شجاعت در تداوم جهاد علمی
شهید عزیز اخیر ما، مصطفی احمدی روشن - شهیدی که شهادتش دل ما را سوزاند - یا آن شهید جوان قبلی، شهید رضائینژاد، اینها دو تا جوان، دانشمند، سی و دو سه ساله بودند؛ امام را درک نکردند، جنگ را درک نکردند، دوران انقلاب را درک نکردند، اما اینجور با شجاعت، با شهامت درس میخوانند، تحصیلات میکنند، مقامات عالی را طی میکنند؛ میدانند و میفهمند هم که مورد تهدیدند، اما میروند.
۱۳۹۰/۱۱/۱۴ رهبرانقلاب
[ @ruzefekr ±∞ ]
آبروبخشیدن به کشور
جوانهائی که عرصههای علمی را تصرف کردند و در آنجاها حرف نو به میدان آوردند و هویت پیشروندهی خودشان را، و استعداد برتر خودشان را، و قابلیتها و ظرفیتهای بالای خودشان را نشان دادند، برای نظام جمهوری اسلامی آبرو درست کردند.
۱۳۹۰/۱۰/۲۹ رهبرانقلاب
[ @ruzefekr ±∞ ]
نیازمند به ادمین تبادل برای رشد کانال هستیم. هر کس تواناییش رو داره و میتونه جهادی این کار رو انجام بده، بسمالله. پیام: @Ruze_pasokh
کسانی که میگویند: «هر کس را در قبر خود میگذارند» در واقع به خدا و معاد کافرند! زیرا نه خدا را شناختهاند، نه مرگ را، نه قبر را، نه قیامت را.. جسم هر کس را در قبر خودش میگذارند، بله، ولی روح هر انسان گره خورده است با اعمال و رفتارهایی که بر دیگران تاثیر داشته.. و روح هر جا باشد، در عذاب است..
[ @ruzefekr ±∞ ]
27.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه ما در قتل شهید الداغی شریک هستیم..
[ @ruzefekr ±∞ ]
بسماللهالرحمنالرحیم...💚
و هو الأکبر
او از همه بزرگتر است، بزرگتر از هر چیزی
بزرگتر از ترسهای تو
بزرگتر از مشکلات تو
بزرگتر از فقر تو
بزرگتر از همه چیز
صبح بخیر..🍃 فکرکردن شروع شد..✌️
بعضی از دوستان سئوال میکنن چرا گاهی کمکار میشی و مطالب کمتری میذاری؟ جواب مشخصه... ذهن هم گاهی نیاز به استراحت داره و گاهی واقعا چیزی به ذهنت نمیرسه برای گفتن و نوشتن...
نمیتونم مطالب الکی فکرنشده بنویسم، بنابراین طبیعیه که بعضی وقتا سکوت کنم.. «اهلصبر باید ره رسیدن را» که صبر و تأمل اولین قدم برای مفاهمه و رشد است...🍃
[ @ruzefekr ±∞ ]
#سئوالشما
چقدر مطمئنی حرفات درستن و خطا نمیکنی؟
راستشو بخوایید زیاد مطمئن نیستم😄 تجربه نشون داده که انقدری که خطای فکری در بشر هست، خطای عملی نیست.. هر کسی خطا میکنه، اشتباه میکنه، اشتباه برداشت میکنه و ممکنه مطلبی رو اشتباه نقل کنه یا بیان.. حتی من بیسواد... مخاطب باید سعی کنه تشخیص بده و حرفای حق و صحیح رو از خطا و باطل تشخیص بده.. امر مشکل همین تشخیصه اس..😊🍃
[ @ruzefekr ±∞ ]
دیروز توفیق شد این فیلم سینمایی رو ببینم.. فیلم بسیار عالی و جذابی بود.. شخصیت فیلم، دقیقاً همونی بود که در کتابهای زندگی شهید خونده بودم... حتما این فیلم رو تماشا کنید.. لایههای جالبی درون فیلم بود که به سادگی قابل فهمیدن بود.. بنظرم بعد از قائله شورش آبان ۱۴۰۱، دیدن این فیلم بسیار مفیده.. خصوصاً چهره دموکراتها و کومله رو به خوبی نشون میده..
