روحُ القرآن
♦️دقت روحانی به آیات ۶۲ تا ۶۴ سوره ی زمر
🔻تغییر نگرش به مبداء خلقت اشیاء و وصول به کلیدهای آسمان وزمین
اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ(۶۲)
لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(۶۳)
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ(۶۴-الزمر)
@ruho_alquran
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای تبارک و تعالی در آیات ۶۲ تا ۶۴ سوره مبارکه زمر می فرماید:
اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ {62}
لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ {۶۳}
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ {64}
اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ
نکته قابل تاملی که در نگرش به روح قرآن کریم و به ویژه ذیل آیه 62 سوره زمر وجود دارد، آن است که انسان می باید در وهله اول توجهاتش را به این حقیقت معطوف دارد که هر آنچه در وجود او و یا خارج از وجود اوست، همگی شئ است و هیچ ماهیت و بودی خارج از خالقیت خدای تبارک و تعالی در کار نیست؛ هر حادثه و رخداد ابتدائا و در دقتهای عمیق تر جمیع خواطر، توجهات و امثال ذلک همگی "اشیاء" در هستی محسوب می شوند.
بی شک، بسیاری اوقات در تفسیر وقایعی که خارج از خود تجربه می کنیم، گرفتار تنگنا شده، شناخت وظیفه و نحوه عملکرد برایمان گنگ می نماید. قرآن کریم با توجه دادن انسان به مقام "خالقیت" خدای تبارک و تعالی و این حقیقت که خدا خالق در جمیع موضوعات است، می فرماید: و هو علی کل شئ وکیل
این مقام "هو"یت الهی است که نگرش توحیدی انسان را سبب می شود؛ چونان نمکی است که قوت مادی او را طعم می بخشد. چنین نگرش توحیدی است که موجب می شود تقادیر انسان در منظومه وجودی اش به گونه ای چینش یابد که برآیندی توحیدی در پی داشته باشد.
الفاظ ساده اند، اما قرآن کریم انسان را به مفاهیمی عمیق در پس این الفاظ توجه می دهد.
لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
چشمی که خالقیت خدا را در اشیاء نظاره کرد، وکالت خدا را در اشیاء دید و جلوه ای از جلوات خالقیت خدای تبارک و تعالی را از نظاره بر هر شیئ استخراج کرد و دریافت نمود، کلید آسمانها و زمین برای اوست. به روایت دیگر، با چنین نگرشی است که بسیاری از فتوحات معنوی ممکن می گردد.
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
آن کس که به آیات الهی، خالقیت و وکالت تام خدای تبارک و تعالی در تک تک اشیاء کفر ورزد و بر نگاهش پوشش نهد، دچار خسران خواهد بود.
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ
حال باوجود توجه من به خالقیت علی الاطلاق خدای تبارک و تعالی در تمام هستی، درک وجهه ربانی جمیع اشیاء، نگاهم به آسمان و باور آنکه با توجه به مقام هویت و وکالت خدا، توان راهیابی به مقالید آسمانها و زمین در من نهاده شده، آیا مرا به پرستش خدایی جز " اللَّه" دعوت می کنید؟ و این جز جهالت نیست.
حاصل آنکه، چنانچه کسی بتواند چنین نگرشی را در زندگی خود ایجاد کند، دریچه های توحیدی به روی او باز می شود و کلیدهای آسمانها و زمین در اختیار او قرار می گیرد؛ و آنجاست که دیگر غوطه ور در مشکلات و نظام تقادیر نخواهد بود ان شاءالله.
♦️روح القرآن
@ruho_alquran
4_5928989287390381709.mp3
3.85M
دقت روحانی در آیات ۱۴ الی ۱۶ نوح
♦️طبقات سبعه عالم ، اطوار وجود انسان
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا(۱۴)
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا(۱۵)
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا(۱۶نوح)
#انسان
#طبقات_عالم
#ولایت
روح القرآن
@ruho_alquran
روحُ القرآن
دقت روحانی در آیات ۱۴ الی ۱۶ نوح ♦️طبقات سبعه عالم ، اطوار وجود انسان وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَ
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️طبقات سبعه عالم ، اطوار وجود انسان
متن پیاده شده ی صوت(صوت حتما شنیده شود):
خدای تبارک و تعالی در آیه 14 تا 16 سوره مبارکه نوح می فرماید:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا (۱۴)
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (۱۵)
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (۱۶)
نکته قابل تامل آن است که الفاظ در قرآن کریم مرتبه بندی دارند و به حسب عوالمی که نفوس انسان با آنها در ارتباط است برای انسان معنا پیدا می کنند. تامل دقیق تر در همین ساحت که باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که خداوند در آیه 14 می فرماید:
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا
خداوند شما را طور طور خلق کرده
برخی این آیه را تعبیر می کنند به مراحل نطفه، علقه، مضغه و غیر آن و این معنا درست است. اما معنای دقیق تری هم هست و آن اینکه خداوند تبارک و تعالی وجود انسان را از بالاترین حقیقت عالم تا ناسوت کشیده و انسان در طبقات تمام عوالم حاضر است و طور دنیوی خود را در وهله اول درک می کند. اگر مجاهده با نفس، تلاش و تهذیب کند، طور برزخی و مثالی خود را می بیند؛ اگر بیشتر کار کند طور عقلانی و روحانی خود و سپس اطوار اربعه توحیدی را از طریقه دریچه ی نفس می تواند مشاهده کند که توضیح آن بماند برای آینده به شرط حیات!
