eitaa logo
یارقیه
148 دنبال‌کننده
548 عکس
798 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دل ازغم لبریزه.mp3
7.27M
اللهم عجل لولیک فرج دل از غم لبریزه اقا دلخونی تا کی ویرونم ابادم کن این بی سامونی تا کی اقای وحید شکری
AUD-20220902-WA0005.mp3
15.57M
آی.آی........بابا....باباااااا.. قلب تو از سنگه. دست از سرم بردار.🙏🏻😭 کشتی من و پاتو. از مجعرم بردار.🙏🏻😭 دستات چه سنگینه. تا میزنی هر بار. این قول و زنجیرو.. از گردنم بردار..🙏🏻😭 من مو سپیدم نزن. نزن🙏🏻🙏🏻 بچه شهیدم نزن نزن🙏🏻 اصلا میفهمی سه سالمه.؟ بابا ندارم نزن نزن🙏🏻🙏🏻😭 موهامو سوزوندی.. بستت نبود انگار😔😔🥹 دنبالم افتادی.. دست از سرم بردار🙏🏻🥹 چشمام نمیبینه 🥹 بس که هولم دادی🥹 گوشواره رو دیدم اون روز توی بازار🥹 عمه میبینه نزن. نزن🙏🏻 گریه اش میگیره نزن نزن🙏🏻😭 هر کی رد شد حتی. نگفت🥹 بچه میمیره نزن نزن اون شب که خوابم برد. مردم من از دوری. بابامو میخواستم .. اما نه اینجوری🥹 سر غرق خون بود و.. دندونشم خونی🥹🥹 موهاشم انگار که. سوزونده بود خولی🥹 تو رو بازار زدن زدن من رو تو انتظار زدن زدن چشمات به من بود رو نیزه ها من رو که هربار زدن زدن🥹🥹 🎤کربلایی وحید شکری
🍂🌾 بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند روشن ضمیر خداوند روشنگر بی نظیر، آغازمیکنیم آخرین روز آبان ماه را... درودها بامداد بی همتای شما همپا با گلپونه و بهانه های بزم پر درخشش زندگی " صبح تون آرام و دلنشين "  
🍁✨هـر روز ☕️✨آغازِ یک فصلِ زیبا 🍁✨از زندگیِ ماست... 🍁✨قدرِ هر طلوع را بدانیم ☕️✨سلام کنیم به عشق 🍁✨به دوست، به انسانیت ☕️✨دوست بداریم بی‌منت 🍁✨و عشق بورزیم با دل و جان 🍁✨سلام صبحتون پر انرژی ☕️✨روزگارتون شاد و قشنگ
شب وداع🌴🌴🌴🌴🌴 امید جان خسته ام، ازبرمن سفرمکن بمان به پیش من مرو، مرا توخونجگرمکن بی تو غریب وبی کسم ، مرومرو هم نفسم آتش سینه ی مرا ، بیا وشعله ور مکن میان سوزو ساز خود، به چشم نیمه باز خود به یاد محسنت دگر ، نظر به سوی درمکن زدل که آه می کشی، مرا زغصه می کُشی نثار قلب وجان من، زآه خود شررمکن روح من وروان من، سوخت چوشمع جان من برای غُربت علی گریه تواز جگر مکن صبرمن وقرار من، دلبرو غم گسار من به سوگ وهجرروی خود، مرا تونوحه گر مکن بین حصار دردوغم، زسنگ هجران والم توای شکسته بال من، مرا شکسته پرمکن تو گفته ای که یاعلی ، مراکفن نما ولی نگفته ای که بررُخ کبود من نظر مکن غم دلت نهفته ای، شب وداع گفته ای هیچ کسی راتو علی، زتربتم خبرمکن «وفایی» شکسته دل ، که گشته ای زمن خجل جز به عزای فاطمه، زاشک دیده ترمکن گفت با کرب و بلا کعبه من از تو برترم تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای من همه خون خدا می جوشد از بام و درم کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف من مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترم کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من میزبان انبیا از اوّلین تا آخرم کعبه گفتا انبیا بر گرد من گردیده اند تو کجا و من کجا تو دیگری من دیگرم کربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ای است آن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده این شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم کربلا گفتا این منم در خیمه گاه و قتلگاه سعیِ هفتاد و دو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سالها و قرن ها جوشد زدامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین زمزم تو آب و من خون خدا را ساغرم کعبه گفتا بوده دَحوُ الارض در دامان من من همانا بر تمامِ آفرینش محورم ناگهان از