[ @ruzefekr ±∞ ]
الکافی ـ به نقل از یعقوب بن ضحّاک، از مردی چرمْدوز از همکیشان ما، که خدمتکار امام صادق(ع) بود ـ:
زمانی که امام صادق(ع) در حیره بود، مرا با جمعی از دوستانش، در پی کاری فرستاد. ما پی آن کار رفتیم و دیروقت باز گشتیم. فرش و بستر من، در سَردابی بود که آن جا اُتراق کرده بودیم. من خسته و کوفته آمدم و خودم را انداختم. در همین حال، دیدم که امام صادق(ع) آمد و فرمود: «ما پیش تو آمدیم».
من راست نشستم و ایشان بالای بستر من نشست و از کاری که مرا در پی آن فرستاده بود، پرسید. من هم گزارش دادم و ایشان خدا را سپاس گفت.
سپس سخن از گروهی به میان آمد و من گفتم: قربانت گردم! ما از آنان بیزاری می جوییم؛ چون به چیزهایی که ما معتقدیم، اعتقاد ندارند.
امام صادق(ع) فرمود: «آنها ما را دوست دارند؛ ولی چون عقیده شما را ندارند، از ایشان بیزاری می جویید؟».
گفتم: آری.
فرمود: «ما هم چیزهایی داریم که شما ندارید. پس سزاوار است که از شما بیزاری بجوییم؟!».
گفتم: نه، قربانت گردم!
فرمود: «و خدا هم چیزهایی دارد که ما نداریم. پس به نظر تو، خداوند، ما را دور انداخته است؟!».
گفتم: نه، به خدا. فدایت شوم! چه کنیم؟
فرمود: «آنها را خودی بدانید و از ایشان بیزاری نجویید. برخی از مسلمانان، تنها یک بهره [از ایمان] دارند، برخی دو بهره، برخی سه بهره، برخی چهار بهره، برخی پنج بهره، برخی شش بهره، و برخی هفت بهره. بنا بر این، نباید کسی را که یک بهره دارد، به آنچه در خور دارنده دو بهره است، وا داشت، یا کسی را که دو بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده سه بهره است، وا داشت، یا کسی را که سه بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده چهار بهره است، واداشت، یا کسی را که چهار بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده پنج بهره است، وا داشت، یا کسی را که پنج بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده شش بهره است، وا داشت، یا کسی را که شش بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده هفت بهره است، وا داشت.
برایت مثالی بزنم: مردی [مؤمن]، همسایه ای نصرانی داشت. او را به اسلام دعوت کرد و از محاسن آن برایش گفت، تا آن که مسلمان شد. سحرگاه، نزد او رفت و در زد. تازه مسلمان گفت: کیست؟ مرد مؤمن گفت: منم، فلانی. گفت: چه کار داری؟
گفت: وضو بگیر و لباس هایت را بپوش و با ما به نماز [جماعت] بیا. او وضو گرفت و لباس پوشید و با او رفت. آن دو، قدری نماز خواندند و سپس نماز صبح را به جا آوردند و ماندند، تا هوا روشن شد. آن که پیش تر نصرانی بود، برخاست تا به منزلش برود. مرد مسلمان گفت: کجا می روی؟ روز، کوتاه است و چیزی تا ظهر نمانده. او هم نشست، تا آن که نماز ظهر را هم خواند. مرد مسلمان گفت: تا نماز عصر هم چیزی نمانده است. و او را نگه داشت تا نماز عصر را هم خواند. سپس برخاست تا به منزلش برود. مرد مسلمان گفت: اکنون، آخرِ روز است و چیزی به پایان آن نمانده. و او را نگه داشت، تا نماز مغرب را هم خواند، و خواست به منزلش برود که آن مرد گفت: تنها یک نماز دیگر، باقی مانده است. مرد تازه مسلمان، ماند تا نماز عشا را نیز خواند و آن گاه، از هم جدا شدند.
سحرگاه روز بعد، باز به سراغ او رفت و درِ خانه اش را کوبید. مرد گفت: کیست؟ گفت: منم، فلانی. گفت: چه کار داری؟ گفت: وضو بگیر و لباس هایت را بپوش و با ما بیا نماز بخوان. مرد تازه مسلمان گفت: برو برای این دین، شخصی بیکارتر از من بیاب. منِ بیچاره، زن و بچّه دارم».
امام صادق(ع) فرمود: «بدین ترتیب، او را وارد همان چیزی (دینی) کرد که از آن، بیرونش آورده بود» یا فرمود: «او را از این [در] وارد کرد و از این یکی، بیرون راند».