پس نکته این است که انسان طور طور خلق شده است.
نکته جالب تری خداوند در آیه 15 می فرماید:
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا
آیا آنها ندیدند که خداوند چطور خلق کرد آسمانها را به شکل هفت آسمان طبق طبق
سوالی که در وهله اول مطرح می شود آن است که ما چه طور باید ببینیم؟ ارتباطش به دیدن ما چیست؟ انسانی که خود را در عالم ناسوت می یابد چطور می تواند به چنین مقامی برسد؟ دقت که بیشتر شود و معارف همچون پازلی کنار یکدیگر چیده شوند، متوجه می شویم که در واقع قرآن کریم صحبت از طبقات وجود انسان می کند و در حقیقت آن سماوات سبع در وجود انسان معنا پیدا می کند؛ ان شاءالله در آینده بیشتر توضیح خواهم داد.
نکته مهم آنجا که می فرماید:
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (۱۶)
قمر را در تمام این آسمانهای هفتگانه نور قرار داد و خورشید را چراغ قرار داد
اگر اهل دقت باشیم، متوجه می شویم که خداوند تبارک و تعالی باید برای هر آسمانی ماه یا قمری ذکر می کرد اما قرآن کریم صحبت از یک قمر می کند که در هفت طبقه عالم و در واقع هفت طبق وجود انسان است و روشنی بخش وجود انسان است. این نکته بسیار مهمی است که نشان می دهد یک لفظ در طبقات مختلف معنا می شود (چنانچه برای بزرگواران سوال می شود که این سخن از کجاست).
و باز نکته مهم تر آنکه در این هفت طبقه وجود انسان شمسی وجود دارد که حتی این ماه هم نور خود را از آن خورشید می گیرد؛ اما طبق طبق باز در هر عالم این خورشید به شکلی و ماه هم به شکلی دیگر حاضر است و این سماوات سبع خورشید و ماه مربوط به خودشان دارند، حسب قدّ ادراک انسان و بلندای درک و روح و رشد او.
ان شاءالله خداوند تبارک و تعالی روزی ما کند که از معارف اهل بیت علیهم السلام و قرآن کریم بهره ببریم و این گوهرها و درّهای نهفته در قرآن کریم را ان شاءالله روزی ما بکنند.
#انسان
#طبقات_عالم
#ولایت
کانال روح القرآن
@ruho_alquran
دقتروحانیدرآیات۶۵و۶۶مائده.mp3
1.27M
♦️دقت روحانی در آیات ۶۵ و ۶۶ مائده
🔻نسخه ای مهم برای نزول ارزاق معنوی و مادی
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ(۶۵)
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَآ أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَآءَ مَا يَعْمَلُونَ(۶۶مائده)
#انسان
#علم_لدنی
#انتخابات
روح القرآن
@ruho_alquran
روحُ القرآن
♦️دقت روحانی در آیات ۶۵ و ۶۶ مائده 🔻نسخه ای مهم برای نزول ارزاق معنوی و مادی وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ
♦️دقت روحانی در آیات ۶۵ و ۶۶ مائده
♦️نسخه ای مهم برای نزول ارزاق معنوی و مادی
خدای تبارک و تعالی در آیات 65 و 66 سوره مبارکه مائده می فرماید:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ(۶۵)
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَآ أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَآءَ مَا يَعْمَلُونَ(۶۶)
وْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ
طبعا بزرگواران این آیات را پیش از این شنیده اند اما نکته قابل توجه در این آیات آن است که اهل "کتاب" چه مسلمانان و چه حتی غیر مسلمانان -در کلیت این آیه- اگر ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، ما سیئاتشان را خواهیم پوشاند و آن¬ها را وارد بهشت خواهیم کرد.
