سِرِّ المُستودِعِ فیها بعددِ ما احاطَ بِه عِلمُک
الهی یا الهی یا الهی
تو از سوزِ دل زهرا گواهی
تو می بینی به پشت درب بسته
میان خون خود زهرا نشسته
امان از بیکسی ای داد بیداد
غم دلواپسی ای داد بیداد
امان از آسمون بی ستاره
امان از سیلی و از گوشواره
◾امروز(امشب)بیاین بریم درِ خونه ی فاطمه به واسطه ی امامِ زمان، ایامِ فاطمیه س مجلس با نامِ فاطمه س، امام حسین فرمودن: بخدا قسم اشکی در چشمِ کسی نمی یاد مگر اینکه مادرم فاطمه ی زهرا نظر کنه، بی بی جان امروز به این اشکا نیاز داریم، خیلیا مریض دارن، خیلیا حاجت دارن خیلیا اومدن برا جوانشون دعا کنن، آماده این روضه ی فاطمه رو بگم، آخه شنیدم بین در و دیوار وقتی میخِ در به سینه ی مادر رفت اونجا بود که صدا زد مهدی جان به فریادم برس
گُلِ یاسِ مهربونم
فاطمه چراغِ خونم
الهی نیاد یه روزی
بی تو من زنده بمونم
نذار دستات از من دور شه
آرزوم زنده به گور شه
کی میتونه بعدِ زهرا
واسه علی سنگِ صبور شه
آخه تنها محرم علی فاطمه س، یه روز خانوم نشسته بودن گفت علی جان حرفی دارم(خانومم چیه) فرمود علی جان شنیدم بیرون جواب سلامتو نمیدن گفت زهرا من سلام میدم اما مردم مدینه جوابمو نمیدن ، مگه غربت از این بالاتر میشه، قربانِ درد دلت برم بی بی جان،علی تو مسجد بود شنید بی بی زهرا از دنیا رفته، همین راهِ خونه به مسجد هی زمین میخوره و بلند میشه هی میگفت فاطمه نرو علی کسی رو نداره😭😭😭
پاشو اینجوری منو نده عذاب کَلِمینی
بری ازپیشم میشم خونه خراب کلمینی
بین اینهمه سلام بی جواب کلمینی
میبارم مثل آسمون برات
میکُشی منو با اشکِ بی صدات
سرتو بگیر بالا جونِ علی بی بی جان
یه کمی حرف بزن علی نمیره
حرف رفتنو نزن علی میمیره(۲)
هر چی صدا زد علیم، هر چی صدا زد بخدا مظلومم، جواب ندادن😭😭😭 آاااای امام زمان روضه ی مادرت بیا، مگر پسر به مجلس مادر نمی آید، بخدا خیلیا داغِ مادر دیدن ها، اما حاجتمندای مجلس، گرفتارا، مریض دارا بخدا ابن عباس میگه روزای آخر برای فاطمه مرهم می آوردن ، دیدم بی بی مرهم ها رو قبول نمیکنه، گفتم خانوم رفتنی شده یه روز فضه رو صدا زد، فضه جان بیاکمکم کن میخوام این مرهم ها رو از رو زخمام در بیارم اما دیدن دندوناشونو آنقدر فشار میدادن، خانومم چرا با خودت اینکارو میکنی(دل بده به من) یه وقت فرمود فضه میخوام موقع غسلِ بدنم علی به زحمت نیوفته آخه علی کسی رو نداره، اما مریض دارا، یه پرده ای کشید کجای دنیا دیدین یه مادر جوونو جلوی بچه هاش غسل و کفن کنن(بمیرم برات مادر)بخدا بدنو کشید دید بچه ها دارن گریه میکنن فرمود: حسنم ، حسینم، زینبم، ام کلثومم بابا بیاین برا آخرین بار مادرو زیارت کنید(خوشبحالتون شما زیارت کردین) اما اومد بندِ کفن رو ببنده علی میگه به همون خدا دیدم دستای فاطمه از کفن بیرون آمد حسنو حسینو به سینه چسباند یه وقت صدایی از آسمان بلند شد علی جان بچه ها رو از سینه ی مادر جدا کن این منظره فرشتگان رو به گریه میندازه گفت:
ای آسمان تنها شدم
دیدی که بی زهرا شدم
شرمنده ی طاها شدم
آه و واویلااااا... از دلِ زهرا
اینجا علی جان نتونستی ببینی پس کربلا زینبت چه کرد وقتی اومد کنار گودال قتلگاه دید شمر رو سینه ی حسین نشسته، هر کجای این مجلس نشستی از سُویدای دلت سه مرتبه بلند بگو یا زهرااااا(۳)
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
4_5787454343867269556.mp3
8.4M
#سرودولادت_امام_حسین_ع
#سبک_از_کودکی
#مرغ_خوش_الحان
🌹🌹🌹
✅بنداول
مرغ خوش اَلحان دوباره بازم خبرآوُرده
حضرت زهرا برای حیدر پسر آوُرده