[۱]. الکافی: ج ۲ ص ۴۳ ح ۲، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۸، ص ۲۶۲.
[ @ruzefekr ±∞ ]
روضه فکر
الکافی ـ به نقل از یعقوب بن ضحّاک، از مردی چرمْدوز از همکیشان ما، که خدمتکار امام صادق(ع) بود ـ:
این متن رو گذاشتم، بخاطر اون امامجمعهای که گفته بود بیزارم از شما دخترای بیحجاب و...
رفقا واقعا سردرگم هستم که برای کانال چی بنویسم و چی به درد مخاطبم میخوره.. چند روزه فکرم درگیره که از این کانال چجوری استفاده کنم و چه مطالبی براتون تهیه کنم؟🤦♂ یه زمانی فکر بود، متن بود، راه مشخص بود، ولی مخاطب نبود.ـ الان مخاطب هست، ولی گیج شدم و فکر نیست🤷♂😄 راهنماییم کنید.. از من طلبه چی میخوایید؟ سفارش کنید
یه زمانی یادمه، روزی پنجاه شصتتا پیام مینوشتم🤦♂ جوریکه یه سریا بخاطر زیادی پیام لفت میدادن😄 الآن هر کاری میکنم، سردرگم هستم.. البته از مهر و آبان امسال و شورش ۱۴۰۱ شروع شد این سردرگمی.. یه شوک عجیبی وارد شد و گیج شدم.. که الآن واقعا باید از کجا شروع کنم و از چی بگم؟!
واقعا باید از چی بگم؟!🤔
پیام انگیزشی و روحیهای خیلی ازم میخوایید
نمیدونم چرا مث قبل نمیتونم روحیه بدم🤦♂😢
بزارید یه کم سعی کنم، شاید الان تونستم یه چیزی بنویسم..🤷♂
پارسال قرار بود زبان انگلیسیت رو بخونی و نخوندی! تنبلی کردی! اگه یکسال مداوم زبون انگلیسیت رو میخوندی الآن وضعت چجوری بود؟! کمکم باید آماده میشدی برای تافل و.. ولی نخوندی و تنبلی کردی.. خوابیدی، بازی کردی، تفریح کردی، الکی خودتو مشغول تلویزیون و گوشی و مجازی کردی.. حالا کو؟ اون همه خوابیدی و بازی کردی و تفریح و بیخودی چرخیدنها کو؟ داریشون؟ برات موندن؟! زندگیت رو متحول کردن؟!
الآن اینو بدون، همین الآن، یکسال آینده توعه..
یکسال دیگه به همین روز که برسی، خودت تعیین میکنی حسرت بخوری یا خداروشکر کنی..
پس بشین تنبلی رو بزار کنار.. سودی برات نداره گلم..🍃💚
[ @ruzefekr ±∞ ]
این همه بازی کردیم، قلعههای جنگهای صلیبی رو یکی یکی فتح کردیم، این همه بازی کردیم و کلنهای حریف رو توی وار و اتک نابود کردیم.. این همه بازی کردیم و در واقع داشتیم آینده و وقت و زمان خودمون رو نابود میکردیم.. وقت آزمون که برسه، وقت استخدام که برسه، وقتی ببینی چجوری گروه گروه آدم سر تصاحب یه جایگاه شغلی دارن میجنگن، تازه دردش رو حس میکنی که چجوری بهترین زمانهای عمرت رو، جوونیت رو، انرژیت رو، چشمات رو، حوصلهت رو، پای چیزایی ریختی که فقط لذت آنی داشت و حسرت باقی..
بریزشون دور..👌 تو برای بازی، خلق نشدی..🍃
[ @ruzefekr ±∞ ]
توی دورهای که دشمن امید بسته به تسخیر ارادهها.. تو جنگی که دشمن، چشم دوخته به اینکه جوونای این مملکت رو یا با بازی، یا با افیون و مخدر، یا با جنسی و شهوت، یا با فریب رسانه، مشغول کنه، ما ماموریتی نداریم جز قیام ارادهها.. باید اراده کنیم.. ننگ به بچه حزبالهی که ساعت کوکی اتاقش، زودتر از خودش بیدار بشه... خواب برای اصحاب آخرالزمانی حضرت، حرامه.. به قدر نیاز بدن، مجبوریم بخوابیم.. بیشتر از نیاز بدن، تنبلی و تنپروری و خیانت به آقاست.. آقا خواب به چشمش نمیاد بخاطر من و تو.. فکر من و تو خواب رو از چشم حضرت گرفته، اون وقت من راحت بگیرم بخوابم؟.. کور بشه چشمی که بیشتر از حضرت در خواب باشه...💔
[ @ruzefekr ±∞ ]
و سلیمانی عزیز میفرمود:
«دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند.»