دقت بیشتر بر آیه دوم است، آیه 66 سوره مائده می فرماید:
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَآ أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ
قاعده ای که هست مجددا این آیات -و این آیه به طور خاص- را می توان در طبقات خاص قرائت کرد. طبقه تحتانی و معنای نازله این آیه آن است که اگر مردم اقامه تورات و انجیل و "ما انزل الیهم" که قرآن را هم می توان دخیل در نظر گرفت،
اگر مردم زندگی شان را به گونه ای قرار دهند که مبتنی بر اقامه کردن حقیقت تورات و انجیل و قرآن و کتب آسمانی باشد، نتیجه آن است که به تاکید "لاکلوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ" رزق خواهند خورد.
پس عکس این معنا آن است که اگر ما حتی مشکل اقتصادی و مشکلات دنیوی داریم، برمی گردد به اینکه ما اقامه کتاب خدای تبارک و تعالی را نکردیم؛ هر چند که این "کتاب" معانی مختلفی دارد و صورت مکتوب مقام ولایت و انسان کامل است، اما در این بحث به آن نمی پردازم.
در حال حاضر، نکته دقیقتر و مهمتر که به آن توجه دارم و خدمت دوستان عرض می کنم، همین است که اگر ما کتاب الهی یعنی قرآن و در واقع کتب آسمانی حقیقی و در حقیقت صورت مکتوب انسان کامل را اقامه کنیم، ارزاق برای ما خواهد آمد، چه از آسمان و چه از زیر پا. در این صورت، دیگر مهم این نیست که من نسبت به موضوعات تدبیر خاصی داشته باشم، هر چند تدبیر جای خودش را دارد ولی در حقیقت، علت لازمی که خیلی اوقات در مدار زندگی مان مفقود است و نسبت به آن توجه نمی کنیم و دچار مشکلاتی ولو مادی می شویم، این است که در آن پیش فرض اولیه بنای بر اقامه کتاب و حقیقت کتاب را نداریم.
تجدید نظری باید کرد نسبت به این مبنا در زندگی هایمان: نگاه کنیم که من بنای کار و زندگی ام بر چیست؟ آیا این فعلی که انجام می دهم، راهی که می روم و تصمیماتی که دارم در راستای اقامه کتاب هست یا خیر؟
برای آن دسته از بزرگوارانی که به دنبال نکات عمیق تر هستند: "لاکلوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ" رزق می خورند از بالای سرشان و زیر پاهایشان.
بعضی بزرگان تعبیری ذیل این بخش از آیه داشته اند و "لاکلوا من فوقهم" را به معنای علوم لدنی در نظر گرفته اند، یعنی اگر کسی باطنا و حقیقتا متوجه اقامه کتاب و حقیقت کتاب و پایبندی به مقام کتاب و ولایت الهی باشد، ارزاق آسمانی و علم لدنی نصیبش می شود که همان "من فوقهم" خواهد بود. "و من تحت ارجلهم" را علوم اکتسابی دانسته اند زیرا علومی هستند که به سواد انسان برمی گردد نه به بیاض انسان. راجع به این مطلب می باید همچون آیات قبل که راجع به اطوار وجودی انسان صحبت شد، دقت شود به اینکه انسان سوادی دارد و خیالی دارد و بیاضی دارد که در مناجاتی در سجده شب نیمه شعبان آمده که "و سَجَدَ لک سَوادِی و خَیالی و بَیاضی و آمَنَ بِكَ فُؤَادِي".
فلذا قابل تامل و بسیار دقیق است، خصوصا در قضایای سلوکی و علی الخصوص در قضایای دنیوی و اینکه اگر ما می خواهیم ملاکی برای زندگی خودمان برگزینیم و حتی ملاکی برای انتخاب افراد دیگری که قرار است در زندگی مان دخیل باشند تعیین کنیم، این ملاک چطور باشد، لازم است به این دقت کنیم که دراصل روح آن فرد یا خود انسان باید در صدد اقامه حقیقت کتاب چینش شده و قرار گرفته باشد که این به تعبیری همان مقام ولایت امیرالمومنین (ع) است.
در ادامه آیه می فرماید: مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَآءَ مَا يَعْمَلُونَ
در واقع اینجا می فرماید که برخی ها تعادل دارند، تعبیر اقتصاد در اینجا قابل تامل است و بسیاری هم عملکردشان، عملکرد مناسبی نیست.
