🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❁﷽❁
عشق یعنی نام زیبای
#حسیــــــــــن
عشق یعنی نوکری پای
#حسیــــــــــن
عشق یعنی سرورت باشد
#حسیــــــــــن
عشق یعنی دم به دم گویی
#حسیــــــــــن
عشق یعنی روز و شب
با ذکر حق
زیرلب گویی حسینم یا حسینم
#یا_حسیــــــــــن
#صبحمان_بنامتان_متبرک🌤
#السلام_علےساڪن_ڪربلا✋❤️
🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلی اولاد الحسین و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
💡💡💡💡💡💡💡💡💡
🔴 عهد بُوق میرزا۰۰۰
داستان دنباله دار من و خاطرات جنگ
قسمت سیصد و چهل و چهارم
۰۰۰ پرفسور توسط یه نوشته به بابا روح اله خبر دادن که او هم دستگیر شده و امکان داره ساواک به دنبال ما هم بیاد واسه همین بابا روح اله یک شَبه ما رو از تهران خارج کرد و آورد به خونه پدریش در روستا و ما تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در خوونه بابابزرگ زندگی کردیم ، عمو جلیل یه نفس عمیقی کشید ُو گفت : چه خوب پس حال همه شما خوبه ؟ من گفتم : بله به شُکر خدا هممون خوب هستیم و آلان هم در تهران زندگی میکنیم ُو بابا روح اله هم مهندس راه سازی در جهاد سازندگیه ُو در حال حاضر جزء سنگر سازان بی سنگر جهاد سازندگیه و در جبهه جنوب خدمت میکنه ، با شنیدن این حرف عمو جلیل خوشحال شد ُو گفت : من خیلی دلم واسه مهندس تنگ شده ُو خیلی دلم میخاد او رو ببینم ، اونچه که مشخص بود تمام حافظه فراموش شده عمو جلیل برگشته بود ُو این موضوع خیلی من رو خوشحال میکرد ولی شنیدن شهادت جناب پرفسور و جناب سرگرد خیلی دلم رو شکست پیش خودم گفتم امروز خدا به من دو هدیه داد : هدیه اول پیدا شدن عمو جلیل بود و هدیه دوم برگشتن داداش محمدحسین بعد تقریبا" ده سال ، فقط مونده بودم که این خبر رو به بابا روح اله ُو مامان لیلا ُ و آبجی زینب بدم یا نه مقداری صبر کنم ُ و اول خودم با داداش محمدحسین دیدار داشته باشم ، داشتم پیش خودم به این موضوع فکر میکردم که عمو جلیل از من پرسید : محمدحسن جان ؟ من هنوز اون صندوقچه طلسم شده رو پیش خودم نگه داشتم ، تو فکر میکنی که دیگه آلان بشه درب اون رو باز کرد چون آلان دیگه همه اون کسانی باید حضور داشته باشن هستن و حالا دیگه میشه اون طلسم لعنتی رو شکست ، من تا اومدم جواب بدم حاج میثم پیش دستی کرد ُ و گفت : حاج جلیل عجب سرنوشت تلخ ُ و پر زحمتی داشتی و نمیدونستم که شما از مبارزان قبل انقلاب بودی ُ و توسط ساواک دستگیر ُ و زندانی ُ و شکنجه شدی و پدر شهید هستی اونم نه یکی بلکه پدر دو شهید ، راشتش رو بخای یه لحظه به حالت غبطه خوردم و حالا دیگه بیشتر از قبل به دوستی ُ و همکار بودن با تو افتخار میکنم و به حاج عمار پیشنهاد میدم بجای اینکه شما رو فرمانده اطلاعات ُ و عملیات یه قسمت از جبهه کنه از این همه توانایی شما استفاده بیشتری کنه و شما رو بعنوان معاون اطلاعات ُ و عملیات لشگر انتخاب کنه ، با شنیدن این حرف حاج میثم فرمانده لشگر یعنی حاج عمار خندید ُ و یه سری تکون داد ُ و گفت : خودم هم در همین فکر بودم ، باز من تا اومدم بگم که راستی عمو جلیل ..؟ باز دوباره حاج میثم مجال نداد ُ و پرسید : حالا جلیل جان آخر این خاطره تلخ و البته شنیدنی ُ و عبرت آموز قضیه این صندوقچه طلسم شده دیگه چه صیغه اییه ، مگه ما چیزی به اسم طلسم ُ و جادو هم داریم خیلیا میگن که این چیزی افکار ُ و عقایدی قدیمیه که دیگه به تاریخ سپرده شده ُ و میون قرن بیستم دیگه جایی نداره ، عمو جلیل خندید ُ و جواب داد : ولی میثم جان ؟ آیات قران ُ و احادیث ائمه ما چیز دیگه ایی میگه و طلسم ُ و جادو رو به عنوان یکی از سلاح های شیاطین در جنگ ُ و دشمنی شون علیه فرزندان آدم میدونه مثل جادوی جادوگران فرعون علیه حضرت موسی' علیه السلام ، حاج میثم خندید ُ و گفت : بله من هم قبول دارم ولی بیشتر مردم جادو رو نوعی شعبده بازی علمی میدونن که از حواس پرتی آدمها بوجود میاد ، عمو جلیل یه نگاهی به من کرد ُ و گفت : پس محمدحسن جان یادت باشه عمو جوون که موقع باز کردن درب اون صندوق طلسم شده حتما" حاج میثم رو هم دعوت کنیم تا اونجا حضور داشته باشه و خودش از نزدیک واقعی بودن طلسم و جادو رو ببینه ، من جواب دادم : چَشم عمو جوون به روی چشم ، یه دفعه حاج احمد که داشت به بحث ما پیرامون اون صندوقچه گوش میکرد خندید ُ و گفت : خُوب جلیل جان ؟ هر صندوقی یه قفل ُ و لولا ُ و دریچه ایی داره چرا شما قفل ُ و لولای این صندوقچه رو نمیشکنی تا ببینی داخلش چیه و واسه یه همچین چیز ساده ایی بیشتر از ده سال صبر کردی ؟ عمو جلیل اول سکوت کرد ُو بعد آروم گفت : آخه احمد جان ؟ مسئله اینجاست که این صندوقچه ما هیچ قفل ُو لولا ُ و درزی واسه ورود نداره و از دور مثل یه مکعب مستطیل دیده میشه ، وقتی تکونش میدی از داخل اون هیچ صدایی نمیاد ولی وقتی اون رو به گوش خودت نزدیک میکنی از داخلش صدای فریاد ُ و جیغ زن ها و دخترها شنیده میشه ، وای تا عمو جلیل این حرف رو زد حاج میثم لرزید ُ و گفت : وای چه ترسناک من رو یاد فیلمهای ژانر وحشت تلویزیون میندازه که وقتی بچه بودم دزدکی میدیدم ، حاج عمار تا این حرف حاج میثم رو شنید پرسید : تو وقتی بچه بودی فیلمهای ترسناک میدیدی ؟ حالا چرا اونم دزدکی ؟ حاج میثم جواب داد : آخه تلویزیون ما از این تلویزیونهای لامپی عهد بُوق میرزا بود که فقط نیم ساعت میکشید تا لامپ هاش گرم بشه ُ و تلویزیون رو روشن کنه ، نمیدونم شما یادتون میاد یا نه ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
یکی از ارکان مهم جامعه خانواده است، فرزندان این خانوادهها راهبران جامعه آینده هستند..
همه فکر میکنیم زبان گفتگو و تربیت نسل جدید را میدانیم اما غافل از دنیای جدید پیشرو هستیم..
ما به تحول تربیتی نوین در راستای ارزشهای اخلاقی، مهارت زیست فرهنگی، زیست اقتصادی، زیست سیاسی، زیست اجتماعی نیاز داریم.
نسل امروز دهه هفتاد به قبل را دور و بیگانه از خود می پندارد..