حقّ ندا آمد، حرم خاموش باش تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست چند می گویی که من از کربلا بالاترم کربلا دارد به کلّ آفرینش افتخار کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم من مزار پاک هفتاد و دو ثاراللّهیم من هم آغوش ابوالفضل و علیِّ اکبرم مضجع العشّاق فرموده علی نام مرا شاهدم این دامن سرخ شهادت پرورم اشگ زهرا ریخته در دامن گلزار من عِطر جنّت می دمد از لاله های پرپرم ذره ای از خاک من، درد خلایق را دواست خون ثارالله می جوشد زهر نخل ترم اینکه می بوسند با هم انبیا و اولیا دست عبّاس است کافتاده به خاک معبرم گر چه در قلبم فرات و دجله مس جوشد مدام آب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرم در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین از رباب و حنجر خشک علیِّ اصغرم نخل «میثم» نخله ای باشد زنخلستان من بیت بیت آتشین آن بود برگ و برم تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای من همه خون خدا می جوشد از بام و درم کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف من مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترم کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من میزبان انبیا از اوّلین تا آخرم کعبه گفتا انبیا بر گرد من گردیده اند تو کجا و من کجا تو دیگری من دیگرم کربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ای است آن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده این شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم کربلا گفتا این منم در خیمه گاه و قتلگاه سعیِ هفتاد و دو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سالها و قرن ها جوشد زدامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین زمزم تو آب و من خون خدا را ساغرم کعبه گفتا بوده دَحوُ الارض در دامان من من همانا بر تمامِ آفرینش محورم ناگهان از حقّ ندا آمد، حرم خاموش باش تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست چند می گویی که من از کربلا بالاترم کربلا دارد به کلّ آفرینش افتخار کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم من مزار پاک هفتاد و دو ثاراللّهیم من هم آغوش ابوالفضل و علیِّ اکبرم مضجع العشّاق فرموده علی نام مرا شاهدم این دامن سرخ شهادت پرورم اشگ زهرا ریخته در دامن گلزار من عِطر جنّت می دمد از لاله های پرپرم ذره ای از خاک من، درد خلایق را دواست خون ثارالله می جوشد زهر نخل ترم اینکه می بوسند با هم انبیا و اولیا دست عبّاس است کافتاده به خاک معبرم گر چه در قلبم فرات و دجله مس جوشد مدام آب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرم در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین از رباب و حنجر خشک علیِّ اصغرم
4_659211483468529851.mp3
770.6K
روضه حضرت معصومه سلام الله عليها نامه نوشت امام رضا، دلش برا خواهرش تنگ شده، حركت كردن به سمت ايران از مدينه، تو راه نزديكي ِ شهر ساوه، مأمورين حكومتي،دشمنان، بي بي رو مسموم كردند،زهر دادن، لذا بي بي اين همه مسير رو از مدينه اومده بره خراسان، اما حال دگرگون شده از ساوه سراغ ِ شهر قم رو مي گيره، درخواست مي كنه او رو به قم ببرند، تواني ديگه در وجود اين بي بي نمونده، هفده روز بعد هم از دنيا رفت، تا اهل قم با خبر شدن خواهر امام رضا مي خواد وارد شهر بشه همه با شاخه هاي گل به استقبال ِ اين خواهر ِ امام اومدند،اينجا با گل از معصومه پذيرايي كردند،اما بميرم شهر شام سه روز اهل بيت رو پشت دروازه ي شام نگه داشتند، گفتند: مي خواهيم از دختر علي پذيرايي كنيم، زينب داغداره، مي خواهيم به زينب تسليت بگيم، بريد شهر رو آذين بندي كنيد، من بميرم، همه روي بام ها اومدن، سنگ ها رو نشونه گرفتن، يا به زينب و بچه ها سنگ مي خورد،هر سنگي خطا مي رفت به اين سرهاي بالاي نيزه....حسين.... حاج محمدرضاطاهری