ان شاءالله روزیمان باشد و بهره ببریم که زندگیهامان را طوری چینش کنیم که به سمت اقامه کتاب و حقیقت ولایت حرکت کرده باشیم.
روح القرآن
@ruho_alquran
4_5942533191880410684.mp3
3.16M
♦️دقت روحانی در آیه ۴۶ انفال
🔻رائحه های باطنی
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوٓا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ(۴۶ انفال)
#رائحه
#انسان
#تنازع
#چهار
روح القرآن
@ruho_alquran
روحُ القرآن
♦️دقت روحانی در آیه ۴۶ انفال 🔻رائحه های باطنی وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُو
♦️دقت روحانی در آیه ۴۶ انفال
🔻رائحه های باطنی
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوٓا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ(۴۶ انفال)
@ruho_alquran
🔹بسم الله رحمن الرحیم🔹
خداوند تبارک و تعالی در آیه ۴۶ سوره مبارکه انفال می فرماید:
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوٓا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ(۴۶ انفال)
ترجمه اولیه آیه واضح است
خداوند و رسولش را اطاعت کنید و با یکدیگر اختلاف نکنید چرا که سست خواهید شد و به شکست خواهید رسید...
در ترجمه های معمولی قرآن کریم «تَذْهَبَ رِيحُكُمْ» را به "قدرت و شوکت شما از بین می رود" معنا کرده اند که به نظر می رسد در این ترجمه مسامحه شده است. البته می توان به واسطه توضیحاتی این معنا را برای آن در نظر گرفت.
نکته ای که وجود دارد این است که در روایت هم داریم از امام باقر علیه السلام که خطاب به مومنین و شیعیان خود می فرمایند: « وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ » به خدا قسم که من ریح شما و روح شما را دوست دارم.
در واقع نکته ای که در تذکر اخلاقی مهم آیه به ما داده می شود این است که ما با یکدیگر "تنازع" نکنیم. اگر بحث یا نکته ای داریم و یا اگر می خواهیم یکدیگر را متوجه و روشن کنیم نباید به "تنازع" کشیده شود. چرا که اگر به "تنازع و منازعه" کشیده شود قطعا با شکست مواجه خواهیم شد و به نتیجه نخواهیم رسید. این چیزی است که همگی آن را درک و مشاهده کرده ایم.
نکته مهم تر در «تَذْهَبَ رِيحُكُمْ» به معنای روح شما یا درواقع رایحه وجودی شما، این می باشد که هرمومنی و هر انسانی رایحه معنوی دارد همانطور که ملائکه و بعضی از اعمال نیز در عالم مثال و صور مثالی دارای این رایحه می باشند.
وقتی ما از عالم مثال سخن می گوییم صرفا سخن ما در رابطه با صورت ها و شکل ها نمی باشد ( ان شاءالله در آینده مفصل تر عرض خواهم کرد )
صور به معنای ادراک است و در ادراکات مثالی هر حقیقتی که در عالم دنیا وجود دارد در طَبَق و طور بالاتر از خودش، در عالم مثال و عوالم بالاتر و تا آنجایی که به نظر می رسد پایین تر از عوالم توحیدی هستند دارای رایحه می باشند.
لذا مومنین ریحی دارند که برخواسته از آن روح و رَوحی است که در وجودشان جریان دارد. درواقع آن مصدر و حاصل مصدری که از روحانیت در وجودشان بر آن ها حاکم می شود ریح و رایحه ای می باشد که بسیار مهم است.
در قرآن کریم مشاهده کردید که حضرت یعقوب علیه السلام می فرماید: « إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ » و یا پیغمبر اکرم صلوات الله و سلام علیه زمانی که در مدینه بودند درباره جناب اویس قرنی در قَرَن، می فرمایند من رایحه ای از رایحه های بهشت را از یمن حس می کنم .
لذا نکته قابل توجه و قابل تامل این است؛ هر کدام از ما باطنی داریم که با اعمال و اعمال صالح خود رایحه هایی در عالم منتشر می کنیم در نتیجه موجودات دیگر مانند ملائکه و یا حتی در بعضی احوال، اجنه و افراد مومنی که ادراکات ماورایی دارند، نسبت به ما قضاوت های خاصی خواهند داشت.
🔸در هرصورت در تنازعات علاوه بر اینکه با شکست مواجه خواهیم شد روحانیت و رایحه معنوی خود را از دست خواهیم داد.🔸
ان شاءالله باطن و رایحه های ما معطر به مقام ولایت امیر المومنین علی علیه السلام باشد.