چقدر بخاطر دفاع از دینت، بیدار موندی؟! چقدر؟! که بشینی یه کتاب بخونی، خلاصهنویسی کنی، تمرین کنی جلو آیینه، سخنرانی کردن یاد بگیری، بری تو قلب دختر پسرهای بیچاره گیج گمشده، دستگیری کنی؟! چقدر؟! چند شب بیدار موندی، درس بخونی، بری تو دانشگاه، دست چهار تا جوون رو مث خودت بگیری بیاریشون بیرون از منجلاب؟! چند شب؟! نشستی از خوابت بزنی، از فوتبالت بزنی، از تفریحت بزنی، چهارتا کتاب مطهری بخونی بفهمی درد دینگریزی مردم چیه، یه راهی به ذهنت برسه؟!
نمک ریختی تو چشمت که خوابت نبره..
که مبادا جوون مردم رو، با غفلت تو، با چاقو رسانه و فریب و دروغ و جهل، سر ببرن؟!
یا که نه.ــ نکنه تو هم مث بقیه شدی؟ مث بقیه مردم راحتپرست، عافیتطلب دنیادوست تنبلمآب...! حساب کتاب امام زمان رو زدی بهم؟! دروغکی گفتی اللهمعجل اللهم عجل ولی به وقت شیپور جنگ، بالشت رو بغل کردی؟! پاشو مرد باش.. پاشو شیرزن باش.. پاشو غسل توبه کن، دورکعت نماز توبه بخون، بزار کنار این سبک زندگی رو.. حزبالهی اهل تنبلی نیس..🌹💚
[ @ruzefekr ±∞ ]
خامنهای رو دوست داری؟! خیلی دوستش داری؟ خار بره تو دست و پاش، جیگرت سرخ میشه؟ آقا بستری بشه، جیگرت سرخ میشه؟! قلبت میشکنه؟! یه چیزی بگم جیگرت سرخ بشه؟!
آقا یه جایی با تلخی میگه:
«گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرده؛ بهخاطر مسائل فرهنگی؛ یعنی اهمّیّت مسائل فرهنگی اینجور است»
رهبرت بخاطر مشکلات فرهنگی مملکت، خواب از چشمهاش گرفته شده.. از بس تا صبح فکر و خیال کرده و نگران بوده و ناراحت.. اون وقت راحت میگیری میخوابی؟ اونم تا لنگ ظهر! چجور دوست داشتنیه؟ که انگار نه انگار محبوبت ناراحته.. عین خیالت هست ولی و رهبرت، عزیز دلت، غصهداره؟... نمیخوای یه کاری کنی؟ خبرش برسه به گوشش، قدر یه لحظه هم که شده، لبخندی بزنه و بگه «دعات میکنم» از همون دعاهایی که برای ابومهدی المهندس کرد و گفت به اسم دعات میکنم.. و دعاش گرفت و المهندس، رستگار شد..
یه کاری کن.. رهبرت بهت نیاز داره..
نذار شیطون فریبت بده و درگیر تنبلی و گرفتاریت کنه..👌🍃
[ @ruzefekr ±∞ ]
یه نکته طلایی تستی👌:
«مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ».
امام حسين (ع) فرمود: «هركس حق معبوديت خدا را بهجا آورد، خداوند بيش از حدّ انتظار و كفايتش به او عطا مى كند».
(بحار الانوار، ج 68 ص 184 ح44)
ره صدساله رو دوس داری یه شبه بری؟
این فرمولشه👆
[ @ruzefekr ±∞ ]
اگه آدمای اطرافتون زیادن و در عین حال هیچ دشمنی ندارین، کسی نیست که بخواد خرابتون کنه، پشت سرتون حرفای ناجور بزنه، از کاراتون بیپروا جلوی دیگران ایراد بگیره و...
شما انسان ارزشمندی نیستین و ویژهگی فوقالعادهای ندارین!
وگرنه مگه میشه دوروبر آدم شلوغ باشه و بینشون حسود پیدا نشه؟
👤﮼معصوم
[ @ruzefekr ±∞ ]