#آموزش_والدین
#والدگری
#خانواده_و_سوادرسانهای
@Family_literacy
🌿بیاید یه نکته ای رو در نظر بگیریم
که کمک می کنه در روش والدگریمون در نوع ارتباط با فرزندانمون یه باز نگری کنیم
واقعیت اینکه ما می توانیم صدای درونشون باشیم یا سرزنشگر درونشون
این به چه معنی هست ؟
اگر در نظر بگیریم
که نوع گفتمان و لحنی که ما با فرزندانمان داریم
🌿اون صدایی هست که اونا در تمام طول روز خواهند شنید اونوقت ما چگونه این صدا رو تغییر بدهیم
اگر همیشه سرزنششون کنیم و اگر داد بزنیم اگر بیشتر مواقع ناراحت باشیم آیا می تونیم انتظار داشته باشیم که اونا آرامش داشته باشند
مسلما نه
و سوال من اینجاست
آیا می خواهیم آرامش داشته باشند ؟؟؟؟
اگر انتخاب کرده اید که بجای سرزنشگر درونشون صدای درونشون باشید خیلی مهم هست در نوع گفتمان و بحثمون در تمام طول روز زمانی که از خواب بیدار می شوند و می خواهند به خواب بروند
و حتی از مدرسه بر می گردن با همچین ذهنیتی باهاشون برخورد کنیم و بهشون کمک کنیم که صدای خوشایندی بشنوند و بتونند آرامش داشته باشند
#خانواده_و_سوادرسانهای
باماهمراه باشید با تازهترین ها👇
📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانهای بپیوندید 👇
@Family_literacy
الهی ۰۰۰۰۰۰
زمزمه ی خانم رقیه(س) در خرابه ی شام
(الهی) ، هیچ کَسی تنها نمونه
بچه ایی ، از قافله ، جا نمونه
صِید صیاد که بِشه ، هر آهویی
(الهی) ، توی تَله ، جا نمونه
خدا جون ، هیچ دلی تنها نمونه
(الهی) ، اسیر غمها نمونه
(الهی) ، گُم نشه لای بوته ها
تُو پاهاش ، خار ِ مُغیلا ، نمونه
(الهی) ، آتیش نگیره دامَنش
زیر پای سُم ِ اَسبا ، نمونه
(الهی) ، گوشواره ها با گوش نَره
خون روی گوشواره ها ، جا نمونه
(الهی) ، که مَعجَرُ رو گُم نکنه
تا موهاش تُو دست ِ اعداء نمونه
(الهی) ، از روی ناقه پَرت نَشه
با سر شکسته ، تنها نمونه
(الهی) ، غصه نگیره ، قَلبشو
دختری بدون بابا نمونه
(الهی) ، تَموم بِشه سُوز عَطش
تشنگی ، برای فردا ، نمونه
(الهی) ، داداش بیاد بازم پِیشَم
تنهایی اونجا ، تُو صحرا نمونه
(الهی) ، عمو نَره ، آب بیاره
عِربن عِربا ، لای نَخلا نمونه
(الهی) ، بابا بیاد یه بار دیگه
تا رقیه َش ، زیر پاها نمونه
(الهی) ، عمو بیاد تا عمه جون
زیر تازیانه ی نگاه مردا ، نمونه
(الهی) ، زَنجیرها رو باز بکن از پاهامون
تا که زَخمِش روی پاها نمونه
(الهی) ، دختری بی بابا نشه
تا که اسمش تو یتیما نمونه
(الهی) ، اَبری بِشه ، بارون بِیاد
تا بابا تشنه ، تُو صحرا نمونه
الهی اکبرمون بازم بیاد
بدنش تُو دست ِ گرگا ، نمونه
الهی اصغرمون ، تاب بیاره
شیر نَخواد ، تا بابا جون ، وا نمونه
(الهی) ، رُقیه(س) رو هم بِبَرِه
دخترش از بابایی ، جا نمونه
الهی هیچ کسی تنها نمونی
هیچ گُلی ِ ، بی کَس و تنها نمونه
ابوتراب
نَفَسم ، رقیّه (س) ۰۰۰
مرثیه خرابه شام
رقیّه جان ؟ به نَفس های تو بَند است مرا هر نَفسی
اشک تو می شِکنَد ای گُلِ من ، قلب مرا در قَفسی
جان ِ عمه ؟ تا بخندی دلم از شادی تو می خندد
یادگار ِ گُلِ من ؟ تا که تو باشی به دلم مانده کَسی
آه از آن لحظه ی تنهایی ویرانه به ویرانی شام
گو : خدایا ؟ بِفرست صبر ِ کریم ، ناجیِ فریاد رَسی
اِشتیاق ِ دلِ سفیانی کِینه ، رَه ِ ما را به بی راهه کشاند
شود آیا که ببندد به خدایی در این کاخ ِ سیاه ِ هوسی
رقیه جان ؟ بار این کاخ ِ گُنه کرده تو را سنگین بود
کودکم ؟ گریه نکن تا رُخ ِ دیدار ِ پدر ، مانده بَسی
عمه دید صحنه ی رویای تو را وقت سکوت ِ سَحرت
شود آیا ؟ بِرسانی به پدر ، دخترکم ؟ آه ِ دلم را چو خَسی
به پدر گو : که پدر؟ عمه غریبِ تازیان ِ کوچه ُو خرابه هاست
می شود بار دگر ، یوسف زهرا(س) ؟ به فریاد ِدل ِ عمه ی خوبم بِرَسی
ابوتراب
او کِی بود ؟
نامش حسین بن علی(ع)
__ مظلوم شد شهید ؟
بلی...