ملائڪه مبهوت نگاه حضرت ارباب
بپسه میگیرن از ڪف پاهاش تولحظه ی خواب
قرعه بنام فطرس افتاد
دلش شده از قفس آزاد
ڪنارقنداقه ارباب
خدا بهش چه شهپری داد
🍀
خوش آمدیای گل زهرا (س)
✅بنددوم
امشب تموم انبیا توی شهرمدینه ن
از دست حیدر واسه تبَرُڪ چیزی بگیرن
این طفل زیبا دلور دلها نور دوعینه
شاه دو عالم نگین خاتم اسمش حسینه
اومدشفیع روز محشر
نوه ی زیبای پیمبر (ص)
ماهم بگیریم ڪربلا رو
از دستای حضرت حیدر (ع)
🍀
خوش امدی ای گل زهرا (س)
✅بندسوم
امشب دل من غرق جنونه شده دیوونه
سرود لبهام حاءِ و سینِ یاءِ نونه
بدجوری امشب بازم دلِ من شده هوایی
میره تاجنت آخه شده باز ڪرببلایی
🍀
گنبدطلاتو آقاعشقه
ڪبوترا تو آقاعشقه
خادما و زائرای تو
ڪرببلا تو آقاعشقه
🍀
خوش آمدی ای گل زهرا (س)
💠💠💠🌀 179 💢💠💠💠
شاعرسبکسازڪربلایی رضا نصابی و
به نفس
کربلایی_جوادمقدم
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آهوی پاشکسته ای ،لنگون لنگون اومده
یا ضامن آهو ،برات دوباره مهمون اومده
پر کشیدم من به هوات مثل کبوتر حرم
فدای اون محبتت،دستی بکش روی سرم
از راه دوری اومدم تنها به امید نگات
آخ اگه دستم برسه به اون ضریح با صفات
تو صحن تو نشستم و منتظر عنایتم
تورو خدا نگام بکن که تشنه شفاعتم
دلم به عشق تو خوشه مثل دل کبوترات
بزار که بی پرده بگم امام رضا جونم فدات
در باغ ولایت ،گل خوشبوست رضا
سرو چمن گلشن مینوست رضا
نومید مشو ز درگه احسانش
زیرا به جهان ضامن آهوست رضا
التماس دعا
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
استان سید ناصر هاشمی.mp3
4.86M
📣استاد سید ناصر هاشمی
🎼 مناجات در همایون
بنده ی مسکین ما بیا به دربار ما
تا که شوی منعم از دولت بیدار ما
غرق گناهی بیا بر در ما توبه کن
شامل حالت شود رحمت بسیار ما
خدا خدا کن که تا جدا جدا درد تو
دوا شود از می بخشش سر شار ما
اگر که شرمنده ای ز جرم و تقصیر خویش
در صف مستغفرین بیا به بازار ما
اگر بخوانی مرا زنده دلت می کنم
بهره ی روشن ببر ز فیض انوار ما
خلق نکردم ترا تا که بسوزانمت
بهشت ماکن طلب طلب مکن نار ما
راجی ما هرکه شد روا کنم حاجتش
کسی نشد نا امید از در دربار ما
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
صبح دل افروز عنایت دمید
باد روان بخش هدایت وزید
کوکبهٔ مهر پدیدار شد
هر دو جهان مطلع انوار شد
*" وحشی بافقی "*
*پروردگارا !*
در انتظار رحمتت نشستهایم !
بدهی کریمی ، ندهی حکیمی ،.
بخوانی ، شاکریم ، برانی ، صابریم .
*خدای مهربان ؛*
احوالمان چنانست که میدانی و
اعمالمان چنین است که می بینی .
نه پای گریز داریم و نه زبان ستیز ،
در این سحرگاه ملکوتی
*بحق* کبریاییات ، *بحق* راستی ،
*بحق* خوبی ، *بحق* بزرگی ،
*بحق* انصاف ، *بحق* حقانیت و
*بحق* مهربانیت، بهترینها رابرای همه انسانهامقدر بفرما
*🌷یا قاضی الحاجات🌷*
*🙏الهی به امید تو🙏*
*سلااااااااااام*
صبح دلنشین دو شنبه سومین روز اردیبهشت ماه بخیر
امروزتون سراسر خوشی و خوشبختی
امروزتون شاد و به یاد ماندنی
امروزتون زیبا و پر از موفقیت .
*امیدوارم ؛*
امروز خدا سرنوشتی دوستداشتنی
زندگی پر از عشـق
روزی فراوان ، لبی خندان و
دلی مهربون براتون رقم بزنه .
🌿🌿🌿🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌿🌿🌿
*یادمان باشد ؛*
هرگز از حرف هايی كه مردم دربارهُ ما میگويند دلگیر نشویم . هميشه فقط به يك چيز فكر كنیم
*داور خداست .*
آيا ما در برابر او رو سفيد هستیم ؟
*باید اين معيار قضاوت زندگی ما باشد ، تا بیراهه نرویم .*
🙏🌴
۳ اردیبهشت ۱۴۰۳