السلام علیک یاغریب الوطن در گوشه‌ای شکسته زِ آوارِ بی کَسی تنها اسیر و خسته و بی آشنا منم یلدا ترین شب است شبِ این سیاه چال پیر و نحیف و بی‌کَس و بی هَم‌صدا منم اقا نی گتوردیلر زندان بغداده امام اللرون گوتوردی گو عالمینه خدایا ممنونم بیر بیله مکان دولانوردوم بیر سن اولاسان بیر من اولام آی غریب نوازلیقا گلنلر آی امام زمانه تسلیته گلننر امروزها دیگه مناجات امامان فرق مکندآخرین روزهای عمرموسی ابن جعفر با خشت‌هایِ سنگی و با میله‌های خویش زندان به حالِ  روز و شبم گریه می‌کند ای ایدن زندان غمیندن یوسف کنعانی خارج اون بیر ایل زنداندا قالماز ای خدا باب الحوائج الله بیله بالالاریم گولیم استیر معصومه نی گولوم استیر ای ایدن اخلاص صودی لحم قان ایچندن گلمیشم تنگه داخی قورتار منی زندان ایچیندن خدایا بیلوسن بالالاریم یولومی گوزلور معصومم یولومی گوزلوربیلوسن وطن آواره سیم بالالاریمن گوزی قالیب یولدا خون می‌چکد زِ حلقه و می‌سوزم از تَبَم زنجیر هم به سوزِ تَنم گریه می‌کند الله دای یورولموشام چشمم هنوز خیره به در باز مانده است الله گوزوم قالیب قاپیدا آخ معمولا زندانینین غروب اولانداگوزی قالارقاپیداقلبی تنگه دوشر یادسالار بالالارین الله بالالارمین گوزی قالیب یولدانگرانم معصومه دن ایله گوزی قالیب قاپیدایاالله یاالله شب شهادت موسی ابن الجعفر هرنین بی دردی وار خونابه بر لبم پِیِ هر آه آمده گویی فرشته است که در باز می‌کند اما نه باز قاتلم از راه آمده سند ابن شاهک گلدی زندانه التماس دعا تنگ بیر محبسی تنگ ایتدی اونا سند دغا بیر طبقده گتوروب زهریلی خرمانی غدا عابد صالحه تکلیف ایلدی سم جفا امام زمان آقا گذشت ایله جدون روضه سین اوخدوم اوزون الیمیزدن یاپیش نقدر ایتدی جسارت ولی حضرت یمدی نه دیدی آقا عذر ایستدی بیر سوز دیمدی بیلمورم قلب بشرده نقدر واردی عناد عوض اینکه رحم ایده سند ایتدی فساد نیلدی ال اتوب قمچیسینه ایلدی تحصیل مراد یاالله  یا الله ورانون پنجه قوی کینه سی چوخ قدرتی چوخ وریلان بیر  گوجا سیدگوجی یوخ طاقتی یوخ قمچی دیدیکجن اوسر گشته ایام فراق گه صاقا دوندی کمک اولمادی گه دوندی صولا یوزینی سنده دوتوب رحم ایله ال ساخلا دیدی تازیانه گوجونه زهریلی خرمانی یدی اقا خرمانی میل ایلدی اللرین اورگینین باشینا یوزون دولاندردی مدینیه ای جوان اولن ننه ای گجه قبره قبره گئدن ننه اومعلون دیر خارج اولدم زندانیدن امابیرلحظه گوردیم بیر حزین سس گئلیربیله باخانداگوردیم آقاالین گویب روینین باشینا ایشیدوب بو سوزی غفلطا او شوم دغل سند دیور کوردوم اقا باخیر مدینه سمتینه ننه یا فاطمه یاندی جگریم محبسه گل اولورم آی ننه ای جوان اولن ننه گئجه قبره گئدن ننه ننه سن گلمه سون گوزیمی باغلاماقا کیم گله جک روبه قبله ایلیوب  اغلاماقا کیم گله جک آی ننه۳التماس دعا ای بوگئجه امام موسی ابن جعفر قاپیسین دوئنر ای دردی اولانارحاجتمندلر آقاباخدی گوردی اوظالم استیر قاپینی باقلیا عرض ایلدی ظالم قاپینی باقلاما بورامهمان گئلجک بوراارواح شهیدان گلئجک سوکاسه سی اولسا گیزلد بوراشاه لب عطشان گلئجک جدیم امام حسین گلئه آتام پیغبرگئله آتام علی گئلر اهل بغداده نه منت گلن اولماسین نیازیم یوخ بیلیرم اوی داغلان ننه ام الان گلئجک ای وای جوان اولن ننه اوی مظلوم ننه اینبار هم به ناله‌یِ من خنده میزند دستی به زخم تازه‌ای زنجیر می‌كشد با هر نفَس به کُنجِ لبم خون نشسته است با هر تپش تمامِ تنم تیر می‌کشد چشمم به میله‌های قفس خو گرفته است کِی می‌شود که خنده به رویِ رضا زنم کو دخترم که باز بخندد برابرم کِی می‌شود که شانه به مویِ رضا زنم ای بی‌حیا ترین که مرا زجر میدهی در زیرِ تازیانه چنین ناروا مگو خواهی بزن دوباره مرا یا بکش مرا اما بیا به مادرِ من ناسزا مگو مداحی   🆔