سرش به قفا بریدند
آن دُردانه نبی ...
__ جرم داشت ؟
بلی ...
جرمش چه بود ؟
جرمش آزاده خواهی بود چون
علی ...
__ کارش چه بود ؟
هدایت مردم...
کرد با خون خود
حمایت مردم...
__ یارش که بود ؟
ربّ ِ جلیل ، خدا
آن رب ِبی ابتدا
آن باقی بی انتها
__ این ظلم را که کرد ؟
یزید ....
آن زنازاده پر فریب
__ این یزید کسیت؟
ز اولاد زنان زنا کار
از چه کس؟
از نطفه هنده ، زن پلید
__ خود کرد این عمل؟
نه فرستاد نامه
به ابن زیاد...
به آن زنازاده مرجانه
__ ابن زیاد زاده مرجانه بود ؟
بلی ...
زاده شراب و زنا و
پیمانه بود...
__ تخلف نکرد از گفته یزید ؟
لا ، یزید
به قدر ارزنی...
تخلف ندید
__ زنا زاده به فرمان زنازاده
تا دستورش به کربلا رسید
سر حسین بن علی را
ز قفا برید...
__ بعدش چه شد ؟
حسین شد...
سیدالشهدای شهید
__ بعدش چه شد ؟
آسمان به خون نشست ُ و
خون گریست...
__ بعدش چه شد ؟
خون ِ خون خدا
به عرش رسید...
__ عاقبت چه شد ؟
شد اینکه
تا خدا هست...
حسین شد
کلید بهشت ُ و
مزارش نور امید...
حالا تو کِی هستی ؟
منم عزادار ُ و سینه زن ...
گریه کُنه آن
ماه سپید...
تا به کجا ؟
تا به اَبد...
خون بگریم
برای آن شاه شهید...
__ چرا ؟
چون حسین عشق خدا بود...
من عاشق عشق خدایم
تا شوم عشق ِ عشق خدا
برای عشق خدا ، شهید...
تا من هم شوم شهید...
بوتراب
هدایت شده از خانواده و سواد رسانهای
28.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 سرود آهِ غزه
🔻 اجرای پرجمعیتترین سرود با موضوع غزه توسط گروه سرود ضحی در حسینیه معلی
#خانواده_و_سوادرسانهای
باماهمراه باشید با تازهترین ها👇
📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانهای بپیوندید 👇
@Family_literacy
آخرین گمانهزنیها برای دولت آینده
صالحی امیری محسن حاجی میرزایی و علیرضا منادی👈 دفتر رییس جمهور
عراقچی👈 وزارت خارجه
محمد جواد ظریف 👈معاون سیاسی یا بنا به خواسته خودش به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل به زودی راهی نیویورک خواهد شد.
پورمحمدی و سید محمود علوی👈 وزارت اطلاعات
طیب نیا👈معاون اول رئیسجمهور
عارف هم در گمانه زنیها بود.
مجید انصاری 👈 وزارت کشور
همتی 👈 وزارت اقتصاد
محمد حاجی میرزایی 👈 رئیس دفتر
🔹شنیدهها از ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان حاکی از آن است که محمدجواد آذری جهرمی برای تصدی معاون اولی رئیس جمهور در تلاش است. ولی طیبنیا محتملتر است.
🔹 علی عبدالعلی زاده، رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان که در دولت خاتمی وزیر مسکن بوده است اعلام نموده هیچ سمتی در دولت پزشکیان نخواهد داشت.
🔹همچنین پیشنهاد شده بمنظور حسن نیت به مجلس انقلابی و تلطیف فضای رقابت چند تن از وزرای شهید رئیسی در مقام خود ابقا شوند.
در این صورت احتمال دارد، وزرای دفاع، اطلاعات و ورزش و جوانان تغییر نکند.
✍ خط مشی کابینه آینده در جلسه دیروز پزشکیان و کابینه شهید رئیسی با رهبر انقلاب رقم میخورد؛ تمامِ گمانهزنیهای هیات دولت آتی، ذیل توصیههای دیروز و امروز تعریف میشود!
#آسمان_نیوز / عضو شوید👇
https://eitaa.com/asemanews