4_6003393419630610030.mp3
5.71M
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها میشود از پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور وبرم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود وبه جایی نگرفت ...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ بنویسید که عشّاق همه مال هم اند هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید... روی قبرش بنویسید برادر بوده سال ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید کفن بود، خدایا شکرت هر چه هم بود بدن بود خدایا شکرت یار هم آن قدری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ بنویسید سری بر سر نی جا می کرد خواهری از جلوی خیمه تماشا می کرد
4_5801126083763899880.mp3
5.86M
‍ گوهر رخشندۀ ایمان سلام.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ گوهر رخشندۀ ایمان سلام اختر تابندۀ ایران سلام نیّر روشنگر رضوان سلام خواهرِ سلطان خراسان سلام روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک ای حرمی جنت الاعلی سلام آیت حق_بضعۀ موسی سلام ای آناسی اُم ابیها سلام نایبه ی حضرت زهرا سلام ای حرمی مهبط انوار حق منده کویرم کرمه مستحق روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک نائبۀ مام ولا فاطمه صاحبۀ جود و سخا فاطمه واسطۀ ارض و سما فاطمه خواهر مغموم رضا فاطمه درده دوا روحه جلا فاطمه دردیمه درمان ایله یا فاطمه بانوی مغمومه سلام علیک حضرت معصومه سلام علیک روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک ای حرکت ای برکت ای قیام شیعه لرین غملرینه التیام واردی سنین حرمتیوه انتظار گنبد زیجاهوه اولسون سلام شانیوه بسدور بو حقیقت کلام اخت الامام سن اول بنت الامام روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک گوش کجا روح کجا تن کجا بدهت معصومه کجا من کجا روح خداوند تواناست این فاطمه یا زینب کبراست این او که حریمش حریم مرتضاس مسجد بالای سرش کربلاست رنگ و لعاب حرم عباسی است آیینه هایش همه الماسی است شاعر: مرحوم اقاسی
4_5951815977711700418.mp3
14.44M
🔘🔘۹۳۰🔘🔘 ☑️بنداول حیدر شد خون جگر/میزد ثانی به در ای وای ای وای بین دیوارو در /زهرا شد بی پسر ای وای ای وای به در لگد زد در افتادُ«۳» فتنه به پا کرد در افتادُ«۳» از جورنامرد در افتادُ«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم ثانیه بی حیا/با ضربه های پا کشت محسن رو فِضةُ خُذینی/می زد زهرا صدا کشت محسن رو عزیزمادر میزد پر پر«۳» جوون حیدر میزد پر پر«۳» با دله مضطر میزد پر پر«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم آه از یاس کبود بین آتیش و دود می‌گفت حیدر آه از درب و دیوار نوک داغ مسمار آه از مادر ..... می‌گفت دله خون علی سوختم«۳» دله پریشون علی سوختم«۳» باچشم گریون علی سوختم«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم دستای بوتراب/رو بستن با طناب چل تا مزدور جلوچشم حسن/حیدر رو میبردن با ضرب و زور ...... آه از جفای چهل نامرد«۳» فاطمه با اون تن پر درد«۳» می‌گفت علی جان نرو برگرد«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 💠💠💠9⃣3⃣0⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•